آقای احمدی واقعا اطلاعات خوبی بهم در این زمینه دادین. ممنون
نمایش نسخه قابل چاپ
آقای احمدی واقعا اطلاعات خوبی بهم در این زمینه دادین. ممنون
سلام بچه ها,من چندماهي هس ميرم كلاس ويولون,استادم كتاب ل ويولونو باهام كار ميكنه و بعد هرجلسه 1اهنگ ايراني بهم ميده,الان من چ سبكي هستم؟ايراني كلاسيك؟من خودم عاشق ايرانيم
- - - Updated - - -
سلام بچه ها,من چندماهي هس ميرم كلاس ويولون,استادم كتاب ل ويولونو باهام كار ميكنه,اخر هردرسم1اهنگ ايراني هم بهم ميده,من دنبال اهنگهاي ايرانيم بيشتر,ميشه چند كتاب ايراني ك واس ه منكه تازه كارم رو بهم معرفي كنيد؟
سلام دوست عزیز.نقل قول:
شما هنوز زوده که سبکتون رو مشخص کنید و فعلا در حال یادگیری مقدمات هستین که برای همه ی سبک ها تقریبا یکی هست. پس عجله نکنید و سعی کنید آرشه کشی، انگشت گذاری و ... رو به نحو احسن یاد بگیرید.
در مورد کتاب اینجا جای بحثش نیست و یه تاپیک هست که توی اون در مورد آموزش صحیح و کتاب ها بحث شده. اما با توجه به سطحتون ممکنه کتاب دنیای زیبای ویلن یا کتاب های مربوط به آهنگ های پاپ ایرانی برای شما خوب باشه. البته باید با نظر استاد باشه.
سلام
اقا اساسی ترین سوال زندگی من واقعا همین بوده "کلاسیک یا ایرانی ؟؟؟؟ " این سوال رو اینجا هم پرسیدم و اساتید بهم جواب هایی دادن. ولی هنوز این ابهام من بر طرف نشده
حقیقتش توی شهر من تا دلتون بخواد اساتید ایرانی کار داریم و به ندرت کلاسیک کار....چن جا رفتم بهم گفتن اقا برو دنبال سبکی که بتونی توی شهر خودت پیشرفت کنی...گفتن اگه کلاسیک کار کنی توی این شهر بعد از استاد دیگه جایی واسه پیشرفت نداری و این حرفا.
راستش من اول عاشق کلاسیک بودم و البته هنوزم هستم اما انصافا 60 در صد این علاقه واسه این بود که من بلا استثنا فقط و فقط کلاسیک گوش کرده بودم . اصلا با ایرانی اشنایی نداشتم. اما خب یه ذره که رفتم کارای اساتید ایرانی رو دیدم....به این نتیجه رسیدم که ایرانی هم اونقدا که فک می کردم بد نیست.
این شد که رفتم استاد ایرانی گرفتم و شروع کردم به کار ...استادم به این نکته اشاره کرد که کتاب خالقی خیلی مباحث پیشرفته ای در کتاب اولش درس داده که در کتاب 3 ل ویلن تازه اشنا میشیم باهاش ایشون این رو یه امتیاز میدونه و میگه نوازنده ی کتاب یک خالقی از نوازنده ی کتاب یک ل ویلن نوازنده ی حرفه ای تری هستش...خب منم خوشحال و امیدوار به راهم ادامه دادم.... اما حالا چیزایی می شنوم که واقعا تو دلم خالی میشه....
توی همین تاپیک دوستان اشاره کردن که حالا یه مدت افرادی اومدن به اشتباه با ویلن ایرانی زدن ما که نباید اون اشتباه تکرار کنیم یا اینکه ایرانی سبک و استایل ناقصی داره و کلاسیک اصل و قاعده ی این موسیقیه و اینا......
اقا پس یعنی ایرانی یه اشتباه بود که ما نباید تکرارش کنیم...پس ابولحسن صبا چی میشه؟خرم چی میشه؟یاحقی چی میشه؟خالقی چی میشه؟
یکی بیاد قشنگ و زیبا و روشن و روان بدون دید یک طرفه منو روشن کنه توروخدا
ممممممممممممممممممممممممم ممممنونن
سلام. صفحه ی قبل (صفحه ی دوم) یه توضیحاتی دادم ببین بدردت میخوره یا نه. اگه نیاز بود جزئی تر هم بحث کنیم بفرمایید.نقل قول:
اولا جا داره که من یه دنیا معذرت خواهی کنم به خاطر اینکه قبل از اینکه توضیحات فوق العاده ی شمارو بخونم پست گذاشتم.نقل قول:
خب با خوندن پست شما و یه ذره دید منصفانه به این نتیجه رسیدم که اشتباه بودن و ناقص بودن سبک ایرانی از بن بی اساس و غیر منصفانه ست.
اما موضوعی که هست اینه که من واقعا به دو سبک علاقه دارم. بعضی وقتا با یه اهنگ کلاسیک معمولی گریم میگیره...احساس میکنم ویولونه داره حرف میزنه...واقعا یه جوری به حرفاش گوش میدم که انگار واقعا داره حرف میزنه :D البته خب واقعا داره حرف میزنه :D مثلا توی یکی از اهنگای یرونیان من کشف کردم که تو قسمت اول ویولونش داره یه قصه تعریف میکنه اینکه چه سختیایی کشیده و دیگه اخراش گریش میگیره و میگه دیگه نمیتونه تحمل کنه و منم با شنیدن حرفاش گریم میگیره (شما که فک نمیکنین من دیوونه شدم....!) در صورتی که بقیه صاف صاف میشینن نگاش میکنن و اخرش میگن بابا یه محسن یگانه بذار حال نداریم....
ایرانی ها رو باهاشون تازه اشنا شدم ولی اونا هم همینطورین برام....من احساس میکنم با ویولون زندگیم شکل میگیره...وقتی یه تمرین رو نمیتونم بزنم ناخوداگا تو دلم به ویولون میگم پس چرا نمیخوای حرف بزنی....
اقا خیلی حرف الکی زدم خلاصه اینکه من به دوتاشون علاقه دارم
و اون حرفایی که میگفتن ایرانی ناقص و اشتباهه ذهنمو مشغول کرده بود که با حرفای شما فهمیدم اشتباهه....واقعا ممنون
خواهش می کنم.
اگه از نگاه یه کلاسیک کار و با سلیقه ی اون به قضیه نگاه کنیم (به صورت یک بعدی)، وقتی آثار پاگانینی، ساراساته و باتزینی و ... رو با چهارمضراب های ایرانی مقایسه می کنیم می بینیم چهارمضراب ها از نظر تکنیکی در مقابل اون آثار چیز زیادی ندارن (با این دیدگاه حرف اشتباهی هم نیست)
اگه از دیدگاه یه سنتی نواز به قضیه نگاه کنیم (به صورت یک بعدی) ، حس قطعات دشتی و افشاری و چهارگاه و مخالف سه گاه و ... رو با موسیقی خشک کلاسیک (البته از دیدگاه بعضی از سنتی نوازها) به هیچ وجه عوض نمی کنیم.
ولی اگه از روی اعتدال به این موضوع نگاه کنیم می بینیم هر سبکی ویژگی ها و زیبایی های خودش رو داره (البته بحث فنی مسئله اش جداست و میشه بدونن غرض بحث فنی رو مطرح کرد) ... ضمنا حواسمون هم باشه که بعضی وقتا هدف سبک ها هم با هم فرق می کنه.
اتفاقا این یروینیان که گفتی یه آهنگ داره به اسم Confession (اعتراف) ... فکر می کنم خودش هم این آهنگ رو ساخته. توی این آهنگش واقعا انگار ویلنش داره ماجرایی رو بیان می کنه و در مورد اون قضیه اعتراف می کنه.
خلاصه دنیای ویلن واقعا زیباست...
واووووووووووووووووو چه حرف عجیبی؟؟؟؟!!!!!!:aeنقل قول:
اگه از نگاه یه کلاسیک کار و با سلیقه ی اون به قضیه نگاه کنیم (به صورت یک بعدی) ، وقتی آثار پاگانینی، ساراساته و باتزینی و ... رو با چهارمضراب های ایرانی مقایسه می کنیم می بینیم از نظر تکنیکی چیزی ندارن (با این دیدگاه حرف اشتباهی هم نیست)
--------------------------------------
اگر می خواهید دو سبک رو هم یاد بگیرید من توصیه می کنم اول کلاسیک رو یاد بگیرید بعد سنتی رو ( اینجوری حداقل بهتره ).
چرا گفتم حداقل چون اگر امکان داره یه سبک رو ادامه بدید بهتره و خودتون اذیت نمی شید. زیرا انگشتگذاری در سبک ایرانی نرم تر هست مملو از شیفت های کوچک که پس از مدتی انگشتان به این شیفت ها ریز عادت می کند و نوازنده دائما در انگشتگذاری این سبکی عمل می کنه حالا میاد اثر باخ و شوپن و ... اجرا کنه می بینی کنسرتو های باخ رو ایرانی می زنه ( لهجه دار ):4:
از کجای حرفم متعجب شدید؟نقل قول:
از اونجاش که جمله درست نوشته نشده قربان.
انگار چهارمضراب ها برتری دارن. البته منظور شما فقر تکنیکی چهارمضراب ها هست. و این معنی از جمله بر نمیاد . البته در نگاه اول.نقل قول:
گه از نگاه یه کلاسیک کار و با سلیقه ی اون به قضیه نگاه کنیم (به صورت یک بعدی) ، وقتی آثار پاگانینی، ساراساته و باتزینی و ... رو با چهارمضراب های ایرانی مقایسه می کنیم می بینیم از نظر تکنیکی چیزی ندارن (با این دیدگاه حرف اشتباهی هم نیست)
آها... بله پرویز خان درست میفرمایید. :)نقل قول:
جمله کژتابی داشت. تصحیحش کردم.
من نظرم اینه که کلاسیک کار کن تا انگشتاب بمیرن یعنی رون بشن بعد در کنار کلاسیک آهنگای محلی و معروف ایرانی رو یاد بگری.مثلا برای یه ویولونیست زشته که بلد نباشه آهنگ ای ایران یا مرغ سحر یا هر آهنگ دیگه ای رو بزنه چون مردم از این آهنگا دوس دارن بعد ببین با کدوم بیشتر حال میکنی با کدوم آروم میشی.مثلا استاد من کلاسیک میزنه ولی این دلیل نمیشه که چون کلاسیک میزنه ایرانیرو بذاره کنار
کسی اینجا تو این انجمن به این بزرگی نیست که ویولن سبک جز یا بلوز کار کنه؟! می دونم استفاده ویولن تو اون سبکا خیلی محدود بوده ولی به هر جال...
__________________
راجع به انتخاب سبک یه سواله مدت هاس ذهن منو درگیر کرده
آیا لذت بردن از شاهکار های کلاسیک مثل ویولن کنسرتو های باخ و موتزارت یا چمیدونم کاپریس های پاگانینی، چهار فصل ویوالدی، رقص مجار برامز، مارش ترکی یا مرثیه موتزارت و سمفونی های بتهوون و چه و چه و... دلیل میشه که بگیم طرف موسیقی کلاسیک دوست داره؟! آخه به نظرم اینا اونقدر خوبن و عظمت دارن که هر شنونده ای با هر سلیقه ای ازشون لذت می بره...
به نظر من اینطوری نمیشه قضاوت کرد مثال نقضش خودمم که بی نهایت ازینایی که نام بردم ولی وقتی می خوام موسیقی گوش بدم تا اصطلاحا حسش نیاد سراغ بقیه آثار ناشناخته کلاسیک نمیرم ولی مثلا حاضرم همیشه هر آهنگی از سبک بلوز یا پراگرسیو راک رو گوش بدم...
بنده که تا حالا ندیدم کسی اینجا جز، بلوز یا کانتری کار کنه. (البته توی این تاپیک صحبت در مورد سبک ایرانی و کلاسیک هست)نقل قول:
به نکته ی خوبی اشاره کردین. تنوع آثار در سبک کلاسیک بسیار زیاده ... لزوما نمیشه گفت کسی که مارش ترک، چهارفصل ویوالدی و ... رو دوست داره ، از طرفداران سبک کلاسیک هست. علاقه داشتن به یه سبک یعنی اینکه به بنیان اون سبک علاقه داشته باشی نه صرفا به چندتا ملودی از اون سبک.
خیلی از اساتید ویلن سنتی رو می شناسم که عاشق تعداد زیادی از کارهای کلاسیک هستن اما به دلیل اینکه به پایه و اساس موسیقی سنتی بیشتر علاقه دارن ، سبک سنتی ایرانی رو انتخاب کردن.
آره متوجه شدم که خیلی سیاست های بخش ویولن روی منظم کردن و کم کردن تاپیک هاس، واسه همین خیلی واسه اسم تاپیک مرتبط با سوالم گشتم ولی ازین بهتر پیدا نکردم حداقل اینجا بحث در مورد سبک هست... :23:نقل قول:
من چون یه مدتی میشه ویولن کار می کنم (ل ویولن 1و2/ خالقی 1/ دنیای زیبا1و2/ اندکی ولفارت و ل ویولن3) جدیدن متوجه شدم که همین مشکلو دارم یعنی
تو کلاسیک هم که همونطور که گفتم کسی پیدا نمیشه که از شاهکارای کلاسیک که چند تایی شو نام بردم (همین الان که دارم تایپ می کنم دارم ویولن کنسرتو های باخ رو میگوشم) بدش بیاد ولی به شخصه طوری نیستم که برم بشینم تمام آثار کلاسیک ویولن رو گوش بدم و لذت ببرم... (حقیقت تلخی که وجود داره اینه که اثر کلاسیکی که ویولن توش بار موسیقی رو بدوش می کشه رو فقط اگه خیلی عالی {این طرز مقایسه با کلماتی مثل عالی یا... می دونم خیلی نگاه غیر حرفه ای هست ولی نمیدونم چجوری منظورمو برسونم کلمه بهتری پیدا نکردم} باشه می پسندم ولی آثار کلاسیکی که پیانو بیشتر تاثیر داره مثل کارای chopin اکثرا به دلم میشینه حتی اگه خیلی اثر بزرگی نباشه) یه مسئله دیگه هم راجع به کلاسیک که هست اینه که امروزه دیگه آثاری کلاسیکی مثل قرن های قبل ساخته نمیشه و احساس می کنم مرده یعنی مثلا نمیشه یه نفر بگه منتظرم آلبوم جدید موتزارت بیاد یا... هر چی هست همیناس که هست... اگه چیز دیگه ای هست بگید {باید باشه...}
ویولن ایرانی هم زیاد باهاش نمی تونم ارتباط برقرار کنم هم چنین سبک های فولکلور اطراف مثل چمیدونم ارمنی یا ترکی یا هرچی... واسه خودم جالبه که موسیقی سنتی ایران رو دوست دارم ولی جایی که ویولن واردش شد من از طرف دیگه ازش خارج میشم نمیدونم چرا... احساس می کنم کمانچه کار ویولن رو خیلی بهتر انجام میده تو سبک سنتی (نظر شخصیه)
سبک پاپ که عمراٌ... نه علاقه ای به کارای عقیلی دارم نه مرتضوی نه marton نه rybak نه stirling نه...! :16:
ویولن تو کانتری یا بلوز یا راک یا جز هم که به ندرت استفاده میشه واسه همین خواستم ببینم آیا بین ویولنیست های این انجمن (که به نظرم بزرگترین جامعه ویولنی هست که می تونم باهاش ارتباط برقرار کنم) کسی با این جور علایق پیدا میشه!؟ شاید بتونه یه افق روشنی رو بهم نشون بده... :43:
بدجور سر در گم شدم نمیدونم چیکار کنم با ویولنم از طرفی سنم زیاد شده (20) واسه تعویض ساز و همچنین از رها کردن ویولن احساس سرخوردگی بهم دست میده...
دوست عزیز خیلی ممنون که تاپیک جدیدی ایجاد نکردین و همینجا مطلبتون رو نوشتین.نقل قول:
آثار ویلن بسیاری هست که "عالی" باشن. من دقیقا سلیقه ی شما رو نمی دونم اما خودم اکثر کارهای کلاسیک رو بارها گوش می کنم.
مثلا کنسرتو ویلن چایکفسکی رو همین چند ماه پیش برای اولین بار با دقت گوش دادم و واقعا لذت بردم و حالا حالاها این کنسرتو رو گوش می دم و ازش لذت می برم. یا کنسرتو ویلن مندلسون ... یا بعضی آثار وینیاوسکی و ...
این آثار رو نمی شه یه بار گوش داد و از کنارش گذشت. به تازگی کنسرتو ویلن خاچاطوریان رو گوش دادم و واقعا لذت بردم. ضمنا بررسی آثار کلاسیک با اجراهای مختلف خودش یه دنیایی داره... دنیای نوازندگان بزرگ ویلن کلاسیک.
هایفتز، منوهین، پرلمن، ایستراخ، کوگان ... هر کدوم به شکلی آثار رو می نوازن که آدم دوست داره هر اثر رو بارها با اجرای نوازندگان مختلف گوش کنه.
دنیای موسیقی کلاسیک اینقدر وسیع و گسترده اس که اگه کسی مثل من روی هر اثر چند ماه گیر کنه تا آخر عمرش حتی به نصف آثار کلاسیک هم نمیرسه گوش کنه! ضمنا من اصلا شناخت خوبی به آثار کلاسیک ندارم (اینو هم اضافه کنم که علاقه ی زیادی هم به صدای ویلن بصورت ارکسترال دارم و طبیعتا اجراهای ارکسترال رو خیلی می پسندم)
در مورد ویلن ایرانی قبلا توضیحاتی نوشتم (توانایی های ویلن ایرانی با کمانچه اصلا قابل مقایسه نیست اما سلیقه ها متفاوته ... البته کمانچه هم ویژگی های منحصر بفردی داره)
به نظر من شما به نوازندگی سبک های تلفیقی هم بد نیست گوش بدین. سبک مدرن (مثل آثار new age) که نواختنشون بر مبنای موسیقی کلاسیک هست. یا سبک موسیقی فیلم و ...