بابا چوبم کجا بود؟حقیقتو میگم دیگه
نمایش نسخه قابل چاپ
بابا چوبم کجا بود؟حقیقتو میگم دیگه
سلام دوست عزیز
چند انتقاد به اختصار: .................................................. .................................................. ......................
.................................................. .................................................. ..................................................
.................................................. .................................................. ................................................
.................................................. .................................................. ................................................
.................................................. .................................................. ................................................
.................................................. .................................................. ................................................
.................................................. .................................................. ................................................
به دلیل اینکه کار داشت به جاهای باریک میکشید و به این دلیل که بنده یادم رفته بود اینجا ایرانه این پست انتقاد رو حذف می کنم
اگه الیاس خودش دوست داشت بشنوه براش میفرستم
اوه اوه عجب انتقاد کوبنده ای کرد
انتقاد همواره سازنده هست.
اما دیگه کوبوند له کرد
باید میبخشید اگه زیادی رک گو هستم و اصلن بلد نیستم تعارفات الکی بکنم
فعلا یاحق
سلام دوست گل شیرازیم من متاسفانه نتونستم انتقادات شما رو ببینم و از شما خواهش میکنم که یک بار دیگه آنها را بفرمایید . اینجا ایرانه اما انتقاد سازنده همون جور که از اسمش بر می آید سازنده هستش و اینجا جای آموختن و یادگیری چیزهایی است که دیگران میدانند و شما نمیدانید پس از شما درخواست میکنم یک بار دیگه انتقاد وپیشنهاد خودتون رو بفرمایید تا ما هم استفاده کنیمنقل قول:
با تشکر الیاس
سلام اینجا تو همین صفحه بنویسم یا تو صفحه پروفایل خودت؟
داداش گلم همینجا بنویس که جنبه آموزشی هم داشته باشه
گر چه افتاد ز چشمت شرری بر جانم // همچنان چشم به راه کرمت میدارم
آنچنان مست می وعاشق زارم اکنون // که کنون دست به دیوار کجی میدارم
تار گیسوی تو را من به یغما بردم // تا که یاد تو را من زنده به جان میدارم
قد رعنای تو را من ز کسی ننبینم // ای غزالم برو خوش باش هوایت دارم
بوسه گرم لبانت به دلم آتش زد // قدهی نوش بده من ز تو می میدارم
هر شب به جمالت دل ما روشن شد // عاقبت من ز خوشی عشق تو را میدارم
گر چه الیاس بگفتا ز حال دل خویش // عاشقی را به محبت ره دل میدارم
خیلی زیبا و با احساس بود... یه کم راجع به قالب و قافیه اش اگه بگین ممنون میشم ... آخه واسم جالبه.
کارت درسته:41:نقل قول:
بسیار زیباست
آفرین
درود
يكي از خاصيتهاي خوب شعر شما اين است كه از هر چي به نظرتان مي رسد استفاده مي كنيد به عنوان مثال :آنچنان مست می وعاشق زارم اکنون // که کنون دست به دیوار کجی میدارم.
رشدشعر شما به خوبي احساس مي شود هرچند كه مانند هواپيماهاي توپولف گاهي فراز و نشيبهاي ناجوري پيدا مي كند .اما مهم اين است كه شعرتان در حال پيشرفت است .موفق باشيد.
يا حق.
نقل قول:
خوب گفتی.اینطور که گفتی نه سیخ میسوزه نه کباب
درودنقل قول:
زماني كه اثري را نقد مي كنم بداهه مي نويسم و برداشت شخصي بود كه اگر اينجور شده بي منظور بوده است چون بدجوري از محافظه كاري بدم مي ياد .
سپاس كه نقد من را نقد كرديد نشان مي دهد كه شما هم دستي بر آتش داريد . موفق باشيد.
يا حق.