کوبیدن برزویی اصلأ به کنار .
شما به عنوان یه سوالی که جوابش یه کلمه هست به من بگو اگر فردوسی یه طرف باشه برزویی یه طرف کدوم رو انتخاب میکنی ؟
نمایش نسخه قابل چاپ
کوبیدن برزویی اصلأ به کنار .
شما به عنوان یه سوالی که جوابش یه کلمه هست به من بگو اگر فردوسی یه طرف باشه برزویی یه طرف کدوم رو انتخاب میکنی ؟
با کمال احترام سوالت واقعا بی اساسه دقیقا مثل مقایسه هایی که جناب هاپیتال انجام میده ما خودمون رو میکشیم میگیم موسیقی بتهوون رو با موسیقی الان مقایسه نکنیم .نقل قول:
الان شما یک حماسه سرا رو با یک ترانه سرا مقایسه میکنید ؟!
سوالتون مثل این میمونه که من بگم بنز یا قایق ؟!
هردو وسیله ی نقلیه هستند اصلشون یک چیز اما خیلی باهم فرق میکنند .
به خدا قسم من از اول تا الان دارم میگم موسیقی های یک سبک باید با هم مقایسه بشه .
اقا دعوا نکنید خوب مثل این میمونه بنده رو بذارن کنار بتهوون! خوب معلومه که اون توی کار خودش نبوغی داشته و امکانات و زمان و .... و من حتی انگشت کوچیکه اون هم حساب نمیشم! پس مقایسه های اینچنین اصلا ... ولی خوب شما نمیتونی سعدی رو با نیمایوشیج مقایسه کنی چون قالب شعر نیما یوشیج با سعدی زمین تا آسمان فرق داره هردو هم از بزرگان بودند و اگر منو شما بخوایم ازونا ایراد بگیریم اصلا کار صحیح نیست ...
ولی درمورد موسیقی مهم اصل موسیقیه و گرنه اون ویژگی هایی که شما میگید رو فقط توی کلاسیک نمیشه جای داد شاید توی نیو ایج یا ... هم بشه جای داد حتی بالاترش رو ....
و نباید فراموش کنیم که کلاسیک از بدو خلقت وجود نداشته و خودش هم از موسیقی های محلی شاید به وجود اومده باشه!
من منکر عظمت کلاسیک نمیشم ولی منکر سبک های دیگه ی موسیقی هم عبدا نمیشم چون همه سبک ها احترام خاص خودشون رو دارند وجایگاه خود ... و نمیشه هم به همه مبتذل گفت شاید به تعدادی بشه اما نمیشه بگید که همه ی موسیقی های پاپ و راک و جاز و .... مبتذل و خراب و بد فقط کلاسیک !
یه مثال بهتر میزنم و احتمالأ اخرین پستم خواهد بود .
شما توی فوتبال بازیکن مورد علاقت مثلأ ابراهیموویچ هست . و بهترین بازیکن دنیا هم مسی هست . هرچقدر هم که مسی بهترین باشه شما ابراهیموویچ رو دوست داری . ولی چیزی که مشخصه اینه که مسی بهترین بازیکن دنیاست .
اینها که دیگه توی یک دسته بودن درسته ؟!
بگذریم این بحث به جایی نخواهد کشید . هر کسی دنبال اهداف خودش باید باشه .
اتفاقا مثال خیلی خوبی زدین .نقل قول:
من قبول میکنم که مسی (بتهوون) بهترین بازیکن دنیاست (بهترین آهنگساز کلاسیک)
ولی من ابراهیم اوویچ (موتزارت) رو دوست دارم و منکر این هم نمیشم که مسی بهترین .
هردوی این ورزشکاران (هنرمندان) مربوط به ورزش فوتبال هستند (دوره ی کلاسیک)
اما اشکالی داره که من در بسکتبال هم (موسیقی ایرانی) عاشق مایکل جوردن (خرم) باشم؟
من هم گفتم که این بحث واقعا به جایی نمیرسه باید بگذاریم ببینیم بقیه چه نتیجه گیری هایی میکنن .
سلام.اول از همه ممنون بابت این تایپیک و بیشتر از اون بسیار ممنون بابت اینکه تو پستایی که من خوندم با وجود اختلاف نظر های زیاد نزاکت و ادب رعایت شده و این فکر میکنم توی یه بحث خیلی مهمه.و اینکه رعایت این اصول بنظرم جز اولین اصول هنرمند بودنه .
راستش من همه ی پست هارو نخوندم ولی تا حدودی میدونم بحث سر چیه.
من هم تئاتر کار میکنم و هم موسیقی.از تئاتر سر رشته ی بیشتری دارم و توی موسیقی هم یه گیتاری میزنم که خودم یاد گرفتم.علاقه ی زیادی به پیانو هم دارم که فکر میکنم استعداد موسیقاییم تو پیانوئه.در کل اینهارو گفتم که بگم بیشتر سعی میکنم از منظر تئاتر حرف بزنم چون شناختم روش بیشتره.
به نظر من هنر اون چیزیه که مفهوم داشته باشه.به نقد بکشونه ، راهکار ارائه بده ، حرف برای گفتن داشته باشه و اینکه آرامش بده.
تو پستهای اولیه خوندم که دوستان بعضی از آهنگسازان یا نوازنده ها مثل یانی و ... رو بردن زیر سوال و گفتن که کارشون هنری نیست.خیلی وقتا هست پیش میاد که آدم میگه فلان نمایش چیزی برای گفتن نداشت اما بازی فلان بازیگر خیلی خوب بود.این موضوع هم بسیار به همین موضوع نمایش شبیه.خوب شاید یه قطعه یک آلبوم یک ... فاکتور های یک کار هنری رو نداشته باشه اما خوب اگر نوازنده ی خوبی اون کار رو اجرا کنه مثلما خودش نوعی هنره !به اسم هنر نوازندگی که خوب هر کسی نمیتونه داشته باشه.خیلی فرقه بین کسی که ساز میزنه و کسی که به خوبی ساز میزنه و استعدادشو داره.مثل همون کسی که بازیش آدم و میخکوب میکنه ولی یکی فقط رو صحنه راه میره !!!!!!!!!
پس فکر میکنم باید از منظر های درستی به قضیه های مختل نگاه کرد نه از یک منظر به چند قضیه .بالاخره استعداد ها متفاوته .البته قصدم دفاع از یانی و یا تخریبش نیست.پس فکر نمیکنم اینکه یه کسی درک کار هنری به معنای والای قضیه رو نداره پس درک نوازندگی هنری رو هم نداشته باشه.
خوشحال میشم نظر دوستان عزیز رو راجع به نظرم بدونم :)
موفق و پیروز باشید
من هميشه به نت آهنگ سرميزنم اما خوب اين چند وقته بيشتر دنبال كننده ي بحث ها بودم و كمتر توي بحث ها شركت ميكردم اما خوب استفاده ميكردم
به قول راسل موزيك يه نعمته و چه خوبه كه همه ي مردم دنبا از اين نعمت لذت ببرن
يكي از لذت بخش ترين حس هاي دنيا هم اينه كه به يه فرد موزيك رو هديه كني و اون رو به موزيك علاقه مند كني
اما خوب متاسفانه توي اين فاروم يه سري ها هستن كه همه جا موج منفي از خودشون منتشر ميكنن طرف مياد ميگه من 20 سالمه ميتونم پيانو شروع كنم بهش ميگن انتظار نداشته باش كاراي شوپن رو بتوني بزني و.....
خود من وقتي ميخواستم گيتار شروع كنم اينجا عضو شدم و گفتم من 19 سالمه دوست دارم بتونم كارايي مثل مايكل رومئو و پتروچي رو كاور كنم ( اون زمان تنها هدفم اين بود كه سطح نوازندگيم مثل اينها باشه ) خلاصه طبق معمول يه عده پست دادن كه 19 سال سن زياديه و اصلا به پتروچي شدن فكر نكن و اونها از 3 ماهگي گيتار ميدادن دستشون و .....
اما خوب چند تا دوست بجاي اينكه از تجربيات گرانبهاشون بگن و بگن كه ديره و ... يه مشت متد و كتاب و ... در اختيار من گذاشتن و ياد دادن كه راه موفقيت تمرينه الان دو سال تقريبا گذشته و من 21 سالمه و خيلي كاراي رومئو و پتروچي رو ميتونم كاور كنم درسته كه به نظر خودم هنوز هيچي نيستم و يه نوازنده ي تعطيل اما اون زمان ايده آلم اين بود و به اون رسيدم توي اين مدت هم ديدم نسبت به موزيك تغيير كرده و كلا به موزيك افرادي مثل اسكارلتي و باخ خيلي علاقه مند شدم ........ ( هر چند كه هنوز عشق دريم تيتر و .. هستم و با جديت كارهاشون رو دنبال ميكنم ) اما فردي كه مياد موزيك دريم تيتر خالتوريه و.... به نظر من نشون ميده كه هيچي از موزيك نميفهمه همين جردن رودس كيبورديستشون هر ساله كلي اجراي زنده برگزار ميكنه از كارهاي شوبرت و شوپن و .... و توي بهترين دانشگاههاي كشورش هم داره تدريس ميكنه :)
اوني كه ميگه جز چرت و پرته فقط ميخوام بدونم از هارموني جز چي ميدونه ؟!
واقعا اين درست نيست كه از چيزي كه نميفهميم و دركش نميكنيم متنفر باشيم !
خلاصه اينكه مغز من اون زمان كشش اين رو نداشت باخ گوش كنم رسما اگه كارهاي باخ رو برام ميزاشتن بعد از 5 دقيقه از محيط فرار ميكردم
خلاصه اينكه نياز به گفتن نيست اما هاني از اندك آدم هاي خوبيه كه توي جامعه وجود دارن
آدم پرحرفي نيست و به جاي اينكه حرف بزنه عمل ميكنه و سعي ميكنه توي كاري كه توش تخصص داره ( موزيك ) به بقيه كمك كنه .
بهتره از موزيك لذت ببريم و سعي كنيم اين نعمت رو هم در اختيار بقيه قرار بديم
.
.
.
.
پ.ن: خود من هم دارم پيانو ياد ميگيرم تازگيا و با يه پيانو ديجيتال دارم كار ميكنم :)
گيتار رو هم كه با يه ساز داغون شروع كردم و بعد ها ساز حرفه اي خريدم توي گيتار كه فعلا به مشكل بر نخوردم و اتفاقا اكشن بالاي اون گيتار باعث شد خيلي تكنيك ها رو بهتر ياد بگيرم مثل لگاتو و تپينگ ها و .. :)) البته خوب هر چي جلو ميري دوست داري بهتر بشي ....تكنيك هاي جديد .... نوآوري هاي بيشتر و ..... :)
پيانو رو نميدونم چي ميشه اما خوب فكر ميكنم بهتر از اين باشه كه هرگز شروع نكنم !
به نظر من کار کردن با کیبرد خیلی با خیلی فرق داره تا اینکه با یک آکوستیک کار کنی. اکشن آکوستیک . تاچش، کنترل کردن حجم صداش و داینامیک چیزی نیست که رو کیبرد بهش برسی.
بنده خیلی ها رو میشناسم که اولش با یه کیبرد شروع کردن دوسال بعد رفتن سراغ دیجیتال و آکوستیک... الان تو کارشون حرفه ای هستن
من خودم هم با کیبرد دارم تمرین میکنم. خیلی از تکنیک ها و اصول اصلی ساز رو میشه با کیبرد یاد گرفت و اجرا کرد. و تا یه مدتی سپری کرد
این خودش چیز کمی نیست.بعد از این مدتم ممکنه بتونید هزینه یه پیانو خوب رو فراهم کنید. بالاخره یه سیب رو بندازی هوا هزارتا قر میخوره :) :35:
از اینا گذشته باکیبرد و پیانو دیجیتال میشه یک اشتباه احمقانه رو هزاران بار تکرار کرد. چون به هدفون وصل میشه :) و میشه هزاران بار این اشتباهات رو دوباره گوش کرد و به اشتباه پی برد چون ریکوردر داره :) (حتی یه سری از دیجیتالا مترونوم هم دارن که واسه شروع ضروریه )
اما تمرین کردن با پیانو آکوستیک مث این میمونه که واسه همسایه هاتون دارید تمرین میکنید!! :31:
اینم در نظر داشته باشید که هر وقت خواستید از یاد گرفتن پیانو منصرف بشید زیاد ضرر نمیکنید چون فقط یه کیبرد گرفتید!!:39:[ میهمان گرامی برای مشاهده لینک ها نیاز به ثبت نام دارید]
اما در مورد کسایی که در وسعشونه که آکوستیک داشته باشن، کار کردن با کیبرد اشتباه!! این افراد باید دوتاشو داشته باشن. هم دیجیتال و هم آکوستیک :)
یه پیانو حرفه ای و خوشمل به شدت انگیزه ایجاد میکنه که پیانو یاد بگیرید. و اونو رها نکنید. و یه پیانو دیجیتال اجازه میده با آرامش خاطر تمرین کنید. و خیالتون راحت باشه که کسی اذیت نمیشه. (+ ریکوردر و + مترونم)
این فقط نظر منه ..... قضاوت با شما:32:
نقل قول:
درود دوست عزیزخیر اگه شما راک گوش نکنی هیچ جا به مشکلی بر نخواهی خورد....اما اگر گوش کنی ممکنه ازش ایده بگیری برای آهنگسازی و تنظیماتت.....شما اجرای باله ی آیین بهار از استراوینسکی رو گوش کن که در سال 1939 فکر کنم اجرا شد....و خواستن استراوینسکی رو قتل برسونن.....فکر میکنی برای این آهنگ ایشون از ارکستراسیون کورساکف یا از باخ یا از بتههون ایده گرفته بود؟؟؟؟ از هیچ کدوم...مسلماا
در کل منظورم اینه که اگه گوش نکنی آسیبی نمیبینی اما اگه گوش کنی ممکنه سود ببری...
.ببینید فکر کنم منظور منو بد متوجه شدید.....نه بتهوون بهتر از موتزارته نه موتزارت بهتره....موتزتارت نابغه ای بوده که 35 سال عمر کرده اما 630 تا قطعه ساخته....55 تا سمفونی نوشته.....اولین سمفونی رو 7 سالگی و اولین اپرا رو 12 سالگی تموم کرده...یکبار وقتی قطعه ای 18 دقیقه ای رو در سن 17 سالگی از یک نفر میشنوه بعد از یکبار شنیدن اون رو همونجا نت میکنه و به طرف تحویل میده....
..اما بتهوون هم دارای خصوصیات عجیب و موسیقی پیچیده ی خودش با اون سمفونی های عظیم هست....
...هیچکس بهتر نیست.....من نگفتم شونبرگ بهتره....اما خب شونبرگ جدیدتره و نظام 12 نتی رو بنا گذاشت و آهنگنسازی هاش رو بر اون اساس انجام داد ...در صورتی که بتهوون بویی از این مدل آهنگسازی نبرده بود اون زمان.....پس نمیشه گفت کی بهتره...این جدید تره جدید آهنگسازی میکنه اون با توجه به شرایط زمان خودش میساخته.....باخ هم با توجه به شایط خودش 1500 تا قطعه نوشت......و خلاصه از نظر من به هیچ وجه نمیشه لفظ *بهتر *رو کنار اسم یکیشون گذاشت چون قابل قیاس نیستند.
من دسته بندی نمیکنم.....چون نمیشه اصلا اینها رو دسته بندی کرد.....هرکدوم تک تک خصوصیات خاص خودشون رو دارن....چطور میشه مثلا آلبان برگ رو با آرون کوپلند در یک دسته قرار داد....یا بدتر از اون شوبرت رو مثلا با هندل....؟ اصلا نمیشه
****به زور نمیشه ولی شما تا آخر عمر میخوای سواد و فرهنگت رو بغل کرده و قایم کنی یه گوشه به کسی هم ندی ؟!****ما کی اینکارو کردیم؟
****لذت ؟ خدا این دنیا رو به خاطر لذت خلق کرده ؟ پس انیشتین واسه چی به وجود اومد . خوب به جاش خیلی ببخشید یه زن زیبا به وجود میومد برای لذت دیگه چه کاری بود یه مغز بزرگ با اونهمه تلاش برای بالا بردن علم دنیا . میخواستیم چیکار با کباب خوردن هم لذت میبردیم دیگه انیشتین میخواستیم چیکار !****
نمیخوام بحث رو فلسفی کنم..خدا انیشتن رو آفرید اما خدا انیشتن رو انیشتن نکرد.......خدا زن زیبا هم آفرید اتفاقا........اما این شخص تصمیم گرفت کاری در راستای علم انجام بده ..اما دیگران نخواستند....قرار نیست که همه انیشتن بشن.....قرار نیست که همه ورزشکار بشن.... خب یکی معتاد میشه..........قرار نیست همه آهنگساز بشن........یکی فقط شنونده ی خوبی میشه
****یعنی این هم درسته که بگیم آدمی خوبه که از هرچیزی تغذیه کنه ؟ مثلأ کباب - خوک - مارمولک - الکل ****
این درست نیست...چون من گفتم صدای موسیقایی گوش کن.....نگفتم برو صدای غیر موسیقایی گوش کن......هرچند آهنگسازانی داریم که مثلا از صدای ترمز اوتوموبیل که یک صدای غیر موسیقایی محسوب میشه هم الهام میگیرن......یکنفر مثل جان کیج میاد در سالن کنسرت 4 دقیقه و 44 ثانیه پشت پیانو میشینه و هیچی نمینوازه......و اسم قطعه رو میذاره 4/44.......موسیقیش کجاست پس؟؟؟؟ موسیقی موسیقیه از صدای حاصل شده در محیط سالن کنسرت پدید میاد......موسیقی اگه خوب باشه گوش کن....مهم نیست سبکش چیه.....این نظر منهما خواننده پاپ قوی هم زیاد داریم مثل معین و ستار......اینها از موسیقی اطلاعاتی دارن و به زبون خودمونی موسیقی حالیشونه....
هرچند تاریخ انقضای این بحث تموم شده اما من تاپیکو از اول خوندم،نظرات بعضی از دوستان خیلی ضد و نقیض بود و اگر مطالب رو بخونید میفهمید که یکی یچیز گفته تو دو صفحه بعد به کل نقضش کرده!
ولی بحث تاپیک چیز دیگه ای هست و در مورد بحث اصلی تاپیک نظر شخصی من اینه که فرق نمیکنه با پیانو چه سبکی میزنید فقط مهم اینه که قدرت و سطح اون قطعه از لحاظ علمی و حرفه ای درخور شان پیانو باشه.
ما قطعات پیانویی خوبی به سبک ایرانی داریم که قطعه های حرفه ای و مشکلی هم هستن مثل راپسودی اصفهان،وقطعه هایی که توی کتاب گزیده آثار استاد جواد معروفی برای پیانو انتشارات پارت هست البته نمیدونم هنوز چاپ میشه یا نه.
البته چون سلیقه ها متفاوت هست شاید یک عده از موسیقی ایرانی خوششون نیاد که به نظر من کل مشکل ما از همین جا شروع میشه که افراد هیچ شناختی از موسیقی ایران و پیچیدگی ها و دشواری هاش ندارند و نمیتونن درکش کنن.و این برای یک ایرانی بد هست که موسیقی خودشو نشناسه.
به نظر من پیانو در چهارچوب کلاسیک که اصل مسئله هست و عموما باید در این چهارچوب باشه اما اگر در چهارچوب دیگه ازش استفاده شد باید دقت زیادی بشه که قطعات حرفه ای و قابل برسی باشن.برای مثال یکی از بزرگترین استادای کلاسیک کار ایرانی اقای شهرداد روحانی هستند برادر همون انوشیروان روحانی(که اصلا باهاش کاری ندارم چون هیچوقت راه استادش جواد معروفی رو نرفت)هست که ایشون رهبری ارکستر و اهنگسازی کلاسیک رو در وین خونده و مدرک آهنگسازی فیلم هم داره و فارغ التحصیل UCLA هم هست و ایشون یک کلاسیک کار به تمام معنی هست. ولی ایشون هم newageکار کرده هم سمفونی بتهوون و کرال های کارل اورف و... رو برده رو صحنه هم با ارکستر سمفونی قطعات ایرانی مثل راپسودی اصفهان فانتزی ژیلا و... اجرا میکنه و فرهنگ ایرانی تو خارج از کشور با ارکستر های خودشون بهشون معرفی میکنه. و به قول سرپرست ارکستر والت دیزنی ایشون سفیر فرهنگی ایران هست.
علاوه بر این ایشون از امثال ما که تو این فروم ها بحث میکنیم، بیشتر تو کار موسیقی کلاسیک هست و با سطح نوازندگی و علمشون طبعا باید متعصب تر باشه(که بعضی از دوستان همین فروم اگر در سطح ایشون بودند موسیقی ایرانی رو اصلا موسیقی حساب نمیکردن و فقط میگفتن کلاسیک کلاسیک کلاسیک کلاسیک و دیگر هیچ)
پس لطفا تعصبات رو بریزید دور و با خیال راحت به کار قشنگ و با ارزش گوش بدید.حالا این کار با ارزش نسبت به سلیقه گوش و سطح دانش افراد متفاوته.ولی دلیل نمیشه با الفاظی که استفاده میکنید افرادو از موسیقی مورد علاقشون دلسرد کنید در قالب اینکه خالطوریه یا...
به نظر من حتی نمیشه گفت موسیقی کلاسیک متعالی تر از موسیقی ایرانی هست
اما علمی تر،دقیق تر و حساب شده تر هست حتی باشکوه تر هم هست اما عرفان نابی که تو شعر و موسیقی ما هست هیچ جای دنیا نیست...
به عنوان مثال یک نوازنده نی،تار یا هر ساز دیگه ای اگه واقعا نوازنده باشه میتونه به عالمی ببرت که یک سمفونی با اون عظمت شاید نتونه!
در آخر میگم هرکی تو هنر تعصبی باشه به هیچ جا نمیرسه و علاوه بر اون روح خودشم محدود میکنه.موسیقی هنری نیست که بخوایم در اون سر تعصباتمون دعوا کنیم و به جای این کارا مطالعه تاریخ و تئوری و تمرین بیشتر باعث میشه از تعصبات تو خالی دور بشیم و درکمون بالا بره.
ممنون که نوشته هامو خوندید.
موفق باشید
پیشنهاد میکنم به دوستانی که فکر میکنن موسیقی کلاسیک فقط یعنی باخ موتسارت بتهوون و نهایتا شوپن و معتقد هستند که نمیشه از موسیقی های فولک تو موسیقی کلاسیک استفاده کرد کمی مطالعه ( حداقل مطالعه ی شنیداری ) شون رو در مورد موسیقی کلاسیک بیشتر کنن.. موسیقی کلاسیک تا قرن هیجده نیست قرن نوزده و بیست و معاصر هم همچنان ادامه داره .. پیشنهاد میکنم کمی بلابارتوک گوش کنید :)
من نمیدونم تو این بحث با عظمت چی بگم من کارای استاد روحانی رو تا حدود زیادی گوش دادم. و همین طور گزیده ای از کار های کلاسیک در قرن 18 .
و واقعا باید بگم فقط کلاسیک .
و اگر دوستان کارای کلاسیک توی دوره جدید رو داشته باشن خوشحال میشم گوش بدم چون من آرزوم اینه که کلاسیک دوباره احیا بشه