دل ما خون شد چرا وداع نکرد
جان نبرده هر کس اینجا برده جان
نمایش نسخه قابل چاپ
دل ما خون شد چرا وداع نکرد
جان نبرده هر کس اینجا برده جان
رفته وبازهم ندیده رخ دلبرجان
بعدی :دانی که راسزدصفت پاکی
کز اندرون او برآرد آفتابی
شورت در سر خمار نگذاشت
که سرت پُکید و له شد
بعدی:ثلث نویسان در میکده
می نویسند از غم دختر دهکده
بعدی: پیری آن نیست که از سر بزند موی سپید
پیری آنست که یأس بگیرددردل جای امید
بعدی :صلاح کارکجاومن خراب کجا
ببين تفاوت ره كز كجاست تا به كجا.
ب .ب:گر چه صد رود است در چشم مدام
جناب آرین شماباید ازخودتون مصرع بعدی روبفرمایید نه این که مصرع دوم اصلی روبنویسید.
سوختم از حاصل كارو غمزه ي يار چرا
بعدي:گر چه صد رود است در چشم مدام
لیکن این دل نگیرد هرگز آرام
ماييم و آستانه عشق و سر نياز............
تا به كي در پشت اين در ،دست دراز
تو گر خواهی که جاویدان جهان یک سر بیارایی
تامل کن تو در شعری که می گویی... بها یابی
زاهد ظاهرپرست از حال ما آگاه نيست..........
لیک حال ماازدرون است ووی دراین احوال نیست
بعدی : یارب سببی ساز که یارم به سلامت
باز آید و برهاندم از بند ملامت
بعدی :خدایا مطربان را انگبین ده
ضمناسارا خانوم ادامه بیت kaka فکر میکنم این باشه
در حق ما هر چه گوید جای هیچ اکراه نیست
خانم یا اقای کمانچه شما باید بقیه ی شعرو خودتون بگید امیدوارم که فهمیده باشید باید از خودتون باشه
بقیه ی شعرو
خب منم بقیه ی شعر رو گفتم اصلا پست من رو خوندی شما؟مگه نباید شعر کاربر قبلی رو کامل کنم و یه مصراع بعدی رو خودم بگم؟نقل قول:
خدایا مطریان را انگبین ده ........برای ضرب دستی آهنین ده
بعدی:
بگذار تا بگرییم چون ابر در بهاران
...........