لیست کاربران برچسب شده در تاپیک

نمایش نتایج: از 1 به 16 از 16

موضوع: مشکل ضرب و ریتم

  1. #1
    کاربر جدید

    وضعیت
    افلاین
    عنوان کاربری
    کاربر جدید
    شماره عضویت
    8372
    تاریخ عضویت
    Aug 2008
    نوشته ها
    13
    میانگین پست در روز
    0.00
    تشکر از پست
    15
    8 بار تشکر شده در 6 پست
    Mentioned
    0 Post(s)
    Tagged
    0 Thread(s)
    Thumbs Up/Down
    Received: 0/0
    Given: 0/0
    میزان امتیاز
    0

    Question مشکل ضرب و ریتم


    0 Not allowed! Not allowed!
    سلام!
    من به تازگی زدن سه تار رو شروع کردم و تازه به 6/8 رسیدم(کتاب روح الله خالقی).
    من آهنگ ها و ریتم ها رو خیلی سریع یاد می گیرم و حفظ می شم. اما پاضرب هام درست نیست.
    یعنی در هنگام زدن همه چیز رو رعایت می کنم (و فاصله ها رو کاملا درست می زنم) اما ضرب هایی که با پاهام می زنم اشتباهه!! (به قول استادم پاهام به طور تزیینی بالا و پایین می رن!)
    و با اینکه ضرب ها تو ذهنم هست ، استادم به من اجازه نمی ده ضرب نزنم. و واقعا تو ضرب زدن مشکل دارم. (روز اول آهنگ رو به طور کامل و با حفظ فاصله ها یاد می گیرم و تا 6 روز بعد از ترس استاد رو ضرب پاهام کار می کنم!)
    شما می دونید باید چیکار کنم؟:(


  2. # ADS
     

  3. #2
    mojtaba_bahador آواتار ها
    کاربر انجمن

    وضعیت
    افلاین
    عنوان کاربری
    کاربر انجمن
    شماره عضویت
    27449
    تاریخ عضویت
    May 2010
    نوشته ها
    138
    میانگین پست در روز
    0.03
    تشکر از پست
    201
    467 بار تشکر شده در 144 پست
    Mentioned
    0 Post(s)
    Tagged
    0 Thread(s)
    Thumbs Up/Down
    Received: 0/0
    Given: 0/0
    میزان امتیاز
    14

    پیش فرض


    0 Not allowed! Not allowed!
    نقل قول نوشته اصلی توسط dewdrop1989 [ میهمان گرامی برای مشاهده لینک ها نیاز به ثبت نام دارید]
    سلام!
    من به تازگی زدن سه تار رو شروع کردم و تازه به 6/8 رسیدم(کتاب روح الله خالقی).
    من آهنگ ها و ریتم ها رو خیلی سریع یاد می گیرم و حفظ می شم. اما پاضرب هام درست نیست.
    یعنی در هنگام زدن همه چیز رو رعایت می کنم (و فاصله ها رو کاملا درست می زنم) اما ضرب هایی که با پاهام می زنم اشتباهه!! (به قول استادم پاهام به طور تزیینی بالا و پایین می رن!)
    و با اینکه ضرب ها تو ذهنم هست ، استادم به من اجازه نمی ده ضرب نزنم. و واقعا تو ضرب زدن مشکل دارم. (روز اول آهنگ رو به طور کامل و با حفظ فاصله ها یاد می گیرم و تا 6 روز بعد از ترس استاد رو ضرب پاهام کار می کنم!)
    شما می دونید باید چیکار کنم؟:(
    شما اگر از استادتون راهنمایی بگیرین بهتره چون ایشون مشکل شما رو از نزدیک میبینن و بهتر میتونن شما رو راهنمایی کنن.
    برای اینکه معمولا ضرب گیری با پا قوی بشه باید سرعت اجرا رو به شدت بیاری پایین. به عبارتی نت ها رو یه دونه یه دونه بزن. در اینصورت ضرب گیری خیلی راحت میشه. میزان کار کردن هم بستگی به استعداد داره که چقدر بتونی زود یاد بگیری.
    موفق باشید

  4. 2 کاربر برای این پست از mojtaba_bahador تشکر کرده اند:


  5. #3
    BaBak_ParSian آواتار ها
    یار همیشگی

    وضعیت
    افلاین
    عنوان کاربری
    یار همیشگی
    شماره عضویت
    17123
    تاریخ عضویت
    Jun 2009
    نوشته ها
    1,017
    میانگین پست در روز
    0.19
    تشکر از پست
    150
    1,966 بار تشکر شده در 770 پست
    Mentioned
    0 Post(s)
    Tagged
    0 Thread(s)
    Thumbs Up/Down
    Received: 5/2
    Given: 0/0
    میزان امتیاز
    16

    پیش فرض


    0 Not allowed! Not allowed!
    منم هنوز مشکل پا ضرب دارم ولی خدا رو شکر دارم حلش می کنم شما فقط باید به استاد مراجعه کنید همونطور که استاد من مشکل من را حل کرد و همچنین فقط تمرین

  6. کاربران زیر از BaBak_ParSian به خاطر این پست تشکر کرده اند:


  7. #4
    ghoghnus2006 آواتار ها
    کاربر انجمن

    وضعیت
    افلاین
    عنوان کاربری
    کاربر انجمن
    شماره عضویت
    22124
    تاریخ عضویت
    Dec 2009
    نوشته ها
    95
    میانگین پست در روز
    0.02
    تشکر از پست
    159
    110 بار تشکر شده در 57 پست
    Mentioned
    0 Post(s)
    Tagged
    0 Thread(s)
    Thumbs Up/Down
    Received: 1/0
    Given: 0/0
    میزان امتیاز
    15

    پیش فرض


    0 Not allowed! Not allowed!
    ببين اولا عادت به پا زدن نكن استادا زيادي گير ميدن
    بعد هم اول قطعه رو نزن و با سرعت خيلي پاينن فقط ضربشو بخون و پابزن بزن يعني بشمرش
    مثلا براي 8/6 هر ضربي كه ميزني بگو 3-2-1 و بزاي 4/2-4/3-4/4 بگو 4-3-2-1
    استادتم بايد اين چيزارو بهت بگه ميتونم بيشتر راهماييت كنم ولي راستش همت نميكنم توضيح كتبي ولي راه هاي مختلفي براي ريتم ياد گرفتن هست
    راستي ميتوني از مترونوم هم استفاده كني
    خشک چوبی خشک مویی خشک پوست
    از کجا می آید این آوای دوست

  8. 2 کاربر برای این پست از ghoghnus2006 تشکر کرده اند:


  9. #5
    pinky آواتار ها
    دوست خوب

    وضعیت
    افلاین
    عنوان کاربری
    دوست خوب
    شماره عضویت
    4865
    تاریخ عضویت
    Feb 2008
    سن
    34
    نوشته ها
    133
    میانگین پست در روز
    0.02
    تشکر از پست
    454
    340 بار تشکر شده در 118 پست
    Mentioned
    0 Post(s)
    Tagged
    0 Thread(s)
    Thumbs Up/Down
    Received: 0/0
    Given: 0/0
    میزان امتیاز
    17

    پیش فرض


    0 Not allowed! Not allowed!
    دوست عزیز مشکل شما در اینه که پا ها و بدنتون به اینکار عادت نداره من هم دقیقا همین مشکل رو داشتم و حتی تا یک سال اول اصلا پا نمیزدم ریتم رو در ذهنم میشمردم یا اینکه قر میدادم یا مثلا هد میزدم (شاید خنده دار باشه اما همه ی اینها توی متد منوهین هست) شما خیلی به پا زدن یا نزدن اهمیت نده اگه ریتم رو به هر نحوی حفظ کنی و از دست ندی دیگه فرق نمیکنه قر بدی یا کله بزنی یا پا بزنی و این پست آخر هم درست میگن مترونوم فوق العاده کمت میکنه

    بیا اینم یه مترونوم خوب که کارت رو را میندازه . آدم وقتی با مترونوم میزنه تازه میفهمه که چقدر شل و سفت میکنه
    [ میهمان گرامی برای مشاهده لینک ها نیاز به ثبت نام دارید]
    کامل ترین بانک نت در دنیا
    http://imslp.org

  10. 2 کاربر برای این پست از pinky تشکر کرده اند:


  11. #6
    mojtaba_bahador آواتار ها
    کاربر انجمن

    وضعیت
    افلاین
    عنوان کاربری
    کاربر انجمن
    شماره عضویت
    27449
    تاریخ عضویت
    May 2010
    نوشته ها
    138
    میانگین پست در روز
    0.03
    تشکر از پست
    201
    467 بار تشکر شده در 144 پست
    Mentioned
    0 Post(s)
    Tagged
    0 Thread(s)
    Thumbs Up/Down
    Received: 0/0
    Given: 0/0
    میزان امتیاز
    14

    پیش فرض


    0 Not allowed! Not allowed!
    نقل قول نوشته اصلی توسط pinky [ میهمان گرامی برای مشاهده لینک ها نیاز به ثبت نام دارید]
    دوست عزیز مشکل شما در اینه که پا ها و بدنتون به اینکار عادت نداره من هم دقیقا همین مشکل رو داشتم و حتی تا یک سال اول اصلا پا نمیزدم ریتم رو در ذهنم میشمردم یا اینکه قر میدادم یا مثلا هد میزدم (شاید خنده دار باشه اما همه ی اینها توی متد منوهین هست) شما خیلی به پا زدن یا نزدن اهمیت نده اگه ریتم رو به هر نحوی حفظ کنی و از دست ندی دیگه فرق نمیکنه قر بدی یا کله بزنی یا پا بزنی و این پست آخر هم درست میگن مترونوم فوق العاده کمت میکنه

    بیا اینم یه مترونوم خوب که کارت رو را میندازه . آدم وقتی با مترونوم میزنه تازه میفهمه که چقدر شل و سفت میکنه
    [ میهمان گرامی برای مشاهده لینک ها نیاز به ثبت نام دارید]
    دوست عزیز. هدف از پا ضرب، این نیست که ما تا آخر عمر با پا ضرب بگیریم و همیشه گرفتار این موضوع باشیم. اینکه شما میفرمایید „فرقی نداره که با پا، یا توی ذهنت، یا با مترونوم ضرب بگیری” این به نظر بنده یه اشتباهه
    ضرب گیری با ذهن انعطاف پذیره و در فاصله زمانی های خیلی کم، ممکنه از ضرب بیفته و شما اصلا متوجه نشی. واقعا هم همینطوره. شما وقتی داری با احساس سیم های سازت رو نوازش میکنی، شاید خیلی وقتها از ضرب بیفته. البته زیباییشو از دست نمیده چون احساس با آهنگ تلفیق شده. و در این موقع هست که وقتی تحت تاثیر احساس قرار میگیری، ذهن شما دیگه ضرب گیری خوبی نداره.
    به نظر من مترونوم هم خوب نیست. چون حواس شما بیشتر از اینکه به با احساس نواختن باشه، به ضرب مترونومه.
    بهترین گزینه، ضرب گیری با پا هست. چرا که وقتی سر ضرب رو با اندام پا به زمین میکوبیم، همزمان دست ما روی ساز میاد پایین. در اوایل این کار تا حدودی سخته ولی با کمی تمرین محقق خواهد شد. بعد از اینکه شما ضرب گیری با پا رو تقویت کردی، میتونی اون رو برای همیشه کنار بگذاری و اینجاس که ذهن شما هم در ضرب گیری تقویت شده و خیلی کمتر نسبت به قبل تحت تاثیر احساس قرار میگیره. از این زمان به بعد شما میتونی ضرب رو با ذهن هم بگیری.
    چقدر این ندیدن ها و نشنیدنها مردم را خوشبخت کرده! (دکتر علی شریعتی)

  12. 2 کاربر برای این پست از mojtaba_bahador تشکر کرده اند:


  13. #7
    AliB آواتار ها
    مسئول بازنشسته

    وضعیت
    افلاین
    عنوان کاربری
    مسئول بازنشسته
    شماره عضویت
    4267
    تاریخ عضویت
    Jan 1970
    سن
    42
    نوشته ها
    1,557
    میانگین پست در روز
    0.08
    تشکر از پست
    2,298
    4,066 بار تشکر شده در 1,278 پست
    Mentioned
    0 Post(s)
    Tagged
    1 Thread(s)
    Thumbs Up/Down
    Received: 100/4
    Given: 7/0
    میزان امتیاز
    56

    پیش فرض


    0 Not allowed! Not allowed!
    یک توصیه ی کوچک. به نظر من برای هز نوازنده ای لازمه که جدا از آموختن مهارت در نواختن و بیش از اونچه که یک معلم ساز در کلاس درباره ی تئوری و سلفژ ممکنه بگوید یا نه ، یک دوره ، تئوری و سلفژ رو بگذرونه! اینطوری شما هم بطور عملی و هم تئوری بطور دقیق با اساس ضرب و ریتم و نحوه ی خوندن و اجرای اون اشنا میشید. سرعت پیشرفتتون هم چند برابر خواهد شد . راه اصولی این هست و اینکه بنده و دیگران بیایم اینجا یک راهنمایی به غلط یا درست بکنیم هم کمک آنچنانی به شما و امثال شما نخواهد کرد تا بطور اصولی این کار رو انجام ندید .
    چون پا زدن و خوندن ریتم اصول کاملا مدون و معینی داره و کار پیچیده ای هم نیست و با گذروندن یک دوره به راحتی اون رو فرا خواهید گرفت.
    هر آنچه از رفتار ناثواب در کردار و گفتار انسان ها می بینیم ؛ بازتاب خردی ها و نارسایی های اندرون آنهاست.
    -------------------------------------------
    درمان قطعی و موضعی تعریق بیش از حد کف دست برای دوستان نوازنده!

  14. #8
    pinky آواتار ها
    دوست خوب

    وضعیت
    افلاین
    عنوان کاربری
    دوست خوب
    شماره عضویت
    4865
    تاریخ عضویت
    Feb 2008
    سن
    34
    نوشته ها
    133
    میانگین پست در روز
    0.02
    تشکر از پست
    454
    340 بار تشکر شده در 118 پست
    Mentioned
    0 Post(s)
    Tagged
    0 Thread(s)
    Thumbs Up/Down
    Received: 0/0
    Given: 0/0
    میزان امتیاز
    17

    پیش فرض


    0 Not allowed! Not allowed!
    دوست عزیز. هدف از پا ضرب، این نیست که ما تا آخر عمر با پا ضرب بگیریم و همیشه گرفتار این موضوع باشیم. اینکه شما میفرمایید „فرقی نداره که با پا، یا توی ذهنت، یا با مترونوم ضرب بگیری” این به نظر بنده یه اشتباهه
    خب البته شما این مطلب رو هم در نظر داشته باشید که درسته که به همه گفته میشه که باید پا بزنید اما در نهایت این خوده هنرجو هست که نهایتا برای اینکار یه راه حل پیدا میکنه
    بهترین گزینه، ضرب گیری با پا هست.
    نه من فکر میکنم این نمیتونه برای همه دست باشه و جواب بده

    ضرب گیری با ذهن انعطاف پذیره و در فاصله زمانی های خیلی کم، ممکنه از ضرب بیفته و شما اصلا متوجه نشی. واقعا هم همینطوره. شما وقتی داری با احساس سیم های سازت رو نوازش میکنی، شاید خیلی وقتها از ضرب بیفته. البته زیباییشو از دست نمیده چون احساس با آهنگ تلفیق شده. و در این موقع هست که وقتی تحت تاثیر احساس قرار میگیری، ذهن شما دیگه ضرب گیری خوبی نداره.
    به نظر من مترونوم هم خوب نیست. چون حواس شما بیشتر از اینکه به با احساس نواختن باشه، به ضرب مترونومه.
    چطور هم چین چیزی ممکن میتونه باشه اتفاقا شما در صورت نواختن با مترونوم هست که تازه متوجه اشکالات ریتمیکتون میشید و این مشکل از ریتم افتادن رو جالبه به کامل ترین صورت خودش مترونوم هست که حل میکنه

    در ضمن ما وقتی داریم با پای خودمون ریتم میزنیم در قسمت هایی که قطعه پیچیده میشود و انرژی بیشتری میگیرد انسان به طور نا خودگاه اولویت رو به راحتی دستش میده و نه به حفظ ریتم برای امتحان این مساله میتونید یک قطعه رو با هر ریتمی که دوست دارید تمرین کنید و بعد دقاقا روی همون ریتمی که پا میزدید مترونوم رو تنظیم کنید و شروع کنید بدون شک دچار مشکلات زیادی در نواختن خواهید شد به 2 دلیل
    1 - درسته که ریتمی که روی مترونوم تنظیم کردید تا حد زیادی نزدیک همون چیزی هست که میزدید اما چون مترونوم یه وسیله ی مکانیکی هست و به طور منظم این کار رو انجام میده میشه فهمید که شما در حین نواختن ریتم خودتون رو به صورت ناخود آگاه تغییر میدادین که اگه دقت کرده باشید زمانی که سر پس دادن درس به استاد استاد از شما مشکل ریتم میگیره به نظرتون عجیب میاد چون ما تا قبل از اینکه ریتم رو با یه عامل بیرونی وفق ندیم متوجه این نخواهیم شد که دچار چه مشکلاتی هست (البته این مساله در همهی انسان ها ثابت نیست)
    2- شما و به طور کل انسان بخاطر سوختن مواد قندی در اثر تمرکز پس از مدتی دچار تغییراتی در ساختار پردازش مغز می شوید به طور مثال شما برای 5 دقیقه پست سر هم اگر واژه ی گمرک رو تلفظ کنید دچار عدم تمرکز لحضه ایی خواهید شد و این به این معنی هست که اگه در دقیقه ی 5 از شما بپرسند دارید چه کلمه ایی رو تلفظ میکنید شما خودتان هم نمی فهمید که داشتید چه میگفتید و بین دو کلمه ی رکگم و گمرک شک خواهید کرد
    باتوجه به این مساله شما تا ریتم خودتون رو با یک عامل بیرونی وفق ندهید نمیتونید به ایرادات اون پی ببرید
    و بخاطر همین مترونوم بهترین وسیله هست که نه برای هنرجوی 0 کیلومتر ولی برای کسانی که تا حدی کا کرده اند بسیار میتونه مفید باشه

    و این مساله ی که راجع به این گفتید که بخاطر با احساس نواختن ما ضرب رو گم می کنیم کاملا درسته اما این رو هم باید بهش اضافه کرد که عدم تمرکز بالا هم توی این مساله خیلی نقش داره


    در هر صورت من به هیچ وجه قبول ندارم که بهترین روش برای درک ریتم پا زدن هست البته به نظرم روش خوبی میاد اما ترجیح میدم که در صورت عادت نداشتن بدن به این مساله از راه های دیگه وارد عمل بشم

    و باز تاکید میکنم که مترونوم وسیله ی بسیار خوبیه اما نه برای هنر جوی صفر کیلومتر
    کامل ترین بانک نت در دنیا
    http://imslp.org

  15. #9
    pinky آواتار ها
    دوست خوب

    وضعیت
    افلاین
    عنوان کاربری
    دوست خوب
    شماره عضویت
    4865
    تاریخ عضویت
    Feb 2008
    سن
    34
    نوشته ها
    133
    میانگین پست در روز
    0.02
    تشکر از پست
    454
    340 بار تشکر شده در 118 پست
    Mentioned
    0 Post(s)
    Tagged
    0 Thread(s)
    Thumbs Up/Down
    Received: 0/0
    Given: 0/0
    میزان امتیاز
    17

    پیش فرض


    0 Not allowed! Not allowed!
    اینکه بنده و دیگران بیایم اینجا یک راهنمایی به غلط یا درست بکنیم هم کمک آنچنانی به شما و امثال شما نخواهد کرد
    نه من فکر میکنم که اتفاقا اگر کسی حرفی رو که میزنه بتونه براش دلیل بیاره و توجیهی براش داشته باشه و بتونه دیگران رو قانع کنه اتفاقا خیلی هم میشه از تجربیات دیگران استفاده کرد.
    کامل ترین بانک نت در دنیا
    http://imslp.org

  16. #10
    AliB آواتار ها
    مسئول بازنشسته

    وضعیت
    افلاین
    عنوان کاربری
    مسئول بازنشسته
    شماره عضویت
    4267
    تاریخ عضویت
    Jan 1970
    سن
    42
    نوشته ها
    1,557
    میانگین پست در روز
    0.08
    تشکر از پست
    2,298
    4,066 بار تشکر شده در 1,278 پست
    Mentioned
    0 Post(s)
    Tagged
    1 Thread(s)
    Thumbs Up/Down
    Received: 100/4
    Given: 7/0
    میزان امتیاز
    56

    پیش فرض


    0 Not allowed! Not allowed!
    نقل قول نوشته اصلی توسط pinky [ میهمان گرامی برای مشاهده لینک ها نیاز به ثبت نام دارید]
    نه من فکر میکنم که اتفاقا اگر کسی حرفی رو که میزنه بتونه براش دلیل بیاره و توجیهی براش داشته باشه و بتونه دیگران رو قانع کنه اتفاقا خیلی هم میشه از تجربیات دیگران استفاده کرد.
    دوست من اینجا بحث توجیه کردن عقاید و نظرات بعضا غیر علمی و غیر آکادمیک خودمون نیست و به خورد دیگران دادن اون ها! و به صرف اینکه دیگران هم قانع شدن باز مهر تاییدی بر اون نخواهد بود (این مطلب کلیه و قصدم فقط در این مورد بخصوص نیست) کسی نمیتونه تو این سایت و با نوشتن ، به دیگری سلفژ یاد بده و مسلما نیازه که طرف بره کلاس! این فکر می کنم بهترین و اصولی ترین راهنمایی خواهد بود :)
    هر آنچه از رفتار ناثواب در کردار و گفتار انسان ها می بینیم ؛ بازتاب خردی ها و نارسایی های اندرون آنهاست.
    -------------------------------------------
    درمان قطعی و موضعی تعریق بیش از حد کف دست برای دوستان نوازنده!

  17. #11
    pinky آواتار ها
    دوست خوب

    وضعیت
    افلاین
    عنوان کاربری
    دوست خوب
    شماره عضویت
    4865
    تاریخ عضویت
    Feb 2008
    سن
    34
    نوشته ها
    133
    میانگین پست در روز
    0.02
    تشکر از پست
    454
    340 بار تشکر شده در 118 پست
    Mentioned
    0 Post(s)
    Tagged
    0 Thread(s)
    Thumbs Up/Down
    Received: 0/0
    Given: 0/0
    میزان امتیاز
    17

    پیش فرض


    0 Not allowed! Not allowed!
    دوست من اینجا بحث توجیه کردن عقاید و نظرات بعضا غیر علمی و غیر آکادمیک خودمون نیست و به خورد دیگران دادن اون ها! و به صرف اینکه دیگران هم قانع شدن باز مهر تاییدی بر اون نخواهد بود (این مطلب کلیه و قصدم فقط در این مورد بخصوص نیست)
    خب دوست عزیز چیکار کنم بلاخره این مطلب شما کلیه ؟ یا این که این مورد خاص هم شاملش میشه؟

    در ضمن حالا که شما این مطلب رو بیان کردید چند مساله به ذهن من رسید اونم اینکه
    1- خب بنده نیز با مطالب غیر علمی و آکادمیک میونه ی خوبی ندارم اما نمیفمم ! یعنی شما میفرمایید کدام مطلب غیر علمی بوده ؟
    2- در ضمن عزیزم من فرض رو بر این گذاشتم که دوستانی که در این سایت فعالیت میکنند (حالا نه همه ولی کم هم نیستند) یک رهگذر ساده نیستنند و خودشون هم تجربیاتی در موسیقی دارند و درواقع اینکه میفرمایید به صرف اینکه دیگران هم قانع شدن باز مهر تاییدی بر اون نخواهد بود رو بنده با این پیش فرض عرض کردم که چند انسان حالا نه خیلی متخصص ولی نه خیلی هم بی تجربه یر این مسائل پای بحث بنشینند و در صورت قانع شدن این دوستان قطعا اون مطلب حرفی برای گفتن خواهد داشت اما پیش فرض شما چیز دیگریست!

    کسی نمیتونه تو این سایت و با نوشتن ، به دیگری سلفژ یاد بده و مسلما نیازه که طرف بره کلاس! این فکر می کنم بهترین و اصولی ترین راهنمایی خواهد بود
    خب بله من هم مخالفتی با این موضوع ندارم (شما اصلا پست اول رو خوندید؟) ایشون کلاس میرن ! کسی که نگفت که شما کلاس نرو بیا ما بهت بگیم چیکار کن ایشون علاوه بر کلاس خواستند تا مسالشون رو اینجا مطرح کنند و پیرامون اون بحثی داشته باشند تا شاید از تجربیات دیگران در این فضای صمیمی و رایگان استفاده کنند

    من خودم در چند تاپیک دوستان زیادی رو دعوت به کلاس سلفژ کردم و کاملا با این مساله موافق هستم اما سر زمان اون بحث دارم یعنی چه مدت بعد از کلاس ساز رفتن یک هنرجو باید بره دنبال سلفژ چون شدیدا مخالفم در ابتدا هنرجو هر دوکلاس رو باهم شروع کنه

    نیز شما حتما باید خودتون بدونید که صرف رفتن به یک کلاس سلفژ همه ی مشکلات حل نخواهند شد و دلیل این حرف میتونه این همه هنرجویی باشه که هنوز در خیلی از مسائل مشکلات جدی دارند آیا شما به کاربرد ها و سودهایی که ژورنالیسم در حوزه ی آموزش موسیقی داره اعتقاد ندارید؟

    اگر دارید چطور همچین قضاوتی میکنید؟ :دوست من اینجا بحث توجیه کردن عقاید و نظرات بعضا غیر علمی و غیر آکادمیک خودمون نیست و به خورد دیگران دادن اون ها! (در ضمن شما اگر پیرامون خود مبحث بحث فنی و آکادمیکی دارید و فکر میکنید این بحث ها آکادمیک نیست خب من فکر میکنم بهتر می بود بجای این دست قضاوت ها ما و بقیه ی دوستان رو در جریان قرار میدادید و در این صورت میتوانستیم یک بحث 2 طرفه ی خوب داشته باشیم و اگر مطلبی از نظرتان درست نیست آن را عرض کنید تا هم نتیجه ی بهتری بگیریم و هم از مسائل حاشیه ایی فاصله گرفته و بیشتر به خود مطلب اصلی بپردازیم)
    من فکر میکنم که شما منظور من رو درست متوجه نشده اید از شما و دیگر دوستان تقاضای جدی دارم تا همانطور که بنده با صرف وقت زیاد سعی میکنم به بهترین نحوی که از دستم بر میاد بحث ها رو مطالعه کنم و در صورت نیاز مطلب دیگری اضافه کنم شما و دیگر دوستان هم عنایت بیشری بفرماییند تا هم کمتر به مسائل حاشیه ایی پرداخته شود و هم در وقت همه صرف جویی به عمل بیاید


    دوست من اینجا بحث توجیه کردن عقاید و نظرات بعضا غیر علمی و غیر آکادمیک خودمون نیست و به خورد دیگران دادن اون ها!
    اما پیرامون این حرف باز مطلب دیگه ایی به ذهن من رسیده که به عرض میرسونم:

    آیا شما میدونید این جمله ی شما یک سوال بزرگ در ذهن من هم هست؟ و در واقع این سوال شما رو اگر بخوام کامل ترش رو بیان کنم از خودتون باید بپرسم اصولا به نظر شما اینجا جای چیست؟
    (توجه داشته باشید که این یک سوال کلیه و در واقع یک جور سوال فلسفی هم میتونه باشه و مدت ها قبل هم در ذهن خود بنده شکل گرفته بود و نه فقط از شما بلکه از دیگر بازدیدکنندنگان هم تقاضای جدی دارم که از نگاه خودشون به این سوال جواب بدهند) این سوال بنده هم به نوعی مربوط به همان سوال قبلی هست که گفتم (آیا شما به کاربرد ها و سودهایی که ژورنالیسم در حوزه ی آموزش موسیقی داره اعتقاد ندارید؟) اما دقیقا این سوال نیست و به خواهشا به هر دوی این ها یک جواب ندهید!
    کامل ترین بانک نت در دنیا
    http://imslp.org

  18. #12
    AliB آواتار ها
    مسئول بازنشسته

    وضعیت
    افلاین
    عنوان کاربری
    مسئول بازنشسته
    شماره عضویت
    4267
    تاریخ عضویت
    Jan 1970
    سن
    42
    نوشته ها
    1,557
    میانگین پست در روز
    0.08
    تشکر از پست
    2,298
    4,066 بار تشکر شده در 1,278 پست
    Mentioned
    0 Post(s)
    Tagged
    1 Thread(s)
    Thumbs Up/Down
    Received: 100/4
    Given: 7/0
    میزان امتیاز
    56

    پیش فرض


    0 Not allowed! Not allowed!
    نقل قول نوشته اصلی توسط pinky [ میهمان گرامی برای مشاهده لینک ها نیاز به ثبت نام دارید]
    خب دوست عزیز چیکار کنم بلاخره این مطلب شما کلیه ؟ یا این که این مورد خاص هم شاملش میشه؟

    در ضمن حالا که شما این مطلب رو بیان کردید چند مساله به ذهن من رسید اونم اینکه
    1- خب بنده نیز با مطالب غیر علمی و آکادمیک میونه ی خوبی ندارم اما نمیفمم ! یعنی شما میفرمایید کدام مطلب غیر علمی بوده ؟
    2- در ضمن عزیزم من فرض رو بر این گذاشتم که دوستانی که در این سایت فعالیت میکنند (حالا نه همه ولی کم هم نیستند) یک رهگذر ساده نیستنند و خودشون هم تجربیاتی در موسیقی دارند و درواقع اینکه میفرمایید به صرف اینکه دیگران هم قانع شدن باز مهر تاییدی بر اون نخواهد بود رو بنده با این پیش فرض عرض کردم که چند انسان حالا نه خیلی متخصص ولی نه خیلی هم بی تجربه یر این مسائل پای بحث بنشینند و در صورت قانع شدن این دوستان قطعا اون مطلب حرفی برای گفتن خواهد داشت اما پیش فرض شما چیز دیگریست!



    خب بله من هم مخالفتی با این موضوع ندارم (شما اصلا پست اول رو خوندید؟) ایشون کلاس میرن ! کسی که نگفت که شما کلاس نرو بیا ما بهت بگیم چیکار کن ایشون علاوه بر کلاس خواستند تا مسالشون رو اینجا مطرح کنند و پیرامون اون بحثی داشته باشند تا شاید از تجربیات دیگران در این فضای صمیمی و رایگان استفاده کنند

    من خودم در چند تاپیک دوستان زیادی رو دعوت به کلاس سلفژ کردم و کاملا با این مساله موافق هستم اما سر زمان اون بحث دارم یعنی چه مدت بعد از کلاس ساز رفتن یک هنرجو باید بره دنبال سلفژ چون شدیدا مخالفم در ابتدا هنرجو هر دوکلاس رو باهم شروع کنه

    نیز شما حتما باید خودتون بدونید که صرف رفتن به یک کلاس سلفژ همه ی مشکلات حل نخواهند شد و دلیل این حرف میتونه این همه هنرجویی باشه که هنوز در خیلی از مسائل مشکلات جدی دارند آیا شما به کاربرد ها و سودهایی که ژورنالیسم در حوزه ی آموزش موسیقی داره اعتقاد ندارید؟

    اگر دارید چطور همچین قضاوتی میکنید؟ :دوست من اینجا بحث توجیه کردن عقاید و نظرات بعضا غیر علمی و غیر آکادمیک خودمون نیست و به خورد دیگران دادن اون ها! (در ضمن شما اگر پیرامون خود مبحث بحث فنی و آکادمیکی دارید و فکر میکنید این بحث ها آکادمیک نیست خب من فکر میکنم بهتر می بود بجای این دست قضاوت ها ما و بقیه ی دوستان رو در جریان قرار میدادید و در این صورت میتوانستیم یک بحث 2 طرفه ی خوب داشته باشیم و اگر مطلبی از نظرتان درست نیست آن را عرض کنید تا هم نتیجه ی بهتری بگیریم و هم از مسائل حاشیه ایی فاصله گرفته و بیشتر به خود مطلب اصلی بپردازیم)
    من فکر میکنم که شما منظور من رو درست متوجه نشده اید از شما و دیگر دوستان تقاضای جدی دارم تا همانطور که بنده با صرف وقت زیاد سعی میکنم به بهترین نحوی که از دستم بر میاد بحث ها رو مطالعه کنم و در صورت نیاز مطلب دیگری اضافه کنم شما و دیگر دوستان هم عنایت بیشری بفرماییند تا هم کمتر به مسائل حاشیه ایی پرداخته شود و هم در وقت همه صرف جویی به عمل بیاید




    اما پیرامون این حرف باز مطلب دیگه ایی به ذهن من رسیده که به عرض میرسونم:

    آیا شما میدونید این جمله ی شما یک سوال بزرگ در ذهن من هم هست؟ و در واقع این سوال شما رو اگر بخوام کامل ترش رو بیان کنم از خودتون باید بپرسم اصولا به نظر شما اینجا جای چیست؟
    (توجه داشته باشید که این یک سوال کلیه و در واقع یک جور سوال فلسفی هم میتونه باشه و مدت ها قبل هم در ذهن خود بنده شکل گرفته بود و نه فقط از شما بلکه از دیگر بازدیدکنندنگان هم تقاضای جدی دارم که از نگاه خودشون به این سوال جواب بدهند) این سوال بنده هم به نوعی مربوط به همان سوال قبلی هست که گفتم (آیا شما به کاربرد ها و سودهایی که ژورنالیسم در حوزه ی آموزش موسیقی داره اعتقاد ندارید؟) اما دقیقا این سوال نیست و به خواهشا به هر دوی این ها یک جواب ندهید!
    دوست خوبم سلام
    در ابتدا باید عرض کنم ظاهرا شما مطلب من رو ، به خودتون گرفتید! و در جهت دفاع از خودتون بر آمدید ! در حالی که این مطلب رو به همه است نه تنها شما و اصلا هم جنبه ی شخصی نداره ! مطلب بعد اینکه اگر دقت به عرض من بفرمایید ؛[این مطلب کلیه و قصدم ((COLOR=„Red”]فقط[/COLOR] در این مورد بخصوص نیست)) کاملا واضح هست از این جمله که صحبت من هم در این مورد و هم در موارد مشابه صادق هست.
    در مورد اینکه کدام مطلب غیر آکادمیک نبوده ، باید عرض کنم کدامش بوده؟ نوشته های دوستان همه یک برداشت شخصی و ناقصیست از اونچه که در اینباره در ذهن دارن! یکی میگه ((ببين اولا عادت به پا زدن نكن استادا زيادي گير ميدن)) دیگری میگه ((میزان کار کردن بستگی به استعداد داره!!!)) دوست دیگرمون می فرمایند((بعد هم اول قطعه رو نزن و با سرعت خيلي پاينن فقط ضربشو بخون و پابزن بزن يعني بشمرش)) که احتمالا منظورشون ضرب زدن و خوندن ریتم بوده !! یا فرمایش خود شما که فرمودید ((دوست عزیز مشکل شما در اینه که پاها و بدنتون به اینکار عادت نداره من هم دقیقا همین مشکل رو داشتم و حتی تا یک سال اول اصلا پا نمیزدم ریتم رو در ذهنم میشمردم یا اینکه قر میدادم یا مثلا هد میزدم (شاید خنده دار باشه اما همه ی اینها توی متد منوهین هست) شما خیلی به پا زدن یا نزدن اهمیت نده اگه ریتم رو به هر نحوی حفظ کنی و از دست ندی دیگه فرق نمیکنه قر بدی یا کله بزنی یا پا بزنی و این پست آخر هم درست میگن مترونوم فوق العاده کمت میکنه

    بیا اینم یه مترونوم خوب که کارت رو را میندازه . آدم وقتی با مترونوم میزنه تازه میفهمه که چقدر شل و سفت میکنه))
    تا یک سال پا نمی زدید و قر می دادید!!! اونوقت میشه بفرمایید یک نوازنده ی سه تار وقتی نشسته چطور باید قر بده؟ یا هد زدن آیا متناسب یک نوازنده ی ساز ایرانی هست؟ حالا [منوهیم!]هم تو کتاب آموزش ویلن و برای ویلن گفته باشه! شما ویلن میزنی و ایستاده هم میشه زد و میتونی قر بدی و یا هر حرکت دیگه، ولی یک نوازنده ی سه تار چی؟! حالا بگذریم از اینکه در همه ی این راهنمایی ها! اصلا کسی حواسش به فلسفه و دلیل پا زدن و ریتم خوندن که „” یا فتن قدرت تجزیه تحلیل ریتم هست بطور کل و برای آینده و هر نوع قطعه ای„” نیست! یعنی اساسا پا زدن و توانایی خوندن ریتم قرار نیست یک کار صوری و ظاهری باشه ! که به زور انجامش بدیم ، بلکه خودش باید به یک ابزار کمکی برای فهم ریتم و کمک برای اجرای درست قطعات تبدیل بشه :) !
    دوست خوبم با نهایت احترام ، کل نوشته ی شما هم باز توجیه کننده است! و اینکه مدام چند تا مطلب رو تکرار کردید!
    فرمودید که : ((در ضمن عزیزم من فرض رو بر این گذاشتم که دوستانی که در این سایت فعالیت میکنند (حالا نه همه ولی کم هم نیستند) یک رهگذر ساده نیستنند و خودشون هم تجربیاتی در موسیقی دارند و درواقع اینکه میفرمایید به صرف اینکه دیگران هم قانع شدن باز مهر تاییدی بر اون نخواهد بود رو بنده با این پیش فرض عرض کردم که چند انسان حالا نه خیلی متخصص ولی نه خیلی هم بی تجربه یر این مسائل پای بحث بنشینند و در صورت قانع شدن این دوستان قطعا اون مطلب حرفی برای گفتن خواهد داشت اما پیش فرض شما چیز دیگریست!))
    ضمن اینکه این جمله هم توجیه این هست که _در موردی که بهترین راهکارش ، آموزش دیدن در سر کلاس با معلمی با سواد هست ، طرف بیاد و بخواد اینجا ، چیز یاد بگیره(اونم با این وضع)_ باید عرض کنم پیش فرض من این نیست که اینجا همه بی سواد هستن(که شما ظاهرا منظورتون این بود در نوشتن جمله ی آخر :) ---) بلکه بحث کارکرد هاست! اینکه کارکرد این سایت هر چه باشه ، جایگزین آموزش جدی و اصولی موسیقی نمی تواند که باشد!
    ((خب بله من هم مخالفتی با این موضوع ندارم (شما اصلا پست اول رو خوندید؟) ایشون کلاس میرن ! کسی که نگفت که شما کلاس نرو بیا ما بهت بگیم چیکار کن ایشون علاوه بر کلاس خواستند تا مسالشون رو اینجا مطرح کنند و پیرامون اون بحثی داشته باشند تا شاید از تجربیات دیگران در این فضای صمیمی و رایگان استفاده کنند))
    دوست من ظاهرا شما پست اول رو نخوندید :) ایشون فرمودن که کلاس نوازندگی سه تار میرن نه سلفژ و تئوری موسیقی ! این دو تا فکر کنم کمی فرق داره! و دیگه اینکه هر فضای صمیمی و رایگانی لزوما مفید هم نیست همیشه!
    ((نیز شما حتما باید خودتون بدونید که صرف رفتن به یک کلاس سلفژ همه ی مشکلات حل نخواهند شد و دلیل این حرف میتونه این همه هنرجویی باشه که هنوز در خیلی از مسائل مشکلات جدی دارند آیا شما به کاربرد ها و سودهایی که ژورنالیسم در حوزه ی آموزش موسیقی داره اعتقاد ندارید؟))
    باز هم توجیه!
    ((اگر دارید چطور همچین قضاوتی میکنید؟ :دوست من اینجا بحث توجیه کردن عقاید و نظرات بعضا غیر علمی و غیر آکادمیک خودمون نیست و به خورد دیگران دادن اون ها! (در ضمن شما اگر پیرامون خود مبحث بحث فنی و آکادمیکی دارید و فکر میکنید این بحث ها آکادمیک نیست خب من فکر میکنم بهتر می بود بجای این دست قضاوت ها ما و بقیه ی دوستان رو در جریان قرار میدادید و در این صورت میتوانستیم یک بحث 2 طرفه ی خوب داشته باشیم و اگر مطلبی از نظرتان درست نیست آن را عرض کنید تا هم نتیجه ی بهتری بگیریم و هم از مسائل حاشیه ایی فاصله گرفته و بیشتر به خود مطلب اصلی بپردازیم)
    من فکر میکنم که شما منظور من رو درست متوجه نشده اید از شما و دیگر دوستان تقاضای جدی دارم تا همانطور که بنده با صرف وقت زیاد سعی میکنم به بهترین نحوی که از دستم بر میاد بحث ها رو مطالعه کنم و در صورت نیاز مطلب دیگری اضافه کنم شما و دیگر دوستان هم عنایت بیشری بفرماییند تا هم کمتر به مسائل حاشیه ایی پرداخته شود و هم در وقت همه صرف جویی به عمل بیاید))
    دوست خوبم ، من آکادمیک ترین نظر ممکن رو خدمت دوستمون ارائه کردم! و اون هم مراجعه به یک کلاس خوب سلفژ (کلاس خوب و درست درمون با یک معلم با سواد)
    خوب فکر می کنم به تمام مواردی که شما پرسیده بودید ، پاسخ دادم! و بطور خلاصه باید عرض کنم:
    اینکه کارکرد این سایت هر چه باشه قرار نیست جایگزین کلاس های آموزش موسیقی بشه!
    مطلب بعد اینکه ، نیاز هست که در کنار نوازندگی هر سازی ، حتما تئوری و سلفژ فراگرفته بشه (دست کم تا اون حدی که مورد نیاز یک نوازنده هست به نحو اصولی و دقیق و خوبی فراگرفته بشه) و بنا به تجربه! کلاس های عملی آموزش نوازندگی معمولا این کمبود رو دارن به دو دلیل :1- بی سوادی معلم 2- کمبود وقت کلاس های نوازندگی و اقتضای شیوه ی کاری
    یک نظر غیر آکادمیک شما هم این هست „” من خودم در چند تاپیک دوستان زیادی رو دعوت به کلاس سلفژ کردم و کاملا با این مساله موافق هستم اما سر زمان اون بحث دارم یعنی چه مدت بعد از کلاس ساز رفتن یک هنرجو باید بره دنبال سلفژ چون شدیدا مخالفم در ابتدا هنرجو هر دوکلاس رو باهم شروع کنه „” اتفاقا اصولیش اینه که هر کس دوره ی تئوری و سلفژ رو قبل از آغاز نوازندگی بگذرونه! و وقتی خواست ساز دست بگیره ! گیج نزنه و سرعت پیشرفت اش هم دو چندان خواهد بود! به هر روی تئوری و سلفژ مقدم بر نوازندگیه چو شما ابتدا باید بفهمید بعد اجرا کنید!
    ===================================
    امیدوارم متوجه این مطلب باشید که ، مخالفت من و صریح بیان کردن نظراتم به هیچ روی دال بر مخالفت شخص من با شخص شما و یا خدای نکرده (یک برداشت در فرهنگ ما) حمل بر اهانت نشه!
    یکی از کارکرد های این سایت (که پرسیده بودید) اشاعه ی تفکر درست و اصولی و دید درست درباره ی موسیقی و مطالب پیرامون اون هست و من و شما وظیفه داریم همیشه بهترین و درست ترین راه رو گوشزد کنیم!
    =================
    امیدوارم همه ی دوستان این مطلب رو درک کنند چون به هر روی قطعا هر کسی برای خودش معلومات و دانسته هایی داره و البته مطمئنا هیچ کس هم این ادعا رو نداره که همه چیز رو میدونه !
    موفق باشید .
    ویرایش توسط AliB : Monday 5 July 2010 در ساعت 01:13 PM
    هر آنچه از رفتار ناثواب در کردار و گفتار انسان ها می بینیم ؛ بازتاب خردی ها و نارسایی های اندرون آنهاست.
    -------------------------------------------
    درمان قطعی و موضعی تعریق بیش از حد کف دست برای دوستان نوازنده!

  19. کاربران زیر از AliB به خاطر این پست تشکر کرده اند:


  20. #13
    pinky آواتار ها
    دوست خوب

    وضعیت
    افلاین
    عنوان کاربری
    دوست خوب
    شماره عضویت
    4865
    تاریخ عضویت
    Feb 2008
    سن
    34
    نوشته ها
    133
    میانگین پست در روز
    0.02
    تشکر از پست
    454
    340 بار تشکر شده در 118 پست
    Mentioned
    0 Post(s)
    Tagged
    0 Thread(s)
    Thumbs Up/Down
    Received: 0/0
    Given: 0/0
    میزان امتیاز
    17

    پیش فرض


    0 Not allowed! Not allowed!
    هدف از این پست منظم کردن پست دوستمون هست که واقعا بی نظم یود


    دوست خوبم سلام
    در ابتدا باید عرض کنم ظاهرا شما مطلب من رو ، به خودتون گرفتید! و در جهت دفاع از خودتون بر آمدید ! در حالی که این مطلب رو به همه است نه تنها شما و اصلا هم جنبه ی شخصی نداره ! مطلب بعد اینکه اگر دقت به عرض من بفرمایید این مطلب کلیه و قصدم (در این مورد بخصوص نیست) کاملا واضح هست از این جمله که صحبت من هم در این مورد و هم در موارد مشابه صادق هست.



    در مورد اینکه کدام مطلب غیر آکادمیک نبوده ، باید عرض کنم کدامش بوده؟ نوشته های دوستان همه یک برداشت شخصی و ناقصیست از اونچه که در اینباره در ذهن دارن! یکی میگه ((ببين اولا عادت به پا زدن نكن استادا زيادي گير ميدن)) دیگری میگه ((میزان کار کردن بستگی به استعداد داره!!!)) دوست دیگرمون می فرمایند((بعد هم اول قطعه رو نزن و با سرعت خيلي پاينن فقط ضربشو بخون و پابزن بزن يعني بشمرش)) که احتمالا منظورشون ضرب زدن و خوندن ریتم بوده !! یا فرمایش خود شما که فرمودید
    ((دوست عزیز مشکل شما در اینه که پاها و بدنتون به اینکار عادت نداره من هم دقیقا همین مشکل رو داشتم و حتی تا یک سال اول اصلا پا نمیزدم ریتم رو در ذهنم میشمردم یا اینکه قر میدادم یا مثلا هد میزدم (شاید خنده دار باشه اما همه ی اینها توی متد منوهین هست) شما خیلی به پا زدن یا نزدن اهمیت نده اگه ریتم رو به هر نحوی حفظ کنی و از دست ندی دیگه فرق نمیکنه قر بدی یا کله بزنی یا پا بزنی و این پست آخر هم درست میگن مترونوم فوق العاده کمت میکنه بیا اینم یه مترونوم خوب که کارت رو را میندازه . آدم وقتی با مترونوم میزنه تازه میفهمه که چقدر شل و سفت میکنه))

    تا یک سال پا نمی زدید و قر می دادید!!! اونوقت میشه بفرمایید یک نوازنده ی سه تار وقتی نشسته چطور باید قر بده؟ یا هد زدن آیا متناسب یک نوازنده ی ساز ایرانی هست؟ حالا [منوهیم!]هم تو کتاب آموزش ویلن و برای ویلن گفته باشه! شما ویلن میزنی و ایستاده هم میشه زد و میتونی قر بدی و یا هر حرکت دیگه، ولی یک نوازنده ی سه تار چی؟! حالا بگذریم از اینکه در همه ی این راهنمایی ها! اصلا کسی حواسش به فلسفه و دلیل پا زدن و ریتم خوندن که „” یا فتن قدرت تجزیه تحلیل ریتم هست بطور کل و برای آینده و هر نوع قطعه ای„” نیست! یعنی اساسا پا زدن و توانایی خوندن ریتم قرار نیست یک کار صوری و ظاهری باشه ! که به زور انجامش بدیم ، بلکه خودش باید به یک ابزار کمکی برای فهم ریتم و کمک برای اجرای درست قطعات تبدیل بشه :) !



    دوست خوبم با نهایت احترام ، کل نوشته ی شما هم باز توجیه کننده است! و اینکه مدام چند تا مطلب رو تکرار کردید!
    فرمودید که :
    ((در ضمن عزیزم من فرض رو بر این گذاشتم که دوستانی که در این سایت فعالیت میکنند (حالا نه همه ولی کم هم نیستند) یک رهگذر ساده نیستنند و خودشون هم تجربیاتی در موسیقی دارند و درواقع اینکه میفرمایید به صرف اینکه دیگران هم قانع شدن باز مهر تاییدی بر اون نخواهد بود رو بنده با این پیش فرض عرض کردم که چند انسان حالا نه خیلی متخصص ولی نه خیلی هم بی تجربه یر این مسائل پای بحث بنشینند و در صورت قانع شدن این دوستان قطعا اون مطلب حرفی برای گفتن خواهد داشت اما پیش فرض شما چیز دیگریست!))
    ضمن اینکه این جمله هم توجیه این هست که _در موردی که بهترین راهکارش ، آموزش دیدن در سر کلاس با معلمی با سواد هست ، طرف بیاد و بخواد اینجا ، چیز یاد بگیره(اونم با این وضع)_ باید عرض کنم پیش فرض من این نیست که اینجا همه بی سواد هستن(که شما ظاهرا منظورتون این بود در نوشتن جمله ی آخر :) ---) بلکه بحث کارکرد هاست! اینکه کارکرد این سایت هر چه باشه ، جایگزین آموزش جدی و اصولی موسیقی نمی تواند که باشد!



    ((خب بله من هم مخالفتی با این موضوع ندارم (شما اصلا پست اول رو خوندید؟) ایشون کلاس میرن ! کسی که نگفت که شما کلاس نرو بیا ما بهت بگیم چیکار کن ایشون علاوه بر کلاس خواستند تا مسالشون رو اینجا مطرح کنند و پیرامون اون بحثی داشته باشند تا شاید از تجربیات دیگران در این فضای صمیمی و رایگان استفاده کنند))
    دوست من ظاهرا شما پست اول رو نخوندید :) ایشون فرمودن که کلاس نوازندگی سه تار میرن نه سلفژ و تئوری موسیقی ! این دو تا فکر کنم کمی فرق داره! و دیگه اینکه هر فضای صمیمی و رایگانی لزوما مفید هم نیست همیشه!
    ((نیز شما حتما باید خودتون بدونید که صرف رفتن به یک کلاس سلفژ همه ی مشکلات حل نخواهند شد و دلیل این حرف میتونه این همه هنرجویی باشه که هنوز در خیلی از مسائل مشکلات جدی دارند آیا شما به کاربرد ها و سودهایی که ژورنالیسم در حوزه ی آموزش موسیقی داره اعتقاد ندارید؟))
    باز هم توجیه!




    ((اگر دارید چطور همچین قضاوتی میکنید؟ :دوست من اینجا بحث توجیه کردن عقاید و نظرات بعضا غیر علمی و غیر آکادمیک خودمون نیست و به خورد دیگران دادن اون ها! (در ضمن شما اگر پیرامون خود مبحث بحث فنی و آکادمیکی دارید و فکر میکنید این بحث ها آکادمیک نیست خب من فکر میکنم بهتر می بود بجای این دست قضاوت ها ما و بقیه ی دوستان رو در جریان قرار میدادید و در این صورت میتوانستیم یک بحث 2 طرفه ی خوب داشته باشیم و اگر مطلبی از نظرتان درست نیست آن را عرض کنید تا هم نتیجه ی بهتری بگیریم و هم از مسائل حاشیه ایی فاصله گرفته و بیشتر به خود مطلب اصلی بپردازیم)
    من فکر میکنم که شما منظور من رو درست متوجه نشده اید از شما و دیگر دوستان تقاضای جدی دارم تا همانطور که بنده با صرف وقت زیاد سعی میکنم به بهترین نحوی که از دستم بر میاد بحث ها رو مطالعه کنم و در صورت نیاز مطلب دیگری اضافه کنم شما و دیگر دوستان هم عنایت بیشری بفرماییند تا هم کمتر به مسائل حاشیه ایی پرداخته شود و هم در وقت همه صرف جویی به عمل بیاید))

    دوست خوبم ، من آکادمیک ترین نظر ممکن رو خدمت دوستمون ارائه کردم! و اون هم مراجعه به یک کلاس خوب سلفژ (کلاس خوب و درست درمون با یک معلم با سواد)



    خوب فکر می کنم به تمام مواردی که شما پرسیده بودید ، پاسخ دادم! و بطور خلاصه باید عرض کنم:
    اینکه کارکرد این سایت هر چه باشه قرار نیست جایگزین کلاس های آموزش موسیقی بشه!
    مطلب بعد اینکه ، نیاز هست که در کنار نوازندگی هر سازی ، حتما تئوری و سلفژ فراگرفته بشه (دست کم تا اون حدی که مورد نیاز یک نوازنده هست به نحو اصولی و دقیق و خوبی فراگرفته بشه) و بنا به تجربه! کلاس های عملی آموزش نوازندگی معمولا این کمبود رو دارن به دو دلیل :
    1- بی سوادی معلم
    2- کمبود وقت کلاس های نوازندگی و اقتضای شیوه ی کاری



    یک نظر غیر آکادمیک شما هم این هست „” من خودم در چند تاپیک دوستان زیادی رو دعوت به کلاس سلفژ کردم و کاملا با این مساله موافق هستم اما سر زمان اون بحث دارم یعنی چه مدت بعد از کلاس ساز رفتن یک هنرجو باید بره دنبال سلفژ چون شدیدا مخالفم در ابتدا هنرجو هر دوکلاس رو باهم شروع کنه „” اتفاقا اصولیش اینه که هر کس دوره ی تئوری و سلفژ رو قبل از آغاز نوازندگی بگذرونه! و وقتی خواست ساز دست بگیره ! گیج نزنه و سرعت پیشرفت اش هم دو چندان خواهد بود! به هر روی تئوری و سلفژ مقدم بر نوازندگیه چو شما ابتدا باید بفهمید بعد اجرا کنید!


    امیدوارم متوجه این مطلب باشید که ، مخالفت من و صریح بیان کردن نظراتم به هیچ روی دال بر مخالفت شخص من با شخص شما و یا خدای نکرده (یک برداشت در فرهنگ ما) حمل بر اهانت نشه!
    یکی از کارکرد های این سایت (که پرسیده بودید) اشاعه ی تفکر درست و اصولی و دید درست درباره ی موسیقی و مطالب پیرامون اون هست و من و شما وظیفه داریم همیشه بهترین و درست ترین راه رو گوشزد کنیم!




    امیدوارم همه ی دوستان این مطلب رو درک کنند چون به هر روی قطعا هر کسی برای خودش معلومات و دانسته هایی داره و البته مطمئنا هیچ کس هم این ادعا رو نداره که همه چیز رو میدونه !
    موفق باشید .
    کامل ترین بانک نت در دنیا
    http://imslp.org

  21. #14
    pinky آواتار ها
    دوست خوب

    وضعیت
    افلاین
    عنوان کاربری
    دوست خوب
    شماره عضویت
    4865
    تاریخ عضویت
    Feb 2008
    سن
    34
    نوشته ها
    133
    میانگین پست در روز
    0.02
    تشکر از پست
    454
    340 بار تشکر شده در 118 پست
    Mentioned
    0 Post(s)
    Tagged
    0 Thread(s)
    Thumbs Up/Down
    Received: 0/0
    Given: 0/0
    میزان امتیاز
    17

    پیش فرض


    0 Not allowed! Not allowed!
    دوست خوبم سلام
    در ابتدا باید عرض کنم ظاهرا شما مطلب من رو ، به خودتون گرفتید! و در جهت دفاع از خودتون بر آمدید ! در حالی که این مطلب رو به همه است نه تنها شما و اصلا هم جنبه ی شخصی نداره ! مطلب بعد اینکه اگر دقت به عرض من بفرمایید این مطلب کلیه و قصدم (در این مورد بخصوص نیست ) کاملا واضح هست از این جمله که صحبت من هم در این مورد و هم در موارد مشابه صادق هست.
    خب با سلام به شما

    ببینید دوسته خوب من همچنان متوجه این صحبت شما نمیشوم در پست قبلی هم متوجه نشده بودم که پرسیدم
    خب دوست عزیز چیکار کنم بلاخره این مطلب شما کلیه ؟ یا این که این مورد خاص هم شاملش میشه؟
    عزیزم این مطلب شما درسته کلیه اما خب من رو هم شامل میشه (آخه این چه بحثیه دیگه این که واضحه) و من هم در جواب به سخنان شما این صحبت ها رو کردم وگرنه که بیکار نبودم این همه وقت بگذارم و در واقع من به سخنان شما جواب داده و نکاتی که با آن مخالف یا موافق بوده ام رو ذکر کردم
    از این رو همچنان نمیفهمم که شما سر کجای این قضیه بحث دارید

    مگر شما نمیفرمایید این مطلب رو به همه است نه تنها شما و اصلا هم جنبه ی شخصی نداره !
    پس این دیگه چیه؟ مطلب بعد اینکه اگر دقت به عرض من بفرمایید این مطلب کلیه و قصدم
    (در این مورد بخصوص نیست )

    دوست عزیز من واقعا تکلیف خود رو نمیدونم این دو حرف خلاف همدیگه هست من چیکار کنم بلاخره؟




    در مورد اینکه کدام مطلب غیر آکادمیک نبوده ، باید عرض کنم کدامش بوده؟ فرمایش خود شما که فرمودید

    ((دوست عزیز مشکل شما در اینه که پاها و بدنتون به اینکار عادت نداره من هم دقیقا همین مشکل رو داشتم و حتی تا یک سال اول اصلا پا نمیزدم ریتم رو در ذهنم میشمردم یا اینکه قر میدادم یا مثلا هد میزدم (شاید خنده دار باشه اما همه ی اینها توی متد منوهین هست) شما خیلی به پا زدن یا نزدن اهمیت نده اگه ریتم رو به هر نحوی حفظ کنی و از دست ندی دیگه فرق نمیکنه قر بدی یا کله بزنی یا پا بزنی و این پست آخر هم درست میگن مترونوم فوق العاده کمت میکنه بیا اینم یه مترونوم خوب که کارت رو را میندازه . آدم وقتی با مترونوم میزنه تازه میفهمه که چقدر شل و سفت میکنه))


    تا یک سال پا نمی زدید و قر می دادید!!! اونوقت میشه بفرمایید یک نوازنده ی سه تار وقتی نشسته چطور باید قر بده؟ یا هد زدن آیا متناسب یک نوازنده ی ساز ایرانی هست؟ حالا [منوهیم!]هم تو کتاب آموزش ویلن و برای ویلن گفته باشه! شما ویلن میزنی و ایستاده هم میشه زد و میتونی قر بدی و یا هر حرکت دیگه، ولی یک نوازنده ی سه تار چی؟! حالا بگذریم از اینکه در همه ی این راهنمایی ها! اصلا کسی حواسش به فلسفه و دلیل پا زدن و ریتم خوندن که „” یا فتن قدرت تجزیه تحلیل ریتم هست بطور کل و برای آینده و هر نوع قطعه ای„” نیست! یعنی اساسا پا زدن و توانایی خوندن ریتم قرار نیست یک کار صوری و ظاهری باشه ! که به زور انجامش بدیم ، بلکه خودش باید به یک ابزار کمکی برای فهم ریتم و کمک برای اجرای درست قطعات تبدیل بشه :) !
    خب پس این دلیل شما برای رد سخنان من است بلاخره !
    خب این شد یه بحث فنی پس شما هم نظری در این رابطه داشتید که فکر میکردید نظر بنده ممکن است اشکالاتی داشته باشد خب این که ایرادی نداشت چرا از اول همین رو عرض نکردید تا من هم از جواب بدهم

    1- بله ! قر میدادم و یا هر کاری که میشد میکردم تا ریتم رو حفظ کنم شما ایرادی اگر دارید بفرمایید !
    حالا بگذریم از اینکه در همه ی این راهنمایی ها! اصلا کسی حواسش به فلسفه و دلیل پا زدن و ریتم خوندن که „” یا فتن قدرت تجزیه تحلیل ریتم هست بطور کل و برای آینده و هر نوع قطعه ای„” نیست! یعنی اساسا پا زدن و توانایی خوندن ریتم قرار نیست یک کار صوری و ظاهری باشه ! که به زور انجامش بدیم ، بلکه خودش باید به یک ابزار کمکی برای فهم ریتم و کمک برای اجرای درست قطعات تبدیل بشه
    -2 خیر قربان من با همین مخالف هستم دیگه و کاش بجای این همه مقدمه چینی از اول سر همین بحث می اومدید

    یافتن قدرت تجزیه تحلیل ریتم بر خلاف تفکر عامی که پیرامون این قضیه هست فقط با پا زدن میسر نیست بلکه پا زدن یکی از روش هایی هست که موثره
    اتفاقا یک معلم حرفه ایی کسی هست که اگر ببیند هنرجویش در پا زدن مشکل دارد روش دیگری من جمله همون کارای دیگه مثل قر دادن و یا بازی با هر جای دیگه ی بدن رو به هنرجوش پیشنهاد کنه
    وگرنه عزیزم همه که میدونن پا زدن راحت ترین راهه ولی شما که نمیتونی برای همه یک نسخه بپیچید
    و این جاست که فرق یک هنر آموز حرفه یی و با دانش روز زو میتونید از یک معلم سنتی و پایبند به اصولی که خودش با اون بزگ شده رو بفهمید

    در ضمن هیچ کدوم از راه های پیشنهاد شده ی این بنده ی حقیر که در امر آموزش هم دستی نیز دارم صرفا برای ویلنیست ها نیست و بنده هم از اول متوجه بودم که ایشون چه مینوازند


    دوست خوبم با نهایت احترام ، کل نوشته ی شما هم باز توجیه کننده است! و اینکه مدام چند تا مطلب رو تکرار کردید!
    فرمودید که : نقل قول:
    ((در ضمن عزیزم من فرض رو بر این گذاشتم که دوستانی که در این سایت فعالیت میکنند (حالا نه همه ولی کم هم نیستند) یک رهگذر ساده نیستنند و خودشون هم تجربیاتی در موسیقی دارند و درواقع اینکه میفرمایید به صرف اینکه دیگران هم قانع شدن باز مهر تاییدی بر اون نخواهد بود رو بنده با این پیش فرض عرض کردم که چند انسان حالا نه خیلی متخصص ولی نه خیلی هم بی تجربه یر این مسائل پای بحث بنشینند و در صورت قانع شدن این دوستان قطعا اون مطلب حرفی برای گفتن خواهد داشت اما پیش فرض شما چیز دیگریست!))
    خب اگر واقعا اینطور فکر میکنید که من دیگه نمیدونم چی بگم
    نمیدونم چرا بجای جواب به سوالات بنده بحث دارد به بیراهه میرود



    ضمن اینکه این جمله هم توجیه این هست که _در موردی که بهترین راهکارش ، آموزش دیدن در سر کلاس با معلمی با سواد هست ، طرف بیاد و بخواد اینجا ، چیز یاد بگیره(اونم با این وضع)_ باید عرض کنم پیش فرض من این نیست که اینجا همه بی سواد هستن(که شما ظاهرا منظورتون این بود در نوشتن جمله ی آخر :) ---) بلکه بحث کارکرد هاست! اینکه کارکرد این سایت هر چه باشه ، جایگزین آموزش جدی و اصولی موسیقی نمی تواند که باشد!

    خب من فکر میکنم که شما مطلب قبلیه پست بنده رو درست مطالعه نکردید
    عزیز جان آخه کی همچین حرفی زده که : کارکرد این سایت هر چه باشه ، جایگزین آموزش جدی و اصولی موسیقی نمی تواند که باشد!

    آخه من واقعا نمیدونم چی بگم من هم همچین حرفی نزدم بلکه از شما پرسیده بودم آیا به تاثیرات ژورنالیسم در موسیقی اعتقاد ندارید؟ که شما نوشتید توجیه خب من دیگه چی بگم شما اول جواب سوال من رو بدهید تا بعد به سراغ سوالات دیگر برویم
    بله من هم این رو که جای آموزش اصولی موسیقی این جا نیست حرفی ندارم اما شما بلاخره نگفتید نظرتون درباره ی ژورنالیسم موسیقی چیه؟ اگر به این سوال جواب بدهید فکر کنم این بحث هم تمام خواهد شد


    دوست من ظاهرا شما پست اول رو نخوندید :) ایشون فرمودن که کلاس نوازندگی سه تار میرن نه سلفژ و تئوری موسیقی ! این دو تا فکر کنم کمی فرق داره! و دیگه اینکه هر فضای صمیمی و رایگانی لزوما مفید هم نیست همیشه!
    دوست عزیز بنده اتفاقا خوب میدانم که این دو چه فرقی دارند فکر میکنم شما یا از متد های جدید آموزشی دنیا بی اطلاع هستید و یا اعتقادی بهشون ندارید که میگویید
    یک نظر غیر آکادمیک شما هم این هست „” من خودم در چند تاپیک دوستان زیادی رو دعوت به کلاس سلفژ کردم و کاملا با این مساله موافق هستم اما سر زمان اون بحث دارم یعنی چه مدت بعد از کلاس ساز رفتن یک هنرجو باید بره دنبال سلفژ چون شدیدا مخالفم در ابتدا هنرجو هر دوکلاس رو باهم شروع کنه „” اتفاقا اصولیش اینه که هر کس دوره ی تئوری و سلفژ رو قبل از آغاز نوازندگی بگذرونه! و وقتی خواست ساز دست بگیره ! گیج نزنه و سرعت پیشرفت اش هم دو چندان خواهد بود! به هر روی تئوری و سلفژ مقدم بر نوازندگیه چو شما ابتدا باید بفهمید بعد اجرا کنید!
    در ضمن اگر چند خط پایین ترش رو هم میخوندید متوجه می شدید که بنده می دونم که ایشون کلاس سلفژ نمیروند
    (آخه این چه حرفیه که شما میزنی دوست عزیز این کجاش آکادمیکه شما رو چه حساب این حرف رو زدید آخه این کاملا اشتباهه اگه مایل باشید آماده هستم تا بحثی کامل و جداگانه رو این موضوع انجام دهیم

    آخه این مساله خیلی مساله جدیدی نیست سالهاست که در روش های آموزشی و آموزش کودک در غرب هم این مساله کاملا جا افتادست که شروع سلفژ و تئوری قبل از کلاس ساز نتیجه ی برعکس خواهد داشت این چیزی که شما عرض میکنید مال نظام آموزشی غرب در حداقل نیم قرن پیش بوده است




    ((نیز شما حتما باید خودتون بدونید که صرف رفتن به یک کلاس سلفژ همه ی مشکلات حل نخواهند شد و دلیل این حرف میتونه این همه هنرجویی باشه که هنوز در خیلی از مسائل مشکلات جدی دارند آیا شما به کاربرد ها و سودهایی که ژورنالیسم در حوزه ی آموزش موسیقی داره اعتقاد ندارید؟)) باز هم توجیه!
    و باز به جای جواب دادن به سوالات بنده فقط : توجیه (خواهش جدی دارم تا این مساله رو روشن تر کنید)
    اگر ما مطلب خودمون رو بر پایه ی علمی بیان کنیم دیگه چه نیازی به توجیه خاهیم داشت؟



    دوست خوبم ، من آکادمیک ترین نظر ممکن رو خدمت دوستمون ارائه کردم! و اون هم مراجعه به یک کلاس خوب سلفژ (کلاس خوب و درست درمون با یک معلم با سواد)
    خب واقعا خسته نباشید با این نظر آکادمیک این که تازه اول راهه در ضمن من با سابقه ی ایشون اصلا براشون صلاخ نمیدونم که حالا به کلاس سلفژ بروند
    اونجا که ازتون راجع به ژورنالیسم در موسیقی پرسیده بودم اگر جواب داده بودید بسیاری از مسائل حل شده بود




    خوب فکر می کنم به تمام مواردی که شما پرسیده بودید ، پاسخ دادم! و بطور خلاصه باید عرض کنم:
    اینکه کارکرد این سایت هر چه باشه قرار نیست جایگزین کلاس های آموزش موسیقی بشه!
    مطلب بعد اینکه ، نیاز هست که در کنار نوازندگی هر سازی ، حتما تئوری و سلفژ فراگرفته بشه (دست کم تا اون حدی که مورد نیاز یک نوازنده هست به نحو اصولی و دقیق و خوبی فراگرفته بشه) و بنا به تجربه! کلاس های عملی آموزش نوازندگی معمولا این کمبود رو دارن به دو دلیل :
    1- بی سوادی معلم
    2- کمبود وقت کلاس های نوازندگی و اقتضای شیوه ی کاری

    کاش حالا که وقت گذاشتید و پاسخ دادید کمی واضح تر دیدگاهتون رو بیان میکردید

    در ضمن من علاوه بر تایید حرف شما مبنی بر بی سوادی برخی از معلمین ساز ها می خواهم که این رو هم اضافه کنم که در کلاس های سلفژ هم آدم بی سواد کم نیست






    امیدوارم متوجه این مطلب باشید که ، مخالفت من و صریح بیان کردن نظراتم به هیچ روی دال بر مخالفت شخص من با شخص شما و یا خدای نکرده (یک برداشت در فرهنگ ما) حمل بر اهانت نشه!
    یکی از کارکرد های این سایت (که پرسیده بودید) اشاعه ی تفکر درست و اصولی و دید درست درباره ی موسیقی و مطالب پیرامون اون هست و من و شما وظیفه داریم همیشه بهترین و درست ترین راه رو گوشزد کنیم!


    امیدوارم همه ی دوستان این مطلب رو درک کنند چون به هر روی قطعا هر کسی برای خودش معلومات و دانسته هایی داره و البته مطمئنا هیچ کس هم این ادعا رو نداره که همه چیز رو میدونه !
    موفق باشید .

    خیر قربان این یه بحث فنیه ! مسلما من هم در اونجایی که با شما مخالف هستم صریحا نظرم رو بیان کردم و این هم به معنی درگیریه شخصی نیست



    اما در آخر میخواهم بگویم که پس دیدید که بلاخره شما هم دیدگاهی داشتید که در آخر بیان کردید و من فکر میکنم چه بهتر که بجای این حاشیه ها از اول سراغ همین بحث میرفتید تا بجای بحث ها بی هدف بیشتر پیرامون مساله ی درک ریتم بحث جدی تری میکردیم




    کامل ترین بانک نت در دنیا
    http://imslp.org

  22. کاربران زیر از pinky به خاطر این پست تشکر کرده اند:


  23. #15
    AliB آواتار ها
    مسئول بازنشسته

    وضعیت
    افلاین
    عنوان کاربری
    مسئول بازنشسته
    شماره عضویت
    4267
    تاریخ عضویت
    Jan 1970
    سن
    42
    نوشته ها
    1,557
    میانگین پست در روز
    0.08
    تشکر از پست
    2,298
    4,066 بار تشکر شده در 1,278 پست
    Mentioned
    0 Post(s)
    Tagged
    1 Thread(s)
    Thumbs Up/Down
    Received: 100/4
    Given: 7/0
    میزان امتیاز
    56

    پیش فرض


    0 Not allowed! Not allowed!
    دوست خوبم سلام
    قبل از شروع باید بگم که مرسی از زحمت شما برای منظم کردن نوشته ی من! در نوع خودش حرکت جالبی بود!
    و در ادامه عرض می کنم که من متوجه نشدم شما در فهم این دو جمله چه مشکلی دارید و تقابلشون در کجاست ؟ این دو جمله رو عرض می کنم :
    „” این مطلب رو به همه است نه تنها شما و اصلا هم جنبه ی شخصی نداره !
    پس این دیگه چیه؟ مطلب بعد اینکه اگر دقت به عرض من بفرمایید این مطلب کلیه و قصدم (در این مورد بخصوص نیست)„”
    واضحه که این دو جمله در یک راستاست و میگه صحبت من هم شامل این مورد و هم موارد مشابه هست و هم شامل شما و هم شامل بقیه است! امیدوارم که الان متوجه شده باشید :)
    من ایرادم رو به روش هایی که شما مطرح فرمودید عرض کردم در مورد قر دادن و یا هر حرکت دیگه! و مثل اینکه شما مطالعه نفرمودید !
    „”-2 خیر قربان من با همین مخالف هستم دیگه و کاش بجای این همه مقدمه چینی از اول سر همین بحث می اومدید

    یافتن قدرت تجزیه تحلیل ریتم بر خلاف تفکر عامی که پیرامون این قضیه هست فقط با پا زدن میسر نیست بلکه پا زدن یکی از روش هایی هست که موثره
    اتفاقا یک معلم حرفه ایی کسی هست که اگر ببیند هنرجویش در پا زدن مشکل دارد روش دیگری من جمله همون کارای دیگه مثل قر دادن و یا بازی با هر جای دیگه ی بدن رو به هنرجوش پیشنهاد کنه
    وگرنه عزیزم همه که میدونن پا زدن راحت ترین راهه ولی شما که نمیتونی برای همه یک نسخه بپیچید
    و این جاست که فرق یک هنر آموز حرفه یی و با دانش روز زو میتونید از یک معلم سنتی و پایبند به اصولی که خودش با اون بزگ شده رو بفهمید

    در ضمن هیچ کدوم از راه های پیشنهاد شده ی این بنده ی حقیر که در امر آموزش هم دستی نیز دارم صرفا برای ویلنیست ها نیست و بنده هم از اول متوجه بودم که ایشون چه مینوازند„”
    خوب دوست من اول رک بگم اینکه شما در امر آموزش دست دارید و بهش اشاره کردید دلیلی بر تایید و یا درست بودن سخنان شما نیست! چون اونوقت من هم عرض می کنم که من هم دستی در آموزش دارم :) و ذکر این نکته شایسته ی این بحث نیست :) پس از این کردیت خریدن ها بیاید بیرون . دوست من ، شما ظاهرا دو مبحث فهم ریتم و قدرت تجزیه تحلیل ریتم رو با هم مخلوط کردید! فهمیدن یک ریتم در عمل و برای اجرا یک چیزه و قدرت تجزیه و تحلیل اون چیز دیگریست یعنی بادیدن ریتم روی کاغذ بتونید اون رو بفهمید! پس ممکنه برای فهم ریتم راه های مختلفی رو یک معلم بکار بگیره ولی سیستم مدون برای تجزیه و تحلیل ریتم مشخصه که یکیش پا زدنه ! من نوازنده های زیادی رو می شناسم که مثلا طرف حتی سازهایی مثل دف یا تمبک میزنه ولی یه خط ریتم ساده بگذاری جلوش نمیتونه بخونه :) ! طرف ریتم رو می فهمه ولی نمی تونه بطور تئوریک تجزیه تحلیلش کنه! :) پس اون کارایی که شما می کردی برای فهمیدن ریتم بوده و ربطی به سیستم متدیک تجزیه و تحلیل نداره !
    :) دوست من ما اینجا در مورد موسیقی کودک صحبت می کنیم؟ اینکه سلفژ در آموزش موسیقی به کودک(که تعریف خودش رو داره و داستان جداگانه ایست) چه اثری داره فکر نمی کنم موضوع بحث ما باشه! و لطفا منابعتون رو برای اینکه آموزش تئوری و سلفژ قبل از آغاز نوازندگی اشتباه و یا از مد افتاده است رو به من هم بگید(چون بدون اینکه فکر کنید قضیه مچ گیری و یا حمله است باید بگم برام جالبه و مسلما آمزنده است و من هم یاد می گیرم)
    فرمودید که شما صلاح نمی دونید که ایشون برن کلاس ! نظر جزم و جالبیست! و دیگر اینکه مسلما ما اینجا راه درست رو نشون میدیم و باقیش به خود طرف مربوطه!
    دوست خوبم که من اسمت رو نمی دونم! ما اینجا جمع شدیم تا بهترین راهنمایی رو به همدیگه بکنیم! و وقتی یک راه ، مثبت و اصولی هست نباید از اساس باهاش مخالفت کنیم ، اون هم چون کس دیگری مطرحش کرده!
    فکر می کنم بحث در این مورد کافی باشه چون از یک مفهوم مصلحانه که من در اولین پستم بهش اشاره کردم کار به جاهای دیگه کشیده ظاهرا ؛اینکه هر کس بخواد خودش رو مطرح کنه و اصل قضیه که راهنمایی دوست پرسنده ی سوال بود فراموش بشه!
    البته مهلت پاسخ برای شما محفوظه ولی من دیگه پاسخی به شما در اینباره نخواهم داد :)
    موفق باشی دوست خوبم
    علی
    هر آنچه از رفتار ناثواب در کردار و گفتار انسان ها می بینیم ؛ بازتاب خردی ها و نارسایی های اندرون آنهاست.
    -------------------------------------------
    درمان قطعی و موضعی تعریق بیش از حد کف دست برای دوستان نوازنده!

  24. #16
    pinky آواتار ها
    دوست خوب

    وضعیت
    افلاین
    عنوان کاربری
    دوست خوب
    شماره عضویت
    4865
    تاریخ عضویت
    Feb 2008
    سن
    34
    نوشته ها
    133
    میانگین پست در روز
    0.02
    تشکر از پست
    454
    340 بار تشکر شده در 118 پست
    Mentioned
    0 Post(s)
    Tagged
    0 Thread(s)
    Thumbs Up/Down
    Received: 0/0
    Given: 0/0
    میزان امتیاز
    17

    پیش فرض


    0 Not allowed! Not allowed!
    سلام جناب من مطالبتون رو خوندم ضمن تشکر از شما تا چند روز دیگه و در اولین فرصتی که به دستم برسد پاسخ خواهم داد.

    اما برای گمراه نشدن دوست خوبمون که کلاس سه تار میرفت من همچنان بهشون میگم که مشکلشون با کلاس سلفژ حل نمیشه البته مزایای زیادی داره براشون اما این مشکلشون رو حل نمی کنه ایشون فقط نباید سخت بگیرن تا زمانی که به پا زدن عادت کنند. البته فراموش هم نکنید که هر بیشتر سلفژ کار کنید به نفع خودتون هست اما مسائل تکنیکیه ساز رو بیشتر باید با مربی سازتون مطرح کنید و اینقدر روش پا فشاری کنید تا جواب بدردبخوری دستگیرتون بشه

    (پرو باش عزیزم برو و هی از استادت سوال بپرس اینقدر سوال بپرس که دیوانه بشه بندازه دنبالت)

    در ادامه بیشتر توضیح خواهم داد
    کامل ترین بانک نت در دنیا
    http://imslp.org

اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

موضوعات مشابه

  1. مشکل در فریز کردن scale ها در یاماها 2000
    توسط rezaazadi1361 در انجمن YAMAHA
    پاسخ: 4
    آخرين نوشته: Saturday 9 October 2010, 06:21 PM
  2. مشکل صدا در ویولن
    توسط TurkOghlan در انجمن ویولن کلاسیک
    پاسخ: 8
    آخرين نوشته: Sunday 4 July 2010, 11:40 AM
  3. مشکل با آرشه
    توسط zeynab در انجمن ویولن کلاسیک
    پاسخ: 27
    آخرين نوشته: Monday 28 September 2009, 06:30 PM

علاقه مندي ها (Bookmarks)

علاقه مندي ها (Bookmarks)

مجوز های ارسال و ویرایش

  • شما نمیتوانید موضوع جدیدی ارسال کنید
  • شما امکان ارسال پاسخ را ندارید
  • شما نمیتوانید فایل پیوست کنید.
  • شما نمیتوانید پست های خود را ویرایش کنید
  •