نظرخواهی:جایگاه شعردرموسیقی امروز

سلام
دوستان گرامی
به نظرشمادرحال حاضرشعرچه جایگاهی درموسیقی امروزداره ؟
واضح تربگم ،نظرتون درموردمفهوم و...اشعارآهنگ هایی که الان رایجن چیه ؟نقاط ضعف وقوتشون روبگیدوهرچیزدیگه ای که فکرمی کنیدبااین موضوع مرتبطه.
(اگه خواستیدبامثال توضیح بدید.)
مرسی

اگه منظورت پاپ هست از معروف ها به غیر از افرادی مثل علیرضا عصار و اصفهانی و ... که با آهنگ سازهای معتبر که از اشعار خوب استفاده میکنند(مثل نهان مکن که آقای عصار و آقای روحانی با هم کار کردند)بقیه خیلی به شعر معنا دار کم توجه میکنند.مثلا دنیا کسی مثل تو نداره...!!!!یعنی چی!!!کلا آدم از اشعار بعضی از این کاست ها به خنده میفته!بعضی ها هم میخوان سهراب سپهری رو تقلید کنن گند زدن!!شعرهای اون مرحوم رو میبرن زیر سوال.یکی اومد تو یه کنسرت تو شیراز شعر بخونه یکی از قسمت ها میگفت ((بیایید پرتقالی باشیم))که حتما مثل شعرهای سهراب و شعرهای ایرانی که از انار و سیب تعبیر شعری و عرفانی میشه میخواسته همون کارو کنه.آقا ملت شاکی شدن که پرتقالی باشیم یعنی چی؟؟؟حتما شاعرش هم صد تا تعبیر آورده!!!یکی گفت خب من از فردا میام میگم بیایید خربزه ای یا مثلا کدو تنبلی باشیم بعدش هم هزارتا تعیر براش می سازم که کدو تنبل یعنی آخر عرفان!!!دلیل ضعفی که تو کارها احساس میشه اینه که بیشتر آهنگ ساز ها روی ریتم های عامه پسند تاکید دارند و کاری به شعر ندارند و کارها مصرفی هست!!!مثلا بنیامین تو این آهنگ که ادای لکنت زبان در میاره که اگر من دوباره نبینمت میمیرم!!!شما چه ارزشی توی این شعر میبینید!!!که مردم عاشق این آقا شدند

ممنون ازنظرتون
موافقم
شایدبشه گفت الان بیشتربه کمیت اهمیت داده می شه تاکیفیت ،به نظرم شعر(البته به جزاستثناها)برای اینه که خواننده یه چیزی خونده باشه وآهنگ بدون کلام نشه.
البته فکرمی کنم این به سطح توقع شنونده هم برمی گرده وقتی مثلا"من باشعری که ارزش زیادی نداره نداره راضی میشم وکلی ازش استقبال می کنم ،برای چی شاعروخواننده وآهنگسازواعضای یک گروه موسیقی به خودشون زحمت بدن که روی موسیقی شعرپرمحتواوبامعنی بگذارند؟
دوستان دیگه هم لطفا"نظراتشون روبگن.

خدایی این یعنی چی؟

آلبوم دیوار آینه شمعدون کیسه گونی ..... نمیخوای .. نمیای ..

چه میدونیم از این چیزا دیگه.... اصلا من نمیدونم روش شد این شعر رو بخونه؟.... یا شاعر این شعر روش شد اسمش رو پایین قطعه بنویسه؟... خدایی من بودم ناشناس عمل میکردم....

شعرا متاسفانه در اشعار پاپ کوچه بازاری خیلی بی محتوا و مضحک شدن... باور کنین عباس قادری و جواد یساری شعراشون با مفهوم تر از اینا هست... حداقل دوست داشتن رو درست تر بیان میکردن....

ولی خوشبختانه این موضوع هوز در موسیقی سنتی مشاهده نشده... من حداقل ندیدم.. البته یه جاهایی علیرضا افتخاری سوتی داده.. اما من خودم به شخصه دیگه ایشون رو سنتی خو نمیدونم... راهش رو جدا کرده...

خیلی جالبه اگه شعر رو (ببخشید واژه مقدس شعر رو آوردم) از آهنگ این ستاره ها حذف کنی اصلا نمیشه فهمید که آهنگ مربوط به کی و چه شعریه

دیگه ملت عادت کردن اکثرا از شعر مفهوم نمی خوان بیشتر به فکر وقت گذرانی هستند

امثال سهراب ها و نیما ها خیلی وقته تو ایران مردن اونایی هم که زنده اند یا خارج هستند مثل فردمنش یا تو ایران فقط جاشون تو کتاب خونه هست

نه تقدیر داریم نه سپاس نه تشکر فقط وقتی عمرشون رو دادن به ما می گن خدا بیامرزدش چه آدم خوبی بود

وای بر ما که گنجینه هایی اینچین داریم و داریم از دست می دیمشون

الان تو این زمونه ما هرکی با دوست دختر یا دوست پسرش دعوا میشه میره شعر میگه
غزل شده دعوای دختر پسرا و ناز و ناز کشی الکی و پوچ قصیده و عرفان و دوبیتی هم که کلا تعطیله

.................

ازهمه ممنون .
اماچراشعرهایی که روی آهنگ هامی گذارن اینطوری هستن؟مشکل ازکجاست ؟

مشکل اینه که ما نمی تونیم یه موسیقی تنظیم کنیم و الان همه روی یه ریتم ساده با یه سازه ساده به اصطلاح موسیقی تنظیم می کنن بعد برای خالی نبودن عریضه چند تا کلمه رو کنار هم به اسم شعر می چینن که موسیقی که ساختن معلوم نشه چیه و از کجا اومده به این جور کلمات شعر نمی گن می گن معر:aq

متاسفانه اوضاع شعرهایی که در حال حاضر در داخل ایران رایجه و ازش در موسیقی استفاده می کنن خیلی خرابه به نظر من به این شعرها نمی شه گفت ترانه این جوری پیش بره دیگه هیچی از ترانه نمی مونه

ترانه یه چیزیه که برای صامت ها و مصوت ها درست توی اون به کار برده بشن ولی توی شعر این موشوع خیلی کمتر دیده می شه.اگر توی ترانه ها از اینا خوب استفاده بشه حتما یک ترانه ی ایده آل خواهد بود

درود بر دوستان گرامي-بنده فقط در مورد موسيقي ايراني صحبت ميكنم و در مورد پاپ هيچ تخصصي ندارم و اظهار نظري هم نخواهم كرد
معمولا اينطوره كه ساز در خدمت آواز و آواز در خدمت شعر
از قديم همه اساتيد سعي ميكردند اشعاري را كه متناسب با گوشه و يا دستگاه باشه را انتخاب كنند و بخوانند.
حتي بحر عروضي و بحر موسيقايي اشعار بايد با نوع دستگاه آوازي متناسب باشد.
ماهور دستگاه شاديه چرا بايد اشعار غمگين در آن خونده بشه؟
اگه مي خواهيم ليلي و مجنون در همايون بخونيم بايد شعر در قالب ليلي و مجنون باشه.
چرا نظامي يكي از گنجهاش رو ليلي و مجنون نان گذاري كرده؟
چون خود ايشون همانند اكثر شعرايمان موسيقي دان بوده
انشاا... اگه فرصتي بشه حتما نمونه هاي آوازي را برايتان آپلود خواهم كرد تا ارتباط بين شعر و موسيقي را بهتر درك كنيد.
يك نمونه از جامه دران:
امروز روز شادي و امسال سال گل
نيكوست حال ما كه نكو باد حال گل
جامه دران رسيد گل از بهر داد ما
زان ميدريم جامه به بوي وصال گل
تا بعد
بدرود

با درود به پیشگاه همه ی دوستان ارجمند
من امروز در این انجمن نام نویسی کردم و اختصاصن برای موضوع پیوند شعر و موسیقی .
چیزی که در همان آغاز دلم را رنجاند این بود که دنبال گزینه ی پیوند شعر و موسیقی می گشتم اما موضوعی به این اهمیت را در چند قدمی پایان فهرست یافتم !!
این نظرخواهی ها فقط می تواند یک گمانه زنی برای تراز نگاه کاربران که اغلب اهل موسیقی هستند باشد ! به این شوند می گویم که ما چندان اهرم ستبری در اختیار نداریم که بتوانیم برخی از کاستی های این بخش را که عمومن غیر فنی است و زیرنام عدم مدیریت شناخته می شود را دگرگون و بهینه سازی کنیم که در دست نهادهای دولتی است و مردمان شایسته نیست به خطوط قرمز نزدیک شوند !!
دوستی داشتم که یک آلبوم موسیقی روز آماده کرده بود و در پروسه ی گرفتن مجوز انتشار . نگاهی به اشعار گزینیش شده انداختم و حتا رغبت نکردم یک بیت شان را بخوانم از بس که ناساز و بی اندام بودند ! وقتی به ایشان گفتم گمان نمی کنم مجوز بگیرید ؛ در پاسخ گفت مشکل من مجوز نیست بایک سکه ی بهار آزادی ...!
از دیگر آسیب های این بخش می توان به کم شمار بودن ترانه سرایان توانا اشاره کرد که با موسیقی زندگی کنند و از این همنشینی ، دست کم شعرشان به لحاظ موسیقی روان و چیدمان و گزین واژگان خوش تراش ، آراسته گردد .
صدا و سیما در شمایل یک نهاد موازی با وزارت ارشاد ، به یک بنگاه معاملاتی تبدیل شده است و به یمن درآمد کلان و نیز بودجه ی دلخواه ! چنان گسترده کار می کند که فعالیت وزارت ارشاد در رویارویی با آن بی رمق و نحیف جلوه می کند ! این سازمان با چارچوب بسته و لیمیت تنگ ، استعداد های جوان را به سوی تاریکخانه ی خویش می کشاند و با جادبه ی بسیار فوی پخش زنده و شهرت زودرس و مهم تر اینکه چندان به کیفیت کار از لحاظ فنی توجه نمی کند ، اغلب این استعداد ها هرز می روند و دست مردمان از داشتن ترانه سرا و شاعر تهی می شود .
اما مهم تر از همه ی این گزینه ها عدم توجه خوانندگان و آهنگسازان به شعر و موسیقی شعر است ! با دلیل و سند محکم به دوستان خواهم گفت که خوانندگانی که امروز به گونه ای حرفه ای آواز را دنبال می کنند و حتا تا چند دهه ی پیش از این ، بجز چند نفر که به شمار انگشت های یک دست هم شاید نرسند ، اغلب در خواندن و ارتباط برقرار کردن با شعر دوچار ضعف هستند که شدت و ضعف آن بسته به تلاش افراد متفاوت است ... انشالله در جستاری که به نام «کارگاه تخصصی پیوند شعر و موسیقی» راه اندازی شده است با ارایه ی تحلیل های پایه دار به این موارد خواهیم رسید و همین جا نیز از عزیزانی که به این گرایه علاقه ی عاشقانه دارند دعوت می شود تا در ارایه ی نظر و ترجمه ی نگاه شان این جستار را رونق بخشند ...

سلام دوستان بزرگوار
یادمه همین بحث رو در یه تاپیک جداگانه چند وقت پیش مطرح کردم و احساس و دلایل کوتاهی هم آوردم! من کلا با دوستان موافقم ! و در موردش همیشه دغدغه دارم!

این دو لینک رو ببینید
[ میهمان گرامی برای مشاهده لینک ها نیاز به ثبت نام دارید]
[ میهمان گرامی برای مشاهده لینک ها نیاز به ثبت نام دارید]

اما نظر این دوست کوچکترتون

به نظر من در موسیقی پاپ در دنیا کلا شعر داره جایگاهش رو به ریتم میده! یعنی با آمدن چیزهایی مثل رپ (من اسم اینها رو سبک نمیگذارم چون تغییر یافته سبکهای دیگه هستن و اون اندازه تغییر در خحودشون ندارن که بشه عنوان سبک رو بهشون داد البته این نظر شخصیه منه تا دوستان چه نظری داشته باشن) اما در داخل کشور انگار با خودمون دشمنی داریم! راستش داستان خواننده و قورباغه و ابوعطاست! وقتی رقابت درستی در میان نیست! وقتی شما باید از هزار سد و مافیا و گروههای بسته عبور کنی تا بتونی یه کاری رو عرضه کنی همینه! سوئ تفاهم نشه اصلا ربطی به دولت و اینها هم نداره منظورم صرف جامعه موسقیه خودمونه! همین آدمایی که به عنوان آهنگساز و ترانه سرا و ... میشناسیم! همیچین دیوار قطوری دور خودشون کشیدن که نمیشه ازش رد شد! یعنی راهت نمیدن ! تحویلت نمیگیرن! جوابتو نمیدن! یادمه تو یه همایش شعر شرکت کردم! یه بنده خدایی یه شعری خوند با مضمون اجتماعی!کلی کوبیدنش! خوب طرف که همچین شعری میخونه باید منتظر همچین برخوردایی هم باشه ! من یه جایی از بی محتوی بودن و فقدان دلایل برای ایرادتی که گرفته شد صحبت کردم!و عرض کردم که اینها ایردات واردی نیستند!باورتون نمیشه بعد از جلسه برای سوال پیش یکی از برگزار کننده ها رفتم کلی بی احترامی کرد! جواب نداد! البته من سمج تر از اون بودم! چون میدونم داستان چیه!این یکی از دلایل بود

دومین دلیل تغییر نحوه زندگی و به طبع اون نحوه نگرش و افکار و دغدغه های روز ترانه سرا هست

همونطور که محیط زندگی روی نوع ملودیها و ترکیبات و تنظیمات تاثیر میگذاره!مسلم !روی شعر هم اثر گذار میشه! شما از این ترافیک و دود و جیب خالی و .... چه انتظاری دارید؟ انتظار گل و بلبل و سمفونی بتهوون که نداریم!داریم؟

اصلا منظورم سیاست نیست !فقط به اجتماع نگاه میکنم! در همین محیط هم کسانی هستند که خوب مینویسند من احترام خاصی مثلا برای آقای روزبه بمانی قائل هستم! ایشان یک استعداد ناب هستند که در جای مناسب و زمان مناسبی قرار گرفته اند! خوب؟

اینها ایرادات محیطی هستند یعنی مشکلاتی که از بیرون روی شاعر تاثیر دارند!
اما مشکلات درونی مهمتر هستند! فقدان سلیقه!سلیقه بروز!عدم وسعت دید! عدم مطالعه کافی ! ارتباطات ضعیف! نبود و عدم امکان ارائه و قضاوت کار و.....