بوسه های باران + توضیحات...
ای مهربانتر از برگ در بوسههای باران
بيداری ستاره، در چشم جويباران
آيينهی نگاهت، پيوند صبح و ساحل
لبخند گاهگاهت، صبح ستارهباران
بازآ كه در هوايت خاموشی جنونم
فريادها برانگيخت از سنگ كوهساران
ای جويبار جاری! زين سايه برگ مگريز
كاين گونه فرصت از كف دادند بیشماران
گفتی به روزگاری مهری نشسته گفتم
بيرون نمیتوان كرد حتی به روزگاران *
بيگانگی ز حد رفت، ای آشنا مپرهيز
زين عاشق پشيمان سر خيل شرمساران
پيش از من و تو بسيار بودند و نقش بستند
ديوار زندگی را زين گونه يادگاران
وين نغمهی محبت، بعد از من و تو ماند
تا در زمانه باقیست آواز باد و باران
--------------------------------------------
* اشاره و تلمیحیست به شعر شیخ اجل، سعدی که میفرماید :
سعدی، به روزگاران مهری نشسته بر دل / بیرون نمیتوان کرد الّا به روزگاران
دکتر شفیعی کدکنی مضمون این بیت سعدی را در بیتی بسیار هنرمندانه به کار برده و ترک عشق را حتی با گذشتن زمان هم ممکن ندانسته است.