دل عاشقم به یادت گره از فلک گشاید...
و دمی بدون یادت نفسی هرگز نشاید
مرا اميد وصال تو زنده ميدارد ...
نمایش نسخه قابل چاپ
دل عاشقم به یادت گره از فلک گشاید...
و دمی بدون یادت نفسی هرگز نشاید
مرا اميد وصال تو زنده ميدارد ...
مرا اميد وصال تو زنده ميدارد
وگرنه این دل تنها همیشه می نالد
نشان عهد و وفا نیست در تبسم گل....
نشان عهد و وفا نیست در تبسم گل...
تمام عمر گرانمایه اش همین دو صباست !
عجب بالا و پایین داره دنیا ...
عجب بالا و پایین داره دنیا
گهی مهر و گهی کین داره دنیا (کین = کینه)
باغبان، از من آزرده نشو غنچه نچیدم .........
باغبان، از من آزرده نشو غنچه نچیدم ...
من از این گلها بریدم چون تو دیدم
تو گر با من چرا من از تو دورم ؟ ...
توگر بامن چرا من از تو دورم
تو گر نوری چرا من با تو کورم
بعدی
مراگفتی که دل دریا کن ای دوست
مراگفتی که دل دریا کن ای دوست
برای عاشقی پروا کن ای دوست
- تو دوری از برم دل در برم نیست
تو دوری از برم دل در برم نیست
همی گویم به زاری دلبرم نیست
جمال شخص نه چشم است و زلف وعارض و خال
جمال شخص نه چشم است و زلف وعارض و خال
به باطن نگر که هم سیرت است و خوی و جمال
شعر از این سخت تر نبود بدی؟... :)
------------------------------------
آدمی میشناسم که از دوزخ ، خوف و تشویش دارد و من نه
آدمی میشناسم که از دوزخ ، خوف و تشویش دارد و من نه
توی زندگی همیشه و هر جا,غصه ی کم و بیش دارد و من نه
روزگاريست که سوداي بتان دين من است ...
روزگاریست که سودای بتان دین من است
غم این کار نشاط دل غمگین من است
بعدی :
ماییم و می و مطرب و این کنج خراب
ماییم و می و مطرب و این کنج خراب
ماییم و خیال یار چون نقش بر آب یا (ماییم و خیال برکه ای همچو سراب )
رسم بدعهدي ايام چو ديد ابر بهار ...
رسم بد عهدی ایام چو دید ابر بهار
خجل از این همه زاری شد و رفت
ای آسمان به سوز دل من گواه باش...
ای آسمان به سوز دل من گواه باش...
دمی برو به پیش یار و کمی گریان باش
--
در عجبم از مرام این مردم پست..
در عجبم از مرام این مردم پست
تعجب نکن دوره زمونه همین هست(دی)
من با امید وصل تو شب را شکسته ام...
من با امید وصل تو شب را شکسته ام...
افسوس که صبح هم نشانی ز تو من ندیده ام
آنکس که مرا ندیده بگذاشت ..