مرضیه، خواننده ایرانی، درگذشت

[سارا غلامی]

همینه دیگه وقتی از خاک رونده میشن دنبال کنسرتاشون باید تو ماهواره باشی مگه جز این میشه وای از استبداد که هنرمندواقعی تو غربت اواز سر میده بیایین تا بقیه نرفتن گرامی بداریم شون وین قافله عمر عجب میگذرد

[Avazekhan]

ما را که بجز مرده پرستی هنری نیست!
فرهنگ اشتباه ما همیشه این بوده و هست که تا کسی هست قدرشو نمیدونیم تا اون شخص رو از دست میدیم تازه یادش میوفتیم که انگار هست!
از دیروز تمام آهنگهای این مرحوم رو گذاشتن یه بند ولی چه فایده!
قطعا خدا بیشتر از ما دوستش و احتیاجش داشت که از اینجا بردش...

البته باید بگم تا قبل این تاپیک نمیدونستم که بانو مرضیه مرحوم شده...
و الا بخاطر نفرتم از مرده پرستی هم که شده شاید دیگه کمتر کاراشو گوش بدم...!
چه دنیای مسخره ایه...!
معلوم نیست ما خودمونو مسخره کردیم... یا زمونه ما رو!

[Nassim_Agha]

البته و الا بخاطر نفرتم از مرده پرستی هم که شده شاید دیگه کمتر کاراشو گوش بدم...!

!

دوست خوبم !
شما که هنرمند هستید و عارف چرا از مرده پرستی می نویسید؟ فراموش کرده اید مگر که:

„هرگز نمیرد آنکه دلش زنده شد به عشق”

مرضیه با مردم بود و در قلب مردم و صدای سحر انگیزش در خاطره فرهنگ و تاریخ موسیقی ایران همیشه زنده است.

او آزاد زنی بزرگ و بزرگوار بود که عمیقا به بقای روان و شخصیت و جاودانگی اعتقاد داشت و سر در حلقه اندیشه عارفان داشت.
در فرهنگ باستانی ایران که میراثش با فرهنگ عرفانی در آمیخته است اعتقاد بر این بود که روان نیکان در ستونهای بامدادن با نور در می آمیزد و هر سپیده دمان بر جهانیان نور می افشاند.

مردم مرضیه را در ترانه هایش , در آوازهایش و در سپیده دمان باز می یابند.

[mariwan]

نسيم سحر نميشد اينهارو قبل فوتشون ميكفتيد ؟

[Makao3000]

بادرود به هم میهنان گرامی
هنگامی که از ماهوارهای برون مرزی خبر درگذشت این بانوی هنرمند و ماندگار را شنیدم بسیارناراحت شدم اما بیشتراز هرچیز اینکه چرا باید بیرون از ایران ؟ یاید درگذشت شادروانان بیژن ترقی و دلکش و الهه ودیگر هنرمندان گرانقدر و ازدست رفته میافتم که درماهواره های بیگانه مراسم یاد بود و بزرگداشت آنان گرفته میشود اما در ایران ؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟

[Nassim_Agha]

بی مناسبت ندیدم این غزل که برای خاکسپاری مرضیه سروده شده است را در این تایپک بنویسم

شود که نور و نوا را بخاک بسپارند؟ آ
شود که شور و صفا را بخاک بسپارند؟ آ
شود که رادی و عشق و محبت و صفوت
شود که رسم وفا را بخاک بسپارند؟ آ
شود که کوه دماوند و درخم و پیچ اش
نسیم نافه گشا را به خاک بسپارند؟ آ
شود که مهر فروزان و ماه تابان را
شود که باد صبا را بخاک بسپارند؟ آ
توئی وزان چو هوا،تا کجا،کجا؟ همه جا
شود! شود! که هوا را بخاک بسپارند؟ آ
گرفتم آنکه ببستند راه مستان را
شود که میکده ها را بخاک بسپارند؟ ا
اگر خدا متجلی است دردل پاکان
بگو ! شود که خدا را بخاک بسپارند؟ ا آ
بهل که فاش بگویم عزیز من خاتون
برای آنکه شما را بخاک بسپارند
بباید آنکه از امروز تا به فرداها
تمام ملت ما را بخاک بسپارند