ني وناي چوپون سحر خروس خوون
ابراي بيابون ميگن توقصه بودي
استاد ا?تخاري
نمایش نسخه قابل چاپ
ني وناي چوپون سحر خروس خوون
ابراي بيابون ميگن توقصه بودي
استاد ا?تخاري
یادم آمد شوق روزگار کودکی
مسته بهار کودکی
رنگ گل جمال دیگر در چمن داشت
آسمان جلال دیگر پیش من داشت
شور و حال کودکی برنگردد، دریغا
قیل و قال کودکی برنگردد دریغا
(آقای ا?تخاری)
ای پیر مناجاتی در میکده رو بنشین
درباز دو عالم را این سود و زیان تا کی
اندر حرم معنی از کس نخرند دعوی
پس خرقه بر آتش نه زین مدعیان تا کی
گر طالب دلداری از کون و مکان بگذر
هست او ز مکان برتر از کون و مکان تا کی
گر عاشق دلداری ور سوختهی یاری
بی نام و نشان میرو زین نام و نشان تا کی
گ?تی به امید تو بارت بکشم از جان
پس بارکش ار مردی این بانگ و ?غان تا کی
عطار همی بیند کز بار غم عشقش
عمر ابدی یابد عمر گذران تا کی
shajarian
یاد ایامی که در گلشن ?غانی داشتیم
در میان لاله و گل آشیانی داشتیم
ما آتش ا?تاده به نیزار ملالیم
ما عاشق نوریم و سروریم وص?اییم
بگذار که سرمست . غزلخوان من و خورشید
بالی بگشاییم و به سوی تو بیاییم
شعر:?ریدون مشیری
کاست: بوي باران
شجریان
ما وارث كوروش ?رزند ايرانيم
پيروز بي برده بت نپرسديم
عصار- هويت
می توانی تو به من زندگانی بخشی
یا که گیری از من هرچه را می بخشی
سارا نگ?تی از کیه....
کی خوندتش؟
یار اگر ننشست با ما نیست جای اعتراض
پادشاهی کامران بود از گدایی عار داشت
در نمیگیرد نیاز و ناز ما با حسن دوست
خرم آن کز نازنینان بخت برخوردار داشت
خیز تا بر کلک آن نقاش جان ا?شان کنیم
کاین همه نقش عجب در گردش پرگار داشت
حا?ظ
شجریان
گروه پایور
?کر کنم چاوشی خونده باشه
تو بودی من نبودم
دیوونه مثل مجنون
تو موندی من نموندم به پای عهد و پیمون
معین عزیز
نبسته ام به کس دل
نبسته کس به من دل
چو تخته پاره بر موج
رها رها رها من
همایون شجریان
کاست نسیم وصل
نوش دارویی و بعداز مرگ سهراب آمدی
سنگ دل سنگ دل این زودتر می آمدی حالا چرا؟؟
یادم نیست کی خونده شاید محمد اص?هانی
ای مهار عاشقان در دست تو
در میان این قطارم روز و شب
میکشم مستانه بارت بیخبر
همچو اشتر زیر بارم روز و شب
تا بنگشایی به قندت روزهام
تا قیامت روزه دارم روز و شب
شجریان
کاست: سر عشق
بوی باران
بوی سبزه بوی خاک
سبزه های باران شسته پاک
استاد شجریان
کشتی نشستگانیم ای باد شرطه بر خیز
شاید که باز بینیم دیدار اشنا را
ضربی ماهور
غزل حا?ظ
شجریان
اي نامت از دل و جان
بر همه جا
به هر زبان جاريست
ا?تخاري
توی این دیوار سنگی
دوتا پنجره اسیرن
دوتا خسته
دوتا تنها
یکی شون تو یکی شون من
گوگوش