موضوع : غروب ترانه در آلبوم"طلوع" !
نویسنده : احمد فتاحی
نقدی بر ترانه های آلبوم :
یک آلبوم دیگر وارد بازار موسیقی شد. "طلوع" با صدای معین.
از اولین نگاه به این آلبوم به تعداد ترانه ها می رسیم که 11 ترانه می باشد . تا قبل از انتشار این آلبوم عده ای یک شاهکار هنری را انتظار می کشیدند ولیکن متاسفانه این آلبوم چیزی نبود که بشود آن را یک شاهکار نامگذاری کرد. در ادامه سعی خواهیم کرد با دلایلی آشنا شویم که باعث شده ترانه های این آلبوم سطح بسیار پایینی داشته باشند و در مجموع آلبوم در حد نام معین نباشد. ناگفته نماند در این مقاله سعی خواهد شد نقدی بر ترانه های آلبوم نوشته شود و نقد در مورد موسیقی آلبوم در این مقاله نمی گنجد.
الف ) آشنایی با ترانه سرایان این آلبوم :
1- ملاقات : ژاکلین
2- خوشبینی : بابک رادمنش
3- جدایی : بابک صحرایی
4- ای عشق : بابک رادمنش
5- وقتی تو با من نیستی : اهورا
6- به تو گفتم ، نگفتم : زویا زاکاریان
7- تو مگه قلب منی : بابک رادمنش
8- طلوع : ترانه مکرم
9- بت پرست : بامداد جویباری
10- شراب : فضل الله توکل
11- ای دریغ : فضل الله توکل
چندین ترانه در این آلبوم به دست ترانه سرایان داخلی نوشته شده اند ، مساله ای که در بسیاری از آلبوم های منتشر شده ی چند سال اخیر خارج از کشور نیز مشاهده است.
ب ) نگاهی بر ترانه های این آلبوم :
- در اولین آهنگ در چیدمان آلبوم به "ملاقات" می رسیم. ترانه ای که شاید به نوعی پراشتباه ترین ترانه در این مجموعه از نظر ادبی باشد.
یک ترانه سرای جوان نیز به راحتی در می یابد که در این ترانه زبان بیان یکدست نیست و دارای دوگانگی فاحش زبان می باشد. به این واژه ها دقت کنید :
همش - یهو - آمدم - دیوانه
چهار مثال برای اثبات ضعف یکدستی زبان ترانه ی "ملاقات" در بالا آورده شد. مشخص است که واژه های "یهو" و "همش" در زبان محاوره استفاده می شود و دو واژه ی "آمدم" و "دیوانه" در زبان محاوره کمتر استفاده می شود و به جای آن می باید از "اومدم" و "دیوونه" استفاده می شد و یا اینکه دو واژه ی "یهو" و "همش" تغییر می کرد .
- اما ترانه ی دوم این مجموعه "خوشبینی" نام دارد. بابک رادمنش که ید طولایی در سرودن این نوع ترانه های امیدوار کننده و پند دهنده دارد سراینده ی این اثر است.
به این دو واژه که هم قافیه شده اند دقت کنید : "عمرا – دنیا " . این ترانه نیز به شکل کاملا" فاحشی دوگانگی زبان دارد که این دو گانگی در واژه های زیر به وضوح مشخص است :
بنگریم - آوریم - بیا - میگذره - گذره - خندون - گریون - گلای امید - واسه - نداره - را
در بالا نیز مثال های متعددی آورده شد تا مشخص شود اولین نکته ی مهم در ترانه نویسی بابک رادمنش رعایت نشده است و ترانه از ارزش ادبی برخوردار نیست.
- می رسیم به سومین آهنگ . "جدایی" اثر بابک صحرایی. این اثر مشکل دوگانگی فاحشی ندارد و حداقل این است که دارای ارزش بیشتری نسبت به دو ترانه ی قبلی ست. قافیه های تکرای بابک صحرایی در این ترانه بیداد می کند که بسیار در ترانه ها مورد استفاده قرار می گیرد از جمله "قفس- نفس" . متاسفانه همچنان شاهد هستیم ترانه های ایشان از نظر بیان احساس در یک قالب هستند و پیشرفتی در این زمینه نداشته اند . البته به راستی که در مقابل ترانه های کهنه و بی ارزش بابک رادمنش این کار یک شاهکار است !
- باز هم یک ترانه ی فاقد ارزش هنری از بابک رادمنش. "ای عشق" کاری ست که ترانه سرا سعی دارد با آوردن قافیه های نو و بکر به آن ارزش دهد غافل از آنکه باز هم مشکل دو ترانه ی قبلی – یکدستی زبان ترانه – در این کار نیز وجود دارد. برای این ایراد نیز مثال می آوریم :
گهی - راستی - عشقه - نیایش هایم
در این ترانه نیز با زبانی پر از اشکال ، عشق توصیف شده است و مخاطب را با مفهوم واقعی آن آشنا کرده است ! استفاده بسیار زیاد از "س" و "ش" در این ترانه نیز یک امتیاز منفی ست که شاید اگر خواننده ی اثر کس دیگری جز معین بود با مشکلات فراوانی در ادای این واژه ها مواجه می شد.
- "وقتی تو با من نیستی" نیز یک اثر داخلی ست از اهورا. با این تفاوت که کار مناسبی است هرچند که با تنظیمی ضعیف مواجه شده است . نکته ای که باعث تقویت این ترانه شده است قافیه های مناسبی است که آورده شده هر چند که این ترانه را بیشتر باید یک شعر بنامیم تا ترانه چرا که احساس یک ترانه را با خود به همراه ندارد ولیکن یک کار موفق است.
- "به تو گفتم ، نگفتم" از نظر من بهترین ترانه ی این آلبوم است که با موسیقی خوب و تنظیم نسبتا" خوب صادق نجوکی همراه شده است . اینجاست که ارزش یک ترانه سرای با کارنامه مشخص می شود و آن کسی نیست جز زویا زاکاریان که ترانه سرای این اثر می باشد. آیا جای زویا زاکاریان و امثال ایشان در این آلبوم همین یک ترانه بود ؟ ایکاش تنظیم این اثر در هنگام ترجیع بند ترانه کمی بهتر و نو تر بود.
- باز هم بابک رادمنش با یک ترانه ی دیگر با نام "تو مگه قلب منی". ایکاش معین عزیز کمی در انتخاب ترانه های آلبوم دقت می نمودند. این اثر که بیشتر شبیه کارهای شش و هشتی بی ارزش است با موسیقی خود رادمنش همراه شده است. خوبی این اثر این است که اشکالات دو اثر قبلی رادمنش را ندارد !
- هشتمین آهنگ "طلوع" نام دارد با ترانه ای از ترانه مکرم. قافیه ها در بعضی بندها نادرست است. به بند زیر دقت کنید :
اسمتو ببخش به لبهام
بی تو خالیه نفسهام
قد بکش تو باور من
زیر سایه بون دستام
در اینجا سه واژه "لب" - "نفس" و "دست" قافیه را ساخته اند و برای ساخت قافیه فقط به حروف الحاقی"ام" تکیه شده است .
کاش اشکالات قافیه ای همین ها بودند، چون به هیچ وجه نمی شود از این ایراد ها گذشت :
من پر از حرفسکوتمخالیم رو بهسقوطمبی تو و آبی عشقت
تشنه ام کویرلوتم
که در این بند نیز قافیه ها جالب نیست ولی نمی توان ایرادی از آن گرفت.
شایسته است وقتی ترانه ای وام دهنده ی نام یک آلبوم می باشد خالی از ایراد باشد که چنین نبود و این ترانه ی ضعیف نیز نمره ی منفی دیگری به آلبوم بخشید.
- ترانه ی شماره ی نه در این آلبوم "بت پرست" است که ترانه ای ست بسیار کوتاه با تکرارهای زیاد. معین از این دست کارها در قبل نیز داشته است و همیشه علاقمند به خواندن این آثار ِ به نوعی کوچه بازاری است.
- دهمین ترانه "شراب" است. فضل الله توکل که حرفه اش آهنگسازی و نوازندگی سنتور است این ترانه را سروده است و به همراه ترانه ی آخر که "ای دریغ" نام دارد 2 ترانه ی نیمه سنتی آلبوم را در اختیار معین گذاشته و آهنگسازی کرده است.
متاسفانه قافیه های اشتباه در این ترانه کم نیست و به دلیل تکرار مکررات نیازی به درج این ایرادات نمی بینم.
- آخرین ترانه نیز از توکل است. همانطور که گفته شد حالتی نیمه سنتی دارد و مناسب یک آلبوم پاپ نمی تواند باشد. هرچند که دارای متنی نسبتا قوی می باشد.
نگاهی اجمالی بر ترانه های این آلبوم داشتیم و سعی کردیم فاحش ترین ایرادات در متن ها را بیاوریم. هرچند که اگر کمی با دقت و وسواس بیشتری ترانه ها را درک کنیم می بینیم که بسیار می شود از آنها ایراد گرفت و نام برد. امیدوارم شنوندگان حرفه ای ترانه ، این ایرادات را به گوش خود بشوند و به چشم خود ببینند و در نتیجه قبول کنند که یک کار ضعیف منتشر شده است نه یک آلبوم شاهکار که همگان در انتظارش بودند.
با ذکر یک مثال این مقاله را به پایان خواهم برد.
در ورزش امروز از جمله فوتبال ، نقش ستاره ها در تاکتیک تیمی و نحوه ی چیدمان بازیکنان بسیار موثر است. به طوری که فوتبال امروز را در تسخیر فوق ستاره ها می دانند. مصداق بارز این مثال در عالم هنر ترانه نیز وجود دارد و هر روز که می گذرد بیشتر متوجه ارزش کار ستارگانی چون "ایرج جنتی عطایی" ، "اردلان سرفراز" ، "شهیار قنبری" ، "زویا زاکاریان" ، "مسعود امینی" ، "منصور تهرانی" و ... می شویم. می بینیم که چرا آلبومی چون "حسرت پرواز " موفق می شود ولی "طلوع" به این موفقیت نمی رسد. ایکاش معین عزیز به گذشته برگردند و کارهای موفقی را که با اردلان سرفراز و فرید زلاند داشته اند به یاد آورند و تکرار کنند. چراکه شنوندگان به راحتی فرق کارهای موفق دیروز و ناموفق امروز را درک می کنند.