سلام دوستان ویلونی . دوستان یک عدد سوال داشتم...
فرق موتزارت - بتهون- شوپن چیه ؟؟؟
نمایش نسخه قابل چاپ
سلام دوستان ویلونی . دوستان یک عدد سوال داشتم...
فرق موتزارت - بتهون- شوپن چیه ؟؟؟
مث این میمونه بگی فرق بنز و بی ام و و آئودی چیه!
بعد شوپن سولو پیانیسته.ویولونیست نبوده و کاری واسه ویولون نکرده
موتزارت و بتهوون هم پیانیست بودن البته سمفونی تنظیم میکردن من اطلاعاتم ضعیفه اساتید بهتر این 2 تاریخ ساز موسیقی رو میشناسن
اصلا این 3 گانه معروفه نه 3 گانه شوپن بتهوون موتزارت
باخ بتهوون موتزارت
سوال مفهوم نداره
دقيقتر بگو جواب بدم از چه لحاظ فرقشون چيه؟
سوال خوبی است برای امتحان موسیقی خوانها بخصوص اونهایی که کلاسیک می خونند! :-)
امآ این سوال رو نمی دونم چرا از ویولونیست ها می پرسید!؟! :-)
بطور خلاصه باید گفت که هر سه نفر آهنگسازان متعلق به سه دوره متفاوت هستند.
موزارت متعلق به دوران کلاسیک هاست و شوپن متعلق به دوران رومانتیکها و بتهوون در میان این دو قرار دارد!
شوپن سمفونی ندارد و تنها سه سونات که معروفترینشون سونات برای پیانو ویولون سل است دارد و همچنین تنها دو کنسرتو برای پیانو دارد . جز این باقی آثارش برای پیانو ی تنها است.
موزارت و بتهوون سمفونی و سونات دارند امّا ترکیب ارکستر و هارمونی ها و نوانس ها یشان بسیار متفاوت است.
ارکستر های موزارت در حد ارکستر های بیست و سه نفره است اما در ارکستر های بتهوون ساز بادی Cuive
(ترومپت ترومبون کُر) هم اضافه می شود که خودبخود ارکستر تا حد شصت نوازنده گسترده می شود!
موتزارت و بتهوون مربوط به دوران کلاسیک هستند و شوپن دوران رومانتیک. البته این تقسیم بندی هست که ما انجامش میدیم وگرنه در زمان شوپن شاید این تقسیم بندی ها بی معنی بوده.
و در برخی پاسخ های دوستان مواردی رو برای ذکر کردن لازم دیدم.
سه گانه معروف موسیقی باخ بتهوون موزارت نیست، بلکه باخ بتهوون و برامس هست که معروفند به 3 B (برامس این رو قبول نداشت- اصولا انسان بسیار فروتنی بودند).
شوپن 3 سونات دارد و برخی آثار ایشون برای پیانو-ویلن، پیانو-ویلنسل، پیانو-وکال بوده.
و اما :
موتزارت از پایگذاران موسیقی کلاسیک بوده ایشون نقش بسزاریی رو در مستحکم کردن فرم های موسیقیایی مثل سمفونی، کوارتت و کنسرتو داشتند. بنظر میاد اگر فعالیت های زیاد ایشون در این زمینه ها نبود شاید زحماتی که هایدن برای ساختار بخشیدن به این فرم ها کشیده بودن، رو به تباهی میرفت. موسیقی موتزارت به دلیل نوع نگرش و تلقی عمومی موسیقی دان ها در اون زمان از هارمونی بسیار پیچیده ای برخوردار نیست. موتزارت در زمینه اپرا هم بسیار فعال بوده.
موسیقی بتهوون در اوایل بسیار به استادش موتزارت شبیه بوده، عموم موسیقی دانها در آن زمان تحت تاثیر هایدن و موتزارت بودند. ولی بتهوون آرام آرام راهش رو جدا کرد. گرچه کارهای اولیه ایشون تحت تاثیر این بزرگان بوده ولی نوآوری هایی هم در همان کارها کاملا مشهوده(در سمفونی شماره 1 که در دو ماژور نوشته شده شروع در تونالیته تونیک نیست بلکه در دوماژور هفت هست، حتی بجای خاتمه در دو ماژور در فا ماژور پایان میابد). درباره موسیقی بتهوون همین بس که برامس درباره او به دوستش چنین نوشته 'هیچ نمیتوانی بدانی که امثال ما وقتی طنین گامهای غولی مانند او را پشت سر خود میشنوند چه احساسی دارند.'
کارهای شوپن معمولا حس لطافت و جاری بودن جریانی از ملودی های بسیار زیبا و تغزلی رو القا میکنه. کارهای ایشون عموما کوتاه، لطیف بسیار رمانتیکه که عموما برای پیانو (یا پیانو بهمراه ساز دیگه ای یا ارکستر) نوشته شده. کارهای شوپن (بنظر شخصی بنده) قابل قیاس با موتزرات نیست و برخی سونات های ایشون رو بسیار سخت میشه با سونات ها -موخره- بتهوون مقایسه کرد. نوع بافت و هارمونی بکار گرفته شده در موسیقی شوپن بسیار بسیار متفاوت است با بافت موسیقیایی بتهوون و موتسارت. شوپن آگاهانه و با آزادی کامل از دیسونانس ها استفاده میکرده و اصولا از آکوردهایی استفاده میکرده که شاید اصلا نشه نامی براش انتخاب کرد. در موسیقی شوپن ملودی همواره جریان داره و همه چیز فدای ارائه عالی ترین و تغزلی ترین ملودی میشه. شوپن پایگذار فرم هاییه که قبلا وجود نداشتند( یا حداقل بشکل مدون و قانونمند وجود نداشتند).
چون شوپن کار ارکستری قابل توجهی نداره در این زمینه میشه بتهوون رو با موتزارت مقایسه کرد.
کارهای موتزارت و اصولا کارهای ابتدایی موسیقی کلاسیک از ارکستری نسبتا کم حجم تر از بتهوون برخوردار بودن. این البته بدلیل عدم توانایی مثلا موتسارت در ارکستر نویسی نیست، دوستان میدونند در اون زمان موسیقیدان ها حالت درباری داشتند و ارکستر باید در فضایی نسبتا کوچکی جای میگرفت، و اینکه داشتن تعداد زیادی نوازنده برای اجرای شخصی هزینه هنگفت رو به آهنگسار تحمیل میکرد که این با درآمد نسبتا اندک موسیقی دانها در آن زمان چندان همخوانی نداشت (موتسارت در اواخر عمرش سعی داشت اجرای عمومی داشته باشه که این راه رو برای بتهوون کمی باز کرد).
در زمان شوپن آهنگسازان بنام، معمولا زندگی نسبتا تجملاتی داشتند که به هیچ رو شبیه زندگی همتایان کلاسیکشون نبوده. قوانین حاکم بر ساخت موسیقی در زمان شوپن به سفتی و سختی زمان موتسارت نبود. مثلا سمفونی های شومان رو با سمفونی های هایدن مقایسه کنید. لازم نیست موسیقی بدونید تفاوت سبک کاملا مشهوده. و چیزی که باید به اون توجه داشته باشیم دگرگونی هنر خصوصا نقاشی و ادبیات در زمان شوپن هست. که همه این ها بر جهان بینی موسیقیدان و در نتیجه بر موسیقی اون تاثیر مستقیم میزاره.
و در آخر همه این حرف ها برای درک تفاوت این بزرگان کافیه چند تا از آثار شاخص اونها رو گوش بدید تا تفاوت رو حس کنید.
سلامنقل قول:
هنوز مدرکی دال بر ملاقات بتهوون و موزارت وجود ندارد .
احتمالا منظور مقاله احترامی بوده که بتهوون برای موتزارت قائل بوده ...
بله منظور بنده همین بوده.نقل قول:
استاد اصلی بتهوون آن هم برای مدتی بسیار کوتاه هایدن بوده.
تفاوت!!!!>>>>؟؟؟؟
فکر کنم سوالتون رو نتونستی درست بیان کنی
سوال درست بوده
جواب درست هم گرفتي منم مي خواستم همينو بگم يكي ماله دوران رومانتيكه دوتاش كلاسيك
قطعه هاشون از اين لحاظ با هم فرق دارن
درسته. ولی من احساس کردم که ایشون احتمالا تفاوت ها رو از لحاظ نوازندگی میخوان بدونن.
سلام . دوستان عزیزم. شرمنده که اینقدر دیر جواب می دهم.
سوالم تفاوت ها از لحاظ نوازندگی هستش. ............
سوال درست نیست چون نوازندگی اونا رو کسی ندیدهنقل قول:
اینایی که میشنویم اجراهای مختلف هستن
حتما همینطوره:39: میگن بتهون زیبا نبوده و قد و قامت رعنایی نداشته:)):40:نقل قول:
به نظر من خیلی هم جذاب و با دیسیپلین بوده .پس موتزارت چی باید گفت:43:
:29::45::40:
از بحث اصلی خارج نشید لطفا.اگه همینجوری رهاتون کنن درمورد مدل لباساشون هم حرف میزنید:21:
آخه کسی اینجا راجع به قیافه صحبت نکرد که!!! همه آدم ها قاعدتا تفاوت داره قیافشون... داریم راجع به موسیقیشون. نوازندگی و آهنگسازی بحث می کنیم... بحث هم جدیه...نقل قول:
خوب راجع به نوازندگی فقط میشه بر اساس قرائن موجود در آهنگ ها نظر داد و چیز هایی که شنیده میشه... و دقیق نمیشه گفت. مثلا وقتی سرعت قطعات بالا بوده یا تریل یا تکنیک های با سرعت زیاد نیاز بوده احتمال میشه داد نوازنده ی سریعی بوده و ...
ولی به هیچ وجه ها اینها قطعی نیست. فقط میشه در باره فرانس لیست و قطعاته واقعا پیچیدهش از نظر نوازندگی و تکنیک ها و انگشت گذاری ها نظر داد که شاید بشه گفت بهترین نوازنده بوده تا به حال...
ولی میشه در باره ی روح نوازنده و احساسش نظر داد. در مورد سبک کاریشون (رمانتیک و کلاسیک) نظر داد... که دوستان گفتن.
موتزارت معروف هست که روح بچه گانه و شادی داشته. ارتباط برقرار کردن باهاش خیلی راحت تر باشه شاید!
بتهوون قطعاته سنگین تر . محکم تر داره.
شوپن هم قطعاتی احساسی فوق العاده ای داره...
دیگه دوستان توضیحاته بشتری دادن که از سواد من هم بیشتره و هم مفید تر.
موفق باشید
از صحبت های شما لذت بردیم اما گویا دوست عزیز هنوز توانایی تشخیص و تمییز کلام کنایه امیز را دارا نمیباشند.شما دقیقا منظور بنده را بیان کردین.نقل قول: