نمایش نسخه قابل چاپ
درود.
آنالیز کردن قطعات برای نوازندگان کاری ضروری است.اما همیشه در این زمینه آموزش های لازم از طرف معلمین ارائه نمیشود مخصوصا معلمین داخل ایران که به آموزش اتود های آموزشی بسنده میکنند.
به همین منظور تصمیم به این گرفتم که با کمک و هم همکاری هم موارد بررسی و روال بررسی قطعات کلاسیک رو بررسی کنیم برای این قطعه ای از باخ رو انتخاب کردم تا دوستان با همکاری هم این قطعه را آنالیز کنند.
خيلي كار عالي و تاپيك خوبي خواهد شد ، يكي يكي آروزهاي من داره برآورده ميشه .از الان عرض ميكنم بنده هم هستم .
درود.
خیلی ممنون جناب آرین عزیز.
دوستان کلاسیک کار اول از همه به نظر شما در آنالیز یک قطعه موسیقی به چه چیز هایی باید توجه کرد و چه چیزهایی مهم تر هست؟
درود.
برای آنالیز قطعات موسیقی نیاز به دانستن فواصل و گامها.هارمونی و کنتر پوان و فرم و دوره های موسیقی و... و از همه مهمتر وقت گذاشتن روی قطعه هست که روی هر کدوم از اینها وقت میزاریم و بررسی میکنیم و در کنار اینها به بحث در مورد کنتروان و هامونی و همچنین گنجینه ای فرمها و بررسی همه جانبه آنها میپردازیم اما نیاز به همراهی و همکاری شما داریم.
اشو جان یک د نیا ممنون از ایجاد این تاپیک اخه با هفته ای نیم ساعت ادم چی میتونه یاد بگیره خیلی وقت بشه از دو یا سه تا کتاب تمریناتتو برای استادت بزنی و انهم اشکالها رو بگه همین حتی وقت نمیشه خیلی از اوقات خیلی سوالها رو پرسید برای همین ادم باید خودش دنبال خیلی مسائل بره و مطالعه کنه
الان هم از تو دوست عزیز ممنونم که این تاپیک به وجود اوردید .تا جایی که بتونم من هم هستم و با وجوده اینکه اولین بارم هست میخواهم انالیز به این صورت دنبال کنم اما اگه بتونم کمک میکنم
دوستان عزیزی که در انالیز تخصص دارند لطف کنند تشریف بیارن بعد از 3 سال این تاپیک رو راه بندازند.
این کار خیلی عالی خواهد شد در این فقر مطلب!واقعا بدرد خواهد خورد!
سعادت یارتان
چی شد غیبت کبری شد
ترا به خدا یه کار مثبتی که میخواید انجام بدید رو اینقدر کشش ندید! مردم میزارن میرن چون فکر میکنن بحث رو ول کردید! من به اندازه کافی اطلاعات ندارم وگرنه اصلا ازش نمیگذشتم و خودم کلی مطلب جور میکردم
پیشنهادم اینه که از یه قطعه ساده شروع کنید و به لحاظ تئوری نحوه شکل گیری، آهنگساز، تاریخ ساخت ،شراطی محیطی که بر اثر موثر بوده و به لحاظ تکنیکی و ارکستراسیون و بهترین اجرا ها و ...
راجع بهش بحث بشه اما از همه برای من مهمتر اینه که بیشتر راجع با تحلیل هارمونی و تئوریک کل قطعه بحث بشه
ممنون اگه بدونم چه قطعه ایه سعی خودم رو میکنم
شادکام باشید
جالبه! چرا اینجا به غیر از من و ایجاد کننده محترم همه دوستان عکس ویولونیست دارن؟!!
البته من دیوانه ویولون هستم!
ولی انگشتهام از این هنر بی بهره هستند !:ad:ad
اگه این بحث شروع بشه، من که تخصصی ندارم، اما حتما دنبال میکنم
با اجازه اساتید ابتدا مطالب کوتاهی در مورد باخ و سبکش میگم و بعد منوئت شماره ۲ از کتاب آناماگدالنا رو بررسی میکنیم.
یوهان سباستین باخ موسیقیدان،آهنگساز و نوازنده ارگ متولد ۲۱مارس ۱۶۵۸ در کشور آلمان بود.
با وجود اینکه او شکل تازه ای از موسیقی را ارائه نکرد ولی توانست سبک شایع در موسیقی آلمان را با فنون کنترپوان غنی سازد این فنون مبتنی بر تنظیم چیدمان هارمونیک و موتیف در مقیاس کوچک و بزرگ بود و همچنین سازواری ریتم ها و بافت های برگرفته از موسیقی کشور های دیگر چون ایتالیا و فرانسه را شامل میشد.
دو کتاب آناماگدالنا باخ که آلبوم های خاص خانواده یوهان سباستین باخ را تشکیل داده اند قطعاتی با کاراکتر های گوناگون برای ساز و آواز را شامل میشوند.این قطعات آثار دیگر آهنگسازان را نیز در بر میگیرند.این دو کتاب همگی به دست خود باخ و گاه همسر او آناماگدالنا نوشته شده اند،برخی صفحات به دست یک کودک نوشته شده اند که میتواند یکی از اعضای خردسال خانواده باشد.
سبک آهنگسازی:
ویژگی سبک آهنگسازی باخ بر بافت کنترپوانی تونیک های خطی/پیشروی هارمونیک در دومینانتها و ریتم های متحرک استوار است که با یکدیگر ترکیب میشوند و حسی از پیشروی را به وجود می آورند.مانند بسیاری از آهنگسازان دیگر سبک باروک موسیقی باخ به شکل موتیفی متراکم است.الگوهای ملودیک که در ابتدای یک اثر معرفی میشوند پیوسته به وسیله برگشت های ملودیک و کنترپوانی افزایش و کاهش می یابند و در حین تکرار ها و جوش و خروش و تحرک در نغمه ها تغییر شکل میدهند.
منوئت:
منوئت قطعه رقصی با حرکت متوسط و میزانی سه ضربی است.
در دوره سوییت کلاسیک منوئت یک رقص درباری بوده است این قطعه برخلاف سایر قطعات رقصی در فرمی سه تایی شکل میگیرد.منوئت عموما با مومان دیگری که غالبا تریو نامیده میشود دنبال میشود.در پی تریو،منوئت اول دوباره تکرار میشود و در مجموع یک طرح کلی سه تایی ترکیبی ارائه میدهند.عنوان تریو بدین دلیل انتخاب شده است که معمولا رسم بر این بود به جای ارکستر سه ساز اجرای منوئت دوم را به عهده بگیرند.این وضعیت بعدها تغییر کرد و عنوان تریو به منوئت دومی که حتی کمتر از سه بخش صدا را داشت اطلاق گردید.منوئت و تریو تنها رقص هایی بودند که به سیمفونی راه یافتند.
منوئت شماره ۲ از کتاب آناماگدالنا همونی که تو گام فا ماژور هست ؟
[ میهمان گرامی برای مشاهده لینک ها نیاز به ثبت نام دارید]
لینک دانلود کتاب آنا ماگدولینا باخ
بله دوست عزیز گامش فا ماژور هست.میزان سه چهارم و poco allegretto هست.
ممنونم از شما .
پس شروع بفرمایید دوستان استفاده ببرند
نقل قول:
بله دوست عزیز گامش فا ماژوره،میزان سه چهارم و poco allegretto هست.
تو میزان اول آهنگساز برای ضرب اول و دوم از آکورد فا ماژور استفاده کرده
تو ضرب سوم با دیدن نت سل متوجه آکوردی میشویم که سل دارد البته به دست راست هم نگاه می کنیم که نت می وجود دارد
با دیدن نتهای می و سل در ضرب سوم یاد :ورد دو می سل یعنی درجه دومینانت اون می افتیم
در میزان اول آکورد پایه در دو ضرب به آکورد دومینانت در ضرب سوم وصل می شود
تو میزان اول برای دست راست آهنگساز (( ر می فا )) در ضرب دوم دارد که چون ارزش زمانی نتهای ر - می کوتاهتر میباشند برای آنها آکوردی رو انتخاب نکردند
البته این نت ر را میتوان به عنوان نت آپاژیاتور شناخت و تعریف کرد
خب دوستان اگه موافق باشید دوباره تاپیکو بیاریم بالا. من با اجازه استاید آنالیز "انوانسیون شماره 1 (دوصدایی)" رو قرار میدم
من از گوش کردن به موسیقی کلاسیک لذت می برم و دلیلش اینه که قطعه رو بر اساس بافت و یک سری چیزهای دیگه ای که داره گوش میدم. موسیقی کلاسیک بر خلاف موسیقی دوره باروک بیشترش هوموفونیه (البته بجز بخش گسترش موومان های دارای فرم سونات که تقریبا پیچیدست و خیلی پلی فونی و تغییر بافت داره) و دنیایی از ملودی های شگفت انگیز و متفاوت رو در خودش داره که با آکوردهای هوشمندانه زیباتر هم شدن! حقیقتش وقتی ملودی های کلاسیک رو با پاپ مقایسه می کنم خندم میگیره.. شما هم وقتی موسیقی کلاسیک گوش می دید سعی کنید ملودی ها و هارمونی های همراهی کننده شون رو شناسایی کنید و از برترین میراث هنری تاریخ لذت ببرید.