دلي را نشـکن شايد خانه خـدا باشــد
کسي را تحقير نکن شـايد محبوبه خدا بـاشد
از کـمک دريـغ نکـن شــايد کــليد بهـشت بــــــاشد
سر نماز اول وقت حاضر شـو
شايد آخـرين ديـدارت با خـدا در زمـين بـاشد
نمایش نسخه قابل چاپ
دلي را نشـکن شايد خانه خـدا باشــد
کسي را تحقير نکن شـايد محبوبه خدا بـاشد
از کـمک دريـغ نکـن شــايد کــليد بهـشت بــــــاشد
سر نماز اول وقت حاضر شـو
شايد آخـرين ديـدارت با خـدا در زمـين بـاشد
خدایا
کمی بیا جلوتر
می خواهم چیزی در گوشت بگویم
این یک اعتراف است
من
بی عشقم
دوام نمی آورم...
حتی یک لحظه...
[ میهمان گرامی برای مشاهده لینک ها نیاز به ثبت نام دارید]
خدایا !
تقدیرم را خیر بنویس... سزنوشتی مبارک...
که آنچه را می خواهی زود داشته باشم، دیر دعا نکنم...
آنچه را تو دیر می خواهی من زود نخواهم...
و دعا نکنم هرگز آنچه را نمی خواهی داشته باشم...
خدايا دل من را آنقدر صاف بگردان تا قبل از پايين آمدن دستم...:
"دعايــــــم" مستجاب گردد......
کاش با خدا تنها بودم
من و او
نه هیچ کس دیگه ای نه هیچ چیزی دیگه ای
نه آدمی نه گلی نه بلبلی نه جهانی
چیزی شبیه غیر من و خدا هیچ کس نبود
راحت بودم اسوده بودم
من بندگی میکردم
و او خدایی
فقط مشغول او بودم وبس
فکرم مشغول هزار گوشه عالم نبود
دلم متوجه غیر او نمیشد
همه وجودم مال او بود
وهمه رضایت او مال من
چه معامله خوبی
بی ضرر ، پر سود
چه عشق خالصی صادقانه و پاک
خدایا تو میدونستی به اینجا میرسم
چرا مرا در غربت دنیا گذاشتی تا دور فقط نگاهم کنی
دلم فقط جای تو بود وهست
چرااجازه دادی لگد مال دیگران بشه وتو فقط نگاه کنی
خدایا
بیا دوباره شروع کنیم
من به انتخاب خودم به اینجا نیامدم
پس پای تو هم گیره
منو از اینجا ببر
هیچ چیز اینجا به روح من نمیخوره
دیگه چیزی نیست که بخوام تجربه کنم
میشه بیام پیشت
من فقط تو را میخوام خدای بزرگم
خطا از من است، می دانم
از من که سالهاست گفته ام " ایاک نعبد"
امـــــــــــــــــــــــ ـــا
به دیگران هم دلسپرده ام...
از من که سالهاست گفته ام " ایاک نستعین"
امـــــــــــــــــــــــ ـا
به دیگران هم تکیه کرده ام
امـــــــــــــــــــــــ ـــــــــــــــا
رهایم نکن
بیش از همیشه دلتنگم
به اندازه ی تمام روزهای نبودنم...
خداوندا دل به تو سپرده ام
مرا به حال خود وا مگذار...
ﺧــــــﺪﺍﯾـــــﺍ…
ﺁﻏﻮﺷﺖ ﺭﺍ ﺍﻣﺸﺐ ﺑﻪ ﻣﻦ ﻣﯽ ﺩﻫﯽ ؟
ﺑﺮﺍﯼِ ﮔﻔﺘﻦ ! ﭼﯿﺰﯼ ﻧﺪﺍﺭﻡ
ﺍﻣﺎ ﺑﺮﺍﯼ ِ ﺷﻨﻔﺘﻦ ِ ﺣﺮﻓﻬﺎﯼِ ﺗﻮ ﮔﻮﺵ ﺑﺴﯿﺎﺭ . .
ﻣﯽ ﺷﻮﺩ ﻣﻦ ﺑﻐﺾ ﮐﻨﻢ، ﺗﻮ ﺑﮕﻮﯾﯽ : ﻣﮕﺮ ﺧﺪﺍﯾﺖ ﻧﺒﺎﺷﺪ
ﮐﻪ ﺗﻮ ﺍﯾﻨﮕﻮﻧﻪ ﺑﻐﺾ ﮐﻨﯽ . .
ﻣﯽ ﺷﻮﺩ ﻣﻦ ﺑﮕﻮﯾﻢ ﺧﺪﺍﯾﺎ ؟ ﺗﻮ ﺑﮕﻮﯾﯽ : ﺟﺎﻥِ ﺩﻟﻢ . .
ﻣﯽ ﺷﻮﺩ ﺑﯿﺎﯾﯽ ؟
ﺗــــﻤــــﻨــــﺍ ﻣﯽ ﮐﻨﻢ
بارالهـــــــــــــــــا !
در پیشگاه تو ایستاده ام،
و دست هایم را به سوی تو بلند کرده ام،
آگاهم که در بندگی ات کوتاهی نموده و در فرمانبری ات سستی کرده ام،
اگر راه حیا را می پیمودم از خواستن و دعا کردن می ترسیدم...
ولــــــــــــــــــــی...
پروردگـــــــــارم!
آنگاه که شنیدم گناهکاران را به درگاهت فرا می خوانی،
و آنان را به بخشش نیکو و ثواب وعده می دهی،
برای پیروی ندایت آمدم،
و به مهربانی های مهربانترین مهربانان پنــــــــــــــاه آوردم...
خدایا آنگونه زنده نگهم دار تا دلی
نشکند از بودنم
و خدایا آنگونه بمیرانم که دلی
به وجد نیاید از نبودنم
ای آنکه هر که به درگاهت دعا کند اجابت می کنی...
ای آنکه هر کس اطاعتت کند او را دوست می داری...
ای آنکه هر که را دوست داری به او نزدیک هستی...
ای آنکه هر کس از تو محافظت طلبد، او را حفظ و مراقبت می کنی...
ای آنکه در حق کسی که به تو امیدوار است، کرم میفرمایی...
ای آنکه درباره کسی که نافرمانیت کند، حلم می کنی...
ای آنکه در عین عظمت و بزرگی، رئوف و مهربانی...
ای آنکه در انجام حکمتت بزرگواری...
ای آنکه لطف و احسانت قدیم است...
ای آنکه به هرکس اراده و اشتیاق تو دارد، آگاهی...
ای خدایی که جز تو خدایی نیست...
به تو پناه آوردم... به تو پناه آوردم...
...ما را از آتش قهرت آزاد کن ای پروردگار من...
پروردگـــــــــارا !
خواسته ام در این جایگاه، یعنی جایگاه بنده فقیر ناامید،
آن است که:
گناهان گذشته ام را بیامرزی
و در باقیمانده عمرم،مرا از گناه باز داری ...!!!
خدایا!
بی تو، هر روز روز مباداست!
خدایـــــــــــم !
به درگاه تو دعا می کنم،
که در قلب منی،
در عبور از دنیــــــــــــــای رنــــــــــــــج،
راهــــــــــنمایم باش،
قلبم را به سوی تو می گیرم،
پس مرا به سوی خویشتن بخوان،
و راه لطف و رحمتت را نشانم ده...!!!
الـهـــــی
باز آمديم با دو دست تهي چه باشد اگر مرحمی بر خستگان نهی...
الـهـــــی
گرفتار آن دردم كه تو دوای آنی و در آرزوی آن سوزم كه تو سرانجام آنی