شاهد آن نيست كه مويي و مياني دارد
بنده طلعت آن باش كه آني دارد
|
NoteAhang
The Iranian Virtual Music Society |
نوع: ارسال ها; کاربر: ftf; کلمات کلیدی:
شاهد آن نيست كه مويي و مياني دارد
بنده طلعت آن باش كه آني دارد
من تنبک میزنم
من فقط آهنگ های استاد شجریان رو گوش میدم و انتخاب بهترین آهنگی که شنیدم خیلی سخته.
آوازهای آلبوم "بیداد" و "دل مجنون" رو خیلی دوست دارم.
تصنیف هم تصنیف "ساقیا" که در کنسرت بزرگداشت سعدی خوندن رو...
زان یار دلنوازم شکریست با شکایت
گر نکته دان عشقی خوش بشنو این حکایت
درست بیتش یادم نیست ولی فکر کنم همینه اگر غلط بود دوستان بی زحمت تصحیح کنند.ممنون
تو را که این همه گفت است و گوی بر درمی
چگونه از تو توقع کند کسی کرمی
تا نگردی آشنا زین پرده رمزی نشنوی
گوش نامحرم نباشد جای پیغام سروش
تکیه بر تقوا و دانش در طریقت کافریست
راهرو گر صد هنر دارد، توکل بایدش
ای دل اندر بند زلفش از پریشانی منال
مرغ زیرک چون به دام افتد تحمل بایدش
دل از من برد و روی از من نهان کرد
خدا را با که این بازی توان کرد
به به جناب avazekhan چقدر زيبا، چقدر زيبا، يك لحظه دلم خواست برم آلبوم "بي تو بسر نمي شود" استاد شجريان رو گوش بدم.
در اين فكرم كه خواهي ماند با من مهربان يا نه؟؟
به من كم ميكني لطفي كه داري...
دوش می آمد و رخساره برافروخته بود
تا کجا باز دل غم رده ای سوخته بود
رسم عاشق کشی شیوه ی شهرآشوبی
جامه ای بود که بر قامت خود دوخته بود
مادر موسیقی بهشت همانا صدای توست
گوش دلم به زمزمه ی لالای توست
:24::24::24::24::24::24:
:41::41:
تو مو می بینی و مجنون پیچش مو
تو ابرو او اشارت های ابرو
دادیم به کف نقد جوانی و دریغا
چیزی بجز از حیرت و حسرت نستاندیم
ما زبالاییم بالا می رویم
ما ز دریاییم دریا می رویم
دلا تا کی در این زندان فریب این و آن بینی
یکی زین چاه ظلمانی برون شو تا جهان بینی
زندگی جز نفسی نیست غنیمت شمرش
نیست امید که همواره نفس برگردد
در جوانی حاصل عمرم به نادانی گذشت
چانچه باقی بود آن در هم پشیمانی گذشت
هییییییییییییییییییییییی
بیا که قصر امل سخت سست بنیاد است
بیار باده که بنیاد عمر بر باد است
دیوانه کننده و مست کننده
چه شراب گوارایی داره این استاد
ز مستکبران دلاور بترس
از آن کاو نترسد ز داور بترس
دوش وقت سحر از غصه نجاتم دادند
وندر آن ظلمت شب آب حیاتم دادند
امید هست که روی ملال در نکشم
از این سخن که گلستان نه جای دلتنگی ست
دستم نداد قوت رفتن به پیش دوست
چندی به پای رفتم و چندی به سر شدم