ممنون دوست عزیز:9:نقل قول:
نمایش نسخه قابل چاپ
ممنون دوست عزیز:9:نقل قول:
[ میهمان گرامی برای مشاهده لینک ها نیاز به ثبت نام دارید]
خیلیییییییییییییییی قشنگه میلاد جان:41::41::41:
میلاد شما که انقدر استاد گرافیکی یانی رو بیشتر دریاب... واقعا کارات عالی هستن.ممنونمممممممممممم ازت.
نقل قول:
سلام به همگي و لاكشمي گلبرگ : )
در اينكه ياني دوست داشته و داره كه ازدواج كنه شكي نيست و اين تو ذات هر آدميه، ولي ماجراش با ليندا و اينكه بينشون بهم خورد بخاطر كار ياني يعني همون موسيقي بود، چون خود ليندا هم گفته بود كه سر اجراي هند و چين ياني انقدر برو بيا داشته كه حتي توجه زيادي به ليندا و خواسته هاش نداشته( البته هيچ قصدي از طرف ياني تو كار نبوده و موسيقي و جريان اجراها انقدر درگيرش كرده بوده كه از ليندا غافل ميشه) ولي بهرحال همه اينا باعث ميشه ليندا به فكر بره و بنده خدا حتي گفته نميدونستم ياني حتي ديگه دوستم داره يانه!؟ و بعدش به ياني گفته: تو كه نميخواي تمام زندگي من براي هميشه وقف كار تو بشه؟ و بعدش هم با بيرحمي ميگه : 9 سال كافي بود!!:17::icon_sad:
البته نميشه تقصير گردن هيچ كدومشون انداخت، ياني واقــــــــعا تحت فشار بود و استرس زيادي رو تحمل ميكرد و ليندا بد موقعي خودخواهيش گل ميكنه! كاش ياني رو بيشتر درك ميكرد. از طرفي هم ياني نبايد ليندا و احساساتشو ناديده ميگرفت و به هر حال بايد يه وقتي براش ميگذاشت كه نگذاشت و خودشم بعدا به اين اعتراف كرد.
احتمالا ياني همون موقع تصميم ميگيره كه ازدواج رو بي خيال بشه، چون كارش باعث شده بود به عشقش بي تفاوت بشه و بهتر ديد عشقش بشه كارش .. و هر آدمي هم براي اينكه به هدف و عشق و آرزوش برسه و بهشون بپردازه بايد يه سختي هايي هم تحمل كنه كه براي ياني شايد اين سختي ها تنهايي باشه.
اينارو گفتم كه يه كم جفتمون توجيه داشته باشيم براي عذب بودن ياني:icon_cheesygrin:! ولي غصه نخور من دلم روشنه، هر كي هم نه بالاخره خودم و خودت يه روز زنش ميديم!! :mهه هه هه... آرزومه كه ياني يه روز بچه شو بگيره بغلش! اي گووووگووولي :*:105::63:
آها راستي، من بهت قول ميدم كه كريسمس ياني تنها نيست، بابا خب ميره پيش خواهر و برادرش، الان كلي خانواده ان اونا. ياني فقط يك بار كريسمس تنها بود اونم اولين سالي بود كه رفته بود آمريكا، چون برادرش با دوست دختر محترمش رفته بودن پي خودشون، دوستاش هم همينطور و همه اين بچه رو تنها گذاشته بودن! : (
چقد نوشتم! پوزش : ))
شلاممممممممممم موشی فرزانه جوووووووووون
این خانوم اونز گذشته از محبت ها و مردانگی ها و کمک های بی دریغش به یانی، خیلی هم خودخواه بود! از روز اول ،یانی کارمند بیمه یا قصاب که نبود!!! موسیقیدان بود و لیندا هم یانی رو با کارش دیده بود...مسخره بود که بگه تو به کارت بیشتر اهمیت می دی...
ما ایرانی ها در این مواقع می گیم: چشمت کور، دندت نرم!!!!هههههههه می خواستی از اول چشماتو واز کنی و جوان نوشکفته ی مردمو بدبخت نکنی و به روز سیاه نشونی! چورداهــــــــــــــــــه !!!!!! چه خودخواه! 56 سال سن و انقدر خرده فرمایش؟؟؟؟(البته در سال 1997)
--------
بابا من برای دیدن عکس داداش یانی همه جا رو گشتم...تا چند سال پیش خونده بودم که مرده ولی بعد کذب بودنش محرض شد. حالا دنبال عکسشم...هههههههههههه ولی خوبه که لااقل سالی یک بار یانی پیش خواهر و برادرش بره...طفلک من...
-------------
ههههههههه حتما فرزانه جون! من خودم چند کاندید براش دارم....ههههههههههه ولی همون زن بگیره پیشکش!!!! سانتورینی کافیه!!!!
ههههههههههههههههههه:24:
نقل قول:
ههههههههههههههه نخير بچه هم بايد داشته باشه...:21::21::21:
ليندا، من دوسش دارم واقعا، حضور مفيدشو نميشه انكار كرد، ولي خب راست ميگي و خيــــــــــلي باحال گفتي:bh... از اولش شور و شوق ياني رو به موسيقي ديده بود كه !
آره منم خوندم كه برادرش شهيد شده و اينا ولي خب كسايي هم كه اشتباه كردن و اين خبرو منتشر كردن يه كم ميشه بهشون حق داد: عموي ياني به اسم "يورگو" توي جنگ داخلي يونان شهيد ميشه، بعدها كه اولين پسر فليتسا و در واقع برادر بزرگتر ياني به دنيا مياد به ياد عموي شهيدشون اسمشو ميذارن " يورگو " ، احتمالا ملت بخاطر تشابه اسم اشتباهي فكر كردن اوني كه شهيد شده برادر يانيه ...
خان داداش ياني، دكتراي مهندسي شيمي داره از همون مينه سوتا كه ياني هم توش روانشناسي خوند، الان هم سر و مر و گنده در كنار خانوادشه، دو تا هم بچه داره به اسمهاي الكسي و مايكل ، الان ياني به پا عمو ِ برا خودش... :1::3:
اين عكسو من به احتمال 90 درصد فكر كنم يورگو باشه، خيــــــلي شبيه همن خداييش
[ میهمان گرامی برای مشاهده لینک ها نیاز به ثبت نام دارید]
- - - Updated - - -
نقل قول:
ههههههههههههههه نخير بچه هم بايد داشته باشه...:21::21::21:
ليندا، من دوسش دارم واقعا، حضور مفيدشو نميشه انكار كرد، ولي خب راست ميگي و خيــــــــــلي باحال گفتي:bh... از اولش شور و شوق ياني رو به موسيقي ديده بود كه !
آره منم خوندم كه برادرش شهيد شده و اينا ولي خب كسايي هم كه اشتباه كردن و اين خبرو منتشر كردن يه كم ميشه بهشون حق داد: عموي ياني به اسم "يورگو" توي جنگ داخلي يونان شهيد ميشه، بعدها كه اولين پسر فليتسا و در واقع برادر بزرگتر ياني به دنيا مياد به ياد عموي شهيدشون اسمشو ميذارن " يورگو " ، احتمالا ملت بخاطر تشابه اسم اشتباهي فكر كردن اوني كه شهيد شده برادر يانيه ...
خان داداش ياني، دكتراي مهندسي شيمي داره از همون مينه سوتا كه ياني هم توش روانشناسي خوند، الان هم سر و مر و گنده در كنار خانوادشه، دو تا هم بچه داره به اسمهاي الكسي و مايكل ، الان ياني به پا عمو ِ برا خودش... :1::3:
اين عكسو من به احتمال 90 درصد فكر كنم يورگو باشه، خيــــــلي شبيه همن خداييش
[ میهمان گرامی برای مشاهده لینک ها نیاز به ثبت نام دارید]
شلااااااااااااااام فرزانه جون ببخشید دیشب نتونستم جواب بدم.
فداي تو بشممممممممممم تو آخر اطلاعاتي ! بابا از اين لحظه نام تاپيکو به " ياني به روايت فرزانه " تغيير مي دم! هههههههههههه
خدايي زنده باد! فرزانه جون به عقل ناقص من خيلي هم شبيه ياني نيست. با توجه به آرم ياني ايران يعني دبيران سايت ifc اين عکسو منتشر کردن؟ اونجا خودشون نوشته اند که ايشون برادر يانيه؟ صحت منبع اون ها هم مهمه. ولی می شه احتمال داد در هرحال.
-----------
مي گم اين الکسي و مايکل چرا يه مو از عموشون به ارث نبردن؟؟؟ هيچکدوم موسيقيدان نيستن؟؟؟؟؟؟
البت خاندان ياني کلا فقط خرخون هستن و به حصول علم علاقه دارن و بس!!!ههههههههههههههههههه
اینو یادم رفت! یانی در فیسبوکش نظرسنجی گذاشته تحت این عنوان که : " بیشتر مایلید کدام یک را در کنسرت یانی خریداری کنید؟ "
یه عالمه گزینه هم داشت مثل سالنامه،سی دی یانی،پوستر ، تیشرت، لیوان قهوه، سولوهای پیانوی یانی با امضاش،یک روز با یانی و ...
از همه بیشتر تیشرت رای آورده! من به چند تاییش رای دادم. اما تقریبا بیشتر اینا رو خودم برای خودم ساختم!!!!!!!!هههههههههههههههه
تیشرت،لیوان،پوستر،تقویم ...ههههههههههههه ولی جالبه برام که یانی غیر از موسیقیدانی، راه و رسم کار تجاری رو هم خوب می دونه و کاملا یه مشتری مدار بدون حرفه! فداش شم گوگولی نبات...
لاکشمی جون من اگه بودم یکی تی شرتو انتخاب میکردم یکی بودن یک روز با خودش رو ،البته جسارت نشه ها جای شما که محفوظ.هههههههه:y
- - - Updated - - -
لاکشمی جون من اگه بودم یکی تی شرتو انتخاب میکردم یکی بودن یک روز با خودش رو ،البته جسارت نشه ها جای شما که محفوظ.هههههههه:y
این حرفا چیه لیلی جون فدایت... اگه بری به این آدرس خودت می بینی...ببین هر چند تاشو که بخوای می تونی تیک بزنی. من حدود 6 تا انتخاب داشتم چون همشون مهمن. مثلا یک روز با یانی از همه مهم تره!هههههههههههه بعدش تیشرت، پوستر، لیوان،تقویم،سی دی...ولی گزینه های خیلی زیادی برای همه ی سلایق وجود داره.نقل قول:
[ میهمان گرامی برای مشاهده لینک ها نیاز به ثبت نام دارید]
نقل قول:
ما به تازگی از خونه ی قبلی به محل فعلی نقل مکان کردیم! روزی که ما به خونه ی قبلی اومدیم یادمه که بارون میومد و شیشه ها مه گرفته و حسابی آماده ی شیطنت من بود! من تا این شیشه ها رو دیدم بی اراده دستمو دراز کردمو در بالاترین نقطه ی اون نوشتم یانی! مدت مدیدی گذشت و هی بارون و برف اومد و گرم شد و سرد شد ولی در کمال تعجب اون یانی هیچ تغییری نکرد و همچنان سر جاش نشسته بود و هر از گاهی چشم منو به خودش جلب می کرد و جالب تر این که وقتی همه چیز رو جمع کردیم و آماده ی رفتن بودیم من دوباره چشمم به اون تیکه از شیشه افتاد و دیدم اون یانی هنوزم همونطور سالم مونده ! این آخرین چیزی بود که باقی مونده بود! از دیدنش یه کم دلم گرفت! من داشتم می رفتم و یانی همون جا بود! می خواستم پاکش کنم ولی فکر کردم نباید انحصار طلب باشم! بنابراین گذاشتمش برای نفر بعدی که میاد توی اون خونه! کسی چه می دونه؟شاید اونم پاکش نکرد و گذاشتش برای بعدی و اون یانی چندین سال دیگه دست نخورده باقی موند!!! خلاصه این ماجرا خاطره ی خیلی رومانتیکی شد!!!
خوبه که هر از گاهی خاطراتو آپ دیت کنیم! و بنویسم چی به سر خاطرات گذشته اومد.
دیروز از جلوی خونه ی قبلیمون که در بالا اشاره کردم رد شدم. با تعجب دیدم اثری از خونه نیست! پرس و جو کردم و فهمیدم کهدرست بعد از اسباب کشی ما، به دلیل عقب نشینی، شهرداری دست به اصلاح زده و تمام مغازه ها و خونه های راسته ی خیابونو خریده و خراب کرده. به لافاصله یاد شیشه هه و اون یانی افتادم. آه از نهادم برآمد!!!! اون شیشه و یانی روش حتما با کلنگ و تیشه ترکیده بود! باورم نمی شه که یانی رفته باشه زیر بولدیزر!!!!!!!!!:17::17::17:
سلام عزيزم، چطوورييييييييييييي؟؟ من تازگيا تند تند دلم برا اينجا تنگ ميشه :)
شرمنده ميكنيا گلبرگ! از اطلاعات نگو كه آدم دوست داره اول تو از وقايع مطلع بشي بعد برامون تعريفش كني با اين احساسات زيبات :*:give_rose:
والا نميدونم برادرزاده هاي ياني چيكار ميكنن ولي برام عجيبه كه يورگو به طرز عجيبي پاشو از كارهاي ياني بيرون كشيد... هيچ خبري كلن ازش نيست! باز آندا بيشتر با ياني هست، آخرين حضورش كنار ياني تو چين و كنار سنتوريني بود ... آدم از برادر بزرگ بيشتر توقع داره خب :29:!!!
اون عكسه رو من تو بخش عكسهاي ياني و طرفدارش از تو ياني ايران برداشتم، ولي حس ششم خودم ميگه كه اون آقاهه فقط يك طرفدار نيست و واقعا ميتونه يورگو باشه! ههههه آخه قيافه ياني هم اونجا يه طوريه انگار داداش بزرگش كنارشه:4: يه غرور بانمكي داره قيافش هههه:4: !!
راجع به فيس بوك........... خب معلووووووووووووووووومه ديـــــــــــــــــــــــ گه .........
"يك روز با ياني " :bd
نقل قول:
شلامممممممم موشی فرزانه جون...ممنونم تو خوفیییییییییی؟
اختیار داری عسل تو بزرگواری. من اودولو تر از این حرفام...خیلی خیلی اودولو...خلاصه با میکروسکوپ باید منو ببینی! هههههههههه
آره. خواهر یانی آندا خیلی رابطه ی نزدیک تری با یانی داره. و در بعضی کنسرت های یانی هم شرکت می کنه. ولی من برادر یانی رو هنوز ندیدم و نمی تونم نظری راجبش بدم. ولی اگه در کارهای یانی شرکت نمی کنه به خاطر اینه که حتما مثل پدرشون اخلاق جدی و خاصی داره. حتما می دونی که یورگو خیلی قشنگ تر از یانی پیانو می زنه. و خود یانی می گه که همیشه او از من بهتر بود!
---------
آره هههههههههههههه یه روز با یانی ... فوق العاده است ای خدا...کلی عکس می شه گرفت...کلی حرف زد...واییییییییییی.
ایشالله یه روز همگی یه روز مهمون یانی خواهیم بود...باید اون تیشرت آبیه و شلوار سفیده رو بپوشه که بهش میاد...هههههههههههههه
سلام لاکشمی عزیزم،ممنون از تاپیکی که قرار دادی امیدوارم همین طوری باشه که میگی. یانی توی اون لباس بابانوئل خیلی باحال شده .راستی همین جا در مورد برادر زاده های یانی شنیدم درسته؟چه جوری میتونم بشناسمشون؟
سلام لیلی عزیزمنقل قول:
قربانت لطف داری موشی خوشحالم که اینو می شنوم.
هههههههههههه آره اون لباس بابانوئل خیلی بهش میاد.هههههههههه
والله درباره ی برادر زاده های یانی جون ،اطلاعات رو فرزانه ی عزیزم لطف کرد و در اختیار من و دوستان گذاشت. من اطلاعاتی ازشون ندارم. کلا از برادر یانی که پدر این دوتا باشه اطلاعاتی ندارم. انشالله به محض کسب خبر اینجا چند و چونشو می ذارم...
خیلی عالی بود لاکشمی جان مثله همیشه.