سلام دوستان
ساز من تار هست ولي از اونجايي كه فكر ميكردم توي ريتم ضعيفم و مطمعنم بچه هاي تنبك نواز كاملا به ريتم شناخت دارن اين سوال رو اينجا مطرح كردم
ميخام بدونم چطور ميشه با گوش دادن به يه آهنگ كسر ميزان رو تشخيص داد؟
نمایش نسخه قابل چاپ
سلام دوستان
ساز من تار هست ولي از اونجايي كه فكر ميكردم توي ريتم ضعيفم و مطمعنم بچه هاي تنبك نواز كاملا به ريتم شناخت دارن اين سوال رو اينجا مطرح كردم
ميخام بدونم چطور ميشه با گوش دادن به يه آهنگ كسر ميزان رو تشخيص داد؟
با سلام به mortito عزیز و تشکر به خاطر سوال بسیار خوب و فنی که پرسیدن،
با کسب اجازه از اساتید عزیزم، بنده جسارت میکنم و در حد وسعم به سوال دوست عزیزمون جواب میدم. امیدوارم با تضارب آرایی که در پاسخ به این سوال راه میفته، من هم بهره ای ببرم و دانش اندکم رو بیشتر کنم.
اونطور که من فهمیدم اساس درک ریتم از روی آهنگ موارد زیر هستش:
1- ریتم دوضربی: ضرب اول قوی، ضرب دوم ضعیف
2- ریتم سه ضربی: ضرب اول قوی، ضرب دوم و سوم ضعیف
3- ریتم چهار ضربی: ضرب اول قوی، ضرب دوم ضعیف، ضرب سوم نیمه قوی و ضرب چهارم ضعیف
حالا تنها مساله ای که میمونه تشخیص ضرب قوی و ضعیف هست که تصور میکنم با تمرین و گوش دادن زیاد به دست می آد.
درود بر دوستان
mortito جان پرسش خوبی بیان کردی، منم مشکل شما رو دارم، از دوستان میخوام بشتر راهنمایی کنن.
بارها شده خواستم یه تنبک بخرم برم یه دوره کلاس ریتم، ولی نمی دونم کار درستی یا نه؟؟؟
ممنون ولی تا اونجایی که من میدونم ریتم ها فقط دو سه و چهر ضربی نیستن
تازه مشکل جایی شروع میشه که ریتمها ساده نباشن مثلا ریتم های ترکیبی 5/7 که ریتم ناقص هست تا همین 6/8 رو چطور میشه تشخیص دا که دو ضربی ترکیبی با هر ضرب سیاه نقطه دار یا 6 ضربی ساده با هر ضرب چنگ
سلام به همه.
بحث فوق العاده ای داره راه میافته که میتونه بار علمی زیادی داشته باشه.
لطفا دوستان ما رو بی نصیب نزارن و شرکت کنن.
ممنون.
دوستان کسی نمیخواد تو این گفتگو شرکت کنه؟؟؟
جناب خان اگه خودتون یه راهنمایی بفرمایین خیلی ممنون میشم.
سلام خدمت دوستان عزيز
از آنجايي كه دوستان خود نوازنده مي باشند قطعا موارد اشاري ذيل را به خوبي ميدانند لكن در غياب جناب خان و در تاييد فرمايشات دوستان در پست هاي قبل ، مطالبي را اختصارا عرض خواهم كرد تا جناب خان حضور يابند و خود كنترل و فرمان را در دست بگيرند .
ميزانهاي ما يا ساده هستند يا تركيبي و يا لنگ .
ميزاني كه هر ضرب آن قابل تقسيم به دو يا مضربي از دو باشه ساده است . مثل 4/2 يا 4/3 يا4/4
صورت كسر شكل ضرب را به ما ميگه مخرج كسر هم واحد موسيقي را مشخص ميكنه . پس 4/2 دو ضرب سياه(يا معادل آن ) در هر ميزان است اما چون مخرج ما 4 است پس معادل 4/1 واحد موسيقي(نت گرد ) ماست كه ميشه سياه .
همين ميزانهاي ساده ميتونه داراي مخرج 2(كه ارزش هر نت-ضرب- ميشه برابر يك سفيد ) يا 8 ( كه ارزش هر نت-ضرب- ميشه برابر با يك چنگ ) نيز ميتونه باشه.
ميزانهاي تركيبي :ميزانهايي هستند كه هر ضرب آن قابل تقسيم به 3 يا مضربي از آن ميتونه باشه. ميزانهاي تركيبي مانند 8/6 يا8/9 يا 8/12 هستند كه مثلا در 8/6 مبنا چون چنگ است(8 در مخرج كه معادل يك نت گرد ميشود)پس داري 6 تا نت چنگ هستيم ( صورت 6 است) يا اينكه 3 تا نت سياه نقطه دار داريم يا اينكه ميتونيم 12 تا نت دولاچنگ داشته باشيم كه همگي به 3 و مضربهاي اون قابل تقسيم هستند .
اگر بخواهيم كسر ميزان تركيبي را بدست بياريم بايد صورت كسر را در 3(چون ضرب ما نقطه دار است ) و مخرج را در 2 ضرب كنيم .
خوب پس اگر ميزان ساده ما 4/2 است ضرب در 2/3 ميكنيم ميشه 8/6 . و اگر 4/4 است ضرب در 2/3 ميكنيم ميشه 8/12
براي بدست آوردن كسر ساده نيز برعكس عمل ميكنيم يعني تقسيم بر 2/3 .
ميزان هاي لنگ:مثل 4/5 يا 4/7 يا 8/5 و ... از دو يا چند ميزان درست شده اند . مثلا 4/5 را ميتونيم بگيم
4/2+3 يا 8/7 را بگيم 8/3+4 .
البته در اين بحث ها سنكپ و ضد ضرب نيز ادامه ميابد . تمپو يا سرعت اجرا نيز مطرح ميگردد و بسياري موارد ديگر...
از همه نوازنده ها دعوت میکنیم تا در این بحث شرکت کنن.فکر کنم بحث خوبی داره راه می افته.
با تشکر....
با سلام به همه ی دوستان
توضیحات تئوریک رو جناب آرین به خوبی گفتند.
اما به نظر من به خاطر اینکه مسئله بهتر باز بشه دوستان چند تا تصنیف مشهور رو مشخص کنند ( یا اونهایی که توی تشخیص ریتمشون مشکل دارند) با ضربهای مثلا 2 تایی 6 تایی 5تایی و 7 تایی تا روی خود اونها بحث کنیم
اینجوری فکر کنم مسئله بهتر جا می افته.
یه مسئله دیگه هم اینکه بعضی از نوازنده ها معتقدند که نت نویسی به این شیوه ی کلاسیکش وبا این قواعد خاص در بعضی موارد پاسخگوی موسیقی ایرانی نیست . که البته بحث دیگریست.
دوستان سلام
توضیحات خیلی خوب بود اما فکر می کنم هنوز راهکار عملی بدست ما نمیده تا بتونیم با گوش دادن یه آهنگ بفهمیم که چند ضربیست و بتونیم آنالیزش کنیم.
توضیحات آرین عزیز برای درواقع درک عملی یک پایه و مبنای دانایی است تا بتوان بر منبنای آن ریتم شنیده شده را بررسی کرد.
ببینید دوستان البته من هم در این بعد خیلی قوی نیستم ولی تجربه ی عملی من به این صورت هست که باید دوره ای که ریتم تکرار می شود را در نظر بگیریم :)
به طور مثال مانند وزن شعری که در هر مصراع تکرار می گردد .
با در نظر گرفتن این دوره(که همان میزان در یک قطعه ی موسیقی می باشد) و تقسیم آن به قسمتهای مساوی یا شمردن ضربه های مساوی که در این دور وجود دارد در واقع تعداد ضربهای میزان بندی آن قطعه بدست می آید . از نظر کشش هم عامل سرعت اجرا اهمیت دارد .
در کل این امر به تمرین و ممارست و بررسی و آنالیز قطعات و ریتمهای مختلف دارد تا در نهایت و به سرعت بتوان میزانبندی آن قطعه را تشخیص داد.
اینها مطالبی بود که به نظر من می رسید
تشکر از دوستان عزیز
با سلام خدمت دوستان
فکر می کنم بحثهای تئوریک را دوستان ارئه کردند
بهترین راه تشخیص ریتم یاد گرفتن تمبک است اگه دقت کنین می بینین که بیشتر نوازندگان بزرک موسیقی ما یک دوره ی هر چند کوتاه تمبک رو فرا گرفتند که ممکنه یکی از دلایل اون شناخت ریتم باشه.
یک نوازنده خوب باید بخوبی بدونه سر ضرب چیه و بتونه سر ضرب بگیره و ضرب پا رو بخوبی بدونه چیه و بتونه در هر میزان و هر ریتمی بخوبی ضربه ی پا بگیره.
یعنی بدونه که در هر میزان 2/4 یا در میزان 6/8 یا ... یا بهتر بگم در میزانهای ساده و ترکیبی چگونه ضرب پا بگیره. پس بنابراین یکی از مهمترین نکات نوازندگی و موسیقی ضربه ی پا است
پس در این صورت میتونیم بوسیله ضرب پا میزان رو بشماریم و تشخیص بدیم که چه ریتمی است.
ولی خوب یکمی تمر کز لازمه.
یکی دیگه از راههای تشخیص ریتم وزن خوانی هست که نوازندگان تمبک اینو بخوبی بلدند.
کتابهایی هم در بازار وجود داره به عنوان وزن خوانی که همه نوازندگان میتونن از اون استفاده کنند.
بسیار مفیده. و تنها مختص نوازندگان حرفه ای و نیمه حرفه ای نیست و دیگر نوازندگان هم میتونن از اون استفاده کنند
ضمن سلام
شاید نتوان برای این سوال جوابی مشخص و از پیش تعیین شده ای داشت که صرفاً با توسل به آن به حل مسئله رسید.آنچه میتوان گفت درک ریتم همانند درک دستگاهها و گوشه های موسیقی اکتسابیست اما در کنار آن شنیدن خوب(فنی و تخصصی) زمان را برای رسیدن به مقصود کوتاهتر خواهد نمود.
اولین نیاز به نظر حقیر درک و سنجش واحد تشکیل دهنده ریتم است که مثلاً چنگ است و یا دولا چنگ و غیره...یعنی اگر ما قرار است در برابر شنیدن یک قطعه موسیقی ریتمیک واکنشی مثل کوبیدن پا و زدن انگشت بر روی میز داشته باشیم چه اندازه طول بکشد.سوراخ دعا دقیقاً در چنین لحظه ای گم میشود که اصطلاحاً (گم کردن سر ضرب)است و علت آن این است که فقدان فهم و درک واحد تشکیل دهنده ریتم ما را از مهمترین عنصر درک ریتم (ضربهای قوی) که همیشه هم الزامی به قوی بودن ندارند غافل می نماید.
اگر دوستان اجازه بدهند این مبحث را به گونه ای سلسله وار همراه با نقطه نظرات دیگر عزیزان تا رسیدن به نتیجه ای مطلوب پی خواهیم گرفت. درخدمت خواهم بود
با سلام به همه ی عزیزان
دوستان هنرمند به خوبی به نکات مهم کار پاسخ دادند.
به نظره بنده مسائلی که دوستان فرمودند به طور کل و با هم میتونه پاسخگوی سوال اصلی باشه.
مثلا به کسی که هیچ تئوری موسیقی ندونه نمیشه روزه اول گفت که مثلا در میزان 4/2 ضرب اول قوی است و ضرب دوم ضعیف. یا کسی که حتی تئوری موسیقی هم بدونه نمیشه بهش گفت که سرضرب رو اینگونه پیدا کن و....
به نظره من تمام این مسائل با هم میتونه به پاسخ دادن این سوال کمک کنه. یعنی هم باید تئوری موسیقی دانست، هم گوش دادن به تصانیف زیاد که میزانهای گوناگون دارند و الگو قرار دادن اونا، هم آشنایی با ریتم و پاضرب، و هم اینکه یه جور استعداد اکتسابی داشته باشه. درسته که تمام این موارد با هم بودن یخورده به نظر مشکل میاد ولی به نظر من دونستن یکی از این موارد به تنهایی نمیتونه پاسخگوی این باشه که با گوش دادن یک آهنگ همزمان بشه تشخیص داد که چه کسر میزانی داره.
حالا باز اساتید اگه بیان نظراتشونو بگن میشه مسئلرو بهتر روشن کرد.
ممنون
قطعا همانگونه كه دوستان ميفرمايند فراگيري وزن و ريتم در موسيقي با يادگيري صرف تئوري موسيقي امكانپذير نيست . همانگونه كه ياد گيري تار با خواندن چند مطلب از ساز تار بدست نمي آيد . بحث سلفژ نيز از دو قسمت تئوري و عملي تشكيل ميشود . همانگونه كه دوستان فرموده اند موسيقي ايراني در خويشاوندي نزديك با يكي ديگر از هنرها به نام شعر عجين گشته است و اين تلفيق آنقدر عميق گشته كه گوشه هاي بسياري را در رديف به نامهاي مثنوي و ... ميشنويم . و شعر نيز داراي وزن يا ريتم است كه همين اوزان اساس ضرباهنگ موسيقي ما را تشكيل داده است . مانند مفاعيلن مفاعيلن فعولن كه بر پايه دوبيتي شكل گرفته و اساس وزن ترانه ها ست . از بحث هاي ديگر نيز هجاها و تكيه هاست .
وزن و ريتم و ايقاع را در اينجا بايد به عنوان يك موضوع بررسي كنيم . چيزي كه مسلم است جهان هستي بر اساس وزن بنا شده است . حركت سيارات تا ضربان قلب ما نيز در همين راستاست . از همين روي ميگويند كه موسيقي قديم است نه حادث ( در تاپيك ديگري در اين باره به بحث نشستيم.)
آنچه كه مسلم است اصول عروض و ايقاع ريشه از فرهنگ آريايي اين سرزمين داشته است ولي تاريخ موجود ما مربوط به دوران پس از اسلام است .كه تاريخي مفصل دارد ولي از مجموعه آثار عبدالقادر مراغه اي مشخص ميگردد كه ريتم در موسيقي ايران متاثر از وزن كلام موزون يا شعر است . و ايقاع در واقع رابطه ي بين اوزان عروضي شعر و وزن هاي موسيقي است .
ابن سينا در باره ي صناعت موسيقي چنين ميگويد : صناعت علم موسيقي دو جزء است . يكي تاليف است و موضوع او نغمه هاست و اندر حال اتفاق ايشان و نا اتفاق ايشان نگاه كنند و دوم ايقاع است و موضوع او زمانهاست كه اندر ميان نغمه ها اوفتد و نقره هايي( ضرب- معادل حرف در شعر) كه يكي به يكي شوند و اندر حال وزن ايشان و ناوزني ايشان نگاه كنند و غايت اندر اين هر دو نهان لحنهاست .
فرصت الدوله شيرازي نيز چنين ميگويد : چنانكه ايقاع را اركان است كه ادوار ايقاعي از آنها مترتب ميشود اوزان اشعار را نيز اركان است كه بحور از آنها ترتيب ميابد همان سبب و وتد و فاصله كه در شعر است در ايقاع موسيقي هست.
با رواج شيوه ي نت نويسي ميزان بندي ها بر اساس وزنهاي قبلي كه صحبت آن رفت انجام شد . ولي بعضي از قطعات قديمي و كهن با اين روش جديد نتوانستند همخواني پيدا كنند .
براي توصيف و تحرير ايقاع دو مدل اتانين و افاعيل استفاده ميشد .
امروزه وزن خواني يادياري استفاده ميگردد كه روشي است براي تبديل وزن موسيقي به كلام ( با معنب يا بي معني) كه در آن يك فاصله زماني به معادل هجايي خود در زبان تبديل ميگردد مانند بله و بله و بعله ديگه . يكصد وبيست ويك و.... و حروف مصوت و صامت را به علائم U و – نمايش ميدهند .
براي هر يك از اين ادوار ايقاعي در موسيقي قديم نامگذاريهاي خاصي صورت گرفته كه شنيده ايم بر وزن هزج مسدس و مخمس و.... مثلا مخمس ده ضرب بوده است .
حالا وزن شاهنامه فعولن فعولن فعولن فعل ميشود:U--U--U--U- حالا بخواهيم به صورت نت بزنيم فعولن را بخش كنيد 3 بخش داره ، بخش اول ف پس كشش كمي داره ميشه چنگ ، بخش دوم عو يك بخش داره ولي كشش بيشتر است پس ميشه سياه ، بخش سوم لن هم يك بخش است ولي با كشش زيادتر پس سياه .
به سراغ فعل برويم دو بخش دارد بخش اول ميشود چنگ و بخش دوم هم سياه . حالا اگر بخواهيم بر وزن شاهنامه ضرب را اجرا كنيم : چنگ – سياه – سياه ، چنگ – سياه – سياه ، چنگ – سياه – سياه ، چنگ – سياه
ببخشيد اگر كمي مطالب مدرسه اي شد ، هدف فقط توضيحاتي كلي از شيوه ي وزن خواني بود .
به اين [ میهمان گرامی برای مشاهده لینک ها نیاز به ثبت نام دارید] نيز ميتوانيد رجوع فرماييد.
با سلام به همه
اول که خوشحالم دوباره با حضور همه ی مسولین و کاربران محترم دوباره یه بحث خوب شکل گرفت
و دوم اینکه به نظر بنده اگر بخواهیم به صورت ساده ش بگیم همین حرف علی عزیز درسته که :باید دوره ای که ریتم تکرار می شود را در نظر بگیریم.من پیرو حرف قبلیم یه مثال میزنم امیدوارم گیج کننده نباشه
تصنیف ای عاشقان در آلبوم شب سکوت کویر. (امیدوارم همه شنیده باشید مثال رو)ریتمی 5 ضربی داره.پنج ضربی هم که همونطور که دوستان گفتند از ریتم های لنگه.
5 ضربی الگوی ریتمیکش به صورت 3+2 یا 2+3 هست.یک میزان دو تایی یه میزان سه تایی یا بر عکس. که تشکیل 5 ضرب رو میدن.تصنیف ای عاشقان نمونه 3+2 هست
که توی تقسیم های زیر هم میبینید.
ای----عا------شقان---------ای-----عا-----شقان---------پی---ما--------نه ها----------پر---خون----کنید
1 ---- 2-------1-2-3----------1------2------1-2-3----------1-----2--------1-2-3 ---------1-----2-----1-2-3
حالابا دیدن حروف اعداد رو بخوانید و جلو برید. یا تصنیف رو پخش کنید و دورهای پنج تایی ها رو باهاش بشمرید. یک دو -- یک دو سه.... یک دو -- یک دو سه
فکر کنم بیشنر گیجتون کرده باشم تا راهنمایی. روش ابداعی بود دیگه .... :)
ضمن تشکر
اتفاقاً روش بسیا بدیع -خوب و کار راه اندازیست تا همه بتونیم دانسته ها رو فعلا به همین صورت مطرح نمائیم.
اتفاقا روش بدی نیست ویشتاسب ،خوب بود و جالب ،از وقتی اینو گفتی ما همش داریم با خودمو میخونیم. :)
از همه متشکرم
از اینکه سوالم اینقدر چالش بر انگیز بوده خوشحالم ولی فکر کنم دوستان بحث رو زیاد تئوری میکنند من فکر میکنم توصیه چند تا از دوستان مناسب بود که تصنیف هایی رو معرفی کنیم و ضربشون رو بگیم برای شروع خودم این کار رو میکنم
مثلا ضرب رنگی که بهد از آهنگ بی تو بسر نمی شود استاد شجریان اجرا میشه یک ضرب لنگ 5به روی 8 هست که جالبیش اینجاس که دقیقا قبل از رنگ بازم ضرب در کار عمل مطرب دل به صورت 5 به روی 8 هست ولی به صورت 3+2 به روی 8 اجرا میشه که اینجوری خونده میشه یک و دو و و ولی شاهکار آقای علیزاده رنگ بعد از اون هست که به صورت 2+3 به روی 8 اجرا میشه که میشه یک و و دو و .
امید وارم دوستان این قطعه رو گوش بدن و نظرشون رو بگن البته اگر قطعه ای رو معرفی کنند و ریتمشو بگن بهتره
توصیه خوب شما در مورد تحلیل ریتمیک تصنیفها بسیار خوب است.
نمونه ای دیگر هم که بد نیست از آن گفته شود-شیدائی استاد شجریان است و از شاهکارهای دلدادگی شجریان و مشکاتیان . در همه دیر مغان نیست چو من شیدائی خرقه جائی...............
این تصنیف دارای ریتم لنگ 8/7 2+2+3 میباشد. که از قسمت زین دایره مینا آکسنت ها به شکل روح نوازی تغییر میکنند و بجاست که از ستاره تابناک آسمان تنبک نوازی ایران مرحوم ناصر فرهنگفر یاد کنیم که اورتور این تصنیف جاودانه را چگونه زیبا نواخت.ای کاش در سایت نرم افزاری بود که قادر بودیم دو میزانی که فرهنگفر در مقدمه این تصنیف نواخت را به زبان نت مینوشتیم تا علاقمندان بیشتر آن را به بحث بگذارند.
کمانچه و شهرداد بسیار ممنون فکر کنم مثال بهتریت روش باشه میشه ادامه بدیم؟
در ضمن کمانچه جان روشت خوبه ولی من 1 و 2 وو میگم شما 1 2 1 2 3 زیاد فرقی نمیکنه به هر حال از اینکه میبینم هر سه مون رفتیم سر وقت ریتم لنگ جای خوشحالیه از ساده هم مثال بزنیم؟
آخه بعضی وقتا تو یه ریتم ساده ممکنه آدم بمونه
شهرداد نت در همه دیر مغان را پیدا کردم 14/16 هم نوشته شده
[ میهمان گرامی برای مشاهده لینک ها نیاز به ثبت نام دارید]آپلودش کردم
با سپاس از پی گیری شما دوست نازنین.نقل قول:
همانطور که فرمودید و ارائه نمودید به صورت 16/14 هم نوشته شده و اگر اشتباه نکنم توسط آقای جواهری اما اگر در غالب ریتم از نگاه تنبک نوازی بنگریم درک آن با ریتم 8/7 بهتر میسر خواهد بود.
نظرتان در مورد ریتم تصنیفهای آستان جانان(شجریان-مشکاتیان) و تو ای پری کجائی(حسین قوامی چیست؟
والا چی بگم پری رو فکر کنم 2/4 باشه مطمعن نیستم فقط چون سنگینه میگم بقیه دوستان نظر بدن بهترهکد HTML:نظرتان در مورد ریتم تصنیفهای آستان جانان(شجریان-مشکاتیان) و تو ای پری کجائی(حسین قوامی چیست؟
تو ای پری کجائی 4/2 هست.نقل قول:
آستان جانان 8/6 هست
دوستان دیگر هم در مورد این دو تصنیف اگر نظری دارید بفرمائید.
به سلام به دوستان عزیز و پیگیر
اگر بخواهیم خیلی دقیق بشیم روی این مسائل ، این گونه استفاده کردن از نوشتن ضرب های در همه ی موارد نمی تونه پاسخگوی موسیقی ایران باشه.
به نظرتون واقعا دوچهار یا چهار چهار با همون اصول کلاسیک نوشتن ریتم ها در غرب ، در برگیرنده ی مثلا تصنیف تو ای پری کجایی میشه ن .
یه مثال کوچیک مینویسم براتون.
به نقل از محمد رضا لطفی در پنجمین کتاب سال شیدا - ضرب در موسیق دستگاهی ایران - ص 41 - پ 3
:
شما زرده ملیجه را از روی کتاب دستور مقدماتی تار و سه تار اجرا کنید . اگر قرار باشد که ضرب ادواری آن را با شیوه ی تعریف شده ی غربی اجرا کنید ، جای آکسان ها نادرست خواهد افتاد . علت آن روشن است . چون این آهنگ شمالی که استادصبا آن را تنظیم و وارد موسیقی رسمی ایرانی نموده، 2 ضربی نیست بلکه 8 ضربی است. که باید شمرده شود12345678 وآکسان آن روی4 و 7 می افتد .( امتحان کنید( نقل از خودم)) در صورتی که در 2 ضربی ساده به شیوه ی غربی با توجه به شیوه ی نوشتاری ریتم های 2 ضربی فرنگی ، نه دولاچنگ انتهای ضرب اول آکسان دارد نه چنگ اخر این ریتم.
من فکر میکنم که برای درک و شناخت ریتم ها کار عملی خیلی بهتر از تئوری جواب میده
پس اولین تمرین ساده را شروع کن یک موسیقی که اصلان ملیتش مهم نیست بزار خوب گوش بده ، اگه خوب دقت کرده باشی میبینی که یک جمله خاص توی ریتم مرتب تکرار میشه (البته نه همیشه ولی واسه شروع مفیده) اون ریتم را با ضرب پایی که هم زمان با آهنگ میزنی واسه خودت با دهان بزن و وقتی اونو کمی حلاجی کنی (با توجه به قوی و ضعیف بودن ضرب ها که در بالا گفته شده و از تکرار خودداری میکنم) دقیقا میتونی ریتم را تشخیص بدی برای شروع هم از ریتم های ساده مشل 4/2 یا 4/3 استفاده کن
با آرزوی موفقیت
با سلام،
من "تو ای پری کجائی" رو با 4/4 می زنم و همه ی سر ضرب ها (با توجه به چند میزان که در آن ها ضد ضرب وجود داره...مثلا جایی که میگه: ...پی تو گشته ام) درست در می آد.
سلام من میخام از کمانچه بخاطر زرد ملیجه تشکر کنم ولی بلد نیستم :-((
با سلام مجدد و اظهار نظر عالمانه دوستان.به گمان اینجانب به اندازه ریتمهای موجود در طبیعت شاید راههای شناخت و درک ریتم نیز وجود داشته باشد. اما اکتسابی بودن بر طرق دیگر میتواندمنطقی ترباشد لذا اینکه تصنیف و یا قطعه ای برای درک ریتم به بحث گذاشته میشود شاید تنوعی را حاصل نماید و گذشته از آن نقطه نظر دوستان در مورد این که واقعا صورت و مخرج کسر تعیین کننده سادگی و یا پیچیدگی ریتم است و یا قصه جایی دیگر است؟ دوستان در مورد دو تصنیف یاد شده ویا به غیر از آن اگر نظری هست........
با سلام فراوان به دوستان
[ میهمان گرامی برای مشاهده لینک ها نیاز به ثبت نام دارید] جان شما لطف داری به بنده .
- - - -
خب ما از خیر اون بحث قبلی مون گذشتیم.
در مورد تصنیف ها هم کمابیش دوستان نوشتند.
من میخوام یه قطعه پیشنهاد بدم که فقط امیدوارم شنیده باشید.
از مجموعه آلبوم های چاوش مد نظر من چاوش 8 هست . ضربی شوشتری متعلق به آقای لطفی
قبل از تصنیف کاروان رو منظورمه .
نمی دونم شنیدید یا نه؟
نظرتون در مورد ریتم اون چیه؟
باسلام به همه . بسیاری از دوستان پاسخ هاشون درسته ولی من فکر میکنم اگه خیلی خیلی ساده بخواهیم به این دوست تار نوازمون کمک کنیم باید بگیم یک مسیر 50 متری را راه برو . چون انسانها منظم قدم بر میدارن پس همه ضرب را بخوبی میشناسند . در این مسیر پای راست شما ، شماره است و پای چپ شما حرف " و " با فتحه . پس در هر قدم شما همزمان با پای راست میگی "یک" و همزمان با قدم پای چپ میگی "وَ" . این اساس ضرب است باید این کار را 4 تا 4تا بشماری تا خوب ضرب را یاد بگیری متاسفانه بسیاری از مربیان برای شروع ، از ضرب غافل میشن . حالا که ضرب زدن را یاد گرفتی اگه دو قدم راه بری میشه: یک ، و / دو ، و . واگه همینطور دوتا دوتا ادامه بدی با دوضربی آشنا میشی و رفته رفته میتونی با ضرب قدم راست بگی "دای" وبا ضرب چپ بگی " دادای" واین مقدمه ای میشه برای شناخت دوضربی همینطور 4 قدم اگه برداری که چهار ضربی باشه ، میشه : یک ، و / دو ، و / سه ، و / چار ، و / . البته بعد میتونی "یک" را محکم بزنی و "سه" را ضعیف تر از "یک" . این کار برای نوازنده ها خیلی لازم است . حتما راه بروید و تمرین کنید . وقتی قوی شدید حالا به گفته های سایر دوستان عمل کنید. اگر از یک تا آخر را با شمارش بلند که صوت تولید شود بخوانید دیگه بهتره . یعنی نفس و صوت از "یک " تا "یک" بعدی قطع نمی شود. امیدوارم توانسته باشم بهتون کمک کرده باشم . ممنون از همه و عذر خواهی.
اگه زحمت بکشید و اون آهنگ را آپ کنید ممنون میشم
کمانچه عزیز اگر ممکن است زحمت بکشید و آپلود ممنون میشم.
با سلام به همه ی دوستان
اینم قطعه ی مورد نظر من. البته بخشی از اون قطعه رو من جدا و آپ کردم .
[ میهمان گرامی برای مشاهده لینک ها نیاز به ثبت نام دارید]
حجم : 2.45MB
اول ازش لذت ببرید که کاریه بس شاهکار.(بیشتر نمیگم که کلیشه ای بشه)
بعد هم نظرتون رو در مورد ریتمش بدید .
نظراتتون که منعکس شد من نظریه اقای لطفی رو درمورد ریتم این قطعه براتون مینویسم.
خوندن اون نوشته ی قبلی من که از آقای لطفی نقل کردم میتونه بهتون کمک کنه.
یه نکته
فقط چند ثانیه ای باید صبر کنید تا اجازه ی دانلود داده بشه.
مخلصیم.
ضمن سپاس از شما حمید رضا نازنین با توضیح خوب و پر شور و حالتون.
لازم میدونم خدمتتون عرض کنم:تاکسی مفهوم اصطلاحات ابتدائی ریتم یعنی صورت و مخرج کسر و آنالیز اونو نفهمه طبعاً صحبت از16/14 و8/7 و غیره نمیکنه.دانستن مطالبی که شما به آن اشاره فرمودید در واقع شرط ورود به این بحث بوده و خیلی از دوستان که اینجا حضور دارند خاک این مباحث را زیاد خورده اند و سوالهای خوبی که شما برای تست دوستان فرمودید برای آنها مباحث مبتدی به حساب می آید.اما دوست نازنین این را بدانید بعد از اینکه حافظ علیه الرحمه دیوانش را نوشت نسلهای بعد نام مثنوی و غزل و....بر اشعار او نهادند در واقع خمیرمایه این نام گذاریها اشعار او بود همچنانکه نام اعداد کسری بر ریتمهای موجود طبیعت گذاشته شد.ضمن آنکه دوست نازنینم نوازندگان تنبک به دلیل ایفای نقش سازشان در حفظ ریتم به شکل ویژه تر و سفارشی تری به دنبال درک و فهم آنچه شما فرمودید هستند و چون لزوماً با عنصر ملودی سروکاری ندارند تمام مساعی آنان میتواند درک ریتم باشد.دوست نازنینم بسیار فراوانند که تئوری را خوب بیان میکنند اما از این واقعیت که تئوری در کنار شنیدن فنی موسیقی همراه باتحلیل ریتمیک آن کارساز است به دورند کاری که تاحدی در این تاپیک در حال انجام شدن اشت وشما گویا زیاد خوشحال نیستید. حال اگر اصرار به جوابگوئی به سوالاتتان دارید برای توضیح کامل آن در خدمت خواهیم بود.
کمانچه عزیز با سپاس از شما
نظر من در مورد همین بخش از موسیقی که آپ کردید میباشد چون متاسفانه قسمستهای دیگر این قطعه زیبا که شاید تغییر ریتم را به همراه داشته باشد در اختیارم نیست.تا جائی که من شنیدم ریتم موسیقی دو ضربی است(4/2) و احتمال ضعیف تر(2/2) و از میزان دهم تا سه چها میزان آکسنت ها به شکل زیبائی تغییر میکنند اما قالب ریتم همچنان ثابت است. امیدوارم در صورت اشتباه آن را اصلاح نمائید