سلامممممم نمستـــــه عزیزانم. این چند روز اخیر خیلی سرگرم تاپیکای دیگه بودم.برای همین دیر اومدم. اما کامنت گنده ای آوردم! ههههههههه
یه چهره ی برجسته ی دیگه رو ببینید عزیزان.
[ میهمان گرامی برای مشاهده لینک ها نیاز به ثبت نام دارید]
آمیلکاره پونکیلی
پونیکلی آهنگساز قرن نوزده ایتالیاست. او یک اپراساز موفق بود که در 9 سالگی وارد هنرستان موسیقی میلان شد و خیلی زود اولین سمفونی خود را ساخت. همچنین او در موسیقی باله نیز بسیار پر کار بود و در کنار کار موسیقی به تدریس هم می پرداخت. حتما برایتان جالب است که بدانید پونیکلی استاد آهنگساز نامی ایتالیایی،جیاکامو پوچینی است. معروف ترین اپرای او پونیکلی اپرای"جیوکوندا" است که امروزه نیز همچنان طرفدار دارد و اجرا می شود.او در 52 سالگی در وطنش درگذشت.
اپرای جیوکوندا
[ میهمان گرامی برای مشاهده لینک ها نیاز به ثبت نام دارید]
معروف ترین ستارگان در این اپرا نقش آفرینی کرده اند.این اپرای 4 پرده ای یک اپرای بزرگ است که در یک مسابقه ی قایق رانی شروع می شود. جمعیت زیادی برای تماشای رقابت قایقرانان در ونیز گرد هم آمدند و ازدحام جمعیت بی نهایت است. بارنابا یک مرد بدجنس است که بازرس مرکز تفتیش عقاید کلیساست. او هم در بین تماشاچیان است.ناگهان چشمش به دختر زیبایی می خورد! جیوکوندا!! جیوکوندا یک خواننده ی زیباست که با مادر نابینای خود به تماشای مسابقه آمده. چون یکی از شرکت کنندگان، ملوانی به نام "انزو" است که جیوکوندا عاشقش است. اما در حقیقت انزو یک شاهزاده ی اهل ژنو است که خودش را به شکل ملوان ها در آورده. جیوکوندا امیدوار است که انزو برنده ی مسابقه شود. خلاصه بارنابا چشمش جیوکوندا را می گیرد.سریع کنار او می نشیند و سعی می کند سر صحبت را باز کند و به هر نحوی توجه جیوکوندا را جلب کرده ، به وی ابراز محبت کند.اما موفق نمی شود.
[ میهمان گرامی برای مشاهده لینک ها نیاز به ثبت نام دارید]
بارنابا عصبانی می شود و برخاسته و داد و هوار راه می اندازد که این زن کور(مادر جیوکوندا) یک جادوگر است که قصد دارد قایقران معروف "ژوان" را با سحر و جادو از دور خارج کند! آن زمان جادوگری جرم سنگینی داشت. مردم هم یه طرف مادر نابینای جیوکوندا حمله می کنند. جیوکوندا و مادرش فرار می کنند اما هم را بین جمعیت گم می کنند. زنی به نام لورا که همسر رئیس مرکز تفتیش عقاید است با کالسکه در جاده در حال حرکت بود که ناگهان پیرزن تابینا را می بیند که کمک می خواهد. او پیرزن را به خانه اش می رساند و پیرزن هم به عنوان قدرشناسی از کمک او تسبیحش را به لورا می بخشد. از طرفی بارنابا که متوجه علاقه ی جیوکوندا به انزو شده، در کار او تحقیق و کند و کاو می کند و هویت اصلی او را کشف می کند! سریعا به سران اطلاع داده و انزو به عنوان جاسوس تبعید می شود! خب دل بارنابا تا حدی خنک می شود! اما او به این هم راضی نیست! انزو در شهری که تبعید شده دلباخته ی لورا می شود . بارنابا از در دوستی با انزو در می آید و می گوید می تواند ترتیب یک قرار ملاقات با لورا را در کشتی اش برای او بدهد! و درست در همان موقع به دفترش برگشته و سریعا نامه ای به رئیسش الویس،همسر لورا می نویسد و خیانت لورا و احتمال فرار وی را گزارش می کند! واقعا جاسوس واقعی یعنی بارنابا !!! اونم از نوع 3 جانبه!
[ میهمان گرامی برای مشاهده لینک ها نیاز به ثبت نام دارید]
او پیش جیوکوندا می رود و می گوید که انزو عاشق کس دیگری است و اکنون در کشتی او در انتظار دیدن معشوق است !طفلی دخترک در هم می شکند! تصمیم می گیرد به آن جا رود و انتقام این بی وفایی را بگیرد.اما وقتی لورا را در کشتی گیر میاورد ناگهان تسبیح مادرش را در دست او می بیند و می فهمد کسی که آن روز زندگی مادرش را نجات داده لورا بوده! بنابراین خشمش فرو می نشیند... تصمیم می گیرد محبت لورا را جبران کند. او به لورا می گوید سربازان مرکز تفتیش عقاید در راه اینجا هستند و لورا را فراری می دهد .
[ میهمان گرامی برای مشاهده لینک ها نیاز به ثبت نام دارید]
پرده عوض می شود. لورا به چنگ الویس افتاده و دستگیر شده.اما جیوکوندا به انزو کمک می کند تا او را از زندان فراری دهد. جیوکوندا در حالی که قلبش بسیار شکسته انزو را به لورا بخشیده و آن دو را راهی می کند. اما بارنابا هم در تلافی این عمل مادر جیوکوندا را گروگان می گیرد.جیوکوندا در قبال آزادی مادرش مجبور می شود تسلیم بارنابا شده و درخواست ازدواج وی را قبول می کند. بی خبر از اینکه، بارنابا مادرش را کشته است.روز ازدواج دخترک آراسته به زیورآلات در ساحل منتظر بارناباست. ناگهان یک ملوان از داخل قایقش فریاد می زند که یک جسد پیدا کرده. آن جسد، جسد مادر جیوکونداست. دخترک نگون بخت با دیدن مرگ مادرش با چاقویی خودش را می کشد. بارنابا نمی تواند مانع مرگ او شود و در آخرین لحظه فریاد می زند: من مادرت را غرق کردم! اپرا تمام می شود.
[ میهمان گرامی برای مشاهده لینک ها نیاز به ثبت نام دارید]
قسمت هایی از اپرای "جیوکوندا"
این اپرا پر از قطعات معروف و زیباست. من بهترین های این اپرا رو تقدیمتون می کنم.
آریای بارنابا ی بدجنس...بسیار زیباست.خوانندگان باریتون حرفه ای این نقش رو اجرا کردند. این آریا بسیار زیباست.
[ میهمان گرامی برای مشاهده لینک ها نیاز به ثبت نام دارید]
آریای الویس
[ میهمان گرامی برای مشاهده لینک ها نیاز به ثبت نام دارید]
رقص ساعت ها...یک آهنگ باله ی معروف است که به عنوان پریلود بین پرده ی 3 و 4 اجرا می شود. شاید بارها این آهنگ زیبا رو در تلویزیون یا رادیو شنیده باشید. بسیار بسیار زیباست.خصوصا اگه بلد باشید باهاش باله برقصید جون می ده برای مهمانی های خاص شما. عاااااااشقشم
[ میهمان گرامی برای مشاهده لینک ها نیاز به ثبت نام دارید]
آریای جیوکوندا...آریای بسیار زیباییه. این آریا رو با صدای مونسترات کاباله بشنوید.محشره.
[ میهمان گرامی برای مشاهده لینک ها نیاز به ثبت نام دارید]
دوئت جیوکوندا و لورا...واقعا قشنگه.
[ میهمان گرامی برای مشاهده لینک ها نیاز به ثبت نام دارید]
آریای انزو...واقعا زیباست.هر چی بگم کمه. خیلی فوق العاده است.
[ میهمان گرامی برای مشاهده لینک ها نیاز به ثبت نام دارید]
آریای مادر جیوکوندا
[ میهمان گرامی برای مشاهده لینک ها نیاز به ثبت نام دارید]
خب تا بعد. خوش رهونا