تمرين هاي ابتدايي با آرشه
اكنون آرشه را جايگزين ميله مي كنيم. تمرين بعدي از اين نظر سودمند است كه به شما ايده اي در مورد دامنه ي حركت لازم در آرشه كشي بدون لزوم تحمل تمام وزن آرشه را ارائه مي دهد.
انتهاي آرشه مطابق تصوير 19 به يك سه پايه نُت (music stand) تكيه مي كند. سر آرشه با دست چپ نگه داشته مي شود. دست راست بدون اعمال فشار روي پاشنه آرشه (heel) قرار داده مي شود. تنها عنصر نگه دارنده در دست راست، احساس تماس در «دايره» ي انگشت دوم و شست است، كه بايد پيش از قرار گرفتن دست روي آرشه شكلي رها و شُل به خود گرفته باشد. دست به اين ترتيب حالتي طبيعي و آسوده به خود مي گيرد. اين احساس تماس در «دايره» بايد هنگامي كه دست به بالا تا نوك آرشه مي لغزد و باز مي گردد، حفظ شود. بازو بايد آنقدر سبك و بي حركت باشد كه هيچ گونه نيروي كششي در نقاط تماس احساس نشود. بايد به خاطر سپرد كه شانه و استخوان كتف در حركت آرشه راست از دست و انگشتان پيروي كرده و بالعكس در حركت آرشه چپ براي مسير عبور دست جا باز مي كنند. از آنجا كه در اين حركت لغزشي (glide) نرم تقريبا مومنتومي وجود ندارد، كمتر مي توان حركت آشكاري در انگشتان مشاهده كرد، مگر تفاوت جزئي در شيب انگشتان بين آرشه چپ و آرشه راست كه آن هم با اين فرض كه دست واقعا نرم نگه داشته شود، ناشي از عمل اصطكاك بين دست و آرشه است.
حركت واكنشي (re-active) ديگري كه بايد در اين تمرين انجام بگيرد، عمل جبراني تنظيم زاويه ي بين قسمت فوقاني بازو، ساعد، مچ و انگشتان جهت موازي نگه داشتن آرشه با خرك ويولن است. اين عمل تنظيم كه بعدا با تفصيل بيشتري در مورد آن شرح داده خواهد شد، در لحظه اي آغاز مي شود كه بازو حركت خود را شروع كرده و به استروك خود به طرف راست ادامه مي دهد. همانطور كه در تصاوير 20 و 21 نشان داده شده است، صفحات متغيري كه بازو با توجه به سيمهاي مختلف در آنها حركت مي كند، با تغيير ارتفاعي كه در آن پاشنه ي آرشه مستقر شده است و با چرخش عمودي سر آرشه شبيه سازي مي شود.
[ میهمان گرامی برای مشاهده لینک ها نیاز به ثبت نام دارید]
متوازن كردن آرشه
هنگامي كه آرشه نگه داشته و حمل مي شود، ممكن است كشش بيش از حد در مچ، انگشتان و شست به بازو و شانه منتقل شده و گرفتگي و سفت شدن دست، تنظيم كردن طبيعي آرشه را مشكل سازد. تمرين هايي كه از اين پس ارائه خواهند شد، عمدتا بدين منظور طرح شده اند كه از ابتدا يك شيوه ي اساسي براي نگه داشتن آرشه در اختيار شما قرار گيرد تا بتوانيد اين حركات و تمام حركات واكنشي ديگر را به خوبي اجرا كنيد. در عين حال اين تمرين ها دست و بخصوص انگشت كوچك و شست را، به درجات شديدا متغير هماهنگي عضلاني (muscle tone) مناسب براي انواع گوناگون آرشه كشي عادت مي دهند. هدف ديگر اين تمرين ها، كه به شكل كامل تري در درس 4 ادامه خواهد يافت، بالا بردن سطح درك از حالت ارتجاعي آرشه و اثر درجات متغير حالت ارتجاعي مفاصل در آرشه است.
در اين تمرين ها لازم است كه ويولن در وضعيتي شبيه به نواختن مانند تصاوير 22 و 23 نگه داشته شود، تا بازوي چپ از آغاز احساس آزادي داشته باشد و اين احساس را هميشه در هنگام نواختن حفظ كند، و قدرت انگشتان دست چپ تقويت شود.
در ابتدا وسط آرشه را روي يك سيم قرار مي دهيم. انگشتان دوم و سوم را بر مي داريم و آن را با سبك ترين و نرم ترين حالت ممكن به كمك انگشتان ديگر، يعني انگشت اول، چهارم و شست نگه مي داريم. سپس به انگشت چهارم فشار مي آوريم تا آرشه از سيم جدا شود. (چنانچه آرشه به غير از فشار انگشت چهارم با هر وسيله ديگري بالا برده شود، اين تمرين مفهوم خود را از دست خواهد داد.) اين فشار آوردن به انگشت چهارم همچنين موجب مي شود كه شست بيشتر گرد شود و انگشت اول رو به بالا جمع گردد، كه البته نبايد بر آرشه فشاري وارد بياورد.
بدين ترتيب آرشه براي چند لحظه بر فراز سيم متوازن مي ماند؛ سپس فشار از انگشت چهارم برداشته مي شود، آرشه مجددا روي سيم مي افتد و اجازه مي يابد كه روي سيم پرش داشته باشد تا هنگامي كه خود به خود روي سيم آرام بگيرد، و به اين منظور دست بايد كاملا وارهيده باشد. اگر واقعا به دست آزادي حركت داده شود، احساس مي شود كه اين پرش ها در دست، و بالاتر از آن در تمام بازو، «پژواك» مي يابند.
در دومين مرحله از تمرين، كه يك اثر كمانه اي (ricochet effect) واقعي ايجاد خواهد شد، در لحظه ي برداشتن فشار از انگشت چهارم، آرشه در كمال آرامي كشيده مي شود تا در پايان پرش ها سر آرشه روي سيم قرار گرفته باشد. (نوازندگاني كه بازويشان طولي متعارف دارد، نبايد خيلي به سر آرشه نزديك شوند، زيرا نگه داشتن آرشه به اين صورت براي آن بخش آرشه مناسب نيست.) سپس آرشه به كمك فشار انگشت كوچك دوباره بالا مي رود، به نقطه شروع باز مي گردد و بار ديگر رها مي شود. به عنوان تنوع، به عوض برگرداندن آرشه به نقطه شروع، مي توانيد از بالاي نقطه اي كه در پايان آرشه راست مي توان به آن رسيد (منظور اين نيست كه آرشه راست اجرا شود.) ، آغاز كنيد و آرشه را به طرف پاشنه آن ببريد تا يك كمانه ي آرشه چپ (up-bow ricochet) ايجاد شود. تداوم پرش ها به سبُك گرفتن بازو و شانه بستگي دارد، كه يك پيش شرط اساسي براي اين تمرين است.
سپس مي توان مرحله ي دوم تمرين را با قرار دادن همه انگشتان روي آرشه تكرار كرد. در اينجا مي توان احساس كرد كه هنگام نگه داشتن آرشه، انگشت هاي دوم و سوم، به ويژه دوم، به صورت فعال كمك مي كنند، زيرا «دايره» دوباره وارد عمل شده است. هنگام رهاسازي آن، يعني در حالت پرش، انگشت هاي دوم و سوم مي توانند به احساس كردن پرش ها كمك كنند و البته به هيچ وجه نبايد مقاومتي در مقابل آن ايجاد نمايند. تعداد كمانه ها در حالتي كه انگشت هاي مياني روي آرشه هستند، بايد با حالتي كه روي آرشه قرار ندارند، يكسان باشد.
اگر پس از چند روز انجام دادن اين تمرين هاي كمانه اي متوجه شديد كه انگشت دوم تمايل غالبا رايج به «تسليم شدن» (cave in) در مقابل فشار را حفظ كرده است، تمرين تقويتي بعدي سودمند خواهد بود. به اين صورت كه در شروع تمرين كمانه اي، آرشه با فشار انگشت چهارم از سيم برداشته شود، اما بجاي فرو افتادن روي سيم بر اثر برداشتن فشار، تا حد امكان آهسته و آرام پايين برده شود، و بي سر و صدا و بدون لرزش روي سيم قرار گيرد.
حركت گذر از سيم
تمرين ديگري كه مانند تصاوير 22 و 23 با نگه داشتن ويولن انجام مي گيرد، عبارت است از قرار دادن سر آرشه روي سيم سل براي چند لحظه، بعد با يك حركت تمام دست (مجموعه ي بازو و آرنج و ساعد مورد نظر است.) سر آرشه روي سيم مي قرار مي گيرد. سپس آرشه به آهستگي روي سيم سل باز مي گردد. اين تمرين در وسط آرشه و در پاشنه آرشه تكرار شود، با اين تمرين يك انگشت كوچك تربيت نيافته دقيقا از عملكرد متوازن كننده ي خود آگاه خواهد شد. (در اين مرحله ابتدايي، تاكيد مي شود كه تغيير سيم در پاشنه آرشه بايد با يك حركت تمام دست و بدون هر گونه حركت مستقل مچ و يا انگشتان انجام بگيرد. البته در درس 4 در مورد مزاياي تناوب (staggering) حركات دست و بازو در گذر از سيم در پاشنه آرشه بحث خواهيم كرد.)