تاسف وواقا تاسف

[arsalan212]

من توشهرستانی پیانومیزنم که پیشکسوتایی که اطلاعاتشون مال 20سال پیشه والوده پول وبهره برداری ازپارتیهایی که توارشاددارنوزن وزندگی شدن وبخداقسم حتی دست به سازنمیزنن وازهرقطعه یه چیزکی یادشون مونده اما باسیاست وسواستفاده ازاسمشون نه تنها به جوونا میدون نمیدن بلکه حتی اگه یه استاد تحصیلکرده هم بیادراشویه جوری میزنن.2تاجوون نابغه داریم که اولش چندماهی یاسالی شاگرداینی بودن وپس ازفهمیدن بی هنری اقایون به تهرون یاخارج رفتن وخداسازمیزنن اما یکیشون اومدکنسرت بزاره وراشوزدن چرا؟چون یکیشون کارشناس پیانو توارشاده. این دوتا جوون هنرمند منزوی شدن. جالبه اونایکه بایدبدونن میدونن اما درصدشون کمه. این پیشکسوتای موسفید بی هنرتاجایی پیش رفتن که دانشگاه ازادی که تاسیس شد ویکی ازبهترین پیانیستای ایران میومدواسه بخش پیانوروباسیخونک زدن ودیدن اینکه منافعشون به خطرمی افتهبه قهرکشوندن. منم یکی ازاین جوونای عاشق پیانوهستم وحال میکنم اگه کسی بیشترازمن بدونه اعتراف کنم پرسیدن عیب نیست ندونستن عیبه. اره وقتی ادما قبل ازلایق شهرت بودن اسم درکنن وهنر واسشون درامدبشه منافعی دارن که نمیزارن به خطربیافته. حسود میشن. گرفتارقسط وزمین وزن وزندگی میشن ونمیدونن

کدومشو بچسپن وخائنینی میشن که به اسم هنرمندسد راه بالیده شدن ورشدجوونای کشورمیشن.

[BaBak_ParSian]

درود - عزیز تقریبا در دو دل کردید حالا ماجرای من چی - اونای که شاید کارشون خوب هم بوده باشه ولی اکثرشون به جز ادعا چیزه دیگه ای ندارند اونای که یه چیزی حالیش بود نمی خواستند تمام علمشونو به کسی بدند چند تاشون که بهم نارو زدند من موندمو تنهاییم دیگه نه استادی تو شهر کوچیکمون داشتم نه کسی یا گروهی که باهاش ساز بزنم هر جا می رفتند پشت سر من حرف می زدند ولی همت کردم و برای کلاس ها به شهرهای چون شیراز و تهران اومدم الان خدا رو شکر راه افتادم نمی خوام انتقام جو باشم ولی این حس تو وجودم انداختن که تنها با نوازندگی بسیار خوب و تلاش و پیشرفت عالی بتونم انتقام خودمو از ادمهای ناتو بگیرم به من از همه لحاظ چه روحی چه مالی به من ضربه زدند یه مدت افسرده شده بودم حتی یه بارم به طرف یکیشون برگشتم که با رفتار بدش مواجع شدم حالا شب و روز با وجود همه سختیها دارم تلاش می کنم که نوازنده ای فراتر از ذهن اونا بشم

[pkr_legend]

ببخشید یکم نامفهومه متنتون! فاصله ها رو درست بزارین لطفا";)

[shanshayanshan]

راستش رو بخواهی من کلا هیچ چی جدی میگم هیچی از متن رو متوجه نشدم خودتون یبار بخونید ببینید متوجه میشید جریان چی؟!!!

[arsalan212]

نه اقا این منظورمن نیس که اخرش بگم یانگم که من ... بخدااین موضوع کوچکی نیست. چرارواسیب شناسی هنرکارنمیشه. ؟چرایکی بجایی میرسه نبایددست دیگران روهم بگیره؟توتهرون کمتره اما توشهرا بیشتره. چرایکی که 5سال ساززده میره پیش یه استاد دیگه بایدازاول اول اول کارکنه؟بیچاره داره پول میده. چرادوره پیانو حداکثر10ساله اما اینجا بایدموسفیدبشه تا بهت بگن استاد؟چرافوت کوزه گری واین حرفا هنوزبایدمثال باشه؟برین دوبی دههافوق لیسانس پبانو روببینید که چون توکشوراشون کارنیست دارن توهتل ها وبارهاساز میزنن کمتریناشون ازبهترینای ما بهترن اما بی ادعا.. واسشون پیانوایرانی میزدم افتضاح اما باکمال عشق میگفت میشه سبک ایرونی رو بهم یادبدی؟کی؟کسی که ده برابرمن سازمیزد... طاق اسمون که نیفتاده اقاشده استاد؟شهرستانیها میفهمن چی میگم. استعدادهادارن کورمیشن. گیچ میشن. این استاداینوگفته .. اون اونوگفته... نه تشویقی... نه جشنواره ای... نه میدونی که بشه فهمید کی چندمرده حلاجه؟نسل بعد... ازماکه کذشت...

[vahid.zolmat]

وضعیت آموزش پیانو در شهرستان ها فاجعه است ، معمولا یه مافیا و باند هستن که جلوی استعداد هارو می گیرن و همه را وادار به مهاجرت به تهران می کنند .

[saeeed1389]

ظاهرا از یک چیزی ناراحتی ولی مشخص نیست از چی

[arsalan212]

ای بابا هنوزنفهمیدی ازچی ناراحتیم؟جریان چراغونی پارساله که قالی ازبالا افتاد شکست..

[STNHZ]

در کتاب „دریا در من” شهیار قنبری ؛ بخش „واروژان من” عبارتی هست که خیلی من رو تحت تاثیر قرار داد:
„وقتی که نابلدان استاد شدند...”

[Vala]

متأسفانه اینجوریه ...
واقعا نمیدونم چرا !