با چشات میخندی اما تو دلت یه چیز دیگه است بهم میگی عزیزم و حیف تو دلت عزیز دیگه است پنهونش نکن میفهمم میدونم که اشتباه نیست هرچی باشه اونو میخوای عزیزم این که گناه نیست اگه میتونه غریبه تورو خوشبخت کنم یارم دستتو خودم با شادی توی دست اون میزارم
نمایش نسخه قابل چاپ
با چشات میخندی اما تو دلت یه چیز دیگه است بهم میگی عزیزم و حیف تو دلت عزیز دیگه است پنهونش نکن میفهمم میدونم که اشتباه نیست هرچی باشه اونو میخوای عزیزم این که گناه نیست اگه میتونه غریبه تورو خوشبخت کنم یارم دستتو خودم با شادی توی دست اون میزارم
گفتمش دل میخری؟ پرسید چند؟ گفتمش دل مال تو تنها بخند،خندید و دل ز دستانم ربود تا به خود باز آمدم او رفته بود دل در دستش روی خاک افتاده بود، جای پایش روی دل جا مانده بود
عشق معشوق را طعمه ی خویش می بیند
و همواره در اضطراب است که دیگری از چنگش نرباید
و اگر ربود با هردو دشمنی می ورزد و معشوق نیز منفور
می گردد
ثانیه ها که میروند دنبال هم من میمانم و خیال تو و تو که دور تر از من دور تر از هر آنچه در خیال میپرورانم ایستاده ای
خموش باد که میوزد آرام بوی تو در لحظه هایم میپیچد و لبخند بر لبان خشکیده ام برق میزند تو با منی تو در منی تا هر کجا که میخواهی برو دور باش به خیال خود ولی در من ته نشین نمیشوی هرگز...
در عمق آرزوی من است که در وجودت خانه ای داشته باشم حتی به مساحت یک یاد.
گل سرخي به او دادم ،گل زردي به من داد،براي يك لحظه ناتمام قلبم ازتپش افتاد،با طعنه پرسيدم مگر از من متنفري كه گل زرد ميدهي؟گفت نه،باور كن نه،ولي چون تورا واقعا دوست دارم ميخواهم وقتي كام از من گرفتي براي پيدا كردن گل زرد ديگر زحمتي به خود ندهي.
وقتِ خریدن لباسهای پاییزی دقت کنید: لباسهایی بخرید با جیبهای بزرگ به اندازهی دو دست،
شاید همین پاییز عاشق شدید
عشق يعني با تو خواندن از جنون ،
عشق يعني سوختنها از درون
عشق يعني سوختن تا ساختن ،
عشق يعني عقل و دين را باختن
عشق يعني دل تراشيدن ز گل ،
عشق يعني گم شدن در باغ دل
عشق يعني تو ملامت کن مرا،
عشق يعني مي ستايم من تو را
عشق يعني در پي تو در به در ،
عشق يعني يک بيابان درد سر
عشق يعني با تو آغاز سفر ،
عشق يعني قلبي آماج خطر
عشق يعني تو بران از خود مرا ،
عشق يعني باز مي خوانم تو را
عشق يعني بگذري از آبرو ،
عشق يعني کلبه هاي آرزو.
كاشكي مانيتورت بودم هميشه رخ به رخت بودم......
كاشكي كه كيبورتت هميشه زير انگشتات بودم.......
كاشكي كه هدفونت بودم هميشه در گوشت بودم .......
كاشكي كه موست بودم هميشه تو مشتت بودم .. ....
كاشكي پسووردت بودم هميشه توي فكرت بودم
هفت شهر عشق
.............
شهر اول: نگاه و دلربايي
شهر دوم: ديدار و آشنايي
شهر سوم: روزهاي شيرين و طلايي
...شهر چهارم: بهانه،فكر،جدايي
شهر پنجم: بي وفايي
شهر ششم: دوري و بي اعتنايي
شهر هفتم: اشك،آه،تنهايي
وقتي بارون نگاهت رو به نگاهم ريختي؛دلم زنده شد. وقتي با دلت قدم به دلم گذاشتي؛ زلزلهي شديدي رو توي دلم حس كردم . وقتي اومدي؛ تموم تنهايي هام رو با خودت بردي. از همون اول مي دونستم اومدي كه توي قلبم بموني..... براي هميشه پس اي نازنين ! اي تنها مونس !
اي عشق : بمون تا بتونم بمونم .
عشق چيست؟
3 ثانيه نگاه،
3 دقيقه خنده،
3 ساعت صفا،
3 روز آشنايي،
3 هفته وفاداري،
3 ماه بيقراري،
3 سال انتظار،
30 سال پشيماني
سکوت کوچه های تارِ جانم، گریه می خواهد
تمام بندبندِ استخوانم، گریه می خواهد
ببار ای ابر باران زا! میان شعرهای من
که بغض آشنای آسمانم، گریه می خواهد
بهاری کن مرا جانا! که من پابند پاییزم
...و آهنگ غزلهای جوانم، گریه می خواهد
نمی خواهم دگر آیینه را؛ چشمان من مُردند
که در متنش نگاه ناتوانم، گریه می خواهد
چنان دق کرده احساسم میان شعر تنهایی
که حتّی گریه های بی امانم، گریه می خواهد
به تو تکیه کردم پشتمو خالی کردی...
تو رسم دل شکستنو بد جوری حالی کردی
دنبال نگاهها نرو، چون ميتونن گولت بزنن، دنبال دارايي نرو چون كمكم افول ميكنه دنبال كسي برو كه باعث بشه لبخند بزني چون فقط با يك لبخند ميشه يه روز تيره را روشن كرد. كسي را پيدا كن كه تو را شاد كنه.
هيچوقت عشق رو گدايي نكنيد آخه هيچوقت چيز باارزشي به گدا داده نميشه!