می روم تا درو کنم خود را
از زنانی که خیس پاییزند
از زنانی که وقت بوسیدن
غرق آغوشت اشک میریزند
میروم طرح غصه ای باشم
مثل اندوه خالکوبی هاش
میروم تا که دست بردارم
از جهان مخوف خوبی هاش !...
|
NoteAhang
The Iranian Virtual Music Society |
نوع: ارسال ها; کاربر: fanoos; کلمات کلیدی:
می روم تا درو کنم خود را
از زنانی که خیس پاییزند
از زنانی که وقت بوسیدن
غرق آغوشت اشک میریزند
میروم طرح غصه ای باشم
مثل اندوه خالکوبی هاش
میروم تا که دست بردارم
از جهان مخوف خوبی هاش !...
به سنت فراموش شده ی خودم رجوع می کنم
سلام
از علیرضا آذر می پراکنیم ....
او از زبان خودش :
می پذیرم تولدم باشد گوشه ی نکبت ندامتگاه...می پذیرم بیفتم از دستی؛وسط دست های آبان ماه
شعردونیم تموم شده :(
علی ای همای رحمت تو چه آیتی خدا را
که به ما سوا فکندی همه سایه ی هما را :))
از تو بگذشتم و بگذاشتمت با دگران
رفتم از کوی تو لیکن عقب سر نگران
ما گذشتیم و گذشت آنچه تو با ما کردی
تو بمان و دگران وای به حال دگران
سلام دوست عزیزم
چه سلیقه ی خوبی داری
همشون دلنشین و زیبان... انتخاب خییییییییلی سخته
من امشب کاملا مطابق با مودم عمل می کنم و گزینه ی 8 یعنی "
مرا با عشقت بکش ، اثر یانی از آلبوم yanni voices...
نه من افتاده تنها به کمند آرزویت
همه کس سر تو دارد تو سر کدام داری
سعدی عزیز
سلاااااااااااام رفقای خوب نت آهنگی، یه مقاله ی جالب مرتبط با این تاپیک خوندم، پیشنهاد میکنم حتما بخونید حتما برای شما هم جالب خواهد بود. فقط از اون لینک پایین نتونستم آهنگ رو دانلود کنم، لطف کنید به...
دعایی اگر نمی گویی به دشنامی عزیزم کن
که گر تلخست شیرینست از آن لب هرچه فرمایی
سعدی
و قاف حرف آخر عشق است
انجا که نام کوچک من آغاز می شود
قیصر
ورد من است نام تو هرچند گفته اند
شیرین دهن به گفتن حلوا نمی شود
چقدر عاقلند
آنهایی که در عشق احمقند
ویکتور هوگو
مردمی گم شد میان آشنایان از تو پرسم
با چنین نامردمان بیگانه باشم یا نباشم
در رفتن جان از بدن گویند هر نوعی سخن
من خود به چشم خویشتن دیدم که جانم می رود
درد یک پنجره را پنجره ها می فهمند
معنی کور شدن را گره ها می فهمند
سخت بالا بروی ساده بیایی پایین
قصه ی تلخ مرا سرسره ها می فهمند
یک نگاهت به من آموخت که در حرف زدن
چشمها بیشتر از حنجره ها می...
زندگی را با چیزهای ساده پر باید کرد
ساده ها سطحی نیستند... :57:
و عشق صدای فاصله هاست
صدای فاصله هایی که غرق ابهامند
یکی از قوانین مشاعره اینه که استفاده از اشعار سپید و نو غیرمجازه... ولی نمی دونم جزو قوانین این تاپیک هم هست یا نه؟
دریا اولین عشق مرا بردی
دنیا دم به دم مرا تو آزردی:48:
دوستای عزیز نت آهنگی سلااااام
قراره که به زودی در اینجا در مورد اثرات روانشناختی موسیقی و سبک های مختلف اون از دیدگاه های مختلف علمی صحبت کنیم.
اعلام آمادگی کنید دوستان همیشه در صحنه :)
...
از باغ می برند چراغانی ات کنند
تا کاج جشن های زمستانی ات کنند
او سفر کرد و کس نمی داند
من در این خاکدان چرا ماندم
آتشی بعد کاروان ماند
من همان اتشم که جا ماندم
ما زنده به آنیم که آرام نگیریم
موجیم که آسودگی ما عدم ماست
روزهایی که من نخواهم بود روزگار لطف دیگری دارد
دلم از عشق و عاشقت بودن کارهای مهمتری دارد
تنها نه من از یاد تو در سوز و گدازم
پیچیده در این کوه صدای همه ی ما
دل می رود ز دستم صاحبدلان خدارا
دردا که راز پنهان خواهد شد آشکارا