با سلام
در این تاپیک در مورد معین صحبت کنید و در مورد کارها , زندگیش و همه چیش با هم تبادل اطلاعات کنید
با تشکر :ak
نمایش نسخه قابل چاپ
با سلام
در این تاپیک در مورد معین صحبت کنید و در مورد کارها , زندگیش و همه چیش با هم تبادل اطلاعات کنید
با تشکر :ak
خب اول خودم می گم
هیچ میدونستید معین با اینکه 20 و خورده ای ساله که اون وره هنوز که هنوزه ایرانی و معتقد مونده
معین هنوز نماز می خونه و سراغ مشروب و دود هم نرفته
به قول معین هرچیزی جای خودش
کنسرت می دم و می خونم نمازمم می خونم
معين خواننده اي است كه در شهر نجف آباد اصفهان به دنيا آمد.نام كوچك او مسعود و نام خانوادگي او معين
است.او متولد 1330 ميباشدو فرزند هفتم خانواده است.خانواده معين متشكل از ۱۱ خواهر و برادر
است.اودوبارازدواج كرده و در حال حاضر مجرد است وحاصل ازدواج اول اودختري به نام پريچهر است و
از زن دوم خود هم دختري به نام ستاره دارد.معين از نظر شخصيتي و انساني هم به مانند موسيقي از جايگاه
والا و خاصي برخوردار است.انساني متواضع و مردم دار كه هر چه بيشتر مورد محبت و توجه و تشويق
همگان قرار گرفت راه را از بیراهه گم نکرد و خود را بيشتراز قبل از مردم دانست. سابقه هنري معين به سال
1352 بر مي گردد. يعني 5 سال اجراي آواز هر شب در هتل شاه عباس و هتل هزار و يك شب اصفهان.در
آن زمان معين شخصيت محبوب و شناخته شده مردم اصفهان بود.اما محبوبيت و معروفيت اين چهره هنري در
بين تمام مردم ايران به سال 1359 بر مي گردد. يعني آمدن معين به تهران و اجراي اولين ترانه خود به نام يكي
را دوست مي دارم كه همان آغاز فعاليت حرفه اي هنري او مي باشد.قابل ذكر است كه معين آهنگسازي برخي
از ترانه هاي خود را نيز بر عهده داشته است.وي نوازنده چيره دست ساز عود كه يك ساز اصيل و با قدمت
ايرانيست نيز است.او بعد از خواندن ترانه اول خود راهي كشور آمريكا شد و ادامه فعاليت خود را تا به امروز
درآنجا پي گيري كرده است.معين در موسيقي ايراني پايه گذار سبكي بنام پاپ سنتي شد كه بي شك بهترين و
زيبا ترين و پر طرفدارترين سبك موسيقي ايرانيست. در كارنامه هنري معين 22 آلبوم قرار دارد كه ۱۸ آلبوم
مستقل خود او اجرا كرده است و ۴ آلبوم را مشترك همكاري كرده است. 14۵ ترانه حاصل اين ۲۲ آلبوم است.
اما بدون احتساب ترانه هاي تكراري كه ۱۷ ترانه است در قالب ۵ آلبوم و به غير از ۷ ترانه كه در هيچ كدام
از آلبومها نيست و با احتساب 5 ترانه كه با دو اجراي متفاوت خوانده شده كه ميشود 10 ترانه كه با اين حساب
او ۱۲۸ ترانه خوانده است. در ضمن معين در بين اين ۱۲۸ اثر 14 ترانه سنتي و ۳ ترانه دكلمه اجرا كرده
است.او 5 ترانه از ديگر خواننده ها باز خواني كرده است. ۶۵ ترانه ملايم و ۴۷ ترانه شاد و ۱۶ ترانه تند
مجموع اين ۱۲۸ اثر است.او در این ۲۲ آلبوم ۶۲ موزیک ويدیو اجرا کرده که ۳ ترانه آن دو موزیک ودیوی
متفاوت دارد والبته او ۲ موزیک ویدیو هم از ترانه های بدون آلبوم خود دارد.
1-از بين آلبومهاي او 4 آلبوم مشترك بوده است.(شبانه آخر/افسر شهيدي و ...) (گلهاي
غربت/هايده) (ترانه سال/هايده و مهستي ) (خاطره/شهره)
2-معين 5 ترانه خود را با دو اجراي متفاوت خوانده است.(ترانه سال/هوس/ هوس)( گلهاي غربت /هوس /دلم
گرفته) (/شبانه آخر/ مي پرستم /پريچهر/يكي را دوست ميدرم/ يكي را دوست ميدارم) ( مسافر/مسافر-ارباب
وفا )
3-معين ۷ ترانه خود را در هيچ كدام ازآلبومهايش ندارد.(۱-شوره زار-۲-مناجات-۳-گل اومد بهار اومد-۴-
اصفهان-۵-طنين صلح/اجراي مشترك/۶- تنهاي تنها ۷-تنهاي تنها /3 اجرا كه ۲ اجراي آن در آلبومها نيست/ )
4-معين 1۷ ترانه تكراري در۵ آلبوم خود دارد.(۱-كعبه/1-ميپرستم2-وقتي سرت رو شونمه 3-من
باهاتم 4-وقتيكه تو رفتي5-.مست) (۲-پريچه/۱-يكي را دوست ميدارم ) (۳-يكي را دوست ميدارم/۱-يكي
را دوست ميدارم ۲-محض رضاي خدا ۳-كوچه ۴- راز ۵-بيا دستم بگير) (۴-سفر/ ۱-سفر۲-خالق
۳- پريچهر ۴-دلسوخته ۵-آرزو) (۵-هوس/۱-پنجره)
5-معين 14 ترانه سنتي و ۳ ترانه بصورت دكلمه در بين ترانه هايش خوانده است.( ترانه سال/آواز
جدايي)-(هوس/هوس)-(تولد عشق/غرور)
6-معين 5 ترانه از ديگر خواننده ها باز خواني كرده است.(ميپرستم/وقتيكه تو رفتي-من باهاتم)(به تو
مي انديشم/همصدا) (پرواز/الهه ناز) (طلوع/بت پرست)
۷-معین ۳ موزیک ودیو دارد با دو اجرای متفاوت و ۲ موزيك ويديو دارد كه بي آلبوم هستند.( بی بی گل- تولد
عشق- الهه ناز) (طنين صلح-مناجات)
دراين قسمت به خصوصيات صداي معين مي پردازيم.اوازدوران نو جواني صداي خودرادر
كنار اين استعداد ذاتي كه در حنجره وي نهفته است تعليم داد و دستگاه ها وگوشه ها ورديف
هاي ايراني را فرا گرفت و در كنار آن به يادگيري سازي ايراني و اصيل و با قدمت به نام
عود پرداخت.يعني فراگيري آواز سنتي ايراني به همراه فراگيري ساز سنتي ايراني.او در
سنين جواني به اجراهاي زنده در نقاط مختلف اصفهان پرداخت تا اينكه همكاري خود رابا
هتل شاه عباس اصفهان كه در آن زمان محل اسكان مسافران ايراني و غير ايراني بودبه مدت
5 سال ادامه داد.بعد از اين هم به اجراي اولين ترانه خود پرداخت.خيلي ها تصور ميكردند
معين خواننده بعد از انقلاب است اما او همانند خيلي ديگر از هنرمندان كار خود رادر قبل از
انقلاب و با اجراي صحنه اي آغاز كرد.اما خواندن حرفه اي او كه همان تهيه آلبوم و خواندن
ترانه باشد به بعد از انقلاب بر ميگردد. 5 ركن اساسي در صداي معين باعث ميشود صداي
او از ديگران متمايز باشد.
1-جنس صدا = صداي او بر گرفته از سوز و غمی كه درش موج مي زند جذابيت و گيرايي آن را بي نهايت مي كند.
2-سلفژ صدا = گوش موسيقي او بسيار زياد قوي است و هماهنگي صدايش روي موزيك و زير و بم صدايش بي نظير است.
3-حجم صدا =حجم صداي او بسيار قوي است مخصوصا در اكتاو هاي بالاتر كه مي خواند.
4-انعطاف صدا =او صدايي بس منعطف دارد و در بازي كردن با صدايش بي نظير است.
5-تحرير هاي صدا =او با توجه به توانائيهاي صدايش و شناخت آواز ايراني موج بي حد تحرير را در صدايش مي توان شنيد.
بي جهت نيست كه اين خواننده ملي در دل ميليونها هموطن و غير هموطن جايگاه ويژه اي
دارد.او به چند دليل بارز كه در اينجا به آنها اشاره مي كنيم نظر اين تعداد هوا خواه و طرفدار
را به خود جلب كرده است.
(صداي بي نهايت زيباي او)-(انتخابهاي دقيق و بجاي او براي شعر و آهنگ و تنظيم و موزيك ويديو)-(متنوع
خواندن معين و تنوعي كه در هر آلبوم او پيداست و هميشه در هر آلبوم مخاطب منتظر كاري جديد و تازه از
وي ميباشد البته با حفظ سبك خود)
(سبك او كه توانست هوا خواهان بسياري را بسوي او جلب كند.او در موسيقي ايراني پايه
گذار سبكي به نام پاپ سنتي شد كه ماندگارترين خوانندگان ما در تاريخ موسيقي ايراني بيشتر
در اين سبك فعال بودند. البته او كار خود را در تهران با سبك سنتي شروع كرد و چون
موسيقي ما از ابتدا سنتي بود و در دوره بعد هم موسيقي پاپ به موسيقي ما اضافه شد و بعد
از آن نوبت موسيقي پاپ سنتي شد كه با حضور معين اين سبك در مو سيقي ما بوجود آمد)-
(شخصيت معين كه ديگر جاي صحبت ندارد.او هميشه از هياهو و حاشيه به دور بوده و با
اين جايگاه عظيم در موسيقي ايران هيچوقت غرور و تكبر به او نفوذ نكرد و هميشه چهره
مردمي خود راحفظ كرد و هيچ گاه او عوض نشد.يك خواننده با اينهمه معيار عالي براي حرفه
خود و يك انسان با اينهمه معيار عالي براي زندگي مي شود شخصي به نام معين.
در اين قسمت صحبتهايي كه در محافل هنري در رابطه با معين مي شود را مطرح مي كنيم.ایرج خواننده تمام نسلها و پیشکسوت چند دهه موسیقی ایرانی از هنر معین به خوبی یاد میکند و او را خواننده برتر موسیقی ما میداند.محمد رضا شجریان هنرمند محبوب موسیقی ایرانی با سختگیریهای خاص خودش در موسیقی معین را یک صدای کامل و مردمی میداند.اکبر گلپایگانی دیگر هنرمند قدیمی ایرانی او هم هنر معین را در صحبتهایش تآیید میکند.داریوش خواننده محبوب ایرانی هم هر وقت با سوال محبوب ترین خواننده مواجه شد معین را نام برد و صدای او را بینظیر میداند.همايون هشيار نژاد شا عري كه فقط دو ترانه ميلاد و دلشكسته را با معين كار كرده است در جواب اينكه كدام خواننده آنطور كه شما مي خواستيد حق مطلب شعر شما را بيان كرده مي گويد در طول اين دوران كه با خيلي از هنرمندان همكاري كردم تنها معين با خواندن ترانه ميلاد با شعري از من آنطور كه من مي خواستم و در حد و اندازه اين شعر بود آن را اجرا كرد و حق مطلب را ادا كرد و همیشه در مثالهایش از معین یاد می کند.حسن شماعی زاده موسیقیدان برجسته ایرانی میگوید من همیشه این مثال را زدم که آقای معین در دهه هشتاد با حضورش به موسیقی خارج از کشور کمک کرد، یعنی حضور این آدم به عنوان خواننده خوب باعث رونق این بازار شد.او صدا و سبک موسیقی معین را جزو بهترینها میداند.اردلان سر افراز با ترانه اي به نام دلسوخته كه به معين داد و معين آن را اجرا كردخاطرات خوشي با صداي معين روي شعر خودش داردو مي گويدآن زمان بهترين صدايي بود كه به من آرامش مي داد. ژاكلين اولين زن آهنگساز ايراني با سابقه بسيار زياد در كار هنري خود مي گويد اگر دو خواننده در موسيقي ايراني مطرح باشند يكي پدرم بود و ديگري معين است. وي از نظر اخلاق و فرهنگ هم معين را جزو اولين خواننده برتر ميداند در حاليكه همكاري معين با ژاكلين به عنوان آهنگساز و شا عر از سال 1378 شروع شد.ژاكلين در بين اينهمه ترانه كه به هنرمندان و خوانند گان داده است يكي از بهترين كارهاي خود را ترانه رويا باصداي معين معرفي مي كند. كاظم عالمي دوست صميمي و ديرينه معين هم او را بهترين در موسيقي ما مي داند. فريد زولاند آهنگساز برجسته و نامدار ايراني نيز ميگويد من بهترين و برترين كارهاي خود را با تعداد كمي از خوانندگان انجام داده ام.كه او در اين ميان معين را هم نام مي برد.بيژن مرتضوي كه در ساليان دور همكاري نزديكي با معين در مقام تنظيم كننده و نوازنده و رهبر ار كستر كنسرتهاي معين داشت پس از گذشت ساليان درازي از آن دوران با دلتنگي ياد ميكند و معين را بهترين صداي ايران ميداند و دليل خود را اينطور بيان ميكند كه هر چه از موسيقي بيشتر ميدانم به قدرت صداي معين بيشتر پي مي برم. در ضمن وي موفقيت خود را در عرصه خوانندگي مديون تشويقهاي معين مي دا ند. هما میر افشار شاعره بزرگ ایرانی هم ازبیشترین همکاریهای خود با معین یاد میکند و او را از نظر شخصیتی انسانی محجوب و خجالتی می داند.مهستي هم در جواب اينكه چه كساني در ايران درخشيدند مي گويد يكي از افراد موفق تا به امروز كه بعد از انقلاب شكوفاي موسيقي ما شد معين بود.ستار هم در جواب اینکه کدام صدا ماندگار است می گوید صداهایی که از زنگ خاصی برخوردار باشند جزو بهترین صداها هستند که در راس همه معین را مثال می زند. اميد ديگر خواننده پر طرفدار موسيقي ما از معين در دوران خدمت سربازي خود در ايران ياد مي كند كه با آهنگهاي او گريه مي كرده و با ترانه هاي معين آرام مي شده.او مي گويد يكي از فدائيان شماره يك معين است و آرزو دارد كه با او توري در سراسر دنيا داشته باشد.او مي گويد بجز اينكه علاقه دارم با او روي يك صحنه بخوانم به پاس چندين سالي كه او براي موسيقي ايران زمين زحمت فراوان كشيد وآثار جاودانه اي از خودبه جا گذاشت دوست دارم آن شب مانند ستاره اي در آسمان موسيقي ايران بدرخشد و من به جاي رقابت عاشقانه با او رفاقت مي كنم والبته هيچكسي در كنار سرور و استاد خود توان رقابت ندارد.او مي گويد اين پيشنهاد را من از ته دل به معين دادم و به او گفتم تور مشترك ما با ديگر برنامه ها متفاوت ترين خواهد بود و معين تحت تاثير او قرار گرفت. نوش آفرين هم در موسيقي ايراني معين را جزو يكي از سوپر استارها ميداند و معين راجزو خوانندگان مهربان مي داند و ميگويد او چهره گرم و مهرباني دارد. منصور خواننده نسل جوان هم در تمامي مصاحبه هايش الگوي خود و خواننده مورد علاقه خود را معين مي داند.او ترانه هاي كعبه و پريچهر و ترانه هاي همدوره اينها رابسيار دوست دارد. او در كنار معين افتخار داشت كه در يك تور كنسرتي كه در سر تا سر جهان برگزار شد و يكسال و نيم به طول انجاميد حضور داشته باشد.منصور به خاطر دوستي عميقش با معين يك ترانه هم كه خود آهنگش را ساخته بود به معين هديه كرد اما معين به خاطر اينكه بسيار در آن دوران سرگرم زندگي خود بودآن كار را به بعد مو كول كرد تا اينكه خود منصور اين كار را خواند و نام اين ترانه با صداي منصور شد شيرين.پويا ديگر خواننده نسل جوان كه سبك موسيقي او بسيار شبيه به معين است بي پرده مي گويد اگر معين خواننده نبود ودر عرصه موسيقي هيچگاه وارد نمي شد من هيچوقت به سراغ آواز و موسيقي نمي آمدم.البته پويا مي گويد من اين جمله رابه شخص آقاي معين هم گفته ام.او تمام ترانه هاي معين را دوست دارد اما ترانه نيرنگ را بيشتر از كارهاي ديگر معين دوست دارد. ديگر خوانند گان سبك پاپ سنتي همانند جهان و سروش هم كه دنباله رو سبك معين بود ند همگي معين رابهترين مي دانند.افشين خواننده جوان هم تشويقهاي معين را در كار خود هيچ گاه فراموش نمي كند و خیلی دوست دارد که در ترانه ای با معین همکاری کند که اگربه این مهم برسد جزو افتخاراتش می داند.مارتیک وعارف هم صداي معين را به عنوان صداي برتر تائيد ميكنند.شهرام شب پره همیشه میگوید هر خواننده ای قدرت زنده خواندن بدون امکانات را ندارد اما معین را در این زمینه اثتثنا میداند و میگوید زمانیکه ترانه یکی را دوست میدارم را شنیدم باهیجان با ابی و دیگر هنرمندان نزدیک چندین بار این آهنگ را گوش کردیم و بارها این ترانه را خواندیم.هنرمندان داخلی هم ازمعین میگویند.علیرضا افتخاری معین را استاد خود میداند.محمد اصفهانی میگوید سبک معین رادنبال کردم و به محبوبیت رسیدم ومی گوید معین استاد من است.رضا صادقی هم میگوید آرزو دارم ترانه ای را با معین همصدایی کنم که عاشق و شیفته بزرگ مردی ایشان هستم.ترانه مکرم ترانه سرا جوان موسیقی داخل میگوید این افتخار نصیبم شد که آقای معین ترانه من را به نام طلوع من بخواند وهنوزم باورم نمیشود.حتي در تلويزيونهاي ايراني ماهواره اي هم هر گاه برنامهاي در رابطه با موزيك باشد به حتم معين هم جايگاه خاص خودش را دارد و از او به عنوان بهترين ياد مي شود.روزانه چندين تماس متعدد از سر تا سر نقاط جهان به تلويزيونهاي ايراني ماهواره اي مي شود و خواستار پخش موزيك ويديو هاي مختلف معين مي شوند.دو تن از مجريان معروف و شناخته شده تلويزيوني و صاحبان چند شبكه ماهواره اي به نام هاي حميد شب خيز و عليرضا امير قاسمي كه دوستي ديرينه اي با معين دارند هر دو در نظر سنجي خواننده برتر كه در تلويزيونهايشان انجام شد معين جزو يكي از سه خواننده برتر شناخته شد.در ضمن از خود اين دو نفر كه نظر سنجي شد از معين به عنوان خواننده برتر نام بردند.حميد شب خيز بارها و بارها علت موفقيتهاي پي در پي معين را افتادگي و فروتني او مي داند و مي گويد هيچ وقت محبوبيت و معروفيت او را گول نزده است و معين هميشه هماني بوده كه است. هردو اين صاحبان تلويزيون و تلويزيونهاي ديگر فارسي زبان بارها وبارها از معين دعوت كرده اند كه در برنامه هاي آنها شركت كند و وقتي كه مردم از آنها سراغ معين را مي گيرند آنها مي گويند ما بارها از او دعوت كرده ايم اما او زياد اهل مصاحبه و پرسش و پاسخ نيست. حتي در خيلي از مسابقه هاي تست صدا كه از همين تلويزيونها پخش مي شود يكي از ترانه هايي كه جزو ليست تست است و بايد شركت كننده يكي از آنها را انتخاب كند و بخواند از كارهاي معين انتخاب مي شود.يكي از مديران موفق كمپاني پخش آلبوم هاي موسيقي به نام وارطان آوانسيان مدير شركت ترانه در مصاحبه اي مي گويد يكي از آلبو مهايي كه در زمان خودش ركورد فروش را شكست آلبوم بي بي گل معين است.او در جائي ديگر مي گويد تلخ ترين خاطره دوران كاري من جدايي معين از شركت ترانه بود كه هر چه علت آن را جويا شدم چيزي دستگيرم نشد و قشنگ ترين خاطره كاري خود راموزيك ويديو پنجره معين ميداند. همان آخرين همكاري معين با شركت ترانه. وي همكاري با معين را براي شركتش نقطه عطفي مي داند و معين را از بعد اخلاقي فردي رو راست و بي غل و غش مي خواند. مرتضي فرزانه عكاس حرفه اي هنرمندان هم وقتي صحبت از معين مي شود او را خواننده با اخلاق و به دور از حاشيه مي خواند.وقتي به اين آمار كوتاه نگاه مي كنيم در مي يابيم كه معين از نظر كاري و غير كاري كارنامه قابل قبولي نه تنها ميان مردم بلكه ميان همكاران خود اعم از خواننده-شاعر-آهنگساز-تنظيم كننده-كار گردان و تهيه كننده دارد.
خواننده اي در سطح بين المللي
اين صداي بي نهايت زيبا با ترانه هاي جاودانه خود نه تنها در دل ميليونها ايراني جا باز كرده بلكه مردم ديگر در نقاط مختلف جهان را جذب خود و موسيقي ايراني كرده است. كنسرتهاي مختلف معين از آمريكا و اروپا گرفته تا خاور ميانه هر وقت كه بر گزاز مي شود تعداد قابل توجهي غير ايراني را در اين سالنها مي كشاند.از جمله كشورهايي كه مي توان در خاور ميانه به آنها اشاره كرد (دوبي- تركيه-تاجيكستان-تركمنستان-قزاقستان-پاكستان-افغانستان-امارات-قطر-كويت-بحرين)و در اروپا(آلمان-انگليس-سوعد-سوئيس-فرانسه)است.با اين آمار به جرآت وبا افتخار مي توان گفت كه اين خواننده كمترين حقش اين است كه آوازه خوني در سطح بين المللي باشد.
رابطه صميمي
معين در طول چندين ساليكه به فعاليت هاي هنري خود پرداخته با عده اي از همكاران خود رابطه گرم و صميمي ودر مواقعي رابطه خانوادگي هم دارد.در اينجا با نام عده اي از اين هنرمندان آشنا مي شويم.(البته نبردن نام عده اي از اين عزيزان دال بر خوب نبودن رابطه معين با آنها به هيچ وجه نيست).
كاظم عالمي-بيژن مرتضوي-صادق نوجوكي-فريد زولاند-اردلان سرافراز- مسعود فرد منش-سياوش قميشي-ژاكلين-هايده-شهرام شب پره-شهره-شهرام صولتي- پويا- منصور-شهبال شب پره-هما میر افشار-امید-ستار-جهان- ليلا فروهر-نوش آفرين-مايكل- و . . .
همكاري با نامداران موسيقي
معين در طول دوران خوانند گي خود تا به امروز ترانه هاي بسيار زيبايي اجرا كرده است كه به دل همه هموطنان خود نشسته است. چونكه او با احساس و از ته دل مي خواند صدايش هم به دل همگان مي نشيند.تمام ترانه هاي معين شاهكار است و هر كدام از اين ترانه ها جايگاه خاصي را در بين طرفداران خود دارد.هر كسي با اين ترانه ها خاطراتي دارد.با صداي معين عاشق شدند-گريستند-خنديدند-رقصيدند-پاي كوبيدند و ..... زندگي كردند. اما در بطن اين ماجرا کسانی بودند كه اين شاهكارها رابراي معين خلق كردند.يا بهتر است بگوييم معين با ذوق و سليقه اي تك و ناب اين افراد را به همكاري دعوت كرد و آنها ثابت كردند كه انتخاب معين درست بوده و حتي مثال زدني است.در اينجا با برخي از اين عزيزان در مقام(شاعر- آهنگساز-تنظيم كننده) آشنا مي شويم.
اردلان سرافراز-منوچهر چشم آذز-جهانبخش پازوكي- صادق نوجوكي-كاظم عالمي- حسن شماعي زاده- فريد زولاند-آندرانيك -بابك رادمنش-بيژن مرتضوي-محمد حيدري- محمد مقدم-عبدي يميني-مسعوداميني -مسعود فرد منش-انوشيروان روحاني-همايون هشيار نژاد-عليرضا ميبدي- فريدون عليخاني-كاظم رزازان-لقمان ادهمي- مهداد زند كريمي-نويد نحوي-عماد رام-عماد خراساني -شوبرت آواكيان- هديه- مريم قاضي- هما مير افشار-ژاكلين -
موزيك ويديو و كار گردانان
طرفداران و هواخواهان معين مي دانند كه او از سالي كه كار خود را بصورت حرفه اي آغاز كرد براي ترانه هاي زيباي خود بهترين موزيك ويديو ها را تهيه و تدارك ديده است.در روزگاراني كه نقش كانالهاي تلويزيوني ايراني در غربت خيلي كمرنگ بود و مردم سالي يك بار منتظر شو هاي جديد ايراني بودند معين بهترين ويديو ها را از ترانه هاي خود به كمك كار گردانان خوب و حرفه اي آماده كرد.در اينجا به چند ويديوي حرفه اي معين مثل ترانه هاي (بابا-لحظه ها-تمنا-خوش بيني-گذشته) و.... كه هزينه هاي سنگيني هم در بر داشتند اشاره مي كنيم. البته معين براي اين ويديو هاي حرفه اي كار گردانان حرفه اي هم انتخاب كرده است مثل( كوجي زادوري-واهيك-بهمن تيرگان-فرزاد محبي).وي بار ديگر هم ثابت كرد انتخابهاي دقيق و درستي دارد كه اين خود يك هنر است.
آلبوم جديد معین به نام طلوع منتشر شد
پس از ۶ سال انتظار بالاخره آلبوم جدید معين بنام طلوع از طرف شرکت ام زی ام با مدیریت فرهاد زمانی در ۱ آبان در سر تا سر جهان منتشر شد.معین در این آلبوم ۲ رکورد را برای خود ثبت کرده است.این آلبوم که ۲۲ آلبوم رسمی معین می باشد ۱۱ ترانه دارد که در کارنامه هنری معین یک رکورد محسوب میشود.البته رکورد دیگر معین در این آلبوم تاخیر بی سابقه او برای انتشار این آلبوم بود.همانطور كه معين در مصاحبه های اخير خود گفته است علت تاخير بي سابقه او براي عرضه آلبوم جديد وضع نابسامان زندگي خود و شرايط بد روحي بوده است. بطوريكه دو سال بعد از آلبوم لحظه ها براي تهيه آلبوم فعاليتي نداشته است.البته از این آلبوم ۳ موزيك ويديو معن عزیز تهیه کردهبه نامهای : طلوع -خوشبینی -بت پرست که هر سه آنها مربوط میشود به قبل از انتشار آلبوم. ترانه هاي آلبوم طلوع به ترتیب : ۱-ملاقات ۲- خوشبینی ۳- جدایی ۴-ای عشق ۵- وقتی تو با من نیستی ۶-به تو گفتم.نگفتم ۷-تو مگه قلب منی ۸- طلوع ۹-بت پرست ۱۰-شراب ۱۱-ای دریغ می باشد. البته آلبوم طلوع با ۴ تیزر از طريق كانالهاي تلويزيوني پخش ميشود. بنابر این آلبوم معین به نام طلوع برای اولین بار با ۱۱ ترانه از طرف کمپانی ام زی ام با مدیریت فرهاد زمانی روانه بازار موسیقی شد. البته معین چند ترانه دیگر هم بصورت آماده دارد که چندین بار در آلبوم طلوع آنها را جا بجا کرده است.
کنسرت جدید
معین به بهانه البوم جدید خود در تاریخ ۲۱ نوامبر در گیبسون آمفی تیاتر واقع در لوس انجلس برنامه با شکوهی را اجرا میکند.
serif']
[ میهمان گرامی برای مشاهده لینک ها نیاز به ثبت نام دارید]
Moein's Albums
[ میهمان گرامی برای مشاهده لینک ها نیاز به ثبت نام دارید][ میهمان گرامی برای مشاهده لینک ها نیاز به ثبت نام دارید][ میهمان گرامی برای مشاهده لینک ها نیاز به ثبت نام دارید][ میهمان گرامی برای مشاهده لینک ها نیاز به ثبت نام دارید][ میهمان گرامی برای مشاهده لینک ها نیاز به ثبت نام دارید][ میهمان گرامی برای مشاهده لینک ها نیاز به ثبت نام دارید][ میهمان گرامی برای مشاهده لینک ها نیاز به ثبت نام دارید][ میهمان گرامی برای مشاهده لینک ها نیاز به ثبت نام دارید][ میهمان گرامی برای مشاهده لینک ها نیاز به ثبت نام دارید][ میهمان گرامی برای مشاهده لینک ها نیاز به ثبت نام دارید][ میهمان گرامی برای مشاهده لینک ها نیاز به ثبت نام دارید][ میهمان گرامی برای مشاهده لینک ها نیاز به ثبت نام دارید][ میهمان گرامی برای مشاهده لینک ها نیاز به ثبت نام دارید][ میهمان گرامی برای مشاهده لینک ها نیاز به ثبت نام دارید][ میهمان گرامی برای مشاهده لینک ها نیاز به ثبت نام دارید][ میهمان گرامی برای مشاهده لینک ها نیاز به ثبت نام دارید][ میهمان گرامی برای مشاهده لینک ها نیاز به ثبت نام دارید][ میهمان گرامی برای مشاهده لینک ها نیاز به ثبت نام دارید][ میهمان گرامی برای مشاهده لینک ها نیاز به ثبت نام دارید][ میهمان گرامی برای مشاهده لینک ها نیاز به ثبت نام دارید][ میهمان گرامی برای مشاهده لینک ها نیاز به ثبت نام دارید][ میهمان گرامی برای مشاهده لینک ها نیاز به ثبت نام دارید][ میهمان گرامی برای مشاهده لینک ها نیاز به ثبت نام دارید][ میهمان گرامی برای مشاهده لینک ها نیاز به ثبت نام دارید]
آلبوم لحظه ها
Moments
[ میهمان گرامی برای مشاهده لینک ها نیاز به ثبت نام دارید]
گذشته ها
مخور غم گذشته، گذشته ها گذشته
هرگز به غصه خوردن، گذشته بر نگشته
به فکر آینده باش، دلشاد و سرزنده باش
به انتظار طلعت، خورشید تابنده باش
عمر کمه صفا کن، رنج و غمو رها کن
اگه نباشه دریا، به قطره اکتفا کن
عمر کمه صفا کن، گذشته رو رها کن
اگه نباشه دریا، به قطره اکتفا کن
قسمت تو همین بوده که بر سرت گذشته
نکن گلایه از فلک، این کار سرنوشته
عمر گران می گذرد خواهی نخواهی
سعی بران کن نرود رو به تباهی
مطلب دل را طلب از سوی خدا کن
زان که بود رحمت او لا یتناهی
لحظه ها
لحظه ها رو با تو بودن، در نگاه تو شکفتن
حس عشق و در تو دیدن، مثل رویای تو خوابه
با تو رفتن با تو موندن، مثل قصه تو رو خوندن
تا همیشه تو رو خواستن، مثل تشنگی آبه
اگه چشمهات منو می خواست، تو نگاه تو می مردم
اگه دستهات مال من بود، جون به دستهات می سپردم
اگه اسممو می خوندی، دیگه از یاد نمی بردم
اگه با من تو می موندی، غم دنیا رو می بردم
بی تو اما سر سپردن، بی تو و عشق تو بودن
تو غبار جاده موندن، بی تو خوب من محاله
بی تو حتی زنده بودن، بی هدف نفس کشیدن
تا ابد تو رو ندیدن، واسه من رنج و عزابه
توی آسمون عشقم غیر تو پرنده ای نیست
روی خاموشی لبهام جز تو اسم دیگه ای نیست
توی قلب من عزیزم هیچ کسی جایی نداره
دل عاشقم به جز تو هیچ کسی رو دوست نداره
قسم نخور
قسم نخور به جونم، که بی قسم می دونم
نور ستاره تو، رفته از آسمونم
چشمهام اشکی نداره، به پای تو بباره
یک قلب پاره پاره، قسم خوردن نداره
نگینی بودی بر انگشتر من
امیدی در دل عاشق تر من
تو که آتش زدی بر هستی من
به باد دادی چرا خاکستر من
تو که با قلب عاشق می پریدی
شکستی پس چرا بال و پر من
چرا می خواهی قسم های دروغین
بشه یکبار دیگر باور من
تو دنیایی که آوار محبت، با دستهای تو ریخته بر سر من
چرا می خواهی بدونم با یک حس حقیقی هستی یار و یاور من
تو که بیگانه بودی با سپیدی، تو که دلبستگی هامو ندیدی
در این بازار داغ ناامیدی، تو رو باور کنم با چه امیدی
یاد تو
بگو چه بی تابم من، امید بر بادم من
یه دنیا فریادم من
تو رو که می بینم، عاشق و دیوونه ام
تو با اون چشم سیاهت، خواب نگاهت، خونه دلم رو ویرون می کنی
تو با موهای پریشون و رها، منو سرگشته و حیرون می کنی
باز دلم اسیر عشق تو شد، عمر من همه به پای تو شد
یاد تو همه تو خاطر من، تا ابد همیشه خاطره شد
بیا هنوز عشقت توی قلبمه، تو رو که می بینم، قلبم می زنه
اینو بدون نیاز من به عشق تو، تا آخر دنیا تو وجودمه
تو ای ترانه من، همه بهانه من
تو در سکوت دلم، تو داد عشق منی
تو در نهایت من، ندای باغ روی
تو در سکوت دلم، تو داد عشق منی
تو با خنده های شیرین لبهات، منو سرگشته و حیرون می کنی
تو با اون کرشکه و ناز و ادا، مثل جادو منو افسون می کنی
شبهای رفتن تو
شبهای رفتن تو، شبهای بی ستاره است
ببین که خاطراتم، بی تو چه پاره پاره است
با هر نفس تو سینه، بغض تو توگلومه
با هر کی هر جا باشم، عکس تو روبرومه
آخ چقدر تنگه دلم، برای اون شبهامون
کاشکی اون عشق بشینه، دوباره تو دلهامون
چی میشه برگردی بازهم، به روزهای گذشته
هوای پاییزی چرا، تو عشق ما نشسته
سپردی عهدمونو، به دست باد و بارون
منو زدی به طوفان، خودت گرفتی آروم
قهر تو راهمو بسته، غم دلمو شکسته
تو این صدای خسته، یاد تو پینه بسته
غم دلمو شکسته
غروب باز دوباره، شب توی انتظاره
ابر تو نگاهم نشسته، خیال گریه داره
اسم تو فریادمه، درد تو صدام ترانه است
خنده آینه تلخ و، بی تو پر از بهانه است
ظالم
قدتم مثل دو تا چشم سیاهته
ظلم عالم توی اون برق نگاهته
آخه ظالم زیر پاتم یه نگاه کن
تا ببینی چه دلهایی زیر پاته
دل من هر جا که تو باشی باهاته
عاشقی دیوونه چشم سیاهته
پا بزار روی چشمهامتا ببینی
فرشی از عشق و محبت زیر پاته
چشمهای تو چه ردیفه، تو نگاهت چه دل فریبه
اما حرفهای قشنگت، یه سرابه یه فریبه
باورم کن، باورم کن، ای تو شکوه، باور من
ای همیشگی ترینم، ای تو عشق آخر من
من می خواهم که عاشقونه، با تو باشم تا همیشه
سایه عشق تو باشه تا قیامت بر سر من
فراموشم نکن
هنوزم عاشق ترینم، ای تو تنها باور من
به غیر از با تو بودن، نیست هوایی بر سر من
هنوز عطر تو مونده، در فضای خانه من
هنوزم بیقراره، این دل دیوونه من
فراموشم نکن، فراموشم نکن
تویی تنها دلیل من، به یاد من باش، فراموشم نکن
من تشنه محبت، دردآشنای هجرت
دلم به این جدایی، هرگز نکرده عادت
ناکامی از تولد، همزاد بخت من بود
ندارم از تو شکوه، این سرنوشت من بود
بی تو حدیث عشق و، دیگر باور ندارم
جز با تو بودن، آرزویی در سر ندارم
می پیچه عطر خاطرت در خلوت شبهای من
تکرار اسم قشنگت شده عادت لبهای من
قصر آرزوها
با هم عشقو شناختیم، دل به همدیگه باختیم
که قصر آرزوهامونو، با همدیگه شاختیم
من آن باده پرستم که از عشق تو مستم
امید و آرزوهامو به چشمون تو بستم
منو رها کن از من، بیگانه از خویشم کن
در هوای عشقت، عاشق تر از پیشم کن
بزار به شوق روی تو زندگی آغاز کنم
زمزمه های عاشقی با دل خود ساز کنم
مرغک دلشکسته ام، دست نوازشی بکش
که در هوای عشق تو هوایی پرواز کنم
آلبوم پنجره
[ میهمان گرامی برای مشاهده لینک ها نیاز به ثبت نام دارید]
دعا
خودش می دونه داره ، هر کسی آرزویی
این باشه آرزومون ، نریزه آبرویی
با هم بیاییم دعا کنیم ،خدامونو صدا کنیم
که آسمون بباره ، فراوونی بیاره
ازش بخوایم برامون ، سنگ تموم بزاره
راههای بسته واشه ، هیچکی غریب نباشه
صورت و شکل هیچ کس مردم فریب نباشه
شفا بده مریض و خط بزنه ستیز و
رو هیچ دیوار و بومی نخونه جغد شومی
دعا کنیم رها شن ، اونا که توی بندن
از بس نباشه نا اهل زندونارو ببندن
سیاه و سپید یه رنگ بشه
زشتی هامون قشنگ بشه
کویرا آباد بشن ، اسیرا آزاد بشن
خواب گل
باز کن پنجره را و به مهتاب بگو
صفحه ذهن کبوتر آبیست ، خواب گل مهتابیست
باز کن چشمت راتا که گل باز شود
قصه زندگی آغاز شود
تا که از پنجره چشمانت،عشق آغاز شود
تا دلم باز شود
دلم اینجا تنگ است،دلم اینجا سرد است
فصلها بی معنی،آسمان بی رنگ است
سرده سرد است اینجا،باز کن پنجره را
باز کن چشمت را،گرم کن جان مرا
ای همیشه آبی،ای همیشه دریا
ای تمام خورشید،ای همیشه گرما
سرده سرد است اینجا،باز کن پنجره را
ای همیشه روشن،باز کن چشم مرا
امان
امان امان از دل من، از این دل غافل من
اگر تو ناجی نبودی، دلم میشد مشکل من
دلم یه همزبون می خواهد، تنم یه سایبون می خواهد
تو دنیای نامهربون، یه یار مهربون می خواهد
تو ناجی من شدی باز، رسیدی در اوج نیاز
شدی برام مثل یه بت، خدای عشق بنده نواز
پیش از اینا چه بین جمع چه تنها
قشنگ نبود دنیا به چشمم اینجا
تو اومدی دنیامو زیبا کردی
مثل یه آرزو یه خواب، یه رویا
اشکامو پاک کردی به روی گونه
به بر کشیدی منو عاشقونه
فرشته نجات من شدی تو
عشقت واسم هدیه آسمونه
عطر موهات
عزیز من قسم مگر،که مرگ من تو را دگر،ز قلب من جدا کند
فدای چشم مست تو،اگر براه عشق تو،خدا مرا گدا کند
ای نفسهای تو عاشق،ای تو خوب موندنی
زنده ام با نفس تو،تو همیشه با منی
مثل شبنم رو پر گل،منو با خودت نگهدار
سینتو گهواره ای کن،برای این تن تب دار
یاس عاشقی رو بردن،منو از خودم جدا کن
با تو
به دیدارم بیا ماه در اومد
چراغ روشن راه ور اومد
اگر شب شده مهتاب توی راهه
نشون ما دو تا فانوس راهه
بذار بخنده چشمات به نگاهم
کتاب عاشقی توی نگامه
عزیز من چشم انتظارم نزار
بیا و زندگی رو با خود بیار
با تو نفس کشیدم و دوست دارم
همیشه با تو بودن و دوست دارم
بیا که بسته پر پرواز من
دوباره پر گشودن و دوست دارم
بسته دیگه مردم از این یس کسی
اینهمه تنهایی و دلواپسی
دل واسه دیدار تو پر می زنه
کاشکی بدونی که ندارم کسی
شب رویایی
ای شب از رویای تو رنگین شده
سینه از عطر تو هم سنگین شده
ای به روی چشم من گسترده خویش
شادی ام،بخشیده از اندوه بیش
همچو بارانی که شوید جسم خاک
هستی ام زآلودگیها کرده پاک
ای تپش های تن سوزان من
آتشی در سایه مژگان من
ای مرا با شور شعر آمیخته
این همه آتش به شعرم ریخته
چون تب عشقم چنین افروختی
لاجرم شعرم به آتش سوختی
ای دو چشمانت چمن زاران من
تا دو چشمت خورده بر چشمان من
بیش از اینت گر که در خود داشتم
هر کسی را تو نمی انگاشتم
نمیشه باور من
پیش تو روسیاهم،تو بگذر از گناهم
ندامت و تو دیدی،تو عالم نگاهم
تو خواستی من نخواستم،با هم باشن دلامون
نشستی من نشستم،به پای لحظه هامون
تو بودی من نبودم،دیوونه مثل مجنون
تو موندی من نموندم،به پای عهد و پیمون
نمیشه باورمن کنار من نشستی
کسی که می پرستم،تو بودی و تو هستی
نمیشه باور من،هنوز به پام نشستی
چشمات و رو بدیها،تو عاشقونه بستی
نمیشه باور من،که با تو من چه کردم
کی داشت خبر که یک روز،پیش تو بر می گردم
سفره عشق
دو تا چشمام همه جا،دنبال تو می گرده
با نبودنت دلم ،با غصه هات سر کرده
شب و روز در پی تو،من همه جا گشتم
یکی گفت غصه نخور،اون داره بر می گرده
زندگی با عشق تو رنگ دیگه داشت برام
رفتی و بدون تو پخش شده روز و شبهام
دل من با هیچ کسی نمو تونست خو بگیره
شب و روز منتظره چشم به راهت مونده نگام
کسی مثل تو نشد،کسی مثل تو نبود
همش از خدا می خواهم که بیایی زود زود
کاش میشد دوباره باز همو پیدا بکنیم
کاش میشد سفره عشقمونو با همدیگه وا بکنیم
کاشکی این شهر غریب صدای آشنا بیاد
دل من هوا تو کرده فقط هم تو رو می خواهد
[ میهمان گرامی برای مشاهده لینک ها نیاز به ثبت نام دارید][ میهمان گرامی برای مشاهده لینک ها نیاز به ثبت نام دارید]
آلبوم صبحت بخیر
[ میهمان گرامی برای مشاهده لینک ها نیاز به ثبت نام دارید]
صبحت بخیر
صبحت بخیر عزیزم با آنکه گفته بودی دیشب خدا نگهدار
با آنکه دست سردت از قلب خسته تو گوید حدیث بسیار
صبحت بخیر عزیزم با آنکه در نگاهت حرفی برای من نیست
با آنکه لحظه لحظه می خونم از دو چشمت از خستگی زتکرار
در جان عاشق من، شوق جدا شدن نیست
خو کرده قفس را، میل رها شدن نیست
من با تمام جانم، پر بسته و اسیرم
باید که با تو باشم در پای تو بمیرم
این بار غصه ها را،از دوش خسته بردار
من کوه استوارم، به من بگو نگهدار
عهدی که با تو بستم، هرگز شکستی نیست
این عشق تا دم مرگ، هرگز گسستنی نیست
جواهر
ترمه و اطلس بیارید تا بپوشونم تنش
سیته ریزی از جواهر بندازم به گردنش
نکنه دست رقیبون برسه به دامنش
نکنه خونم بیفته عاقبت به گردنش
آی بلا،بالا بلا،قربون اون نگاهت
قربون راه رفتنت قربون خاک راهت
من روزی هزار دفعه به پای تو می میرم
با یه بوسه تو باز دوباره جون می گیرم
دشمن اگه هزار هزار
دشمن اگه هزار هزار، فشنگاشون قطار قطار
حلقه به دورت بزنند، صدتا با سیصد تا سوار
خودم میام می برمت، به یک نگاه می دزدمت
این دل بیقرارم، به دام تو اسیره
برای دیدن تو، نفسم داره می گیره
قد نگو نگو نگو سرو خرامانه
چشم نگو نگو نگو نرگس مستانه
لب نگو نگو نگو غنچه خندانه
دل نگو نگو نگو خیلی پریشانه
امید من تو هستی برای زندگانی
آرزوی دلم رو توی چشام می خونی
من دیگه خاک پاتم هر جا بری باهاتم
من عاشق تو هستم من تو رو می پرستم
تنهاترین
تنهاترینم مردم به دوشم کوله بار غم
از غم ها لبریزم
کوه صبورم،شانه ام از بار غمها خم
من قصه دردم، تنهای شب گردم
تنها دو دست مهربون تو پناه من
چشمان تو تنها چراغ کور راه من
تنها تو ماندی از همه دنیا برای من
آن شانه های نازک تو تکیه گاه من
تنها تو هستی در تمام لحظه های من
تنها تو ماندی جز خدای من عزیز من
آه ، ای هستی من شور مستی من
برچین اشک مرا برچین
هستی می گذرد، مستی می گذرد
بنشین پیش دلم بنشین
از ازل خواند، صد رقم با تو،نقش تدبیرم
خود تو می دانی، با تو می مانم بی تو می میرم
عاشق ترین مردم که می میرم برای تو
ای وای اگر باشد یه تو عاشق خدای تو
دیوونه
تو دیوونه رفتی یه شب بی نشونه
تو خواستی که قلبم پریشون بمونه
واست گریه من دیگه بی امونه
دل از درد عشقت یه دریای خونه
می خواهم با تو باشم هنوز عاشقونه
ولی نازنینم چگونه چگونه ، چگونه چگونه
من از سبزه سبزم، ولی خسته خسته
من از شهر عشقم ولی دل شکسته
می گفتم یه ابری ، یه همرنگ بارون
یه بارون رحمت ، واسه سبزه زارون
می خواستم بگم من که عاشق ترینم
تو فرصت ندادی تو فرصت ندادی
حقیقت چه تلخه، چه تلخه شکستن
حقیقت همینه، که رفتی تو بی من
شیشه عمر
پا به پای تو میام هر جا بری
گوش به حرف تو میدم هر چی بگی
من گذشتم از همه برای تو
جونمو برات میدم به سادگی
تو بدون که شیشه عمر منی
خدا اون روز و نیاره بشکنی
برای گفتن خوبیهای تو
یه عالم کوچیکه یک دنیا کمه
نمیشه از تو گذشت به سادگی
تو که خوبیهات به قدر عالمه
سفره دل و برات باز می کنم
اگه در کنارت آروم بگیرم
زندگی دوباره آغاز می کنم
حتی اون لحظه که دارم می میرم
با تو خوبم،با تو خوبم، با تو خوبه هم طلوع و هم غروب
باور کن
در کار عشق ما،همیشه اما بود
بی جانی ریشه، از ساقه پیدا بود
آنشب که گفتی باورم کن، با تو می مانم
دلواپسی های من از، از صبح فردا بود
آنشب که گفتی با تو هستم تا که دنیا هست
باور نکردم گر چه این جمله زیبا بود
در عمق دریا هرگز یک قطره پیدا نیست
پایان عشق ما پایان دنیا نیست
مثل زلال آب من باورت کردم
می ناب یک رنگی در ساغرت کردم
سلطان قلب خود تاج سرت کردم
در چشم دل پاکان پیغمبرت کردم
چه کسی
بهتر از من چه کسی، عاشق تر از من چه کسی
واسه عشق تو دیوونه تر از من چه کسی
اگه قربونی می خواستی بهت از من چه کسی
واسه پیش مرگ تو آماده تر از من چه کسی
تو اگه چشمه بودی تشنه تر از من چه کسی
واسه دل داری دادن خسته تر از من چه کسی
همه راهها رو به من سد کردی عشقمو رد کردی
به خودت بد کردی به خودت بد کردی
فصل گل فصل اقاقی، فصل سازگاری ساغر و ساغی
فصل خوب انتظار از پشت شیشه
فصل دلبستگی ساقه و ریشه
واسه تسلیم و رضا دست وپابسته تر از من چه کسی
در پرستیدن تو دیگه وارسته تر از من چه کسی
[ میهمان گرامی برای مشاهده لینک ها نیاز به ثبت نام دارید]
Sobhet Bekheir Azizam
آلبوم تولد عشق
میلاد
برای روز میلاد تن من، نمی خواهد پیرهن شادی بپوشی
به رسم عادت دیرینه حتی، برایم جام سر مستی بنوشی
برای روز میلادم اگر تو، به فکر هدیه ای ارزنده هستی
منو با خود ببر تا اوج خواستن، بگو با من که با من زنده هستی
که من بی تو نه آغازم نه پایان، تویی آغاز روز بودن من
نزار پایان این احساس شیرین، بشه بی تو غم فرسودن من
نمی خواهم از گلهای سرخ و آبی، برایم تاج خوشبختی بیاری
به ارزشهای ایثار محبت، به پایم اشک خوشحالی بیاری
بزار از داغی دستهای تنهات، بگیره هرم گرما بر سر من
بزار با تو بسوزه جسم خسته ام، ببینی آتش و خاکستر من
تو ای تنها نیاز زنده بودن، بکش دست نوازش بر سر من
به تن کن پیرهنی رنگ محبت، اگر خواستی بیایی دیدن من
حلقه طلایی
یه حلقه طلایی اسمتو روش نوشتم
می خواهم بیام دستت کنم بیای تو سرنوشتم
دو تا دل از جواهر،می خواهم برات بیارم
که بندازم به گردنت همیشه یادگارم
می گیره دل بهونه،می یام به سوی خونه ات
اگه کسی نبینه،می گم شدم دیوونه ات
میدونی توی دنیا، به غیر تو ندارم
اگه بخوای دلم رو به زیر پات می زارم
نمی دونی دلی که بیقراره
اگه بگی بله چه حالی داره
برات لباسی از حریر می یارم
نگینش از ماه پولک از ستاره
خدا کنه تا جون درام باشی گل بهارم
یه روز نیاد به من بگی دیگه دوستت ندارم
بریز به روی شونه هات، زلفات و دسته دسته
می خواهم که تاج مروارید، روی موهات بزارم
تمنا
هر کس به تمنای کسی غرق نیاز است
هر کس به سوی قبله خود رو به نماز است
هر کس به زبان دل خویش زمزمه ساز است
با عشق در آمیخته در راز و نیاز است
ای جان من تو، جانان من تو
در مذهب عشق، ایمان من تو
پیداست که کوتاه شود با رفتن جانم
این دست تمنا که به سوی تو دراز است
هر که در عشق تو گم شد، از تو پیدا می شود
قطره ناقابل دل، از تو دریا می شود
دستی که به درگاه خدا، بسته پل عشق
کوتاه نبینم که این، قصه دراز است
خاصیت عشق می جوشد از تو
دل رنگ آتش می پوید از تو
هر گوشه این خاک که دلسوخته ای است
از دولت عشق تو در میکده باز است
دیگر چه می خواهی
من که عمرم را به پایت ریختم، زندگیها را به پایت ریختم
ای تو دیروز منو امروز من، من که فردا را به پایت ریختم
دیگر چه می خواهی دیگر چه می خواهی
من که با خوب و بد تو ساختم، آبرویم را به خاک انداختم
در سفر تا هفت شهر عشق تو، من که مرزی تا جنون نشناختم
دیگر چه می خواهی دیگر چه می خواهی
من که همچون بت پرستیدم تو را، هر کجا رفتم فقط دیدم تو را
با تمام گریه هام از دست تو، می شکستم بغض و خندیدم تو را
پس چرا آزردنم را دوست داری،حسرت و غم خوردنم را دوست داری
مثل من هرگز کسی عاشق نبوده، سوختن از عشق را لایق نبوده
از تو ام بر آتش و خاموشم از تو، تا نگویی در وفا صادق نبوده
هر چه می سوزم تو می گویی کم است، قصه ام ورد تمام عالم است
هر چه را می خواستی، از من به دست آورده ای
مرگ غرورم بس نبود، که قصد جانم کرده ای
من که دنیا را به پایت ریختم، زندگیها را به پایت ریختم
دیگر چه می خواهی دیگر چه می خواهی
پرواز
بدون تو چه پروازی، چه احساسی چه آوازی
تویی که از صدای من، شراب کهنه می سازی
بیا خوبم که می دانم، در این بازی نمی بازی
نیاز و تو خودم کشتم، که هرگز تا نشه پشتم
زدم بر چهره ام سیلی که هرگز وا نشه مشتم
من آن خنجر به پهلویم،که دردم را نمی گویم
به زیر ضربه های غم، نیفتد خم به ابرویم
مرا گر اینگونه خواهی دلت را آشیانم کن
من آن نشکستنی هستم بیا و امتحانم کن
غرور ای ناجی حرمت تو با من پا به پایی کن
به هنگام سقوط من، تو در من خودنمایی کن
من آن خورشید زر پوشم، که با ظلمت نم یجوشم
به جز آغوش دریاها، نم یگیرم در آغوشم
من آن دیوانه پر بارم، که در خودواژه ها دارم
درون دشت اندیشه، به غیر از گل نمی کارم
من آن ابر بهارانم، که از خاشاک بی زارم
به جز بر چهره گلها، نمی گریم نمی بارم
دل
این پدر سوخته دل، این پدر سوخته دل
این پدر سوخته عاشق بی تاب دله
این که می گیره ز من شب همه شب خواب دله
مست می ناب دله، اونی که میشه آب دله
یا میگه بمون بمون، یا که برو یا که بیا
من یه فرمانبر بیچاره ارباب دله
تار و پود من و این ناله و فریاد و فغان
تن من ساز پر از قصه و مضراب دله
این که بی صبر و قراره، همه شب تا به سحر
خلق عالم در خوابند و بی خواب دله
تو ز من غافلی و روی نیازم همه تو
تو نماز منی و گوشه محراب دل
با من باش
گلکم نازکم، گله کم کن، کمکم کن کمکم
چونکه از همیشه دیوونه ترم با من باش
چونکه آبروی عشق و می خرم با من باش
چونکه بد جوری سزاوار توام با من باش
حالا که حوصله ات و سر می برم با من باش
باش تا بهتر و بهتر باشم
باش تا از این همه سر باشم
باش تا هق هق من بند بیاد
باش که چشم من آفتاب می خواد
بابا
چشمات و وا کن و ببین، ببین که بابا اومده
بابا با یه عروسک، خوشگل و زیبا اومده
چشمات و تو چشم بابا،یه بار باز و بسته کن
نظر به حال دل این، عاشق دلشکسته کن
چه شبهایی به شوق تو، اومدم و خواب بودی
تو دستهای عاشق من، همیشه کمیاب بودی
اینها همش تقصیر ماست، تو که گناهی نداری
به جز به آغوش پدر، به جایی راهی نداری
کبوتر دو برجم،الهی که فدان بشم
نزار که بیچاره اون، گریه بی صدات بشم
من واسه تو دلواپسم، تو واسه عروسکها
من واسه تو می میرم و، تو واسه بازیچه ها
دلشادم از شادی تو، سر مستم از خنده تو
اما ته دل نگران، برای آینده تو
آلبوم پرواز
ای تو بهانه، واسه موندن، ای نهایت رسیدن
ای تو خود لحظه بودن، تو طلوع صبح و خورشید و دمیدن
ای همه خوبی، همه پاکی، تو کلام آخر من
ای تو پر از وسوسه عشق، تو شدی تمامی زندگی من
اسم تو هر چی که میگم، همه تکرار تو حرفهای دل من
چشم تو هر جا که میرم، جاریه تو چشمهای منتظر من
تو رو اون لحظه که دیدم، به بهانه هام رسیدم
از تو تصویری کشیدم، که اونو هیچ جا ندیدم
تو از نگاهت شناختم، قصه از عشق تو ساختم
تو رو از خودت گرفتم، با تو یک خاطره ساختم
دنیای منی
می خواهم ازت دور شم اما نمیشه
مثل تو مغرور شم اما نمیشه
هزار هزارون بار دل و شکستی
می خواهم که رنجور شم اما نمیشه
دوستت دارم، تویی بال وپرم
دنیای منی، ای تاج سرم، دردت به سرم
تا دنیا دنیاست تو مال منی، تو سرنوشت هام دنبال منی
به باغ و بستان من گل نمی خواهم، تو بهار هر سال منی
اگه هر لحظه با من قهر کنی، زندگی رو به کام من تلخ کنی
اگه با بهانه های جور واجور، منو رسوا توی این شهر کنی
دل پر از غصه و غم نمیشه، عشق من ذره ای کم نمیشه
من فدای قهر و آشتی هاتم، به خدا دوستت دارم همیشه
عطش
این چه عشقی است، چه عشقی است، که در دل دارم
من از این دل، از این دل، چه حاصل دارم
می گریزی ز منو در طلبت، باز هم، باز هم، کوشش باطل دارم
باز لبهای عطش کرده من، عشق سوزان تو را می جوید
می تپد قلبمو با هرتپشی،قصه عشق تو را می گوید
بخت اگر از تو جدایم کرده، می گشایم گره از بخت چه باک
ترسم این عشق سرانجام مرا، بکشد تا به سرا پرده خاک
رویا
من از این دنیا چی می خواهم، دو تا صندلی چوبی
که منو تو رو بشونه، واسه گفتن خوبی
من از این دنیا چی می خواهم، یه وجب زمین خاکی
همون قدر که یک اتاقک، بشه خونه خیالی
من از این دنیا چی می خواهم، یه جعبه مداد رنگی
بکشم رو تن دنیا، رنگ خوبی و قنشگی
آدمک های دست و دلباز، از تو قلک طاقچه
بردارند بذر محبت، واسه بارداری باغچه
من از این دنیا چی می خواهم، دو تا بال برای پرواز
برم تا روز تولد، برسم به فصل آغز
برم پیش بچه هایی، که یه لقمه نون ندارند
که یه شب با یک دل سیر، چشماشون رو هم بزارند
بگم که غصه ها سر اومد، گریه بس که بهتر اومد، گریه بس که بهتر اومد
چراغ خونه
نور و چراغ خونه این دل دیوونه تویی
ماه تویی، مهر تویی، عزیز در دونه تویی
اومدی شبهای عمرم و چراغونی کنی
خوش قدم تو هر قدم، غمها مو قربونی کنی
ستاره خونه ام شدی، تو وصله جونم شدی
واسه شبهای زندگی ستاره درمونم شدی
چشم و دل حریصم از دیدم تو سیر نمیشه
راز و رمز عشق تو، هیچ جوری تعبیر نمیشه
دعای خیر مو می خواهم، سرمه چشمونت کنم
از هر چی چشم بد که هست، یه جوری پنهونت کنم
اومدی
اومدی که عشق و با تو بشناسم، دنیای شور و نشاط و بشناسم
اومدی که زیر سایه تو من، چشمه آب و حیات و بشناسم
تو خوبی، تو ماهی ، فدات بشم الهی الهی الهی
واسه من تو دنیا، تو تنها تکیه گاهی، امیدی پناهی
چو نسیم نوبهاران، به نوازش گلستان اومدی
مثل یک بارون رحمت، به نجات سبزه زاران اومدی
تو همون فرشته ای که روز و شب لحظه شماری کردم
واسه دلداری دادن، به من زار و پریشون اومدی
شب بی ستاره بودم، تو همان خورشیدی که به من تابیدی
در هوای چاره بودم، گنج خوشبختی رو تو به من بخشیدی
خوب من
زندگی با تو چقدر قشنگه، خوب من
آسمون عشق چه آبی رنگه
سر بزار آروم به روی شونم شیرینم
وقتی که خسته از این زمونم
ای غم عشق تو چاره من
بودنت عمر دوباره من
توی این شبهای بی ستاره
چشمهای قشنگ تو ستاره من
خوبه من، ای طبیب مهربون دل بیمار من
مال من، چشم تو چراغ روشن به شب تار من
راه من، وقتی که پر از بهونه ام، تویی غمخوار من
الهه ناز
باز، ای الهه ناز، با دل من بساز
کین غم جانگداز، برود ز ببرمگردل من نیاسود، از گناه تو بود
بیا تا ز سر، گنهت گذرم
باز
می کنم دست یاری به سویت دراز
بیا تا غم خود را با راز و نیاز، ز خاطر ببرم
گر
نکند تیر خشمت دلم را هدف
به خدا همچون مرغ پر شور و شرر، به سویت بپرم
آنکه او ز غمت دل بندد چون من کیست
ناز تو بیش از این بهر چیست
تو الهه نازی در بزمم بنشین
من تو را وفا دارم، بیا که جز این، نباشد هنرم
این همه بی وفایی ندارد ثمر
به خدا اگر از من نگیری خبر، نیابی اثرم
[ میهمان گرامی برای مشاهده لینک ها نیاز به ثبت نام دارید][ میهمان گرامی برای مشاهده لینک ها نیاز به ثبت نام دارید]
آلبوم یکی را دوست می دارم
یکی را دوست می دارم ولی افسوس او هرگز نمی داند
نگاهش می کنم، شاید بخواند از نگاه من، که او را دوست دارم
ولی افسوس او هرگز نگاهم را نمی خواند(وای)
به برگ گل نوشتم من، که او را دوست می دارم
ولی افسوس، او گل را به زلف کودکی آویخت تا او را بخنداند
صبا را دیدم و گفتم صبا، دستم به دامانت
بگو از من به دلدارم، تو را من دوست می دارم
ولی ناگه ز ابر تیره برقی جست و روی ماه تابان را بپوشانید
من به خاکسترنشینی، عادت دیرینه دارم
سینه مالامال درد، اما دلی بی کینه دارم
پاکبازم من ولی، در آرزوی عشق بازی
مثل هر جنبنده ای، من هم دلی در سینه دارم
من عاشق عاشق شدنم من عاشق عاشق شدنم
در کدامین مکتب و مذهب، جرم است پاکبازی
در جهان، صدها هزاران پاکباز، هر سینه دارد
کار هر کس نیست مکتب داری این پاکبازان
هدیه از سلطان عشق، بر هر دو پایم پینه دارم
من از بیراهه های هله بر می گردم و آواز شب دارم
هزار و یک شب دیگر، نگفته زیر لب دارم
مثال کوره می سوزد تنم ازعشق، امید طرب دارم
حدیث تازه ای از عشق مردان حرب دارم
من عاشق عاشق شدنم
من عاشق عاشق شدنم
راز
چشمهای تو نوز کوچه باغ روزه
چشمهای من ظلمت شب نیازه
با هم دیگه راز و نیازی داشتیم
حکایت دور و درازی داشتیم
اما پس از اون آشنایی
آن همدلی آن هم زبانی
از گرد راه اومد جدایی
رفتی و چشم برام گذاشتی
تو این قفس تنهام گذاشتی
حالا نمی دونم کجایی
کاشکی یکی بود، ما رو با هم آشتی می داد
کاشکی چشمهامون باز تو چشم هم می افتاد
امروز اگه تاریک و خاموش و سیاهه
فردا که شد دنیا پر از خورشید و ماهه
جدایی
محض رضای خدا، به من بگو بی وفا
بعد یه عمر آشنایی، چرا گشتی جدا
گفتی تا روز پیری تا وقتی که بمیری
تا دنیا دنیا باشف، پیشم می مونی و نمی ری
بگو با که هستی، حالا کی رو می پرستی
دستهای گرمت و گذاشتی تو چه دستی
تو تاریکی شبهای منه زار
بگو شمع شب افروز که هستی
یاد تو
بی تو ای روشنگر شبهای من
بوسه می زد، نامه بر لبهای من
در بلور اشک من یاد تو بود
در سکوت سینه فریاد تو بود
محفل سرخ شفق، رنگ تو داشت
پرده های ساز آهنگ تو داشت
تو شادی گذشتمی، بخت سعید رفتمی
تو هیاهوی غریب، بهونه قشنگمی
گفتی نگو دوستت دارم، حرفتو باور ندارم
اشتباه می کنی بازم
دوستت دارم قد خدا، قد تموم قصه ها
تو رو قسم به عشقمون، یه شب دیگه پیشم بمون
چرا تو باور نداری، حرف دل عاشقمو
چرا تو تنها میزاری، دستهای سرد خستمو
بیا که با صدای تو، مهر سکوت و میشکنم
هزار هزارشعر و غزل، نخونده فریاد می زنم
کوچه
امشب ای سرو من در کنار کیستی
دوش بودی یار من، امروز یار کیستی
برده ای صبر و قرار از من، رفتی از نظر
ای قرار جان و دل صبر و قرار کیستی
امشب سر هر کوچه، دنبال تو می گردم
هر رهگذری گوید، من عاشق و ولگردم
از رهگذران پرسم من جا و مکان تو
بر هر رهگذری گویم، من نام نشان تو
گر می شنوی صوتم، آواز به این جایم
تا پر بکشم سویت، من واده و شیدایم
من دور تو می گردم
من دور تو می گردم
در مسجد و میخانه من نام تو را گویم
در کعبه و بتخانه من باز تو را جویم
طناز
طناز من ای ناز من ای ، ناز
ناز من ای ناز
باز از تو میگم تو شعر و آواز
تو شعر و آواز
باز هم با هم می خندیم، باز با هم می رقصیم
اما نه به این ساز
این زندگی این جور نمی مونه
عشق من ازم دور نمی مونه
صاحب داره دنیا همه کاراش
هیچ جوری که ماجور نمی مونه
دنیام که به تاریکی شبهاست
تو چشمهای من اشک یه دریاست
از اونچه منو زنده میزاری
عشق تو عزیز و عشق فرداست
گفتم که خدا عزیز ترینه
نازش بکشید که نازنینه
باز رد میشه ابر پاره پاره
مهتاب میاد و ماه و ستاره
بیا دستم بگیر
من از خورشید عشق تو جوونم
من از تو و تو رو از خودم می دونم
بزار بتابه خورشیدت به جونم
بمون ای خود من تا من بمونم
ببین آوای سبز گریه هامو
تویی فقط که می شنوی صدامو
تویی تنها که با من همزبونی
تویی که مثل زندگی می مونی
دلم تنگه نخون آواز رفتن
مثل مرگه برام از تو گذشتن
بیا دستم بگیر افتادم از پا
نزار جون بسپرم اینگونه تنها
تو که نیستی غم چشمهام یه دنیاست
دلم سیاه تر از تموم شبهاست
بیا بشکن طلسم این شبهارو
بیا نابود کن این سایه هارو
بازم از دست میرم چاره ای کن
بگو باشم فقط اشاره ای کن
ای دل بلا
آزاد بودم من، گرفتارم تو کردی
مفتون مه رویان عیارم تو کردی
من اهل بودم، رندان می خوارم تو کردی
با می فروشان این چنین یارم تو کردی
ای دل بلا ای دل بلا ای دل بلایی
ای دل سزاواری که دایم مبتلایی
از مای آخر خسمه جان ما چرایی
دیوانه جان آخر چه این کارم کجایی
روزم سیه، حالم تبه، کردی تو کردی
ای دل بسوزی هر گنه کدی تو کردی
تا چند می سوزی دلا خود را و ما را
ما هیچ، رحمی کن به خود آخر خدا را
تا چند خواهی عشق درد بی دوا را
تا کی جان باید خریدن این بها را
مجنون شوی دیوانه ام کردی تو کردی
از خود مرا بیگانه ام کردی تو کردی
آخر دلا تا کی غم بیهوده خوردم
ما را به این میخانه هان، میخانه بردم
آلبوم سکه[ میهمان گرامی برای مشاهده لینک ها نیاز به ثبت نام دارید]سکهپرنده قشنگی بود و پر زد، رفیق روز تنگی بود و پر زدخیال کردم دلش دنبال عشقه، پی خوش آب و رنگی بود و پر زداگه سکه دو رو داره، اسیر دست بازارهنه عشقی داره تو کارش، نه مهری داره بازارشتو که سکه نبودی یار بودی، به ظاهر عاشق و غمخوار بودیمنو گمراه کردی وای بر من، تو هم افسونگر و مکار بودیخیال کردم که تو فصل بهارم، بهار و یار قلب بیقرارمخیال کردم که تو قلب بهشتم، از این بهتر نمیشه سرنوشتمپرنده رفت و پژمرد و دل مرد، پرنده رفت و عشق و با خودش بردچطور پنهون می کردی از من اون رو توچطور پنهون می کردی عطر گیسو تومنی که عطر گیسو تو به یک دنیا نمی دادمچه شد من عاقبت از چشم مشتاق تو افتادم
نه نهپشت در و ننداختی نه نه، با خوب و بدم ساختی نه نهسرم و بگیر تو دامنت، قربون بوی پیرهنتدنیا رو می خواستی برام، عمرت و گذاشتی به پامعشق تو فقط زیارت، نماز بود و عبادتحرف و حدیثت منم، عاشق گیست منمسپیده مثل برفه، راس راستی خیلی حرفهبه انتظار دیدنم نشستی، چفت در و به عشق من نبستینشستی هی خدا خدا می کنی، اسم منو همش صدا می کنیدل ناگرونم تویی، آروم جونم توییدل ناگرونت منم، آروم جونت منم
به تو می اندیشمنه به ابر، نه به آب، نه به این آبی آرام بلندمن مناجات درختان را هنگام سفرنفس پاک شقایق را در دامن کوهرقص عطر گل یخ را با بادهمه را می بینم، می شنوممن به این جمله نمی اندیشم ، به تو می اندیشمبه تو می اندیشم، به تو می اندیشم، ای سراپا همه خوبیتک و تنها به تو می ادیشم، به تو می اندیشمهمه وقت همه جا، من به هر حال که باشم به تو می اندیشمتو بدان این را، تنها تو بدانتو بمان با من، تنها تو بمانجای مهتاب به تاریکی شبها تو بتابمن فدای تو، به جای همه گلها تو بخندمن همین یک نفس از جرعه جانم باقیستآخرین جرعه این جام تهی را تو بنوشپاسخ چلچله ها را تو بگوتو بمان با من، تنها تو بمان ، به تو می اندیشم
وقتی نیستیوقتی نیستی خونمون با من غریبی می کنهدل اگه میگه صبورم، خود فریبی می کنهصدای قناری محزون و غم آلود میشهواسه من هر چی که هست و نیست نابود میشهوقتی نیستی گل هستی، خشک و بی رنگ میشهنمی دونی که چقدر، دلم برات تنگ میشهوقتی نیستی گلهای باغچه نگاهم می کنندبا زبون بسته محکوم به گناهم می کنندگلها میگن که با داشتن یه دنیا خاطرهچرا دیوونگی کردی و گذاشتی که برهوقتی نیستی همه پنجره ها بسته میشنبا سکوتت تو خونه، قناریها خسته میشنروز واسم هفته میشه، هفته برام ماه میشهنفسم به یاد تو یکی یکی آه میشه
هم پیالههم پیاله ما باش، ما که رفته بر بادیمزیر گنبد این شهر، از تعلق آزادیمبی نیاز و تنهاباش، تشنه باش و دریا باشفارغ از من و ما باش، همپیاله ما باشدر مرام ما رندان حرص مال دنیا نیستگوش ما بدهکار، قیل و قال دنیا نیستبر بساط این دنیا، پشت پا بزن چون ماتشنه باش و دریا باش، همپیاله ما باشبزن، بزن به سنگ می، آینه های کور و کربمان بنام عاشقی، رفیق و خانه و سفررفیق همپیاله باش، که می نبوده بی اثر
هم صداای همیشه ناجی من، مرحمی بر زخم این تنسخته بی تو زنده بودناین روزها که عاشقی هم، دیگه از یاد رفته کم کمبا تو عاشق با تو خوبم، با تو روز بی غروبمای همصدای دیروز و فردا، عاشق تر از ما کی میشه پیداوقتی تو باشی هر لحظه با من، فرقی نداره اینجا و اونجا
باورم کنهموزم یار تنهایم، به دیدار تو می آیم، باز می آیماگر که فرصتی باشد، مجال صحبتی باشد، حرف خواهم زدبرای دیدن تو از حادثه ها گذشتمکفر اگر نباشد این، من از خدا گذشتهمعذاب این دریده ها، مرا شکسته بی صدادستی بکش به زخم من، که از شفا گذشتمباورم کن، باورم کن، من که با تو صادقماگه خسته ام یا شکسته ام، هر چه هستم عاشقممنو بشناس و باور کن، که خیلی خسته ام خیلی خسته ام، اما هستمتو بیگانه نشو آلوده دستم، من به دنیا دل نبستم
اصفهاندلم می خواهد به اصفهان برگردمباز هم به اون نصف جهان برگردمبرم اونجا بشینم در کنار زاینده رودبخونم از ته دل، ترانه و شعر و سرودخودم اینجا، دلم تونجا، همه راز و نیازم اونجاستای خدا، عشق منو یار منو، اون گل نازم اونجاستچه کنم با چی بگم، عقده دل رو پیش کی خالی کنمدردمو، با چه زبون به این و اون حالی کنمآسمون گریه کند بر سر جانانه مناشک ریزان شده دلدار، در آن خانه مناز غم دوری او، همدم پیمانه شدمهمچو شب گرد غزل خون، سوی میخانه شدممست و دیوانه شدم، مست و دیوانه شدمبه خدا این دل من پر از غمهتموم دنیا برام جهنمههر چه گویم من از این سوز دلمبه خدا بازهم کمه باز هم کمه[ میهمان گرامی برای مشاهده لینک ها نیاز به ثبت نام دارید][ میهمان گرامی برای مشاهده لینک ها نیاز به ثبت نام دارید]
آلبوم پریچه(سفر)[ میهمان گرامی برای مشاهده لینک ها نیاز به ثبت نام دارید]پریچهمی خونم به هوای تو پریچه، چقدر خالیه جای تو پریچهدلم کرده هوایت وای پریچه، دلم تنگه برایتتو را می طلبم لحظه به لحظه، تویی تاب و تبم لحظه به لحظهچشمهات شهر منه یه شهر قصه است، برای هر شبم لحظه به لحظهتو از هزار یک شبی پریچه، به جز تو زندگی هیچه پریچهیه دنیا همه هیچه وای پریچه، دنیام بی تو هیچهمن از نگاه تو شب و شناختم، غزل دیدم و عاشقونه ساختمتو هر بیت غزل قصه چشمهات، دلم قافیه شد قافیه باختمشب چشم تو قیمتی ترینه، به انگشترر عمر من نگینههمه دنیای من فقط همینه، همین شرقی ترین شب زمینهتو معجون گل و مخمل و نوری، پریزاده قصه های دوریتموم قصه ها بی تو می میرند، که تو حوصله یک سنگ صبوری
کفتر کاکل بسرکفتر کاکل به سر وای وایاین خبر از من ببر وای وایبگو به یارم، نکن آزارمبگو برگرده، چشم به راهشم منخاطر خواهشم منمن برات هر چی می گفتم همه از دل بودتو برام هر چی می گفتی همه باطل بود
رسماین چه رسمیست که تو ناز کشی یک طرفهاین نشد کار که من ناز کشم یک طرفهعین ظلم است که تو مست خرامان باشیمن به خواری حقارت برسم یک طرفهنازنینم این چه رسمیست این چه رسمیستاین چه رسمیست که تو عاشق خود باشی و مندر غم سستی پیمانه تو پرپر بزنماین که گفت که تو غرق هوس بازی خویشمنه عاشق به دل غم زده خنجر بزنماین که گفت که من خسته ترین باشم و توغافل از آتش افروخته در سینه مناین چه کاری است که من مهر تو بر دل گیرمتو شب و روز بگیری ز دلت کینه من
آرزوآرزو داشتم، آرزو داشتم، یار من تو باشیچراغ شام تار من تو باشیحالا دونستم که دنیا پرستیخوردی شراب دورنگی و مستیوای وای، وای از این دنیاحیف حیف، حیف از این دنیا
شاه دخترونشاه دخترون دختر، گل بسر سرون دختربرده اون نگاه تو، عقل و هوش من از سرای گل گلستانم، ای نو گل بستانمچشمان سیاه تو، آتش زده بر جانماین دل سرکش من تاب و توان ندارهبرای دیدن تو همیشه بیقرارهاگه پیش من بیایی دل دیگه غم نداره
صفای اشکنه از آشنایان وفا دیده ام، نه در باده نوشان صفا دیده امز نامردمیها نرنجد دلم، که از چشم خود هم خطا دیده امبه خاکستر دل نگیرند شراب، من از برق چشمی بلا دیده اموفای تو را نازم اشک غم، که در دیده عمری توتر را دیده امطبیبا مکن منعم از جام می، که درد درون را دوا می کندحریم خدا شد چه شبها دلم، که خود را ز عالم جدا دیده امازآن رو نرود سرشکم ز چشم، که در قطره هایش خدا دیده امبرو صاف شو تا خدا بین شوی، ببین من خدا را کجا دیده ام
دلسوختهدلسوخته تر از همه سوخته گانماز جمع پراکنده رندان جهانمدر صحنه بازیگری، کهنه دنیاعشق است این کهنه قمار من بازیگر آنمبا آن که غم باخته در وادی عشقمبازنده ترین هست در این جمع نشانمای عشق، از تو زهر است به کاممدلسوخت، تن سوخت، ماندن حراممعمریست که می بازم و یکبار ندارداما چه کنم عاشق این کهنه قمارمای دوست مزن زخم زبان جای نصیحتبگذار ببارد به سرم سنگ مصیبتمن زنده از این جرمم و تو ذبح مجازاتمرگ است مرا گر بزنم حرف ندامتباید که ببازم، با درد بسازممن در به در عشقم و رسوای جهانمچون سایه به دنبال سر عشق روانماو کهنه حریف منو من کهنه حریفشسرگرم قماریم و او رو سر جانم
سفرسفر کردم که از عشقت جدا شمدلم می خواست دگر عاشق نباشمولی عشقت تو قلبم مونده، ای وایدل دیوونمو سوزونده ای دلهموزم عاشقم، دنیای دردممثل پروانه ها دورت می گردمسفر کردم که از یادم بری، دیدم نمیشهآخه عشق یه عاشق با ندیدن کم نمیشهغم دور از تو موندن، یه بی بال و پرم کردنرفت از یاد من عشق، سفر عاشق ترم کردهموز پیش مرگتم من، بمیرم تا نمیریخوشم با خاطراتم، اینو از من نگیریدلم از ابر و بارون به جز اسم تو نشنیدتو مهتاب شبونه فقط چشمم تو رو دیدنشو با من غریبه مثل نا مهربونهابلا گردون چشمهات زمین و آسمونهامی خواهم برگردم اما می ترسم، می ترسم، بگی حرفی ندارمبگی عشقی نمونده، می ترسم بری تنهام بزاریتو رو دیدم تو بارون، دل دریا تو بودیتو موج سبز سبزه، تو صحرا تو بودیمگه میشه ندیدت، تو مهتاب شبونهمگه میشه نخوندت، تو شعر عاشقونه
خالقای خالق هر قصه من این منو این توبر ساز دلم زخمه بزن این منو این توهر لحظه جدا از تو برام ماهی و سالیبا هر نفسم داد می زنم جای تو خالیمنم عاشق ناز تو کشیدنبه خاطرت از همه بریدم، تنها تو رو دیدممنم عاشق انتظار کشیدنصدای پات و از کوچه شنیدم، تنها تو رو دیدمتو اون ابر بلندی که دستهات، شفای شوره زارهتو اون ساحل دوری که هر موج، به تو سجده میارهتو فصل سبز عشقی که هر گل بهاره، از تو دارهاگه نوازش تو نباشه، گل گلخونه خاره
ساده دلیه عمره که دل ای دل، رمیدی و رموندیکبوترهای عشق و یکی یکی پروندیهم منو خسته کردی، هم خوت و سوزوندیعجب ساده ای ای دلواسه سوختن و پر پر زدن آماده ای ای دلهرکجا که غمی بود، ای دل تو شکستییک عمر که ای دل، تو غصه پرستیتو هر شب و هر روزدنبال حقیقتمن عاشق دنیا، یار می و مستی ای دلدر مجمع خوبان بیهوده نشستیبا چشم خماری عهدی که نبستیهرگز نرسوندی ما رو تو به مقصودچی فهمیدی آخر از عالم هستی ای دلمن مست تمنا، تو همزه درویشمن خیره سر و تو، دنبال ره خویش ای دل
[ میهمان گرامی برای مشاهده لینک ها نیاز به ثبت نام دارید]
[ میهمان گرامی برای مشاهده لینک ها نیاز به ثبت نام دارید]
در اتوبان لس آنجلس بودم که تلفن موبایلم زنگ خورد و صدای سلام معین رو شنیدم! واقعاً انتظارش رو نداشتم چون دو روز بعد داشتم از لس آنجلس میرفتم و امید گفتگو با معین رو با خودم میبردم لندن!
[ میهمان گرامی برای مشاهده لینک ها نیاز به ثبت نام دارید]
نمیدونم پیام تلفنی آقای جمالی از تلویزیون تپش به تلفن آقای معین باعث شد که این اتفاق بیافته یا اینکه واقعاً بغض آخرین پیام تلفنیم باعثش شد؟ هر چی بود دیگه قرار مصاحبه رو روز آخر که شنبه بود گذاشتیم.
تا لحظه ای که ماشین جیپشون دم در هتل من توقف کرد من امیدی به این مصاحبه نداشتم چون میدونستم که اون روز خارج از شهر رفته بودن تا که یه ویدیوی جدیدی رو فیلمبرداری کنن.
خسته و خوش قول ، ساعت ۵ سلام و علیک کردیم. وقتی با معین حرف میزدم خاطرات سفر تاجیکستان و بی تابی اون مردم برای دیدنشون جلوی چشمم آمد و صحنه هائی از دوران نوجوانیم که برای اولین بار آهنگ "یکی را دوست میدارم" رو از ضبط صوت دوستم شنیدم.
همه این فاصله های ۲۵ سال سابقه هنری و خاطره های زندگی رو با معین درمیون گذاشتن کارلذت بخش و بسیار سختی بود. منم که اصلا از قبل سوالی تعیین نمیکنم که! ولی بعد از اولین جمله ها سوالها تو ذهنم روشن خاموش شد.
در عین حال بطور زنده اینترنتم رو وصل کرده بودم و از طریق وبلاگ داشتم از بچه های ایران که ۱۱ ساعت از ما جلوتر بودن و دیگه حدودای چهار صبحشون بود نظر و پیام دریافت میکردم و برای معین می خوندم.
[ میهمان گرامی برای مشاهده لینک ها نیاز به ثبت نام دارید]
معین: من سلام می کنم به همه هموطنانم در دنیا و امیدوارم در تمام کارها و زندگیشون موفق باشند.
من خبردار شدم که آهنگ های جدیدتون رو با بچه های داخل ایران به طور جدی کار کردید، درسته؟
آهنگی بود که آقای بابک زرین ساخته بودند و شعر اون رو هم خانم ترانه مکرم سرودند که خیلی ازشون تشکر می کنم. وقتی این آهنگ رو برای من فرستاند من اون رو خیلی دوس داشتم. این کار در ایران به صورت زنده ضبط شده و من هم روی اون ترانه رو خوندم. الان در ایران موسیقی دانان، شاعران و آهنگ سازان خیلی خوبی داریم، جوان ها خیلی فعالند و سلیقه خوبی هم دارند.
[ میهمان گرامی برای مشاهده لینک ها نیاز به ثبت نام دارید]
نکنه وسوسه آهنگ هایی که از ایران میاد آلبوم شما رو به تاخیر انداخته؟
نه. اتفاقاً کارها از قبل انتخاب شده و همگی خوب هستند. بیشترش هم کارهای لوس آنجلس هست. البته زمانی که آلبوم بیاد مردم باید خودشون قضاوت کنند. من نزدیک چهار سال هست که آلبومی بیرون ندادم. اون هم به خاطر مشکلاتی بود که در اوایل کار داشتم. به همین خاطر دو سالی اصلاً کار نکردم. من اصولاً آهنگ هام با روحیه خودم سر و کار داره و باید با اون سازگار باشه.
پس شما لطفاً روحیه خودتون رو همیشه خوب حفظ کنید!
( با خنده ) وقتی که مسئولیتی پیش بیاد که با مخاطبین روبرو بشم روحیه من خوب میشه. چه در کنسرت، چه موقع خوندن و مصاحبه مثل امروز!
[ میهمان گرامی برای مشاهده لینک ها نیاز به ثبت نام دارید]
یکی از بچه ها به اسم حامد کا عاشق کارهای شماست گفته که چرا شما وب سایتی برای هواداران ندارید؟
اتفاقاً یکی از کارهای جدیدی که می خواهم انجام بدم همین ساختن وب سایته. بعضی از دوستان خودشون وب سایت درست کردند اما وب سایت خودم نیست. فکر کنم با اومدن آلبوم جدید، وب سایتمون هم راه می افته.
شما ترجیح میدین لس آنجلس زندگی کنید یا تا به حال به فکر زندگی در کشورهای دیگه هم افتادید؟
الان ۲۷ ساله من اینجا زندگی می کنم و یک جورایی عادت کردم. ولی آرزوی دیرینه همه ما اینه که توی وطن خودمون باشیم. هیچ جا وطن خود آدم نمیشه.
یعنی تصمیم دارید اینجا بمونید یا توی فکر یک تنوعید، مثلاً بعضی از خواننده ها الان به اروپا میان و اونجا زندگی می کنند.
اتفاقاً به این فکر بودم که شاید چند وقتی اروپا یا دبی زندگی کنم.
[ میهمان گرامی برای مشاهده لینک ها نیاز به ثبت نام دارید]
زندگی شما اینجا به چه صورته؟ دوست دارین تنها باشین یا معاشرت کنید؟
من معاشرتی هستم. عاشق فامیلم و با اونها زندگی می کنم. اما اکثراً در مسافرت هستم.
دوست دارم از آلبوم جدیدتون صحبت کنم که یکی از آهنگ هاش به نام "طلوع" بیرون اومده. یک ویدئوی دیگه هم بیرون دادید، درسته؟
بله، "طلوع" و "خوشبین" که شعر و آهنگ اون از بابک رادمنشه که کار بسیار خوبی شده.
علت اصلی تاخیر این آلبوم چیه؟
به خاطر جدا شدنم تصمیم گرفتم دو سالی روی این آلبوم کار نکنم. چون گفتم هر آهنگی بخونم دم از جدایی میزنه! چون روحیه ام اینطوری بود. در حقیقت از دو سال پیش تصمیم به شروع کار کردم و همه چیز خیلی هم خوب پیش رفت.
[ میهمان گرامی برای مشاهده لینک ها نیاز به ثبت نام دارید]
من میدونم که شما عود می زنید و خودتون آهنگ سازی هم می کنید. مثل آهنگ "کعبه"، "بی قرار" یا "یکی را دوست می دارم" که معروفتون کرد و خانم هایده هم اون رو خوندند. پس چرا کل آلبوم رو خودتون نمی سازید و از آهنگ سازان دیگه استفاده می کنید؟
چون آلبوم یکنواخت میشه. باید سلیقه های مختلف توی یک آلبوم به کار برده بشه که مردم دوست داشته باشند.
اسم آلبوم جدیدتون رو انتخاب کردید؟
هنوز نه. ولی یا "ملاقات" یا "طلوع" میشه.
آیا این آلبوم حس این چند ساله شما رو توی خودش داره؟
مسلماً برداشته شده از حس خودم هست.
[ میهمان گرامی برای مشاهده لینک ها نیاز به ثبت نام دارید]
حال و هوای این آلبوم چطوره؟
غیر از کارهای خودم، کاری بسیار خوب از آقای فضل الله توکل دارم و شعر و آهنگ خوبی از آقای کاظم عالمی که میگه "راستی چی شد، چه جوری شد، اینجوری عاشقت شدم"، شعر اون از خانم ژاکلین و تنظیم آقای کاظم عالمی. دو سه تا از کارهام هم از آقای بابک رادمنش و بابک بیات هست. یکی از اونها رو هم آقای فرد میرزا تنظیم کرده که الکترونیک هست.
تصمیم ندارید به کشورهای همسایه ایران برین؟ مخصوصاً تاجیکستان که عاشق کارهای شما هستن!
پارسال قرار بود این کار انجام بشه اما به دلایلی نشد. اما شنیدم اونجا مردم با محبتی داره و خودم خیلی دلم میخواد اونها رو ببینم. همین طور دعوتی هم شده از ازبکستان. شاید نزدیک های عید این کار انجام بشه.
شما روزهای تعطیل در هفته هم دارین یا فقط کار؟
کار من جوریه که اگر مشغول هم نباشم، مغزم ملودی ها رو مرور می کنه! ولی خوب چرا تعطیلات هم دارم.
[ میهمان گرامی برای مشاهده لینک ها نیاز به ثبت نام دارید]
شما از اون خواننده هایی هستید که شب زنده داره؟
نه، من همیشه صبح ها زود بیدار میشم و پیاده روی می کنم. شب ها ساعت دوازده یک می خوابم!
من از آلبوم قدیمیتون هم خیلی خوشم میاد، مخصوصاً از آهنگ "لحظه ها".
این کار رو آقای شماعی زاده ساختند و شعر اون هم از خانم مریم قاضیه. یک روز آقای شماعی زاده داشت این آهنگ رو با پیانو می زد. من گفتم چقدر این ملودی قشنگه و ایشون هم تصمیم گرفت آهنگ رو تکمیل بکنه. ملودی ساختند و بعد روی اون شعر گذاشتیم.
آقای معین، دوست دارم یادآوری کنید که چی شد به حرفه خوانندگی روی آوردین و به لس آنجلس آمدین؟
من خوانندگی رو در اصفهان شروع کردم. در جایی به نام "هزار و یک شب" قبل از انقلاب هر شب اونجا برنامه داشتم. اون موقع آهنگ خواننده های مختلف رو می خوندم ولی اون موقع می گفتند که من شبیه خود خواننده اصلی نمی خونم، به همین خاطر اولین آهنگ خودم که همون "یکی را دوست می دارم" رو ساختم. بعد از انقلاب همون آهنگ را خوندم. اتفاقاً آهنگ اصلی اون رو با بچه های فرهنگ و هنر در تهران ضبط کرده بودیم. این آهنگ دست به دست گشت و گل کرد. من آهنگ " یکی را دوست می دارم" را ساختم، و این آهنگ هم مرا ساخت! بعد از خارج شدن از ایران یک سال در اسپانیا زندگی می کردم و منتظر ویزای آمریکا بودم. بالاخره به لوس آنجلس اومدم. وقتی اینجا اومدم خیلی ها از جمله شادروان هایده، عارف، ابی آهنگ من رو می خوندند. بنابراین خیلی ها از طریق این آهنگ من رو شناختند.
[ میهمان گرامی برای مشاهده لینک ها نیاز به ثبت نام دارید]
از امروز به بعد چی میشه؟
لطف خدا و هر چی او بخواد.
من شما رو توی کنسرت ها دنبال می کنم. شما جزو معدود خواننده هایی هستنید که شفافید و همیشه از اجرای زنده استفاده می کنید که معمولاً تعداد افراد هم زیادن، درسته؟
بله. بستگی به کنسرت تعداد فرق می کنه. الان بیشتر خواننده ها از کامپیوتر استفاده می کنند. به عقیده من وقتی مردم به کنسرت میان باید برنامه زنده رو ببینند. کنسرت های من همیشه با هم فرق دارند. یک شب ممکنه وسط یک آهنگ بخواهم آواز بخونم، یا دو بیتی بخونم.
شما همدم عشق و عاشقی خیلی از بچه ها هستید. چه درس عشقی براشون دارید؟
نصیحت من اینه که زندگی بدون عشق اصلاً به درد نمیخوره ! اتفاقاً من یک شعر و آهنگ از آقای بابک رادمنش دارم که میگه "چه ویرانگر ولی شیرینی ای عشق، گهی شاد و گهی غمگینی ای عشق ..."
بهزاد: آخر کار هم هر چی اصرار کردم فایده نداشت اقای معین پول نوشیدنی و خوراکی رو که ۹۰ درصدش رو خودم خورده بودم حساب کردن و رفتن. ولی اونچه که در اون سه ساعت گذشت اینجا نوشته شده بود. عکسها هم از کامران هستش که نیمساعت آخر وقتی که هوا تاریک شده بود رسید.
[ میهمان گرامی برای مشاهده لینک ها نیاز به ثبت نام دارید]