همه جا هر شب و روز شرابم بدهید
آخرین لحظه ی عمرم می نابم بدهید
وقت غسلم قفس سینه ی من چاک دهید
اندرون دل من یک قلم تاک نهید
همه را مست از می انگور کنید
هر که شیون کند از دور برم دور کنید
نگذارید بیاید به نمازم واعظ
پیر میخانه بخواند غزلی از حافظ
جای تلقین به بالای سرم دف بزنید
شاهدی رقص کند
جمله همه کف بزنید
روی قبرم بنویسید وفادار به میخانه بمرد
بنویسید که آن عاشق دلسوخته بمرد