شعر من رنگ چشاته
رنگ پاک بی ریایی
بهترین رنگی که دیدم
رنگ زرد کهربایی
نمایش نسخه قابل چاپ
شعر من رنگ چشاته
رنگ پاک بی ریایی
بهترین رنگی که دیدم
رنگ زرد کهربایی
یکی معلم میشه و یکی میشه خونه به دوش
یکی ترانه ساز میشه یکی میشه غزل فروش
کهنه نقاب زندگی تا شب رو صورتامونه
گریه های پشت نقاب مثل همیشه بی صداست
هرکسی هستی یه دفعه قد بکش از پشت نقاب
از رو نوشته حرف نزن رها شد از حیله ی خواب
بارون میباره بارون میباره
از ابرا داره آسمون میباره
توی هر قطره
اشک ستاره
رو شهر و گل و گلدون میباره
بادون میباره بارون میباره
هنوز یار تو هستم حالیتم نیست ... به هیچکی دل نبستم حالیتم نیست:10:
هایده
تو هم دیگر وفا با ما نداری
که با غمها مرا تنها گذاری
چو اشکی که در میان تو ریزم
ندانم جرا ز خود میگریزم
کجا میروم
ندانم
من عاشقتر از پیشم
دارم عاشقترم میشم
با تو چون شقایق ها
شراره آتیشم
مست از باده ام
يا از آن نگه
بر تو عاشقم
يا بـر روي مه
من بر تو عاشقم
بر تو عاشقم
هسـتم بهـر تـو
مسـتم بهـر تـو
هستم بهر تو
وقتي چشات خوابت مياد
آدم غماش يادش مياد
يه حالتي تو چشماته
كه عشق خودش باهاش مياد
دیدی نشد بهت بگم که عاشقت شدم
بتونم به چشمات عشقو نشون بدم
حالا که میگی میخوام از پیشت برم
بذار بهت بگم من دوستت دارم
من با دل دیوانه
آن گوشه ی میخانه
می افتم
میخیزم
بی تو چه سازم
حبیب بی تو چه سازم
من که در دام هلاک افتاده ام.......من که چون اشکی به خاک افتاده ام
عاشقی دیوانه ای افسرده جانم.....بیدلی بی حاصلی بی آشیانم
من کی ام درد آشنایی بی نصیبی بی نوایی......منم غباری به کوی تو منم که مستم ببوی تو
وسط تعزیه ی هیشکی نیست، هیشکی نبود
توی هیر و ویر این جشن جنجال سکوت
کی صداتو برده میهن خشم آلود؟
خورشیدتو کی برده و کی سایه اتو آتیش زده؟
که از پی این همه شب، شب رفته و شب اومده
هی با توام كه بی خبر,دلو سپردی به سفر...
منو گذاشتی با دلم, بی یه نشونی در به در...
من با توام, رفتی كجا؟! آهای غریبه آشنا...
چه ساده از من, تو بریدی...بستی دلو به جاده ها
ندا :39::39::45::45::45::45::45::45:
:10::21::21:
_*_*_*_*_*_*_*_*_*_*_*_
اي به داد من رسيده تو روزهاي خود شكستن
اي چراغ مهربوني تو شبهاي وحشت من
اي تبلور حقيقت توي لحظههاي ترديد
تو شب رو از من گرفتي تو من رو دادي به خورشيد
اگه باشي يا نباشي براي من تكيهگاهي
براي من كه غريبم تو رفيقي جونپناهي
ياور هميشه مؤمن تو برو سفر سلامت
غم من نخور كه دوريت براي من شده عادت
ناجي عاطفه من شعرم از تو جون گرفته
رگ خشك بودن من از تن تو خون گرفته
حالا تو هی سربه سر من بذار وقتی مثل صبح حالتو گرفتم حساب کارمیاد دستت:45:
همدم كویری عریون همدم بی كسی موندم
من دلگیر تویه این خاك عمریه ریشه پوسوندم
بهار از اینجا بریده نمیخواد دیگه كویرو
حالی از من نمیپرسه حال این درخت پیرو
افشین
:am:am
ببینید بچه ها این ندا چقدر منو اذیت میکنه!!!!!:21::21::23::5::violinplay3::am
_*_*_*_*_*_*_*
ولي دل بستن آسونه شقايق
شقايق درد من يكي دوتا نيست
آخه درد من از بيگانهها نيست
كسي خشكيده خون من رو دستهاش
كه حتي يك نفس از من جدا نيست
شقايق اينجا من خيلي غريبم
آخه اينجا كسي عاشق نميشه
عزاي عشق غصهاش جنس كوهه
دل ويرون من از جنس شيشه
شقايق آخرين عاشق تو بودي
تو مردي و پس از تو عاشقي مرد
تو رو آخر سراب و عشق و حسرت
ته گلخونههاي بيكسي برد