نقل قول:
دگر درمان دردش دیر شد دل
چه زود از سیر عالم سیر شد دل
دل پیران جوان دیدم ولی من
جوان بودم که ناگه پیر شد دل
نمایش نسخه قابل چاپ
نقل قول:
دگر درمان دردش دیر شد دل
چه زود از سیر عالم سیر شد دل
دل پیران جوان دیدم ولی من
جوان بودم که ناگه پیر شد دل
لذت اندر ترک لذت بود، ای آزادگان
ما گدایان ترک این لذت نمی دانسته ایم
من به سنگینی مویی خسته
در دروازه ی شوقم بسته
تو چه پر تاب و توان
چه دلیر ... تو چه بی مانندی
یار آن بود که صبر کند بر جفای یار
ترک رضای خویش کند بر رضای یار
(سعدی)
روشن از پرتو رویت نظری نیست که نیست
منت خاک درت بر بصری نیست که نیست
تو عهد کرده ای که کشانی به خون مرا
من جهد کرده ام که به عهدت وفا کنی
يك دمم، كه چو برقي سرآيد
قطره گرم چشمي ترم من...
نکته ی روح فزا از دهن دوست بگو
نامه ی خوش خبر از عالم اسرار بیار
ريخت آن خانه ي شوق از هم
چون نه جز نقش آن ماند بر خاك...
کار با جذبه ی عشق است عزیزان ور نه
بوی پیراهن یوسف گرهی بر باد است
ترا كه هر چه مراد است در جهان داري
چه غم ز حال ضعيفان ناتوان داري؟!
تو از اين شكستن خبر داري يا نه
هنوز شور عشق رو به سر داري يا نه
قبل از هر بحث و اظهار نظر در تاپيك بايد روال تاپيك را عايت كنيم و باعث بي نظمي آن نشيم.نقل قول:
لطفا در كنار هر نظري كه در پست خودتون مي آوريد، به ادامه موضوع تاپيك هم بپردازيد تا بين پستهاي مربوط به موضوع تاپيك فاصله نيفته.
در مورد نظر خودم هم در چندين پست قبل در فرصت كوتاهي كه الان دارم اين رو بگم، من تاكيد كردم حتما مفهوم شعر نو از نظر خواننده كامل باشه،
در مورد بحث با اشخاص مورد نظر و انتظار پاسخ از همان شخص هم درخواست مي كنم كه پيغام خصوصي براي شخص مورد نظر بنويسيد.
متشكرم
هرکسی از ظن خود شد یار من
از درون من نجست اسرار من
به این میگن برهان قاطع :-) !!!نقل قول:
هر کو نکند فهمی زین کلک خیال انگیز
نقشش به حرام ار خود صورتگر چین باشد
در دایره قسمت ما نقطه تسلیمیم
لطف آنچه تو اندیشی حکم آنچه تو فرمایی
یاد باد آنکه ز ما وقت سفر یاد نکرد
به وداعی دل غم دیده ما شاد نکرد