سلام دوستان کجایین
نمایش نسخه قابل چاپ
سلام دوستان کجایین
در جامعه ما و دیگر جوامع مذهبی و دینگرا ، دین مخالف مطلق موسیقی و هنر استنقل قول:
و متاسفانه تحجر بلای نسل امروز و دلیل عقب ماندگی فرهنگی، هنری، علمی و... در جامعه ماست.
امید وارم که موفق باشید
من از دوران نوجوانی، حدود 15 سال پیش، کارهای استاد شجریان رو گوش می کردم که با صدای سنتور استاد مشکاتیان آشنا شدم.
شاید اون موقع ها استاد مشکاتیان رو اصلا نمیشناختم و فقط با صدای سنتورش لذت می بردم.
این علاقه به حدی بود که هر جا صدای سنتور می شنیدم، شور عجیبی در درونم بپا میشد و واقعا از خود بیخود میشدم. با این همه تا پارسال، موقعیت یادگیری این ساز دوست داشتنی برام نبود تا بالاخره طلسم شکست و الان کمتر از یک سال هست که به آرزوم رسیدم و دارم آموزش میبینم...
درود ... :)
من از مهر 88 رفتم سراغ سنتور نوازی... قبلش 2 3 سال تو دوران دانشگاه سه تار میزدم....
اما اینکه چطور به سنتور علاقه مند شدم تا اونجاییکه یادم میاد من یکی از قطعات آلبوم تمنا استاد مشکاتیان رو گوش دادم که پی به زیبایی این ساز بردم و بر آن شدم که حتما برم و یاد بگیرم تا روزی مثل ایشون بتونم اینقدر با حس بنوازم... جالب اینجاست من وقتی اون قطعه زیبا رو شنیدم نمیدونستم نوازندش کی هست فقط میدونستم صدای سنتور هست که دارم میشنوم و من عاشقش شدم.... و رفتم برای یادگیری این ساز
و یادمه اون اوایل حین یادگیری ، خیلی ذهنم مشغول بود که بدونم کی اون قطعه رو زده فکر میکنم 1 سالی طول کشد تا از این و اون پرسیدم و فهمیدم اون قطعه از کدوم آلبومه و مال چه کسی هست....
اما وقتی فهمیدم، که استاد پرواز کرده بودند.... و هنوز که هنوزه سالها به خاطر این موضوع ناراحت میشم که چرا من دیر فهمیدم... اما همیشه به روح ایشان درود میفرستم که همچین یادگارهایی باقی گذاشتن ...
سلام گاهی اینجوری میشه ولی همیشه ما انسانها دیر متوجه میشیمنقل قول:
من هميشه از سنتور خوشم ميومد راستش خودمم واقعا نميدونم چرا و چطور به سنتور علاقه مند شدم واقعا برا خودمم سواله:65:. قديما داشتن سنتور برام يه ارزوي دست نيافتني بود چون اون موقع هزينشو نداشتم اگر يكسال هم پول تو جيبي هامو پس انداز ميكردم بازم نصف قيمت يه سنتور نميشد!
يادمه با داداشم و پسرخالم محفل برگزار ميكرديم و صدامونو ضبط ميكرديم الانم هنوز نوارشو دارم با سطل يا قابلمه تنبك ميزديم. يادمه يه متر سيم سنتور خريدم و چنتا ميخ كوبيدم رو يه تيكه تخته سيم ها رو وصل كردم به ميخ ها و با چوب روش ميزدم بدك نبود يه صداهايي ازش درميومد:21:
تا اينكه قبل از عيد به فكرم رسيد ارزوي دوران بچگيم رو براورده كنم و بالاخره خريدمش :1:
من هنوز مدرسه نمیرفتم که یه روز بابام باسنتور اومدخونه مضراب و کتاب استاد کامکار هم تو جلد سنتور بود اول ابتدایی بودم یکی از دوستان پدرم برای آموزش اومدن خونمون آهنگ الهه نازو زدن به منم کفتن باید ترتیب نت های سنتورو حفظ کنم مامانم منو فرستاده بود تو اتاق میگفت تا حفظ نکردی بیرون نمیای منم می فا سل لا سی دو ر می فا رو روی دستم نوشتم و رفتم پشت به مامانم همه رو از رو دستم خوندم ماماننمم بیخیالم شد تا سیزده سالگی بدلیل نبودن استاد تو شهرمون نتونستم برم کلاس سنتور اوایل کلاسم مامانم بود که قطعه هارو حفظ میکرد و به من میگفت از سنتور متنفر شده بودم مامانم منو به زور میفرستاد کلاس حالا بعد از 6سال که دانشگاه شهر دیگه ای قبول شدم ترم اول دلم واسه سنتورام بیشتر از خانوادم تنگ میشد اونا تبدیل به جزئی ازوجود من شدن امکان نداره یه روز بدون صدای سنتورام بخوابم همه اینارو مدیونه مامانمم
خیلی حرف زدم ببخشید
سلام به دوستان سنتورنواز - تایپیک خوبیه
من در کل به آهنگ و موسیقی علاقه دارم . پسرخاله ام(محمد رمضانی) زمانی که من 11-12 سال داشتم 1سالی سنتور می زد رشته اش هنر بود . من از اون موقع علاقمند شدم . ولی کسی اجازه نمی داد . فقط می گفتن درس درس. من پس از اتمام درسم و شاغل شدن به خواسته دلم و به عشقم یعنی سنتور رسیدم .دو سال پیش یه مقطع 3 ماهه رفتم و ول کردم . الان دوباره 2 ماهه که شروع کردم و به امید خدا تا آخر ادامه می دم . چون موسیقی تو وجودمه . :41:
من کلا به هنر خیلی علاقمندم
از بچگی ازم میپرسیدن چه آرزویی داری همیشه میگفتم دوست دارم موسیقی، نقاشی ، خطاطی رو یاد بگیرم
الان تقریبا به آرزوهام رسیدم ولی فعلا در هر سه زمینه مبتدی هستم
حالا سنتور رو چطور انتخاب کردم زمانی که آهنگای محسن چاوشی وارد بازار شد مخصوصا فیلم علی سنتوری خیلی روم تاثیر گذاشت
صدای سنتور حس خاصی رو بهم میداد از اونجا بود که ساز مورد علاقم رو پیدا کردم و وارد دنیای زیبای موسیقی شدم
به موسيقي مخصوصا از نوع سنتي، از بچگي علاقه داشتم، پدرم به شروه خواني يا همون گوشه دشتستاني كه برگرفته از شهرستان دشتستان هست(محل تولدم، توابع استان بوشهر) علاقه خاصي داشت و تقريبا همه مردم بوشهر به نوعي شروه خواني رو دوست دارند و باهاش ساعت هاي زيادي از عمرشون رو سپري كردند. منم كنارش مينشستم و گوش ميدادم تا جايي كه ديگه اصلا موسيقي پاپ و امثال اون من رو اقناع نمي كرد. حتما بايد شروه گوش ميدادم يا اون موقع آتش در نيستان آقاي ناظري هم بود كه صداي سه تار زنده ياد استاد ذوالفنون اولين نواي موسيقي ايراني توي گوشم بود. بعدها آستان جانان استاد شجريان رو گوش دادم و تصنيف شيدايي كه آخر نوار اجرا ميشد منو مجذوب خودش كرد. يه چيزي توش بود كه نميذاشت چيز ديگه اي گوش بدم. مجبور بودم با خودكار برش ميگردوندم و باز گوشش ميدادم ( اون موقع سي دي نبود) موسيقي ايراني چيزي بود كه آميخته با خونم شده بود. اعتياد پيدا كرده بودم مخصوصا به صداي سنتور آستان جانان، اون وقتا تنها سازي كه تو شهر ما ميشد از نزديك ديدش ني هفت بند بود كه اونم معمولا گهگاهي با شروه خواني تازه با هزار مشقت ميشد پيدا كرد مجلسش رو كه بتوني ببيني. خيلي كم بود. ديگه هيچ سازي نبود. تا اينكه كلاس چهارم دبستان بودم كه براي دهه فجر يه روز زنگ اول رو چسبوندن به ساعت صبحگاهي و قرار بود جشن بگيرن يه دانش اموزي هم به واسطه كار باباش از تهران منتقل شده بود به شهر ما، يه قسمتي از جشن اختصاص داده شده بود به موسيقي و در كمال ناباوري ديدم كه برادر همين دوستمون كه اونموقع حدود 20 سالش بود با يه جعبه سياه رنگ بزرگ اومد و درش رو باز كرد گذاشتش رو ميز جلو تريبون و نشست. شكلش رو ديده بودم رو جلد نوارهاي موسيقي، ميدونستم سنتوره، به همراه داداش كوچيكش كه هم مدرسه اي ما بود، يه قطعه زيبا رو اجرا كردن كه واقعا به دلم چسبيد و هنوزم يه تكه اش رو يادمه :
دل از دستم رفته برون، زان دم که تو را ديدمعشقم دارد رنگ جنون، زان دم که تو را ديدم
بعد اون ديگه متوجه شدم كه اين صدا همون صداييه كه من دنبالشم. ولي متاسفانه تا 31 سالگي به دلايلي كه از حوصله اينجا خارجه نشد كه برم سراغش، اما از اونجايي كه علاقه و عشق نميذاره آدم آروم بشينه بالاخره موفق شدم از يك ماه پيش شروع كنم:9:
سلام من مدت کمیه با این سایت اشنا شدم تاپیک های مختلفو خوندم ولی تو این تاپیک حیفم اومد پست نزارم , قضیه بر میگرده به قبل از تولد من که مادر من یک سنتور میخره و بعد دو سه جلسه رفتن ول میکنه ،، خیلی بچه بودم یه جعبه ی سیاه بالای کمد بود همیشه با هزار یک ترفند و صندلی زیر پا گذاشتن میاوردمش و باهاش بازی میکردم ، بماند که چقدر دعوا شدم سره اینکه سنتورو میاوردم پایین ،،، گذشت گذشت مادرم فیلم علی سنتور ی رو دید و بشدت باهاش گریست اخره فیلم به من گفت کاره.نیمهتمومه منو تموم کن ، من اون موقع اهنگ متال گوش میدادم و علاقه داشتم به ساز درام،، ولی لحظه ی احساسی بود و قبولکردم ، بعد هم استاد ه خوبم اقای اسدی منو به این ساز علاقه مند کرد الانم شبو روزم یا سنتور گوش میدم یا مینوازم