جست و جو:

سلام آهو هستم وبي تجربه. كمكي كه از برنمياد فقط از تجربيات دوستان استفاده ميكنم .

مرسي راز و نياز خيلي زيبا بود .

ای دل! غم این جهان فرسوده مخور بیهوده نه ای غمان بیهوده مخور
چون بوده گذشت و نیست نابوده پدید خوش باش غم بوده و نابوده مخور
( خيام )

هرکه دارد ز شما مرغ اسیری به قفس
برده در باغ و به یاد منش آزاد کنید
آشیان من بیچاره اگر سوخت چه باک
فکر ویران شدن خانه ی صیاد کنید

سلام البته من تازه كارم ولي آقاي آرش هاديان هم استاد مجازيه خوبي ميتونن براي سايت باشن

می شود شاعر بی حوصله عاشق باشد

مرد در دورترین فاصله عاشق باشد

درد تلخی است غزل گفتن و شاعربودن

کاشکی عشق فقط مشکل عاشق باشد

قدریک درصد از این قوم نباید ترسید

شاد باشم که نهايت من و تو رهگذريم

نيست باقي شه و درويش در اين دهر گران

رخساره همچو برگ خزان شد ز هجر يار

هجران بلاي جان شد و اندوه روزگار

خوابم نمي برد ز فراق نگاه دوست

دردم نهان و اشک دو چشمانم آشکار

سلام من از استان گلستان شهر گرگان هستم .

:45:

يک نگاه ساده ،بيش از اين هوايى نيستم

در خودم غرقم ، به فکر آشنایی نیستم

در جانِ این درخت ، تو جشنِ جوانه ای

سر سبزیم ز توست که سبز آشیانه ای

خون بهار در رگ من موج می زند
گل می کنم به شوق تو با هر بهانه ای

در اين هوای پر از باد، هر چه بادا باد
کلاهم از سرم افتاد، هر چه بادا باد

تمام عاطفه ها ،عشق ها ، هویت من
اگرچه می رود از یاد ، هر چه بادا باد

زمين با صداي سازها سبز مي شود. خيلي محشري و فوق العاده .

غمم را مينوازد زير و بم ني .
كه از روز ازل شد يار غم ني
غمي دارم كه وقته ذوب گشتن
سياهش مي نويسم با قلم ني :5: