برای دیدن لیست کامل زیر مجموعه های راک( متال+پانک) برید [ میهمان گرامی برای مشاهده لینک ها نیاز به ثبت نام دارید]
فقط تعجب نکنید!
نمایش نسخه قابل چاپ
برای دیدن لیست کامل زیر مجموعه های راک( متال+پانک) برید [ میهمان گرامی برای مشاهده لینک ها نیاز به ثبت نام دارید]
فقط تعجب نکنید!
بلک متال در نروژ از زمانی پدید آمد که نئو وایکینگ های نروژ در جستجوی راه و وسیله ای برای نابود کردن مسیحیت در نروژ و بعد در تمام دنیا بودند و در این راه انسانهای بسیاری را کشتند و کلیساهای زیادی را آتش زدند و بلک متال را تا نهایت نواختند تا شاید خدای تاریک pagan ها باز گردد .
[ میهمان گرامی برای مشاهده لینک ها نیاز به ثبت نام دارید]بازدید کنندگان و توریست ها از نروژ به عنوان کشور حماسه ها و افسانه ها یاد می کنند . پایتخت این کشور هم اسلو است که در مرکز این شهر همه چیز از خانه های سنگی زیبا تا معتادان و گدایان با قیافه های مختلف دیده می شود .در یکی از همین خانه های مرکز این شهر و در يک اتاق شش ضلعی گروه mayhem به عنوان اولین گروه بلک متال نروژ شکل گرفت . در این اتاق فرشهای بسیار کثیف در زیر پا ، صلیب های شکسته نازی بالای سر به همراه صلیب های برعکس و شمشیر وایکینگ ها که به در و دیوار آویزان شده دیده می شود . Hell hammer در حال حاضر تنها عضو باقی مانده از ترکیب تشکیل دهنده گروه است هر چند که همچنان شایعاتی مبنی بر جدایی او و پیوستنش به گروه marduk به گوش می رسد و حضور او در تور این گروه به این شایعات قوت می بخشد .
پایه و اساس این موسیقی در نروژ در اوایل دهه هشتاد شکل گرفت . اعضای این گروه در همان خانه زندگی می کردند که اطرافیان از این خانه به عنوان خانه ای شیطانی یاد می کنند .
Hell hammer می گوید : " وقتی برای خرید به مغازه ای می رفتیم پیر زن ها به محض دیدن ما فرار می کردند و به نوه ها و بچه هایشان می گفتند اینجا محل زندگی شیطان است "
البته گروه mayhem تلاش خاصی برای رفع این خرافه پرستی ها نکرد .
گروه مشغول تمرین و کار بود که dead خواننده گروه مغز خود را با شات گان متلاشی کرد و اعضای گروه جنازه او را همان طور در حیاط خانه رها کردند تا جسد dead خوراک پرندگان شود .
Hell hammer می گوید: " این کار dead مرا متعجب نکرد چون او واقعا دیوانه بود و همیشه هم از قلعه های عجیب نروژ صحبت می کرد . "
Hell hammer و euronymous گیتاریست گروه اولین کسانی بودند که جنازه dead را دیدند و اورانیموس می گوید ما وقتی جنازه او را دیدیم که مغز او روی زمین ریخته بود و خون به دیوار ها ریخته بود .
Hell hammer می گوید: " اورانیموس قسمتی از مغز او را برداشت و با فلفل و سبزی پخت و خورد "
Hell hammer اولین کسی بود که لباس این چنینی بلک متال را مد کرد . چکمه های بلند ، لباس جین ، ژاکت های چرمی سیاه به همراه پنتاگرامی که به گردنبندی که از استخوان جمجمه dead ساخته شده بود اولین تیپ بلک متال بود .
بلک متال همیشه موسیقی ترسناکی بوده و حتی گروههای انگلیسی مثل venom خود را به عنوان یک گروه شیطانی مطرح کرد و خود را طبق قوانین شیطان پرستی وفق دادند . اما وقتی که بلک متال به نروژ رفت تغییراتی اساسی در آن شکل گرفت و جنگی عظیمی که بر علیه مسیحیت با این موسیقی شکل گرفته و پیوند خورده نماد پیدا کرد. از گروههای دیگری که بعد از mayhem به این نهضت پیوستند می توان به dark throne ، immortal ، burzum ، marduk و emperor اشاره کرد که در ابتدا به صورت زیرزمینی تشکیل شده و رشد کردند . در همین زمان euronymous شرکت DSP را شکل داد . او به نوعی رهبر این نهضت محسوب می شد .
[ میهمان گرامی برای مشاهده لینک ها نیاز به ثبت نام دارید]Hell hammer در مورد او می گوید: " او احساسات نداشت . ترحم نداشت و همیشه هم می گفت که این نوع زندگی برایش لذت بخش است . "
اورانیموس با تشکیل این شرکت به واقع بزرگترین خدمت را در حق این موسیقی کرد. این شرکت در زیر زمین همان خانه محل تمرین گروه تشکیل شد . این زیر زمین مثل سیاه چال های قدیم تاریک و نمناک بود و با شمع روشن می شد . افراد بسیاری پس از آمدن به این مکان و خروج از آن کفن به تن می کردند و در اوج نشئگی حاصل از هروئین و LSD به خودزنی با چاقو و شیشه شکسته می پرداختند و با اسپری بر روی دیوار عبارت 666 را می نوشتند . Hell hammer مردمی که با تفنگ به خود یا دیوار شلیک می کردند و حتی کسی که با پتک به مغز خود کوبید را به یاد می آورد یا حتی اورانیموس که یک روز آنقدر خود را با زنجیر زد تا بی هوش شد .
در حدود سال 1990 بود که بلک متال در حال پیشرفت بود و در این زمان گروه سازش ناپذیر marduk پایه ریزی شد و با اولین آلبوم خود یعنی fuck me jesus دری جدید را بر روی بلک متال و مبارزه با مسیحیت باز کرد . Samoth گیتاریست بزرگي که از اعضای تشکیل دهنده emperor است و سابقه همکاری با burzum ، satyricon و ... را دارد می گوید : " ما همیشه خشم و نفرت خود را نسبت به مسیح اعلام خواهیم کرد .و خواهید دید که چگونه ادیان وایکینگ ها باز خواهد گشت "
نقطه اشتراکی که در بین گروههای آن موقع بلک متال دیده می شد این بود که همه آنها نفرتی خاص نسبت به مسیحیت داشتند . در این زمان آتش زدن کلیسا ها به وسیله کسانی که خود را سربازان اودین می نامیدند مد شد . از پیشگامان این کار می توان به varg vikerness یا همان count grishnackh اشاره کرد. از کلیسا های معروفی که ورگ آتش زد fantoft را نام می برم که از آثار باستانی نروژ است . از دیگر کلیساهای معروف kolmen kolen است که samoth آتش زد که این کلیسا کلیسای خانوادگی پادشاه هارالد پنجم بوده .Samoth در ابتدا با کمک ورگ کلیسای fantoft را آتش زد و بعد از آتش زدن کلیسای kolmen کلیسای skjold را هم به آتش کشید .او می گوید : " در کوچکی در زیر محراب کلیسا وجود داشت و من هم چند گالن گازوئیل روی آن ریختم و کبریت زدم و فرار کردم "
ورگ هم از اعضای اصلی این جنبش بود که اغلب لباسهای وایکینگ ها را می پوشید و در ایدئولوژی اش بسیار حساس و سخت گیر در عین حال احساساتی بود ( این نکته در آهنگهای بارزام چه با کلام و چه بدون کلام کاملا مشهود است و همیشه حتی در تند ترین آهنگهای او نغمه ای غمناک شنیده می شود ). ورگ از معتقدان شدید به مبارزه با مسیحیان از طریق آتش زدن کلیسا بود . او با بنزین کلیسای fantoft را آتش زد و بلافاصله به میان آتش رفت و روی دیوار کلیسا ادرار کرد . بعد از این جریان اورانیموس ادعا کرد که ورگ این کار را برای مشهور شدن کرده و تقریبا دو ماه بعد از این جریان بود که ورگ اورانیموس را کشت و به قصد توهین به دادگاه موهایش را بافت و دائما در دادگاه می خندید .
نظر مشترک اعضای بلک متال این است که مسیحیت در سال 995 بعد از میلاد توسط olaf tryggvason به نروژ آمد که آنها با آمدنشان طلا و نقره مردم را به غارت بردند و برای اجرای قدرتشان دین جدید را به مردم نروژ خوراندند و قلعه های pagan ها را آتش زدند و مردم را سر دو راهی مسیح یا مرگ قرار دادند . اصلاحات مارتین لوترکینگ در سال 1537 مانند قبل آنچنان خونین نبود ولی به همان اندازه بی قانون و چرت بود . لوترکینگ زبان آلمانی را با نروژی مخلوط کرد . با اصلاحات لوترکینگ تجاوز و دزدی در نروژ افزایش پیدا کرد و مبلغان تبلیغ می کردند که با مسیحی شدن به خدا نزدیک می شوند .
Trond viggo torgersson عضو هیئت کودکان نروژ می گوید : " شیطان پرستها خواهان پایان دادن به این دوروئی معنوی مردم هستند . در این زمان نروژ بسیار ضعیف است و هر روز زندگی سخت تر می شود و حتی مردم به جای کلیسا خواهان شعبه مک دونالد در محله شان هستند . "
Torgersson امیدوار است که این آتش باعث بیدار شدن افکار خفته مردم شود . وقتی از اسقف andriass artfloat در این زمینه سوال می شود با عصبانیت می گوید : " این مسایل واقعا نمی تواند دین ما را خدشه دار کند و این قدر ضعیف هستند که ما حتی به مبارزه با آنان فکر نمی کنیم "
پروفسور tormod engelsviken می گوید : " الان در زمانی شبیه قرون وسطی هستیم و این بار پاگان ها در مقابل مسیحیان قرار گرفته اند که هر دو طرف در عقایدشان بسیار دقیق هستند. " او اعتقاد دارد نروژیان دینی روحانی و واقعی می خواهند و می گوید : " این حرکت و جنبش پاگان ها نوعی خون خواهی و انتقام از خشونت مسیحیان است . شما باید به یاد بیاورید وایکینگ ها در زمان آمدن مسیحیت ساکت بودند و به مرور زمان از بین رفتند ولی الان نوبت نئو وایکینگ هاست "
Nebelhexa خانمی که از اساتید دانشگاه در نروژ بود عضوی دیگر از این جنبش است که بسیار زود جادوی سیاه را یاد گرفت و به یکی از اعضای معتبر کلیسای شیطان تبدیل شد . او موهایی قرمز داشت و سرانجام کلیسای شیطان را ترک کرد و با samoth به همراه گروه emperor در تور اروپا به همراه cradle of filth شرکت داشت آشنا شد و با او ازدواج کرد . در نیمه شب سال نو همان سال samoth و nebelhexa از کوهی برفی در نزدیکی خانه شان بالا رفتند و در جایی در میان درختان samoth به رسم شیطان پرستها سینه های nebelhexa را برید و خون آن را روی برف ریخت و با هم همقسم شدند که تا عوض شدن دین نروژ از مبارزه دست نکشند . Nebelhexa و samoth به همراه varg برای آتش زدن کلیسایی رفتند و پس از آتش زدن آن samoth در میان آتش گیر کرد و varg او را نجات داد . nebelhexa در مورد ورگ می گوید : " او انسانی استثنائیست و در همه چیز استعداد دارد و برای رسیدن به هدف همه کاری می کند او همیشه به samoth می گفت که باید تمام کلیسا ها را آتش زد . "
Faust درامر سابق و از اعضای تشکیل دهنده emperor از دیگر اشخاص معروف این جنبش است که به جرم کشتن یک کشیش و آتش زدن کلیسا به 14 سال حبس محکوم شد . در آگوست 1992 وقتی faust از پارک المپیک بازدید می کرد کشیشی را دید و با او دوستانه مشغول به صحبت شد و با هم قدم زنان به میان جنگل رفتند و در این جنگل faust گردن کشیش را با چاقو برید و جنازه او را رها کرد و فرار کرد . دو روز بعد از این جریان faust به همراه varg و euronymous برای آتش زدن کلیسایی به نزدیکی همان پارک رفتند و faust داخل رفت و بمب دستی که ساخته بود در محراب کار گذاشت و انجیل و کتاب دعای مذهبی را هم روی آن گذاشت و کمی گازوئیل در نزدیکی آن ریخت و و همه با هم به سوی کوه فرار کردند تا شاهد انفجار کلیسا باشند . بعد از این واقعه بود که faust دستگیر و به 14 سال حبس محکوم شد .
Ihsahn تنها عضو از پایه گذاران emperor است که هنوز به زندان نرفته . او هم بدعتی جدید در بلک متال گذاشت . او که لباسش شلوار پارچه ای مشکی و تی شرت بود خود را یک vampire معرفی می کرد . Ihsahn هم در آتش زدن کلیسا به همراه samoth شرکت داشته . او خود را بی خانمانی بیابانگرد معرفی می کند که از عشق و محبت متنفر است . Runhold دوست دختر ihsahn است که استاد زیست شناسی یکی از دانشگاههای نروژ است و فان کلاب ihsahn را تاسیس کرد . Ihsahn هم vampire را سمبل قدرت شیطان پرستها می داند . و همیشه می گوید بین vampire ها و Viking ها شباهتهای زیادی است . مثل اینکه هر دو آنها نیاز خود را باخشونت زیاد رفع می کردند !
Runhold در مورد ihsahn می گوید : " او بسیار خشن است و در خواندن هم صدایش مثل غرش حیوانات وحشی است "
Ihsahn در مورد خود می گوید : " شما نمی توانید احساسات من را درک کنید . شما مثل بینندگانی هستید که فیلمی ترسناک می بینید ولی من در داخل فیلم هستم "
از دیگر گروههای تاثیر گذار بر این جنبش : satyricon ، immortal ، gogoroth ، lord belial ، bathory ، dark throne .
در حدود سالهای 94 و 95 گروههایی مثل cradle of filth ، dimmu borgir ، dark funeral و... به دنیای بلک متال وارد شدند و با آمدن خود بلک متال را از مسیر اصلی خود خارج کردند و به سوی تجاری شدن ، شهرت و پول بردند .
Immortal پس از حدود 10 سال فعالیت قدرتمند سرانجام در همین اواخر منحل شد . burzum هم به موسیقی بدون کلام روی آورد . dark throne و satyricon هم به موسیقی industrial گرایش پیدا کردند و بسیاری دیگر از گروهها مثل gorgoroth ، lord belial و ... هم متاسفانه در حدی مشهور نشدند که بتوان از آنها به عنوان گروهی تاثیر گذاز نام برد .
از معدود گروههای ماندگار در این جنبش mayhem است . که من شخصا آلبوم های اخیر این گروه را دوست ندارم و به نظر من آلبوم های قدیمی گروه مثل de mistiis dom sathans و pure fucking armaggedon چیز دیگریست که حتی خود میهم هم نتوانسته دیگر تکرارش کند .
به نظر من تنها گروه باقی مانده از این جنبش marduk است که همچنان پر قدرت به کار خود ادامه می دهد ولی متاسفانه این گروه هم با مشکلات خود از قبیل ممنوع التصویر بودن در برحه ای زمان ، ممنوع الفروش بودن آلبوم ها و ... دست و پنجه نرم می کند .
امثال گروههای dimmu borgir و cradle of filth با اینکه خدمت بزرگی به بلک متال کردند و سبکی جدید در بلک متال بنیان گذاشتند ولی باعث نابود شدن اصل و مایه این موسیقی یعنی مبارزه با مسیحیت شدند . امثال این گروهها بلک متال را به سوی شهرت و تجاری شدن بردند همچنان که dani promo خواننده گروه cradle of filth که همگان اورا به صدای استثنایی و منحصر به فردش می شناسند در مصاحبه ای اعتراف کرد که همه اینها به خاطر پول است و همین حرف او باعث جدا شدن کی بردر گروه و از دست دادن بسیاری از هوادارانش شد .
تاثیر جنبش بلک متال و ضد مسیحیت و شیطان پرستی نه تنها در نروژ بود بلکه به دیگر قسمتهای دنیا هم کشیده شد و برای مثال از گروههایی که در دیگر نقاط دنیا در این زمینه تشکیل شدند به گروههای deicide ، six feet under و cannibal corpse در آمریکا، opera IX در ایتالیا ، kataklysm در کانادا و در سبک دث متال، agathodaimon در رومانی ، moonspell در پرتقال و در زمینه گوتیک و.... اشاره می کنم .
منبع: [ میهمان گرامی برای مشاهده لینک ها نیاز به ثبت نام دارید]
از ريتم های سبک راک چی ميدونيد? از کجا ميفهميم که يه اهنگ در سبک راک هست?زير مجموه های سبک راک چی هاهستن?
سلامنقل قول:
بازم سوال در مورد ریتم خیلی کلی بود
در مورد اینکه چه آهنگی در سبک راک هست در درجه ول ساز بندی اون سبک میتونه بسیار زیاد ما رو به راک بودن یا نبودن نزدیک کنه ، البته سبکهایی هم هستند که ساز بندیشون زیاد راک نیست ولی راک محسوب میشن، شعر میتونه عامل دیگه ای برای سبکهای راک باشه منظورم نوع و مفهومش هست، و فضای راک هم خودش باز طبقه بندی میشه، بخث بعدی انتخاب گامها و مودها هست که با پاپ فاصله داره البته سبکهای پاپ راک شاید اون رو رعایت نکنند، بحث بعدی نوع خوندن وکالیستهای راک هست که کمی تو صداشون دیستروشن وجود داره که بازم بیشتر تو سبکهای مختلف فرق داره و شدت و ضعفش کم یا زیاد میشه خیلی وقتها زمان و مدت آهنگها متفاوت هست، راستش دلیل زیاده حالا میشه در مورد خیلی چیزها بخث و تبادل نظر کرد ، سبکهای راک و متال تمایل دارن به غیر از زیبایی تکنکیکی بودن کارهاشونم توجه کنن بر عکس پاپ که زیاد توجه به این موضوع رو ندارن، البته این خاصیت سبکهای تخصصی هست مثل راک/متال - بلوز - کلاسیک - جاز - لاتین - کارهای فیوژن - حتی سنتی ایرانی خودمون که پشت کارهاشون فکر و فلسفه نهفته هست و همینم باعث موندگاری کارها شده.
در مورد سبکها راک صحبت زیاده که Metal و Blues هم تو این دسته قرار میگیرن یا نه ولی چون اکثرا اینها رو تو راک حساب میکنن ما هم پیش فرض رو اینها میگیریم
و سبکهای راک:
Alternative Rock
POP Rock
Punk Rock
RAP Rock که جدیده و اصلا دوسش ندارم
Blues Rock
Country Rock
Folk Rock
Funk Rock
Progressive Rock
Classic Rock
Space Rock
Electronic Rock
Acid Rock
Action Rock
Celtic Rock
Death Rock
Experimental Rock
Frat Rock
Gothic Rock
Hard Rock
Jazz Rock
Noise Rock
Rock N' Roll
Soft Rock
Soul Rock
Stoner Rock
الیبه بازم سبکهای زیاد تری توی خود این سبکها وجود داره مثلا پانک خودش ده ها سبک توش هست. راستش دیگه اسم واسه سبک راک یادم نمیاد فکر کنم همینم زیاد باشه حالا میریم سراغ سبک متال که اونم زیاد زیر شاخه داره و ساختار خودش تبعیت میکنه،
نونو تو پست بعدی میزنم که این پست زیاد خسته کننده نشه
مرسی ارسلان ROCK ON!
نقل قول:
سلام مجدد :g
راستش نو زندگیم پست این طولانیی نداشتم ولی خوب وقتی در مورد ROCK حرف میشه نمیشه چیزی نگفت فکر منم خوره :ag بگذریم بریم سراغ بحث
سبکهای متال کمی شدت اعتراض، سرعت آهنگ نوع گامها بازم متفاوت هست. و خوب از لحاظ تکنیکی کمی مشکل تره البته تو بعضی سبکها مثل Progressive که خودم به شخصه عاشقششششم :bg
سبکهای متال: (البته اونایی که یادمه اگه چیزی از قلم افتاد بچه های راک متال ببخشن):
Heavy metal
Nu metal
Gothic metal
Symphonic metal
Classic metal
Death metal
Doom metal
Thrash metal
Power metal
Speed metal
Groove metal
Alternative metal
Folk metal
Progressive metal عاشششقشم :g
Black metal
Neo-classical metal
Melodic death metal
Unblack metal
Metalcore
Progressive death metal
Dark metal
Punk metal
Extreme metal
Rap metal
Alternative metal
تو پست بعدی Blues هارو معرفی میکنم
مرسی ارسلان
خوب اینم از سبکهای بلوز:نقل قول:
Acid Blues
Blues-rock
Country blues
Delta blues
Detroit blues
Gospel blues
Jazz blues
Jump blues
Memphis blues
Piedmont blues
Punk blues
Traditional blues
Soul blues
Modern blues
راستش زیاد بلوز رو نمیشناسم اگرچه سبک با حسی هست و امپروایز توش زیاده و مهمه :ag
توی این سبک حس و تجربه نوازنده بسیار بسیار مهم هست واسه همین اگه دقت کنین نوازندهای حرفه ای این سبک معمولا پیر هستن و خدای این سبک برای همه B.B.KING بزرگ هست :bg
که پدر شاید blues باشه
در مورد گیتارهاش البته نظر شخصی، گیتار باید یا FENDER باشه اونم Maple اش یا 'Gipson :ah
من که گیتاریست نیستم ولی صداهای این سازها شیشه ای و زیباست که اونم از اصول این سبک هسسست.
مرسی امیدوارم مطالبم بتونه مفید باشه، میدونم علاقه مند سبک راک و متال کم هست، امیدوارم روزی رو شاهد باشیم که نوازنده های خوبی تو مملکتمون بتونیم ببینیم که این سبکها که اصولا غربی هستند ولی بنونیم اسم و رسمی هم ما پیدا کنیم.
مرسی ارسلان :ak
مرسی ارسلان جان
من دیگه چیزی برای گفتن ندارم
همه چیز رو این عزیزمون گفتن
فعلا
مرسی دوست عزيز،ولی قسمت اصلی سؤال هنوز مونده،و اون مشخص کردنه شکله ريتم ها،در هر مجموعه هست،که علمی تر به نظر برسه و فقط شامل توضيحات نباشه که واسه بعضی ها قابل فهم نباشه
سلام leon جان در موردش شاید نشه دقیق گفت چون معمولا به خلاقیت نوازنده و فضای کار متفاوت هست چند نمیونه استاندارد میشه ارایه کرد ولی کامل و کلی نه راستش باز هم ابهام میبینم یا شاید من IQ م جواب نمیده LOL ;) :P شکل نت رو دقیق میخوان ببینید؟نقل قول:
مرسی ارسلان
h'iنقل قول:
سلام
اگه سوال مربوط به ریتم درام هست من چندتا ریتم جمعو جور کردم و نوشتم، تو سبک Alternative Rock و Punk Rock میزارم ولی همه این ریتم ها تو پاپ و هم متال هم استفاده میشه حالا با Tempo های مختلف (البته اینا قطره ای از دریاست)
Alternative:
[ میهمان گرامی برای مشاهده لینک ها نیاز به ثبت نام دارید]
اینم Punk:
[ میهمان گرامی برای مشاهده لینک ها نیاز به ثبت نام دارید]
منظور اینه؟ ادامه بدیم؟
مرسی ارسلان
َََ
سلام
من تازه عضو سایت شدم. خوشحالم که یه جایی هست که می تونیم با هم تبادل اطلاعات کنیم.
ریتم توی راک اریجینال، یعنی منظورم همون راک اولیه هست، بر مبنای کسر میزان 4/4 بوده، البته خوب راک از اون زمان تا حالا دچار تغییرات زیادی شده،
مثلا تو کارای گروههای پروگرسیو راک شما کسر میزانهای اصطلاحا لنگ زیادی می بینین. و در نتیجه ریتمهای متنوعتر
حتی تو خیلی از سبکای دیگه هم این ریتم دستخوش تغییرات میشه تا می رسیم به کارای مدرن راک و متال که بعضا کاملا ریاضی به ریتم نگاه می کنم. مثلا تو کارای گروههای سبک پروگرسیو متال بعضا کمتر شما اون 4/4 اوریجینال رو می بینیم.
البته این تاپیک بیشتر در زمینه کسر میزان بود. ولی ریتم خیلی جزیی تره. فکر میکنم اگه فقط بخوایم یه آنالیز کوچیک از ریتم های فقط اجرا شده توسط درام داشته باشیم به عدد بسیار بزرگی از تنوع ریتمها برسیم. ولی خوب عملا وقتی تو کارهایی که توشون فکر بیشتری داره میرسیم، میبینیم پلی ریتمهای جالبی بین سازهای مختلف هست! و این پلی ریتمها از اون عدد نجومی اول هم بیشتر می شه.
Stay Metal! آریا
نقل قول:
سلام
بله فرمایش شما کاملا درست هست اگه بخواهیم همه ریتمها رو تو سبکهای راک معرفی کنیم سالها طول میکشه چون تمام نوازنده های راک دامرهاشون اصولا برای نشون دادن خودشون و تکنیکها بسیار خلاقانه نوشتن و اجرا کردن پس تنوع زیاده در مورد گینار الکتریک هم که جزو اصلی در ساز بندی Rock/Metal هست تنوع زیاد هست در ریفه و کلا ریتمهایی که وجود داره اگرچه من اگه صحبت نکنم بهتره، چون آقای بیات اگه اون بیاتی باشه که من میشناسم در مورد گیتار من که هیچی باقی گیتاریستهای الکتریک سکوت کنن بهتره، شما خودتون توضیح بدین و ما یاد میگیریم البته اگه اشتباه نکنم.
پ.ن: آقای بیات هنوز michael angelo و michael romeo تمپو 250 دیگه؟
راستش من که کسی و تو ایران ندیدم همچین کارایی رو انقدر مسلط باشه که بخواد تو اجرا ادیتش هم کنه و سختتر کنه :bh باعث افتخار انجمن و من هست که نوازنده های حرفه ایی توش باشن امیدوارم بتونیم از مطالب شما استفاده کنیم :f
مرسی ارسلان
[ میهمان گرامی برای مشاهده لینک ها نیاز به ثبت نام دارید]
مرسی ارسلان جان، لطف بسیار بسیار:bgزیادی به من داشتی!! ولی خوب توی اون مورد خاص 250 که میگی استثنایا ادیتی که من کردم در جهت ساده سازی بود!!!
کلا من فکر میکنم توی موسیقی مدرن کلا توی هر سبکی، ریتم واقعا نقش مهمی پیدا کرده و فکر می کنم موسیقی رو از نابودی نجات داده! مثلا تو خیلی از کارهای ادمی مثل استیو رایک اگه ریتم رو ازش بگیریم واقعا چیزی جز نتهای تکراری باقی نمیمونه! توی راک و متال هم به همین شکل. توی مدتی که از شکل گیری بلوز و جز تا امروز می گذره، اگه قرار بود موزیسینهای سبک رو همون ریتمهای 4/4 باقی بمونن، به جرات میشه گفت که امروز دیگه مخاطبی نداشتن.
مرسی Stay Metal
Black Metal:
بلک متال در نروژ از زمانی پدید آمد که نئو وایکینگ های نروژ در جستجوی راه و وسیله ای برای نابود کردن مسیحیت در نروژ و بعد در تمام دنیا بودند و در این راه انسانهای بسیاری را کشتند و کلیساهای زیادی را آتش زدند و بلک متال را تا نهایت نواختند تا شاید خدای تاریک pagan ها باز گردد .
بازدید کنندگان و توریست ها از نروژ به عنوان کشور حماسه ها و افسانه ها یاد می کنند . پایتخت این کشور هم اسلو است که در مرکز این شهر همه چیز از خانه های سنگی زیبا تا معتادان و گدایان با قیافه های مختلف دیده می شود .در یکی از همین خانه های مرکز این شهر و در يک اتاق شش ضلعی گروه mayhem به عنوان اولین گروه بلک متال نروژ شکل گرفت . در این اتاق فرشهای بسیار کثیف در زیر پا ، صلیب های شکسته نازی بالای سر به همراه صلیب های برعکس و شمشیر وایکینگ ها که به در و دیوار آویزان شده دیده می شود . Hell hammer در حال حاضر تنها عضو باقی مانده از ترکیب تشکیل دهنده گروه است هر چند که همچنان شایعاتی مبنی بر جدایی او و پیوستنش به گروه marduk به گوش می رسد و حضور او در تور این گروه به این شایعات قوت می بخشد .
پایه و اساس این موسیقی در نروژ در اوایل دهه هشتاد شکل گرفت . اعضای این گروه در همان خانه زندگی می کردند که اطرافیان از این خانه به عنوان خانه ای شیطانی یاد می کنند .
Hell hammer می گوید : " وقتی برای خرید به مغازه ای می رفتیم پیر زن ها به محض دیدن ما فرار می کردند و به نوه ها و بچه هایشان می گفتند اینجا محل زندگی شیطان است "
البته گروه mayhem تلاش خاصی برای رفع این خرافه پرستی ها نکرد .
گروه مشغول تمرین و کار بود که dead خواننده گروه مغز خود را با شات گان متلاشی کرد و اعضای گروه جنازه او را همان طور در حیاط خانه رها کردند تا جسد dead خوراک پرندگان شود .
Hell hammer می گوید: " این کار dead مرا متعجب نکرد چون او واقعا دیوانه بود و همیشه هم از قلعه های عجیب نروژ صحبت می کرد . "
Hell hammer و euronymous گیتاریست گروه اولین کسانی بودند که جنازه dead را دیدند و اورانیموس می گوید ما وقتی جنازه او را دیدیم که مغز او روی زمین ریخته بود و خون به دیوار ها ریخته بود .
Hell hammer می گوید: " اورانیموس قسمتی از مغز او را برداشت و با فلفل و سبزی پخت و خورد "
Hell hammer اولین کسی بود که لباس این چنینی بلک متال را مد کرد . چکمه های بلند ، لباس جین ، ژاکت های چرمی سیاه به همراه پنتاگرامی که به گردنبندی که از استخوان جمجمه dead ساخته شده بود اولین تیپ بلک متال بود .
بلک متال همیشه موسیقی ترسناکی بوده و حتی گروههای انگلیسی مثل venom خود را به عنوان یک گروه شیطانی مطرح کرد و خود را طبق قوانین شیطان پرستی وفق دادند . اما وقتی که بلک متال به نروژ رفت تغییراتی اساسی در آن شکل گرفت و جنگی عظیمی که بر علیه مسیحیت با این موسیقی شکل گرفته و پیوند خورده نماد پیدا کرد. از گروههای دیگری که بعد از mayhem به این نهضت پیوستند می توان به dark throne ، immortal ، burzum ، marduk و emperor اشاره کرد که در ابتدا به صورت زیرزمینی تشکیل شده و رشد کردند . در همین زمان euronymous شرکت DSP را شکل داد . او به نوعی رهبر این نهضت محسوب می شد .
Hell hammer در مورد او می گوید: " او احساسات نداشت . ترحم نداشت و همیشه هم می گفت که این نوع زندگی برایش لذت بخش است . "
اورانیموس با تشکیل این شرکت به واقع بزرگترین خدمت را در حق این موسیقی کرد. این شرکت در زیر زمین همان خانه محل تمرین گروه تشکیل شد . این زیر زمین مثل سیاه چال های قدیم تاریک و نمناک بود و با شمع روشن می شد . افراد بسیاری پس از آمدن به این مکان و خروج از آن کفن به تن می کردند و در اوج نشئگی حاصل از هروئین و LSD به خودزنی با چاقو و شیشه شکسته می پرداختند و با اسپری بر روی دیوار عبارت 666 را می نوشتند . Hell hammer مردمی که با تفنگ به خود یا دیوار شلیک می کردند و حتی کسی که با پتک به مغز خود کوبید را به یاد می آورد یا حتی اورانیموس که یک روز آنقدر خود را با زنجیر زد تا بی هوش شد .
در حدود سال 1990 بود که بلک متال در حال پیشرفت بود و در این زمان گروه سازش ناپذیر marduk پایه ریزی شد و با اولین آلبوم خود یعنی fuck me jesus دری جدید را بر روی بلک متال و مبارزه با مسیحیت باز کرد . Samoth گیتاریست بزرگي که از اعضای تشکیل دهنده emperor است و سابقه همکاری با burzum ، satyricon و ... را دارد می گوید : " ما همیشه خشم و نفرت خود را نسبت به مسیح اعلام خواهیم کرد .و خواهید دید که چگونه ادیان وایکینگ ها باز خواهد گشت "
نقطه اشتراکی که در بین گروههای آن موقع بلک متال دیده می شد این بود که همه آنها نفرتی خاص نسبت به مسیحیت داشتند . در این زمان آتش زدن کلیسا ها به وسیله کسانی که خود را سربازان اودین می نامیدند مد شد . از پیشگامان این کار می توان به varg vikerness یا همان count grishnackh اشاره کرد. از کلیسا های معروفی که ورگ آتش زد fantoft را نام می برم که از آثار باستانی نروژ است . از دیگر کلیساهای معروف kolmen kolen است که samoth آتش زد که این کلیسا کلیسای خانوادگی پادشاه هارالد پنجم بوده .Samoth در ابتدا با کمک ورگ کلیسای fantoft را آتش زد و بعد از آتش زدن کلیسای kolmen کلیسای skjold را هم به آتش کشید .او می گوید : " در کوچکی در زیر محراب کلیسا وجود داشت و من هم چند گالن گازوئیل روی آن ریختم و کبریت زدم و فرار کردم "
ورگ هم از اعضای اصلی این جنبش بود که اغلب لباسهای وایکینگ ها را می پوشید و در ایدئولوژی اش بسیار حساس و سخت گیر در عین حال احساساتی بود ( این نکته در آهنگهای بارزام چه با کلام و چه بدون کلام کاملا مشهود است و همیشه حتی در تند ترین آهنگهای او نغمه ای غمناک شنیده می شود ). ورگ از معتقدان شدید به مبارزه با مسیحیان از طریق آتش زدن کلیسا بود . او با بنزین کلیسای fantoft را آتش زد و بلافاصله به میان آتش رفت و روی دیوار کلیسا ادرار کرد . بعد از این جریان اورانیموس ادعا کرد که ورگ این کار را برای مشهور شدن کرده و تقریبا دو ماه بعد از این جریان بود که ورگ اورانیموس را کشت و به قصد توهین به دادگاه موهایش را بافت و دائما در دادگاه می خندید .
نظر مشترک اعضای بلک متال این است که مسیحیت در سال 995 بعد از میلاد توسط olaf tryggvason به نروژ آمد که آنها با آمدنشان طلا و نقره مردم را به غارت بردند و برای اجرای قدرتشان دین جدید را به مردم نروژ خوراندند و قلعه های pagan ها را آتش زدند و مردم را سر دو راهی مسیح یا مرگ قرار دادند . اصلاحات مارتین لوترکینگ در سال 1537 مانند قبل آنچنان خونین نبود ولی به همان اندازه بی قانون و چرت بود . لوترکینگ زبان آلمانی را با نروژی مخلوط کرد . با اصلاحات لوترکینگ تجاوز و دزدی در نروژ افزایش پیدا کرد و مبلغان تبلیغ می کردند که با مسیحی شدن به خدا نزدیک می شوند .
Trond viggo torgersson عضو هیئت کودکان نروژ می گوید : " شیطان پرستها خواهان پایان دادن به این دوروئی معنوی مردم هستند . در این زمان نروژ بسیار ضعیف است و هر روز زندگی سخت تر می شود و حتی مردم به جای کلیسا خواهان شعبه مک دونالد در محله شان هستند . "
Torgersson امیدوار است که این آتش باعث بیدار شدن افکار خفته مردم شود . وقتی از اسقف andriass artfloat در این زمینه سوال می شود با عصبانیت می گوید : " این مسایل واقعا نمی تواند دین ما را خدشه دار کند و این قدر ضعیف هستند که ما حتی به مبارزه با آنان فکر نمی کنیم "
پروفسور tormod engelsviken می گوید : " الان در زمانی شبیه قرون وسطی هستیم و این بار پاگان ها در مقابل مسیحیان قرار گرفته اند که هر دو طرف در عقایدشان بسیار دقیق هستند. " او اعتقاد دارد نروژیان دینی روحانی و واقعی می خواهند و می گوید : " این حرکت و جنبش پاگان ها نوعی خون خواهی و انتقام از خشونت مسیحیان است . شما باید به یاد بیاورید وایکینگ ها در زمان آمدن مسیحیت ساکت بودند و به مرور زمان از بین رفتند ولی الان نوبت نئو وایکینگ هاست "
Nebelhexa خانمی که از اساتید دانشگاه در نروژ بود عضوی دیگر از این جنبش است که بسیار زود جادوی سیاه را یاد گرفت و به یکی از اعضای معتبر کلیسای شیطان تبدیل شد . او موهایی قرمز داشت و سرانجام کلیسای شیطان را ترک کرد و با samoth به همراه گروه emperor در تور اروپا به همراه cradle of filth شرکت داشت آشنا شد و با او ازدواج کرد . در نیمه شب سال نو همان سال samoth و nebelhexa از کوهی برفی در نزدیکی خانه شان بالا رفتند و در جایی در میان درختان samoth به رسم شیطان پرستها سینه های nebelhexa را برید و خون آن را روی برف ریخت و با هم همقسم شدند که تا عوض شدن دین نروژ از مبارزه دست نکشند . Nebelhexa و samoth به همراه varg برای آتش زدن کلیسایی رفتند و پس از آتش زدن آن samoth در میان آتش گیر کرد و varg او را نجات داد . nebelhexa در مورد ورگ می گوید : " او انسانی استثنائیست و در همه چیز استعداد دارد و برای رسیدن به هدف همه کاری می کند او همیشه به samoth می گفت که باید تمام کلیسا ها را آتش زد . "
Faust درامر سابق و از اعضای تشکیل دهنده emperor از دیگر اشخاص معروف این جنبش است که به جرم کشتن یک کشیش و آتش زدن کلیسا به 14 سال حبس محکوم شد . در آگوست 1992 وقتی faust از پارک المپیک بازدید می کرد کشیشی را دید و با او دوستانه مشغول به صحبت شد و با هم قدم زنان به میان جنگل رفتند و در این جنگل faust گردن کشیش را با چاقو برید و جنازه او را رها کرد و فرار کرد . دو روز بعد از این جریان faust به همراه varg و euronymous برای آتش زدن کلیسایی به نزدیکی همان پارک رفتند و faust داخل رفت و بمب دستی که ساخته بود در محراب کار گذاشت و انجیل و کتاب دعای مذهبی را هم روی آن گذاشت و کمی گازوئیل در نزدیکی آن ریخت و و همه با هم به سوی کوه فرار کردند تا شاهد انفجار کلیسا باشند . بعد از این واقعه بود که faust دستگیر و به 14 سال حبس محکوم شد .
Ihsahn تنها عضو از پایه گذاران emperor است که هنوز به زندان نرفته . او هم بدعتی جدید در بلک متال گذاشت . او که لباسش شلوار پارچه ای مشکی و تی شرت بود خود را یک vampire معرفی می کرد . Ihsahn هم در آتش زدن کلیسا به همراه samoth شرکت داشته . او خود را بی خانمانی بیابانگرد معرفی می کند که از عشق و محبت متنفر است . Runhold دوست دختر ihsahn است که استاد زیست شناسی یکی از دانشگاههای نروژ است و فان کلاب ihsahn را تاسیس کرد . Ihsahn هم vampire را سمبل قدرت شیطان پرستها می داند . و همیشه می گوید بین vampire ها و Viking ها شباهتهای زیادی است . مثل اینکه هر دو آنها نیاز خود را باخشونت زیاد رفع می کردند !
Runhold در مورد ihsahn می گوید : " او بسیار خشن است و در خواندن هم صدایش مثل غرش حیوانات وحشی است "
Ihsahn در مورد خود می گوید : " شما نمی توانید احساسات من را درک کنید . شما مثل بینندگانی هستید که فیلمی ترسناک می بینید ولی من در داخل فیلم هستم "
از دیگر گروههای تاثیر گذار بر این جنبش : satyricon ، immortal ، gogoroth ، lord belial ، bathory ، dark throne .
در حدود سالهای 94 و 95 گروههایی مثل cradle of filth ، dimmu borgir ، dark funeral و... به دنیای بلک متال وارد شدند و با آمدن خود بلک متال را از مسیر اصلی خود خارج کردند و به سوی تجاری شدن ، شهرت و پول بردند .
Immortal پس از حدود 10 سال فعالیت قدرتمند سرانجام در همین اواخر منحل شد . burzum هم به موسیقی بدون کلام روی آورد . dark throne و satyricon هم به موسیقی industrial گرایش پیدا کردند و بسیاری دیگر از گروهها مثل gorgoroth ، lord belial و ... هم متاسفانه در حدی مشهور نشدند که بتوان از آنها به عنوان گروهی تاثیر گذاز نام برد .
از معدود گروههای ماندگار در این جنبش mayhem است . که من شخصا آلبوم های اخیر این گروه را دوست ندارم و به نظر من آلبوم های قدیمی گروه مثل de mistiis dom sathans و pure fucking armaggedon چیز دیگریست که حتی خود میهم هم نتوانسته دیگر تکرارش کند .
به نظر من تنها گروه باقی مانده از این جنبش marduk است که همچنان پر قدرت به کار خود ادامه می دهد ولی متاسفانه این گروه هم با مشکلات خود از قبیل ممنوع التصویر بودن در برحه ای زمان ، ممنوع الفروش بودن آلبوم ها و ... دست و پنجه نرم می کند .
امثال گروههای dimmu borgir و cradle of filth با اینکه خدمت بزرگی به بلک متال کردند و سبکی جدید در بلک متال بنیان گذاشتند ولی باعث نابود شدن اصل و مایه این موسیقی یعنی مبارزه با مسیحیت شدند . امثال این گروهها بلک متال را به سوی شهرت و تجاری شدن بردند همچنان که dani promo خواننده گروه cradle of filth که همگان اورا به صدای استثنایی و منحصر به فردش می شناسند در مصاحبه ای اعتراف کرد که همه اینها به خاطر پول است و همین حرف او باعث جدا شدن کی بردر گروه و از دست دادن بسیاری از هوادارانش شد .
تاثیر جنبش بلک متال و ضد مسیحیت و شیطان پرستی نه تنها در نروژ بود بلکه به دیگر قسمتهای دنیا هم کشیده شد و برای مثال از گروههایی که در دیگر نقاط دنیا در این زمینه تشکیل شدند به گروههای deicide ، six feet under و cannibal corpse در آمریکا، opera IX در ایتالیا ، kataklysm در کانادا و در سبک دث متال، agathodaimon در رومانی ، moonspell در پرتقال و در زمینه گوتیک و.... اشاره می کنم .
منبع : [ میهمان گرامی برای مشاهده لینک ها نیاز به ثبت نام دارید]
تاپیک تکراری-قفل
ادامه بحث در [ میهمان گرامی برای مشاهده لینک ها نیاز به ثبت نام دارید]