لیست کاربران برچسب شده در تاپیک

نمایش نتایج: از 1 به 16 از 35

موضوع: نمونه اشعار "تنها"

Threaded View

پست قبلی پست قبلی   پست بعدی پست بعدی
  1. #1
    STNHZ آواتار ها
    کاربر فعال انجمن

    وضعیت
    افلاین
    عنوان کاربری
    کاربر فعال انجمن
    شماره عضویت
    26860
    تاریخ عضویت
    May 2010
    سن
    30
    نوشته ها
    305
    میانگین پست در روز
    0.06
    تشکر از پست
    586
    791 بار تشکر شده در 254 پست
    Mentioned
    0 Post(s)
    Tagged
    1 Thread(s)
    Thumbs Up/Down
    Received: 3/0
    Given: 0/0
    میزان امتیاز
    14

    پیش فرض نمونه اشعار "تنها"


    0 Not allowed! Not allowed!
    سلام.
    ببخشید خیلی حرفه ای نیست...
    ----------------------------------------
    پای بر دل می گذارم
    دست غم را می فشارم
    بر در تنهایی خود
    نام „تنها” می نگارم
    من اگر چه دوست دارم
    بودنت را، ماندنت را
    لیک این بار ای عزیزم
    من هراس از دوری جانت ندارم
    گرچه می میرم به هجران...!
    پای بر دل می گذارم
    هم سکوتی، هم کلامی
    جان من را هم کلامی
    بی تو حرفی گفتنی نیست
    لیک این لحظه ، به سردی
    با غم و با آه و دردی
    اشک هایم را به قلبم حبس می دارم
    و می گویم که از یاد تو بیزارم...
    پای بر دل می فشارم
    می کُشم فریاد را در سینه ی تنگم
    چنان سرگشته است و بیقرار اکنون
    همه چشم انتظار اکنون
    - که گویم دوستت دارم... -
    پر از اشک و غبار اکنون
    نگاهم سرد و تار اکنون
    دلم بر کهنه دیوار پر از آهش،
    به سینه مشت می کوبد...
    دلم فریاد می خواهد
    در این بیداد می خواهد
    رها دارد غم خود را
    میان اشک...
    من اما اشک را زندانی اش کردم
    چنان یک قاصدک، پرپر
    صدای گریه را کُشتم
    میان محبس مُشتم...
    همه درد و همه اندوه را در خویش می جویم
    به تو یک واژه می گویم:
    „برو!”
    این آتش اندوه من می سوزدت
    هم جسم من، هم روح من می سوزدت
    بگذر دگر
    با من تو هرگز شادی و شوری نداری
    روشن نوری نداری
    نغمه ی دوری کنم،
    آواز مسروری کنی
    من ناله و زاری کنم
    تو، دم، دل آزاری کنی
    دیگر نخواهم گفت باز آیی به نزدم
    گرچه زین هجران نخواهم خفت در آرامشی دیگر
    نخواهم داشت لبخندی
    که دستانم به خون خویش آلوده
    دمی دیگر نیاسوده
    دلم را می کُشم اینک...
    دروغ است این سخن
    می دانم این را من
    - که در هجرت بیارامم -
    ولی تا درد باشم شوق پاکت را
    تو را دیگر نمی خواهم
    نمی خواهم که باشی گر به دور از من تو آرامی
    به قلبم پا نهم
    پا بر همه دنیا نهم
    پا بر تن تنها نهم...
    مرا در درد خویشم باز بگذار
    مرا تنها در این آواز بگذار...
    آیینه ها که می تپند
    آفتاب هم هراسان می شود
    چه رسد به من
    که عریانی واژه هایم را
    صلابت خورشید نیست...


اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

موضوعات مشابه

  1. آموزش نرم افزارهاي آهنگسازي
    توسط Babak_mix در انجمن نرم افزارهای آهنگسازی و ابزار جانبی
    پاسخ: 47
    آخرين نوشته: Friday 3 February 2012, 04:12 PM
  2. نمونه اشعار الیاس
    توسط morteza3164 در انجمن آثار كاربران
    پاسخ: 234
    آخرين نوشته: Saturday 18 December 2010, 11:26 AM
  3. نمونه اشعار محسن
    توسط mohsen1706 در انجمن آثار كاربران
    پاسخ: 18
    آخرين نوشته: Saturday 17 April 2010, 04:03 PM
  4. تاثیر ادبیات ایرانی در ادب جهان
    توسط kaka در انجمن بزرگان شعر و ادب
    پاسخ: 6
    آخرين نوشته: Monday 17 November 2008, 05:38 PM

علاقه مندي ها (Bookmarks)

علاقه مندي ها (Bookmarks)

مجوز های ارسال و ویرایش

  • شما نمیتوانید موضوع جدیدی ارسال کنید
  • شما امکان ارسال پاسخ را ندارید
  • شما نمیتوانید فایل پیوست کنید.
  • شما نمیتوانید پست های خود را ویرایش کنید
  •