-
Sunday 12 September 2010
#1
یار همیشگی
وضعیت
- افلاین
-
23 کاربر برای این پست از Khashayar تشکر کرده اند:
Amir,Amirrelax,Atrovan,blackover,cx420,Don_Ramtin,Fereshteh_Baran,forever,kiana.violin,kiyana,Mehrdadgh4,MEHRNAM,mreza,netmooteler,opera2080,Porya,r_a_m_i_n,setareh_hk,shahram201,Siaavash,soroosh_269,STNHZ,white
-
Sunday 12 September 2010
# ADS
-
Sunday 12 September 2010
#2
یار همیشگی
وضعیت
- افلاین
-
7 کاربر برای این پست از Khashayar تشکر کرده اند:
-
Sunday 12 September 2010
#3
کاربر نمونه
وضعیت
- افلاین
-
2 کاربر برای این پست از Mohammad_ngml تشکر کرده اند:
-
Sunday 12 September 2010
#4
یار همیشگی
وضعیت
- افلاین
-
کاربران زیر از Khashayar به خاطر این پست تشکر کرده اند:
-
Sunday 12 September 2010
#5
کاربر انجمن
وضعیت
- افلاین
-
کاربران زیر از kiyana به خاطر این پست تشکر کرده اند:
-
Monday 13 September 2010
#6
کاربر فعال انجمن
وضعیت
- افلاین
-
3 کاربر برای این پست از TheGoldMAN تشکر کرده اند:
-
Tuesday 14 September 2010
#7
کاربر نمونه
وضعیت
- افلاین
-
3 کاربر برای این پست از Mohammad_ngml تشکر کرده اند:
-
Thursday 16 September 2010
#8
یار همیشگی
وضعیت
- افلاین
-
4 کاربر برای این پست از Khashayar تشکر کرده اند:
-
Thursday 16 September 2010
#9
یار همیشگی
وضعیت
- افلاین
0
درود
خشایار ان من کارمو شروع میکنم به ترتیب حروف الفبا فقط یه سوال.. کلمه هایی مثل آکسن.. لازمه بنویسیم تاکید یا همون آکسن؟ ممکنه کسی آکسن رو جست و جو کنه کسه دیگه تاکید رو.. پس به نظرم این کلمه در دو جا باید قرار بگیر.. یا اگه فقط معنیشو بنویسیم که اطلاع بده
محمد جان تشکر...
من فکر حروف الفبای ما بر اساس حروف انگلیسی خواهد بود و من فکر میکنم اگر مثلا آکسان و تاکید به رسم فرهنگ اصطلاحات قدیمی رایج با ویرگول از هم جدا بشه مثلا آکسان،تاکید بسنده کنه.. در ورژن فارسی به انگلیسی اون هم خوب مثلا وقتی کسی اکسان رو جستجو میکنه معنی انگلیسیش رو میبینه و دوباره اگر تاکید رو جستجو کنه باز همون معنی انگلیسیش یا هر زبان دیگری که روبروش نوشته میبینه...
درست گفتم دیگه؟. لوووول
-
5 کاربر برای این پست از Khashayar تشکر کرده اند:
-
Thursday 16 September 2010
#10
کاربر نمونه
وضعیت
- افلاین
-
10 کاربر برای این پست از Mohammad_ngml تشکر کرده اند:
-
Thursday 16 September 2010
#11
یار همیشگی
وضعیت
- افلاین
-
12 کاربر برای این پست از Khashayar تشکر کرده اند:
Fereshteh_Baran,kiyana,Mohammad_ngml,mreza,opera2080,rezaranjbaraan,setareh_hk,sol_s,soroosh_269,susia,white,ستاره م
-
Thursday 16 September 2010
#12
دوست خوب
وضعیت
- افلاین
0
B
نت سی --- هفتمین درجه گام دیاتونیک دو
Babillage
چهچه ی شوخی
Bacchanale
آواز های سبک عامیانه --- کوچه بازاری
Bachelor of music
اولین مدرکی که که در دانشگاه ها یا موسسات موسیقی به یک هنرجو داده می شود.
Backfall
نامی برای نت زینت در قرن هفدهم
Badlinqge
ترکیب خنده آور
Bagatelle
کوتاه
آرام و ملایم
Bagpipe
نی انبان
Bagutte
ضربه ای --- مثل طبل
Basser
پایین تر ، بم تر
Baisse le tone
بم کوک--- بم کردن کوک یا پایین آوردن کوک
Balalaika
آلت موسیقی روسی از خانواده گیتار
Balancement
لرزش صدا
Balc lamente
بی باکانه ، جسورانه
Ballabile
رقص گونه ، مثل رقص ، باله
Ballad
قطعه ایست آوازی یا سازی که شخصیت و روحیه ای شاعرانه و تغزلی دارد و از جهت فرم مطلقا نامشخص است.
Ballet
باله -- به رقصی که داستانی را بازگو کند باله یا بالت گفته می شود، و آن رقصی است که با موسیقی انجام می شود.
Band
گروه موزیکی ترکیب یافته از ساز های بادی
Bandola
بانجو --سازی شبیه عود
Bar
خط میزان، خطی عمود بر 5 خط حامل که هر میزان را از میزان بعد و قبل جدا می کند.
Barcarola
آواز قایقرانان ونیزی است.
Bar, double
دولا خط---- عمود بر خطوط حامل بوده و نشان دهنده ی پایان قطعه یا بخشی از قطعه است.
Bariton
صدای قوی مردانه ،بین باس و تنور
Barocco
باروک، سبکی در موسیقی که بین سال های 1600 تا 1750 رایج بوده از مختصات اصلی این سبک هارمونی در هم ریخته و مدولاسیون غیرطبیعی می باشد.
Barre
خفه کردن صدای سیم ها در گیتار بوسیله اشاره انگشتان
Barterd Bride
اپرای کمدی در قرن نوزدهم
Base, dessus
صدای متوسط (نیمه قوی) در زنان
Bass clarinet
کلارینت باس
Bass clef
کلید باس ، یکی از موارد استفاده کلید فا است.
Bass drum
طبل بزرگ
Bass, giren
باسی که یک یا جند هارمونی به آن اضافه شده است.
Bassist
خواننده ای با صدای بم (معمولا خواننده مرد)
Basta
کافی، اندازه
Baton
چوب رهبری
Battery
دهانه طبل
Bearbeitet
تنظیم و آرایش یک قطعه
Beat
علایم ریتم داری که توسط دست رهبر اجرا می شوند.
Bebung
لرزاندن صدا، تحریر دادن
Bec
دهانه یا لبک (در فلوت و مانند آن)
Becken
جفت سنج
Bedachatig
با اعتدال ، با میانه روی ، همراه با ظرافت
Bellows
دمیدن برای ایجاد صدا
Bemol
بمل -- علامتی که صدای نت را نیم پرده بم تر می کند.
Bergamasca
رقص روستایی
Beschleunigend
تندی ، سرعت
Bestimmt
با اراده ،محکم ، استوار
Bind, tie
خط اتحاد
Bis
دوباره ، مکرر ، تکرار یک قسمت از قطعه
بقیه اش هم بعدا می ذارم.
منبع: فرهنگ اصطلاحات موسیقی (علی فریدونی)
اگر کسی گوش شنوا داشته باشد، در همه چیز موسیقی را خواهد شنید...
-
12 کاربر برای این پست از setareh_hk تشکر کرده اند:
cx420,Don_Ramtin,Fereshteh_Baran,Khashayar,kiyana,Mohammad_ngml,mreza,netmooteler,opera2080,rezaranjbaraan,sol_s,white
-
Tuesday 21 September 2010
#13
کاربر نمونه
وضعیت
- افلاین
-
8 کاربر برای این پست از Mohammad_ngml تشکر کرده اند:
-
Wednesday 22 September 2010
#14
دوست خوب
وضعیت
- افلاین
-
2 کاربر برای این پست از faezeh تشکر کرده اند:
-
Thursday 23 September 2010
#15
دوست خوب
وضعیت
- افلاین
0
A key
کلید لا
Adapted
آماده شدن برای خواندن
As if from a distance
به طور غیر مستقیم
As at first
مثل اول
As farther back
برگشت بیشتر به عقب
Arm horn
شیپور جنگ
Accelerating
تندی ، سرعت
Accented
تاکید
At. pleasure
بر حسب دلخواه
Amorous song
آواز های عاشقانه
At sight
فی البداهه
All
تمامی قطعه
Anguished
غصه دار، درد آور
Ardently
با شور و حرارت
A cappella
موسیقی کرال بدون همراهی ساز
Alternating
خلاصه شده ی یک قطعه
Anthem
سرود
Animated
جاندار، زنده
Ardent
با حرارت ، تند
Appoggiatura
نت زینت
Achtel
سکوت
Bowed
آرشه ای
Boldly
جسورانه
Ball
باله
Bridal song
آوازهای عروسی
Breathing mark
نقطه توقف ، مکث
Bass drum
طبل بزرگ
اگر کسی گوش شنوا داشته باشد، در همه چیز موسیقی را خواهد شنید...
-
7 کاربر برای این پست از setareh_hk تشکر کرده اند:
-
Thursday 23 September 2010
#16
کاربر انجمن
وضعیت
- افلاین
-
3 کاربر برای این پست از saze_khasteh تشکر کرده اند:
علاقه مندي ها (Bookmarks)