سلام ... این تاپیکو زدم .. هر خبر جالبی دارین ... در مورد موسیقی .... هنرمندا ... برامون بگین .....
شاد زی:am
نمایش نسخه قابل چاپ
سلام ... این تاپیکو زدم .. هر خبر جالبی دارین ... در مورد موسیقی .... هنرمندا ... برامون بگین .....
شاد زی:am
معیارها تغییر کرده اند. حالا دیگر شاخص استار بودن در موسیقی فروش بالای آلبوم یا هیت بودن آهنگ ها نیست.دیگر بیشتر از هر چیزی فروش بلیت های کنسرت شاخص و میزان محبوب بودن خواننده هاست. دیگر هنرمندان با تعداد سانس هایی که در تهران و شهرستان ها به روی صحنه می روند و قیمت بلیت هایشان برای هم کرکری می خوانند. به همین میزان مهمترین و پولدارترین تجارت در زمینه موسیقی هم کنسرت ها شده اند.
به گزارش تکناز تهیه کننده ها و هنرمندان دیگربیشتر ترجیح می دهند سرمایه شان را در برگزاری کنسرت بخوابانند تا آلبوم های موسیقی که آیا بفروشد یا نه و پس از چند ماه به سودآوری برسد. جدای از اجرای شهرستان ها که نمی تواند معیار خوبی در فعالیت و موفقیت هنرمندان موسیقی باشد، کنسرت های تهران المان بسیار مهمی در این مقایسه به حساب می آید. کدام خواننده ها اقبال بیشتری در کنسرت هایشان دارند؟ چرا؟
1) مازیار فلاحی
[ میهمان گرامی برای مشاهده لینک ها نیاز به ثبت نام دارید]یک آلبوم، 20 سانس کنسرت در تهران و تعداد زیادی هم کنسرت در شهرستان ها. این تقریبا یک رکورد در موسیقی پاپ محسوب می شود. البته ممکن است خواننده های دیگری مانند احسان خواجه امیری یا رضا صادقی هم توانایی زدن این رکورد را داشته باشند اما حداقلش این است که تا به حال کسی جرات انجام این کار را نداشته. اصلا خیلی ها فلاحی را به خاطر اجرای زنده اش دوست دارند. او از آن دسته خواننده هایی است که روی صحنه بسیار مسلط است و موسیقی تصویری دارد. اجرای زنده او به مراتب از اجرای استودیویی او بهتر است.
2) احسان خواجه امیری
[ میهمان گرامی برای مشاهده لینک ها نیاز به ثبت نام دارید]تک ناز:احسان خواجه امیری با آنکه به نظر خیلی از منتقدان اجرای زنده چندان خوبی ندارد اما در عوض طرفداران زیادی دارد، آنقدر که بلیت های کنسرت او در کمتر از چند روز به پایان می رسد و همیشه عطش زیادی برای کنسرت او در بین هوادارانش وجود دارد. خواجه امیری اجرای ارگانی زیاد اجرا می کند، برای همین خیلی از فرصت های اجرای زنده در تهران را هم از دست می دهد. معدود خواننده ای مانند او پیدا می شود که آنقدر آهنگ هیت داشته باشد که بتواند در تمام کنسرت مخاطبش را همراه خودش بکشد.
3) رضا صادقی
سال گذشته تنها کمی مانده بود تا به رکورد مازیار فلاحی در اجرای زنده برسد اما اختلاف های او با تهیه کننده اش باعث شد که نتواند به صورت منظم کارش را ادامه دهد. در تعداد طرفدار شاید رضا صادقی را بشود جزو سه تای اول قرار داد. بعد از او چند خواننده دیگر هم سعی کردند از سبک او برای شهرت و محبوبیت استفاده کنند اما به توفیق چندانی نرسیدند. رضا صادقی هم در اجرای زنده به خوبی اجرای استدیویی نیست. معمولا خیلی از آهنگ ها را متفاوت از آن چیزی که در استودیو ضبط شده اند اجرا می کند.
4) بنیامین بهادری
[ میهمان گرامی برای مشاهده لینک ها نیاز به ثبت نام دارید]بنیامین بهادری بدون شک بهترین شومن موسیقی در کنسرت های پاپ است. او برای تمام حرکاتش روی صحنه برنامه دارد. برای هر کدام از آهنگ هایش حرکات متفاوتی را طراحی می کند. او حتی در مورد مدل لباسی که می پوشد و نوع رنگی که قرار است در صحنه اجرایش کار شود برنامه ریزی می کند. این باعث می شود تا خیلی از کسانی که حتی موسیقی او را هم دوست ندارندف بخواهند تا اجرای زنده او را تجربه کنند. برعکس خیلی از خواننده های دیگر، بنیامین خیلی کم روی صحنه صحبت می کند و بیشتر سعی می کند موسیقی اش برای تماشاگران هیجان انگیز باشد.
5) محسن یگانه
اگر سال گذشته مشکلات ممنوع الفعالیت شدن برای یگانه پیش نمی آمد، او هم این شانس را داشت تا رکورد تعداد کنسرت در تهران را بزند. برگزاری کنسرت برای یگانه تقریبا صددرصد تضمینی است. ویژگی مهم محسن یگانه تک آهنگ های معروف اوست. چه تک آهنگ هایی که در زمان زیرزمینی بودنش خوانده و چه آهنگ های دو آلبوم رسمی اش که از پرفروش ترین آلبوم های بازار بودند. یگانه هم در یک سال گذشته بیشتر وقتش را به خاطر درگیری با مدیر برنامه ها و تهیه کننده از دست داد. به علاوه روی صحنه خیلی مسلط است و ارتباط خوبی را با مخاطبان کنسرتش برقرار می کند.
موزیسین های آکادمی موسیقی معاصر لندن در اقدامی عجیب، کنسرت هایی با استفاده از ادوات موسیقی
ساخته شده با قطعات خودرو فورد برگزار کردند، عکسهای جالبی از اجرای این گروه را می بینیم:
[ میهمان گرامی برای مشاهده لینک ها نیاز به ثبت نام دارید]
تحقیقات نشان داده که موسیقی های آرام (مانند موسیقی کلاسیک با تمپوی پایین)، آرامش بخش هستند، احساسی که از سی دقیقه گوش دادن به چنین موسیقی بوجود می آید معادل آرامشی است که از خوردن یک قرص والیوم حاصل می شود.
موسیقی روح را به حرکت وامی دارد و قادر است تاثیرات قوی و متفاوتی بر جای بگذارد، می تواند انسان را آرام و یا هیجان زده کند. به راستی موسیقی چگونه ما را تحت تاثیر قرار می دهد؟ موسیقی می تواند به روش های مختلف مورد استفاده قرار بگیرد، در علم پزشکی به عنوان یک منبع تحقیقاتی و نیز برای درمان امراضی چون حملات ناگهانی، فشار خون پایین، بیماری های روانی، افسردگی، بی خوابی و به طور کلی می توان گفت به عنوان عامل موثر در بهبود سریع تر بیماری ها، به کار می رود. طبق تحقیقات موسیقی شناسان، گوش دادن به موسیقی – بسته به نوع موسیقی – می تواند بر متابولیسم (تحولات و دگرگونی ها حیاتی) بدن تاثیر بگذارد، فشار خون را بالا یا پایین ببرد، توازن انرژی برقرار کرده و به هضم غذا کمک کند. تحقیقات نشان داده که موسیقی های آرام (مانند موسیقی کلاسیک با تمپوی پایین)، آرامش بخش هستند، احساسی که از سی دقیقه گوش دادن به چنین موسیقی بوجود می آید معادل آرامشی است که از خوردن یک قرص والیوم حاصل می شود. از آنجا که در این نوع موسیقی، شعری وجود ندارد، ملودی، تن، آهنگ و ریتم است که تاثیر گذار است و هر دو نیمکره مغز را درگیر جریان خود می کند. بر طبق تحقیقات مشابه، موسیقی ممکن است تاثیر منفی نیز داشته باشد. بر حسب اینکه موسیقی خوب یا بد گوش بدهیم، می تواند مانند زهر در بدن عمل کند. مطالعاتی که در زمینه تاثیر موسیقی بر رشد گیاهان انجام شده، نشان داده که برای مثال، موسیقی راک، رشد گیاه را متوقف می کند و برعکس، موسیقی کلاسیک، باعث تسریع رشد گیاه می شود. قدرت موسیقی به حدی است که می تواند مانند مصرف دارو اعتیاد آور شود. می توان گفت موسیقی ابزار قدرتمندی است که می تواند تاثیرات مثبت روحی و جسمی بسیاری بر اشخاص داشته باشد، البته اگر درست به کار گرفته شود، در غیر اینصورت، ممکن است تاثیرات منفی به همراه داشته باشد.
سلام
اگر مطالب منبع دارند حتما ذکر کنید
با سپاس
بله چشم .. از این پس با ذکر منبع میارم مطالب رو .. ممنون از بابت یاد آوری امیر جان ...
ممنون از آقا حمید به خاطر این تایپیک:)))))))
آینده ی موسیقی این استd:
[ میهمان گرامی برای مشاهده لینک ها نیاز به ثبت نام دارید]
تاپیک بسیار زیباییه حمید عزیز.ممنونممممم
امیدوارم هم فعالیتتو در این تاپیک ادامه بدی و هم منابعشو ذکر کنی موشی.
من از اینجا خیلی خوشم اومد . کلی نقشه براش دارم!!
خوش رهونا
به به ممنون خیلی استفاده کردم-هرچند بعضی هاش تکراری بود-:10:
بچه ها کسی از استاد اهلایی خبری نداره؟ چند ماهی هست نمیان نت یه کم نگران شدم
تا باشه از این تاپتیک ها
اثر منتشر نشده اي از آرمسترانگ
پس از گذشت نزديك به 40 سال از مرگ لویی آرمسترانگ، نوازنده وخواننده برجسته موسيقي جاز، اثر منتشر نشدهيي از او روانه بازار خواهد شد.
لوئيس آرمسترانگ درست پنج ماه قبل از مرگش اجرايي درنشنال پرسكلاب (موسسهيي كه تنهاخبرنگاران در آن عضويت دارند) در شهر واشنگتن داشت. ايناجرا شامل خوانندگي و نواختن ترومپت براي نيم ساعت بود ودر ميهمانياي به مناسبت انتخاب رييس جديد كلاب اتفاق افتاد. اين اجرا توسط خبرنگاران «سيبياس» كه در مراسم شركت داشتند ضبطشد.
اين كلاب بعدها حدود 300 كپي از آن را در اختيارژورناليستهايي كه در مراسم شركت داشتند قرار داد. با اينكه اين كنسرت يكي از آخرين اجراهاي نوازنده جز ترومپت قبل از مرگش در سال1971 بود، هيچگاه در قالب يك آلبوم انتشار رسمي پيدا نكرد.
در حال حاضر موسسه Smithsonian Folkways اجازه انتشار اين اثر را گرفته وآن را در قالب آلبومي جديد با عنوان Satchmoat the National Press Club: Red Beans and Rice-ly Yours منتشر خواهد كرد. اين آلبوم 24 آوريل بهمناسبت «يكماه گراميداشت موسيقي جز» كه به طور سالانهتوسط اين موسسه برگزار ميشود، بيرون خواهد آمد.
آلبوم شامل پنج ترك از اجراهاي[ میهمان گرامی برای مشاهده لینک ها نیاز به ثبت نام دارید] در پرسكلاب است كه قطعاتي نظير «سلام دالي»، «راكين چير» و «مك د نايف» به چشم ميخورد. كارهايي هم از تايريگلن و گروهش است كه آرمسترانگ در آنها ترومپت مينوازد (با اينكه در اين دوره كه مريضاحوال بوده است،به ندرت در جمع سازشرا بر دهان ميگذاشت)
شش ترك باقيماندهآلبوم از كنسرتي است كه گلن در مدت كوتاهي بعد از مرگآرمسترانگ در پرسكلاببرگزار كرد كه شامل هيتهايي مثل «رويال گاردن بلوز» و «كريزي ريتم» است
ويليام مككرن، مدير اجرايي پرسكلاب، ميگويد: «موسسه سالها در پياين بود كه اين ركوردرا به مخاطبان وسيعتري برساند اما بيشتر كپيها گم شدهبود و تنها يك نسخه توسط آرشيويست پرسكلاب نگهداري شده وباقي مانده بود، نسخه ديگري هم به كتابخانه كنگره فرستاده شده بود.»
مككرن ميگويد ما احساس نميكرديم كه حق انتشار اين اثررا داريم و البته مشخص هم نبود كه چه كسي بايد اجازه اين كار را به ما بدهد.
در نهايت كلاب نسخه ركورد شده را به كمپاني بازگرداند وكمپاني با انعقاد قراردادي با آرمسترانگ استيت و گرفتن تاييديه از آنها اين اثر را منتشر ميكند
[ میهمان گرامی برای مشاهده لینک ها نیاز به ثبت نام دارید]
مجله ی موسیقی آهنگسرا
سلاااااام...بروبچ!
منم کللللی برنامه دارم واسه ی این بخش....یکیشم اینه!
عکس های ارکستر میوه ای در وین!!!!!
عکس های جالب ارکستر میوه ای در وین
[ میهمان گرامی برای مشاهده لینک ها نیاز به ثبت نام دارید]
ارکستر گیاهی وین از سال 1998 کنسرتهایی را در نقاط مختلف دنیا برگزار می کنند که سازهایش از میوه ها و سبزیجاتی تازه ای چون خیار، هویچ و کلم ساخته شده اند.
در این ارکستر از فلفل به جای ترومپت، از تره فرنگی و خیار به جای ویلون و از هویج به جای فلوت استفاده می شود.
نوازندگان این ارکستر گیاهی خودشان این سازها را می سازند و بعد آنها را برای ایجاد یک صدای مطلوب کوک می کنند. هدف اعضای این گروه از اجرای کنسرتهای گیاهی این است که نشان دهند در موسیقی هیچ حد و مرزی وجود ندارد.
براساس گزارش لارپوبلیکا، کارشناسان در خصوص این گروه موسیقی اظهار داشتند: "ارکستر گیاهی، موسیقی را به درون چیزی می برد که شما می توانید ببیند، بچشید و بو کنید... یک تجربه حسی... نوعی رها شدگی."
کنسرت جدید این گروه 6 نوامبر 2010 در موزه هنر ایندیاناپلیس در آمریکا برگزار می شود.
[ میهمان گرامی برای مشاهده لینک ها نیاز به ثبت نام دارید]
اعضای گروه مشغول ساختن سازها هستند
[ میهمان گرامی برای مشاهده لینک ها نیاز به ثبت نام دارید]
هویجها و تره فرنگیهایی که قرار است به جای فلوت و ویلون مورد استفاده قرار گیرند
[ میهمان گرامی برای مشاهده لینک ها نیاز به ثبت نام دارید]
نوازندگان با مهارت سازها را می سازند
[ میهمان گرامی برای مشاهده لینک ها نیاز به ثبت نام دارید]
اجرای کنسرت - کدو تنبل به جای ضرب
[ میهمان گرامی برای مشاهده لینک ها نیاز به ثبت نام دارید]
از موسیقی گیاهی لذت ببرید!
تعداد نمایش ۲۹۲۴ بار
- - - Updated - - -
www.irannaz.com
منبعشه!
آخی! ارکستر سبزیجات!!!! یادش به خیر قدیما یه تاپیک به همین نام زده بودم!!!!
ممنونم حمورا جان
به نظر منم خیلی زشته!
از مردانی که توو خط و خال زیبایی اند متنفرم!!!!
هههههههههههه
منم از این جور مردا بدم میاد!
از این گذشته، اینا همش فتوشاپه!
آنجلیناجولی هم (ایییییی) یه عکس این طوری داره،همش روتوش شده ست!
سلام اول از هدهامد تشکر کنم وبعد می خواستم بدانم چگونه این آهنگ ها بروی مغز تاثیر می گذارند وبعد اگر می شود منبع را هم ذکر کنید با تشکر
کشف نامهای مهم از بتهوون
در آلمان نامهای از آخرین سالهای زندگی بتهوونپیدا شد. محتوای نامه پیش از این شناخته شده بود، اما بازیافتن اصل نامهی آهنگساز بزرگ، رویدادی هیجانانگیز است. در این نامه بتهوون از بیماری وبی پولی خود گلایه می کند. بتهوون نامه را برای نوازنده و آهنگسازی به نام فرانتس آنتون اشتوکهاوزن نوشته است. آهنگساز بزرگ درنامه از دوست خود میخواهد که به او در فروش آخرین اثرش، "مسا سولمنیس" کهدر سال 1823 ساخته شده بود، کمک کند. بتهوون در نامه میگوید که این قطعه موسیقی مذهبی بهترین اثری است که تا آن زمان تصنیف کرده است. بتهوون این نامه شش صفحهایرا در سال ۱۸۲۳، یعنی ۴ سال پیش از مرگ، به روی کاغذ آورده و در آن ازبیماری و بیپولی شکوه کرده است. بتهوون در زمان نگارش این نامه ناشنوابود و در نامه از دردی در چشمان خود شکوه میکند. او در نامه مینویسد که به خاطر نیاز مالی و وضع ناگوار جسمی از دوستان خود انتظار یاری دارد. اواشاره میکند که به خاطر تعهدات مالی و کمک به معیشت اطرافیان و بستگان خود به پول بیشتری نیاز دارد. بتهوون در زمان زندگی به اوج شهرت رسید، اما به ثروت و رفاه دست نیافت. او مانند هر هنرمند بزرگی مایل بود از یاری اشراف و درباریان بینیاز باشد و تنها به دوستداران واقعی موسیقی تکیه کند. اما تحقق این آرزو در اروپای آن روز آسان نبود. معروف است که آهنگساز بزرگ به خاطر دریافت حق تألیف آثار خود، مدام با ناشران ومجریان موسیقی در کشمکش بود.
[ میهمان گرامی برای مشاهده لینک ها نیاز به ثبت نام دارید]
ارزش این نامه بیش از 100 هزار یورو تخمین زده شده است
این نامه پس از نمایش به عموم به موزه منتقل میشود. اشتوکهاوزن، نسل پس از نسل، نامه بتهوون را بی آنکه از محتوای آن باخبر باشند، جزو ارث خانوادگی محفوظ نگاه داشتند تا اینکه به تازگی با باز کردن مجموعهای از میراث خانوادگی نامهی گرانبهای آهنگساز بزرگ را کشف کردند.
این نامه، مانند سایرنامههای بتهوون، آشفته و نامرتب است و در آن خطاهای املایی و انشایی دیده میشود. او زیاد در بند خوشنویسی و دستخط خود نبود. متن نامههای بتهوون معمولا پوشیده از خطهای درهم برهم است. اغلب ذهن ناآرام و شتابان او ازقلم او پیشی میگیرد.
بتهوون تحصیلات مرتبی نداشت.او به خاطر نیاز خانواده ناگزیر شد هرچه زودتر تحصیل را رها کند و به کارنوازندگی بپردازد تا با کسب درآمد به خانواده خود کمک کند.
دستخط اصلی آثار موسیقی بتهوون میلیونها دلار ارزش دارند و بسیاری از آنها در موزههای سراسرجهان نگهداری میشوند. ارزش نامهی نویافتهی بتهوون بیش از ۱۰۰ هزار یورو(حدود ۱۵۰ هزار دلار) تخمین زده میشود.
نامه بتهوون از روز ۱۸ ژانویه(۲۸ دی) در "انستیتوی برامس" در شهر "لوبک" (شمال آلمان) برای عموم به تماشا گذاشته میشود و از ۲۹ ژانویه در موزهی انستیتوی مزبور نگهداری خواهد شد.
مجله ی موسیقی آهنگسرا
لاکشمی جان متشکرم از پست مفیدت : -*
و حالا:
[ میهمان گرامی برای مشاهده لینک ها نیاز به ثبت نام دارید]
موسیقی ما - جواد رهبر: ممکن است جانی دپ در تور آتی آلیس کوپر او را همراهی کند. ستارهٔ موسیقی راک از دوستش که یکی از معروفترین هنرپیشگان سینماست دعوت کرده تا در تور بعدیاش همراه او روی صحنه بیاید.
خوانندهٔ 64 ساله از آنجایی که قبلا با دپ کار کرده، مطمئن است که حضور او در اجراهای زندهٔ گروه باعث جذابیت بیشتر آنها خواهد شد.
آلیس کوپر در مصاحبهای با روزنامهٔ «سان» دربارهٔ این موضوع میگوید: «جانی به هالیوود آمد تا گیتار بنوازد. اصلا نیامد که هنرپیشهٔ سینما بشود. همیشه به او میگویم "اگه واقعا دلت میخواد توی تور ما شرکت کنی، کافیه به من بگی." اگر این بار دعوتم را قبول کند، چندان تعجب نخواهم کرد.»
خبر دیگر دربارهٔ همراهی جانی دپ با ستارگان دنیای موسیقی اینکه او هفتهٔ گذشته دوشنبه شب در لس آنجلس همراه با اعضای گروه «ایروسمیت» (Aerosmith) روی صحنه رفت و گیتار زد.
دپ روی صحنه با این گروه آمریکایی در اجرای ترانههایی از آلبوم تازهٔ آنها به نام «موسیقی از بُعدی دیگر!» (Music from Another Dimension!) همراهی کرد.
استیون تایلر، خواننده و مرد اول گروه، جانی دپ را معرفی کرد. او خطاب به تماشاگران کنسرت گفت: «حالا به کمی کمک نیاز دارم. جانی دپ، تو اینجایی؟» بعد دپ روی صحنه آمد و همراه با گروه برای ترانهٔ کلاسیکشدهٔ «قطار به حرکت ادامه میدهد» (Train Kept A-Rollin’) گیتار زد. در جمع تماشاگران هم لیو تایلر، دختر استیون تایلر و جیم کریِ کمدین هم دیده میشدند.
[ میهمان گرامی برای مشاهده لینک ها نیاز به ثبت نام دارید]
منبع:[ میهمان گرامی برای مشاهده لینک ها نیاز به ثبت نام دارید]
قربونت برم حورا جونم.
من فدای جانی دپ شوی ام... جانی دپ هم دزد دریایی خوبیه، هم هنرپیشه ی معرکه ایه هم موسیقیدان چیره دستی.خلاصه همه فن حریفه!!!!
به این جور آدما، آچار فرانسه هم میگن!
آرش کیه دیگه؟:39:
یه زمانی فک کنم یه خواننده به اسم آرش می شناختم...
یه آهنگی بود که می گفت: آرش تو مال منی ... :31:
حالا انشالله خوشبخت بشن!!!! انشالله...ممنونم حمید جان.
--------------------
صداوسیما از پخش صدای «فرهاد» منع شد
چهار سال پیش به دنبال پخش بیمجوز آثار فرهاد مهراد از تلویزیون، پوران گلفام، همسر این خواننده شناخته شده طی نامهای درخواست توقف آنها را کرد اما با بیتفاوتی صدا و سیما کار به دعوای حقوقی رسید.
حسین تقیپور رئیس مرکز موسیقی صدای جمهوری اسلامی ایران درباره پخش نشدن صدای فرهاد مهراد از شبکههای تلویزیونی و رادیویی گفت: «درحال حاضر مشغول بررسی این موضوع هستیم، اما هیچ کاری مبنی بر نفی یا اثبات این کار انجام ندادهایم.» وی افزود: «وکیل ایشان این موضوع را با آقای تقدسنژاد معاونت اداری سازمان مطرح کردند و در حال بررسی است.»او ادامه داد: فرهاد ممنوعیت پخش صدا نداشته و ترانههای ایشان چون «بوی عیدی» و «والا پیامدار» نیز از صداوسیما پخش میشد.رئیس مرکز موسیقی صدای جمهوری اسلامی ایران اظهار داشت: وکیل ایشان برای در خواست عدم پخش این آثار حتما برای خودشان دلایلی دارند.تقی پور گفت: «فرهاد یک چهره ملی برای کشور بوده و مردم ما هم به ایشان علاقهمند بوده و هستند. مردم ما باید از این وضعیت و نعمتی که خدا در اختیارشان قرار داده است بهره ببرند. همسر فرهاد وارث ایشان است و حق پیگیری دارند.»
پس از بارها درخواست و شکایت، خانواده «فرهاد مهراد» توانستند با رایی که در مجتمع قضایی شهید صدر تهران، شعبه 80 دادگاه عمومی حقوقی صادر شد حکم موقتی مبنی بر منع پخش آثار «فرهاد» از تمامی کانالهای رادیو و تلویزیون صداوسیما را بگیرند.
این رای قابل اجرا برای نخستین بار برای حقوق یک هنرمند در قبال رسانه صدا و سیما صادر شده است و از لحظه صدور قابل اجراست. این موضوعی بود که «محمدصالح نیکبخت» وکیل مدافع خانواده «فرهاد مهراد» به خبرنگاران اعلام کرد و گفت: «دستور موقت دادگاه مبنی بر منع پخش آثار مرحوم «فرهاد مهراد» از تمامی کانالهای رادیو و تلویزیون حدود 10 روز پیش به صداوسیما ابلاغ شده و همه کانالهای سیما و همچنین همه کانالهای رادیو از پخش صدا و سیمای «فرهاد» و آهنگهای او در این کانالها منع شدهاند.»
به گفته این وکیل دادگستری: «اگر صداوسیما احکام قانونی را اجرا نکند همانطور که در قانون مجازات اسلامی هم وجود دارد، مدیرانی که از اجرای این دستور مرجع قضایی خودداری کنند تحت تعقیب کیفری قرار خواهند گرفت ولی پیش از همه چیز به جای این اقدامات من متاسف هستم که باید بگویم صداوسیما که از آن به عنوان دانشگاه نام برده میشود نه تنها قانون را اجرا نمیکند بلکه به طور غیرقانونی و بدون اجازه وراث مرحوم «فرهاد»، آثار او را پخش میکند.»
البته به نظر میرسد که رسانه ملی این حکم را نشنیده گرفته و از ابلاغ به شبکهها خودداری کرده است. چراکه نیکبخت گفته است: « از زمان اجرای حکم دادگاه هم که به موجب رای شماره 402 مورخ 5/9/91 حدود 10 روز پیش به بخش حقوقی صدا و سیما ابلاغ شده، این دستور موقت برای همه کانالهای رادیو و تلویزیون سازمان صداوسیما لازمالاجراست و به طور طبیعی چون باید دفتر حقوقی صداوسیما این موضوع را به اطلاع مدیران همه شبکهها و کانالها میرساند و ظاهرا نرسانیده، طبق قانون این حق برای ما وجود دارد که متخلف را مورد تعقیب قانونی قرار دهیم. ما ناگزیر شدیم که در این جلسه این موضوع را به اطلاع مردم شریف ایران بهویژه هواداران صدای «فرهاد» برسانیم و نیز سایر هنرمندان کشور را از اجحافي که به آنان و «فرهاد» در صداوسیما یا سایر مراکز فرهنگی میرود، مطلع کنیم.»
مجله ی آهنگسرا
همش 100 هزار یورو ؟ !!!!
چی همش 100 هزار یورو؟نقل قول:
همش 100 هزار یورو ؟ !!!!
- - - Updated - - -
چی همش 100 هزار یورو؟نقل قول:
همش 100 هزار یورو ؟ !!!!
اشگاه خبرنگاران: «سامی» که یک سنجاب دو ساله است پس از اینکه توسط مادر خود پس از تولد طرد شد به وسیله یک معلم پیانو به نام «شرلی هیگتون» نجات پیدا کرده و از آن به بعد در خانه این معلم پیانو و همسرش در منطقه یورک شایر انگلستان زندگی میکند.
[ میهمان گرامی برای مشاهده لینک ها نیاز به ثبت نام دارید]
از آن پس این سنجاب کوچک که در خانه زوجی هنرمند رشد میکرد با آلات موسیقی آشنا شده و با یک پیانو اسباب بازی کوچک که توانایی تولید صدا را دارد تمرین میکرده است. شرلی هیگتون در این باره میگوید: در ابتدا زمانی که فرزندان من در خانه مشغول نواختن پیانو میشدند «سامی» بر روی کلیدهای پیانو پرش میکرد و سعی میکرد تا با تقلید از فرزندان من آهنگی را بنوازد.
این استعداد او باعث میشود تا خانواده مذکور برای او یک پیانو کوچک اسباب بازی تهیه کنند و این سنجاب با استفاده از این پیانو به تمرین مشغول شود. بنا بر گفتهای اعضای این خانواده سنجاب مذکور در حال حاضر میتواند بسیاری از نتهای موسیقی را با پیانو اجرا کند.
منبع:سایت خبری تحلیلی شفاف
هههههههههه چه باحال حورا!!!! سنجابا هم دیگه خودشونو آپ دیت کردن!!!
-----------------------
وسايل الويس حراج ميشود
تعداد زيادي از متعلقات الویس پریسلی به زودي در يك حراجي بزرگ به فروش گذاشته ميشود .با گذشت 35 سال پس از درگذشت الويس پريسلي تعداد زيادي از اشياي متعلق به اين خواننده اسطورهيي به ارزش كلي بيش از 30 هزار دلار چكش حراج ميخورد. روز 14 آگوست بيش از 300 شيء متعلق به اين هنرمند در معرض فروش قرار میگیرد. اين اشيا از پوسترهاي كنسرت امضا شده تا البسه، زيورآلات، مدارك امضا شده و قطعههاي موسيقي قديمي تنوع دارند. الويس آرون پريسلي (1977-1935) خواننده و هنرپيشه امريكايي و يكي از موفقترين شخصيتها در هنر معاصر و موسيقي امريكاي قرن بيستم در 42 سالگي درگذشت. او در دوران شكوفایی سبك «راكاندرول» به ويژه در نيمه دوم دهه 1950 بر آن حكمراني ميكرد؛ چنان كه به «سلطان راك اندرول» مشهور شد. الويس پريسلي از سال 1956 به بعد با اجراي 45 ترانه كه از هر كدام از آنها بيش از يك ميليون نسخه به فروش رفت يا بازي در 33 فيلم سينمايي و حضور در برنامههاي تلويزيوني و كنسرتها، ركوردشكني كرد.
هارمونی تاک / رادیو آلمان
«برنارد هرمن» بهترین آهنگساز تاریخ سینما
ایسنا: نشریه سینمایی اسکرین در گزارشی به معرفی پنج آهنگساز برجسته تاریخ سینما پرداخت که هر یک از آنها به موفقیتهای چشمگیری در دنیای هنر هفتم دست یافتند.
در زمان موفقیت یک فیلم شاید کمترین میزان توجه معطوف آهنگسازان باشد، در حالیکه تفاوت میان یک اثر احساسی ویک فیلم تجربی خُشک را تنها آهنگساز میتواند رقم بزند تا اثری فوقالعاده خلق شود.
در رتبه اول بهترین آهنگسازان دنیای سینما نام «[ میهمان گرامی برای مشاهده لینک ها نیاز به ثبت نام دارید]» دیده میشود؛ چهرهای که آلفرد هیچکاکبرای ساخت موسیقی فیلمهایش به سراغ او میرفت. هرمن لحظات ماندگاری رابا ساخت موسیقی فیلمهایی چون «روانی»، «سرگیجه» و «شمال از شمالغربی» خلقکرد.
[ میهمان گرامی برای مشاهده لینک ها نیاز به ثبت نام دارید]
استعدادهای او در عرصه ساخت موسیقی بعدها در فیلم «راننده تاکسی» مارتین اسکورسیزیبه همگان اثبات شد. هرمن که ساخت موسیقی فیلمهای مطرح دیگری چون «همشهری کین»، «برفهای کلیمانجارو» و «روزی که زمین از حرکت ایستاد» را برعهده داشت، پنجبار نامزد جایزه اسکار شد که در سال 1942 با فیلم «همه پولی که میتونی بخری» موفق به کسب این جایزه شد.
[ میهمان گرامی برای مشاهده لینک ها نیاز به ثبت نام دارید]
رتبه دوم بهترین آهنگسازان دنیای سینما در اختیار «[ میهمان گرامی برای مشاهده لینک ها نیاز به ثبت نام دارید]»است. او طی دو دهه گذشته تقریبا با همه کارگردانان بزرگ سینما همکاریداشته است؛ از جمله در فیلم «هفت» دیوید فینچر، «دار و دسته نیویورکی»مارتین اسکورسیزی و «ارباب حلقهها»ی پیتر جکسون. او اخیرا در سری فیلمهای «گرگ و میش» مسوولیت ساخت موسیقی را برعهده داشته است.
«شور» برای فیلمهای «[ میهمان گرامی برای مشاهده لینک ها نیاز به ثبت نام دارید]»موفق به کسب سه جایزه اسکار شد و امسال برای فیلم «هیوگو» اسکورسیزی نیزنامزد اسکار بود. موسیقی فیلمهای مطرحی چون «مردگان»، «سکوت برهها»،«هوانورد» و «یک شیوه خطرناک» بر عهده او بوده است.
«[ میهمان گرامی برای مشاهده لینک ها نیاز به ثبت نام دارید]»از سرشناسترین چهرههای دنیای موسیقی فیلم محسوب میشود که در این فهرستدر مکان سوم حضور دارد. او بیشتر شهرت خود را به واسطه ساخت موسیقی آثارحماسی به دست آورد. وی 9 بار نامزد جایزه اسکار شده است که در سال 1995برای فیلم «شیر شاه» موفق به دریافت آن شد.
از معروفترین فیلمهای او میتوان به موسیقی فیلمهای «شوالیه تاریکی»، «آغاز»، «عملیات غیرممکن»، «خط باریک سرخ»، «مرد بارانی» و «رمز داوینچی» اشاره کرد. وی در سال 2001 برای موسیقی فیلم «گلادیاتور» جایزه گلدنگلوب گرفت و در سال 1999 جایزه دوربین طلای آلمان را کسب کرد. ستاره شهرت او در سال 2010 در تالار مشاهیر هالیوود به ثبت رسید.
نام «[ میهمان گرامی برای مشاهده لینک ها نیاز به ثبت نام دارید]»،آهنگساز سرشناس ایتالیایی با فیلمهای ماندگار تاریخ سینما چون «خوب، بد،زشت» پیوند خورده است. وی تقریبا در تمام فیلمهای «سرجیو لئونه» مسوولیت ساخت موسیقی را برعهده داشت. کارنامه سینمایی او سرشار از افتخارات و جوایز متعدد است. وی پنجبار نامزد دریافت جایزه اسکار بود که در سال 2007جایزه ویژه دستاورد هنری را از آکادمی اسکار دریافت کرد. موسیقی فیلمهای بزرگی چون «مالنا»، «روزهای بهشتی»، «سینما پارادیزو»، «روزی روزگاری درآمریکا» و «حرفهای» برعهده او بوده است.
شیر طلای افتخاری جشنواره ونیز، یوزپلنگ افتخاری جشنواره لوکارنو، دستاورد سینمایی آکادمی فیلم اروپا و جایزه گلدنگلوب از مهمترین دستاوردهای سینمایی او هستند.
[ میهمان گرامی برای مشاهده لینک ها نیاز به ثبت نام دارید]
اما سرشناسترین آهنگساز تاریخ سینما بیشک «[ میهمان گرامی برای مشاهده لینک ها نیاز به ثبت نام دارید]»است که موفق به کسب پنج جایزه اسکار، هفت جایزه بافتا و چهار جایزه گلدنگلوب شد. تاثیر او در سینما و فرهنگ عامه را نمیتوان به راحتی ارزیابی کرد.
آثار سرشناس تاریخ سینما چون «سوپرمن»،«پارک ژوراسیک» و «آروارهها» بیشک با دستاوردهای موسیقیایی او بوده استکه جاودانه شدهاند.
«جان ویلیامز» در طول دوران کاری خود46بار نامزد دریافت جایزه اسکار شد و پنجبار آن را در آغوش گرفت.فیلمهای ماندگاری چون «آروارهها»، «برخورد نزدیک از نوع سوم»، «E.T»،«امپراتوری خورشید»، «فهرست شیندلر»، «نجات سرباز رایان»، «جنگ ستارگان»،«دزدان دریایی کاراییب»، «هری پاتر»، «مونیخ»، «هوش مصنوعی»، «سابرینا» و«متولد چهارم جولای» در کارنامه کاری او دیده میشوند.
مجله ی موسیقی آهنگسرا
ايسنا از به حاشيه رفتن و حذف ساز چنگ در ايران گزارش داد ساز چنگ و 30 هنر آموز در کل ایران
[ میهمان گرامی برای مشاهده لینک ها نیاز به ثبت نام دارید]
موسیقی > محصولات- همشهریآنلاین:
خبرگزاری ایسنا در گزارشی به دلایل حذف و فراموشی ساز چنگ در ساختار ارکسترهای موسیقی پرداخته و با برخی از نوازندگان و سازندگان این ساز و لوریس چکناوریان که از این ساز در اجراهایش استفاده میکند،گفت وگو کرده است.
به گزارش همشهریآنلاین در گزارش ایسنا آمده است که ساز چنگ به دلیل قیمت بالای آن و نبود معلمان و مدرسان خوب برای آموزش این ساز و نیز کم کاربردی این ساز در ساختار ارکسترهای سنتی و کلاسیک عملا حذف شده است.
به گزارش ایسنا آخرین حضور «چنگ» در ایران نیز به اجرای ارکستر سمفونیک تهران به رهبری شهداد روحانی با اجرای قطعاتی از موسیقی متن فیلمهای برتر تاریخ سینمای جهان در تیرماه سال جاری و اجرای مازیار فلاحی در بیست و هفتمین جشنواره بینالمللی موسیقی باز میگردد که البته در اجرای ارکستر سمفونیک نوازندگی این ساز را «زارا هاروتیانیان» ـ هنرمند ارمنی ـ برعهده داشت و در گروه مازیار فلاحی نیز بهار ایلچی در مقام نوازنده حضور داشت.
چنگ در آموزشگاههای ایران تدریس نمیشود
اولین و سختترین قدم در این مسیر یافتن نوازندهی چنگ در ایران است تا حداقل از او بپرسیم چرا این روزها کمتر در ارکسترهای موسیقی اثری از این ساز شنیده میشود؟
وقتی لیست انبوهی از شماره تلفنهای آموزشگاههای رایج موسیقی را جمعآوری کردیم تا متوجه شویم «چنگ» در چند آموزشگاه موسیقی تدریس میشود نیز با پاسخهای جالبی از سوی مدیران آموزشگاهها مواجه شدیم.
«حالا چرا چنگ، این همه ساز وجود دارد که شما میتوانید آموزش ببینید!؟»
«برایتان آرزوی موفقیت میکنیم، چنین سازی در ایران تدریس نمیشود»
«اول باید بدانید، هزینه آموزش این ساز بسیار بالاست! شما ابتدا ساز را تهیه کنید تا برایتان یک مدرس پیدا کنیم.»
در این میان از بین آموزشگاههای متعدد موسیقی، تنها یک آموزشگاه را یافتیم که ساز «چنگ» توسط یک مدرس خانم تدریس میشد.
آموزگار و مدرس چنگ در ایران
به گزارش همشهریآنلاین اگر چه ایسنا به مستر کلاس بانو تارا جاف،در اواسط تابستان در ایران اشاره ای نکرده است ،اما در مقابل با فتانه شاهین ـ بانوی چنگنواز اهل شیراز ـ به گفتهی خودش تنها کسی است که در ایران این ساز را تدریس میکند گفت وگو کرده است.
او دراین باره به ایسنا گفت: «سالها پیش خانه و آموزشگاهم را در شیراز فروختم تا بتوانم تعدادی «چنگ» برای یکی از آموزشگاههای تهران خریداری کرده و تدریس کنم. اکنون 30 هنرجو در تهران دارم که به طور قطع تعدادشان بیشتر هم خواهد شد.»
این نوازنده در پاسخ به سوالی مبنی بر اینکه چرا «چنگ» در گروههای موسیقی ایران کاربرد چندانی ندارد،توضیح داد: « چنگ،سالها پیش به دلیل نامعلوم منسوخ شد و جایگاهش را از دست داد و دیگر اینکه «چنگ» در همه جای دنیا ساز گرانقیمتی است.»
شاهین معتقد است: ««چنگ» این قابلیت را دارد که در تمام ژانرهای موسیقی استفاده شود؛ باید بگویم چنگ، ساز بسیار پاکی است؛ ساز روحانی و مقدس که در کتیبهها و مجسمهها این ساز در دستان فرشتگان قرار گرفته است.»
این نوازنده در پاسخ به سوال دیگری در این رابطه که چرا به عنوان یک نوازنده تا به حال برای ساز چنگ، قطعهای ننوشته است، گفت: «شاید دلیلش کمکاری بنده بوده که وقتی در خارج از کشور این ساز را آموختم پس از بازگشت به ایران، قطعهای برایش ننوشتم.»
شاهین ادامه داد: «آیندهی ساز «چنگ» روشن است، شاید در دورهای به «چنگ» توجه نکردیم اما به طور قطع در آیندهی نزدیک اتفاقات بهتری برای «چنگ» در ایران میافتد، چرا که این ساز به تازگی مسیرش را در ایران آغاز کرده است.»
چنگهای ساخت ایران؛400 هزار تا 5 میلیون تومان
عبدالعلی باقری نژاد، صاحب کارگاه «درویش خان» در استان البرز یکی دیگر از معدود هنرمندانی است که در کارگاهش در کنار انواع و اقسام سازها،چنگ هم میسازد.
در لیست قیمت چنگهای عبدالعلی باقرینژاد،نمونهایی با بهای 400 هزار تومان تا 5 میلیون تومان وجود دارد.
چنگ ««باربد»، «تزئینی » و... در این کارگاه ساخته میشوند.
او به عنوان احیاگر چنگ ایرانی درباره دلیل بالا بودن بهای این ساز و کمبود سازنده هارپ در ایران گفت:«چنگ، یک ساز فنی است و در همه جای دنیا با این بها عرضه میشود. چنگهای اشرافی نیز وجود دارند که درخارج از کشور ساخته شده و حدود 15 میلیون تومان قیمت دارند.»
وقتی از باقری نژاد پرسیدیم که آیا مردم برای خرید این ساز به کارگاه درویشخان مراجعه میکنند،یا خیر؟ پاسخ داد: «این ساز میان مردم جایگاه چندانی ندارد، البته دخترانم زینب و معصومه باقرینژاد و همسرم پروین روحی به خوبی چنگ مینوازند.»
چکناوریان؛موزیسینی که از چنگ در ساختار آهنگسازی خود استفاده میکند
اما با وجود همین تعداد نوازنده چرا آهنگسازان برای چنگ قطعهای نمینویسند و جایی در ارکستر خود برای آن قرار نمیدهند؟
لوریس چکناواریان ـ آهنگساز و رهبر ارکستر ـ در پاسخ به ایسنا گفت:« منسوخ شدن «چنگ» در ایران دو دلیل دارد؛ اول اینکه در ایران هیچ نوازنده چنگی که به صورت حرفهای به این ساز تسلط داشته باشد وجود ندارد و نکتهی دوم اینکه سازهایی که به تعداد محدود،در ایران ساخته میشوند، استاندارد نیستند.»
چکناواریان که 50 سال است برای ارکسترها، سمفونی و اپرا مینویسد، ادامه داد: « بنده همیشه در قطعاتم از این ساز استفاده میکنم و اگر قرار باشد این کار را در ایران انجام دهم از نوازنده خارجی بهره میگیرم.»
او معتقد است: «ساختن «چنگ» کار بسیار سختی است و بنده در ایران حتی یک نفر را هم نمیشناسم که نوازندهی حرفهای باشد و یا حرفهای «چنگ» بسازد.»
این رهبر ارکستر در پاسخ به سوالی مبنی بر اینکه آیا هارپ میتواند،در تمام ژانرهای موسیقی به کار گرفته شود، پاسخ داد: «به طور قطع هنرمندان در عرصههای مختلف موسیقی مانند کلاسیک و پاپ میتوانند به گونهای از این ساز در رنگآمیزی ارکستر خود استفاده کنند و هیچ محدودیتی برای استفاده از «چنگ» در ارکستر وجود ندارد.»
منبع:همشهری آنلاین
چه بد.مارال خانوم شما هم خودتون رو مسئول بدونید یه چندتا نمونه کار بزارید دیگه.
[ میهمان گرامی برای مشاهده لینک ها نیاز به ثبت نام دارید]ایسنا: بزرگترین ویولن جهان با طولی برابر با ۴/۲۸ متر در آلمان توانست در کتاب رکوردهای جهانی گینس رکورددار شود.این ویولن که وزنی حدود ۱۰۰ کیلوگرم دارد سال ۲۰۱۰ میلادی ساخته شد.
به گزارش ایسنا به نقل از پایگاه اینترنتی ثبت رکوردهای جهانی گینس، این ویولن با همکاری ۱۲ تن ساخته شده و میتوان از آن در اجراهای موسیقی استفاده کرد.
تاسف من رو بپذیرین بابت درج این خبر «تار» ایرانی در حضور مسئولان وطنی به نام جمهوری آذربایجان ثبتشد! شاید عجیب و حتی خندهدار باشد که «تار» به رغم ریشه پایدارش در ایران و با علم به اینکه سازهایی مانند «گیتار» اروپاییان و «سیتار» هندیان دستکم بخشی از نامشان را از آن به عاریت گرفتهاند، از سوی یونسکو به نام جمهوری آذربایجان به ثبت رسیده باشد (!) اما شنیدن از ثبت جهانی یک ساز با نام فارسی به نام یک کشور غیر فارسی زبان، کجا و دانستن این نکته که در زمان ثبت، نمایندگان کشورمان در محل بودهاند، کجا؟! اینم لینکش از سایت یونسکو [ میهمان گرامی برای مشاهده لینک ها نیاز به ثبت نام دارید] منبع خبر: تابناک، واقعا که، گویا مسئولین ما فقط رگ غیرتشون جایی میزنه بالا که! بیخیال، همون واژه تاسف بنظر کافی میاد!
متاسفانه موسیقی و کلا هنر تو مملکت ما همیشه مهجور و غریب بوده.هنر و هنرمند همیشه زیر سوال بودن و...........
واقعا متاسفم
- - - Updated - - -
متاسفانه موسیقی و کلا هنر تو مملکت ما همیشه مهجور و غریب بوده.هنر و هنرمند همیشه زیر سوال بودن و...........
واقعا متاسفم
سلام عزیزان
من کلا این تاپیک مفید و عالی رو یادم رفته بود!!! این تاپیک می بایست ادامه پیدا می کرد ولی نمی دونم چرا خاک خورده؟ خب مسئله ای نیست. جرم گیر رو برای همین وقتا اختراع کردن دیگه! هههههههههه پس به این وسیله قصد دارم جرم این تاپیک را بزدایم و موتورشو رو مجددا به کار بندازم. از همه تون می خوام کمک کنید این تاپیک سرحال بشه. در جهان موسیقی اخبار کم نیست. هر روز یه عالمه خبر از هنرمندان عرصه ی موسیقی در جراید و پایگاه های خبری منتشر می شه. ازتون می خوام هر خبری از موسیقی(در کلیه ی سبک ها) ایران و جهان که پیداکردید اینجا به اشتراک بذارید تا همه اطلاعاتمون بالا بره. ممنونم از همهههههههههه
---------------
خب اولین خبر رو خودم می گم:
استاد گرامی ، شهرداد روحانی براي اجرای سوئيت سمفوني خليج فارس به ايران آمد.
موسیقی ما - علی رضوی: شهرداد روحانی، آهنگساز و رهبر میهمان ارکستر سمفونیک تهران چند روز پیش به تهران بازگشت. روحاني در در گفت و گوي كوتاهي با موسيقي ما از سفر خود به ايران براي اجراي «سوئيت سمفوني خليج فارس» خبر داد. او با اشاره به اينكه هنوز جزييات اين اجرا مشخص نيست گفت:«به قصد اجراي سوئيت سمفوني خليج فارس كه از ساختههاي خودم است به تهران آمدهام. البته جزيياتي از اين اجرا و اينكه قرار است كي و كجا و با چه اركستري اجرا شود هنوز مشخص نيست»
اين آهنگساز همچنين در پاسخ به اين سوال كه آيا از اتفاقات جديد اركستر سمفونيك و اعتراض نوازندگان و اعضاي اركستر به وضعيت قرارداد و حقوقشان خبر دارد يا نه گفت:«به تازگي اين ماجرا را شنيدم و خيلي متاسم شدم. خيلي در جريان اتفاقاتي كه در چند ماه گذشته در اركستر افتاده است نيستم، ولي از شنيدن اين اتفاقات ناراحت شدم. بالاخره ما همه هنرمند هستيم و به اين اركستر هم علاقه داريم و اينكه مشكلاتي در آن به وجود بيايد همه را ناراحت ميكند.»
روحاني همچنين گفت كه تا چند روز آينده جزييات بيشتري از اجراي سوئيت سمفوني خليج فارس اعلام خواهد كرد.
این هنرمند، شامگاه 30 تیرماه در ضیافت افطار اتحادیه شرکتهای ویدئو رسانه در هتل «ونوس» حضور پیدا کرد
زادروز هنرمند برجسته، استاد انوشیروان روحانی مبارکککککککککککک
آهنگسرا:
[ میهمان گرامی برای مشاهده لینک ها نیاز به ثبت نام دارید]
ترانه های محبوبی چون سلطان قلب ها، گل سنگم و تولدت مبارک جزو کارنامه موفق این آهنگساز برجسته است
اول مرداد ماه ١٣٩٠، انوشیروان روحانی، آهنگساز و نوازنده برجسته پیانو ٧٢ ساله شد. هنرمندی که بیش از دو نسل از ایرانیان با موسیقی و آهنگ های معروف او آشنایی داشته و چهل سال است که با آهنگ «تولد تولدت مبارک » او با شعری از «پرویز خطیبی» زندگی کرده اند.
موسیقی این هنرمند برجسته و هریک از نغمه ها و آهنگ هایش برای ایرانیان در هرکجای جهان که باشند رنگ و بویی ایرانی دارد و یادآور آن خاک وبوم است.
انوشیروان روحانی ، برادر بزرگ سه هنرمند برجسته دیگر، شهرداد، اردشیر و شهریار روحانی در سال ١٣١٨ در رشت به دنیا آمد. پدرش رضا روحانی مؤید ، مهندسی بود که هم خوب ویلن می نواخت و هم شاعر بود و انوشیروان از همان اوان زندگی از او بسیار آموخت. او نخستین آهنگ خود را در ٦ سالگی ساخت . آهنگی که آن را «اولین تانگو» نامید و بعدها پدرش شعری برای آن سرود. با آگاهی از نبوغ شگفت آوراین نوازنده خردسال، پدر او را برای آموزش موسیقی نزد استاد بزرگ پیانوی آن زمان جواد معروفی فرستاد و انوشیروان بعدها هم نزد استادانی چون روح الله خالقی به یادگیری موسیقی پرداخت.
انوشیروان ٩ ساله بود که صدای پیانوی او برای نخستین بار از رادیو ایران پخش شد و از آن زمان یعنی از سال ١٣٢٧ تا کنون او یکی از چهره های معروف و مطرح صحنه هنرموسیقی مدرن ایران به شمارمی رود.
در بخشی از کتاب «خاطراتی از هنرمندان» نوشته پرویزخطیبی ، روزنامه نگار، طنزنویس، نمایشنامه نویس و ترانه سرایی که اول ماه اوت امسال ١٨ سال از درگذشت او می گذرد، خاطره جالبی از انوشیروان روحانی آمده است. این کتاب که تا کنون ٦ بار در داخل و خارج از ایران تجدید چاپ شده است برای خوانندگان از نسل های مختلف و به خصوص درمیان جوانان امروزی دارای جنبه های جامعه شناسی ارزشمندی است. درواقع «خاطراتی از هنرمندان» نوعی سیروسیاحت در دوران پیش از انقلاب در ایران به شمار می رود و دوران ٥٥ ساله زندگی و فعالیت های پرویز خطیبی، دوستان و همکارانش ونیزجامعه هنری، سیاسی و اجتماعی زمانه او را به خوبی به نمایش گذاشته است.
در یکی از جالب ترین بخش های کتاب خاطراتی ازهنرمندان، پرویزخطیبی درباره آشنایی خود با آهنگساز جوانی به نام «انوش» (انوشیروان روحانی) نوشته است که بعدها درساختن شعری بر روی آهنگ «تولدت مبارک» و ترانه معروف دیگری به نام «عزیزجون» با صدای «امل ساین» خواننده ترک با او همکاری می کند.
[ میهمان گرامی برای مشاهده لینک ها نیاز به ثبت نام دارید]
انوشیروان روحانی، هنرمند بلند پرواز!
پرویز خطیبی می نویسد: در سال ١٣٣٦ وقتی با قطار وارد شهر صنعتی «اشتوتکارت» آلمان شدم، مصطفی اسکوئی و عباس شاپوری با یک دسته گل زیبا به پیشوازم آمده بودند. همراه آن ها یک پسربچه خوشرو و همیشه خندان بود که عباس او را به عنوان «انوش» به من معرفی کرد. انوش در حقیقت مدتی در کلاس شاپوری تعلیم موسیقی می دیده است و حالا همراه با خانم و آقای شاپوری به مونیخ آمده بود تا بقول خودش دنیا را سیاحت کند.
بین راه در اتومبیل، شاپوری گفت که انوش یکی از بهترین شاگردان استاد جواد معروفی است و پنجه شیرینی دارد. راستش من از دوران کودکی ابتدا با نوای پیانوی مشیر همایون شهردار و صفحه معروف راست پنجگاه و بعدها با محجوبی و معروفی به این ساز دلبستگی پیدا کردم. محجوبی و معروفی اگر چه هرکدام با سبک و سیاق خاص خودشان می نواختند اما برای من ارزش زیادی داشتند. هم این و هم آن با پنجه های سحر انگیز خود مرا ساعت ها از خود بیخود می کردند. آنشب سر میز شام از انوش پرسیدم:«چه وقت می توانم سازت را بشنوم؟» گفت:«هروقت دسترسی به پیانو پیدا کردم برات می نوازم.»
محل اقامت مصطفی و مهین اسکوئی دریک دهکده زیبا به نام «دیسن» بود که تا مونیخ بیست دقیقه فاصله داشت. شب ها کنار دریاچه و توی کوچه پس کوچه های دیسن محشری بود. ده ها دختر و پسر جوان سرمست و شاد سوار قایق های موتوری می شدند و روی دریاچه می گشتند. کوچه های باریک و کج و کوله ولی بسیار تمیز دهکده آدم را بیاد پاریس و محله های نزدیک به رودخانه «سن» می انداخت. یک شب با داود خواهر زاده اسکوئی و انوش (روحانی) به سینما رفتیم و در مراجعت سری به یک میکده یا «بار» زدیم. به محض ورود خانمی که صاحب بار بود جلو آمد و با ادب و احترام گفت:«متاسفانه ورود این آقا کوچولو به بار ممنوع است.» فهمیدم که منظورش انوش است، گفتم: او هیجده سال دارد. گفت: قد و بالایش که نشان نمی دهد!
مجبور شدیم از انوش بخواهیم تا پاسپورتش را ارائه بدهد. در پاسپورت او نوشته شده بود: انوشیروان روحانی، فرزند رضا – تولد ١٣١٨ که این تاریخ به تاریخ مسیحی هم ذکر شده بود.
آن شب در آن بار مدتی نشستیم. انوش اهل مشروب خوردن نبود و معمولا وقتی اسم شراب یا آبجو را می بردی صورتش سرخ می شد. چند مشتری مست و نیمه مست به طور متفرق صندلی ها را اشغال کرده بودند و یک زن سالخورده که بعدها معلوم شد مادر صاحب بار است پشت پیانو آهنگی را می نواخت. داود آهنگی را اسم برد و از خانم خواست که آن آهنگ را بنوازد ولی او گفت که چنین آهنگی را بیاد ندارد. حالا موقعی بود که انوش دستی به کلیدهای پیانو برساند اما این جوان کمرو امتناع می کرد. اما بالاخره انوش پشت پیانو نشست، بار از صدای خنده و صحبت آن چند مشتری مست پر بود ولی برخورد پنجه های انوش با کلیدهای پیانو و آغاز آن آهنگ که با قدرت شروع می شد همه را به سکوت واداشت. سه چهار دقیقه بعد که آهنگ به پایان رسید مشتری های بار بشدت برای آن نوازنده کوتاه قد و خجالتی ابراز احساسات کردند.
[ میهمان گرامی برای مشاهده لینک ها نیاز به ثبت نام دارید]
انوشيروان روحاني يکي از آهنگسازان ارزنده معاصر است که بيش از دويست آهنگ متنوع و محبوب ساخته است
خطیبی در ادامه خاطرات خود از آن دوران می نویسد: چهارسال بعد یعنی در پائیز سال ١٣٤٠ که من پس از ٨ سال ممنوعیت کاری (به دلیل انتشارروزنامه فکاهی سیاسی حاجی بابا در دوران وقوع وقایع ٢٨ مرداد ٣٢) به رادیو برگشتم انوشیروان روحانی را دیدم که به شورای موسیقی می رفت تا آهنگ های تازه اش را عرضه کند.همان روزها از او خواسته شده بود تا برای برنامه پرشنونده شما و رادیوی صبح جمعه یک آرم مخصوص بسازد. حاصل همکاری انوشیروان روحانی و کریم فکور آهنگ اول این برنامه بود که همه با هم می خواندند:«شنبه...یکشنبه...دوش به...سه شنبه..چهارشنبه ..پنج شنبه...جمعه تعطیله..» و بعد آهنگ های دیگرش را خوانندگان مختلف و بیش از همه پوران به گوش شنوندگان رادیو رساندند. آهنگ «گل سنگم» او با شعر«بیژن سمندر» اولین بار با صدای خواننده ترک «امل ساین» پخش شد. ماجرای ساختن شعر دیگر انوشیروان برای این خواننده که «عزیز جون » نام داشت به این شرح است:
حدود ساعت ده شب شنبه تلفن خانه من زنگ می زند. گوشی را که بر می دارم صدای انوش را می شناسم. مدتی احوالپرسی می کند و برطبق معمول می خندد:خواب که نبودی؟- نه ..چه شده که این وقت شب یاد من کردی انوش؟- شب جمعه آینده، امل ساین خواننده ترک کنسرتی دارد که من هم در آن شرکت می کنم. قرار است او دو آهنگ مرا با شعر فارسی بخواند ..اولی گل سنگ است که شعرش را سمندر درست کرده ولی تکلیف شعر دوم روشن نیست و من می خواهم تو این شعر را برایم بسازی.با تعجب می گویم:«شوخی می کنی انوش جان؟»-نه جان خودم جدی است.به او می گویم: من فرصتی ندارم چون فردا صبح عازم آمریکا هستم. چرا به کریم فکور مراجعه نمی کنی؟ می گوید: کریم در مسافرت است.متاسفم من دارم چمدانم را آماده می کن و توی این وضعیت توی مود شعر ساختن نیست.انوشیروان روحانی اصرار می کند:- برای تو که کاری نداره . مثل آب خوردن است.و بعد شروع می کند به خواندن آهنگ که بقول خودش یک «معر» روی آن گذاشته است. ناچار قلم و کاغذ برمیدارم و سیلاب های شعر را یکی یکی می نویسم، می گوید:- کی پرواز داری؟جواب می دهم: هفت صبح فردا ..بهتره یک ساعت دیگه به من تلفن کنی.راضی می شود و گوشی را می گذرام و ضمن جمع کردن لباس و کفش و غیره به فکر مضمون تازه ای هستم:
عزیز جون ..بخدا دنیا وفا نداره
عزیزجون، بخدا دل شده پاره پاره
عزیز جون، نکنه جدا بشیم دوباره
عزیز جون، خدا اون روزو نیاره..
یکساعت بعد تلفن مجددا زنگ می زند. انوش است. می گویم یادداشت کن. من می خوانم و او می نویسد. با تشکر فراوان و آرزوی سفری خوش خداحافظی می کند. من به آمریکا می آیم و برخلاف دفعات قبل ماندنی می شوم. یک سال بعد در خانه دوستی در نیویورک نواری بدستم می رسد که خواننده آن امل ساین و سازنده آهنگ هایش انوشیروان روحانی است. نه از من و نه از شاعران دیگر هیچ اسمی روی نوار نیست!
جالب است که این اتفاق، یعنی سفارش تلفنی برای ساختن شعر یک بار دیگر هم افتاده بود. در سال ١٣٥٠ گویا کارخانه اتومبیل سازی «پیکان» قصد داشت سالگرد مونتاژ اتومبیل های خود را جشن بگیرد و از انوشیروان روحانی خواسته بودند تا در مقابل دریافت ٥٠ هزار تومان دستمزد آهنگی را که مناسبت داشته باشد بسازد و در این مراسم با گروه کر اجرا کند. او باز هم به یاد من افتاد و در یک مکالمه تلفنی گفت که :می خواهم آهنگی بسازم و آن را جانشین آهنگ خارجی Happy Birthday کنم. آهنگی که این روزها درجشن تولد بچه های ایرانی مرتبا خوانده می شود. انوشیروان اضافه کرد که : حتی با یک کمپانی ژاپنی صحبت کرده ام تا این آهنگ را در دستگاه های مخصوصی جا دهد که به دریخچال خانه وصل می شود و هنگام باز شدن در، صاحب یخچال آهنگ تولد جدید را می شنود.
شعر مورد نظر انوش را دو سه روز بعد به او تحویل دادم:
تولد تولد تولدت مبارک
مبارک مبارک تولدت مبارک
دلت شاد و خودت شاد
چو گل پرخنده باشی
بیا شمع هارو فوت کن
که صد سال زنده باشی
خداوند 100 سال عمر باعزت به ایشون بده(و بیشتر)... انوشیروان روحانی یه گنج بزرگه. کاش تا هنرمندان در قید حیاتند قدرشونو بیشتر بدونیم.
وقتی شجریان کار نمیکند من هم نمیتوانم!!!
[ میهمان گرامی برای مشاهده لینک ها نیاز به ثبت نام دارید]
به نقل از آهنگسرا:
هفته گذشته علیرضا افتخاری نامهای را خطاب به محمدرضا شجریان منتشر کرد که خیلی زود در رسانهها و شبکههای اجتماعی سر و صدا کرد. نامهای که لحن محبت آمیزی داشت اما کمی عجیب به نظر میرسید. افتخاری از استاد محمدرضا شجریان خواسته بود که خود را به او بنمایاند !افتخاری در مورد این نامه گفت: ما از یک خانوادهایم و طبعا من هم مانند افراد دیگر خانواده آقای شجریان را دوست دارم. او ادامه داد: «بعضیها میپرسند که تو از آقای شجریان دلخوری؟ من از ایشان دلخور نیستم. من از خودم دلخورم. چرا نباید استاد شجریان در ایران بخواند؟ وقتی آقای شجریان کار نمیکند من هم نمیتوانم کار کنم. وقتی در یک بازار همه مغازهها بسته باشد، شما چطور میتوانید به تنهایی مغازه خودتان را باز کنید؟ ما این مغازهها را باز کنیم، آب و جارو کنیم، تا دوباره این بازار رونق بگیرد.» افتخاری در واکنش به این مطلب که ممکن است استاد شجریان ممنوعالکار بوده و منع قانونی برای انجام فعالیت هنری داشته باشند، به سایت موسیقی ما گفت: «آقای شجریان ممنوعالکار نیست. چه کسی میتواند به ایشان بگوید کار نکن؟ چه کسی میتواند مجوز ایشان را صادر کند یا نکند؟ شجریان خودش کارهای خودش را امضا میکند. ایشان اگر بخواهند دوباره میتوانند در ایران فعالیت کنند.»
[ میهمان گرامی برای مشاهده لینک ها نیاز به ثبت نام دارید]
[ میهمان گرامی برای مشاهده لینک ها نیاز به ثبت نام دارید]
به نقل از آهنگسرا:
به نظر میآید خانم ریانا (:31:) با سر وقت حاضر شدن مشکل دارد! ستاره محبوب موسیقی هفته گدشته برای کنسرت خود در منچستر انگلستان با یکساعت تاخیر حاضر شد. کنسرتهای پاپ اروپا و آمریکا همیشه سر ساعت مقرر شروع میشود. هواداران برای ابراز ناراحتی از این تاخیر، ریانا را چیپس باران کردند! او در پاسخ به این کار گفت: ما هم دیوانگی خوب داریم هم دیوانگی بد، لطفا چیپس پرت نکنید! او گرسنه هم نبود چون هیچکدام از چیپس ها را نخورد! این اولین باری نیست که سوپر استار جوان بدقولی می کند. در تور 777 سال 2012 که با یک جت اختصاصی مملو از خبرنگاران رسانهها سفر میکرد، در بعضی از اجرا ها حال عادی نداشت و احتمالا مشروب یا مواد مصرف کرده بود. او در اکثر اجراها با 1 الی 3 ساعت تاخیر روی صحنه آمد. چند بار هم به جای آواز خواندن، لبزنی کرده بود. دیر حاضر شدن در کنسرتها برای ریانا به امری عادی شده و در نتیجه برخی سالنهای کنسرت از اجاره مجدد مکان خود به وی خودداری میکنند. جالب این که در خیلی از این موارد خواننده جوان به خود زحمت عذرخواهی نیز نداده است.!!!!!! :31:
مایکل جکسون و فردی مرکوری: دو دوست و همکار
لزلی- آن جونز (Lesley-Ann Jones)، روزنامه نگار و نویسندهی کتابهای پرفروش، این بار زندگی اسطورهی راک و خوانندهی گروه کوئین، فردی مرکوری افسانهای را به رشتهی تحریر درآورده است.
[ میهمان گرامی برای مشاهده لینک ها نیاز به ثبت نام دارید]
[ میهمان گرامی برای مشاهده لینک ها نیاز به ثبت نام دارید]
این کتاب که "An Intimate Biography of Freddie Mercury" نام دارد، روز گذشته منتشر شد. این کتاب هم اکنون در [ میهمان گرامی برای مشاهده لینک ها نیاز به ثبت نام دارید] در دسترس است.
جونز در این کتاب نگاهی نیز به دوستی و همکاری مایکل جکسون و فردی انداخته است. فردی برای دیدار مایکل به خانهاش در هیونهارست، کالیفرنیا میرفت. خانم جونز در این کتاب از زبان فردی نوشته است:
"او سالها دوست ما بود. او همیشه به تماشای کنسرتهای ما میآمد و دوستی ما از همینجا شکل گرفت. فقط فکرش را بکنید اگر در آلبوم تریلر با او همکاری میکردم، الان چه درآمدی برهم زده بودم."
و در مورد همکاری این دو در کتاب آمده است:
"ما سه آهنگ را آماده داشتیم که متاسفانه هرگز منتشر نشدند. آهنگهای فوقالعادهای بودند. مشکل ما زمان بود. در آن سال (۱۹۸۳) سر هردویمان حسابی شلوغ بود. به نظر میرسید هیچوقت به اندازهی کافی نمیتوانستیم در جایی بند شویم و به کار مشترکمان برسیم. مایکل حتی به من زنگ زد تا ببیند آیا میتوانیم State of Shock را تکمیل کنیم. اما من نتوانستم زیرا میبایست تعهداتم را در برابر گروه کوئین به انجام میرساندم. به جای من میک جگر در این آهنگ با مایکل همکاری کرد. مایهی تاسف است. ولی بالاخره فقط یک آهنگ است. مهم دوستی بین ما بود."
دلیل قطع رابطهی فردی و مایکل چه بود؟ نویسنده میگوید مایکل به مصرف بیش از حد کوکائین توسط فردی مرکوری در پذیرایی خانهاش اعتراض داشت.
فرِدی مرکوری (Freddie Mercury) با نام اصلی فرخ بلسارا (Farookh Bulsara) در سال ۱۹۴۶ از پدر و مادری زرتشتی از پارسیان اهل گجرات در زنگبار، تانزانیا متولد شد. وی بر اثر ابتلا به ایدز در نوامبر ۱۹۹۱ در ۴۵ سالگی در لندن زندگی را بدرود گفت.
سه آهنگ مشترک مایکل جکسون و فردی مرکوری عبارتند از:
«زندگی چیزی بیش از اینست» (There Must Be More to Life Than This)
سال: ۱۹۸۳
نویسنده: فردی مرکوری
در یک نسخه از دموی این آهنگ، فردی پیانو مینوازد و مایکل میخواند. بخشی از ترانه به صروت بداهه توسط مایکل اجرا شده است. این نسخه در سال ۲۰۰۲ در اینترنت لو رفت. نسخهی دیگری از این آهنگ در دست است که در آن هر دو آوازخوانی کردهاند. برخی میگویند این نسخه در واقع میکسی از نسخههای پیشین است و توسط یک هوادار تهیه شده است و اینکه مایکل و فردی در این آهنگ همخوانی نداشتهاند.
فردی این آهنگ را در سال ۱۹۸۵ در نخستین آلبوم تک نفرهی خود Mr. Bad Guy منتشر کرد اما کار بر روی آن را از ۴ سال پیش از آن آغاز کرده بود. این آهنگ درونمایهای ضد جنگ و ضد نژادپرستی دارد.
«پیروزی» (Victory)
سال: ۱۹۸۳
نویسندگان: مایکل جکسون و فردی مرکوری
دمویی از این آهنگ که توسط مایکل و فردی ساخته شده، موجود است.
«وضعیت شوک» (State of Shock)
سال: ۱۹۸۳
نویسندگان: مایکل جکسون و رندی هنسن (Randy Hansen)
دمویی از این آهنگ با همخوانی مایکل و فردی در سال ۲۰۰۲ در اینترنت لو رفت.
این آهنگ با همخوانی مایکل و میک جگر (Mick Jagger) خوانندهی گروه رولینگ استونز در آلبوم سال ۱۹۸۴ گروه برادران جکسون (The Jacksons) منتشر شد. ویکتوری تنها آلبومی است از این خانواده که هر شش برادر در آن همکاری داشتند. این آلبوم همچنین آخرین آلبوم گروه است که مایکل در آن خوانندهی اصلی است.
[نویسنده در این کتاب دچار اشتباهاتی نیز شده است. به عنوان مثال ویکتوری را یکی از آلبومهای گروه جکسون فایو معرفی کرده است در صورتیکه این آلبوم به عنوان آلبومی از گروه جکسونز منتشر شده است. و نیز نویسنده نوشته است که آهنگ ویکتوری در آلبوم ویکتوری منتشر شده است در صورتیکه این آهنگ اصلا منتشر نشده است.]
منبع: eMJey.com / hollywoodreporter
و اینک سه ترانه دوصدایی که مایکل جکسون 30 سال پیش با خواننده گروه کوئین یعنی «فردی مرکوری» ضبط کرده بود بالاخره به طور رسمی منتشر خواهد شد. فردی مرکوری خواننده ی پاپ ، راک و کلاسیک بود که در آن دوران با بزرگان زیاذی کار کرده بود. به گزارش آهنگ سرا به نقل از تایمز لندن، این آهنگ ها در سال 1983 در استودیو خانگی مایکل ضبط شده ولی اجرا و ضبط نهایی به علت تعهدهای شغلی و گرفتاریهای شخصی این دو سوپراستار هرگز انجام نشد. فردی مرکوری در خاطرات خود نوشته: «آهنگهای خوبی بود ولی هرگز وقت نشد دوباره همدیگر را ببینیم و کار را تمام کنیم.» جکسون به مجله رولینگ استونز گفته بود: «من از هواداران مرکوری هستم و فردی از من خواست در آلبوم بعدیام یک آهنگ با من اجرا کند.» سه آهنگ "حالت شوک"، "پیروزی" و "زندگی عمیقتر از این است" در سال 1984 ضبط شد ولی در 2011 اجازه انتشار گرفت. نوازنده گیتار گروه کوئین «براین می" تایید کرد که این ترانهها را شنیده: «این آهنگها بسیار جالب، هیجان آور و شنیدنی هستند.»
تیم فوتبال «موسیقی» در بازی دوم خود از سری دیدارهای جام ستاره ها، با نتیجه چهار بر یک مغلوب تیم «رینوزیت» شد.
در این دیدار که از ساعت 11 شب گذشته در مجموعه ورزشی سبز ولنجک برگزار شد، چهره هایی چون همایون شجریان، احسان خواجه امیری، علی لهراسبی، کاوه آفاق، همایون نصیری، پرویز برومند، علی آذری، اشکان نامداری، پژمان جمشیدی و... به سرپرستی علی اوجی وارد زمین شدند و با نتیجه چهار بر یک مغلوب رقیب جوان و پر انرژی خود شدند. این تیم در دیدار نخست خود نیز با نتیجه سه بر دو مغلوب تیم منتخب جام جهانی 98 شده بود و با این باخت شانس ناچیزی برای صعود به دور بعدی بازیها دارد.
* در حالی که خیلی ها فکر می کردند که رضا یزدانی قرار است در دروازه تیم موسیقی قرار بگیرد، حضور پرویز برومند باعث شگفتی بسیاری از حاضرین شد. ظاهرا یزدانی امسال تصمیم گرفته که در قالب تیم هنرمندان به میدان برود.
* همابون شجریان، علی آذری، علی لهراسبی، اشکان نامداری و پرویز برومند ترکیب ابتدایی تیم موسیقی را تشکیل می دادند.
* علی لهراسبی بر خلاف بازی اول این تیم که زننده هر دو گل تیم اش بود، چند موقعیت مسلم گلزنی را از دست داد.
* احسان خواجه امیری به هیچ وجه نتوانست در این بازی خودی نشان دهد و در معدود موقعیت هایی که نصیب اش شد، نتوانست آن طور که باید و شاید استفاده کند. این خواننده به وضوح دور از دوران آمادگی خود بود.
* تنها گل تیم موسیقی را پژمان جمشیدی به ثمر رساند.
* پرویز برومند دو بار برای حضور در کار تیمی از دروازه اش خارج شد و در هر دوبار توپ را لو داد تا بازیکنان تیم حریف از میانه های میدان توپ را وارد دروزاه تیم موسیقی کنند.
* احسان خواجه امیری پس از ورود به زمین رو به تماشاگران سعی در تهییج آنها برای تشویق تیم موسیقی کرد.
* زانیار خسروی، آرون حسینی و آرش زمانیان از دیگر چهره های دنیای موسیقی بودند که در محل برگزاری برنامه حضور داشتند.
* همایون شجریان محبوب ترین بازیکن تیم موسیقی بود و در تمام لحظاتی که از زمین بیرون می رفت، تماشاگران او را تشویق می کردند.
* بعد از اشتباه های فاحش پرویز برومند در درون دروازه تیم موسیقی ، کاوه آفاق درون دروازه این تیم قرار گرفت و در چند واکنش دیدنی توانست دروازه تیم اش را از فرو ریختن نجات دهد.
گفتنی ست تیم موسیقی در سومین و آخرین بازی خود در دور مقدماتی، جمعه شب در برابر تیم هنرمندان قرار خواهد گرفت.
«جام ستاره ها» به همت پژمان جمشیدی چهار سالی هست که برگزار میشود و توانسته دوستداران زیادی را به خود جلب کند.
صدرا محرابی نیز از دیگر عوامل برگزار کننده این برنامه بود که همکاری جالب توجهی را با عکاس و خبرنگار «موسیقی ما» داشت.
منبع: اختصاصی سایت موسیقی ما
[ میهمان گرامی برای مشاهده لینک ها نیاز به ثبت نام دارید][ میهمان گرامی برای مشاهده لینک ها نیاز به ثبت نام دارید][ میهمان گرامی برای مشاهده لینک ها نیاز به ثبت نام دارید][ میهمان گرامی برای مشاهده لینک ها نیاز به ثبت نام دارید]
[ میهمان گرامی برای مشاهده لینک ها نیاز به ثبت نام دارید][ میهمان گرامی برای مشاهده لینک ها نیاز به ثبت نام دارید]
[ میهمان گرامی برای مشاهده لینک ها نیاز به ثبت نام دارید][ میهمان گرامی برای مشاهده لینک ها نیاز به ثبت نام دارید]
[ میهمان گرامی برای مشاهده لینک ها نیاز به ثبت نام دارید][ میهمان گرامی برای مشاهده لینک ها نیاز به ثبت نام دارید]
[ میهمان گرامی برای مشاهده لینک ها نیاز به ثبت نام دارید][ میهمان گرامی برای مشاهده لینک ها نیاز به ثبت نام دارید]
- - - Updated - - -
نوازنده های ارکستر سمفونیک: آقای روحانی بلاهایی که سر ما آمده، را فراموش کردهاند
[ میهمان گرامی برای مشاهده لینک ها نیاز به ثبت نام دارید]
تعدادی از نوازنده های ارکستر سمفونیک پس از به نتیجه نرسیدن ماجرای عقد قراردادهایشان، در اعتراض به شرایط حاکم اعلام کردند که به هیچ وجه قبل از بهبود شرایط ، حاضر به ساز زدن در ارکستر سمفونیک نیستند. به گزارش «موسیقی ما» در حالی که فردا راس ساعت 10 صبح و در برج میلاد نشست خبری سمفونی خلیج فارس (جهت اجرا در جشنواره موسیقی مقاومت) با حضور «شهداد روحانی» برگزار خواهد شد، نوازنده های ارکستر سمفونیک در نامه ای مکتوب که به امضای بیش از 52 تن از نوازنده های این ارکستر رسیده، اعلام کردند که تحت هیچ شرایطی حاضر به اجرای برنامه در قالب ارکستر سمفونیک نیستند.
تعدادی از نوازنده های این ارکستر طی تماس های جداگانه با خبرنگار «موسیقی ما» از حضورشان در ساختمان دفتر موسیقی وزارت ارشاد و تقدیم نامه اعتراض آمیزشان به مدیر کل دفتر موسیقی خبر دادند.
عده ای از این نوازنده ها معتقد اند که «شهداد روحانی» به عنوان رهبر مهمان این ارکستر تقصیری در عدم احقاق حق و حقوق نوازنده ها ندارد و عده ای دیگر نیز اعتقاد دارند که «شهداد روحانی» با مبالغ سنگین رهبری این ارکستر را برای جشنواره مقاومت پذیرفته و قبل از شروع تمرینات نیز تمام دستمزد اش را دریافت کرده و دغدغه نوازنده ها برایش ارزشی ندارد.
یکی از نوازنده ها در این باره به «موسیقی ما» گفت :«برای آقای روحانی متاسفیم و ظاهرا ایشان بعد از گرفتن دستمزدشان، بلاهایی که سر ما در این هفت ماه آمده، را فراموش کردند. یک ارکستر متشکل از تعداد زیادی از نوازنده ها و اعضای گروه و رهبر آن است و همه باید مثل یک خانواده با هم متحد باشند.»
یکی دیگر از نوازنده ها که از مقابل دفتر مدیر کل دفتر موسیقی وزارت ارشاد با خبرنگار «موسیقی ما» سخن می گفت، در این باره گفت:« نامه ما از ساعات اولیه صبح وارد اتاق آقای پاشایی شده ولی هنوز اقدامی درباره آن صورت نگرفته. بعد از چند ساعت خواهان بازپس گرفتن اصل نامه شدیم ولی متاسفانه حالا نامه خودمان را هم به ما نمی دهند تا آنرا در اختیار رسانه ها قرار بدهیم. این نامه را بیش از 52 نفر از اعضای ارکستر سمفونیک امضا کردند و فقط نوازنده های قدیمی ارکستر حاضر به حضور در این اعتراض ها نشدند.»
این اعتراض ها در حالی از هفته گذشته از سوی نوازنده های ارکستر سمفونیک شروع و تداوم داشته که «علیرضا پاشایی» هفته گذشته با حضور در تجمع اعتراض آمیز نوازنده ها در تالار رودکی، قول مساعدت در امر قراردادها را داده بودند ولی با گذشت بیش از یک هفته، اوضاع ارکستر سمفونیک و قرارداد نوازنده هایش در هاله ای از ابهام قرار دارد.
گفتنی ست فایل صوتی گفتگوی خبرنگار «موسیقی ما» با نوازنده های ارکستر سمفونیک موجود می باشد و این رسانه در تلاش است در ساعات آینده اخبار لحظه به لحظه این اتفاق و نتایج احتمالی اش تا پایان ساعت اداری امروز را مخابره نماید.
تصویر نامه نوازندهها به مدیر کل دفتر موسیقی را که با تلاش خبرنگار سایت موسیقی ما برای انتشار بدست ما رسیده اینجا ببنید:منبع:
اختصاصی موسیقی ما
[ میهمان گرامی برای مشاهده لینک ها نیاز به ثبت نام دارید][ میهمان گرامی برای مشاهده لینک ها نیاز به ثبت نام دارید]
- - - Updated - - -
مجید اخشابی برای انتشار «آیینه رو» تاریخ اعلام نکرد
[ میهمان گرامی برای مشاهده لینک ها نیاز به ثبت نام دارید]
مجید اخشابی در گفت و با موسیقی ما با بیان اینکه تاخیر آلبومش او را میان هوادارانش بدقول کرده است، گفت: دیگر قصد ندارم با اعلام تاریخ انتشار آلبومم، هوادارنم رانسبت به خود ناامید و نسبت به خود بدبین کنم. این دوستان تاکنون حسن نیت خود را به من ثابت کردهاند و حالا نوبت من است که از خجالت آنها در آیم.
اخشابی در ادامه صحبتهای خود گفت: متاسفانه اخیرا به دلیل برخی فعالیتها دیگرم نتوانستم به فعالیتهای موسیقی خود ادامه بدهم و آلبومم را در زمانی که قول داده بودم منتشر کرده و به دست دوستداران موسیقی و علاقه مندان خود برسانم.
وی با اشاره به اینکه در میان آلبومهایش این اولین آلبومی است که با این همه تاخیر مواجه شده است، گفت: دوستان مطبوعاتی و هنرمندان موسیقی شاهد هستند که من مدتی است درگیر کارهای نشریه «زیرو بم» و همین طور امور تحصیلی خود و آموزشگاه هستم ولی این دلیل نمیشود که بر روی آْلبوم خود کار نکنم. انشالله مترصد هستم که هر چه زودتر «آیینه رو» را منتشر کنم. اما زمان انتشار آن را اعلام نمیکنم از بس اعلام کردهام و پاییز و زمستان و بهار و تابستان گفتهام دیگر خودم هم خسته شدهام. اما واقعا امسال آن را منتشر خواهم کرد.
وی درخصوص جزییات آلبوم «آیینه رو» گفت: جزییات آلبوم همان جزییات قبلی است که همه میدانند و تغییراتی درآن ایجاد نشده است. هم اکنون مشغول ضبط آن در استودیو مهرآوا هستیم و اینطور که پیش میرود انتشار آن تا پایان امسال منتشر خواهد شد. «آیینه رو» حاوی ۱۴ قطعه است که اسحاق انور، عبدالجبار کاکایی، اهورا ایمان، نسترن شیر محمدی و... سرودهاند. قطعات آن نیز عبارتند از «آیینه رو»، «موج نگاه»، «اقرار» و... نام دارد. آهنگهای این آلبوم را من ساختهام و در تنظیم آنها مجید اکبرزاده و غلامرضاصابری با من همکاری کردهاند.
وی تاکید کرد: تمامی تلاش خود را میکنم تا این آلبوم در اسرع وقت منتشر شود. من فکر نمیکردم کار در زمینه انتشار یک نشریه این همه زمان بر باشد. انتشار این نشریه مزید بر علت شده تا انتشار «آیینه رو» با تاخیر مواجه شود. بابت این همه تاخیر که برای اولین بار در آثار من اتفاق میافتد از هواداران خود و علاقه مندان به موسیقی عذرخواهی میکنم.منبع:
اختصاصی سایت موسیقی ما
- - - Updated - - -
[ میهمان گرامی برای مشاهده لینک ها نیاز به ثبت نام دارید]
فرشید اعرابی: مهرماه روی صحنه میروم
سال گذشته و پس از مدتها سکوت «فرشید اعرابی»، جدیدترین آلبوم خود به نام «به رنگ شب» را روانه بازار کرد که با استقبال خوبی همراه بود. اتفاقی که معمولا در قبال آلبوم های این چهره صورت می گیرد و به دلیل فعالیت در سبک مهجور متال و راک و گستردگی طیف مخاطبان این سبک ها، همیشه خبرساز و موفق بوده است.
این هنرمند درباره فعالیت های اخیر خود به سایت «موسیقی ما» گفت:« آلبوم «به رنگ شب» شش ماه پیش منتشر شد و هنوز به طوری جدی کار بر روی آلبوم جدید را آغاز نکرده ام. من معمولا تا ترک ها جمع نشود کار ضبط نهایی را انجام نمی دهم. البته کم و بیش کارهایی را انجام می دهم. اصولا فرم آثار من در سه آلبوم گذشته یک تیپ است و اگر آلبوم جدید آغاز شود فقط تغییراتی در بخش تنظیم ایجاد می کنم.»
او همچنین سال آینده را زمان احتمالی انتشار آلبوم جدید خود عنوان کرد و افزود:« من خیلی سریع کار انجام نمی دهم چون تا زمانی که از ترک هایی که ساخته ام راضی نباشم به آلبوم فکر نمی کنم. می خواهم دیگر بین دو آلبوم خودم چند سال فاصله ایجاد نشود و سعی می کنم حداقل تا سال آینده یک آلبوم را به مرحله انتشار برسانم. من در کارهایم وسواس به خرج نمی دهم ولی روش کارم به اینگونه است که مثلا بیست یا بیست و پنج ترک آماده و از بین آنها ده ترک را انتخاب می کنم. یا مثلا الان سه ترک جدید می سازم و تا شش ماه آینده که بخواهم کارهای جدید تولید کنم از ترک های قبلی خسته می شوم و می خواهم آثار متفاوت تری داشته باشم. ده قطعه آلبوم «به رنگ شب» را از میان بیست و شش ترک انتخاب کردم و از بقیه هم اصلا استفاده نکردم. به همین جهت است که کار من همیشه عقب می افتد و اگر بخواهم این روش را نداشته باشم می توانم سالی دو آلبوم هم منتشر کنم. همه این کارها را انجام می دهم که بتوانم یک اثر خوب و شایسته را به گوش مخاطبان برسانم چون هنرمندان هر کدام رسالت بزرگی دارند.»
فرشید اعرابی همچنین درباره اجراهای زنده خود خاطرنشان کرد:« الان تمرکز اصلی ما بر روی کنسرت است. در حال طی کردن مراحل اداری برای اخذ مجوز هستم و احتمالا مهرماه به روی صحنه می روم که در صورت قطعی شدن این برنامه از طریق سایت «موسیقی ما» جزئیات کامل را به اطلاع مخاطبان می رسانم. حدودا یک ماه است که تمرینات را آغاز کرده ایم و تنها تغییر گروه اضافه شدن «محمد نیک» به جای «آرش مقدم» به عنوان نوازنده گیتار بیس است».منبع:
اختصاصی موسیقی ما
گفتو گوی کوروش یغمایی با مجله بیلبورد
به نقل از آهنگسرا[ میهمان گرامی برای مشاهده لینک ها نیاز به ثبت نام دارید]
هرچه که ما ایرانیان داریم از موسیقیِ فولک ما میآید
کوروش یغمایی خواننده راک ایرانی که سالهاست میخواهد آلبومی با عنوان «ملک جمشید» را به بازار عرضه کند و هر بار با مشکلاتی روبرو میشود در تازهترین گفتگویش که با مجله معتبر موسیقی «بیلبورد» انجام شده نکات جالبی را درباره اوضاع و احوال فعلیاش بیان کرده است.مجله «بیلبورد»، یک هفته نامه تخصصی موسیقی است که در دنیا شهرت دارد. توجه ویژه این مجله به صنعت موسیقی و ستارههای موسیقی در سراسر دنیا، باعث شده بعد از سالها همچنان «بیلبورد» در صدر مجلههای تخصصی محبوب موسیقی قرار بگیرد. سردبیری این مجله را بیل ورد بر عهده دارد. این مجله با «کورش یغمایی» به عنوان بنیانگذار راک ایرانی گفتوگو کرده است. ترجمه متن کامل گفتگوی یغمایی را به نقل از سایت شخصی این هنرمند داخلی در ادامه میخوانید
[ میهمان گرامی برای مشاهده لینک ها نیاز به ثبت نام دارید]
*
رسانههای ایرانی و خارجی خبر درگذشت شما را ۲سال پیش منتشر کردند، جریان چه بود؟
- یکی از بستگان که شاعر (هم) بود بیماری سختی داشت و در بیمارستان بستری بود. از آنجا که فامیل بودیم نام خانوادگی و ظاهرمان بسیار شبیه به هم بود، حتی باوجودی که ایشان از من خیلی مسنتر بودند. ایشان از دنیا رفتند و بیمارستان مشخصا به اشتباه خبر از فوت من داد. «بیبیسی» و «وی او اِی» مرگ من را درگذشته گزارش دادند بدون اینکه زحمتِ گرفتنِ تاییدیه را به خود بدهند. پسر بیچاره و برادرم که در خارج زندگی میکنند، بسیار ترسیدند.
* پدید آوردن ژانر نو در موسیقیِ دهه ۷۰ایران، چه حسی داشت؟
-آلات موسیقی بسیار سخت بدست میآمد. یا نمیتوانستم پیدایشان کنم یا اصلا موجود نبود. چون آلات موسیقی بسیار گرانقیمت بودند مجبور بودم آنها را اجاره کنم. که بعضا «بعد از اجاره کردن میفهمیدم که خراب است. حتی سیمِ گیتار پیدا نمیشد. یک بار به استودیو رفتیم و باید کل آهنگ را در یک اجرای همزمان ضبط میکردیم، چون پول زیادی نداشتیم. اگر کسی خراب میکرد از استودیو تا بیرون دنبالش میکردیم.
*برداشت شما از شرق در برابر غرب چیست؟
-همه راجع به شرق دربرابر غرب و فرهنگهای جداگانه هرکدام حرف میزنند. اول اینکه زمین غرب و شرق ندارد و گرد است. اینها قرارداد و فرضیاتی است که جوامع برای خود پدید میآورند. من با این ایده که غرب در شرق نفوذ کرده موافق نیستم و یا اینکه یکی بر دیگری برتریهایی دارد. هند به عنوان نمونه تاثیر زیادی بر موسیقی غرب داشته است. در مورد ایران، سوال این نیست که غرب چگونه بر ایران تاثیر گذاشت؟ ما (ایرانیان) سازهای زیادی ابداع کردهایم که هنوز استفاده میشوند. ولی در نهایت این موسیقی است، و به (تمام) بشریت تعلق دارد.
* با نگاهی به گذشته، نقشِ موسیقایی را که بازی کردهاید، چگونه میبینید؟
- با استفاده از ملودیهای غربی من گیتار را تبدیل به پایهای از آوایی متمایزِ (اختصاصاً) ایرانی کردم، در سطحی که برای مخاطب بین المللی هم جذابیت داشته باشد. من با بدیهه سازی (نوازی) این کار را انجام دادم (به این مهم دست یافتم). برای من موسیقی وقتی ارزشمند است که یک اروپایی، آمریکایی، اسپانیایی و یا حتی یک عرب و یا آفریقایی آهنگی را بشنوند و از آن لذت ببرند، حتی بدون درک (معنی) شعر.
* بسیاری از دوستان هنرمند شما ایران را ترک کردند، شما چرا ماندید؟
-هر هنرمندی باید تاریخ خود و هویت فرهنگی خود را درک کند. باید حس هویت داشت. عشق من به تاریخ ایران به نوعی بیماری شبیه است. هرچه که ما ایرانیان داریم از موسیقیِ فولکلوریکمان میآید. برای ما ایرانیان موسیقی که از هنر آفریده شده و به صورت سنتهای زبانی (سنتی و زبانی-سینه به سینه) به نسلهای بعدی رسیده است. آنها آواهای زیبایی هستند که بر کاغذ پیاده نشدند بلکه از پدر به پسر رسیدند. ازدست دادن هریک از این هنرمندان بمانندِ از دست دادن گنجینهای است که هیچگاه دست یافتنی نیست. اگر از ایران رفته بودم مطمئنم که به نواختن موسیقی بصورت بین المللی میپرداختم، اما احتمالا «فارسی» اجرا نمیکردم.
* حدودا» مدتها از اجرا یا ضبط (انتشار) کارهایتان ممنوع شدید و یک بار مجاز هم بودهاید، این وضعیت چگونه است؟
-به نظرم کمتر مردی تاب و تحمل خاموش شدنِ (صدای) کارش، و وارونه شدنِ رویاهایش را داشته باشد. در هیچ کلامی نمیگنجد. در این دوران بعضی ازآهنگهایم را با کاست چهارتراک ضبط کردم. خنده دار بود ولی من انجامش دادم. یک پرنده دست آموزخانگی هم که مجازبه پروازنباشد، باگذشت زمان پرواز رافراموش میکند. گرچه پرواز بخش جدانشدنی پرنده است و پرنده بدون پرواز پرنده نیست.
سلاممممممممممممممممم
خبررررررررر .... داغ داااااااااااغ...
[ میهمان گرامی برای مشاهده لینک ها نیاز به ثبت نام دارید]
امید سلطانی عزیز، که سال هاست با نام هنری امید خواننده ی پاپ محبوب دل هاست، شاهکار دیگری در تاریخ .کاری اش رقم زد.چندی پیش امید عزیز از همکاری با توماس اندرس از گروه مدرن تالکینگ و اجرای ترانه مشترک " ما یکی هستیم " خبر داد. 6-7 ساعت قبل امید عزیز در صفحه ی شخصی خود این ترانه ی دو صدایی زیبا را که با توماس نازنین خوانده به اشتراک گذاشت.
این ترانه بسیار بسیار زیباست. جالب اینجاست که توماس اندرسون هم دو سه جمله ای از شعر را به فارسی می خواند!ههههههههههه
لذت ببرید از شاهکار امید و توماس:
لینک با کیفیت عالی
[ میهمان گرامی برای مشاهده لینک ها نیاز به ثبت نام دارید]
مصاحبه زیر که احتمالا کمپانی کینگ رکورد آن را تهیه کرده است، گپی صمیمی و زیبا با خواننده مدرن تاکینگ ، فرهاد زند و امید این خواننده معروف ایرانی است .
گمانه زنی ها و برداشت های شخصی ما اینگونه میرود که توماس آندرس در آهنگ پیش رو چند خطی به زبان شیرین و کهن پارسی بخواند تا برگ زرینی بر قدرت طرفداران ایرانی این گروه همیشه جاویدان شود.
صحبت های این افراد در مصاحبه :
- فرهاد زند :
[ میهمان گرامی برای مشاهده لینک ها نیاز به ثبت نام دارید]
.
همیشه دوست داشتم یک هنرمند ایرانی با یک هنرمند اینترنشنال ( خارجی، بین المللی ) کار بکند و کاری طبیعی و دلنشین باشد . دوست داشتم همکاری باشد نه یک کار بیزینسی . خیلی صبر کردم این اتفاق بیفتد ، خیلی دنبال آرتیست های خوب گشتم که بتواند این کار را انجام بدهد ، چون اولین کار من بوده که همکاری با یک هنرمند ایران و خارجی است .
امید جان و توماس را از قبل میشناختم و با هم همکاری کرده بودیم ،.توی دل خودم میگفتم چقدر خوب بود این دو با هم یک آهنگ میخواندند ، هر دو “جنتل من” هستند ، چهرشون به هم میخورد ، شخصیتشون با هم یکیست . به هیچ کدامشان نگفتم ، فقط به توماس گفتم : دوست داری با یک خواننده ایرانی کار کنی ؟ گفت چه طور؟ گفتم تو توی ایران خیلی طرفدار داری و اینها توی این 30 سال هیچوقت شانس نداشتند تو را ببینند ، چی میشد خودت را به این فن ها و طرفدارا ها نزدیکتر کنی که تو را میشناسند ، آهنگ هایت را میدانند . گفت چه کار میتوانم بکنم ؟ گفتم تو میتوانی با یک خواننده بزرگ ایرانی همکاری کنی که یادآوری بشه شما از کجا آمدی ، چه کارا کردی؟ و این راه خیلی سریعتریه برای موفق شدن . تنها کسی که فکر میکنم آقای امید است .
گفتم من برای شما یک نمونه میفرستم و صدای ایشان را گوش بده ، اگر دوست دارید همکاری کنید فکر کنم ایشون (امید) مایل باشند این کار را انجام بدهند ..
نمونه را فرساتادم و ده دقیقه بعد توماس زنگ زد ، گفت میخواهم کار انجام بدهم ، فقط یک شرط که باید آهنگ .خوب باشد.
زنگ زدم به امید جان ، گفتم چند تا آرتیست میخواهند با شما کار کنند ، ته دلم میگم کدام را من میخواهم اما شما انتخاب کن کدام را دوست داری ، گفت مدرن تاکینگ !
گفتم چرا؟ گفتم به خاطر اینکه آهنگهایشان را میشناسم، همانطور که مردم آهنگ های من را گوش میدند ، آهنگ های توماس هم میشناسند .
یک ماه بیشتر طول نکشید ، یک آهنگ فرستادم (به امید ) که مایل نبودند ، آهنگ دوم را فرستادم امید سریع زنگ زد گفت: فرهاد زدی تو خال !
آن را به توماس هم فرستادم او هم گفت خیلی خوب بود.
- امید سلطانی :
[ میهمان گرامی برای مشاهده لینک ها نیاز به ثبت نام دارید]
این ضبط یکی از کارهای مهم زندگی من است که شاید در این مدت 21 سال که کار هنری میکنم ، امروز واقعا برایم روز خیلی مخصوصی است ، چون با یکی از بزرگترین خواننده های دنیا که برایم مانند یک بت است دارم همکاری میکنم .
در زمان نوجوانی خودم ، با صدای این مرد ( توماس آندرس ) واقعا زندگی کردم و بزرگ شدم .
فکر میکنم میلیون ها میلیون مردم دنیا با این صدا زندگی کردند، او هم کسی نیست جز مدرن تاکینگ .
حقیقتش یکم هیجان زده بودم ، همش فکر میکردم اگر توماس را بار اول ببینم چه کار باید بکنم. به خاطر اینکه با آهنگ های مدرن تاکینگ بزرگ شدیم ، همیشه شمال که میرفتیم با بچه ها مینشستیم توی ماشین و آهنگ گوش میدادیم ، .و با آهنگ هاش زندگی می کردیم.
وقتی فرهاد گفت که امید دوست داری با توماس بخوانی ، گفتم بله این برایم افتخاره .
در حقیقت هدفم این بود که این موزیک ایرانی باید تا جایی که امکان دارد خودشو معرفی کنه در دنیا .
واقعا از فرهاد تشکر میکنم که این راه را برای من باز کرد .
- توماس آندرس :
[ میهمان گرامی برای مشاهده لینک ها نیاز به ثبت نام دارید]
سال 1984 بود و با همکارم در استودیو بودم و به زبان آلمانی میخواندم . او به من گفت که یک آهنگ نوشتم به اسم
You’re My Heart, You’re My Soul
اگر دوست داری میتوانی بخوانیش ، من گفتم چرا که نه من عاشق خواندنم. و ما این آهنگ را در ماه اکتوبر ضبط کردیم و بیرون دادیم . شرکت ضبط از ما خواست که یک گروه دو نفره باشیم و نه به اسم توماس آندرس . فکر کردیم نام گروه را چی بگذاریم و به نتیجه رسیدیم “مدرن تاکینگ ” .
مدرن تاکینگ از یک زمان خاصی آمد . از دهه هشتاد و تا به امروز ، دهه هشتاد زمان خاص برای خیلی از آدم ها به حساب میاد . مدرن تاکینگ خیلی بزرگ شد و بیش از 130 میلیون آلبوم فروخت . و خیلی ها در دنیا آهنگ های ما را میشناسند .
در صحبت هایم با فرهاد زند با امید آشنا شدم ، او شخصیت خوبی داشت . در مورد موزیک صحبت کردیم و تصمیم گرفتیم با هم بخوانیم. و به یک آهنگ احتیاج داریم و این قسمت بعد بود که یک آهنگ پیدا کنیم و حالا میخواهیم با هم بخوانیم .
اسم آهنگ "ما یکی هستیم" است . امید و من نقش بازی نمیکنیم ما این آهنگ را میخوانیم و این پیغام ما است به دنیا . خیلی آدم ها و فرهنگ های مختلف در این ویدیو خواهند بود ، چون که ما یکی هستیم و از این ساده تر نمیتوان گفت . ما یکی هستیم از این بیشتر چه میتوان گفت . ما یکی هستیم و در یک دنیا زندگی میکنیم . وقتی به تیم تهیه کننده و آهنگ ساز حس خوبی داری و او با من همفکره و میخواد آهنگ را به بهترین نحو نشان بدهد این برای من خیلی مهمه .
منبع :
radiojavan.com
هيچ اجباري در كار نبوده
- [ میهمان گرامی برای مشاهده لینک ها نیاز به ثبت نام دارید]
گفت و گو با مازيار فلاحي به بهانه حضور در جشنواره مقاومت
ليلا رضايي: هيچ كس من را مجبور نكرد در اين جشنواره شركت كنم. اصلا از وظايف شما به عنوان خبرنگار اين است كه اطلاعرساني كنيد هيچ اجباري در كار نبوده است. مگر چه ايرادي دارد كه يك خواننده براي كشورش، براي مردم كشورش و براي آرمانهاي خودش، همه آنهايي كه رفتند و نيامدند، رفتند و خودشان را جا گذاشتند و شهيد شدند، بخواند؟ اين كوچكترين كاري است كه من نوعي ميتوانم انجام دهم و چنين چيزي نه از هويت من ميكاهد، نه از انسانيتم![ میهمان گرامی برای مشاهده لینک ها نیاز به ثبت نام دارید] آنقدر اهل دل هست كه بيآنكه كسي از او بخواهد و قبل از اينكه به او پيشنهاد خاصي داده شود، درباره همه آنهايي كه براي وطن رفتند و هرگز نيامدند ترانه ساخت و اجرا كرد. ملودياي ادامهدار از دختري كه به پدر رسيد و در جشنوارهيي به نام مقاومت به گوش مردمي خواهد رسيد كه براي شنيدن صداي خواننده مورد علاقه خود راههاي هميشه دور را فرسنگها هم كه باشد، طي ميكنند. مازيار فلاحي از خوانندههاي پاپي است كه در پنجمين دوره از اين جشنواره كه براي نخستين بار است در تهران برگزار ميشود به دعوت مسوولان موسيقي كشور اجراي برنامه خواهد كرد. با اين خواننده درباره اجراي او و همين طور دلايل حضورش در جشنواره مقاومت، انگيزهاش و همين طور چشماندازي كه از اين جشنواره ميبيند، گفتوگو كردهايم . با توجه به اينكه امسال براي نخستين بار است كه اين جشنواره در تهران برگزار ميشود، فكر ميكنيد بتواند مورد توجه مردم قرار بگيرد؟ چون معمولا وقتي اسم مقاومت به ميان ميآيد، مردم كمي از جشنواره فاصله ميگيرند. چرا نبايد بتواند مورد توجه مردم قرار بگيرد؟ به نظر من حتما اين اتفاق ميافتد، چون طوري طراحي شده كه مردم از آن استقبال خواهند كرد. همين كه از موسيقي پاپ در طراحي اين جشنواره استفاده شده است، ميتواند مورد توجه بخش بزرگي از مردم واقع شود. در جواب به بخش دوم سوالتان بايد بگويم من موافق چنين چيزي نيستم و اتفاقا شايد هم عكس چنين چيزي باشد. مثال ميزنم در سينما پرفروشترين فيلمها در سينما فيلمهاي دفاع مقدس هستند. فيلمهاي «آژانس شيشهيي»، «ليلي با من است» و... از جمله فيلمهايي در تاريخ سينماي ايران هستند، كه پرفروشهاي سينماي ايران هستند. پس اشتباه است اگر ما فكر كنيم چون نام مقاومت روي جشنوارهيي بيايد كسي از آن فرار ميكند.چرا حضور در جشنواره را پذيرفتيد؟ در حالي كه گفته ميشود برخي از خوانندهها براي اينكه در جشنواره حضور نداشته باشند، كشور را ترك كردند. چرا نپذيرم؟ ببينيد، من فقط راجع به خودم ميتوانم حرف بزنم. از آنجايي كه من در موسيقي جداي از جنبه هنري، نگاهي عاشقانه نيز دارم و هر جا دليلي براي عاشقانه نگاه كردن باشد، من نيز هستم. البته ناگفته نماند كه به جز من همكاران ديگري از خوانندههاي خوب كشورمان نيز اين جشنواره را همراهي ميكنند. من از نگاه خودم به دنيا و پيرامونم نگاه ميكنم. من واقعا از ته دلم در اين جشنواره شركت كردم. قطعهيي براي اين كار ساختم كه مرا با خودش برد. نام اين قطعه «ليلا» است. شما اگر اين قطعه را گوش كنيد متوجه ميشويد چه ميگويم و چرا از ته دلم در اين جشنواره شركت كردم. بدون اينكه به اين چيزهايي كه شما دربارهشان حرف ميزنيد فكر كرده باشم. احساس كردم حرفهايي در دلم هست كه بايد گفته شود و اينجا بهترين فضايي است كه ميتوانم آنها را بگويم. من هم آمدم تا گوشهيي از كار را گرفته باشم و ذرهيي از ديني را كه به وطنم دارم ادا كرده باشم.قطعاتي از پيش با اين موضوع داشتيد يا اينكه بعد از پيشنهاد و اعلام آمادگي شما به ساخت قطعات خود با اين محوريت
اقدام كرديد؟
[ میهمان گرامی برای مشاهده لینک ها نیاز به ثبت نام دارید]
قطعهيي در آلبوم جديدم دارم كه يك سال پيش آن را ساختم. اين قطعه درباره دختر يك شهيد است. آن موقع بدون اينكه از جشنواره خبري داشته باشم دست به ساختن اين قطعه زدم كه درددلهاي دختري كوچك است و قطعهيي كه براي جشنواره آماده كردهام درباره پدري است كه دختر كوچك داستان ما به دنبالش بود. اين دو قطعه به هم متصلند. بايد قطعات را بشنويد تا متوجه شويد. آهنگ اين قطعه را من ساختهام، تنظيم و ضبط آن توسط امير توسلي انجام شده است، ترانه اين قطعه را نيز ياحا كاشاني سروده است و برادرم خشايار فلاحي مديريت توليد آن را بهعهده داشته است. اما آنچه اهميت دارد اين است كه ما اين قطعه را نساختيم بلكه آن را همدلي كرديم و بيشتر از آنچه ترانه بنويسيم و ملودي بسازيم و تنظيم كنيم، با همديگر همدلي كرديم. حتي عليرضا غفاري نيز كه صداگذاري آن را را انجام ميداد پابهپاي ما در اين همدلي حضور داشت. فكر ميكنيد اين جشنواره بتواند حق مطلب را درباره موضوع مهمي همچون مقاومت ادا كند؟ قطعا نه! نه اين جشنواره بلكه هيچ جشنواره ديگري نميتواند حق مطلب را در اين باره ادا كند. فكر ميكنم درباب اتفاقاتي كه در جنگ افتاد، نميتوان حتي ذرهيي از آنها را ادا كرد، بلكه فقط ميتوانيم گوشهيي از آنها را بگيريم و روايتشان كنيم و به ديگران و خودمان يادآوري كنيم و در اين بخش سهمي داشته باشيم. من وقتي اين قطعه را ميساختم اتفاقات جالبي افتاد. من معمولا ملوديهايم را در خلوتم ميسازم وقتي به تنظيم نهايي ميرسم آن را براي دوستانم پخش ميكنم و دربارهاش حرف ميزنيم. آن شب هر كس درباره جنگ قصهيي ميگفت و ميشنيديم، قصههايي تلخ و باورنكردني، قصههايي جورواجور، با فضاهايي متفاوت! من با وجودي كه آمادگي نداشتم، با اصرار برادرم خشايار ووكال اين قطعه را خواندم و امير توسلي وقتي كار را گوش كرد گفت همين براي اجراي نهايي خوب است و ديگر اجازه نداد بار ديگر آن را تكرار كنم. يعني همان اجراي آزمايشي من كه يك اجراي كاملا حسي بود، شد اجراي نهايي!به نظر شما آيا چنين جشنوارهيي جاي موسيقي پاپ است؟ بهتر نبود موسيقيهايي از سبكهاي ديگر در آن حضور ميداشتند؟همين الان كه شما داريد حرف ميزنيد از كلمه موسيقي «پاپ» بهتنهايي استفاده نميكنيد و قبل از پاپ، موسيقي ميآوريد. موسيقي پاپ هم، خودش موسيقي است و همان سازهايي را دارد كه سبكهاي ديگر دارند. اما ما خيلي تفكيك شده اسمش را ميگذاريم پاپ كه اتفاقا طرفداران خيلي زيادي هم دارد كه در ايران بيش از انواع ديگر موسيقي طرفدار دارد. پس چرا نبايد استفاده بهينه از آن بكنيم؟ اتفاقا خيلي خوب است كهخوانندههايي كه مورد علاقه مردم هستند در اين جشنوارهها شركت كنند. اصلا كلمه «پاپ» براي موسيقي يك غلط مصطلح است، چرا كه ما تصنيفها و آوازهايي داريم كه مردم آنها را زمزمه ميكنند و در ذهن و دلشان جا دارد و آنها را زمزمه ميكنند. موسيقيهاي بسيار فاخري داريم كه مردم با آنها خو گرفتهاند و موسيقيهايي مردمي هستند.عدهيي ميگويند هيچ يك از خوانندههايي كه در جشنواره حضور دارند با ميل و رغبت شخصي خود نيامدهاند! آيا واقعا اينگونه بوده است؟
[ میهمان گرامی برای مشاهده لینک ها نیاز به ثبت نام دارید]
من با ميل و رغبت شخصي خودم به جشنواره آمدهام و خيلي هم قطعاتي كه براي اجرا آماده كردهام را دوست دارم. وقتي از من دعوت به شركت و حضور در جشنواره شد، با كمال ميل پذيرفتم، چون نهتنها از قبل با اين موضوع آشنا بودم و قطعه آمادهيي داشتم، بلكه دوست داشتم به موضوعي كه دغدغه من است بپردازم و بالاخره اين اتفاق خوب افتاد. هيچ كس من را مجبور نكرد در اين جشنواره شركت كنم. اصلا از وظايف شما به عنوان خبرنگار اين است كه اطلاعرساني كنيد هيچ اجباري در كار نبوده است. مگر چه ايرادي دارد كه يك خواننده براي كشورش، براي مردم كشورش و براي آرمانهاي خودش، همه آنهايي كه رفتند و نيامدند، رفتند و خودشان را جا گذاشتند و شهيد شدند، بخواند؟ اين كوچكترين كاري است كه من نوعي ميتوانم انجام دهم و چنين چيزي نه از هويت من ميكاهد، نه از انسانيتم!آيا به نظر شما موسيقي توانسته دين خود را به مقاومت هشت سال دفاع مقدس ادا كند؟نه موسيقي، بلكه هيچ هنر و هيچ چيزي نتوانسته دين خود را نسبت به هشت سال دفاع مقدس و مبارزاتي كه همه وطندوستان عزيز ما زمان جنگ كردند را ادا كند. هشت سال زمان كمي نبود كه بتواند به اين راحتيها و با اين چيزها نسبت به آن اداي دين شود. اصلا چرا بايد به دنبال اين باشيم كه موسيقي بيايد و نسبت به دفاع مقدس و مقاومت اداي دين كند؟ اين اداي دين كردن نيست، بلكه پاس داشتن است. اگر امروزه عدهيي دور هم جمع شدهاند تا جشنوارهيي برگزار كنند با موضوع مقاومت، صرفا به اين دليل است كه زحمات عزيزاني كه در ميدانهاي جنگ مردانه جنگيدند و زير موشك و خمپاره و تركش شهيد شدند، پاس داشته شود و اين بسيار ارزشمند و ستودني است.براي برخي اين سوال مطرح است كه اصلا موسيقي چه ارتباطي به دفاع مقدس دارد؟ مگر زمان جنگ، از موسيقي استفاده ميشد كه حالا بخواهيم جشنوارهيي با موضوع جنگ و مقاومت داشته باشيم تا موسيقي بخواهد يادآور آن روزها باشد؟موسيقي در دل جنگ هميشه وجود داشته است. البته موسيقيهاي آن دوره حال و هواي خود را داشته است. يكسري نوحهها كه امروزه آنها را به صورت اركسترال و با كيفيت ضبط كردهاند و يادآور روزهاي جنگ و موشك و خمپاره و... است مثل «ممد نبودي ببيني» كه براي محمد جهان آرا خوانده بودند و حالا به صورت اركسترال توسط آهنگسازان بزرگ بازتنظيم و بازاجرا شده و منتشر شدهاند. اين نوحهها و موسيقيها حال و هوا و بوي جبهه ميدهند و هنوز هم با شنيدنشان آدم هوايي ميشود. تمامي اينها از موسيقيهاي جنگ هستند و ملوديها و نواهاي جنگ را با خود دارند. اينها ملوديها و شعرهاي مختص به خود را دارند و يك ژانر كاملا جدا شده هستند. از ميان موسيقيهاي معروف دوران دفاع مقدس دو ملودي بيكلام معروف«از كرخه تا راين» و «بوي پيراهن يوسف» هستند كه با وجودي كه بيكلامند، در بين مردم جايگاه ويژهيي دارند و حتي زمزمه ميشوند. به نظر شما اين جالب نيست اينكه همه مردم اين موسيقيهاي بيكلام كه در زمان جنگ شنيده شدند را زمزمه ميكنند؟ همه ما اين قطعات را دوست داريم ولي همه اين قطعات يك چيز را تداعي ميكنند و آن هم جنگ است. در دفاع مقدس از همان ابتدا موسيقي جريان داشته است و تا الان كه ما داريم جشنوارهيي به همين نام برگزار ميكنيم و حالا فرصتي پيش آمده كه من و دوستانم نيز در بخشي از آن حضور داشته باشيم. من نيز از آن استقبال ميكنم و تشكر ميكنم كه مسوولان اين فرصت را به من دادند كه حضورم در جشنوارهيي از جنس مردم و مقاومت رقم بخورد. به خاطر اينكه به من فرصت داده شد تا «ليلا» متولد شود، ممنونم! اما نبايد فراموش كنيم كه فصل مشترك تمامي چيزها و همه اين حضورها عشق است و به واسطه عشق به هموطنانم و ايران است كه ميخوانم. اين عشق است كه ما را كنار هم جمع ميكند تا با هم باشيم و برايمان فرقي نكند چه كسي در جشنواره مقاومت بيايد و چه كسي نيايد و خيلي در قيد و بند چراها و اماها نباشيم. مهم حضور قلبي است كه براي من اتفاق افتاده است و از اين بابت خوشحالم. وآخر اينكه چه قطعاتي را در جشنواره اجرا ميكنيد؟ احتمالا قطعهيي كه در بالا به آن اشاره شد و «ليلا» نام دارد. يك قطعه ديگر كه مربوط به سريال «نبش قلب» است و ديگري قطعه «دورغه» است كه براي نزديك بودن به فضاي جشنواره انتخابشان كردهام. البته قطعات ديگري هم هستند كه بيمناسبت با حال و هواي جشنواره نيستند ولي در آلبومي هستند كه هنوز منتشر نشدهاند. اگر فرصت شود حتما اجرايشان ميكنم. ضمنا خوشحالم كه گروهي از نوازندگان حرفهيي در كنار من به اجرا خواهند پرداخت، از عليرضا ميرآقا گرفته تا رضا تاجبخش و آرش پژند مقدم و... ميخواهم براي حضورم در اين جشنواره از برادر عزيزم «خشايارفلاحي» براي طراحي اين مجموعه تشكر كنم. همچنين از «امير توسلي» براي تنظيم خوبش، «عليرضا غفاري» براي صداگذاري، بابك ايماني براي صداي خوب ويولنش، ميلاد نودست نوازنده گيتار، همين طور ترانه خوب ياحا كاشاني عزيز و دوست داشتني كه همگي هروقت از شبانهروز بدون هيچ چشمداشتي براي كار وقت گذاشتهاند و در خدمت كار بودهاند و تنها چيزي كه برايشان ارزش نداشته ماديات بوده است.منبع: اعتماد