نقل قول:
من با این دوستمون موافقم ربطی به موزیک نداره ، منم آثارشو خوندم با عمو صادق حال میکنم البته تو داستان نویسی ایران هنوز شماره یکه شایدم بشه گفت همین یه دونست
نمایش نسخه قابل چاپ
نقل قول:
من با این دوستمون موافقم ربطی به موزیک نداره ، منم آثارشو خوندم با عمو صادق حال میکنم البته تو داستان نویسی ایران هنوز شماره یکه شایدم بشه گفت همین یه دونست
خب فکر کنم هفته ی پیش خیلی تابلو مستقیم بود که من کم آوردم و پیچوندم!! :))
اما گذشته از شوخی من فعلا نظر خاصی ندارم و بیشتر ترجیح میدم خواننده باشم و استفاده کنم... و گویا مبحث این تاپیک هم جز برای من و 2 یا 3 نفر دیگه جذابیت خاصی نداشته...
________________________________________
جسارتا من یه نکته ای بگم : سعی کنیم با حرفای نامربوط به موضوع تاپیک اون رو به انحراف نکشونیم... اگه نظری نداریم راجع به اونچه که "مد نظر" بحثه با سکوت رد شیم.... (به عنوان مثال اگه در عنوان تاپیک نوشته میشد آیا هدایت را نویسنده میدانید یا شاعر یا...؟ اونوقت طی یه نظرسنجی به جواب سوالمون میرسیدیم / یا اینکه من بیام بپرسم جواب 2x+2=0 چی میشه؟ جواب بشنوم واااا مگه 2x+2=0 هم میشه؟؟!! بعد تازه من باید برم از ریاضی اول دبیرستان و چه بسا عقبتر شروع کنم توضیح دادن تا تازه برسم به سوالم!! و دیگه از اون بحثی که شروع کرده بودم هم کلی دور افتادم و پرت، به هدفم هم نرسیدم!!!!)... پس لطفا لطفا نامربوط پست نزنیم
زنده باد ایرانی که همیشه نشون میده با فرهنگه
_______________________________________
نظر دیگری بود (البته مربوط به موضوع بحث) با جان و دل می خونم
پیروز باشید :)
از مناظره منادی الحق شاعر و حاجی آقای تاجر
منادی الحق: شما استباه میکنید. من احتیاجی به معرفی و عرض اندام ندارم از کسی هم تا حالا صدقه نخواسته ام. برای شما شعر بی معنی بلکه مضر است و شاعر گداست. فقط دزد ها و سردمداران و گردنه گیر ها و قاچلق ها عاقل و باهوشند و کار آن ها در جامعه ارزش دارد
در این محیط پست احمق نواز سفله پرور و رجاله پسند که شما رجل برجسته آن هستید و زندگی را مطابق حرص و طمع و پستیها و حماقت خودتان درست کرده اید و از آن حمایت میکنید، من دراین جامعه که بفراخور زندگی امثال شما درست شده نمیتوانم منشا اثر باشم ، وجودم عاطل و باطل است، چون شاعر های شما هم باید مثل خودتان باشند. اما افتخار میکنم درین چاهک خلا که به قول خودتان درست کرده اید و همه چیز با سنگ دزد ها طرار ها و جاسوس ها سنجیده میشود و لغات مفهوم و معانی خود را گم کرده درین چاهک هیچکاره ام.دراین چاهک فقط شما ها حق دارید که بخورید و کلفت شوید. این چاهک به شما ارزانی! اما من محکومم که از گند شما ها خفه بشوم. آیا شاعر گدا و متملق است یا شما ها که دائما دنبال جامعه موس موس میکنید و کلاه مردم را بر میدارید و بوسیله عوام فریبی از آن ها گدایی میکنید
مقصودتان شعرای گدای پست مثل خودتان است. اما قضاوت شعر و شاعر بتو نیامده. شما و امثالتان موجودات احمقی هستید که میخورید و عاروق میزنید و میدزدید و میخوابید و بچه پس میاندازید. بعد هم میمیرید و فراموش میشوید...یک فردوسی کافی است که وجود میلیون ها از امثال شما را تبرئه بکند... حق با شماست که باین ملت فحش میدهید، تحقیرش میکنید و مخصوصا لختش میکنید. اگر ملت غیرت داشت امثال شما را سر به نیست کرده بود
هفتاد سال است که مردم را گول زدی، چاپیدی، بریششان خندیدی آنوقت پولهای دزدی را برده ای کلاه شرعی سرش بگذاری، دور سنگ سیاه لی لی کردی، هفتا ریگ انداختی و گوسفند کشتی
پدرت هم مثل خودت دزد بوده. آدمیزاد لخت و عور بدنیا می آید و همانطور هم میرود- هرکس پول جمع کرده یا خودش دزد است و یا وارث دزد.
برو هنبونه کثافت... همه حواست توی مستراح و آشپزخانه و رختخواب است...تو وجودت دشنام به بشریت است، نباید هم معنی شعر را بدانی اگر میدانستی غریب بود. تو هیچ وقت در زندگی زیبایی نداشتی و ندیدی و اگر هم دیدی سرت نشده. یک چشم انداز زیبا هرگز تو را نگرفته، یک صورت قشنگ یا موسیقی دلنواز ترا تکان نداده و کلام موزون و فکر عالی هرگز به قلبت اثر نکرده. تو تنها اسیر شکم و زیر شکم هستی...هر روز که سه چهار هزار تومان بیشتر میدزدی آنروز را جشن میگیری...آسوده باش من دیگر حرفه شاعری را طلاق دادم. بزرگ ترین و عالیترین شعر در زندگی من از بین بردن تو و امثال توست
منم چندتايي از آثارشو خوندم ولي زياد باهاش حال نكردم.
كتابي كه منو خيلي درگير خودش كرد waiting for godot اثر جاودانه Samuel Beckett بود.
بخونيد لذت ببريد.
البته مسخ kafka رو يادم رفت.
اون اثری که شما میگین غربیه ما داریم درمورد داستان نویس خودمون حرف میزنیم که درد های جامعه خودمون رو میگه و زبونش زبون خودمونه اصطلاحاتش و فحش هاش و اسم هاش و ...
هربار آثار صادق رو میخونم رو این عقیده محکم میشم که ما بد جوری درجا زدیم همون انتقادات و ایراد هایی که صادق به جامعه و سیاست و دیانت ما میکرد هنوز هم کاملا معنا داره انگار هیچی عوض نشده و همین دیروز اونارو نوشته ...
لا مصب این منادی الحق بد جوری حرف دل منو میزنه...
واقعا کی از خوندن کتابای این هدایت حال میکنه ؟ جز اینکه آدمو از زندگی ناامید میکنه مگه فایده ای هم داره!!!!
من بیشمار حال میکنم این روی دیگر صادق که تو میگی مهسا خانوم . مثلا اون قسمت کوتاه که من از حاجی آقا نوشتم و بخون بیشتر به مشکلات اجتماعی پرداخته که هنوزم هست ... تازه راست میگه دیگه این مرگ که به همه چیز ارزش و معنا میدهنقل قول:
درست ميگينقل قول:
البته من فقط نظرم رو گفتم.
نقل قول:
من کاملا باهات موافقم!
وقتی خیلی میخونیش یه جورایی سرد میشی از زندگی
برای آدمهای بی جنبه اصن خوب نیست، زود میرسن ته خط!!!!!!!
ولی در کل من دوست دارم و میخونم، سعی میکنم زیاد بهش فک نکنم
وا!!!نقل قول:
مگه میشه آدم یه چیزی بخونه ولی بهش فکر نکنه خوب اگه نخونه که بهتره ...
راستی مبنای جنبه چیه ؟ نکنه واحد اندازه گیری جنبه شمایید؟!؟!
به نظر من کسی که همیشه دور و برش تاریکی می بینه.... .آدم منفی نگریه ....و کلا تو این دنیا سیر نمیکنه باید کتابای هدایتو بخونه ...حالا این که میگین باید جنبه داشته باشه تعیین کننده نیست ...بیشتر عقیده و دید انسان نسبت به زندگی میتونه در رابطه با انتخاب کتاب مهم باشه..و اگه مثبت اندیش باشه از همون اول کتابای هدایتو میذاره کنار و اصلا نمیذاره وارد فکرش بشه
به نظر من آدما بهتره به جاي انتخاب نخوندن آثار و در امان موندن از تمام انديشه هايي كه توي آثار مختلف نهفتست اونارو با شهامت تمام بخونن اما مرزي بين زندگي واقعي با زندگي كه توي داستانها هست قائل بشن. البته اين عادت منه كه وقتي چيزي مي خونم اون اثر قسمتي از وجودم ميشه و خودم رو جزي از اون فضا مي بينم به خاطر همين لذت دوچندان از خوندن مي برم. مي دونيد به نظر من بايد ظرفيت پذيرش تفاوت هارو داشته باشيم حالا هرچقدر هم اين تفاوت ها ناملموس باشن. بايد قبول كنيم كه ديگران آزادن هرجوري كه ميخوان فكر كنن و بنويسن. جوري متفاوت از خواسته ها و آرمانهاي ما. بايد تمرين كنيم كه به ايده هاي مختلف احترام بگذاريم. به نظر من نترسيم از خوندن بترسيم از بسته بودن افكارمون. ديگه زيادي شعار دادم, نه؟
:39:نقل قول:
مرسی عالیه ... قبول دارم چون اگه نخونده چیزی رو رد کنیم در واقع پیش داوری کردیم. یا برای خودمون توهمات منفی یا مثبت دربارش ساختیم در حالی که شاید با خوندنش اونوری شیم اصلا...
مثل اشخاصی که اون کتاب رو نخونده می پذیرن بدون اینکه بدونن توش چه قوانین ضد بشری وجود داره .... یا چون برای خودم اتفاق افتاده من تو این 2 سال اخیر به مکتبی روی اوردم و پیروش شدم که سالها نسبت بهش بد فکر میکردم و اونو چیز مخربی میدونستم فقط بخاطر اینکه همواره تو همه جای دنیا یه سری تبلیغات بد و ضد درموردش میکنن...
:39:
دوست عزیز منم منظورم این نیست که نباید کتابایی که ازشون میترسیم رو نخونیم..اتفاقا من خودم معتقدم باید هر عقیده ای رو بشنویم ..هرکتابی رو بخونیم تا حداقل بعدا اگه خواستیم مخالفت کنیم رو هوا حرف نزده باشیم...حتی همین کتابای هدایتو بخونیم تا ببینیم اصلا چی گفته حرفش چی بوده ولی اجازه ندیم وارد زندگیمون بشن..باهاشون زندگی نکنیم تا در نهایت مثل بعضیا دید خوبمونو نسبت به زندگی تبدیل به دید منفی کنیم...ناگفته نماند که کم نیستن کسایی که کتابای هدایتو خوندن و در نهایت کارشون به خود کشی رسیده..من سراغ دارم..نقل قول:
بعضی ها منظورت منم دیگه :23: .... نا گفته نماند که خودکشی اصلا کار بدی نیست و سعادتیه که نصیب هر کسی نمی شه اینشالا که نصیب ما بشه ...نقل قول:
نه دوست عزیز منظور من شخص خاصی نبود اگه اینجوری مطلبو رسوندم ببخشیدنقل قول: