Akanani جان خوشبختابه تفاهم داریم . متشکرم از پاسخ شما.
ارادتمند شما
علی:ak
نمایش نسخه قابل چاپ
Akanani جان خوشبختابه تفاهم داریم . متشکرم از پاسخ شما.
ارادتمند شما
علی:ak
نقل قول:
جناب آرین شما یعنی نظرتان این است که ردیف از بداهه نوازی نیست یعنی حضرات تمام این نت ها را جمع کردن از گذشته ها و حالا ردیف دادن بیرون . ردیف از نظر شما یعنی چی ؟ غیر ازاینه که مثل یک دائره المعارف موسیقی است که از بداهه نوازی یک فردی بدست آمده .
2- درباره ردیف که شما فرمودید تغییر نمی کند . آن دستگاه است که تغییر نمی کند . شما برای من دو تا ردیف مثال بزن که مثل هم باشن . منظور از گوشه فرضا گوشه کرشمه خوب این در تمام ردیف ها هست . حتی در درآمد استاد خالقی هم هست .
به هر حال من نظرم این بود و برای عقائد دیگران هم احترام قائلم :ak
مرسی علی از توضیحاتت عالی بود کسی که میخواد بداهه نوازی کنه حتما باید به ردیف آشنایی داشته ولی نه اینکه بیاد مرجع خودش رو کتابهای ردیف قرار بده و هرچی که اونجا نوشته شده هست رو بزنه کتابهای ردیف فقط یک مقدمه ای است از شروع بداهه نوازی
مگر رديف مجموعه ي دستگاه ها و آوازها نيست .پس از دستگاه ها هم جدا نيست.
مجموعه ی الگوییِ آهنگ های سنتی موسیقی کلاسیک ایران با نظم و ترتیب ویژه ایی آن را « ردیف» می نامند ( داریوش طلایی)
ردیف مجموعه ی کلیه دستگاه ها و آواز های سنتی موسیقی کلاسیک ایران است که در روایت های مختلف سازی و آوازی ، معمولاً از حدود 250 تا 300 گوشه تشکیل شده است . در واقع ردیف را می توان " قسمت آواز در دستگاه " دانست که « شامل توالی تثبیت شده و مدونی از گوشه ها است که در مجموع متر آزاد دارند» ( محمد تقی مسعودیه)
ردیف مبنای آموزش و اجرای سنتی موسیقی کلاسیک ایرانی است . ( مجید کیانی)
به نظر من آشنايي كامل با رديف يا دستگاه ها يا توالي تثبيت شده گوشه ها (بر سر اسم مشكلي ندارم) نياز لازم براي هر نوازنده اي (در اينجا يا بطو راعم هنرجوي موسيقي) است كه ميخواهد موسيقي را به صورت جدي تعقيب كند و پس از آن ميتواند به بداهه نوازي اگر صاحب ذوق و شرايط ديگر( قبلا هم عرض كردم عشق نيز باشد) دست يابد و حتما ابتدا بايد اين ستون اصلي از آموخته ها را بنا كند و دانش لازم را بياموزد سپس بر روي آن بنا با كمك ذوق و استعداد خود چيزي بيافزايد.
عنوان تاپيك اين بود:چقدر نواختن کتابهای ردیف در بداهه نوازی تاثیر دارد .
در بداهه نوازي فاكتور هاي زيادي وجود داره ، پس اگر كسي بداهه نواز نشد نميشه آموزش رديف را زير سئوال برد.بلكه بايد ضعف هاشو پيدا كنه و به تقويت آنها بپردازه. ولي به نظر من برعكسش كاملا صادقه يعني اگر كسي رديف را ندونه(به معناي كامل)يعني از موسيقي ايراني هيچي نميدونه و هرگز نميتونه بداهه نواز خوبي در موسيقي ايراني بشه.چون موسيقي ما بنايي است كه بر روي همين دستگاه ها بنا شده ندانستن آن يعني نرسيدن به بداهه نوازي.
اين هم نقل قولي از پيرنياكان:
پيرنياکان که در مصاحبه مطبوعاتي اين جشنواره حضور داشت در اين زمينه گفت:« شرکت کنندگان بر اساس اين تقسيم بندي سني در بخش هاي حفظ يک سوم، يک دوم و تمام رديف مورد آزمون قرار مي گيرد.رديف هاي موسيقي ايراني يکي از مهم ترين عوامل در يادگري موسيقي سنتي ايراني است و نوازندگان جوان که با اين رديف ها آشنايي نداشته باشند، در مقاطع بالاتر دچار مشکل خواهند شد وبه همين دليل در اين دوره چنين آزموني به بخش تکنوازي اضافه مي شود.»
آنچه كه ما به عنوان رديف از آن نام ميبريم گرد آوري شده است،جمع آوري شده است ومتعلق به چند هزار سال موسيقي است.و گوشه هايي هم به آن اضافه شده است.رديف صبا رديفي نيست كه حاصل بداهه نوازي ايشان باشد بلكه مجموع آموخته هاي ايشان (از رديف يا مقام يا دستگاه ها و هر چيزي كه اسمش را بزاريم بوده است)از استادان قبل خود بوده است .رديف ميرزاعبدا...بداهه نوازيهاي ايشان نيست بلكه شكل ثابت و مدون شده ي آموخته هاي ايشان از نسل قبل خود است. و...
حرفت کامل منطقی است من هم نگفتم همه چیز 100 درصد است می گم طرف بداهه نواز باید ردیف بداند :akنقل قول:
کی گفته که هنرجو باید حتما کتابهای ردیف رو بزنه به گوشه تاما تسلط داشته باشه تا بتونه بداهه نوازی کنه ؟ببينيد خب شما از من خيلي واردتريد ولي اگر ميخواهيد از هر يك از استادان نامي كشور ميتونم براتون نقل قول بيارم كه براي مسلط شدن به موسيقي ايراني بايد با رديف آشنايي كامل داشت مگر آنكه آن نوازنده بخواد در سطح پاييني باشه در حد يك خالطور.نقل قول:
یارو شاگرد داشت 4 ماه تازه ویلن رو از صفر شروع کرده بود داشتش بداهه شوشتری میزد ؟
در اين مورد اصلا چيزي نميتونم بگم.بدون شك ايشان از نوابغ است.با 4 ماه كار!پس نوازنده هاي ايشون پس از يك سال احتمالا موسيقي ايران را دگرگون ميكنند.
در هر صورت همه هستيم و اين نتيجه اين بحث ها را در چند سال آينده خواهيم ديد.
نقل قول:
قربون شکلت من کی گفتم کسی که بداهه نواز نشد از اینه که ردیف خوب یاد نگرفته من می گم برای بداهه نوازی باید ردیف و قوانین را دانست . وگرنه الکی هر کی بیاد آرشه بکشه باید گفت بداهه نواز است . عزیزم باید یک وزن و ریتمی داشته باشه :ak
"قربون شکلت من کی گفتم کسی که بداهه نواز نشد از اینه که ردیف خوب یاد نگرفته من می گم برای بداهه نوازی باید ردیف و قوانین را دانست . وگرنه الکی هر کی بیاد آرشه بکشه باید گفت بداهه نواز است . عزیزم باید یک وزن و ریتمی داشته باشه "
جناب آقاي اكانيني ،دوست عزيز سوء تفاهم نشه ،من نقل قولي از شما ذكر نكردم .اگر دقت كنيد عنوان تاپيك را ذكر كردم و پايين آن نظر خودم را گفتم :در بداهه نوازي فاكتور هاي زيادي وجود داره ، پس اگر كسي بداهه نواز نشد نميشه آموزش رديف را زير سئوال برد.بلكه بايد ضعف هاشو پيدا كنه و به تقويت آنها بپردازه.
من خيلي كوچكتر از اون هستم كه بخوام ايرادي از دوستان خوب ديگر بگيرم فقط نظراتم را ميگم
از آقاي مالاريا هم براي اين تاپيك خوبشون تشكر ميكنم چون باعث ميشه كلي چيز ياد بگيرم.اين تاپيكهاي جنجالي به نظر من خيلي هم خوبه.
از نظرات و را هنمایی های شما تشکر . بله کاملا شما هم درست می گی ایراد طرف هم باید مد نظر داشت . من هم از همگی تشکر می کنم و این بحثهای جنجالی هم خوبه . دلیل نداره کسی از کسی ناراحت بشه . هم می وانن در چهار چوب قوانین سایت نظرشان را بدهند . :akنقل قول:
از تمامی دوستان تشکر میکنم که تو این بحثها شرکت میکنن من از دوستان خواهش میکنم برای حرفهای خودشون دلیل بیارن ما بیشتر اینجا بحث بیشتر سره این هست که کتابهای ردیف چقدر میتونه کلا قدرت در بداهه نوازی و آرشه کشی و انگشت گذاری بالا ببره یکی از نکات مهم در بداهه نوازی آرشه کشی و قدرت انگشتگذاری حالا با این اوصاف به نظر شما ردیف 1 و 2 صبا این ویژگیها رو داره ؟
1-به نظر من شرط لازم براي بداهه نوازي يادگيري خوب ودقيق رديف است ولي كافي نيست.نقل قول:
2و3-رديف متد آموزشي آرشه كشي و يا تكنيك نيست . گنجينه ي موسيقي ملي است و براي خوب نواختن رديف نياز به خيلي تكنيكها هست.ولي در رديف اصلا سعي نميكنه تا به شما متد آرشه كشي و يا تكنيك هاي انگشت گذاري را ياد بدهد.هدف رديف بسيار بالاتر از اين است (كتاب آموزش ويولن نيست)كتاب آموزش موسيقي نياكان ماست كه هر چه امروز به عنوان موسيقي سنتي داريم و در بداهه نوازي از آن نشئات گرفته و خواهد گرفت.مگر آنكه گوشه هاي مهجوري باشد كه بعدها توسط محققي كشف شود و به رديف اضافه گردد.(براي تكنيكهاي انگشت گذاري و آرشه كشي كتابهاي كلاسيك غربي بهترين متد ها هستند.)
دوستان حالا که همه به یه نظر مشترک رسیدید بگذارید در موردبه مبحث دیگه بحث کنیم.نقل قول:
قبول دارم که ردیف استاد صبا یا استاد تجویدی و... برای ویولون نوشته شده اما شاید یه با یه مقایسه به این نتیجه برسیم که ردیف هایی که برای ویولون منتشر شده در مقایسه با ردیف های قدیمی تر مثل میرزا عبدالله یا آقا حسینقلی خیلی محدود تره. و همین ردیف ها هست که اصول آموزش موسیقی ایران به روش سینه به سینه رو تشکیل میده (همونطور که میدونید از ردیف میرزا عبدالله برای آموزش تمامی سازهای موسیقی ایران استفاده میشه حتی کمانچه و نی)
فکر نمی کنید برای برای آشنایی بیشتر با موسیقی ایرانی و بیشتر شدن قدرت بداهه نوازی نواختن ردیف های قدما میتونه مفید تر باشه؟هرچند برای تار نوشته شدن؟
داريوش طلايي از بداهه نوازي گفت
واحد مركزي خبر، مهر: تکيه اصلی بداههنوازی بر آگاهی و توانمندی شخص نوازنده است و مهمترين رکن بداههنوازی که به آن جان مي دهد، حالت جذبه و متافيزيکاست. داريوش طلايی در نشست پژوهشی موسيقی رديفی دستگاهی گفت: "مهمترين رکن در بداههنوازی که به بداهه جان ميدهد، حالت جذبه و متافيزيک است. هنرمند برای اينکه به اين مرحله برسد، بايد بعد از يادگيری رپرتوار، با تمرين، تمرکز و رياضت در يک مرحله سخت قرار بگيرد که بعد از آن ميتواند بداههنوازی کند. طلايی با تاکيد بر اينکه اين مرحله در مقوله عقلگرايی نميگنجد، خاطرنشان کرد: اين مرحله به يک اندازه شامل همه نميشود، بعضی هنرمندان از اين نعمت بيشتر برخوردارند و برخی کمتر. بداهه به معنای خلق لحظه است و اينکه اين اثر از پيش تعيين نشده باشد. همچنين بداههنوازی انواع و مراحل مختلفی دارد. مرحله نخست مربوط به اجراهای متفاوت از گوشهها و رديفهای ايرانی است.
اين بخش به لحاظ تکرار و لحن يک اجرای متفاوت است. البته اين اجرا خصوصيات بداهه را به طور واضح ندارد. طلايی مرحله دوم بداهه را مربوط به جابجايی گوشهها و تغيير آنها دانست و اظهار داشت: اين نوع بداهه زمانی پيش ميآيد که خواننده يا نوازنده در تقابل يک رپرتوار ديگر قرار بگيرد و بتواند تخيل و تجسم خود را آزاد کند. به گفته وی، نوع ديگر بداهه به گفتگوی چند هنرمند مربوط ميشود. در اين بخش نوازنده آنقدر تبحر و مهارت پيدا کرده که ميتواند راههای پيشبينی نشده را در يک لحظه خلق کند. اين هنرمند با تاکيد بر بداهه بودن فرهنگ ايرانيان افزود: يکی از پژوهشگران موسيقی هندی اين نوع از موسيقی را داستانی عنوان کرده است و با توجه به نزديکی فرهنگ مردم هند و ايران ميتوان اين خصوصيات را برای موسيقی ايران نيز در نظر گرفت. داريوش طلايی در پايان گفت: "تکيه اصلی بداههنوازی بر آگاهی و توانمندی شخص نوازنده است. البته نبايد فراموش کرد که بداهه زمانی اتفاق ميافتد که پای تکنوازی و تکخوانی در ميان باشد. به طور يقين اگر چند موسيقيدان بداههنوازی کنند يک نوازنده شخصيت محوری اين گروه را به عهده خواهد داشت. اين نوازنده چيرهدست تار و رديفدان در پايان يک قطعه در افشاری اجرا کرد.
محسن نفر (آهنگساز و نوازنده تار)
بداهه نوازی اساساً پدیده ای متأخر است و به معنای رایج امروزی از حدود هشتاد سال قبل در فرهنگ موسیقی ایرانی نضج گرفته است . محسن نفر نوازنده صاحب سبک تار با بیان این مطلب افزود « قدما مانند امروزی ها چندان درپي خلق لحظه ای نبودند و معمولاً انگاره های ردیف را به نحو شایسته ای می نواختند». وی همچنین در خصوص لزوم تبعیت از ردیف دستگاهی گفت :« گوشه های ردیف دستگاهی ما از نظر پیدایش دو حالت دارند: یا اینکه زائیده ذهن یک شخص مثل علی اکبر خان فرهانی یا آقا حسینقلی هستند که در این صورت اصالت ندارند و ما هم مجبور نیستیم ، تراوشات ذهنی ایشان را تمرین و تکرار کنیم. صورت دوم آن است که بپذیریم این ها یک میراث جمعی است و اساتید قدیم هم امانت دار بودند و گوشه های ردیف را به نسل های بعدی منتقل مي کردند. در این صورت ردیف موسیقی ایران یک ارزش جمعی و یک میراث قابل توجه است که ما را مجاب می کند نسبت به حفظ و حراست آن کوشا باشیم».
دوست عزیز ردیف . ردیفه حالا زیاد فرقی نمیکنه صبا نوشته باشه یا میرزا عبدلله نوشته باشه به نظر من بداهه نوازی هایی که مثلا در زمان صبا و میرزا عبدلله زده میشد یه حالت خاصی داشت و مختص خودشون بود ولی رفته رفته با اومدن افرادی مثل یاحقی و بدیعی و ملک و یا حتی در تار مثل فرهنگ شریف سبک جدیدی روی کار آمد که کلا خیلی فرق میکرد با زمان صبا و اینو خیلی راحت میتونید مقایسه کنید شما کتاب ردیفی که استاد صبا نوشته مثلادستگاه دشتی رو مقایسه کنید با یکی از آثار بدیعی یا یاحقی شما میبینید زمین تا آسمون با هم فرق دارند چه از نظر آرشه کشی و تکیه زنینقل قول:
داريوش پيرنياكان و بداهه نوازي
واحد مركزي خبر، مهر: بداهه نوازی از آهنگسازی و ارکستر هم سخت تر است، چون فردی که بداهه نوازی می کند، بايد هم آهنگ بسازد و هم بزند. در واقع بايد اشراف کامل به رديف سازهای موسيقی و به تکنيک سازی که در دست دارد، داشته باشد. داريوش پيرنياکان در نشست پژوهشی موسيقی رديف دستگاهی که پيرامون بررسی بداهه نوازی در ايران در ششمين روز از جشنواره موسيقی در سالن رودکی برگزار شده بود، گفت: ما در برنامه های پژوهشی جشنواره بين المللی موسيقی فجر سعی کرديم از استادان خوبی بهره مند شويم که در زمينه موسيقی کار کرده و تبحر داشته باشند تا از نظرات شان در زمينه آهنگسازی و نوازندگی استفاده کنيم.
اما بداهه نوازیقايت موسيقی ايران است. دانشجويان موسيقی بايد تمرين کنند تا به يک بيان در موسيقی برسند. اين بيان هم بداهه نوازی است.وی با اشاره به اين که بداهه نوازی از آهنگسازی و ارکستر هم سخت تر است، گفت: فردی که بداهه نوازی می کند بايد هم آهنگ بسازد و هم بزند. در واقع بايد اشراف کامل به رديف سازهای موسيقی و به تکنيک سازی که در دست دارد، داشته باشد. همچنين ملودی سازی قوی باشد که در لحظه خلق کرده و اجرا کند.
بيست و هشتم دي ماه هشتاد و چهار