يه كم توضيحات از مدير بخش انجمن ها در باره حجاز كه به نظرم جالب اومد
توي يه تاپيك ديگه به اسم اجراي رديف چپ كوك صبا توي همين سايت اين توضيحات رو درباره آواز ابوعطا و مشخصا حجاز آقاي حسام رستميان نوشتن. بد نيست شما هم بخونيد. جالب بود. خودمان هم خوشمان آمد ( البته در بخش ويولن اين تاپيك زده شده ) :
با سلام به دوستان عزیز ویولنیست
امروز میخوام کمی در مورد گوشه ی حجار بگم .. امیدوارم دوستان هم بنده رو کمک کنند
گوشه ی حجاز گوشه ای بسیار بسیار مهم در آواز ابوعطاست که میشه گفت کم اهمیت تر از خود ابوعطا نیست. حجاز دارای مشخصه هایی هست که خودش رو از ابوعطا متمایر میکنه.
یکی از نکات مشابه بین حجاز و ابوعطا و شور نت فاینال اون هاست. نت فاینال حجاز هم مثل ابوعطا نتیست که 3/4 پرده از تنها علامت سری و کرن بم تره . (در گوشه ی حجاز کتاب 1 ردیف صبا میشه نت می) .
مشخصه ی اول مجزای حجاز نت شاهد اون هست. نت شاهد حجاز فاصله ی پنجم نت فاینال هست. (یعنی فاصله ی دوم شاهد ابوعطا میشه شاهد حجاز) . (در گوشه ی حجاز کتاب 1 ردیف صبا میشه نت سی) .
نت ایست حجاز هم با نت ایست ابوعطا متفاوته . نت ایست حجاز همون نت شاهدشه (یعنی همون فاصله ی پنجم فاینال میشه نت ایست حجاز) . (در گوشه ی حجاز کتاب 1 ردیف صبا میشه نت سی) .
مشخصه ی مجزای دیگر حجاز هم فعالیت ملودیک اون هست. بر خلاف ابوعطا بیشترین فعالیت ملودیک گوشه ی حجاز در فاصله ی چهارم تا هشتم نت فاینال هست. (در گوشه ی حجاز کتاب 1 ردیف صبا بین نت لا تا می بیشترین فعالیت ملودیک هست).
و یک نکته ی مهم دیگه هم در حجاز اینه که فاصله ی ششم فاینال در حرکات به سمت بالا نیم پرده زیر میشود (نوعی نت متغیر است) . (در گوشه ی حجاز کتاب 1 ردیف صبا نت دو هست که میبینیم گاهی نیم پرده زیر میشه و به دو دیز تبدیل میشه) .
حالا یه سوال به وجود میاد ... اونم اینه که حجاز چرا گوشه ای از ابوعطا شده و نه بلعکس . یکی از دلایل این امر اینه که معمولا در موسیقی سنتی گوشه ها با توجه به وسعت صداشون از بم به زیر معرفی میشن . و چون حجاز در گستره ی صدای بالاتری نسبت به ابوعطا قرار داره به همین دلیل یکی از گوشه های اون محسوب شده .
البته دلایل دیگه ای هم مطرح هست. مثل اینکه دلیل این امر اینه که حجاز دارای فعالیت ملودیک بسط یافته تریه .
امیدوارم اساتید محترم هم توضیحاتی در باره ی این گوشه که یکی از مهم ترین گوشه ها به حساب میاد بدهند .
شاد باشید
یا علی
يه توضيحاتي درباره ابوعطا و حجاز ، استاد صبا ، پايان ابوعطا
والا اون چيزي كه به نظرم از اول در مورد ابوعطا درست روش كار نكردن همين مسئله حجاز ابوعطاست . چون اگه اسمش رو ميذاشتن آواز حجاز بهتر بود. الان تقريبا بيشتر گوشه هاي اين آواز ابوعطا در پرده حجاز نواخته ميشن. همين خسرو و شيرين يا گبري كه اينجا زديم و گذاشتيم هم در پرده حجاز نواخته ميشن. خلاصه وضعيه . شايد بايد از اول تقسيم بندي رو درست مي نوشتن.
چيز ديگه اي هم كه هست اينه كه چون در آواز هاي ايراني معمول كردن كه حتما يه اوج بايد باشه اومدن اين آواز حجاز رو براي ابوعطا اوج نوشتن كه ازش بشه رفت توي شور. چون همون طور كه ميدونيد از همه آواز ها و مقام هاي ايراني ميشه يه گريزي به شور زد. در حجاز هم يه جاش هست كه بالاتر از حد معمول حجاز ميره و يه نت سري هم بهش اضافه ميشه كه در اين حجازي كه ما الان كار كرديم نت دو هست كه ميشه دو سري و در همون ابتداي گوشه حجاز هست كه صبا يه گريزي به اوج حجاز زده كه از همين جا ميشه به شور رفت.
حجاز در كل شباهت بسيار زياد و عجيبي با گوشه حسيني كه اوج شور هست داره. حالا ببينيد اين حسيني كه در موسيقي عربي هست تقريبا شبيه حسيني شور در رديف ايران هست اما حجازشون با هم فرق مي كنه. جل الخالق. عجيب نيست ؟
حجاز يه چيز جالبي كه داره اون فاصله پنجمش هست. البته جز اصلي حجاز نيست. اما به خوبي محل فرود ملودي حجاز رو نشون ميده و مشخص مي كنه كه فرودش با فرود شور يكي ميشه.
در مورد خسرو و شيرين هم ميتونم بگم كه در پرده حجاز نوشته شده و ملودي ثابتي داره كه بايد دقيقا حفظ بشه . مثل گوشه گبري كه همين طوره. ملودي ثابت داره. كوچكترين تغييري درش بوجود بياد يه ملودي در پرده حجاز ميشه و ديگه حالت شوني رو نداره. براي اواز ابوعطا بايد بريد البوم عشق داند از استاد شجريان رو كه با تار لطفي خونده شده گوش بديد. اونجا كه ميخونه به دشت افتاده مجنون زار و دلتنگ / چو سیل آورده چوبی در بن سنگ در گوشه شوني خونده شده.
گوشه گبري رو هم ملوديش رو به راحتي ميتونيد با اشعار باباطاهر حفظ كنيد.
چيز ديگه اي كه هست اينه كه ابوعطا اختصاص به همين چند گوشه نداره و تقريبا خيلي بيشتر از اينهاست. يه سري گوشه هاش در رديف راست كوك نوشته شدن مثل چهار پاره كه چهار باغ هم بهش ميگن يه سري ديگش هم در رديف استاد صبا نيست . مثل حزين ، سملي ، سيخي ، رامكلي و ..... .
رامكلي رو در البوم كنسرت اساتيد ميتونيد با كمانچه استاد بهاري بشنويد.
چيزي كه هست اينه كه اين رديف صبا از مجموع دست نوشته هاش براي شاگرداش درست شد. يعني كاغذ هايي كه دست شاگرداش بود رو جمع كردن و چسبوندن به هم و شد اين رديف. مثلا الان در رديفي كه بديعي ويرايش كرده يه عشاق قشنگي در اصفهان بهش اضافه كرده كه سالها دست بديعي بوده و جاي ديگري نداشتنش. و خدا ميدونه مثلا چند تا از اين كاراي ديگه دست اساتيد هست. براي همين مثلا يه شاگرد كه ضعيف تر بوده و براي اون عشاق دشتي رو نوشته ميبينيد كه چه خلاصه نوشته و براي ديگري كه تر و فرز تر بوده يه گوشه رو كاملا مبسوط نوشته مثل درآمد ابوعطا. خب اين طوري هم بوده ديگه. كتاب مرجعي كه نبود اون وقتها. به هر حال شايد بعدا اين گوشه ها كه نيست رو هم يه جايي زدم و گذاشتم براتون. اين از ابوعطا. بزودي ميريم سر وقت افشاري.
مسافرت ، كمانچه نوازا ، مسابقه ويولن ، در نهايت هم ميريم سر وقت افشاري ، توضيح در مورد افشاري ، تاريخ !!!! ، مكتب اصفهان و تهران ،
سلام دوباره به همه. خب اون مسافرت كه قرار بود برم و اون وقت نشد، بعد يهويي درست شد و ما هم رفتيم بي خبر. براي همين يه چند مدتي نبودم كه پيشاپيش از همه عذر خواهي كرده بودم. دوباره هم پاپس از همه عذر ميخوام. توي اين مدت هم كه نبودم سه نفر توي راي گيري تاپيك شركت كردن و نظر مثبت هم داشتن كه باعث بسي خرسندي و خوش حالييست:21: اين كه كمانچه نوازا كمن بيشتر شايد به اين خاطر باشه كه خب مدتي كسي فعاليتي نكرده. اميدوارم دوباره جمع بشن همه.
الان كه يه مروري به تاپيك كردم ديدم به جز اجراش كه با كمانچه هست بقيه چيزاش براي همه موسيقي كاراي ايراني قابل استفاده هست. فكر كنم باز هم اسم تاپيك رو اشتباه انتخاب كردم. ما كلا دو تا تاپيك درست كرديم هر دو هم اسماشون غلط شد. :21::21::21:. تقريبا مباحث پيرامون رديف شد. فقط اجرا با كمانچه هست. كاشكي اسمش رو بهتر انتخاب ميكردم كه ساير دوستان هم نمونه ايي از اجراشون رو ميتونستن بذارن البته از آثار صبا كه امكان مقايسه هم بوجود ميومد. ( البته منظورم مقايسه آثار هست نه مسابقه با هم ) . خدا كنه مسئولين سايت ما رو به خاطر اين اشتباهات فاحش ببخشايند. اگر هم نبخشيدن .....:31:.
خلاصه اين كه در اين هياهوي برگزاري مسابقه ويولن ( يه كار پسنديده كه خدا باعث و بانيش رو خير بده. يه نشاطي در جمع ايجاد كرد. يه سال بود ما هي ميگفتيم مسابقه مسابقه مسابقه. هيشكي نبود. باز خدا پدر طائفي رو بيامرزه كه راهش انداخت. به مسئولين هم تبريك ميگم كه خوب حمايت كردن . البته از اون سيستم راي گيريشون خيلي شاكيم ، نشد درست راي بديم. ) ما باز هم به كار خودمون مي رسيم. يعني برميگرديم سراغ صبا :
عرضم به حضورتون كه با پايان بحث ابوعطا از رديف چپ كوك به آواز افشاري ميرسيم. افشاري سومين آوازي كه از چهار آواز دستگاه شور در رديف صبا بهش اشاره شده. آواز سوزناكيه اما مثل دشتي جيگر پاره پاره نمي كنه. اون ديگه تقريبا درباره فاجعه بحث ميكنه. اما اين يه غم خاصي داره مثل پشيموني و اين چيزا. يعني تقريبا حسرت خوري. من خيلي دوسش دارم. تقريبا همه ملت ايران اين آواز رو شنيدن. به خاطر اون مثنوي افشاري كه سالها با صداي شجريان قبل از ربنا در مراسم افطار ماه رمضون از راديو و سيما پخش ميشد. ( الان مدتيه كه خبري ازش نيست البته )
ميگن مربوط به ايل افشار ميشه اين آواز. البته فواصل و الحانش شبيه هست به موسيقي محلي اين طايفه. اما الان اگه گوش بديد متوجه نزديكي خيلي شديدي بينشون نميشيد. يعني در رديف خيلي تغيير كرده. ( افشارها يكي از هفت طايفه قزلباش بودن كه از زمان تيمور لنگ اومدن در فلات ايران و از نظامي هاي خاص صفويه شدن بعدها :31: . الان اين ايل كه بيشتر مردم ايران به عنوان قشقايي ميشناسن در حوالي فارس و كرمان و اون ورا ساكنن. اينا يه بار هم در ايران مستقيما حكومت ميكردن كه نادرشاه افشار از ايناست. آها ..... حوالي شمال خراسان هم هستن. نادرشاه هم از شمال خراسان بود. حالا برا اين كه بهتر بشناسيد و منم يه كم تاريخم بد نيست بگم براتون كه اين تركهاي سوريه و عراق هم از همين دسته هستن كه به اسم تركمان ميشناسن. تركيشون هم با تركي آذربايجان فرق داره خيلي. تقريبا متوجه همديگه نميشن.)
اين آواز خيلي گوشه و كنار داره. در رديف اصفهان بالغ بر سي و چند تا هستن ، از تهرانش خبر ندارم . من خودم اصفهان كلاس رفتم. تو رديف اصفهان همه چي ثابته يعني با ملودي ها كار ميكنن. يعني يه نوع تحرير براي اين در آمد هست و ديگر هيچ . هيچ كس تغييري نميده توش. در رديف تهران با تناليته ها كار مي كنن. يعني مروجش هم خود استاد صبا بود. صبا اعتقادي به گوشه و گوشه بازي نداشت. رديفش رو هم مختصر نوشت. تحت تاثير كلنل وزيري به فواصل و صدا ها معتقد بود. بيشتر رديف رو ترانه و اهنگ ميدونست. در رديفش هم وارد نكرد. در مكتب تهران ، توي يه لحن، هر چي بسازن و بخونن ميگن از يه گوشه هست. اما در اصفهان در يه مايه اگه چند تا آهنگ هم بسازن براشون اسم ميذارن و وارد در رديف مي كنن . خب اون موقع ها چون قانون كپي رايت نبود سريع اسم مذاشتن و براش شناسنامه مي گرفتن كه كس ديگه اي صاحبش نشه. البته يه زمان هايي براي نگه داري اين آثار بد نبوده.براي همين اين رديف مرتب شاخ و برگ پيدا كرده در طول تاريخ. با اين حساب ، شاگرد موسيقي در زمان شاه عباس كمتر موسيقي ميدونسته تا شاگرد موسيقي دوره كريم خان و اين دومي هم كمتر بلد بوده از شاگرد موسيقي قاجار.
در مكتب اصفهان بعضي گوشه ها هستن كه اسمشون با اسم همون گوشه در مكتب تهران فرق مي كنه. البته الان ديگه حتي در خود اصفهان هم از رديف جامع تهران كه در همه كشور فراگير شده پيروي ميشه و جز همون قديميهاي اصفهان از اين چيزا كسي مطلع نيست.
اما چند تا از اين گوشه ها فقط خيلي مهم هستن. بقيش يا مشابه داره يا با گوشه هاي بعضي ديگه از آواز ها يكسانه. غالبا در شور بيشتر گوشه هاي اين چهارتا آواز ديده ميشن.
فرود و مرود و تنيك و پايه و فواصل و ايناش رو هم كه سر درنميارم كه بخوام براتون بگم. اگه كسي بلده همين جا بگه دوستان استفاده كنن. نميدونم ديگه. چه كنم !
توي پست بعدي ميريم سر وقت چهار مضراب افشاري. خدا رحمت كنه استاد علي اكبر شهنازي رو . ميگفت دستگاه افشار. با يه لحن خاصو خوشي هم مي گفت. ازش فيلم هست ميتونيد تو يوتيوب ببينيد. فعلا يا حق.:16:
چهارمضراب در تار و كمانچه ، حسين خان اسماعيل زاده ، ياحقي ، چهار مضراب افشاري
درود و دو صد بدرود.
من الان خودم موندم چهارمضراب درسته يا چارمضراب ؟
عرضم به حضورتون كه چهارمضراب اسمش از اينجا اومده كه چون قبلا كلا ضربي نوازي مرسوم نبود و اين هنر آوازي هم از قِبَلِ تعزيه الان باقي مونده وگرنه كلا نابودش مي كردن اين متحجرين وآن عقب افتادگان تاريخ. خلاصه كه چهارمضراب ها محدود بودن و همه هم به يه بك سبك نواخته مشدن كه نمونه هاش رو در مكاتب تار نوازي زياد ميشه ديد. تار يه وقتايي تنها ساز رسمي و ملي ما ايرانيها محسوب ميشده. يعني فراگير تر بوده. چون كمانچه به خاطر حالاتي كه از كشش انگشت روي سيم درست ميشه رفته بود توي عروسي ها. خب ناناز تره ديگه. اين مشكل براش بوجود اومد. كه بعدا هم گريبون ويولن ايراني رو گرفت. سنتور هم كه سيم زياد داشت و كسي نميرفت دنبالش. ني هم كه رفته بود تو چراگاه ها. به تنبك نوازا هم كه ميگفتن عنتري و لوطي و ... . ميمونه همين تار. خب اون وقتا ميومدن روي سيم بم تار يعني اون بالاييه يكي ميزدن بعد روي وسطيه و در نهايت هم دو تا روي سيم سفيد پاييني. ميشد چهار بار مضرب زدن. برا همين بهش ميگفتن چهارمضراب. حالا اينو كجا خوندم يادم نيست كه براتون منبعش رو بگم. خلاصه اين يادمه. صبا هم اومد چند تا از چهارمضراب هاي رديفش رو البته با يه نمه نو آوري بر اساس همين سبك نوشت. يعني واقعا چهارمضراب نوشت. مثل چهار مضراب شور يا چهار مضراب اصفهان و يكي دو تا ديگشونو. اين چهار مضراب هاي تار نوازا.
چهار مضراب هاي كمانچه نوازا برعكس بود. يعني ميومدن يه پايه رو سيم هاي اين وري ميكشيدن. يه پايه رو سيم هاي اون وري. اون موقع ها كمانچه سه تا سيم داشت. اين سيم چهارمي كه بعدا موسي كليم كاشي كه از يهودي هاي اصفهان بود به ساز اضافه كرد ( صهيونيست بود يا نه رو نميدونم ) اون وقت ها نبود. اين وري يعني سيم اول و دوم . اون وري يعني سيم دوم و سوم. بعدا كه سيم چهارم اضافه شد اون وريا شدن سيمهاي سوم و چهارم. بيشتر چهارمضراب هاي صبا كه نشات گرفته از دوران آموزش پيش حسين خان اسماعيل زاده هست از اين دست چهارمضراب ها هستن. يه دليل ديگش هم اينه كه وقتي كمانچه چهار سيم شد و ديگه سه سيم نداشت تا بتونن مثل تار نوازا چهارمضراب هاي سه سيمي طراحي كنن كمانچه نوازا دچار يه سردرگمي منحصر به فردي شدن و نوع اونو عوض كردن و براي هميشه نوع دوم رو برگزيدن. الان اين آثار صبا پر از چهارمضراب هاي دسته دوم هست. اينم از جريان چهارمضراب.
چيز ديگه اي هم كه ميتونم بگم اينه كه حسين خان اسماعيل زاده تا 1320 زنده بودو اتفاقا ساز هم زياد زد اين ور و اون ور ولي متاسفانه چون ويولن بدجوري محبوب شده بود كسي بهش محل نميداد و دريغ از يه ضبط ساده و پيش پا افتاده كه الان جاي افسوس زيادي به جا گذاشته. البته اينم بايد گفت كه همين سبك صبا كه در كمانچه نوازي استاد رحمت الله بديعي خيلي نمود داره دقيقا سبك حسين خان اسماعيل زاده هست بدون كوچكترين ترديدي. پس بريد صبا بزنيد و حالشو ببريد و اصلا فكر نكنيد كه داريد ويولن ميزنيد. اينم بايد بگم كه حسين ياحقي كه ميشه دايي پرويز ياحقي ( اسم اصليش پرويز پارسي صديقي بود ) در كمانچه نوازي شاگرد اسماعيل زاده بود و رديف كمانچه اسماعيل زاده رو به نت نوشت ولي چاپ نشد و دست نوشتش پيش پرويز ياحقي بود كه الان هم كه پرويز ياحقي مرد معلوم نيست چه بلايي سر اين دست نوشته ها اومده. شايد هم ياحقي از بين برده باشدشون.
به هر حال ما ميريم سراغ چهارمضراب افشاري. يه مقدار چهار مضراب هاي صبا چون داراي پوزيسيون هستن برا كمانچه سخت ميشن. ولي با دقت بيشتر در مياد.
[ میهمان گرامی برای مشاهده لینک ها نیاز به ثبت نام دارید]