سلام
دوستان محترم
لطفا"تعاریف صاحبنظران ازشعررو اینجابنویسید.
ممنون.
نمایش نسخه قابل چاپ
سلام
دوستان محترم
لطفا"تعاریف صاحبنظران ازشعررو اینجابنویسید.
ممنون.
خواجه نصرالدین طوسی :«قدماشعر،کلام مخیل راگفته اندواگرچه موزون حقیقی نبوده است ...»
اسپنسر (Spencer)معتقداست که «چون کلمات برطبق ضرب ووزنی معهودوآشناباهم تلفیق شوند،ذهن ،آنهاراآسان ترادراک می کند،وازکوششی که بایدبرای حفظ وضبط مجموعه ای ازکلمات بکارببرد،تارروابط آن ها رابایکدیگروسپس معنی کلام رادریابد ،کاسته می شود.»(به نقل ازوزن شعرارسی تألیف دکترپرویزناتل خانلری ص 51)
شعر به عقيده [ میهمان گرامی برای مشاهده لینک ها نیاز به ثبت نام دارید]، داراي خاصيتي است كه از خواست و اراده ما بيرون است. شاعر نميتواند اراده كند كه شعر بگويد؛ شعر خودش ميآيد. ما هم كه خوانندگان شعر او هستيم نميتوانيم به خواست و اراده خودمان در برابر آن واكنش ابراز كنيم. بايد به شعر تسليم شويم و بگذاريم روي ما كار كند.
فدریکو گارسیا لورکا
شعر چیزی است که در خیابان در گشت و گذار است. چیزی که حرکت میکند، در کنار ما راه میرود. همهی چیزها رمز و راز خودشان را دارند و شعر رمز و رازی است که همهی چیزها دارند. دوشادوش از کنار مردی میگذری، به زنی نگاه میکنی، طرز دویدن زیرکانهی سگی را گُمان میبری؛ در هر یک از این چیزها که جنبهی انسانی دارد شعر نهفته است .... از این رو من شعر را امری انتزاعی نمیبینم، بلکه به آن چون چیزی نگاه میکنم که واقعاً وجود دارد، چیزی که تنگاتنگ در کنار من، مرا همراهی میکند. چهرهها و شخصیتهای شعرهای من همگی وجود خارجی داشتند. در شاعری، مهم آن است که شیرِ شعر را بیابی. آنگاه، درست زمانی که اصلاً انتظارش را نداری ـ در یک چشم به هم زدنی ـ شیر باز میشود و شعر با تمام ساخت بینظیر و صورت زیبایش بیرون میریزد. در این باره که آیا یک مرد برانگیزندهتر است یا یک زن، نمیتوان حرفی زد .