-
Saturday 23 October 2010
#1
دوست خوب
وضعیت
- افلاین
استاد امیر حمزه رضایی، سازنده سنتور
0
اميرحمزه رضايي در سال هزاروسيصدوسي وهشت هجري شمسي(1338) در شهر يزد ديده به جهان گشود. تحصيلات دوره ابتدايي را در دبستان هاي بيست وپنج شهريور و سعدي يزدسپري نمود . دوره راهنمايي را در مدرسه راهنمايي صالحي زاده و مقطع متوسطه را در دبيرستان علي ديهيمي گذراند . او از همان سال هاي نوجواني به موسيقي علاقه وافري داشت و عضو فعال گروه هاي موسيقي و سرود مدرسه هاي خود بود. او از سال هزارو سيصدوپنجاه و سه فعاليت هنري خود را در زمينه موسيقي در فرهنگ و هنر يزد به صورت حرفه ايي آغاز نمود و دراين دوران از محضر نوازندگان برجسته ايي چون: علي شهاب ، محمدرضا روحبخش و جواد بطحايي استفاده نمود. همچنين، دوره هايي از رديف نوازي رادر کلاسي که زيرنظر استاد شفيعيان برگزار مي شد طي کرد و دوره هاي بداهه نوازي را نيز نزد شادروان،مهدي ناظمي گذراند . رضايي از همان دوران نوجواني با فراگيري درسهايي از سنتور، به کيفيت و اهميت صدادهي اين ساز پي برد و براي رسيدن به صداي مطلوب بارها سنتور خود را عوض کرد تا اينکه بالاخره تصميم گرفت شخصا اقدام به ساخت سنتور کند . پس پژوهش و تحقيق را در ساختمان سنتور شروع کرد. اين تحقيق و پژوهش مدت دوازده سال او را به دنبال خود کشاند تا اينکه روزي با استاد بزرگ، شادروان مهدي ناظمي که خود هنر سنتور سازي را به اوج کمال رسانده بود آشنا گرديد و فراگيري اين هنر را با نظارت ايشان ادامه داد و درطي اين مدت هفت ساله ، آنچنان پيشرفتي در کار حاصل نمود که استاد ناظمي با تمام سخت گيري هايي که نسبت به انتخاب و تربيت شاگرد داشت، که مورد انتقاد هم بوده ، بالاخره در سن نود سالگي در مورد شاگرد خود چنين می گوید :
[ میهمان گرامی برای مشاهده لینک ها نیاز به ثبت نام دارید]بدین ترتيب اسرار و رموزي را که هزاران سال پيش دست به دست وسينه به سينه به استاد ناظمي رسيده بود به آقاي اميرحمزه رضايي آموزش داده شد تا يک هنر اصيل ايراني ازخطر نابودي حفظ شود و جالب تر آنکه با برقرار شدن ارتباط بين يک نفر از عهد قاجاريه و يک نفر ازاين عهد و زمان ، حلقه هاي زنجير از هم گسسته نشد و تداوم اين هنر میسر گشت.
رضايي اکنون در شهر يزد ساکن است و در مراکز هنري اين شهر به آموزش سنتورنوازي به هنرجويان مشغول مي باشد. ايشان در طي سال هاي گذشته، علاوه بر ساخت و عرضه سنتورهاي متعدد به متقاضيان، فعاليت هاي ديگري چون : آهنگ سازي و نوازندگي نيز داشته اند و شاگرداني در زمينه هاي نوازندگي و ساخت سنتور تعليم داده اند که از آن جمله مي توان به آقایان [ میهمان گرامی برای مشاهده لینک ها نیاز به ثبت نام دارید] در زمينه نوازندگي سنتور و [ میهمان گرامی برای مشاهده لینک ها نیاز به ثبت نام دارید]در زمينه ساخت سنتور اشاره نمود .
به نقل از
[ میهمان گرامی برای مشاهده لینک ها نیاز به ثبت نام دارید]
اغلب فکر میکنیم چون گرفتاریم به خدا نمیرسیم
اما واقعیت این است که چون به خدا نمیرسیم گرفتاریم
-
8 کاربر برای این پست از peyman_n تشکر کرده اند:
-
Saturday 23 October 2010
# ADS
-
Saturday 23 October 2010
#2
دوست خوب
وضعیت
- افلاین
اغلب فکر میکنیم چون گرفتاریم به خدا نمیرسیم
اما واقعیت این است که چون به خدا نمیرسیم گرفتاریم
-
6 کاربر برای این پست از peyman_n تشکر کرده اند:
-
Tuesday 26 October 2010
#3
کاربر نمونه
وضعیت
- افلاین
0
سنتور هاشون خیلی گران قیمت هست و نسبت به پولی که داده میشه خیلی ارزشمند نیستند! هر سال هم قیمت رو بالا میبرند..
زعشق است آنچه آهنگ و ترانست دو،ر،می،فا،سل،لا،سی،دو بهانست
-
کاربران زیر از Mezrab به خاطر این پست تشکر کرده اند:
-
Wednesday 27 October 2010
#4
دوست خوب
وضعیت
- افلاین
0
والا خودم با استاد صحبت کردم ولی روم نشد این رو ازش بپرسم
اغلب فکر میکنیم چون گرفتاریم به خدا نمیرسیم
اما واقعیت این است که چون به خدا نمیرسیم گرفتاریم
-
کاربران زیر از peyman_n به خاطر این پست تشکر کرده اند:
-
دوست خوب
وضعیت
- افلاین
-
2 کاربر برای این پست از santoori_hooman تشکر کرده اند:
-
مسئول بازنشسته
وضعیت
- افلاین
0
نوشته اصلی توسط
santoori_hooman
[ میهمان گرامی برای مشاهده لینک ها نیاز به ثبت نام دارید]
آخه این چه برنامه ای !!!<br />
<br />
سنتور 2.5 میلیون تومان (در حال حاضر) . به طوری که تمام اساتید سنتور ساز بیش از 1.5 م تومان سنتور ندارن .<br />
<br />
حالا شاگرد ناظمی هم باشه . مگه چند نفر دیگه هم نبودن ؟؟؟؟؟؟؟<br />
<br />
به نظر من این سو استفاده از نام استاد ناظمی هست.
<br />
<br />
نوشته اصلی توسط
Arash-hadian
[ میهمان گرامی برای مشاهده لینک ها نیاز به ثبت نام دارید]
وقتی هیچ سازمان و ارگانی نظارتی روی اینچیزها نمیکنه همین میشه متاسفانه!
<br />
<br />
رفقا، حواستون هست که موضوع چیه؟
ایشون، مثل هرکس دیگهای، کاری انجام میده و جنسی تولید میکنه. غیر از خودش، کی حق داره که بهش بگه چند بفروشه؟ اگه ایشون انحصاری در صناعت سنتورسازی دارن که خوب، حقشونه. اگه ندارن، خوب برای چی میرین دنبالشون و غر هم میزنین؟
تا حالا رفتین تار یحیی قیمت کنین؟ تار رامین جزایری چی، اون رو پرسیدین؟ کارای آقای پوریا چطور؟ اصلاً چطوری میتونین قیمت رو تعیین کنین که حالا سازمان و ارگان بیاد نظارت بکنه یا نکنه؟
بیاین یهکم دقیقتر بشیم: اگه من سکهای داشته باشم و بگم «این یه ملیون تومن»، کسی میتونه نظرم رو برگردونه؟ کسی حق داره که منعم کنه؟ آیا دولت حقی در اموال من داره که بتونه من رو از دادن قیمت یهملیونی (و دیگریای رو از پرداخت همچو پولی بابت چیزی که ارزش بیرونی اینقدر نداره) منع کنه، اگر شریک نباشه؟
در تعیین قیمت یهسری از «کالا»ها، دولت نقش داره: دولت بابت «گندم» خرج میکنه، و از اونور قیمتش رو هم دست میزنه. دولت در تعیین قیمت بلیت کنسرت هم نقش داره: «سالن» میده و «امنیت» (و البته اینا رو هم «خیال» میکنه که میده! ولی بههرحال نمیشه دورش زد) و بهازاش حدود قیمت تعیین میکنه (و میبینین که بهمحض اینکه از دستش در میره، بلیت میشه 70000 تومن). دولت در تعیین قیمت کلاس در «آموزشگاه موسیقی» هم نقش داره: رتبهبندی رسمی میده، و بهازای اعتمادی که [فکر میکنه] برای جامعه بهوجود میآره، سقف قیمت تعیین میکنه [که فعلاً، برای بیست دقیقهٔ استاد درجهٔ یک در آموزشگاه درجهٔ یک، 21000 تومنه]. اما اگه بنده در خونهم یهربع به کسی آموزشی بدم و بابتش 100000 تومن بگیرم، و اگه باهم مشکلی نداشته باشیم، دولت میتونه مدعی بشه؟ ارث، که دیگه نص شرعی روشه؛ نیست؟ اگه من با خواهر[نداشته!]م کنار بیام و بخوام جای 2 به 1، مساوی تقسیمش کنیم، کسی میتونه مدعی بشه؟
خلاصه کنم: من هم موافقم که به قیاس، 2.5 ملیون پول زیادیه برای یه سنتور. اما، ایشون محقه که برای کاری که میکنه قیمت بذاره. اگه من نمیپسندم، به این علت واضح که سنتور مثلاً «دارو» حساب نمیآد که به مرگ و زندگیم مربوط باشه، میگم «برو بابا». ولی دیگه این که این سوء استفاده از اسم ناظمیه یا ارگانی نظارت نمیکنه، به این داستان دخلی نداره!
-
2 کاربر برای این پست از bardyaa تشکر کرده اند:
-
مسئول بازنشسته
وضعیت
- افلاین
0
نوشته اصلی توسط
Arash-hadian
[ میهمان گرامی برای مشاهده لینک ها نیاز به ثبت نام دارید]
دوست عزیز آخه اگه قرار باشه هرکی هرقیمتی که دلش میخواد روی چیزی که میسازه بزاره که سنگ روی سنگ بند نمیشه که عزیزم :)
یه سر به میدان بهارستان تهران بزن تا این وضع بلبشویی که میگمو بهتر ببینی! بشخصه کسیو میشناسم که نجاره!!! اما داره سنتورهاشو 1میلیون تومان میفروشه که واقعا حیف پول! 100 تومن هم نمیارزه! و تاسف برانگیزترش اینه که این آقا با چند تا مدرس سنتور قرار گذاشته که اون مدرس برای هنرجوهاش از ایشون سنتور تهیه کنه و یه درصدی بهش برسه!!!
پارسال پیش آقای غفاری (سازنده سرشناس سنتور) بودم ایشون هم گله میکرد از این وضع و میگفت سازهاشو 800 تومان میخرند و توی بهارستان و جمهوری 2میلیون میفروشند!
چناب بردیا خان عزیز کی باید جلوی این وضعیت اسف بارو بگیره؟ بنظر میاد این اتفاقات مستقیما داره تیشه میزنه به موسیقی این مملکت که از فرهنگ و تمدن ما ریشه گرفته!
درسته که حق قیمت گذاری ساز با دولت نیست اما دیگه اینجوری هم نباید باشه که هرسمتی میری یه صدایی به گوش میرسه!
البته منظور من از نظارت روی این جریان اصلا به معنی محدودیت نیست! بلکه به معنی افزایش کیفیت سازسازی و نظارت روی قیمتها است!
اصلا مگه ما خانه موسیقی نداریم؟ چه اشکالی داره در این خانه موسیقی ،بخشی ایجاد بشه که نظارت کنه روی این قضیه؟
بخدا اصلا وجه خوبی نیست واسه کشوری که سابقه هزاران ساله در موسیقی داره این وضع باشه توی موسیقیش!
ای آفرین! حالا بهتر شد: میدونیم که «درد» هست، و حالا دنبال دوای درستش میگردیم. این شد یه چیزی.
اما هنوز، یهچیزی پخته نشده: ادعای من، درواقع اینه که اگه یه چیزی هست که مشتری «راضی» داره، به من و شما ربطی نداره که سوسهای بیایم! ببین، اینکه شما بری ساز فلانی رو درحالیکه میشه خودش رو پیدا کرد به دوبرابر و نیم قیمت از دست دیگری بگیری، ممکنه ناخوشایند باشه؛ درست. اما اشکال کار کجاست؟
شما ماءالشعیر رو هم بری از خود بهنوش بگیری، ارزونتر در میآد. همین قهوهٔ تلخ، به 1700 دست مغازهدار میرسه و بنده و جنابعالی باید 2500 بابتش بدیم. کتابی که میخری، 35٪ سهم موزع داره، که یعنی مثلاً یه کتاب 10000 تومنی، 3500ش «فقط» سهم توزیعکنندهست (و برای همین هم توی نمایشگاه کتاب با تخفیف 20 - 25 درصد که کتاب میدن، باز راضین). پس اینکه توزیعکننده یهچیزی بکشه روی قیمت، عادیه. پس، واقعاً این اشکال کجاست؟
اشکال، در یهچیز سادهایه: «سوءاستفاده از ناآگاهی»؛ نه در پول اضافه. یه روزگاری، یه سهتار برای کسی که ایران نبود خریدم، به 25000 تومن! دوست میانجیمون ساز رو به طرف رسوند، و وقتی برگشت، نهتا صد فرانکی برام آورد (که بهحساب فرانک 110 تومن، بشه 100 تومن) و گفت که طرف گفته بهمنچه که تو چند خریدی؛ اینجا نمیتونستم همچو چیزی رو زیر 2000 فرانک پیدا کنم. بامزهترش، این بود که سازنده هم حاضر نبود اینقدر بگیره، چون میگفت که بهمنچه که اون چی فکر میکنه؛ من قیمت کار خودم رو میدونم! تو همچو موردی، من فکر نمیکنم که اشکالی وجود داشته باشه: خریدار، از چیزی که خریده «راضی»ه (و البته شاید فکر میکنم که اشکالی نداره، چون بالاخره چیزیش تو جیب من نرفت: باقیش، شد هدیهای برای عروسی پسر طرف!) و از اون مهمتر، «میدونه» که چی خریده. اشکال، وقتی پیش میآد که خریدار «نمیدونه» که مثلاً آقای غفاریآدمی رو اگر پیدا کنه، میتونه با همون دو ملیون تومن دوتا سنتور سلکوک رو با یه سنتور «ر کوک [! که مثلاً کلاً نصف سنتور سلکوکه و میشه به 400 تومن خریدش!]» بخره. اشکال، وقتی پیش میآد که «استاااد» فلانی، به شاگردش «تکلیف میکنه» ــ و نه «پیشنهاد میده» ــ که از آقای بهمانی ساز بگیره، و تازه «بگه» که «استاااد فلانی» معرفشه.
اما، راهحلش این نیست که «استاااد» رو یا مغازهدار رو به اخیه بکشیم؛ برای اینکه اونا هم بهنوبهٔ خودشون حق دارن و توجیهی ـــ یا، دستکم، به ما نمیرسه که دربارهشون قضاوت کنیم. راهش، از یهطرف «آگاه کردن» ملته و از طرف دیگه، درست کردن نهادهای صنفی [و نه دولتی] قوی (که البته بازهم نقش «قضایی» ندارن). بیاین بشمریم: همین دوروبر، قاعدتاً با پایهترین آدمای اهل داستان سروکار داریم؛ نه؟ چند نفرمون سازندهٔ سازمون رو خودمون انتخاب کردهایم و از خودش، با رفتن و اومدن به کارگاهش [مثلاً] و دیدن و شناختن سازهاش و مقایسهٔ قوت و ضعف کاراش با دیگران ساز گرفتهایم؟ همین دوروبر، میتونی چنتاد[!]تا پست پیدا کنی که یکی، یه «استاد» سازساز رو در فلان «گوشه» پیدا کرده و رفته به فلانقدر تومن یهچیزی ازش خریده، و مدعیه که این دیگه اصل جنسه! این، یعنی «من که چیز دیگهای ندیدهم، ولی این از بقیه [= بقیهٔ ندیدههای من!] بهتره». این، یعنی «من نمیدونم، و نمیدونم که نمیدونم» ـــ یه چیزی مثل این استاد ـ استاد گفتنی که ملت سهماه و یهسال ساززده برای معلمشون میخیسونن، و توصیههایی میکنن به تازهکارها، بس حکیمانه!
این جماعت رفقا، اصولاً حواسشون نیست که میتونن دوروبرشون رو هم ببینن. معمولاً موسیقی براشون در همین حدها هم جدیه، و راستش، بهنظرم گناه خودشونه اگه چیز ناجوری گیرشون بیاد. البته، از حق نگذریم: اینها تازه «خوبا» هستن و فقط یاد نگرفتهن که چه باید بکنن، و از انصاف هم نگذریم: مدعی نیستم سازندههای خوب فقط همین تهرانیها هستند. فقط دارم میگم که اگه ببینی یه آقای محترمی بالای قلهٔ قاف یه تلویزیونی داره از برند «بردیا» به قیمت یک ملیون و دویستوبیستوسههزار و چهارصد تومن و دوزار، احتمالاً نمیخریش؛ هان؟ چرا؟ لابد، هم به «جا» فکر میکنی، هم به برند نامربوط، هم به قیمت. حالا اگه مثلاً سامسونگ بود یهچیزی (مثل اینایی که مثلاً میرن «پاوه»!) ، یا قیمتش، یا هرچی! چرا برای یه تلویزیون از سر تا ته جمهوری رو میچرخیم و دلورودهٔ داستان رو درمیآریم، ولی برای ساز نه؟ اگه نگردیم، اگه این زحمت رو نکشیم، گناه «انداخته شدن» ساز پای کیه: فروشنده، یا خود ما؟
اما، اینکه «استاااد» مجبورت کنه بری ساز ناجور بخری، خوب، یهکم حسابش فرق میکنه (هرچند که باز، مشکل خودته که بد کسی رو انتخاب کردهای!) ، و چیزیه که قاعدتاً خود حضرات باید برای حفظ اعتماد ملت به صنفشون حواسشون بهش باشه. بهنظر میآد که اگه خانهٔ موسیقی قویتری میداشتیم، اگه عضویت درش (و مثلاً تأییدیهش) اهمیتی میداشت، اگه حضرات میتونستن تعارفاتشون رو کنار بذارن، اونوقت حتی «لغو عضویت» هم تهدید خوبی میبود، که بههرحال، فعلاً نیست.
سرجمع: بنده، «خودم» باید کلاهم رو سفت بچسبم قربان! اگه ایشون دوونیم قیمت میده و هنوز هم بر همان است که بود، خوب لابد خریدار داره دیگه. انگولک «اقتصاد آزاد»، بلاهای عجیب و غریبی سر موضوع میآره که بهراحتی میشه نمونههاش رو دید.
-
2 کاربر برای این پست از bardyaa تشکر کرده اند:
-
کاربر انجمن
وضعیت
- افلاین
0
موافقم بردیا عزیز
به نظرم اگر اطلاع رسانی، درست و دسترسی به اساتید و سازندگان دست اول آسون بشه، خیلی از این مشکلات حله.
دیگه باقیش بر میگرده به عزم و عقل خریدار...
گه ملحد و گه دهری و کافر باشد... گه دشمن خلق و فتنه پرور باشد
باید بچشد عذاب تنهایی را... مردی که ز عصر خود فراتر باشد
-
-
دوست خوب
وضعیت
- افلاین
0
بله
به راستی که خودمون مقصریم
ولی از کی شروع کنیم ؟؟ از کجا شروع کنیم ؟؟
بنده خدا میاد میگه من سنتور رو انتخاب کردم و حاضرم 3 تومان بدم به ساز ، هنوز یک مضراب هم نزده
خب این اساتید هم برای ایشون ساز میسازن
اغلب فکر میکنیم چون گرفتاریم به خدا نمیرسیم
اما واقعیت این است که چون به خدا نمیرسیم گرفتاریم
-
-
Wednesday 23 May 2012
#10
-
-
Wednesday 23 May 2012
#11
دوست خوب
وضعیت
- افلاین
0
نوشته اصلی توسط
mahdikarimi_sn
[ میهمان گرامی برای مشاهده لینک ها نیاز به ثبت نام دارید]
با سلام
من آقای رضایی رو میشناسم ولی باید یه چیزهایی در باره سنتور ایشون به شما بگم. حتی خودم ساز های ایشون رو هم زدم.
آقای رضایی برای سازهای خودشون خیلی وقت میذارن و مثل دیگران نیستند که فقط دنبال پول باشند. ایشان برای ساخت یک سنتور حداقل یک سال وقت میذارن و از بهترین چوب های قدیمی استفاده می کنند. در صورتی که برای فروش ساز های خود ضمانت میذارند که اگه راضی نبودید میتونید اون رو پس بدید. در صورتی که افرادی مثل اردوان کامکار ساز هایی رو به شاگردان خود میدن که بقول بعضی از شاگردهای ایشون به هیچ دردی نمیخوره و پول زیادی رو هم میدن. در ضمن کسی که سنتور میخواد بشناسه باید ساز شناس باشه و همینجور نظر نده.
همچنین آقای رضایی داره روی ساخت ویولن کار میکنه که یک نمونه از ویولن خودش رو به ایتالیا فرستاده تا اساتید برجسته دنیا روی ساز ایشون نظر بدن.
باز هم سنتور های ایشون واقعا صدای دلنشینی داره.
سلام دوست عزیز
اولا من با سازهای ایشون تاحالا نزدم ونظری ندارم ولی از چندتا دوستان وارد و اساتید که شنیدم گفتن نسبت به قیمت گزینه های بهتری هست و همچنین اون صدای سازی که در سایتشون گذاشتن جالب نیست
دوما اینی که شما میفرمایید که برا ساختن یک ساز سنتور حداقل یک سال وقت میزارن اصلا (یعنی اصلا منطقی) نیست. تا 1 ماه و دوماه درسته (تازه اینم اگر بخوان با تمام وجود کار کنن و همچنین همین 1 ساز هم درست نمیشه ممکنه 2-3 تا ساز بشه بسته به اندازه ی چوب ها)
و همچنین ساختن سنتور به اندزه ی ساختن یک پیانو آکوستیک دشواری نداره که حداقل یک سال کار ببره... (که ساخت پیانوهای خیلی خوبم ممکنه انقدر زمان نبره)
سپاس
-
-
Wednesday 23 May 2012
#12
-
کاربران زیر از mahdikarimi_sn به خاطر این پست تشکر کرده اند:
-
Wednesday 23 May 2012
#13
-
کاربران زیر از mahdikarimi_sn به خاطر این پست تشکر کرده اند:
-
Wednesday 23 May 2012
#14
-
کاربران زیر از mahdikarimi_sn به خاطر این پست تشکر کرده اند:
-
Wednesday 23 May 2012
#15
دوست خوب
وضعیت
- افلاین
0
نوشته اصلی توسط
mahdikarimi_sn
[ میهمان گرامی برای مشاهده لینک ها نیاز به ثبت نام دارید]
با سلام
اولا استاد هیچ اصراری به فروش ساز های خود ندارند و هر که مایل باشه میتونن سفارش بدن، دوم اینکه مانند سازندگان دیگه به فکر پول نیستند که بخوان سازشونو بریزند توی بازار، ولی مانند استاد اردوان کامکار که واسه شاگرد های خودش سنتورهای نامرغوب با قیمت بالا میده پس چی؟...
و هر چیزی را باید خود آدم امتحان کنه نه به گفته های دیگران گوش کنه. و من نزدیک به 10 سال که سنتور میزنم به جز سنتور ایشان سنتور خوب دیگه ای پیدا نکردم/
همه شما به فکر مبلغ ساز هستید که فلان ساز به این قیمت بخوره ولی به ارزش کار توجه نمیکنید.
ما کاری با استاد اردوان - آقایی یا... چه سازنده ای رو معرفی میکنه نداریم دوسته من. چون هرفردی عقل و قدرت تصمیم گیری داره . و نه اینکه چون یه استادی بگه این ساز خوبه ما بریم اونو بگیریم بلکه باید صدای بیشتر سازهایی که از دست اون سازنده ساخته شده رو بررسی و بعد ساز بگیریم
البته که باید کیفیت و صدای ساز وقیمت رو در نظر گرفت نه فقط یکجنبه
ودر در جواب اینکه میگید بعد 10 سال سنتور نواختن جز سنتورهای ایشون دیگه هیچ ساز خوبی ندید چیزی ندارم بگم... (چون در ایران حداقل 2-3 سازنده ی عالی وجود داره)
-
-
Wednesday 23 May 2012
#16
دوست خوب
وضعیت
- افلاین
0
نوشته اصلی توسط
mahdikarimi_sn
[ میهمان گرامی برای مشاهده لینک ها نیاز به ثبت نام دارید]
همچنین من برای یکی از دوستان سفارش سنتور دادم که استاد قول بهمن سال 91 رو بمن دادن.
شما اگر از هر سازنده ای بپرسید که ساخت بهترین سنتوری که تاحالا ساختن چقدر زمان برده... به شما جواب خواهند داد
-
علاقه مندي ها (Bookmarks)