لیست کاربران برچسب شده در تاپیک

نمایش نتایج: از 1 به 16 از 45

موضوع: شش درس ویلن یهودی منوهین

Threaded View

پست قبلی پست قبلی   پست بعدی پست بعدی
  1. #27
    Mehrdadgh4 آواتار ها
    کاربر نمونه

    وضعیت
    افلاین
    عنوان کاربری
    کاربر نمونه
    شماره عضویت
    13850
    تاریخ عضویت
    Dec 2008
    سن
    33
    نوشته ها
    721
    میانگین پست در روز
    0.13
    تشکر از پست
    2,147
    2,461 بار تشکر شده در 668 پست

    شبکه های اجتماعی من

    Add Mehrdadgh4 on Facebook
    Mentioned
    0 Post(s)
    Tagged
    1 Thread(s)
    Thumbs Up/Down
    Received: 10/0
    Given: 0/0
    میزان امتیاز
    16

    پیش فرض درس دوم (بخش 1)


    0 Not allowed! Not allowed!
    براي ساده تر شدن اين تمرين ها بهتر است ابتدا از يك ميله ي چوبي با مقطع گرد (سبك و جلا داده نشده، به طول حدودا 5/1 تا 2 فوت و قطري در حدود قطر آرشه) استفاده شود. بعد از آنكه حساسيت لازم را كسب كرديد و تمرين هاي ابتدايي را با آرشه انجام داديد (كه بدان در بخش 3 از اين درس خواهيم پرداخت) بايد تمرين هاي پيشين را با استفاده از آرشه بجاي ميله ي چوبي تكرار كنيد.


    توازن ميله در نقطه مياني آن و وضعيت انگشتان


    ميله را با دست چپ بگيريد. در حالي كه دست راست از آرنج خم شده و ساعد تقريبا با زمين موازي است، فقط با استفاده از انگشت شست و انگشت دوم ميله را در نقطه ي توازن مياني آن نگه داريد. هر دو انگشت بايد نرم و گرد شده باشند، به نحوي كه گوشه فوقاني شست دست راست و ناخن شست با ميله تماس حاصل كند و انگشت دوم به صورت اريب در نخستين مفصل خود بر ميله مماس شود و دايره اي را با شست تكميل كند. انگشتان ديگر را به آهستگي به آنها ملحق كنيد - نخست انگشت چهارم، سر آن نه بر بالاي ميله بلكه بر لبه داخلي آن تكيه مي كند، سپس انگشت اول حدودا در جايي بين مفصل اول و دوم آن بر ميله تكيه مي كند و سرانجام انگشت سوم بين سرانگشت و مفصل اول تماس حاصل مي كند.
    انگشتان بايد گرد شده باشند و فاصله بين آنها به يك اندازه باشد (با يكديگر تماس نداشته باشند). دست بايد مختصري از مچ آويخته و نرم باشد.
    توجه داشته باشيد كه فاصله بين نقطه تماس انگشتان و ميله، و مفصل آنها با دست، در انگشت چهارم بيشتر است تا انگشت اول. يعني ناكل (knuckles رديف مفاصل پيوند دهنده ي آخرين بند انگشتان به دست) زاويه ي مختصري با ميله دارد و با آن موازي نيست. اين زاويه به چرخش ها و به بالا و پايين رفتن جزئي بازوي راست كمك مي كند و دائما با آنها تغيير و تطبيق مي يابد.


    توازن ميله در وضعيت نواختن

    با دست چپ ميله را به تدريج و كم كم از ميان انگشتان به سمت چپ ببريد، در اين حركت ميله را تا آن اندازه با دست چپ آزاد سازيد كه انگشت چهارم (دست راست) نقش دائما افزايش يابنده خود را در حفظ تعادل ميله احساس كند. كشيدن ميله با دست چپ مقاومت سيمهاي ويولن را شبيه سازي مي كند، و رهاسازي آن از دست چپ مشابه شرايطي را ايجاد مي كند كه در موقع نواختن ويولن هنگام جابجا كردن آرشه در هوا، برداشتن از روي سيمها، با متوازن كردن آرشه هنگامي كه با نيمه پاييني نواخته مي شود، وجود دارد. انگشتان ديگر را نرم نگه داريد و از اين نكته آگاه باشيد كه براي تحمل وزن ميله، حتي هنگامي كه به دست چپ تكيه دارد، ميله به هيچ وجه «در چنگ فشرده» نمي شود.

    حركات هماهنگ شست، انگشتان و ناكل

    براي ساده تر آموختن بهتر است اين ايده را بخاطر بسپاريد كه در نگه داشتن آرشه دو «شكل» (shape) اصلي تركيب مي شوند - يك حلقه (ring) يا «دايره» (circle) و يك قوس (arch) يا «پل» (bridge) {كه در فيلم درسي به آنها به عنوان دو قوس اشاره شده است}. اولين آنها دايره اي است كه وقتي ميله را نخستين بار در نقطه مياني آن متوازن ساختيد توسط شست و انگشت دوم ايجاد مي شود (تصوير 3). دومين شكل «پل» است كه از ناكل تشكيل شده و بر دو ستون (pier) تكيه دارد: يكي از انگشت اول كه مي تواند وزن را از هر سمت ميله دريافت و تحمل كند؛ ديگري كه خودش دو پايه دارد، مشتمل است بر انگشتان سوم و چهارم كه فشار را بر هر سمت ميله اعمال مي كنند (تصوير 4). (در مورد كاربرد ويژه ي اين ايده بعدا بحث خواهيم كرد.)
    اگر چه وزن بازو عمدتا به انگشت اول هدايت مي شود، خاصيت گسترندگي اين پل موجب مي شود كه بخشي از وزن به سمت انگشت سوم و چهارم بازگردد و بين آنها توزيع شود و بدين ترتيب آن انگشتان در حركت آرشه مشاركت داشته باشند.

    دايره
    در حالتي كه هنوز ميله را به كمك دست چپ نگه داشته ايد، شست دست راست را بر روي آن به عقب و جلو بلغزانيد، بدون آنكه قسمت هاي ديگر دست حركت كند، و اطمينان حاصل كنيد كه گوشه شست در تماس با ميله باقي مي ماند. بدين ترتيب شست هنگام لغزيدن در امتداد ميله به طرف چپ (به طرف نوك آرشه/ tip) خم مي شود و هنگام لغزيدن به طرف راست (به طرف انتهاي آرشه/ nut) صاف مي شود، هر چند هرگز آنقدر صاف نمي شود كه خميدگي مختصري به طرف بيرون نداشته باشد. (خم شدن شست هنگام لغزيدن آن به طرف سر آرشه مقارن است با چرخش آرشه در جهت عقربه هاي ساعت، و لغزش آن به طرف انتهاي همزمان با چرخش آرشه در خلاف جهت عقربه هاي ساعت. بنابراين هر حركت تا حدي تحت تاثير حركات همراه با خود، و گاهي حتي مخالف آن است.) انگشتان ديگر نيز بايد نقطه تماس خود را با ميله حفظ كنند و دست بايد اندكي از مچ آويخته باشد.



    كنون انگشت هاي اول، سوم و چهارم را از روي ميله برداريد و بار ديگر شست را بلغزانيد. اين مرتبه انگشت دوم را در خلاف جهت شست بلغزانيد - به طرف انتها هنگامي كه شست به طرف سر آرشه مي لغزد، و بالعكس. توجه كنيد كه ميله به تناوب به چپ و راست متمايل مي شود (تصاوير 5 و 6). بار ديگر، و در واقع در تمام تمرين هاي مربوط به آرشه، اطمينان حاصل كنيد كه هيچ كدام از نقاط تماس تغيير نكرده باشند.
    زماني كه احساس كرديد كه تركيب دو حركت عملي طبيعي و ساده است، لغزيدن شست و انگشت دوم بر ميله را متوقف كنيد، اما فشار متقابل آنها را، كه در خم و راست شدن شست موجب چرخش ميله مي شود، حفظ كنيد.
    شست در وضعيت اصلي خود كاملا در جهت افقي خم مي شود و عضله اش نرم مي ماند.
    اين حالت شست مربوط است به موارد ذيل:
    الف) بخش آغازين يك استروك (stroke) آرشه راست؛
    ب) گذر از يك سيم به سيم بالاتر؛ بعنوان مثال:

    [ میهمان گرامی برای مشاهده لینک ها نیاز به ثبت نام دارید]

    پ) پيش آمادگي (anticipation آخرين قسمت از طول آرشه چپ كه در واقع دورخيزي براي شروع آرشه راست محسوب مي شود و به عكس.) يك آرشه راست بلافاصله پس از پايان آرشه چپ؛
    ت) استروك هاي خيلي كوتاه آرشه چپ نظير باز نهادن ها (re - takes) ، استاكاتو جهشي (flying - staccato نوعي آرشه مقطع، كه چندين نت با يك آرشه نواخته مي شوند.) ، يا اسپيكاتو (spiccato يا آرشه پريده. نوعي آرشه مقطع، كه آرشه بعد از هر ضربه از سيم بلند مي شود.) {كه در آن مدت زمان پيش آمادگي با مدت زمان خود استروك يكي است}.
    شست در دومين وضعيتش اندكي كمتر خميده و عضله اش فعال مي شود. اين حالت شست مربوط است به موارد ذيل:
    الف) جهت كلي آرشه چپ؛
    ب) گذر از يك سيم به سيم پايين تر؛
    پ) پيش آمادگي يك استروك آرشه چپ بلافاصله بعد از پايان يك آرشه راست؛
    ت) استروك هاي خيلي كوتاه آرشه راست (كه پيش آمادگي آرشه چپ بعدي وجود دارد).
    با تغيير در اندازه ي خميدگي و كشيدگي شست در جهت افقي مي توانيد ميله را نيز بچرخانيد (تصاوير 5 و 6 را ببينيد). اين عمل در تركيب با استروك هاي آرشه هاي چپ و راست؛ زاويه ي موي آرشه را با سيم تغيير مي دهد، در آرشه چپ كه به انتهاي آرشه نزديك مي شود، چرخش در خلاف جهت عقربه هاي ساعت (مچ بالا مي رود) ، و در آرشه راست با نزديك شدن به سر آرشه، چرخش در جهت عقربه هاي ساعت (مچ فرو مي افتد).
    اين چرخش همچنين در مواردي به منظور تغيير تُن (tone) ، رنگ و ديناميك، با تغيير فاصله آرشه از خرك همراه مي شود.
    (در عبارات چرخش آرشه در جهت عقربه هاي ساعت يا خلاف جهت عقربه هاي ساعت، فرض بر اين است كه انتهاي آرشه يا ميله در امتداد طول آن به سمت سر آن نگاه مي شود.)


    پل

    در حاليكه سر ميله را با دست چپ نگه داشته ايد، انگشت هاي اول، سوم و چهارم را روي ميله قرار دهيد و شست و انگشت دوم را از آن برداريد. در آرشه راست و نيز آرشه چپ ستون ها (piers يعني انگشتان اول و سوم و چهارم كه توضيح داده شد.) به فاصله گرفتن از هم تمايل مي يابند. براي اينكه اين موضوع را بهتر حس كنيد مي توانيد به ستون ها اجازه دهيد با حفظ شكل قلاب مانند خود، روي ميله بلغزند. در آرشه راست با فاصله گرفتن ستون ها، ناكل همراه با مچ پايين مي آيد و آرنج اندكي بالا مي رود. در آرشه چپ با فاصله گرفتن ستون ها، ناكل همراه با مچ بالا مي رود و آرنج به اندازه ي بسيار مختصري پايين مي آيد (به ترتيب، تصاوير 7 و 8)



    در هر مورد مهمترين مسئله اين است كه گسترش يافتن انگشتان و ناكل را حس كنيد، حتي هنگامي كه در آرشه چپ انگشتان مختصري «به طرف هم مي روند». لازم است كه بين اين دو (يعني آرشه چپ و آرشه راست) گرايش پي در پي به «سخت شدن» (firmish) يك لحظه وارهيدگي كامل وجود داشته باشد.
    اكنون حركات آرشه راست و چپ، را به تناوب اجرا كنيد، هر دفعه از يك مرحله «صفر» (zero stage) عبور كنيد كه در آن دست از نيروي گسترنده (spreeding effort) رها مي شود. اين نكته كه بر دو ستون نيرويي معادل اعمال شود، مهم است. هنگامي كه يكي از آن دو اجازه يابد كه تنبل تر يا پرانرژي تر باشد در معرض خطر تثبيت يك عادت غلط قرار خواهيم گرفت.

    تركيب دايره و پل

    اكنون حركات شست و انگشت دوم را به حركات گسترشي متناوب فوق الذكر بيفزاييد. ابتدا بايد اين حركات روي ميله انجام شوند، سپس آنطور كه در تصاوير 9 و 10 نشان داده شده، با آرشه انجام گيرند. در آرشه راست هنگامي كه ناكل پايين برده مي شود، شست خم مي گردد، و انگشت دوم در فشار آوردن به سمت انتهاي آرشه با انگشت هاي سوم و چهارم همراه مي گردد. در آرشه چپ هنگامي كه ناكل بالا مي رود، شست در فشار آوردن به سمت انتهاي آرشه با انگشت هاي سوم و چهارم همراه مي گردد، در حالي كه انگشت دوم همراه با انگشت اول به سمت سر آرشه فشار وارد مي كند (تصاوير 11 و 12). دقت كنيد كه هيچ يك از حركاتي كه پيش از اين ذكر شد يا بعدا گفته خواهد شد نقطه تماس بين ميله و هر يك از انگشتان يا شست را بر هم نزند.
    تركيبي از حركات را نيز مي توان بدون ميله تمرين كرد. دقت كنيد كه آنقدر به دستتان متمركز نشويد كه از سفتي هاي ناخواسته كه ممكن است در بالاي بازو و شانه به وجود آيد، غافل شويد.

    [ میهمان گرامی برای مشاهده لینک ها نیاز به ثبت نام دارید]
    ویرایش توسط Mehrdadgh4 : Wednesday 22 September 2010 در ساعت 07:36 PM
    اساس موفقيت استقامت است
    ♪♫♫♪♪♫♪

  2. 3 کاربر برای این پست از Mehrdadgh4 تشکر کرده اند:


اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

علاقه مندي ها (Bookmarks)

علاقه مندي ها (Bookmarks)

مجوز های ارسال و ویرایش

  • شما نمیتوانید موضوع جدیدی ارسال کنید
  • شما امکان ارسال پاسخ را ندارید
  • شما نمیتوانید فایل پیوست کنید.
  • شما نمیتوانید پست های خود را ویرایش کنید
  •