شعرات خیلی قشنگه و عالیه. چرا تا الان ندیده بودم؟؟؟؟
نمایش نسخه قابل چاپ
شعرات خیلی قشنگه و عالیه. چرا تا الان ندیده بودم؟؟؟؟
ممنون سپهر جان ( روشن فکر جان!) هههه
میگی چرا تا حالا ندیده بودی؟ خب به چشم پزشک یه مراجعه بکن!هههههههههه
اکسسسسسسسسسللللللللنت .:41:
این تاپیک رو منم ندیدم .ههههههههه
شعر اولی عالی بود .
ولی این چیه :" کاندر آن من قصه پرداز کر و کوران شدم! "
به نظرم:39: من رو حذف کنی درست میشه : کاندر آن قصه پرداز کر و کوران شدم .:48:
هههههههههه
بابا به خدا ای ول داره مهرنام . منو گمراه کردی !! عنوان تاپیک رو کاش مینوشتی نمونه اشعار مهرنام ! چون خیلی تاپیک هستش که عنوانش نمونه اشعار منه ، فکر کردم اوناس !!!!!!!!!! [ میهمان گرامی برای مشاهده لینک ها نیاز به ثبت نام دارید]
خوب باشه دیگه چرا می خندی بهم !! [ میهمان گرامی برای مشاهده لینک ها نیاز به ثبت نام دارید] آی بابا .
شوخی بسه . عالی بود . راس میگم . حق با آرش جونه . نمیشه بعضی جاها توصیف کرد احساس رو ... .
[ میهمان گرامی برای مشاهده لینک ها نیاز به ثبت نام دارید]
اصلا خوب نبود. من نمی فهمم شماها چجوری به این اشعار میگین خوب؟!!
این اشعار اصلا در حد خوب نیستند. بلکه فوق العاده اند!!
هم دلنشین هم حرفه ای. معلومه ذهنیت زلالی پشتیبان این مخلوقات روح نواز هست.
تبریک مخصوص منو بپذیر مهرنام جان.
از اشعارتون خیلی خوشم اومد قشنگن.منم گه گاهی شعر میگم اما در حد پایین تر.اما ویلن خوب میزنم
ممنون از لطف همه.یه شعر ناچیز دیگه میذارم دوست دارم بخونین و حتما نظر بدین.
من گم شدم در بیکران اندر حجاب دیگران
آبی بدم پنهان شدم زیر حباب دیگران
من از سر بی پردگی افتاده ام در پرده ای
درویش مسلک دورم از خبط و صواب دیگران
شاید بهشتی نیست تا آینده ی من به شود
دوزخ شده دنیای من پشت نقاب دیگران
من غرقه ی دریای غم،افسون شده در دام غم
شادم ولی کآزادم از بند و طناب دیگران
هشیارم و سرشارم از درد و فغان و آرزو
امّا نمیخواهم شوم مست از شراب دیگران
اشکم چو دریاها شده،دل آتشی سوزان شده
در حیرتم! چون من شدم خام سراب دیگران؟
بسيار زيبا بود . لذت بردم
موفق باشيد و آرزوي سالي خوش براتون دارم
آفرین و ناز قلمت
هزاران گل تقدیم تو باد
شاید به دست آرد دل ریش تو را
بسيار اشعار خوبي سروديد. به شما تبريك مي گم. اما چرا اينقدر سياه ؟ شايد روزگار خيلي به شما جفا كرده ! كاش از پس اينهمه ناليدن اميدي هم بود ! ( شايدم نيست ) . شعرهاي شما حرف براي گفتن دارد و از قضا خيلي هم حرف براي گفتن دارد.درود بر شما . دل نوشته هايي است كه بد جوري به دل مي نشيند ! من بي سواد لذت بردم ، چه رسد به ديگران. اما در شعر آخر شما ( قبلي ها چون گذشته حرفي نيست ) توضيحي بدهيد كه حقير هم بفهمم ممنون مي شوم :
دوزخ شده دنياي من پشت نقاب ديگران . يعني چه ؟
اونجا كه سروديد :
من غرقه درياي غم ، افسون شده در دام غم
شادم ولي كازادم از بند و طناب ديگران
به نظرم تناقض داره ، اگر غرقه غم هستيد در افسون دام غم ( كه غم حاصل رفتار ديگران است ) ، پس چطور شاد هستيد كه آزاديد از بند ديگران !!! ( كه بند ديگران مقصود همان رفتار ديگران است ، يا منطقا بايد باشد .)
در جائي ديگر هم فرموديد :
هشيارم و سرشارم از درد و فغان و آرزو
امّا نمیخواهم شوم مست از شراب دیگران .
اگر هشياريد و سرشار و نمي خواهيد مست شراب ديگران شويد ! پس چرا در آخر مي فرمائيد : در حيرتم چون من شدم خام سراب ديگران ؟!
يا حق.
اکسلنت:41::41::41::41:
عجب سراینده ای هستی:39::41:
اینجا رو نفهمیدم >>>>>>>>>>>>>> شادم ولی کآزادم از بند و طناب دیگران
مهرنام فوق العاده بود، واقعا یکی بهتر از دیگری... هر چی جلوتر اومدم بیشتر شگفت زده شدم... همین طوری رهامون نکنیا!!!!!!!!!!!!!!!!!!! بازم بذار(چشمک)
اون اولی منظورم این بود که دنیای من پشت دیگران _که مانند نقابی هستند_ قرار گرفته و تبدیل به دوزخ شده .نقل قول:
دومی منظورم این بود که من انسان غمگینی هستم؛ اما با این حال میتوان گفت از یک چیز شادم و آن این است که به خاطر دیگران کاری انجام نمیدهم و از مسائل مربوط به دیگران_که مانند بند و طناب است_ فارغ و آزادم.
در این بیت هشیار بودن چیز خیلی خوبی هم نیست!!!! من گفته ام هشیارم و همه ی دردها و فغانها را احساس میکنم و آرزوهای برآورده نشده زیادی دارم؛ اما با این حال حاضر نیستم از دیگران شراب مست کننده طلب کنم!
در بیت پایانی من متحیرم که با این همه دوری گزیدن از دیگران و این همه درد و غم چگونه بازهم فریب دیگران را خوردم و خام شدم!
(این که من نمیخواهم دردهایم را با شراب دیگران تسکین ببخشم متناقض نیست با این که دیگران مرا آزرده اند و فریب داده اند)
یه کم پیچیده بود و منظورمو بد بیان کرده بودم ... به بزرگواری خودتون ببخشید.
آفرین خیلی خوب بود.هنوز فرصت نکردم با دقت بخونم.اما یه نگاه اجمالی که انداختم برام روشن شد که قلمت روون و قوی هست.
عذر میخوام که دیر متوجه این تاپیک شدم.
موفق باشی دوست من!
بینهایت سپاسگزارم
طبق معمول شیرین و دلنواز و در اوج چیرگی . استعداد شما جدا قابل تحسینه .بهتون تبریک میگم.
در ضمن بنده پیام شعر شما را به خوبی دریافت کردم .والبته به نظرم شعر را شما میسرایید ولی برداشت مخاطب از شعر شما آزاده و میتونه هر چیز معقولی برای او باشه.
شاید بهشتی نیست تا آینده ی من به شود
دوزخ شده دنیای من پشت نقاب دیگران
این بیتت منو خیلی جذب کرد مهرنام . واقعا آفرین . واقعا ... .