جست و جو:

هما
ساکن ساری و 2ساله که ویلون ایرانی می زنم.
و همسرم
مهدی
ساکن ساری و 4ساله که ویلون ایرانی می زنه.

متشکر.ممنون میشم اسم و شماره آموزشگاه استاد اباذری رو به من بدین.

خیلی ممنونم آقا مجتبی. اگر ممکنه شماره آقای اباذری یا شماره اموزشگاه ایشون رو هم به من بدید. با تشکر.

سلام اطلاعاتی در مورد یه استاد حوب ایرانی نواز شمالی(مازندران) می خواستم.

سلام. به نظر دوستان نت آهنگی من بهترین استاد ایرانی نواز توی مازندران کیه؟ در سطح هنر جویی که ردیف استاد صبا و منوچهر لشکری رو تموم کرده. کسی استاد احمد اباذری (آمل) رو میشناسه؟ ممنون.

درتیره شب هجر تو جانم به لب آمد
وقتست که همچون مه تابان به درآی

مشتاقی و مهجوری دور از تو چنانم کرد
کز دست بخواهد شد پایاب شکیبایی

می نوش که عمری که اجل در پی اوست
آن به که به خواب یا یه مستی گذرد

خرم شد از ملاحت تو عهد دلبری
فرخ شد از لطافت تو روزگار حسن

کشیدم در برت ناگاه و شد در تاب گیسویت
نهادم بر لبت لب را وجان و دل فدا کردم

قد تو باشد از جویبار دیده من
بجای سرو جز آب روان نمی بینم

حال دلم ز خال تو هست در آتشش وطنچشمم از آن دو چشم تو خسته شدست و ناتوان

دلا رفیق سفر بخت نیکخواهت بس
نسیم روضه شیر از پیک راهت بس

نرگس طلبد شیوه چشم تو زهی چشم
مسکین خبرش از سرو در دیده حیا نیست

خنده و گریه عشاق ز جایی دگر است
می سرایم بشب و وقت سحر می مویم

ای غایب از نظر که شدی همنشین دل
می گویمت دعا و ثنا می فرستمت

چنان کرشمه ساقی دلم ز دست ببرد
که با کسی دگرم نیست برگ گفت و شنود

شکر آنرا که تو در عشرتی ای مرغ چمن
به اسیران قفس مژده گلزار بیار

مارا بر آستان تو بس حق خدمت است
ای خواجه بازبین به ترحم غلام را

مشنو ای دوست که غیر از تو مرا یاری هست
یا شب و روز به جز فکر توام کاری هست

حدیث توبه درین بزمگه مگو حافظ
که ساقیان کمان ابرویت زنند به تیر

بیا که با تو بگویم غم ملالت دل
چراکه بی تو ندارم مجال گفت و شنود

بکوی عشق منه بی دلیل قدم
که من بخویش نمودم صد اهتمام و نشد

رسم بد عهدی ایام چو دید ابر بهار
گریه اش بر سمن و سنبل و نسرین آمد