نمایش نسخه قابل چاپ
دوست عزیز شما استاد رو به برنامه سازمان سافته و نوعی باند بازی متهم می کنید؟؟نقل قول:
نه دوست من این حرف شما پذیرفته شده نیست.به نظر من اگه تو یه کنسرت 90 دقیقه ای همه 90 دقیقه هم مرغ سحر خونده بشه با صدای استاد کسی اعتراضی نخواهد کرد و همه با گوش جان این اثر تاریخی رو نیوش خاهند کرد و با هر بار گوشید این اثر صلواتیهم به روح مرحوم نی داوود خواهند فرستاد.
این حرف از یک دوستدار موسیقی بعید بود...
این تصنیف زیبای مرغ سحر آنقدر تاثیر گذار هست که اگه صدها بار دیگه هم استاد اونو بخونه باز هم اشک آدم رو در میاره...
اما من میگم...
مرغ سحر , ناله سر مکن دیدگان خسته تر مکن
ظلم ظالمان همیشه هست از گناهشان گذر مکن...ناله سر مکن
ما ز آه و ناله خسته ایم... ما غمین و دلشکسته ایم
مرغ سحر ناله سر مکن...
بابا همای هم یه **شعری گفت .آخه به چه دلیلی این شعر رو خراب کردن ؟نقل قول:
من حرفم را ساده و روشن و واضح و بدون ابهام نوشته ام!نقل قول:
امّا شما ظاهرا با خواندن فارسی مشکل دارید که سخنی به این سادگی را متوجه نمی شوید وگر نه صحبت از اتهام (جعل نام..:-) بقول شهر قصّه ) و باند بازی نمی کردید! در هر حال توصیه می کنم دوباره همان نوشته قبلی را بخوانید!
در مورد خواندن 90 دقیقه مرغ سحر البته سلیقه شخصی شماست ولی نمی توانید به جای "هَمَه " صحبت بفرمایید !
از " نیوش خاهند کرد و با هر بار گوشید ..." هم راستش متوجه نشدم چه چیزی را می خواهید بیان کنید. نه "خاهند کرد" و نه فعلی بنام "گوشیدن" در فارسی نیست...خواهش می کنم تلاش کنید منظورتان را به فارسی بنویسید!
موفق باشید
هنرمند در اجرای خودش آزاده...نقل قول:
اون تصنیف زیبای مرغ سحر جای خودش این شعر همای هم جای خودش
هر کدومشون زیبایی خاص خودشون رو دارن...
تازه به نظر من این طور کار کردن اعتماد به نفس بالایی نیاز داره
هنر مثله یه دریای بی کران میمونه که هر کس می تونه یه سطل ازش آب داره اما چیزی هم از آب دریا کم نشه...
شما هم به دید خودتون به این شعر نگاه کردید که البته قابل احترام هستش
ظاهرا برخی از دوستان ما ، خیلی روزنامه ی کیهان رو می خونن و در ورای هر موضوع و فیلم و کنسرت و کتاب و ... هر چیزی ، دنبال یه دست نامرعی و یه توطئه می گردند . این " دایی جان ناپلئونیسم " ، بدجوری در جای جای ذهن بخش بزرگی از این ملت قایم شده و گاه گاه ، خودشو نشون میده .
این که یه هنرمند بنا به دلایل سیاسی و یا اجتماعی ویژه ای ، یه تصنیف یا ترانه و یا سرود رو در هر جا و هر مناسبت و هر کنسرتی اجرا کنه ، نه عجیبه ، نه نادر و نه برای اولین باره و نه غیر قابل توجیه و غیر قابل فهم . کما اینکه ترانه ای به زبان اسپانیایی هست به نام Hasta siempre comandante که برای چگوارا ، انقلابی بزرگ و مشهور آرژانتینی ساخته شده . این ترانه بارها و بارها و توسط بسیاری از خوانندگان و گروه های معروف و غیر معروف خونده شده و خواننده هایی بوده اند که در مقاطع خاصی از زمان و برای مقاصد سیاسی خاصی - به خواست خود و یا بنا به درخواست شنوندگاه و حضار - در همه ی کنسرت هایشان ، این آهنگ رو اجرا کرده اند و حتا این اواخر محسن نامجو هم این کار رو با شعری فارسی اجرا کرده و این ماجرا ، امری عادی و قابل فهمه .
آیا زمانی بهتر از الان برای خوندن و باز خوندن و دوباره و ده باره خوندن این ترانه وجود داره ؟ اگه الان استاد شجریان فریاد نزنه " شام تاریک ما را سحر کن " کی و چه کسی باید چنین فریادی رو بزنه ؟!
نه عزیز جان روزنامه کیهان لا یق خودت باشد!
متاسفانه به دلیل فقر فرهنگ دمکراتیک بعضی دوستان ما می حواهند با توهین به دیگران حرفشان را پیش ببرند!!
بد نیست کمی آزاد منشانه باافکار دیگران که الزاما موافق شما نیست یرخورد کنید و بپذیرید که دیگرانی هم هستند که نگاهی متفاوت از شما به موضوع دارند!
من نظرشخصی ام را گفتم که بر اساس نجربه ام از کنسرتهای شجریان در این بیست و چتد سال گذشته است و به نظرم دیگر ابن نشستن و هی خواندن "مرغ سحر ناله سر کن.." زمانش سر آمده و زیادی هم شورش را درآورده است !
و باز هم به نظر من جایی که همه چیز اظهر المن الشمس است و یک میلیون نفر می آیند و فرباد می زتتد "رای من کو" و آنچه که پی آمدش بود... دیگر نشستن و هی "مرغ سحر ناله سر کن .." خواندن بی معنی است .
حوب شما هم حرفتان را بزنید و با استدلال بگوییید چرا موافقید و یا مخالف!
دلابل قوی باید و معنوی...
در ضمن مثال خوبی نزدی چون هیچ ربط اجنماعی و سیاسی ای میان ترانه ای که بیاد و احترام چه گوارا ساخنه شده و خوانده می شودرا با "مرغ سحر.." نمی بینم !
البته چند تا ترانه بیاد "چه" خوانده شده و این را هم که شما ذکر کردید یکی از آنهاست که چند سالی بیش از عمرش نمی گذرد اما من جایی نه دیده ام و نه شنیده ام که گروهی درتمام کنسرتهایش بطور سیسنمانیک آن را اجرا کرده باشد! بهر حال اوضاع سیاسی و اجتماعی آمریکای لاتین بسیار متفاوت است و کسی این ترانه را اجرا نمی کند که مثلا به در بگوید که دیوار بشنود با بخواهد اوضاع سیاسی اجتماعی پیرامون خود را با آن بیان کند!
درود
دوستان لطفا بحث رو سیاسی نکنید....
پاینده باشید!
بله... اینم از اخطار اولیه...!!!!!!!!
یه چند روزیه پی گیره این تاپیکم .
حرفای خوبی توش زده میشه به شرطی که طرفای مقابل به حرفای هم احترام بذارن . و البته موضوع مرغ سحر رو سیاسی نکن .
چون استاد شجریان عزیز ، در کنسرت هم نوا با بم ، مرغ سحر را با درایت هر چه تمام تر خواندند . اما همه میدونیم که اون زمان دولت هشتم بود و خبری از دولت فعلی نبود . یعنی سال 1382 .
پس بی خیال سیاسی کردن مطلب !
این مرغ سحر از سال 67 -68 تا الان شده مرغ عروسی و عزای همه کنسرتهای شجریان! طرف سه گاه هم می خونه آخرش یه مرغ سحر هم باید بیاد! آخه! اصلا والله از بس که بی دلیل و با دلیل اینو خونده دیگه مرغ سحر اون بار خاص خودش رو هم که می بایست داشته باشه رو ار دست داده!نقل قول:
حالا بگذریم یکی الان میگه چرا من سیخ به این ترانه می زتم چرا که مشکل از این مهمتر هم هست!
درسته ولی بد نیست گاهی هم حرف دلمون رو بزنیم!
همچنین بد نیست بدونیم که می شود و باید همه چیز را زیر سوال برد و در موردش اندیشید!
بقول اون دوستمون خوبه به همه چیز شک کنیم ! کسی که شک نکنه چیز زیادی هم یاد نمیگیره!
دوست عزیز بالاخره غلط املایی پیش میاد دیگه.اما گوشیدن هم جزو افعال فارسی هست.یعنی در ادبیات جدید هست.همچنین که بجای گوش کن می گوییم بگوش!نقل قول:
بله خب دوست عزیز بالاخره این نظر شخصیه شماست و ایرادی هم بهش نیست.من اونجا همه و به عنوان یه نماد از اکثریت گرفتم.شما در کنسرت های شجریان می بینید که اکثر مردم با چه شور و شوقی داد می زنند: "مرغ سحر...مرغ سحر"
و در طول اجرا هم دوربین نشون میده آدمایی رو که اشک از چشماشون جاریه.اما باز هم میگم نظر شما محترمه.اما وقتی شما میگید یه عده آدم داد می زنن مرغ سحر... گوسا استاد رو به باند بازی متهم می کنید که البته تکذیب کردید عاقلانه!
یا هو
تکذیبی در کار نیست !
باند بازی و تکذیب هر دو ساخته ذهن خود شماست!
در ضمن جایی کسی تا به حال (بجز شما) بجای گوش کن نگقته است بگوش!! بگوش باش داریم ولی یگوش تنها معنی ندارد! بهرحال شما قاچ زین ادبیات کلاسیک را بچسبید ادبیات مدرن پیش کش!
در هر صورت از گفته های شما اینچنین دریافت شد.شرمنده اگر بی ادبی پیش اومد...نقل قول:
خیلی خوشحال تر میشم اگه به گفته های خودتون در مورد دموکراسی و احترام به عقیده دیگران و این خزعبلاتی که روزانه همه مردم میگن و آ و دریغ... هیچکودومشون هم عمل نمی کنند احترام می گذاشتید و احترام به عقاید دیگران پیش کشتون.
بنده انقدر حالیم هست و میدونم که از چه ادبیاتی استفاده کنم.شما هم بهتر به جای تصمیم گرفتن برای بقیه و توهین به فکر و سبکشون بیشتر سر به جیب مراقبت خود فرو برده و در مقام اصلاح خود برآیید تا خنده بیش ازین نکنند خلق آنچه عارفان و بزرگان کنند.
ممنون
دوست عزیز شما اندکی به شعرهای رضابراهنی و ادبیات آوانگارد ایران مراجعه کنید حتما آپدست خواهید شد...ضمنا بنده آوانگار خودم رو دارم و نیازی نیست کی زیاد به سنت پایبند باشیم.نقل قول:
ایرانی ها موسیقیو نمیفهمن شایدم نمیخوان که بهمن نتیجشم میشه همینی که میبینیم