خصوصیات کلی موسیقی ما بعد از آمدم اسلام به ایران
عبد القادر غیبی (مراغی ) آخرین موسیقی دان برجسته در موسیقی کلاسیک ایران می باشد . متاسفانه موسیقی ایران در زمان صفویه چندان پیشرفتی نداشت و دانشمندی چون عبدالقادر در صحنه ظاهر نشد ، اما دکتر سپنتا مشخصات کلی موسیقی ایران پیش از صفویه را چنین توصیف کرده است .
1- موسیقی به نحو چشمگیری تابع شعر گشت و طبیعتا وزن های بحور شعر در وزن موسیقی تاثیر نهاد ، و برخی از شعرا اشعار خود را با آواز و نواختن ساز اجرا می کرده اند .
2- نواهای دوران باستان و مایه ها (دستان ها ) که منسوب به باربد بود تاثیر زیادی بر آثار موسیقی داشت .
3- بر اثر دقت در پرده بندی و کوک های مختلف ساز هایی مانند تنبور خراسانی و تنبور بغدادی و فواصل موسیقی و درجات گام معمول تا حدی روشن می شود که ضوابطی در کتاب های معتبر موسیقی پدید آمده است
4- نحوه ی اجرای گوشه ها و مایه ها و تناسب حال هر مقام با حال شنوندگان در مجلس استماع ،مطرح گشت .
5- ساز های متنوعی در همنوازی به کار رفت و برخی ساز های جدید مانند مغنی ( نوعی عود ) و نزهه (نوعی قانون ) اختراع شد .
6- ابتکارات برخی موسیقی دانان و نوازندگان باعث ایجاد گوشه های جدید گشت که به ردیف موسیقی ایرانی اضافه گشت مانند بوسلیک (در نوا) و ابراهیمی در عشاق و غیره .
7- ضوابطی برای انواع تصنیف و مشخصات ملودی و آواز تعیین شد مانند چهر قطعه نوبه ، قول (شعر عربی )، غزل (شعر فارسی ) ، ترانه ( در بحر رباعی ) و بقیه قسمت های تصنیف که عبد القادر در کتاب خود به نام جامع الالحان ذکر کرده است .
دوره صفویه و موسیقی (1148-905 هجری )
سلسله صفویه پس از گذشت قرن ها ، برای اولین بار وحدت ملی را در ایران بر قرار ساخت و مرز های این سر زمین را تقریبا به مرز های دوران ساسانی رسانید و همچنین در زملن صفویه مذهب تشیع به عنوان دین رسمی پذیرفته شد و بدین سان ، برای سومین بار پس از ساسانیان ، دین و سیاست با هم در آمیخت . بالاخره ، در زمان حکمرانی صفویه ، اقتصاد شکوفا شد و صنعت و هنر ترقی کرد ، اما با این حال در موسیقی و به ویزه موسیقی نظری چندان پیشرفتی حاصل نشد .
جالب اینجاست که بدانید بعضی از سلاطین صفویه چون شاه عباس کبیر (1038-996 هجری ) اهل هنر و موسیقی دان بودند و به قول اسکندر بیک ترکمان ((به هر طایفه به لغت آن طایفه تکلم می فرمایند و با اشعار فارسی دانا بوده . شعر ار خوب می فهمند و تصرفات می نمایند و گاهی به نظم اشعار زبان می گشایند و در موسیقی و علم ادوار و قول و عمل سر امد روزگاراند و بعضی از تصنیفات آن حضرت در میانه ارباب طرب مشهور و معروف است و زبانزد اهل ساز)) (عالم آرای عباسی ، جلد 2 مقاله دهم )
اما همه مثل شاه عباس کبیر نبودند در کتاب ها نوشته است که یکی از شاهان صفوی یک نفر از موسیقی دانان زمان خود را به جرم همنشینی با فرزندش سلطان حیدر میرزا به دار آویخت و به دستور او تمام خنیاگران (درباری ) را به قتل رسانید و در این باب از مسائل باز هم در دوران صفویه پیش آمد . . .
شاردن فرانسوی که در زمان سلطنت شاه سلیمان صفوی یعنی ( 1106-1077 هجری ) به ایران مسافرت کرده و چند سال در اصفهان مشغول پژو هش درباره جامعه و فرهنگ ایران بوده است ، به علل عدم پیشرفت فن موسیقی در ایران و نیز وضع رقت بار خنیاگران و موسیقی دانان اشاره کرده م می نویسد :
(وضعیت اجتماعی ) الات طرب در مشرق زمین همانند خود صنعت موسیقی است : یعنی نواختن اینها خلاف ادب ، و حتی بد تر شمرده می شود ، زیرا روحانیون و مذهب استعمال آنها را حرام شمرده است ، روحانیون و اشخاص مومن حتی از شنیدن اواز الات طرب نیز امتناع می ورزند و به همین جهت این فن در ایران به مانند اروپا صیقل نیافته و پیشرفتی پیدا نکرده است .
سازندگان و نوازندگان در ایران تهیدست و بد پوشاکان ، فقط گروهی که از طرف شاهنشاه نگهداری می شوند ، شایان توجه می باشند . (وضعیت این دسته تا اندازه ای خوب است و آن را چالغی باشی نامند که به معنی سرگروه سازندگان و نوازندگان می باشد (سیاحتنامه شاردن ، جلد پنج ، ص 144-115 )
موسیقی مذهبی در زمان صفویه
بین موسیقی و دین پیوند بسیار نزدیکی است و مطالعات انسان شناسی این واقعیت را آشکار ساخته است که پیوند بین دین و موسیقی نه تنها در جوامع پیشرفته بلکه در جوامع ابتدایی انکار ناپذیر است . ترالینگسون درباره ی پیوند موسیقی و دین مطالب ارزنده ای ارایه کرده است که در اینجا پاره ای از گفته های او را نقل می کنیم :
مومنان به دین ، موسیقی را صدای خدایان یا تنافر از اصوات شیاطین دانسته اند ، گاه آن را به منزله ی پاک ترین نمونه روحانیت ستوده اند و زمانی همانند نهایت تباهی های نفسانی ، مورد نفرت قرار داده اند ؛ در هر دومورد ،اشتیاق انان برای ترفیع آن در عبادت و یا از ریشه کندن ان ، هم در دین و هم در زندگی دنیی یکسان بوده است . . .
همچنین وی می گوید : متون دینی ، در سراسر جهان در بیشترین بخش تاریخی انسانی ، به جای اینکه ابتدا نوشته شده باشند ، سروده و خوانده شده اند ، و رفتار های مبتنی بر دین ، در تقریبا تمامی سنن مذهبی الفاظ موسیقی را دریافت داشته است .
روحانیان ناواژو [ناوایو] خواننده اند ، نخستین گروندگان مذهب سنتی مردم سزیلانکا ، طبل زن و رقاص بوده اند ؛ شمن های شمال اروپا / آسیا و اسیای میانه ، موسیقی را اساسی ترین واسطه برای برقراری ارتباط با جهان روحانی دانسته اند . (فرهنگ و دین ، ویراسته میر چاه الیاده ، صص444-443)
:18:خسته شدم . . . فعلا داشته باشید تا بعد . . .
منابع و منبع اصلی رو هم که قبلا گفتم خدمتتون . . . مرسی :am
اوضاع موسیقی اواخر صفویه ، اوایل افشاریه
آلات موسیقی
بر اساس سیاحتنامه شاردن (جلد پنج ،صص 113-111 ) ،آلات موسیقی زمان صفویه عبارت است از : طبل ، تبیره ، دایره ، سرنا ، کرنا ، شیپور ، قره نی ، نای ، نی لبک ، بلبان ، رباب ، چنگ ، سنتور ، شش سیم ( گیتار ) ، چهار سیم (عود ) چهار زه (ویلن ) تنبوره ، کنگره و سنج .
چنان که در قبل هم برایتان شرح دادم ، پایگاه خنیاگران در زمان صفویه تضعیف شد و موسیقی نظری ایران آسیب دید . متاسفانه عدم توجه به این هنر ، سبب گردید تا بر خلاف سده های پیش از صفویه ، موسیقی دانان برجسته ای چون عبد القادر مراغی ودیگران دوباره ظاهر نشوند .
خنیاگری و موسیقی در دوره افشاریه
با آنکه خنیاگری از زمان افشاریه ، زندیه قاجاریه به روال گذشته ادامه داشت ،و خنیاگران در دربار و در بین مردم شهر ها ، روستا ها و عشایر همچنان به فعالیت خود ادامه می دادند ، با این حال ، تا اواسط حکومت قاجار هیچ گونه تحولی در موسیقی ایران صورت نگرفت .
محمد کاظم وقایع نگار دربار نادر شاه ، از شرکت خنیاگران در جشن انتخاب ولیعهد خبر داده و می نویسد :
مجلس آراستین امیر صاحبقران و ولیعهد ساختن خود رضا قلی میرزا به مملکت ایران :
. . . مقارن این مقال ، وصف حال نواب کامیاب سپهر رکاب شاهزاده عالیجناب رضا قلی میرزاست که چون سه روز از ورود آن گذشت ، حسب الفرمان دارای زمان وآن خسرو گیتی ستان حضرت صاحبقران چنان به نفاذ پیوست که در آن نواحی به جهت جشن پادشاهی سبزه زار دلگشا و چمن فرح افزایی معین نمایند ، که بعد از نزول رایات جاه و جلال بدان نواحی ، در حضور اهالی و اعیان ممالک ایران نایب الایاله ای جهت آن مملکت معین نموده ، و عنان همت به صوب تسخیر هندوستان انعطاف فرمایند .
در آن مجلس خلد آیین به ترتیب بساط عشرت و کامرانی و نوشیدن جام طرب از راح ریحانی دایر ساخته ، لاله رخان را از تاب می چهره ی ارغوانی معدن یاقوت رمانی ، و نوش لبان را از تواتر اقداح پی در پی استمداد حرارت با مسرت روز جوانی ، مغنیان خوش آواز به الحان مسرت طراز با عناد دمساز ، و سازندگان (ساز زن ها ) نغمه پرداز به نواها ی گونه گون ساز با غزالان زهره جبین هم آواز . لمولفه :
زهر جانبی نغمه ای ساز شد
نوا و مخالف هم آواز شد
مغنی چنان نغمه ای جوش کرد
رهاب از حسینی فراموش کرد
بیات و عراق به هم جنگجو
چو روز عشیران به هم روبه رو
همه ساز ها شد و هم راست راست
فغان از دل چرخ چاچی بخاست
مغنی هزار و مصنف هزار
حجاز بزرگ و بزنگوله بار
((عالم آرای نادری ))
چنانکه میبینید مولف با موسیقی آشنایی داشته و تعدادی از آهنگ های قدیمی را که در آن زمان رایج بوده ، نام برده است .
و همچنین مولف از فعالیت خنیاگران در مجلس تاج بخشی نادر به محمد شاه در سال 1151 سخن رانده است .
از این گونه وقایع دگر بار های دیگر هم اتفاق افتاده است که من در همین جا بسنده می کنم و به ادامه می پردازم .
بدون تردید نادر شاه به خنیاگران درباری توجه داشته است و از نغمات دلپذیر انها لذت می برده است . پادری بازن فرانسوی ، پزسک نادرشاه ، در تویری که از اردوگاه این جهانگشای بزرگ ترسیم کرده ، موقعیت چادر های خنیاگران در کنار حرمسرای مخصوص قرار دارد (ر ک . نامه های طبیب نادر شاه ، پس از صفحه 70 )
--------------------------------------------------------------------------------------
برای این تاپیک هم کافیست . . .
در تاپیک بعدی به سراغ وضعیت موسیقی در دوران زندیه میرویم و بعد از آن از دوره قاجاریه برایتان می نویسم . وبعد از آن را منابع زیادی در دست دارید که می تونید مطالعه کنید در رابطه با موسیقی تا به امروز . اما احتمالا بعد دوران قاجاریه دوباره بر خواهم گشت به زمان ساسانیان تا به قاجار و مطالب ریزکاری بیشتر و نکته به نکته ای را برای شما سروران گرامی شرح خواهم داد . موفق باشید :am
منابع قبلا گفته شده ___