سلام
میدونیم که موسیقی ایرانی مانند موسیقی غربی دارای هارمونی هستش و قابلیت چندصدایی شدن رو داره اما قواعد هارمونی در موسیقی ایرانی با هارمونی غربی متفاوته!
میخواستم دوستان بیان و اطلاعاتشون رو در اختیار دیگران بذارن!
ممنون
نمایش نسخه قابل چاپ
سلام
میدونیم که موسیقی ایرانی مانند موسیقی غربی دارای هارمونی هستش و قابلیت چندصدایی شدن رو داره اما قواعد هارمونی در موسیقی ایرانی با هارمونی غربی متفاوته!
میخواستم دوستان بیان و اطلاعاتشون رو در اختیار دیگران بذارن!
ممنون
سلام.اگه امكان داره اول يه توضيحي بديد كه اصلا هارموني يعني چي.تا ما بتونيم بيشتر استفاده ببريم.
سپاس
سلام مخلصم.
هارمونی یعنی هماهنگی
ببینید اگه بخوام ساده بگم ما توی موسیقی غربی بر اساس یه فواصل خاص هارمونی داریم مثلا میگیم فاصله ی پنجم درست یه فاصله ی مطلوبه و خوش صداست و اگه مثلا همراه با نت دو نت سل نواخته بشه این دو نت با هم هماهنگی دارن و خوش صدا میشه. حالا توی موسیقی ایرانی هم هارمونی داریم که قواعدش متفاوته!
اینو خیلی مختصر گفتم نمیدونم تونستم منظور رو برسونم یا نه؟
سلام !
ارادتمندم جناب هادیان!
ممنون از همدلیتون :)
سلام.ممنون از توضيحتون.فكر ميكنم يه جور مثل اكثر كار هاي آقاي قمصري باشه كه معمولا همزمان سازهاي آرشه اي يه نت خاص رو اجرا ميكنن و ساز هاي زهي يه نت ديگه.درسته؟
آره آقای قمصری به نظرم به زیبایی از قواعد هارمونی و کنترپوان در موسیقی ایرانی استفاده میکنن و به موسیقی حجم میدن و موسیقی رو از حالت تک خطی که 40 رقم ساز میشینن و همه یه چیز میزنن ، خارج کردن...نقل قول:
البته باز خود سازهای کششی هرکدوم یه چیز جدا میزنن و همه یه چیز نمیزنن. واسه مضرابی ها هم همینطور...
بسیار موافقم جناب هادیان عزیز...نقل قول:
ايشون يه كتاب هم به نام هارموني موسيقي ايراني دارن.اگه خواستيد از اون كتاب هم ميتونيد استفاده كنيد.
آره امروز منتشر شد!نقل قول:
قطعا کتاب به درد بخوریه چون ایشون سواد بالایی دارن توی این زمینه.
جناب هادیان اگه لطف کنید بحث رو راه بندازید ممنون میشم :)
ای بابا همه رفتن که...
موسیقی ایرانی اصلا هارمونی ندارهنقل قول:
چون یکی از شروط موسیقی ایرانی بودن هارمونی نداشتن ان است
اگر میبینید موسیقی چند صدایی است اون موسیقی سنتی ایرانی نیست چون این موسیقی 1 خطی میباشد
کاربرد قوانین هارمونی در موسیقی ایران (منظور موسیقی ملی و سنتی میباسد نه پاپ و...) عجیبه:am
به موسیقی ایرانی مثل بقیه موسیقی های شرقی میگن موسیقی هتروفونی یعنی همه یک ملودی و نت رو میزنن با کمی تغییر در سازهای دیگه.
البته این بیشتر در موسیقی قدیم ایران درسته چون الان واقعا آهنگ سازهای بزرگی ایران داره و هارمونی تو موسیقی ایران از اهمیت خیلی زیادی برخورداره.
موسیقی ایرانی علاوه بر هتروفونیک.. .....مونوفونیک هم هست.....نقل قول:
.هتروفونیک که میشه فقط جواب آواز
موسیقی قدیم ایران کلا مونوفونیک بوده من یه کلیپ از لطفی و معتمدی دارم که خیلی وقت پیش اجرا کردن همراه با 20 نفر دیگه جالبه کلا همه دارن یچی میزنن.نقل قول:
هارمونی هیچ جایگاهی نداشته
ولی استاد های بزرگی مثل علیزاده. شعاری و حتی قمصری هم الان کاراشون واقعا فرق کرده و نشون از پیشرفت (نچندان بزرگ) توی موسیقی ایرانیه.
راجع به هتروفونی نمیشه گفت جواب آواز در واقع بافتیه که توی اون تمام اجرا کنندگان یه ملودی اصلی رو به گونه های مختلف که تفاوتشون فقط توی تزیین و ریتمشه اجرا میکنن.
که بیشتر هم توی موسیقیای شرقی میتونی ببینی:10:
بلهنقل قول:
موسیقی ما در واقع یک بخشه که میشه همون مونوفونیک
در مورد هتروفونیک ..در این موسیقی معمولا بخش اصلی ملودی صدای خواننده هست و بخش فرعی یک ساز هست که ملودی خواننده رو با کمی تاخیر تکرار میکنه.....که این نوع بافت توی موسیقی مشرق زمین و بیشتر در موسیقی ایرانی پیدا میشه که به اصطلاح خودمون میگیم جواب آواز
آره به اصطلاح خودمون سازو آواز محسوب میشه.نقل قول:
فقط دوست عزیز دچار اشتباه نشید تعریف هتروفونی یچیز دیگه است اینی که میگین توی موسیقی غرب یچیز تو مایه های فرم فوگ که البته با تشبهات خیلی کم میشه گفت شبیه ساز و آواز خودمونه
ولی هتروفونی در واقع یه نوع بافت موسیقی محسوب میشه که الان اکثرا موسیقی شرق همینطوریه.
جواب آوازی که میگین فرق میکنه با ملودی اصلی همراه با تزیینات ریتمیک و غیره.
باز بهتره تحقیق کنید تا اشتباه نشه.:30:
مطالبی که گفتم دقیقا برگرفته از کتاب سرایش نوشته ی حسین مهرانی هست... صفحه ی 323نقل قول:
احتمالا با یه دیدگاه کلی نگاه کرده به این بافت موسیقی.نقل قول:
شباهت هایی هست ولی کاملا اشتباه که ساز و آواز رو شبیه به این بافت دونستن.
توی کتاب درک و دریافت موسیقی (راجر کیمی ین) صفحه 838 میتونین پیدا کنید تعریف کلی بافت و این نوع بافت.
در کتاب خلاقیت موسیقی (کیوان جعفری نژاد) هم به همین مطلب اشاره شده. صفحه هاب آخر کتاب. تعاریف فرم.
بله اما آقای کیمی ین هم توضیح شفاف و کاملی در مورد تتروفونیک ندادند....همین الان نگاه کردم....در تعریف بافتها که اصلا اسمشو نیاوردند و فقط همون صفحه که گفتید یک اشاره ی کوچیک کردننقل قول:
اگه کلا این کتاب رو خونده باشین میبینین کلا همه ی توضیح هاشون شبیه به اشاره ی کوچیکه ولی کامل باز باید تحقیق کرد.نقل قول:
درود.
سلام
با عرض معذرت هر دو شما دوستان کمی در اشتباه هستید
من دانشجوی موسیقی جهانی و دیپلم موسیقی هستم
متاصفانه چون کتابها بطور خلاصه توضیح میدن ادم یکم گمراه میشه
موسیقی ایران منوفونیک است و منوفونیک یعنی تک صدایی
اما هتروفونی اصلا جواب اواز و این چیزها نیست و به معنی اجرای یک خط ملودی با همه سازها با کمی زینت و این چیزها هم نیست
هتروفونی یعنی صدایی که توسط سیمهای واخوان در سازهایی مانند سنتور و سه تار سیتار و غیره به وجود می اید تقریبا صدای وزوز که با لرزش سیمهای مجاور سیم اصلی به وجود می اید
این توضیح برگرفته از توضیحات استاد دکتر هما سادات افسری در کلاس دانشکاه بود
لازم به ذکر است که ایشون 2 مدرک دکتری و یک کارشناسی ارشد دارند و تقریبا 60 درصد کتابها رو قبول ندارند و معتقدند که اشتباه نوشته شده اند.
چي شد الان ؟
:17::17::17:
چی چی شد؟؟؟نقل قول:
هتروفوني کدوم يک از اين تعاريف شد!:17:
سلامنقل قول:
هتروفونی یعنی صدایی که توسط سیمهای واخوان در سازهایی مانند سنتور و سه تار سیتار و غیره به وجود می اید تقریبا صدای وزوز که با لرزش سیمهای مجاور سیم اصلی به وجود می اید
ببخشید اما اون چیزی که استادتان گفته هتروفونی نیست ....به اون Sympathetic resonance میگن .نقل قول:
- - - Updated - - -
اگه استاد شما دو کلمه english va latin بلد بود .این اشتباه را نمی کردنقل قول:
مطمعن باشید استاد من صد برابر بیشتر از شما زبان میدونندکتر افسری به 4 زبان فرانسه ایتالیایی اینگلیسی و عربی تسلط کامل دارن پیشنهاد میکنم قبل از اینکه حرفی از روی عصبانیت بزنید یکم تو همین اینترنت در مورد ایشون تحقیق کنید اونوقت خودتون میفهمید این حرفتون چقدر خنده داره.نقل قول:
- - - Updated - - -
مطمعن باشید استاد من صد برابر بیشتر از شما زبان میدونندکتر افسری به 4 زبان فرانسه ایتالیایی اینگلیسی و عربی تسلط کامل دارن پیشنهاد میکنم قبل از اینکه حرفی از روی عصبانیت بزنید یکم تو همین اینترنت در مورد ایشون تحقیق کنید اونوقت خودتون میفهمید این حرفتون چقدر خنده داره.نقل قول:
آقا طرف دکتر باشه یعنی هیچ وقت اشباه نمیکنه؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟
شما اینو بخون
Sympathetic resonance or [ میهمان گرامی برای مشاهده لینک ها نیاز به ثبت نام دارید] is a [ میهمان گرامی برای مشاهده لینک ها نیاز به ثبت نام دارید] phenomenon wherein a formerly passive string or vibratory body responds to external vibrations to which it has a harmonic likeness. The classic example is demonstrated with two similar tuning-forks of which one is mounted on a wooden box. If the other one is struck and then placed on the box, then muted, the un-struck mounted fork will be heard. In similar fashion, strings will respond to the external vibrations of a tuning-fork when sufficient harmonic relations exist between the respective vibratory modes. A unison or octave will provoke the largest response as there is maximum likeness in vibratory motion. Other links through shared resonances occur at the fifth and, though with much less effect, at the major third. The principle of sympathetic resonance has been applied in musical instruments from many cultures and times. Apart from the basic principle at work on instruments with many undamped strings, such as harps, flutes, guitars and pianos with the dampers raised, other instruments are fitted with extra choirs of [ میهمان گرامی برای مشاهده لینک ها نیاز به ثبت نام دارید], which respond with a silvery halo to the tones played on the main strings
آقا ی عزیز.....من ادعایی ندارم....اما هرگز اینقدر مطمئن حرف نمیزنم.....اینکه کسی 60 درصد کتابهارو قبول نداشته باشه که هنر نیست...اتفتقا در آینده یاد خواهید گرفت که هرچه بزرگتر بشوید ( از لحاظ موسیقایی عرض میکنم ) کمتر از دیگران ایراد میگیرید....چون نصف این ایرادها برای خود بزرگ نمایی هست........ من اگه اسم اساتیدی که پیششون کار کردم رو بیارم ...مطمئنا شما روتون نمیشه اسم استادتون رو بیارید........تهران بزرگه...و پر از اساتید کله گنده...........پس اینکه بیای بگی من راست میگم چون استادم فلانیه...اصلا قابل قبول نیستنقل قول:
- - - Updated - - -
آقا ی عزیز.....من ادعایی ندارم....اما هرگز اینقدر مطمئن حرف نمیزنم.....اینکه کسی 60 درصد کتابهارو قبول نداشته باشه که هنر نیست...اتفتقا در آینده یاد خواهید گرفت که هرچه بزرگتر بشوید ( از لحاظ موسیقایی عرض میکنم ) کمتر از دیگران ایراد میگیرید....چون نصف این ایرادها برای خود بزرگ نمایی هست........ من اگه اسم اساتیدی که پیششون کار کردم رو بیارم ...مطمئنا شما روتون نمیشه اسم استادتون رو بیارید........تهران بزرگه...و پر از اساتید کله گنده...........پس اینکه بیای بگی من راست میگم چون استادم فلانیه...اصلا قابل قبول نیستنقل قول:
خواهش میکنم از اینکه گفتم در اشتباه هستید عصبانی نشید . زیرا خنده بر هر درد بی درمان دواست مطمعنا اساتید شما خیلی کوچکتر از استاد کمال پور تراب و استاد همایون رحیمیان و دکتر افسری و کلارا بکوچاوا هستند که از اساتید بنده بوده و هستند.شایدم شما راست بگید . به سازتون که نمیاد. تحصیلات موسیقی هم که اصلا ندارید . به هر حال امید به خدا . ایشالا همه موفق میشیمنقل قول:
خب فکر میکنم از اساتید فقط اسمشون رو یاد گرفتید نه خصوصیات اخلاقیشون رو....یعنی محسن الهامیان کوچیکتر از پورتراب و رحیمیانه؟ یا مثلا حمیدرضا دیبازر که عضو هیئت علمی دانشگاه تهرانه اشتباه میگه که موسیقی ایرانی هتروفونیه؟..اونوقت شما درست میگی؟منظورت همون رحیمیانه که هیچکدوم از کاپریس ها رو نمیتونه بزنه...و وقتی در مسابقات ویلون نوازی در اروپا شرکت کرد ..4 میزان که زد بهش گفتند دیگه نزن؟؟ یا منظورت همون پورترابه که آلزایمر داره و کلاسهارو تو دانشگاه اشتباهی میرفت سر یک کلاس دیگه؟نقل قول:
من از اینکه اینارو گفتم هدفم کوچک شمردن اساتید نیست...چون اصلا در این حد نیستم..اما خب بعضی حقایقو نباید در مکان عمومی گفت...که ما گفتیم
اما آفرین به شما که تحصیلات موسیقی دارید...راستی میدونستی آمار نشون داده که تعداد نوازنده و اهنگساران خوبی که رشته هایی غیر از موسیقی تحصیل کردن در کشورمون بیشتر از کسانیه که رشته ی موسیقی درس خوندن؟
بهر روی هرکس نظری داره....من نمیخواستم اینجا نظری بدم...اما چون دیدم چندبار با این قاطعیت اومدید از استادتون گفتید گفتم نظری بدم...وگرنه من از روی منابعی که گفتم عرض کردم نظرم رو....و هیچوقت نمیام بگم : چون استادم گفته پس حرف من درسته....
اولا در مورد استاد عزیزتر از جانم جناب اقای رحیمیان. ایشون در دورانی که یک بچه دبیرستانی بودن چنتا از کاپریسهای پاگانینی رو به خوبی اجرا کردن اقای رحیمیان چند سال کانادا تحصیل کردن و کنسرتو ویلن دوورژاک رو با نوازنده و پروفسور ویرتوئز سالواتوره اکاردو کار کردن . جناب رحیمیان در حال حاضر رهبر ارکستر ملی و کنسرت مایستر ارکستر سمفونیک صدا و سیما هستند.من 3 سال هست که افتخار شاگردی ایشون رو دارم و ایشون رو بزرگترین استاد و معلم ویلن ایران میدونم. البته من قبلا شاگرد مازیار ظهیر الدینی و لیکا کاشیرسکایا و مارینا نیکولا اشویلی ووو.... بوده و اینطور نیست که اساتید دیگه رو ندیده باشم. استاد رحیمیان در میان اساتید ویلن ایران بزرگترین استادها رو داشتن. اون جریان مسابقه ویلن و اون داستانها رو هم که مطمعنا یجا شنیدید که زیاد جدی نمیگیرم. بعد هم شما که ویلنیست نیستید از کجا میدونید که اجرای کاپریس سخت تر از اجرای کنسرتو ویلن چایکوفسکی و مندلسون و دوورژاک و بروخ هست که کاپریس رو برای خودتون یه غول دست نیافتنی فرض کردید و بعنوان سخت ترین قطعه میشناسیدش؟؟؟؟؟؟؟؟؟ مطمعنا نظر یک ویلنیست در مورد ویلن و اساتید ویلن که پیششون کار هم کرده معتبر تر و کارشناسی تر از یک نوازنده تار یا هر ساز دیگه ای در مورد ویلن هست. همونطور که میبینید من هیچوقت به خودم اجازه ندادم که بگم کیوان ساکت بهتر از هوشنگ ظریف و محمد رضا لطفی بهترین هست و ازین حرفا. چون سوادش رو ندارم و شاید اطلاعاتم در مورد تار در مقابل شما قطره است در مقابل دریا. استاد الهامیان که خدمتشون ارادت دارم و ایشون رو به هیچ وجه بزرگتر از استاد پورتراب نمیدونم و اصلا کوچکتر هم نیستن. اقای دیبازر هم که وقتی کنسرواتوار درس میخوندم استاد هارمونیم بود و معلم خوبی هستن البته نه در حد اساتید درجه یک مثل پور تراب و الهامیان و دکتر افسری. اقای دیبازر شاگرد اقای پورتراب هم بودن همینطور شاگرد استاد دکتر سادات افسری هم بودن ایشون. اما تعداد نوازندگانی که موسیقی نخوندن به دلیل این بیشتر هست که ظرفیت پذیرش دانشکده های موسیقی پایین هست و همونطور که میدونید هر کسی شانس موسیقی خوندن رو نداره... و ما هم در کشوری هستیم که اصلا به تحصیلات موسیقی و علم اصولی موسیقی توجهی نمیشه و به قول دکتر لوریس هویان تو ایران هر کس یه چوب پشمک گیر میاره میشه رهبر ارکستر. و هرکس که قشنگ ساز میزنه هم میشه نوازنده ارکستر سمفونیک. شما از دوستان با سواد و با تجربه این سایت هستید. خوب نیست که اینطور با هم بحث کنیم و وقت دوستایی که میان تا یچیزی یاد بگیرن و از وقتشون استفاده کنن رو با این حرفها بگیریم. تا همینجا هم از همه دوستان معذرت میخام که این بحث رو ادامه دادم و وقتتون رو گرفتم. موفق باشید.نقل قول:
- - - Updated - - -
اولا در مورد استاد عزیزتر از جانم جناب اقای رحیمیان. ایشون در دورانی که یک بچه دبیرستانی بودن چنتا از کاپریسهای پاگانینی رو به خوبی اجرا کردن اقای رحیمیان چند سال کانادا تحصیل کردن و کنسرتو ویلن دوورژاک رو با نوازنده و پروفسور ویرتوئز سالواتوره اکاردو کار کردن . جناب رحیمیان در حال حاضر رهبر ارکستر ملی و کنسرت مایستر ارکستر سمفونیک صدا و سیما هستند.من 3 سال هست که افتخار شاگردی ایشون رو دارم و ایشون رو بزرگترین استاد و معلم ویلن ایران میدونم. البته من قبلا شاگرد مازیار ظهیر الدینی و لیکا کاشیرسکایا و مارینا نیکولا اشویلی ووو.... بوده و اینطور نیست که اساتید دیگه رو ندیده باشم. استاد رحیمیان در میان اساتید ویلن ایران بزرگترین استادها رو داشتن. اون جریان مسابقه ویلن و اون داستانها رو هم که مطمعنا یجا شنیدید که زیاد جدی نمیگیرم. بعد هم شما که ویلنیست نیستید از کجا میدونید که اجرای کاپریس سخت تر از اجرای کنسرتو ویلن چایکوفسکی و مندلسون و دوورژاک و بروخ هست که کاپریس رو برای خودتون یه غول دست نیافتنی فرض کردید و بعنوان سخت ترین قطعه میشناسیدش؟؟؟؟؟؟؟؟؟ مطمعنا نظر یک ویلنیست در مورد ویلن و اساتید ویلن که پیششون کار هم کرده معتبر تر و کارشناسی تر از یک نوازنده تار یا هر ساز دیگه ای در مورد ویلن هست. همونطور که میبینید من هیچوقت به خودم اجازه ندادم که بگم کیوان ساکت بهتر از هوشنگ ظریف و محمد رضا لطفی بهترین هست و ازین حرفا. چون سوادش رو ندارم و شاید اطلاعاتم در مورد تار در مقابل شما قطره است در مقابل دریا. استاد الهامیان که خدمتشون ارادت دارم و ایشون رو به هیچ وجه بزرگتر از استاد پورتراب نمیدونم و اصلا کوچکتر هم نیستن. اقای دیبازر هم که وقتی کنسرواتوار درس میخوندم استاد هارمونیم بود و معلم خوبی هستن البته نه در حد اساتید درجه یک مثل پور تراب و الهامیان و دکتر افسری. اقای دیبازر شاگرد اقای پورتراب هم بودن همینطور شاگرد استاد دکتر سادات افسری هم بودن ایشون. اما تعداد نوازندگانی که موسیقی نخوندن به دلیل این بیشتر هست که ظرفیت پذیرش دانشکده های موسیقی پایین هست و همونطور که میدونید هر کسی شانس موسیقی خوندن رو نداره... و ما هم در کشوری هستیم که اصلا به تحصیلات موسیقی و علم اصولی موسیقی توجهی نمیشه و به قول دکتر لوریس هویان تو ایران هر کس یه چوب پشمک گیر میاره میشه رهبر ارکستر. و هرکس که قشنگ ساز میزنه هم میشه نوازنده ارکستر سمفونیک. شما از دوستان با سواد و با تجربه این سایت هستید. خوب نیست که اینطور با هم بحث کنیم و وقت دوستایی که میان تا یچیزی یاد بگیرن و از وقتشون استفاده کنن رو با این حرفها بگیریم. تا همینجا هم از همه دوستان معذرت میخام که این بحث رو ادامه دادم و وقتتون رو گرفتم. موفق باشید.نقل قول:
عزیز اگر ایشان آن چیزی که نوشته بودید را گفتند .اشتباه گفتند . حالا هرکه باشند ...اگر کسی بگه 3=5 .این اشتباه است حالا بزرگترین ریاضیدان باشه یا من باشم ...
اثبات بنده 4 جلد کتاب فیزیک و 2 جلد موسیقی چاپ oxford va stanford هست ..........نکنه اشیون oxford را قبول ندارند.
خب اشتباه شما اینه که دائم میگید این بهتره..این بهترینه....اون بدتره.......نقل قول:
من هرگز نمیتونم بگم فلانی بهتر از فلانیه....اصلا زشته....اصلا کار درسته نیسا که بیایم اینجا بشینیم و بگیم استاد فلانی از استاد فلانی بهتره.....بنظرم خیلی کار مسخره ایه و مقایسه ی مسخره ای هم هست.......و همینطور نمیشه گفت فلانی بهتریییین هست...چون این لفظ بقدری قویه که نمیشه با این قاطعیت اینو گفت.......من هم هرگز نگفتم و نمیتونم بگم و نمیگم اساتیدم (چه تار چه سه تار چه هارمونی چه سلفژ چه پیانو ) بهترین هستند....
من هیچوقت نگفتم اجرای کاپریس ها سخترین هستند ..کجای حرفای من اینو خوندید؟؟؟
اما 24 تا کاپریس رو 10 نفر هم توی ایران نمیتونن بزنن....چیزی که واضحه در دوره ی رومانتیک ویرتئوز ویلن پاگانینی بوده و واقعا چند نفر میتونن قطعات ایشون رو بخوبی بزنن؟ با مثلا فرانتس لیست ...چند نفر واقعا توی ایران میتونن قطعاتش رو بخوبی اجرا کنن؟
هرچند فکر میکنم نابغه ترین استادی که دیبازر داشته...احمد پژمان بوده باشه.....
به هر روی من فقط صرفا مشکلم با این بود که میگفتید فلانی بالاتره فلانی بهتره...فلانی پایین تره...چون اون میگه پس درسته...و غیره....وگرنه من هیچوقت 2 تا استادو باهم مقایسه نمیکنم...درضمن ارکستر ملی درحال حاضر فعالیتی نداره و تعطیله...چطوری اقای رحیمیان رهبر ارکسترشه؟
بهرحال موفق باشید
- - - Updated - - -
خب اشتباه شما اینه که دائم میگید این بهتره..این بهترینه....اون بدتره.......نقل قول:
من هرگز نمیتونم بگم فلانی بهتر از فلانیه....اصلا زشته....اصلا کار درسته نیسا که بیایم اینجا بشینیم و بگیم استاد فلانی از استاد فلانی بهتره.....بنظرم خیلی کار مسخره ایه و مقایسه ی مسخره ای هم هست.......و همینطور نمیشه گفت فلانی بهتریییین هست...چون این لفظ بقدری قویه که نمیشه با این قاطعیت اینو گفت.......من هم هرگز نگفتم و نمیتونم بگم و نمیگم اساتیدم (چه تار چه سه تار چه هارمونی چه سلفژ چه پیانو ) بهترین هستند....
من هیچوقت نگفتم اجرای کاپریس ها سخترین هستند ..کجای حرفای من اینو خوندید؟؟؟
اما 24 تا کاپریس رو 10 نفر هم توی ایران نمیتونن بزنن....چیزی که واضحه در دوره ی رومانتیک ویرتئوز ویلن پاگانینی بوده و واقعا چند نفر میتونن قطعات ایشون رو بخوبی بزنن؟ با مثلا فرانتس لیست ...چند نفر واقعا توی ایران میتونن قطعاتش رو بخوبی اجرا کنن؟
هرچند فکر میکنم نابغه ترین استادی که دیبازر داشته...احمد پژمان بوده باشه.....
به هر روی من فقط صرفا مشکلم با این بود که میگفتید فلانی بالاتره فلانی بهتره...فلانی پایین تره...چون اون میگه پس درسته...و غیره....وگرنه من هیچوقت 2 تا استادو باهم مقایسه نمیکنم...درضمن ارکستر ملی درحال حاضر فعالیتی نداره و تعطیله...چطوری اقای رحیمیان رهبر ارکسترشه؟
بهرحال موفق باشید
ببخشید شیرجه میزنم وسط حرفتون
اما فکر کنم بحث راجع به هارمونی موسیقی ایرانی بود ولی الان عوض داره میشه ها....
من دوست دارم از اطلاعات شما راجع به این موضوع هارمونی موسیقی ایرانی استفاده کنم پس هرچی که میتونید رو راجعش اطلاعات بدید بهتره.
این هارمونی نیست در واقع ..........monophonic ,heterophonic ,polyphonic ,بحض هارمونی نیستند ..بلکه texture هستند ...AC120 عزیز اگه میخوای بگو تا دقیق بهت یاد بدم...شما سوال کن تا منم جواب بدمنقل قول:
من دقيقا هيچي دستگيرم نشد
من فهمیدم هارمونی یعنی هماهنگینقل قول:
این هارمونی نیست در واقع ... monophonic, heterophonic, polyphonic, بحض هارمونی نیستند .. بلکه texture هستند ... AC120 عزیز اگه میخوای بگو تا دقیق بهت یاد بدم... شما سوال کن تا منم جواب بدم
اما این که یک ملودی شما بهتون میدن و اکوردشو بدست میارید هم مربوط به هارمونیست؟اگر هست شما چه کتابهایی پیشنهاد میکنید که هم راجع به ملودی سازی باشه هم اکورد (برای بداهه نوازی)
راستی بنده سجاد هستم کوچیک شما
اگر انگیلیسیت خوبه بگو تا معرفی کنمنقل قول:
هارمونی یعنی علمی که ارتباط interval ها را بررسی می کنه
- - - Updated - - -
اگر انگیلیسیت خوبه بگو تا معرفی کنمنقل قول:
هارمونی یعنی علمی که ارتباط interval ها را بررسی می کنه