روایتگر اصیل كمانچه چه كسی است ؟
با سلام خدمت دوستان عزیز
با توجه به استقبال نسبتا خوبی که از تاپیک بررسی تطبیقی شیوه های نوازندگی کمانچه شد و طبق هماهنگی که با دوستان شرکت کننده در آن تاپیک انجام گرفت بنا بر این شد که مطالب را به صورت گسترده تر در تاپیک جداگانه ای ادامه بدهیم .
بحث اصالت در نوازندگی سازهای ایرانی ، همواره بحث داغی بوده و در سالهای اخیر با رشد نسل جوان تر و ظهور شیوه های نوین در نوازندگی سازهای ایرانی ، بحث داغ و داغ تر شد و این گونه مباحث همواره بدون هیچ گونه نتیجه گیری ادامه داشته و دارد و کمانچه از جمله سازهایی است که همواره - به خصوص در چند سال اخیر - بر سر شیوه های نواختن آن بحث های فراوانی وجود داشته است.
برای شروع این تاپیک و بحث ،ابتدا مطالب نوشته شده ی استاد محمد رضا لطفی ، در بروشور آلبوم خموشانه را قرار دادم تا بهانه ای برای شروع بحث باشد. در ادامه پاسخ های جمعی از اساتید کمانچه نواز مانند آقایان کیهان کلهر ، سعید فرج پوری ، مهدی آذرسینا و اردشیر کامکار که به نوشته ی استاد لطفی جواب داده اند را نوشتم تا کسانی که احیانا از بحث های ایجاد شده اطلاع نداشتند ، بتوانند با خواندن مطالب مربوط به بحث در پیشرفت بحث به ما کمک کنند.
(این نکته را هم ذکر کنم کلیه نقل قول ها دقیقا بیانات اساتید است که در اینجا نقل شده)
از همه ی دوستان علاقه مند خواهش میکنم به پیشبرد بحث به ما کمک کنند.
با تشکر.
سخنان استاد لطفی در بروشور آلبوم خموشانه
سخنان استاد لطفی در بروشور آلبوم خموشانه
--------------------------------------------
در گذشته ای نه چندان دور ساز كمانچه در میان سایر سازهای ایرانی از همه مهجورتر بود. بجز استاد بهاری، كه بحق در احیا و معرفی این ساز زحمات بسیاری كشیده و شاگردان چندی را پرورش داد، تلاش عمده ای برای اعتلای این ساز صورت نپذیرفته بود. در نتیجه نوازندگان روش رسمی این ساز تنها چند نفر انگشت شمار مانند استاد حسین یاحقی، حسین آقا میرخانی (استاد كامل خط) و یكی از بستگان ایشان بودند، كه من ساز ایشان را در سال ۱۳۵۲ شنیده ام. در آن زمان تنها دو نوازنده در وزارت فرهنگ آن روزگار وجود داشتند كه هر دو با پشتوانه نواختن ویلن، بنا به ضرورت فرهنگی، به ناچار این ساز را می نواختند. این دو هنرمند گرامی رحمت الله بدیعی و آقای داروغه بودند. مشكلی كه این ساز از ابتدا داشت این بود كه نوازندگان ویلن آن را می نواختند و آرشه و پنجه شان بیشتر تابع تكنیك غربی بود تا سنت موسیقی ایرانی. تنها نوازنده ای كه بار این فرهنگ را به دوش داشت استاد بهاری بود. استاد بهاری با پیش زمینه و تسلط بر ضربی نوازی و تصانیف، كمتر به ردیف كامل آشنایی داشتند. خوشبختانه به مرور به دانش ایشان نیز افزوده شد و در اثر مجالست با استادانی مانند حاج آقا محمد مجرد ، نورعلی خان برومند، حسین یاحقی و... با توجه به استعداد بی نظیر و گوش حساس و ذوق سلیم، اطلاعات ایشان به سرعت كامل تر گردید.
[ میهمان گرامی برای مشاهده لینک ها نیاز به ثبت نام دارید]
استاد حسین یاحقی
كمانچه استاد بهاری بیشتر مضرابی و كمتر كششی بود كه این خود ارزش و سلیقه خاصی را در تاریخ كمانچه بنیاد نهاد كه امروزه این شیوه به نام ایشان ثبت گردیده و شاگردان بسیاری روش ایشان را دنبال می كنند. باید توجه داشت كه كمانچه سازی است كششی و مضرابی بیشتر سازهای مناطق فارسی زبان در ایران و بیرون از مرزهای ما از این خاصیت برخوردارند. شیوه استاد بهاری گسترش حالت مضرابی را تقویت نموده است و به همین دلیل با روش حسین خان اسماعیل زاده، كه كششی و هم مضرابی است، متفاوت می شود، اما نحوه برخورد و صدای ساز هر دو از كیفیت كمانچه برخوردار است تا ویلن.
[ میهمان گرامی برای مشاهده لینک ها نیاز به ثبت نام دارید]
البته نباید تصور كنیم كه شیوه های رسمی دیگر (مانند روش استاد صبا) كاملاً در مكتب وزیری است، چرا كه استاد صبا بعدها مانند خالقی از این مكتب، كه بیشتر غربی شده بود، فاصله گرفتند و تجربیات قدیمی تر و ادراك اصیل تر را به نحوه اجرا و ساختشان اضافه كردند و می توان گفت شخصیت قوام یافته هنری خود را سرفصل جدید موسیقی نمودند.
كارهای ویلن صبا در سه دوره زندگی ایشان از نظر زمان بندی، آرشه و نفس های داخلی آن به ساز حسین خان اسماعیل زاده از یكسو و دانش ردیف نزدیك می شود. به هر حال، هم اكنون كسانی هستند كه كمانچه را به شیوه ویلن _ كمانچه استاد صبا می نوازند كه اگر تجربه استاد بهاری و روش های قدیمی تر را بر آن بیفزایند، كاربرد این ساز را كامل تر خواهند نمود.
خوشبختانه من این افتخار را پیدا كردم كه حضوراً ساز حسین خان میرخانی را كه از شاگردان خوب حسین خان اسماعیل زاده و رضا محجوبی بود بشنوم. ایشان عقیده داشت كه ساز كمانچه خیلی مقطع و گسسته و ناله های كمانچه و ویبراسیون ما خیلی به موسیقی غربی نزدیك شده است. با توجه به نگرش درست ایشان، كمانچه استاد بهاری در آن زمان دقیقاً این كیفیت را داشت و من این انتقاد را از اساتید گذشته نیز شنیده بودم، مانند آقای زابلی كه خود از كمانچه نوازان خیلی باسابقه بودند. البته نباید این سخن ،مقام والای استاد را خدشه دار نماید. اعتبار این مرد وارسته در تاریخ موسیقی معاصر ما از ارزش و اعتبار بالایی برخوردار است.
زمانی من به قصد مطالعه و تحقیق درباره كمانچه و یافتن نوازندگان مسلط آن به ملاقات اساتید این ساز رفتم، حتی سفرهای متعددی به مناطق مختلف كردم تا با شیوه های ایشان آشنا شوم. از میان نوازندگانی كه ملاقاتشان كمك ارزنده ای به من كرد، می توانم از استاد كامل عبدالله دوامی، استاد حسین میرخانی و یكی از شاگردان ایشان كه متاسفانه نامش را به خاطر ندارم و می بایست از بستگان نزدیك ایشان باشد، استاد بهاری، كه سه ماه شاگردی ایشان را نمودم، سرهنگ هم ردیف، زابلی كه از دوستان نزدیك سعید هرمزی بودند، استاد همت علی (سالم) كه نوازنده بی نظیر كمانچه در لرستان بودند و بسیاری كمانچه نوازان لرستان و مازندران یاد كنم كه همه آنها دریچه جدیدی را در شناسایی كمانچه بر من گشودند.
همزمان و به موازات آن تلاش كردم كسانی را به اجرای این ساز فراموش شده تشویق كنم كه از آن میان می توانم از شاگردانم اردشیر كامكار، سعید فرج پوری و تنی چند مانند كلهر، كه مدت هشت ماه با من به صورت خصوصی كار كردند و نیز هادی منتظری را نام ببرم. در حال حاضر همه این شاگردان كمانچه نوازان خوبی هستند و كارهای خوبی ارائه نموده اند. متأسفانه مدت كوتاه آموزش باعث شد این عزیزان هر یك كارشان را بر پایه تجربه شخصی شكل و قوام دهند. اردشیر كامكار با توجه به علاقه پدرشان به استاد كامل صبا، به آن سمت كشیده شده و فرج پوری نیز به سمت استاد صبا، رحمت الله بدیعی و ویلن نوازان رادیویی و كلهر به سمت موسیقی بومی مناطق ایران و روش های ویلن سل، كه ساز اصلی شان در دوره لیسانس موسیقی بود كشیده شوند. در اینجا غرض نه تجزیه و تحلیل كردن كمانچه این عزیزان، بلكه نشان دادن موقعیت كمانچه در ایران و مشكلاتش در گذشته است. استاد بهاری خوشبختانه شاگردانی را تربیت كرد كه حال و هوای كمانچه را درك نمودند و از آن میان می توان از آقایان گنجه ای، شكارچی و مقدسی نام برد.
در حال حاضر ما نه شاهد تداوم شیوه نوازندگی بهاری و نه شیوه نوازندگی حسین خان اسماعیل زاده هستیم. اگر چه داوود گنجه ای آرشه و پنجه قدما را درك كرده اما به خاطر مشغله و وظایف گوناگون و حساس اداری، نتوانست با اجرای زنده به صورت صوتی و تصویری راه این ساز را هموارتر گرداند. همه این افراد كه شاگردان بسیاری را به جامعه تحویل داده اند زحمات بسیاری برای رشد كمانچه كشیده اند و جا دارد كه از همه این دوستان تشكر كنیم. اما به جرأت می توانم مدعی شوم كه هنوز ساز كمانچه نوازنده ای را پیدا نكرده كه بتواند حرف اصیل و كارا و پرمحتوا و هنری را ایراد نماید. شاید در آینده این اتفاق بیفتد و باید همه با هم تلاش كنیم تا این راه هموار گردد و این تعالی و غایت قابل دسترسی گردد.
[ میهمان گرامی برای مشاهده لینک ها نیاز به ثبت نام دارید]
كمانچه ای كه از من می شنوید كنسرتی است كه در سوئیس به اجرا درآمده است. غرض از ارائه این كار به علاقه مندان تنها نشان دادن امكانات و شیوه نواختن این ساز است و امیدوارم راه گشایی برای هنرآموزان باشد. من مدعی نیستم كه توانسته ام همه ارزش ها و تكنیك های این ساز را بازگو كنم، اما می توانم بگویم كه در امر آموزش به نكاتی رسیده ام كه شاید برای علاقه مندان مفید باشد. من مدت سه سال در شهر واشینگتن روی قطعات قدیمی و اجراها تجسس كرده ام و سعی كرده ام تكنیك انگشت گذاری های غربی شده را به بستر ایرانی آن بازگردانم و اكسنت های زبان فارسی را در لابه لای كشش ها بگنجانم. باز هنوز امیدوارم در مدت اقامتم در ایران، نوازندگان این ساز را جمع كرده و به آنها برای رسیدن به روش رسمی و تدوین آن، به نحوی كه وحدت اجرای شیوه قدیمی را مخدوش نكند، به گفت وگو بپردازم.
همیشه باید فكر كرد و كار كرد و بی من و ما راه موسیقی رسمی و هنری را هموار نمود. امید است این ساز در ذائقه مردم ایران درست بنشیند كه این مهم هدف اصلی من از ارائه این كار برای اولین بار در ایران است.
سخنان هنرمند گرامی مهدی آذر سینا
مهدی آذرسینا در گفتگو با خبرگزاری مهر گفت: انتقادات علنی بی غرض را با ذکر نام می پذیرم.طرح صحیح و اصولی مسائل مربوط به موسیقی به کلیت جریان موسیقی کمک می کند.
وي ضمن بیان این مطلب افزود : بحث بر سراین است که هم طرح مسئله باید درست باشد و هم جوابی که داده می شود. من در مجموع با انتقاد علنی و با ذکراسامی مخالفتی ندارم اما به شرطی که با هدف ارتقاء و بهیود وضعیت کلی موسیقی صورت بگیرد نه با اهدافی که پسندیده نیست.
خالق آثاری چون "سیاوشانه"و"سیاه مشق"در باره برخی اظهار نظرهای محمدرضا لطفی مبنی بر پیشرفت نکردن موسیقی طی بیست سال گذشته گفت : من فکر می کنم نظر ایشان تا حدودی موسیقی پس از مهاجرتش را زیر سوال می برد.موسیقی در این مدت پیشرفت های بسیاری کرده است و طبیعی است که فعالیت های جدی موسیقی ازدید ایشان(به علت مهاجرت بیست ساله) پنهان مانده است .این کمانچه نوازدر باره سنت گرایی صرف ونوازندگی به شیوه قدما اظهار داشت : به هر حال هر نوازنده ای نظرات خاص خودش را دارد . پرداختن به مبانی سنتی موسیقی و بهره گیری از اصالت ها امری پسندیده و به نفع موسیقی است.اما سنت گرایی صرف و غافل ماندن از زمان حال هیچ نتیجه ای در پی ندارد.
[ میهمان گرامی برای مشاهده لینک ها نیاز به ثبت نام دارید]
عضوهیات مدیره کانون نوازندگان خانه موسیقی وخالق اثر"صفیر سیمرغ" (بیش از سه ساعت تکنوازی کمانچه) مشخصا در مورد صحبت های لطفی وکمانچه نوازان گفت : در آن مورد گفتنی بسیار است ومن نظراتم را به صورت یک نوشته بلند بزودی ارائه خواهم داد.مهدی آذرسینا،روایتگر ردیف موسیقی میرزا عبدالله، در پایان گفت : به هر حال برای رسیدن به نتیجه ای روشن و پیشبرنده باید نظرها را مورد بحث و انتقاد قرار داد. امیدوارم فضای آزاد مکالمه میان موسیقیدانان ، نوازندگان و همه اهالی موسیقی به وجود بیاید