لیست کاربران برچسب شده در تاپیک

صفحه 1 از 15 1234511 ... آخرینآخرین
نمایش نتایج: از 1 به 16 از 226

موضوع: Metal & AlimetallicA Group

  1. #1
    alimetallica_2 آواتار ها
    کاربر حرفه ای

    وضعیت
    افلاین
    عنوان کاربری
    کاربر حرفه ای
    شماره عضویت
    36341
    تاریخ عضویت
    Oct 2010
    سن
    38
    نوشته ها
    3,205
    میانگین پست در روز
    0.65
    تشکر از پست
    2,552
    12,014 بار تشکر شده در 3,128 پست

    شبکه های اجتماعی من

    Follow alimetallica_2 On Twitter Add alimetallica_2 on Facebook
    Mentioned
    0 Post(s)
    Tagged
    1 Thread(s)
    Thumbs Up/Down
    Received: 49/2
    Given: 0/0
    میزان امتیاز
    17

    پیش فرض Metal & AlimetallicA Group


    0 Not allowed! Not allowed!
    درود.
    این تاپیک نام تاپیک مورد علاقه بنده است که در فارومهای دیگر (فاروم های غیر تخصصی) ایجاد کرده ام برای جمع آوری مقالات راجع به متال از افراد مختلف من جمله خودم.
    احداث تاپیک بررسی موسیقی متال نیز در تمام فارومهایی که عضو بودم رایج بوده است اما با توجه به جامعیت این سایت و متخصص بودن افراد دیگر نیازی به ایجاد تاپیک بررسی موسیقی متال نمیدانم.
    همچنین مقالات دوستانم در مورد افراد دیگر را در اینجا قرار نمیدهم و از مطالب بچه های سایت در این تاپیک استفاده نمیکنم.
    پس در این قسمت اندکی از مقالات مختصرم را ارائه میدهم.
    (لازم به ذکر است که این مقالات برای مخاطب عام و ناآشنا به موسیقی تدارک دیده شده است از این رو ممکن است در برخی از مسائل سطحش نسبت به کاربران این سایت پایین به نظر بیاید، انشاالله در مقالات جدید در سطح بالاتری این کار را خواهم کرد و اگر اشکالی در مقالات وجود دارد خوشحال میشم راهنمایی فرمایید)
    همو که به نبرد با اهریمن برمیخیزد، باید برحذر باشد که در این فرایند خود به اهریمنی مبدل نگردد و آنگاه که تو به مغاک منگری، مغاک نیز به تو مینگرد.


  2. # ADS
     

  3. #2
    alimetallica_2 آواتار ها
    کاربر حرفه ای

    وضعیت
    افلاین
    عنوان کاربری
    کاربر حرفه ای
    شماره عضویت
    36341
    تاریخ عضویت
    Oct 2010
    سن
    38
    نوشته ها
    3,205
    میانگین پست در روز
    0.65
    تشکر از پست
    2,552
    12,014 بار تشکر شده در 3,128 پست

    شبکه های اجتماعی من

    Follow alimetallica_2 On Twitter Add alimetallica_2 on Facebook
    Mentioned
    0 Post(s)
    Tagged
    1 Thread(s)
    Thumbs Up/Down
    Received: 49/2
    Given: 0/0
    میزان امتیاز
    17

    پیش فرض آشنایی مختصر


    0 Not allowed! Not allowed!
    ژانر هوی متال یکی از زیر مجموعه های سبک Rock است که خود به چندین شاخه اصلی و فرعی (ترکیبی) تقسیم میشود.
    موسیقی هوی متال در سال 1970 رسما کار خود را آغاز کرد و گروه Black Sabbath اولین گروهی بود که این سبک را ابداع نمود. اما پیش از این گروههای مانند Deep Purpple و Led Zepplin بنیانها را بنا نهاده بودند و در واقع پدر بزرگ این سبک محسوب میشدند. چون سبک Hard Rock و البته برخی دیگر از سبک ها مانند Speac Rock و Perogressive در بوجود آمدن این سبک تاثیر غیر قابل انکار داشتند. (در نظر داشته باشید که برای مخاطب غیر متخصص تشخیص این سبک ها از یکدیگر بسیار مشکل است و ممکن است با شنیدن یکی از این سبکها احساس کند در حال گوش کردن به موسیقی متال است)

    در واقع متالی که توسط „بلک ثبت” ابداع شد رمز آلودگی را از گروههای Prog و خشونت را از Hard Rock با هم در آمیخت و سپس گروههای دیگری وارد این ژانر شدند.

    از گروههای بسیار تاثیر گذاری که در شکل گیری موسیقی متال به حالت امروزی و ژانرهای مورد استفاده در حال حاضر میتوان به گروهایی مانند:
    Venom - Judas Priest - Iron Maidan - Death - Manowar - Dimond Head و مخصوصا Metallica اشاره کرد.

    همچنین از گروههای تاثیر گذار در سبک راک عبارت بودند از:
    Deep Purpple - Def Leppard - Led Zepplin - The Doors - Camle - Eloy - Pink Floyd - Dio - AC/DC و بسیاری دیگر.

    پیش از این هم سبکهایی مانند Jazz و Blues و حتی Punk تاثیرات غیر قابل انکاری در پرورش نوازندگان ژانر راک موزیک ایفا کردند که در نهایت به پیدایش افرادی مانند „جیمی هندرکس” ، „الویس پرسلی” ، „بیتلز” ، „رولینگ استون” و „فرانک راپا” گردید.

    -- Alimetallica 2001 --- نوشته شده در سال 2001 فاروم ایرانکلیک.
    قسمت هایی از مقاله ها به علت وجود توضیح کامل تر در سایت حذف میشوند، مثل آشنایی مختصر با مراحل ضبط و افکت ها و ...
    همو که به نبرد با اهریمن برمیخیزد، باید برحذر باشد که در این فرایند خود به اهریمنی مبدل نگردد و آنگاه که تو به مغاک منگری، مغاک نیز به تو مینگرد.

  4. 11 کاربر برای این پست از alimetallica_2 تشکر کرده اند:


  5. #3
    alimetallica_2 آواتار ها
    کاربر حرفه ای

    وضعیت
    افلاین
    عنوان کاربری
    کاربر حرفه ای
    شماره عضویت
    36341
    تاریخ عضویت
    Oct 2010
    سن
    38
    نوشته ها
    3,205
    میانگین پست در روز
    0.65
    تشکر از پست
    2,552
    12,014 بار تشکر شده در 3,128 پست

    شبکه های اجتماعی من

    Follow alimetallica_2 On Twitter Add alimetallica_2 on Facebook
    Mentioned
    0 Post(s)
    Tagged
    1 Thread(s)
    Thumbs Up/Down
    Received: 49/2
    Given: 0/0
    میزان امتیاز
    17

    پیش فرض ژانرهای مخلف در سبک متال:


    0 Not allowed! Not allowed!
    The New Wave Of British Heavy Metal یا همان هوی متال که در زبانها میچرخد (موج نوی هوی متال اینگلیسی)
    Thrash Metal
    Black metal
    Death Metal
    Doom Metal
    Goth Metal
    Gothic Metal

    Doom/Death Metal
    Progressive metal
    Grunge
    Industrial Metal

    Power Metal
    Nu Metal
    Atmospheric hardcore
    Christian Metal
    Folk Metal
    Grindcore
    Instrumental
    Metalcore
    Melodic Death Metal
    Stoner Rock & Stoner Metal
    Viking Metal
    Eclectic Metal
    Traditional Metal
    Speed Metal
    Atmospheric Hardcore
    Folk Metal
    Instrumental Metal
    electic Metal
    Rap Metal
    Sludge Metal

    Rap Metal

    (ژانرهای غیر اصلی با فونت ایتالیک نمایش داده شده اند)

    اینها سبکهای اصلی موسیقی متال هستند که حال هرکدام به زیر شاخه هایی مبدل می گردند. البته شاید شما فکر کنید مثلا سبک دوم/دث متال هم یک زیر شاخه است. در صورتی که این سبک سبکیست رسمی و مستقل و آن را نه با دوم متال مقایسه می کنند و نه دث متال.
    سبکهای تلفیقی نیز وجود دارند که زیر شاخه یکی از این سبک های اصلی به حساب می آیند و یا به کمک آن سبک می آیند تا موسیقی جذاب تری را شاهد باشیم. به عنوان مثال اولین بار گروه Metallica سبک Thrash Metal را با سبک زیرزمینی و غیر رسمی Speed Metal تلفیق کرد و سبک Thrash Metal به شیوه ای که امروز شاهد آن هستیم معرفی نمود.
    همچنین بسیاری از این سبک های اصلی در زیر شاخه ها بسیار با یکدگر متفاوتند.
    مثلا در سبک بلک متال به دو سبک اصلی „نوردیک” و „ملودیک” برخورد می کنیم که با هم تفاوت عمده ای دارند.
    همچنین سبک Hard Rock به گونه ای پدر موسیقی متال به حساب می آید و برای شنونده نا آشنا هیچ تفاوتی با هوی متال ندارد.
    همچنین بسیاری از کارهای سبک های Alt. Rock و Alternative و Speac Rock و حتی Punk و Punk Rock برای شنونده نا آشنا قابل تشخیص از موسیقی متال نیست.
    بماند که برخی هر موسیقی که دارای گیتار الکتریک باشد را متال می نامند.

    برای تمیز دادن افکار شما برای هر سبک شاخص ترین گروههای فعال در سبک ها را به عنوان نمونه ذکر می کنم.
    Atmospheric hardcore
    Neurosis و Cult Of Luna

    Black metal
    در سبک نوردیک: Venom و Mayhem و Immortal و Darkthrone

    و در سبک ملودیک: Emperor و Dimmu Borgir و Cradle Of Filth

    Christian Metal
    Bloodgood و Toruniquet

    Death Metal
    Death و Morbid Angel و Deicide


    Thrash Metal
    Metallica و Megadeth و Slayer و Testament و Anterax و Overkill


    Doom Metal
    Candlemass و Abdullah


    Doom/Death Metal
    My Dying Bride و Anathema و Paradise Lost و Katationia و Amorphis

    Goth Metal
    Darkseed و Tiamat و Moonspell

    Gothic Metal
    Arch Enemy و Tristania و Crematory


    Folk Metal
    Turisas و بسیاری از گروههای محلی و بومی کشورهای مختلف حتی ایران.

    Grindcore
    Napalam Death و Blood Duster

    Grunge
    Tad و Nirvana

    Industrial Metal
    Marilyn Manson و Ministy


    Instrumental
    Kong

    Metalcore
    Shadows Fall و The End

    Melodic Death Metal
    Dark Tranquility و In Flames و Fear Factory

    Nu Metal
    System Of A Down و Slipknot و P. O. D و Korn

    The New Wave Of British Heavy Metal
    Iron Maiden و Black Sabbath و Motor Head و Dimond Head و Judas Priest

    Power Metal
    Iced Earth و Helloween و Hammerfall و Never More و Night Wish

    Progressive metal
    Dream Teather و Tool و Voivod

    Stoner Rock & Stoner Metal
    Abdullah و Kyuss

    Viking Metal
    Moonsorrow

    و نمونه گروههای شاخص در سبک Hard Rock عبارتند از:
    Dio و Def Leppard و Deep Purple و Guns'n roses و W. A. S. P و AC/DC و Aerosmith

    همچنین افراد و گروههای هستند که در سبک های مختلف راک کار می کنند ولی کار آنها به موسیقی متال نزدیک اند مانند:
    Scorpions و Eloy و Camel و همچنین برخی از آهنگها و ترانه های گروههایی چون Pink Floyd و Eagles و Bob Siger و Queen و ... بسیار به موسیقی متال نزدیکند که بیشتر در سبک های راک اند رول. اسپیس راک و پراگرسیو راک(یا همان پروگرسیو) یا آلت راک و آلترناتیو راک فعالیت می کنند.


    ژانرهایی که با رنگ خاکستری نشان داده شده اند سبک هایی هستند که به تازگی به موسیقی متال اضافه شده اند و بنده اطلاع دقیقی از آنها ندارم. از این رو از پرداختن و توضیح آنها خودداری میکنم.

    alimetallica در سال 2004
    همو که به نبرد با اهریمن برمیخیزد، باید برحذر باشد که در این فرایند خود به اهریمنی مبدل نگردد و آنگاه که تو به مغاک منگری، مغاک نیز به تو مینگرد.


  6. #4
    alimetallica_2 آواتار ها
    کاربر حرفه ای

    وضعیت
    افلاین
    عنوان کاربری
    کاربر حرفه ای
    شماره عضویت
    36341
    تاریخ عضویت
    Oct 2010
    سن
    38
    نوشته ها
    3,205
    میانگین پست در روز
    0.65
    تشکر از پست
    2,552
    12,014 بار تشکر شده در 3,128 پست

    شبکه های اجتماعی من

    Follow alimetallica_2 On Twitter Add alimetallica_2 on Facebook
    Mentioned
    0 Post(s)
    Tagged
    1 Thread(s)
    Thumbs Up/Down
    Received: 49/2
    Given: 0/0
    میزان امتیاز
    17

    پیش فرض آشنایی مختصر با مضامین و اشعار


    0 Not allowed! Not allowed!
    میتوان گفت موسیقی راک موسیقی اعتراض است و خنجر آن به سوی مسائل و مشکلات و انتقاد از مسائل روز است. در میان ژانرهای موجود در این سبک (که ظاهرا 73 سبک رسمی وجود دارد) هوی متال اعتراضی ترین ژانر است. هوی متال پا را فراتر گذاشت و به جز اعتراض به مسائل و مشکلات روز به مسائل گذشته، آینده و حتی فلسفه پرداخت.

    گروههای متال را میتوان به دو بخش Satanic (شیطان پرست) و خداپرست تقسیم کرد.
    اما در میان همین افکار نیز تفاوت های عمده ای وجود دارد.
    مثلا بسیاری از شیطان پرستان به پرستش شیطان میپردازند و خداوند را انکار میکنند.
    عده ای خداوند و شیطان را یکی میدانند.
    عده ای هم هدف را حذف پرستش بیان میکنند.

    در میان خداپرستان نیز به همین صورت.
    برخی از گروهها اشعار مذهبی میسرایند و به مذهب احترام میگذارند.
    عده ای بی تفاوت هستند و گاها درون مایه های شیطان پرستی در آنها دیده میشود.
    عده ای خداپرست هستند ولی به خداوند اعتراض دارند.
    عده ای خداپرست هستند ولی به ادیان مخصوصا یهود و مسیح انتقادات شدید میکنند.

    در این میان گاها گروههایی که به صورت رسمی شیطان پرست نیستند هم نوایی از شیطان پرستی سر میدهند.
    التبه لازم به ذکر است که از میان 1400 گروه رسمی در ژانر متال شاید کمتر از 150 باند شیطان پرست باشند. (به صورت رسمی)

    اکثر ژانرهایی که گروههای Satanic در آن فعالیت میکنند ژانرهایی مانند:
    Black metal
    Gothic Metal
    Death Metal

    تقریبا بیش از 90 درصد گروههای ژانر Black Metal افکار شیطان پرستی دارند و به صورت رسمی شیطان پرست هستند که انتقاداتی به خداوند و نحوه آفرینش و مسائل دیگر دارند.
    معمولا مضامین انسانی در اشعار و فلسفه گروههای Satanic بسیار کمرنگ است.
    همچنین خشونت در نوع موسیقی و حتی افکار به راحتی قابل مشاهده و دریافت است.


    انتقاد و اعتراض:
    میتوان گفت موضوعات انتقادی به سه بخش تقسیم میشوند:

    -انتقاد به مسائل بسیار کلی، مانند آفرینش، سرنوشت، خداوند و شیطان و ...

    -انتقاد به مسائل کلی و روز جهان مانند سرنوشتی که دولت ها برای مردم تایین میکنند، جنگ، خشونت، روزمرگی، اختلاف طبقاتی، مورد استحمار قرار گرفتن مردم، مخالفت با روحانیون مذهبی و کلیسا و ...

    -انتقاد و اعتراض به مسائل شخصی و درونی و یا مسائلی که مربوط به اختلاف بین یک یا دو نفر وجود دارد، مانند مسائل عشقی، شکست در عشق، خیانت زنان، گرفتار شدن در میان دوراهی ها، عشق به هنر و مخصوصا موسیقی متال و ...

    در میان اشعار معمولا هر گروهی از اسطوره ها سخن به میان می آورد و این سبک علاقه زیادی به اسطوره پردازی دارد.
    البته گروههای اندکی هستند همیشه با ستاره بودن مشکل دارند و از ضعف و ناتوانی خود یا انسان و مقام آن سخن به میان می آورند و یا در کنار هم.

    متال میخواهد سرنوشت انسانها را تغییر دهد، همچنین متمایل به همدردیست برای کسانی که دوست دارند متفاوت باشند و صاحب اندیشه و عقاید خود.

    بسیاری از گروههای متال پوچ گرا هستند، اما گروههای هم وجود دارند که سعی در آبادانی دارند، به هر حال تفاوت اندیشه در این سبک بسیار است. اما سخن اصلی همان اعتراض است که معمولا به صورت بروز خشم و یا خالی کردن خود یا همان درد دل منتشر میشود.


    البته اینها تقریبا نظر شخصی بنده است و برداشت بنده، هرچند که توضیح دادن آن در چند سطر بسیار دشوار است و باید در مورد هر گروه و نوع اندیشه آن سطرحا مقاله نوشته شود.
    همو که به نبرد با اهریمن برمیخیزد، باید برحذر باشد که در این فرایند خود به اهریمنی مبدل نگردد و آنگاه که تو به مغاک منگری، مغاک نیز به تو مینگرد.

  7. 14 کاربر برای این پست از alimetallica_2 تشکر کرده اند:


  8. #5
    alimetallica_2 آواتار ها
    کاربر حرفه ای

    وضعیت
    افلاین
    عنوان کاربری
    کاربر حرفه ای
    شماره عضویت
    36341
    تاریخ عضویت
    Oct 2010
    سن
    38
    نوشته ها
    3,205
    میانگین پست در روز
    0.65
    تشکر از پست
    2,552
    12,014 بار تشکر شده در 3,128 پست

    شبکه های اجتماعی من

    Follow alimetallica_2 On Twitter Add alimetallica_2 on Facebook
    Mentioned
    0 Post(s)
    Tagged
    1 Thread(s)
    Thumbs Up/Down
    Received: 49/2
    Given: 0/0
    میزان امتیاز
    17

    پیش فرض ریشه یابی موسیقی راک و متال


    0 Not allowed! Not allowed!
    افراد مهمی در موسیقی راک تاثیر گذار بودند که بعدها با کمک گرفتن از اندیشه آنها موسیقی متال بودجود آمد.
    شاید حرکت های ابتدایی را بتوان با حرکت افرادی چون اویس پریسلی و جیم موریسون و فرانک زاپا و جیم هندریکس و بیتلرزها قلم زد.
    فرانک زاپا مهم ترین شخصیت تالار های راک. فردی سیاسی که علنا اعتراض میکرد و مخاطبان بسیاری داشت. شخصی که دنیای موسیقی را تغییر داد. جنس موسیقی و حتی مفاهیمی که در موسیقی به کار میرفتند. افراد زیادی برای نابودی وی تلاش کردند اما موفق نشدند و بی شک در زمان خود تاثیر گذار ترین فرد بر جامعه بود.
    Doors با خوانندگی جیم موریسون یکی از تاثیر گذار ترین گروههای راک در ابتدای کار این سبک به حساب می آمد. جیم مرویسون از همان ابتدا فرهنگ اعتراض و تقیان را بنا نهاد و به بسیاری از هنجارهای غلط اجتماع غربی اعتراضات جدی وارد کرد.
    Who نیز از گروههان بسیار بزرگ آن زمان بود که در این راه همقدم افرادی چون مریسون شد.
    البته تبلیغهایی هم پشت سر این جریانات بود، مثلا بهره بردن از هنر سینما و همکاری افرادی چون „مارلون براندو” بهترین هنرپیشه مرد در آن زمان در فیلمی فکر میکنم به نام „جنگ تخته سیاه”.
    Janis Joplin نیز از همدوره ای های جیمی هندریک بود. البته او یک خواننده زن بود که دنیای صدا را در زنان تغییر اساسی داد و مفاهیم جدیدی را به دنیای موسیقی عرضه کرد. هرچند که بسیاری پشت سرش حرفها زدند و در نهایت از سرطان هنجره جان سپرد.
    Jefferson Airplane نیز از گروههای مطرح آن زمان بود که دیگر گروهها را در این فرایند همراهی میکرد.
    جان لنون نیز یکی از نظریه پردازهای موسیقی راک بود که بعدا در بیتلز به مشهور ترین چهره تاریخ موسیقی تبدیل شد.
    جان لنون افکار درونی بسیار خطرناکی در مقایسه با دیگران داشت و گاها خدا و دین را هم علنا زیر سوال میبرد و کارهای ضد دینی میکرد. مثلا در یک روز مقدس کثافت هایی را از کلیسا به پایین بر سر راحبه ها پرت میکرد و میگفت „این است باران رحمت الهی”.
    Bob Marley نیز از چهره های شاخص آن زمان بود که البته به نظر من تاثیر وی بر موسیقی های دیگر چون Punk بیشتر از متال جلوه کرد

    (در ابتدای حرکت راک شباهت های بسیاری بین راک ها و پانک ها وجود داشت، هم از نظر نوع شعر و هم موسیقی و سازهای مورد استفاده)

    اما یکی از گروههای که بعدها به دنیای راک آمد و سر و صدای زیادی هم به پا کرد گروه Rolling Stones بود که هنوز هم مخاطبان خود را دارد و مانند کارهای گروه Doors هنوز هم در دسترس علاقمندان قرار دارد و آن را میستایند. (چون کارهایی مثل کارهای گروه بیتلز به زمان خود جالب بودند و حالا دیگر ارزش هنری خاصی ندارد مگر در مفاهیم و اشعار)

    بعد از مدتی نسل بعدی موسیقی راک پا به صحنه روزگار گذاشتند و هریک تحولی عظیم در دنیای موسیقی راک ایجاد کردند.

    غول ترین گروه تاریخ موسیقی راک Pink Floyd بود که راجر واترز توانست درون گرایی را به صورت کامل و بدون هیچ سانسوری به اشعار و حتی موسیقی آن وارد کند.
    نکته قابل توجه این بود که پینک فلیود از فیلمها و کلیپ های بسیار زیبایی استفاده میکرد و فضای کنسرتهایش همیشه متفاوت بود. در واقع گروه همیشه متفاوت.
    اعضای گروه پینک فلوید نه خول بازی های افرادی چون گیتاریست دورز را داشتند و نه از اصول کلاسیک بهره میبردند. در واقع شاید اولین راکرهایی که از هر گونه تظاهر دور بودند و حرف دلشان را بدون سانسور در کنار موسیقی قوی و قدرتمند عرضه میداشتند.

    Z. Z. Top یک گروه سنت شکن بود و گاها از سبک پاپ به پانک علاقه شدیدی نشان میداد. مخصوصا در انتخاب اشعار. زدزد تاپ اعتراضاتش مانند پانکی ها از جنس بی ادبی و دست انداختن بود و همین امر باعث شد جوانان کم سن و سال به آنها علاقه زیادی نشان دهند. (جالب است که هنوز هم همینطور هستند)

    Sex Pistols یکی از بزرگترین گروههای پانک آن زمان بود که ناخود آگاه تاثیر بسزایی در موسیقی راک گذاشت. در واقع یکی از تاثیرگذار ترین گروهها در پیشرفت موسیقی راک که البته پرداختن به چگونگی این مطلب در تخصص بنده نیست.

    Deep Purpple یکی از تکنیکی ترین گروههای راک بود که Black Sabbath اولین گروه متال این گروه را 50 درصد در بودجود آمدن موسیقی متال سهیم میداند. نوازندگان چیره دست چون ریچی بلک مور در این گروه کولاک میکردند و نوعی موسیقی با فضاسازی متفاوت را به مردم اراعه میکردند.

    Led Zepplin که یکی از اسطوره های موسیقی جهان است و بسیاری بخاطر جیمی پیج ابر گیتاریست این گروه این گروه را یک گروه جادویی میخوانند.
    جیمی پیج نیز از نظر افکار بسیار خطرناک بود و از شیطاین صحبت میکرد و به جادوگری نیز مشهور بود. صدای گیتار وی فوق العاده بود و همراه با یک گروه قوی خود را نشان میداد.
    برخی این گروه را یک گروه راک نمیخوانند بلکه آن را یک گروه متال معرفی میکنند چون در واقع تمام معیارهای آنها معیارهایی بود که در متال مورد استفاده قرار گرفت.

    Eloy از گروههای بسیار مطرح و خاص که مخاطب خاص داشت و برای عام کار نمیکرد. همچون پینک فلوید دور از هرگونه تظاهر و البته بیشتر متمایل به تکنیک گرایی و تمیز کار کردن در حد کلاسیک در فضای Progressive rock و Speac rock.
    در واقع این گروه این دو سبک را به اوج خود رسانید و آثار قابل توجهی را برجای گذاشت.

    Camel نیز مانند الوی بود با این تفاوت که هنوز سنت گرایی راک های ابتدایی را دارا بود و خیلی از هنجارها فاصله نگرفته بود.

    البته ضدهنجارهای واقعی در گروههای نام برده همان Doors و فرانک زاپا بودند. بعد از آنها افرادی چون جنیس جاپلین و هندریکس.
    نسل بعدی آنها یعنی پینک فلوید، رولنگ استون، الو، کمل، اوریو هیپ و ... نیز تاثرات دیگری بر دنیای راک گذاشتند اما جنس موسیقیشان متفاوت بود.
    گروههای مانند دیپارپیل و لد زپلین را هم در یک گروه میتوان قلمداد کرد و در یک راستا که البته به هدف فرانک زاپا و دورزها نزدیک تر بودند.
    درصورتی که پینک و الوی و کمل اوریوهیپ و چند گروه دیگر به افکار بیتلزی نزدیک تر بودند و موسیقی آنها چندان خشن نبود.
    به هر حال موسیقی راک ژانرهای بسیاری داشت و هریک در ژانر خاصی قول شدند و به اسطورهای تاریخ مبدل گشتند.
    البته گروههای بسیار دیگری هم وجود داشتند که میشود ساعت ها درباره آنها صحبت کرد اما به علت اینکه نمیتوانم از نظر تاریخی آنها را منظم در کنار هم قرار دهم بهتر دانستم از آنها صحبتی نکنم.

    به هر حال شرمنده از اینکه نتوانستم اسم گروهها را بر حسب سال شکل گیری آنها مرتب کنم و ارائه کنم.
    هدف آشنایی با قولهای این موسیقی بود که البته به برخی از آنها هنوز اشاره نکردم و در پست بعدی که به دنیای شکل گیری متال میرویم به توضیح خواهم پرداخت.



    همانطور که عرض کردم دنیای راک بوجود آمد و افراد زیادی سبک های زیاد و متنوعی را به این ژانر اضافه کردند من جمله:
    Hard rock
    Speac rock
    Alternative rock
    Progressive rock
    Art rock
    Classic rock
    Punk Rock
    و ...

    اما گروه Black Sabbath در سال 1970 به صورت رسمی سبک Heavy Metal را به جهانیان عرضه کرد که بعدها با گسترده شدن سبک های این موسیقی نام این سبک به NWOBHM یعنی موج نوی هوی متال بریتانیایی تغییر کرد.

    در واقع میتوان گفت پدر متال تونی آیومی نوازنده این گروه بود که با کمک 3 تن دیگر که هر سه از چهره های بزرگ دنیای موسیقی شدند این سبک را احداث کرد. البته بعدا گروه بلک ثبت تاریخ جالبی پیدا کرد و بزرگان راک مانند „یان گیلان” خواننده گروه Deep Purpple و حتی DIO به آنها پیوستند و بعدها جدا شدند.
    بلک ثبت (شنبه سیاه که مفهوم ضد جهود دارد) با الهام گرفتن از گروههای هارد راک و پروگرسیو و اسپیس و برخی سبک های دیگر سبک متفاوتی با خشونت بیشتر به بازار ارائه کردند و البته در مفاهیم رمزهای بسیاری نهادند.
    گروه Led Zepplin شاید اولین گروه راکی بود که به متال تمایل نشان داد و از آغاز شکل گیری متال به این سبک روی آورد. چون درون مایه های این گروه بسیار با متال دهه 70 جور در می آمد.
    در همان سال گروه Led Zepplin و Deep Purpple البوم دادند و در کنار کار گروه Black Sabbath یک مثلث موسیقی متفاوت را به جهانیان عرضه داشتند.

    گروه Budji هم به جمع متالرها پیوست و اولین آلبوم خود را در سبک متال ارائه کرد.

    Blue Oyster Cult گروه بعدی بود که به این جمع پیوست و توانست نگاهها را جذب خود کند. (البته نه به قوی گروههای نظیر خود که از سبک راک به متال شتافتند)

    در همین راستا گروهی چون Rush و Queen هم کارهایی با درون مایه متال ارائه کردند. اما Rush در این سبک ماندگار شد و کوئین (فردی مرکوری یکی از بزرگترین گروههای آن زمان) ترجیه داد به همان راک بپردازد و زیاد درگیر دنیای متال نشود.

    Aerosmith گروه دیگری از گروههای راک بود که نوازندگی اعضای آن به متال بسیار شباهت داشت اما در آلبومهای بعدی خود بیشتر به Hard Rock علاقه نشان دادند.

    البته تفاوت واقعی بین هوی متال و هارد راک وجود ندارد و بسیاری از هارد راکها و متالها در یک مضمون کار میکنند و فقط تکنکهای مختصری است که این دو موسیقی را از هم جدا کرده است. وگرنه بسیاری از گروههای بزرگ هارد راک از خیلی از متالها هم متالر تر بودند. اما نام هارد راک را یدک میکشیدند چون روی آن تعصب خاصی داشتند.

    و اما گروه Kiss یکی از محبوب ترین گروههای هارد راک بود که آن را متال نیز میخوانند. البته با توضیحی که دادم در مورد هارد راک سعی میکنم بعد از این هارد راک ها را زیاد از متالرها جدا ندانم و در باب هر دو توضیح دهم چون جدا دانستن این افراد از یکدیگر یک نوع کج نظری است.
    گروه Kiss اولین کسانی بودند که صورت خود را رنگ میکردند و با چهره های بسیار عجیب غریب روی سن ظاهر میشدند و موسیقی بسیار بسیار خشنی داشتند و در هیچ یک از آهنگ های آنها لطافتی به چشم نمی آمد.

    گروه Scorpions نیز از گروههای بود که در سال 1973 بوجود آمد و هارد راک کار بودند. اعضای این گروه افرادی عادی بودند که بخاطر نوازندگی چیره دستی چون مایکل شنکر به شهرت جهانی رسیدند. البته بعدها مایکل شنکر یک گروه هارد راک احداث کرد و برادرش جای وی را در گروه پر کرد و هم اکنون نیز حضور دارد.
    معمولا گروههای انگلیسی بودند که در هارد راک و متال چیره دست بودند. اصلا سبک متال از انگلستان بوجود آمد و تاریخ هارد راک هم در دست انگلیسی ها بود. اما اسکورپونز یک گروه آلمانی بود که البته به زبان انگلیسی میخواندند.

    اما در سال 1976 دنیای متال به سوی تغییر اساسی رفت.
    گروه Judas Priest آمد و تغییر اساسی در سبک هوی متال ایجاد کرد.
    در واقع سرعت نوازندگی و خوانندگی در گروه جوداس پرسیت جادویی بود و توانست نوع ریتم های مورد استفاده در متال را به کلی تغییر دهد.
    در واقع جوداس پریست اولین گروهی بود که متال خشن و واقعی را به مردم جهان معرفی میکرد.
    در همان سال گروه Rianbow بوسیله ریچی بلک مور احداث شد و یکی از بزرگترین نظریه پردازان متال یعنی DIO را به جهان معرفی کرد که بعدها فلسفه متال را به تکامل رسانید. (همین دیو علیه السلام)

    سال بعد گروه Quartz هم به جمع گروههای بزرگ متالر پیوست. البته در این میان گروههای کوچک متال و هارد راک هم بوجود آمدند اما از اهمیت خاصی برخوردار نبودند و بنده فقط سعی کردم گروههای بسیار خوب و تقریبا تاثیر گدار را نام ببرم. (البته در این قسمت سعی کردم گروهی را از قلم نیاندازم)

    و اما در اینجا بود که آمریکایی ها هم با این موسیقی انس گرفتند و کم کم موسیقی هوی متال از اروپا خارج شد و به صوی جهانی شدن حرکت کرد. گروه Ted Nugent اولین گروه مطرح آمریکایی بود که در سبک هوی متال مشغول فعالیت شد. هرچند که در آن زمان مردم آمریکا گروههای چون بلک ثبت را به خوبی نمیشناخند. (البته جوداس پریست توانسته بود مرزها را بشکند، همچنین کیس بوسیله هارد راک قسمت هایی از موسیقی متال را به آمریکایی ها نشان میداد)

    و اما در همان سال 76 ابر گروه دیگری به نامMotorhead پا به دنیای متال گذاشت که به نوعی دیگر دنیا را متحول کرد.
    البته سرعت نوازندگی موتور هد و حتی سبکشان با جوداس پریست قابل مقایسه نبود. در واقع موتور هد استارتی بود برای بوجود آمدن سبک های دیگر در موسیقی متال. هرچند که نتوانست چون جوداس پریست مرز شکنی کند.

    گروه Van Halen هم به جمع گروههای هارد راک پیوست و پرچم موسیقی راک و متال را تا حدی بالاتر برد.
    این گروه نیز از نظر توانایی های موسیقی و تلفیق آن با تصویر و عقده بسیار قوی عمل میکردند.

    اما گروه AC/DC که در سال 75 بوجود آمده بود و در هارد راک فعالیت میکرد تمایل شدیدی به متالها نشان داد. با اینکه هیچ وقت رسما متالر نبود ولی خواننده و گیتارست آن که دیوانه های واقعی بودند با آلبوم Hells Balls اثبات کردند که دیگر دنیا دنیای موسیقی هوی متال و هارد راک است.
    این گروه نیز از نظر نوازندگی و مفاهیم اشعار بسیار قوی بودند.

    (البته بهترین خواننده های متال در آن زمان دیو، آزی اسبورن و روب هالفرد بودند که صدای انحصاری متالری داشتند و به سبک خواننده های قوی هارد راک که اکثرا جهانی بودند نمیخواندند)

    و اما گروه Dimond Head هم در سال 1979 بوجود آمد که سبک نسبتا جدید و کاملی داشت. در واقع گروه متالیکا به واسطه دو گروه موتور هد و دایاموند هد بعدها بودجود آمد. خود متالیکا در این باره میگوید ما دو هد را با هم تلفیق کردیم و متالیکا بوجود آمد.

    Accept آلمانی
    Riot آمریکایی
    UFO آلمانی
    از گروههای دیگری بودند که به جمع متالرها اضافه شدند و موسیقی خشنی را ارائه کردند.
    در واقع متالهای خالص. (البته دو گروه آخر تمایل شدیدی به گروههای مثل اسکورپونز داشتند ولی هیچ وقت در سبک هارد راک کار نکردند و انحصارا متالر بودند)


    تا همین سال 79 داشته باشیم تا در پست بعدی از گروههای متال دهه 80 بگویم و گروههای که دنیای متال را یک بار دیگر تغییر دادند.
    در گروههای شاخصی که در این پست به آنها اشاره کردم به جز Black sabbath و گروههای بزرگ هارد راک میتوان Judas Priest و Motor Head را گروههای متفاوت با دیگران نام برد.
    البته گروههای هارد راک همیشه از اهمیت بیشتری در جهان برخوردار بودند و مخاطبان بیشتری داشتند.
    در واقع راکها بیشتر تبلیغ میکردند و بزرگتر به نظر میامدند، اما متالرها ترجیه میدادند خانگی بمانند و در فضای محدود به برنامها بپردازند و کمتر در جمع ظاهر شوند و به تظاهرات مخصوص راک برسند.

    از سال 1980 به بعد دنیای موسیقی با چهرههای بسیار متفاوتی ظاهر شد.
    بسیاری از گروههای که آمدند تاثیرات بسیاری از گروههای قوی پیش از خود گرفتند و برخی از گروهها که آمدند با تلفیق آنها و ابتکار خود سبک های دیگری را معرفی کردند و دنیای موسیقی را تغییر دادند.
    حالا میخواهیم چند گروه مشهور و بزرگ و تاثیر گذار آن زمان را معرفی کنیم.

    گروه بریتانیایی Iron Maiden در سال 1980 بودجود آمد و بار دیگر دنیای متال را متحول کرد. تغییر اساسی در ریتمها ایجاد کرد. پیش از ایرون میدن جوداس پریست خشونت واقعی را به متال معرفی کرده بود اما ایرون میدن نوعی دیگر از خشونت را به مردم معرفی نمود.
    در واقع میتوان در خشونت Motor head و Iron Miadenو Judas Priest را هر یک در جایگاهی قرار داد. تفاوت های بسیاری بین هوی متال این سه گروه وجود داشت اما هر سه در خشونت با هم رقابت میکردند. هر یک به سبکی.
    موتور هد بسیار خشک و تند رو.
    جوداس پریست بسیار خشن و البته تکنیکی اما در یک خط مستقیم.
    و بعد هم آیرون میدن با خوشونتی جدید و بدون قید بند. (البته نه به محکمی جوداس پریست)
    در واقع میتوان گفت ایرون میدن یکی از بزرگترین گروههای موسیقی دنیای متال شد و خیلی ها آن را به عنوان مضحر هوی متال شناختند اما هیچ وقت نتوانست مانند جوداس پریست تاثیر گذار باشد چون حرکتی که آنها راه انداختند فقط مقادری با گروههای پیشن تفاوت داشت، اما جوداست پریست یک انقلاب بزرگ در موسیقی داشت و سبکی به نام خود بنا نهاد.
    البته همه اینها را در یک کلمه یعنی هوی متال میشد خلاصه کرد.
    به هر حال آلبوم آن سال ایرون میدن یک پله بالاتر از آلبوم سال 80 جوداس پریست قرار گرفت.


    Saxson گروه دیگر انگلیسی بود که به جمع آنها پویست و در سال 80 دو آلبوم وارد بازار کرد.
    البته اولین آلبوم این گروه به سال 1979 باز میگشت که در راستای حرکت NWOBH بود.

    Ozzy Osbourne از Black Sabbath جدا شده بود و گروه مستقل بزرگی را تشکیل داده بود که در فضای دیگری از هوی متال فعالیت میکرد. یعنی فضایی نه به سنگینی Black Sabbath اما در حال و هوای عام پسند تر و هیجانی تری.

    در واقع چند گروه بودند که کمی جوان پسند تر کار میکردند و برخی هم بودند که هنوز مرموز کار میکردند.
    از این میان جوداست پریست، ایرون میدن، موتور هد در فضایی پرانرژی ظاهر شده بودند و ساکسون و بلک ثبت و چند گروه دیگر در فضای وهم آلود.

    Angel Witch انگلیسی هم به جمع دیگر گروههای انگلیسی هوی متال پیوست. در این زمان آمریکایی ها هنوز ساکت بودند و دنیای موسیقی متال در دست انگلیسی ها بود.

    Tygers Of Pan Tang هم به جمع موسیقی هوی متال انگلیسی پیوست. این دو گروه هر دو بزرگ بودند اما هیچ یک صاحب سبک نشدند.

    در همین سال گروههایی که قبلا از آنها سخن به میان آوردیم نیز با انگیزه بیشتری آلبوم وارد بازار میکردند و عده زیادی از مردم جهان به موسیقی آنها علاقمند شده بودند.
    مثلا در همان سال دف لپارد، اسکورپونز و ای سی دی سی آلبومهای موفق وارد بازار کردند.
    همچنین گروههای هارد راک با جدیت خاصی به ادامه کارها میپرداختند و دهه 90 میلادی اثر شکوفایی آنها بود.

    Raven انگلیسی در سال 81 به جمع گروههای New Wave Of Britsh Heavy Metal یا NWOBHM پیوست و بسیار موفق عمل کرد.

    Legend نیز در همان سال ظاهر شد و این گروه هم انگلیسی بود.

    Gaskin انگلیسی نیز به همین شکل.

    اما دو گروه آمریکایی در این سال وارد بازارهای موسیقی هوی متال که در انحصار انگلیستان بود پیوستند اما نتوانستند مانند گروههای انگلیسی بدرخشند.
    Riot و Cirith Un نیز در سبک هوی متال فعالیت میکردند اما به علت اینکه انگلیسی نبودند نام آنها در NWOBH قرار نگرفت.

    اما گروهی که امد و دنیای موسیقی متال را بار دیگر متحول کرد گروه Venom بود.
    گروه ونوم در سبک هوی متال فعالیت میکرد اما وی زمینه ساز بوجود آمدن سبک Black Metal
    شد. این گروه نیز انگلیسی بود اما خشونت ذاتی اعضای آنها باعث میشد در شعرها و حتی ظاهر آنها تفاوت خاصی باشد تا گروههای دیگر. این تظاهر گرایی ها بعدا در سبک بلک متال به مظهر نیز مبدل گردید.
    ونوم هم یک گروه انگلیسی بود که شیطان پرست هم بودند.
    در واقع آلبوم Welcome to hell زمینه ساز بوجود آمدن موسیقی Black Metal شد.

    سبک دیگری بود که در آن زمان بوجود آمد. این سبک در واقع یک نوع سنت گرایی است به اصل هوی متال. البته چون هوی متال انحصارا به انگلستان تعلق داشت شاید این سبک نوعی هوی متال باشد اما غیر انگلیسی و با مضامین غیر انگلیسی. اما نه خیلی دور از هوی متال.
    شیاد این سبک را بشود متال سنتی هم نامید.

    Accept که قبلا در سال 79 بوجود آمده بود و یک گروه آلمانی بود یکی از گروههای بود که در این سبک فعالیت میکرد و در سال 81 خوش درخشید.
    گروه دیگری که در این سبک فعالیت میکرد Anvil بود که در سال 81 بوجود آمد.

    Savatage هم گروه دیگری بود که در این سبک فعالیت میکرد، البته در سال 83 اولین آلبوم خود را منتشر کرد.

    و اما آمریکایی ها و گروه Manowar که یکی از تاثیرگذار ترین گروههای متال به حساب می آید و احتمالا سبک Power Metal که تفاوت خاصی با Heavy Metal ندارد را بنا کرده است. البته یقین ندارم پاور متال توسط منووار ساخته شده باشد ولی چنین احتمالی خیلی دور از منطق نیست. به هر حال قوی ترین گروه پاور متال هنوز هم این گروه آمریکایی است. هیچ کس نمیتواند تاثیرات Manowar را بر دنیای متال انکار کند.

    مثلا گروه Heavy Load سوئدی در سال 82 بوجود آمد و در راستای کارهای گروه منوار مشغول فعالیت شد.

    Tank نیز گروه انگلیسی بود که در سبک NWOBH فعالیت میکرد. اما شیوه کار آنها بسیار شبیه به گروه Motor head بود. تانک نیز از گروههای بسیار مطرح آن زمان بود که خوش درخشید.

    و اما Black Sabbath و سبک Doom Metal.
    بلک ثبت به علاوه بوجود آوردن سبک متال و فعالیت در سبک Heavy Metal از نوع NWOBH سبک Doom Metal را نیز به دنیای متال معرفی کرد. دوم متال سبکی بود بسیار رمز آلود بود و تفاوت اساسی با موسیقی متال آن زمان داشت. در واقع موسیقی بسیار خاص برای افراد خاص. موسیقی که در اشعار گاها از میعارهای متال هم خارج میشد و انتخاب اشعار آنها قالب خاصی نداشت. البته دوم متال در ابتدا بسیار شبه به خود سبک هوی متال ابتدایی و دهه 70 بود. حتی در سال 80 که بسیاری از گروهها به سبک هوی متال دیگری رفته بودند دوم سنتی تر عمل میکرد اما غالب ها را میشکست.
    یکی از تفاوت های دوم متال و هوی متال در این بود که دوم متال از قانون خاصی بهرمند نبود و همه چیز در دست گروه و آهنگ ساز قرار داشت و احساسات خود را بدون سانسور بیان میکردند، حتی آهنگ ها در بسیاری از مواقع بسیار آرام و بدون حرکت میشدند و یک دفعه با انفجار سکوت شکسته میشد.
    از گروههای که در این سبک فعالیت میکرد (در آن زمان) میتوانم به گروه Witchfinder General که در سال 82بوجود آمد اشاره کنم.

    بالاخره متال از اروپا و آمریکا هم خارج شد و گروه Loudness ژاپنی توانست در سال 82 یک آلبوم بسیار خوب وارد بازار کند. به طوری که نظر بسیاری را جلب کرد.

    و اما سال 83 و بزرگترین تحول دنیای موسیقی متال با بوجود آمدن گروه MetallicA.
    متالیکا گروه متالی بود که میتوان ادعا کرد با تلفیق موسیقی Speed Metal که زیر زمینی بود و رسمی نبود و تلفیق آن با هوی متال و حتی هوی متال بریتانیایی (که آن روزها در آمریکا جا نیافتاده بود) سبک نو پایی به نام Thrash Metal را به تثبت رسانید.
    نمیتوان ادعا کرد که متالیکا ثرش متال را بوجود آورده است اما میتوان ادعا کرد اگر متالیکا نبود سبک ثرش متال هیچ وقت مهم ترین سبک موسیقی متال نمیشد.
    ثرش متال یک خشونت واقعی بود که سرعت و تکنیک و قدرت در آن مفهوم خاص و جدی داشت.
    پرداختن به مضامین اجتماعی و سیاسی همراه با مسائل اجتماعی و حتی شخصی.
    وقتی متالیکا از آمریکا ظهور کرد بعد از آن گروههای دیگر آمریکایی به سرعت جایگاه واقعی خود را در آمریکا و جهان و موسیقی متال یافتند و به زودی گروههای بسیار بزرگ دیگری به دنیای موسیقی اضافه شدند.
    دنیای متال انحصارا به انگلستان تعلق گرفته بود اما بعد از حضور متالیکا حتی نقش آمریکا پرنگ تر از انگلستان شد. هرچند که همیشه انگلیسی ها خاص تر از آمریکایی ها بودند، اما کارهای گروههای امریکایی بیشتر به دل مردم جهان خوش می آمد.
    متالیکا به جز تاثیر گذاری روی سبک ثرش متال چندین سال بعد باعث بوجود آدن سبک های کوچک دیگری هم شد. البته میتوان ادعا کرد که بیش از 100 گروه در دنیای متال و راک به عشق گروه متالیکا بوجود آمدند و متالیکا گروه مستر آنها بوده است.
    در موسیقی متال معمولا یک گروه میشود مرجعی برای گروههای دیگری که به آنها علاقمندند.
    مثلا در میان گروههای که تا بحال از آنها اسم برده ایم تا الان Manowar. Judas Priest. Iron Maiden. motor head. Black Sabbath. Venom از گروههای مرجع یا مستر بودند که بعدها گروههای بوجود آمدند که در راستای حرکت این گروهها حرکت کردند و حتی بسیاری از آنها جزبزرگترین گروههای متال نام گرفتند.
    از این رو میتوان متالیکا را جزء سه گروه مستر جهان نامید.
    چون از اولین آلبومی که متالیکا به بازار ارائه کرد اکثر گروههای بزرگ متوجه حضور وی شدند و دریافتند به زودی متالیکا بزرگترین گروه جهان میشود. حتی افرادی مثل موتور هد که ایمان داشتند متالیکا آنها را به عنوان گروه مستر پذیرفته است و قبلها (مثلا در سال 82 این گروه و اعضایش آهنگ های آنها را کاور و بازنوازی میکردند) پذیرفت که در سالهای آینده باید به عنوان نوچه متالیکا قرار گیرد. (البته واژه نوچه خیلی هم درست نیست، در واقع دوستانی در سطح پایین تر از خود اعضا گروه)

    Mercyful Fate هم گروه دانمارکی از دوستان متالیکا بودند که در همان سال آلبوم Thrash Metal به بازار عرضه کردند. البته آنها شیطان پرست بودند در حالی که متالیکا نبود.
    جالب اینجا بود که مرسی فول فیت خواننده ای داشت که به سبک انگلیسی ها در سبک Thrash Metal میخواند.
    تفاوت اصلی آمریکایی ها با انگلیسی ها در این بود که آمریکایی ها بم میخوانند و داد میزدند، اما انگلیسی ها جیق میزدند و کمی تکنیکی تر میخوانند، البته بیشتر با صدای زیر.

    Slayer نیز گروه دیگر آمریکایی بود که متالیکا را به عنوان مرجع انتخاب کرد اما بعدها تغییر اساسی در نوع نوازندگی ثرش متال خود دادند تا حدی که ثرش متال آنها شباهت زیادی به Death metal امروزی پیدا کرد. در واقع اسلایر تکنیک بالایی داشتند اما لطافت های متالیکا را به همراه نداشتند.
    اما با همه این تفاسیر بعدها اسلایر هم در گروههای مرجع و مستر قرار گرفت و گروههای بسیاری بعدها به عشق وی پا به عرصه دنیای متال گذاشتند. همچنین مخاطبان خاص خود را یافت.

    و اما رونی جمیز دیو گروه Dio را احداث کرد. رونی جمیز دیو شاید مشهور ترین چهره تاریخ متال باشد که فلسفه متال مدیون این فرد است و علاوه بر موسیقی تئوری های بسیار قوی را به موسیقی متال معرفی کرد.
    موسیقی جمیز دیو در سطح درجه یک بود اما هیچ وقت موسیقی وی انحصاری نبود و پیرو متالهای گذشته بود. اما رونی کسی بود که با هارد راکهای قدیمی بسیار کار کرده بود سابقه فعالیت در Rianbow در سبک hard Rock را هم داشت. وی یکی از تاثیرگذار ترین افراد در دنیای متال بود اما در موسیقی انقلاب خاصی اینجاد نکرد، اما در تئوری تاثیر گذار ترین بود. حتی تاثیر گذار تر از ماسس این سبک بلک ثبت. البته بعدها رونی جیمز دیو به بلک ثبت رفت و طلائی ترین دوران بلک ثبت زمانی بود که دیو در این گروه قرار گرفت.
    دیو فقط در سبک heavy Metal فعالیت نمیکرد، بلکه بعدها Thrash Metal را نیز با هوی تلفیق کرد. جالب اینجا بود که DIO یک آمریکایی بود که به شیوه انگلیسی ها آهنگ میساخت.

    سال 83 یکی از درخشان ترین سالهای دنیای متال بود. بنا بر این نام ده گروه برتر که در آن سال آلبوم انتشار کردند را میاورم.
    مقام آلبومهای گروه ها در آن زمان به ترتیب عبارت بود از:
    Metallica
    Iron Maiden
    Mercyfulfate
    Slayer
    Dio
    Def leppard
    Savatage
    Black Sabbath
    Motor Head
    Accept

    تا سال 83 داشته باشیم تا 4 شب دیگه که ادامه مطالب را خدمت شما دوستان عزیز عرض کنم.
    متاسفانه جمع و جور کردن این مطالب و مراجعه به سایت های این گروهها برای پرهیز از اشتباه بسیار وقت گیر است و در این میان احتمالا گروههایی هم از قلم میافتند چون بنده آنها را نمیشناسم.
    درضمن از کارهای مفید گروههای هارد راک در این زمان نامی به میان نیاوردم.
    توجه داشته باشید که گروههای بزرگ قبلی که خدمت شماعرض کردم اکثرا در این سالها فعال بودند و آنها نیز با آثار قابل توجه خود دنیای را شگفت زده میکردند.
    همو که به نبرد با اهریمن برمیخیزد، باید برحذر باشد که در این فرایند خود به اهریمنی مبدل نگردد و آنگاه که تو به مغاک منگری، مغاک نیز به تو مینگرد.

  9. 13 کاربر برای این پست از alimetallica_2 تشکر کرده اند:


  10. #6
    alimetallica_2 آواتار ها
    کاربر حرفه ای

    وضعیت
    افلاین
    عنوان کاربری
    کاربر حرفه ای
    شماره عضویت
    36341
    تاریخ عضویت
    Oct 2010
    سن
    38
    نوشته ها
    3,205
    میانگین پست در روز
    0.65
    تشکر از پست
    2,552
    12,014 بار تشکر شده در 3,128 پست

    شبکه های اجتماعی من

    Follow alimetallica_2 On Twitter Add alimetallica_2 on Facebook
    Mentioned
    0 Post(s)
    Tagged
    1 Thread(s)
    Thumbs Up/Down
    Received: 49/2
    Given: 0/0
    میزان امتیاز
    17

    پیش فرض ادامه


    0 Not allowed! Not allowed!
    از سال 83 به بعد میتوان ادعا کرد گروههای متال به دوره اصلی خود رسیدند و در جهان مطرح و محبوب شدند، همچنین پیشرفت های اساسی کردند و سبک های نوینی را بوجود آوردند که همه آنها در واژه هوی متال خلاصه میشد.

    Pantera نیز گروه آمریکایی بود که در سال 83 به دنیای متال معرفی شده بود و در سبک پاور فعالیت میکرد. اما با حضور متالیکا و گروههای دیگر سبک ثرش متال فورا به جمع این گروهها پیوست. این گروه هم از گروههای بسیار بزرگ این سبک به حساب می آمد و با اینکه تاثیر گذار نبود اما برای تثبت این سبک پایه محکمی به حساب می آمد.

    Anthrax گروهی آمریکایی بود که در سال 84 بودجود آمد و از همان ابتدا در ثرش متال توانست خود را ثابت کند و هم اکنون هم یکی از بهترین گروههای موجود در این سبک میباشد.
    انتراک جز گروههای اصلی این سبک است و در قوی تر شدن این سبک نقش مهمی را ایفا کرده است.

    Overkill نیز گروه بسیار بزرگی بود که در سال 84 به دنیای ثرش متال معرفی شد. در واقع آنتراکس، متالیکا، اور کیل و تستامنت و مگادث مطرح ترین گروههای ثرش متال بودند که خیلی وقت ها نام آنها در کنار هم قرار میگرفت. اتفاقا سالهای بعد متالیکا آهنگی به همین نام کاور کرد.

    Yngwie Malmsteen یگی از بهترین گیتاریست های جهان (احتمالا دوم یا سوم، البته از نظر سرعت پیک زدن شاید اول) بود که به موسیقی هوی متال بیش از سولو آرتیست های دیگر علاقه نشان میداد. برای همین در سال 84 رسما گروهی با نام خود در سبک متال (بیشتر متمایل به پاور و ثرش) احداث کرد. البته خارج از این گروه هم به فعالیت های مورد علاقه خود در زمینه موسیقی میپرداخت و کارهایی با جوستریانی و استو وای انجام میداد.
    روی آوردن مال میستین به این سبک باعث شد بسیاری از گیتاریست های مطرح دیگر در سبک های دیگر نگاه دقیق تری به موسیقی متال داشته باشند.

    گروه Exodus گروهی بود که در سال 81 تاسیس شد و در سبک زیر زمینی Speed Metal فعالیت میکرد. کرک همت از متالیکا نیز دستپرورده همین گروه بود.
    این گروه در سال 85 به گروههای رسمی متال پیوست و در سبک Thrash Metal فعالیت خود را آغاز کرد.
    بیشتر علت مطرح شدن این گروه به علت حضور پیشنه کرک همت در این گروه بود.
    این گروه بعدا متالیکا به عنوان مسترهای خود معرفی کرد.

    Megadeth گروه دیگر آمریکایی بود که ماسس آن دیود ماسیتن سابقه فعالیت در گروه متالیکا را داشت و وقتی از متالیکا جدا شد این گروه را احداث کرد.
    البته مشهور شدن و مقبول افتادن این گروه تنها به علت حضور دیو ماستین و مارتی فریدمن (یکی از بهترین گیتاریست های دنیا) نبود، بلکه مگادث لیاقت های شخصی خود را در سبک thrash metal اثبات میکرد و به نوعی دوستانه با متالیکا رقابت میکردند. مگادث نیز از گروههای بود که در پیشرفت این سبک چهره بارزی داشت و شاید بعد از متالیکا معرف ترین گروه ثرش متال باشد.

    Helloween نیز از گروههای بسیار مطرح و بزرگ آن زمان بود که در شکل گیری سبک Power Metal تلاش بسیاری کرد. این گروه هم در سال 85 معرفی شد.

    Kreator نیز گروه آلمانی بود که در سال 85 به ثرش متال ها پویست. در واقع بعد از حضور متالیکا گروههای زیادی بودجود آمدند که در سبک ثرش متال فعالیت کردند و این سبک یک سبک بسیار تکنیکی و جذاب برای متالرها بود. در آن زمان ثرش متال حرفهای بیشتری برای گفتن داشت نسبت به هوی متال و ثرش متال نوعی انحصاری آمریکا بود همانطور که هوی متال انحصاری انگلستان. اما ثرش راحتر از هوی مرز شکنی کرد.

    Kingdimond نام ماسس گروه مرسی فول فیت بود که در سال 86 یک گروه شخصی را در کنار آن گروه تاسیس کرد و به ادامه فعالیت پرداخت. البته بنده هیچگاه متوجه تفاوت این دو گروه نشدم که در کنار هم آلبوم میدادند و خواننده و آهنگ ساز آنها یک نفر بود.

    Candlemass سوئدی نیز در سال 86 با سبک Doom Metal و درون مایه هوی متال به روی صحنه آمد. این گروه یکی از تاثیر گذار ترین و شاید مهمترین گروههای باشد که سبک دوم متال را به اثبات رسانید و بسیار دوم متال را با کندلمس میشناسند.

    Guns'n'roses گروه آمریکایی که بزرگترین رغیب متالیکا بود و میشود ادعا کرد در دهه نود حرف اول را این دو گروه میزدند. اسلش یکی از بهترین و محبوب ترین سولو آرتیست های آن زمان بود که در این گروه فعالیت میکرد. گانزن روسس در سبک Hard rock فعالیت میکرد اما در آن زمان مظهر موسیقی هوی متال بود و از موسیقی و اشعار و البته کلپ های بسیار قوی بهره میبردند. گانز کمی هم مد ساز بود و فساد آنها بیش از گروههای هارد راک دیگر. برای همین میان نوجوانان به زودی جایگاه خود را یافت.

    و اما سال 87 و تحول دوباره در دنیای متال با بوجود آمدن سبک Death Metal

    چاک شالداینر به آمریکا آمد و گروه Death را در سال 87 احداث کرد. این گروه مخترع سبک death متال بود که از همان ابتدا برای افراد خاصی ساخته شده بود.
    موسیقی دث متال خشن تر از موسیقی های رایج آن زمان بود. ریتم های تند تر و میزان سولو ها کوتاه تر. در واقع موسیقی ریتمیک با حجم صدای بیشتر و البته موسیقی که آواز در آن مفهمومی نداشت و بیشتر آهنگ ها با فریاد های بم صورت میپذیرفت.
    البته بعد از چند سال این سبک جز سبک های اصلی موسیقی متال شد و هم اکنون هم طرفداران بسیار زیادی در متالرها دارد.
    البته دث متال چاک شالدانیر هدف خاصی داشت و بسیار فلسفی بود (از نظر اشعار) اما بعدا هیچ یک از گروههای دث متال به ذات این هدف پی نبردند و نیز این گروه در این سبک پیدا نشد.
    چاک شالدانیر یک متال واقعی در فضای ادعا و عمل میخواست. نه ادعا خالی و به هر حال در زندگی شخصی هم به خواسته های خود رسید. تابدانجا که در سال 2000 وقتی فوت کرد از بی پولی نتوانست خرج بیمارستان خود را پرداخت کند.
    در همان زمان گروههایی مانند Guns'n'roses بسیار ثروتمند بودند و با اینکه تیپ ارازل و گدایان را داشتند و بسیار لات معاب بودند اما با ماشین های 6 در و لیموزین به این سو و آن سو میرفتند و حساب های بانکی آنها پر بود.
    اما چاک یک متالر واقعی بود و همانطور که لباس میپوشید زندگی میکرد. دور از هر نوع تبلیغات. تابدانجا که فقط دو کلیپ روانه بازار کردند. برعکس بسیاری از گروههای که برای تمام آهنگ های البومشان کلیپ میساختند. البته این کار بیشتر در راک ها بود و پینک فلوید مظهر این کار بود، چون برای آلبومهای خود فیلم دنباله دار تهیه میکردند و هزینه زیادی برای این کار در نظر میگرفتند.

    Morbid Angel از گروههای دیگر آمریکایی بود که در همان سال به دث متال علاقه بسیاری نشان داد و وارد این سبک شد. این گروه هم از گروههای تاثیر گذار در سبک دث متال به حساب می آمد.

    و اما Sepultura برزیلی با خواننده سیاه پوست که در متال سابقه نداشت بسیار سر و صدا برپا کرد و مورد توجه بسیاری قرار گرفت. مخالفان بسیاری هم پیدا کرد. سپلوترا در ابتدا ثرش متال اجرا میکرد اما بعد از بودجود آمدن سبک death metal علاقه شدیدی نسبت یه این سبک نشان داد و وارد سبک دث متال شد. این گروه هم از گروههای بسیار مطرح آن سالها بود.

    Dream Theater آمریکایی نیز در سال 89 روی کار آمد و در سبک Proggressive Metal فعالیت خود را آغاز کرد. در آن زمان پروگرسیو که موسیقی تکنیکی بود و بیشتر روی تکنیک موسیقی تمرکز میکرد تا چیزهای دیگر و قالب خاصی هم نداشت در سبک راک مشهور بود و گروههایی مانند Eloy از بزرگان آن بودند اما دیریم تیاتر از گروههای بود که در بوجود آمدن همین سبک در متال تلاش بسیاری کرد.
    این موسیقی هیچ گاه مردمی نبود و برای افرادی تهیه میشد که با نوازندگی آشنا بودند و معمولا اشعار و صدای خواننده در آنها قوی نبود در حالی که نوازندگانی که در این سبک کار میکردند از بهترین نوازندگان بودند و به جای اینکه برای عام متالرها بنوازند، برای کسانی مینواختند که با موسیقی آشنایی کامل داشتند و تکنیک ها را در میافتند.

    و اما سبک grunge متال و معرفی آن توسط گروه Tad و بعد هم Nirvana.
    این سبک برگرفته از سبک Alternative بود که شباهت بسیاری به متال داشت. با این تفاوت که اشعار آن بسیار ساده فهم تر بودند و موسیقی آن هم سطحی تر و عامیانه تر ساخته شده بود. در واقع الترناتیو برای عام مردم ساخته میشد و بیشتر مورد پسند عام قرار میگرفت. حتی افراد غیر متالر. برای همین هیچ گاه سبک grunge که برگرفته از آن بود و شباهت های زیادی به آن داشت مورد توجه متالرها قرار نگرفت.
    البته گروه Nirvana که در سال 89 به دنیای موسیقی معرفی شد یکی از محبوب ترین گروههای جهان بود که البته همانطور که عرض کردم با گروههای مطرح دنیای متال هیچ گاه مقایسه نشد، اما توانست سر و صدای زیادی در جهان بکند و کورت کبین ماسس این گروه یکی از مشهور ترین و محبوب ترین سوپر استارهای دنیای راک بود.
    البته اشعار این گروه به هیچ وجه به متال و حتی راک سنگین شباهت نداشت و بسیاری از متالرها به این گروه با دید منفی نگاه میکردند. کروت کبین هم همیشه از اینکه میان متالرها کمی منفور بود احساس ناراحتی میکرد. البته هیچ گاه هم سعی نکرد مانند متالرها باشد و حتی در لباس پوشیدن بیشتر شبیه راک کارهای بسیار سبک بود.
    همچنین توجهی بسیاری به مسائل عشقی داشت و در مورد جزئیات سخن میگفت. موسیقی آنها هم حرف خاصی برای گفتن نداشت اما بنا به دلیالی جز مشهور ترین گروههای آن زمان به حساب می آمدند.


    این هم تاریخچه گروههای اصلی تا سال 89.
    جمع بندی: از سال 83 تا 90 گروههای آمریکایی زیادی به دنیای متال پیوستند که اکثرا در سبک Thrash Metal فعالیت میکردند.
    گروههای هارد راک و هوی متال و پاور نیز به فعالیت خود ادامه میدادند.
    سبک دث متال در سال 87 توسط چاک شالدانز احداث شد و چند گروه به این سبک روی آوردند.
    سبک گرانگ متال نیز شباهت های زیادی به آلترناتیو داشت و برای عام مردم طراحی شد.
    سبک پرگرسیو متال نیز به دنیای متال اضافه شد، هرچند که این سبک الهام گرفته از سبک پرگرسیو راک بود و برای عام متالرها طراحی نمیشد، در واقع نوازندگی در این سبک مسئله اصلی اعضای گروه بود.

    این سالها یکی از شکوفا ترین سالهای موسیقی متال است. اکثرگروههایی که قبلا نام آنها را بردم به علاوه این گروهها که امروز نامشان را آوردم در این سالها اثار بسیار ارزشمندی را به دنیای متال معرفی کردند که بعدها در تاریخ تکرار نشد و بعد از سال 90 کمی رو به ذوال رفتند.
    همو که به نبرد با اهریمن برمیخیزد، باید برحذر باشد که در این فرایند خود به اهریمنی مبدل نگردد و آنگاه که تو به مغاک منگری، مغاک نیز به تو مینگرد.

  11. 10 کاربر برای این پست از alimetallica_2 تشکر کرده اند:


  12. #7
    alimetallica_2 آواتار ها
    کاربر حرفه ای

    وضعیت
    افلاین
    عنوان کاربری
    کاربر حرفه ای
    شماره عضویت
    36341
    تاریخ عضویت
    Oct 2010
    سن
    38
    نوشته ها
    3,205
    میانگین پست در روز
    0.65
    تشکر از پست
    2,552
    12,014 بار تشکر شده در 3,128 پست

    شبکه های اجتماعی من

    Follow alimetallica_2 On Twitter Add alimetallica_2 on Facebook
    Mentioned
    0 Post(s)
    Tagged
    1 Thread(s)
    Thumbs Up/Down
    Received: 49/2
    Given: 0/0
    میزان امتیاز
    17

    پیش فرض بیوگرافی گروه متالیکا


    0 Not allowed! Not allowed!
    MetallicA
    متالیکا آشنا ترین واژه ای است از دنیای هوی متال که به گوش هر شهروند آشناست. اما معنی این واژه چیست؟
    معنی واژه متالیکا „یورش جوانان متال” است و تلفظ صحیح که از طرف خود اعضای گروه نیز به این صورت نقل میشود به این صورت است „م تالیکا” در واقع برای کسانی که گوش دقیقی ندارند شنیدن واژه M بسیار مشکل است و شاید از زبان مثلا لارس متالیکا را تالیکا بشنوند.

    گروه در سال 1981 با آگهی که لارس در روزنامه داده بود شکل گرفت و جمیز هتلفد به آگهی جواب مثبت داد و از دوستانش رون مک گاونی و دیوید ماستین خواست در گروهشان حضور یابند و آنها هم جواب مثبت دادند.
    گروه متالیکا در سال 1982 به صورت رسمی فعالیت خود را آغاز کرد و با نواختن آهنگ های گروه Motor head و Dimond head پا به عرصه موسیقی گذاشت.
    البته در آن روزگار کسی این گروههای انگلیسی که در سبک NWOBHM „موج نوی هوی متال بریتانیایی” فعالیت میکرد را نمیشناخت. (در آمریکا)
    از این رو بسیاری فکر میکردند البوم اول گروه با نام „زندگی بدون چرم را نمیخواهیم” که در سال 82 منتشر شد اثر خود گروه است. در حالی که آهنگ های اجرا شده در آن مطلعق به گروه دایموند هد و موتور هد بود و البته سه آهنگ ساخته گروه به نام Machinex یا همون موتوربراد، Jumb in the fire و the four hoursman ساخته اعضا گروه که عبارت بودند از:

    کلیف بروتون
    جمیز هتفلد
    لارس الریک (یا الریش)
    دیوید ماستین

    آن روزها متالیکا در گاراژی برنامه اجرا میکردند و عده اندکی از محلی ها برای دیدن کنسرتهایشان می آمدند.
    البته کلیف برتون پیش از متالیکا در گروه دیگری که دهه 70 کار میکردند حضور داشت و در همان زمان هم توانسته بود توانایی بیس زدن خود را نشان دهد.

    متالیکا با تغییر جزئی در آهنگ ها بوسیله این چهار نفر کار خود را به صورت زیر زمینی آغاز کرد و مشهور ترین آهنگی که در آن زمان زیاد بازنوازی میکردند همین آهنگ Iam i evil بود.
    گروه توانست مخاطبان خاص خود را در آن زمان پیدا کند و همین امر باعث شد تا انگیزه ساختن یک آلبوم مستقل را پیدا کند.
    اما در همین هین دیوید ماستین با اعضای گروه دچار مشکل شد و گروه را ترک کرد.
    برای همین کرک همت که در گروه زیر زمینی اگزدوس فعالیت میکرد به متالیکا پیوست.
    (گروه اگزدوس سالها زیر زمینی فعالیت میکرد و بعد از متالیکا توانست آلبوم رسمی تولید کند)

    هرچند دیوید ماستین از نظر نوازندگی از کرک همت قوی تر بود اما کرک همت آشنایی بیشتری با موسیقی داشت و توانست سبک speed metal را به نوازندگی گروه اضافه کند که در نهایت منجر به Speed Thrash شدن این گروه شد.
    تاثیر کرک همت در متالیکا به آن حد بود که شاید اگر وی نبود متالیکا وارد سبک NWOBHM میشد و از آنجایی که یک گروه آمریکایی بود هیچ وقت نمیتوانست در این سبک به موفقیت دست پیدا کند. (بنا به تحلیل شخصی خودم)
    البته از کرک همت مهم تر کلیف برتون بود که وی را مغز متفکر گروه مینامیدند. کلیف برتون برخلاف جیمز و لارس که نوجوانان متال دوست بودند و فقط شنونده و نوازنده یک بیسیست حرفه ای بود و با موسیقی کلاسیک هم آشنایی کامل داشت. همچنین افکار قوی داشت که به علت بزرگتر بودن از باقی اعضا تسلط خاصی روی گروه داشت و تقریبا حرف اول را در گروه میزد و همه گوش به فرمان وی بودند.
    تا جایی که حتی جیمز در این رابطه میگوید وقتی کلیف در ماشین مینشست آهنگ هایی گوش میکرد که حالمان را بهم میزد، اما جرات نداشتیم حس خوبی را که داشت از وی بگیریم و مجبور بودیم تظاهر کنیم که ما هم آهنگ ها را دوست داریم.
    در واقع میتوانیم بگویم کلیف برتون بود که میگفت متالیکا چطور باید فکر کند و چه آهنگی بسازد. (شاید همین امر دیوید ماستین شورش طلب و خیابان خواب را ناراحت کرده بود، دیوید ماستین برخلاف باقی اعضا دوست داشت بیشتر با دخترها نشست و برخواست کند و کمی هم عصبی تر از سایر اعضا گروه بود)

    ---
    البته در مورد تاریخچه گروه اطلاعات زیادی در دست هست که بیان کردن آنها برای دوست داران متالیکا جالب به نظر می آید، اما بخاطر حجیم نشدن تاپیک و نگرفتن وقت و منحرف نشدن آن از بیان آنها خودداری میکنم. به هر حال تاریخچه گروه متالیکا جذابیت های خاص خودش را دارد که احتمالا دوست داران اصلی گروه به صورت جداگانه به تحقیق در این زمینه پرداخته اند و اطلاعات مفیدی هم در این زمینه دارند.



    همو که به نبرد با اهریمن برمیخیزد، باید برحذر باشد که در این فرایند خود به اهریمنی مبدل نگردد و آنگاه که تو به مغاک منگری، مغاک نیز به تو مینگرد.

  13. 10 کاربر برای این پست از alimetallica_2 تشکر کرده اند:


  14. #8
    alimetallica_2 آواتار ها
    کاربر حرفه ای

    وضعیت
    افلاین
    عنوان کاربری
    کاربر حرفه ای
    شماره عضویت
    36341
    تاریخ عضویت
    Oct 2010
    سن
    38
    نوشته ها
    3,205
    میانگین پست در روز
    0.65
    تشکر از پست
    2,552
    12,014 بار تشکر شده در 3,128 پست

    شبکه های اجتماعی من

    Follow alimetallica_2 On Twitter Add alimetallica_2 on Facebook
    Mentioned
    0 Post(s)
    Tagged
    1 Thread(s)
    Thumbs Up/Down
    Received: 49/2
    Given: 0/0
    میزان امتیاز
    17

    پیش فرض نقد و معرفی اثار متالیکا


    0 Not allowed! Not allowed!
    MetallicA
    Kill'em All - 1983


    در سال 1983 گروه تصمیم گرفت اولین آلبوم رسمی خود را منتشر کند.
    وقتی اعضای گروه در حال آهنگ سازی شبانه روز برای تنظیم این آلبوم بودند به خواب هم نمیدیدند تاثیر گذار ترین آلبوم متال جهان را قرار است ارائه کنند و بعدا این آلبوم به عنوان ماندگار ترین آلبوم متال در تمام جهان شناخته خواهد شد.

    نام آهنگ های آلبوم عبارت بودند از:

    [ میهمان گرامی برای مشاهده لینک ها نیاز به ثبت نام دارید]

    [ میهمان گرامی برای مشاهده لینک ها نیاز به ثبت نام دارید]

    [ میهمان گرامی برای مشاهده لینک ها نیاز به ثبت نام دارید]

    [ میهمان گرامی برای مشاهده لینک ها نیاز به ثبت نام دارید]

    [ میهمان گرامی برای مشاهده لینک ها نیاز به ثبت نام دارید]

    [ میهمان گرامی برای مشاهده لینک ها نیاز به ثبت نام دارید]

    [ میهمان گرامی برای مشاهده لینک ها نیاز به ثبت نام دارید]

    [ میهمان گرامی برای مشاهده لینک ها نیاز به ثبت نام دارید]

    [ میهمان گرامی برای مشاهده لینک ها نیاز به ثبت نام دارید]

    [ میهمان گرامی برای مشاهده لینک ها نیاز به ثبت نام دارید]

    Seek & destroy

    Metal militia
    آلبوم Kill'em All اولین آلبوم جدی سبک Speed Thrash Metal است.
    آلبومی هجومی که نشان دهنده افکار متالری جوان دهه 80 آمریکاست.
    آلبومی بدون وقفه مسلسل وار از ریتم های بسیار سرعتی و دقیق، فریادهای خواننده از حالت هایی از مرگ و کشت و کشتار و به نوعی انتقام جوی و شور و حال متالری و معنی واژه متالیکا „یورش جوانان متال”.
    نوازندگی گیتار ریتم که به عهده جمیز هتفلد بوده است به نوعی باور نکردنی مسلسل وار است و بدون وقفه. سولوها که توسط کرک همت نواخته شده اند بسیار بسیار سرعتی هستند و تاییدی است بر ریتم های موجود در آلبوم.
    همچنین روش نوازندگی دارم لارس الریک به مانند شلکیک گلوله از مسلسل.
    فقط در آهنگ Pulling teeth که بی کلام است کلیف برتون قدرت نوازندگی احساسی بیس را به نمایش گذاشته است. (شایع است که کلیف برتون به عنوان بهترین بیسیست تالارهای موسیقی متال نیز معرفی شد)
    این البوم در همان سال توانست مورد توجه تمام متال دوست ها قرار گیرد و حتی گروههای بزرگ در مورد آن اظهار نظر کنند.
    همچنین انگیزه ای بود برای گروههای دیگر که این سبک کار کردن (که تا آن زمان مورد استفاده هیچ کس نبود) را آویزه گوش کنند و خودشان نیز به همین سبک وارد دنیای متال شوند.
    همان سال این آلبوم مقام اول در میان آثار متال را کسب کرد و به فروش کم نظیری دست پیدا کرد.

    یکی از علل موفقیت متالیکا در آلبوم اول خود این بود که یک گروه رو به عنوان مستر گروه خود انتخاب نکرده بود و از میتوان گفت از تمام گروههای بزرگ پیش از خود درس گرفته بود و تمام آنها را با هم ترکیب کرده بود تا به این آلبوم رسیده بود.
    هرچند که لارس میگوید ما دو head را کنار هم گذاشتیم و از چیزی بی سابقه به نام متالیکا ساختیم اما در واقع متالیکا از گروههای دیگری هم الهام گرفته بود که مهمترین آنها عبارتند از:
    Iron Maiden
    Judas Priest
    Saxon
    Black Sabbath
    Venom
    Scorpion

    پس با اطمینانی بیش از سابق میتوان گفت موسیقی Thrash Metal توسط متالیکا به جهانیان معرفی شده است و در واقع اعضای این گروه با الهام گیری از گروههای هارد راک و هوی متال آن را بوجود آوردند.
    (ثرش متال یعنی متال هجومی)



    همو که به نبرد با اهریمن برمیخیزد، باید برحذر باشد که در این فرایند خود به اهریمنی مبدل نگردد و آنگاه که تو به مغاک منگری، مغاک نیز به تو مینگرد.

  15. 8 کاربر برای این پست از alimetallica_2 تشکر کرده اند:


  16. #9
    alimetallica_2 آواتار ها
    کاربر حرفه ای

    وضعیت
    افلاین
    عنوان کاربری
    کاربر حرفه ای
    شماره عضویت
    36341
    تاریخ عضویت
    Oct 2010
    سن
    38
    نوشته ها
    3,205
    میانگین پست در روز
    0.65
    تشکر از پست
    2,552
    12,014 بار تشکر شده در 3,128 پست

    شبکه های اجتماعی من

    Follow alimetallica_2 On Twitter Add alimetallica_2 on Facebook
    Mentioned
    0 Post(s)
    Tagged
    1 Thread(s)
    Thumbs Up/Down
    Received: 49/2
    Given: 0/0
    میزان امتیاز
    17

    پیش فرض نقد شخصی آلبوم Kill'em All


    0 Not allowed! Not allowed!
    Metallica - Kill'em All 1983
    Hit The Lights
    چراغ ها را خاموش کن
    در ابتدای این آهنگ شاهد این هستیم که گویی قرار است یک گروه کار خود را آغاز کند. از این رو از ابتدای آن ریتم شروع نمیشود و گیتار و بیس و درام به تدریج صدای خود را افزایش میدهند و یک نوای ورود سر میدهند.

    The Four Horsemen
    شعر این آهنگ نشان دهنده اضطرابی است که قرار است به مخاطب وارد شود و در واقع نماینگر تحدید گروه و نمادی از خود و دیگر متالرها.
    در واقع رجز خوانی از ورود خود، همانطور که پیش از این در آهنگ اول با خاموش شدن چراغها به استقبال آمدن خود رفته بودند.
    البته این برداشت شخصی من است از حال و هوای معنی این آهنگ.

    ریتم این آهنگ بسیار سرعتی و دقیق است، همچنین در تمام این آلبوم از افکت های بسیار بسیار قوی استفاده شده است که بیشتر حالت MID و TRB قوی دارد و صدای دیستروشن آن بسیار شفاف است. همچنین ترجیه داده شده است صدای پال میوت بر فضای آلبوم تنین آنداز شود.
    در اواسط آهنگ تمپو تغییر میکند و به استقبال ریتم متفاوت میرود.
    همچنین سولوی اول آهنگ بسیار بسیار احساسی نواخته شده است و در سولوی دوم بیشتر سرعت مدنظر گرفته شده است و کرک همت توانایی های شخصی خود را در این سولو به نمایش میگذارد.

    Motorbreath
    تنفس ماشینی
    نوعی شکایت از شرایط موجود و بسیار بسیار اعتراضی. تقیانی علیه ماشینیزم.
    آهنگی با 4 سولو که هر سولو قسمتی از سولوی قبلی را به همراه دارد و در بار بعد تکنیکی تر میشود. آهنگ بسیار بسیار پر روح و جذاب. (البته میتوان گفت تمام آهنگ های متالیکا برعکس گروههای دیگر شنیدنی است و به جز تکنیک به مسئله روح و احساس در آنها اهمیت داده شده است و هیچ گاه احساس فدای تکنیک نگشته است)

    Jump In The Fire
    بپر تو آتیش
    نوعی تحدید و تقیان. البته این یک بعد جریان است، بعد دیگر این آهنگ هم اعتراض به شرایط موجود است. یعنی نداشتن حق انتخاب.
    در واقع یک تیر و دو نشان. نشان اول همان حرکتی که در آلبوم طرح ریزی شده بود و آمدن متالیکا به دنیای متال و تغییر آن و تحدید هایی که میکنند و رجز خوانی.
    تیر دوم شکایت از وضعیت موجود جهان و هستی و مخصوصا جامعه آمریکایی. اجبار در انتخاب و ناگیز بودن.

    ریتم این آهنگ نیز بسیار دقیق نواخته شده است و پالم میتوت نه به شدت فور هارسس من قابل رویت است.
    سولو اول نمایشی از تکنیک و سولوی دوم سریع تر از آن همراه با احساس.
    در سولوی آخر این آهنگ کرک همت سرعت پیکینگ خود را به نمایش میگذارد.

    Pulling Teeth
    آهنگ بی کلامی که برخی آن را شاهکار کلیف برتون در نوازندگی بیس گیتار میدانند.
    این آهنگ یک تک نوازی است تا انتهای آن که درام به کمک بیس می آید و سرعت آهنگ افزایش پیدا میکند.
    این آهنگ لحظه ای برای استراحت مخاطب فراهم میکند و وی را به فضای Dark و تیره درون هر شخص رهنمود میکند.
    این آهنگ چنان قدرتمند است که میتواند مخاطب علاقمند را به درون خود ببرد و از غم های ناگفته حکایت میکند که در موسیقی بروز کرده است و به نوعی ناله بیس گیتار است از زندگی تاریک و پر از غم.
    استفاده از ساز بیس بسیار بسیار دقیق است و با Echo پوشش یافته.
    بعد از ناله ها نوبت به دخالت درام میرسد و نوعی عصبانیت بعد از غم را حکایت میکند.
    همچنین مقدمه ای است برای آهنگ بعدی به نام شلاق.

    Whiplash
    شلاق آهنگی است که مانند دیگر آهنگ های این آلبوم احساسی نیست و موسیقی این آهنگ بسیار بسیار متناسب با نام آهنگ است.
    این آهنگ هم مانند آهنگ های دیگر یک تیر و دو نشان دارد و در ادامه همان داستان نقل میشود.
    آلبوم „همه را بکشید” به روش آلبومهای پیوسته ساخته شده است و تمام آهنگ ها با هم در ارتباط هستند و هیچ آهنگی بی ارتباط با موضوع اصلی و آهنگ قبل نیست. البته شدت آن به اندازه کارهایی مانند اثر The Wall از پینک فلوید نیست.

    Phantom Lord
    در این آهنگ شاهد یک بازگشایی دیگر هستیم که البته شدت آن از آهنگ اول کمتر است.
    در این شعر این بار سه تیر شلیک میشود.
    یک تیر همان پیگری تحدید های گذشته است تابدانجا که در اتنهای آهنگ میگوید „جلوی اراب خودت زانو بزن” و همان رجز خوانی ها.
    تیر بعد نشان دهنده عقده های درونی جوان آمریکایی و البته متالر (که نگاه دولت و مردم به آنها حساس است و شرایط سخت تری نسبت به دیگران دارند) است.
    تیر بعد هم شکایت از قدرت هایست که با زندگی مردم بازی میکنند و آنها را به جنگ میکشانند و به نوعی تمسخر آنها.
    تغییر تمپوها در این آهنگ بیش از آهنگ های پیشین قابل رویت است. تابدانجا که در اواسط آهنگ بعد از نواخته شدن دو سولوی بسیار بسیار زیبا و سرعتی گیتار آرام میگیرد و دیستروشن از روی آن برداشته میشود و یک آکورد را به صورت آرپیج مینوازند. این قسمت از آهنگ نوعی حس اضطراب را به مخاطب القا میکند. چیزی که به نظر من حکایت از همان لحظه مرگ دارد، لحظه ای که تمام خاطرات انسان بر مغزش ظاهر میشوند و زندگی انسان از مقابل چشمم میگذرد.
    بعد از اتمام این آرپیج که بیش از 10 ثانیه نیست حمله مسلسل وار آغاز میگردد و در پایان آهنگ با فریاد خواننده به پایان میرسد. (کم شدن سرعت گیتار ها و درام)

    No Remorse
    افسوسی نیست
    این آهنگ هم در ادامه داستان مسیر قصه را به سوی پایان سوق میدهد. در این آهنگ ولم ساز بیس افزایش یافته است و بیش از قبل چهره نمایی میکند.
    همچنین در اواسط آهنگ بارها تمپو ها تغییر میکنند تابدانجا که احساس مکنیم آهنگ را عوض کرده ایم.
    در اواسط آهنگ شعر تغییر میکند و دستور حمله داده میشود. (خواننده میگوید „حمله”) و ریتم آهنگ نظامی میشود و مسلسل وار تر از قبل.
    این آهنگ هم یک تیر و چند نشان است و همان اهداف که به آن اشاره شد پیگیری میشود.
    صحنه هایی از جنگ، هم تحدید و هم افسوس، هم نمایش گذاشتن آن چیز که در هر جنگ خانمان سوزی قابل رویت است. نوعی شکایت. نوعی انتقام جویی. نوعی کنایه و ...
    در پایان آهنگ هم خواننده با صدای تمسخر آمیز و البته افسوس درونی میگوید „هیچ افسوسی نیست”

    Seek & destroy
    جستجو کن ویران کن

    آهنگی که همیشه مورد علاقه کرک همت بوده است و در اکثر کنسرتهای آن زمان نواخته میشد. ریفی خاص برای این آهنگ طراحی شده است که بنده را به شخصه یاد جنگ جهانی دوم می اندازد. شاید این آهنگ از نظر مفهوم نشان دهنده علایق اعضای گروه حس انتقام باشد. انتقام از جامعه ای که دولت مردان آن را به گند کشیده اند و عوام مردم هم در آن گند فرو رفته اند.
    در این آهنگ شاهد این هستیم که شاعر (که خود اعضای گروه و معمولا جمیز بوده اند) تنفر خود را از مردم عوام اعلام میکند و خواستار نابودی آنهاست و میخواهد دنیا را از وجود آنها پاک کند. نوعی رجز خوانی برای دشمنان.
    این آهنگ سولو خاصی ندارد و ریف و ریتم حرف اصلی را میزنند.
    همچنین سرعت این آهنگ نسبت به آهنگ های دیگر کمتر است.

    Metal militia
    نظامیان متالر یا نظامیان فلز پوش (در واقع حمله نظامیان فلز پوش)
    آخرین آهنگ این آلبوم حمله نهایی است و در واقع جنگ اصلی که قرار است میان متالیکا و همه افرادی که از نظر آنها برای زمین غیر مفید هستند. در این آهنگ شاهد حس متالری بسیار بسیار شدید همراه با خشونت طلبی هستیم که در واقع تاییدی است بر برتری موسیقی متال از نظر موسیقی و اندیشه بر باقی سبک های موجود.
    در پایان این آهنگ صدای شلیک گلوله و مسلسل و تانک و ... به گوش میرسد و در حالی که صدای خواننده که میگوید Metal Milita کاسته شده و در صدای گلوله گم میشود و بعد هم صدای رژه رفتن نظامیان که احتمالا منظور همان ارتش متال است که بر جهان پیروز شده است.


    طراح روی جلد این آلبوم نیز بسیار زیبا و دقیق است.
    یک چکش که زیرش خون جمع شده است و جالب اینجا که خونی که روی زمین ریخته است شبیه یک انسان است که این چکش بر سرش فرود آمده است و همچنین سایه دستی که چکش را بعد از قتل رها کرده است.
    همو که به نبرد با اهریمن برمیخیزد، باید برحذر باشد که در این فرایند خود به اهریمنی مبدل نگردد و آنگاه که تو به مغاک منگری، مغاک نیز به تو مینگرد.

  17. 8 کاربر برای این پست از alimetallica_2 تشکر کرده اند:


  18. #10
    alimetallica_2 آواتار ها
    کاربر حرفه ای

    وضعیت
    افلاین
    عنوان کاربری
    کاربر حرفه ای
    شماره عضویت
    36341
    تاریخ عضویت
    Oct 2010
    سن
    38
    نوشته ها
    3,205
    میانگین پست در روز
    0.65
    تشکر از پست
    2,552
    12,014 بار تشکر شده در 3,128 پست

    شبکه های اجتماعی من

    Follow alimetallica_2 On Twitter Add alimetallica_2 on Facebook
    Mentioned
    0 Post(s)
    Tagged
    1 Thread(s)
    Thumbs Up/Down
    Received: 49/2
    Given: 0/0
    میزان امتیاز
    17

    پیش فرض نقد و معرفی اثار متالیکا


    0 Not allowed! Not allowed!
    MetallicA
    Ride The Lightining
    با توجه به استقبال مردم و حتی گروههای بزرگ از آلبوم Kill'em all گروه به زودی تصمیم گرفت آلبوم بعدی خود را منتشر کند و از همان روزهای اولیه پخش آلبوم اول تلاش شبانه روزی را برای ساخت آلبوم بعدی بکار برد تا در نهایت آلبوم بعدی در سال 1984 به بازار معرفی شد.
    این آلبوم شامل 8 آهنگ بود که بر خلاف آلبوم قبلی یک جریان ثابت را دنبال نمیکرد و به موضوعات مختلفی اشاره میکرد. همچنین نوع آهنگ سازی گروه کمی تغییر کرد تا گروه به دیگران ثابت کند متالیکا در هر آلبوم میخواهد تجربه ای جدید کند و با هر آلبوم تاثیر مستقیمی در دنیای متال داشته باشد.
    آهنگ های این آلبوم عبارت بودند از:
    همراه با لینک دانلود

    [ میهمان گرامی برای مشاهده لینک ها نیاز به ثبت نام دارید]

    [ میهمان گرامی برای مشاهده لینک ها نیاز به ثبت نام دارید]

    [ میهمان گرامی برای مشاهده لینک ها نیاز به ثبت نام دارید]

    [ میهمان گرامی برای مشاهده لینک ها نیاز به ثبت نام دارید]

    [ میهمان گرامی برای مشاهده لینک ها نیاز به ثبت نام دارید]

    [ میهمان گرامی برای مشاهده لینک ها نیاز به ثبت نام دارید]

    [ میهمان گرامی برای مشاهده لینک ها نیاز به ثبت نام دارید]

    [ میهمان گرامی برای مشاهده لینک ها نیاز به ثبت نام دارید]
    آلبوم „سوار بر آذرخش” (یا آذرخش را بران) یکی از بهترین آلبومهای متال در سراسر جهان است و مورد تایید تمام متالرهای بزرگ قرار گرفته است.
    این کار توانست نشان دهد متالیکا آمده است تغییر جدی در دنیای موسیقی متال ایجاد کند و تجربه جدید کسب کند و راههای دیگری را به گروههای طرفدار خود معرفی کند. همچنین نشان داد آلبوم اول شانسی نبود و میتواند در آلبوم بعد هم کاری کند که همه آهنگ ها برای مخاطبان جذاب باشد و موضوع برای شعر و آهنگ سازی هنوز زیاد است.
    این آلبوم هم در سالی که منتشر شد به رکورد فروش دست پیدا کرد و راهی بود که به بازارهای انگلستان و اروپا هم راه پیدا کند.
    متالیکا برای ضبط این آهنگ به همان ماسسه قبلی Megaforce مراجعه کرد و آنها هم از خدا خواسته پذیرفتند.
    البته متالیکا در این آلبوم تغییر کوچکی در افکت هایی که در آلبوم قبلی وجود داشت ایجاد کرد و صدای بم تری را به مخاطبان تقدیم کرد.


    نقد و نظر شخصی در مورد آلبوم Ride The Lightining

    Ride The Lightining 1984
    بر خلاف آلبوم قبل که رجز خوانی در تمام آلبوم و اشعار وجود داشت و شکایت به عنوان تیر دوم مد نظر قرار گرفته بود این آلبوم بسیار بسیار اعتراضی بود و دیگر از بعد قدرت به مسئله نگاه نمیشد. در واقع این نشان دهنده بزرگتر شدن و باتجربه تر شدن اعضای گروه شده بود که حالا به سن 20 سالگی رسیده بودند (البته جیمز و لارس هم سن بودند و کلیف و کرک هم یک سال از آنها بزرگتر)

    Fight Fire With Fire
    آتش را با آتش جواب بده
    در ابتدای شروع آلبوم این آهنگ قرار گرفته است و ابتدای آن با گیتار کلین افکت آغاز میگردد که بسیار شبیه گیتار آکوستیک است. یک ملودی بسیار بسیار زیبا که ناگهان جای خود را به ریتم شدید متالیکایی میدهد و ریتم بسیار بسیار سرعتی بی نظیری را شاهد میشویم.
    با شروع این ریتم مخاطبان به نهایت سرعت گیتار نوازی جیمز هتلفد پی میبرند و متوجه میشوند با افراد مهمی سر و کار دارند. سولوی این آهنگ هم بسیار بسیار زیبا و سرعتی نواخته شده است.
    در شعر این آهنگ نیز به ناامیدی خاصی ناشی از اضطراب هستیم. چون در قسمتی از آهنگ که تکرار میشود میشنویم که میگویند:

    آتش را با آتش جواب بده
    پایان نزدیک است

    (در آن زمان مردم بسیار در کف حمله آدم فضایی ها بودند و پایان دنیا که این آهنگ هم نشان دهنده تفکرات مردم آن زمان است و همان بحث آخر الزمان که سالها بعد از افکار جهانی پاک شد، اما آن موضوع در زمان خود بسیار بسیار مهم بود)


    Ride The Lightning
    سوار بر آذرخش
    این آهنگ هم از نظر تنکینکی بسیار بسیار قوی است و در ریتم و سولوی آن میتوانیم ظرافت های کاری گروه را درک کنیم. البته سولوی این آهنگ یک شاهکار کم نظیر است.
    شعر این آهنگ هم در باب بی عدالتی و مرگی که مخاطب راضی به آن نیست حکایت میکند.
    نوعی کنایه به اینکه زندگی یا مرگ در دست انسان نیست و افراد خاصی هستند که زندگی انسان را تحدید میکنند.
    هدف دیگری که این آهنگ آن را نشانه رفته است تلنگری است به نبود آزادی بیان و شنکجه و کشت و کشتار افرادی که بیش از حد خود میدانند. (دولت مخاطب اصلی است)
    در واقع این آهنگ آهنگی نیمه سیاسی هم قلمداد میشود.
    در پایان صدای رعد و برقی میشنویم که حکایت از به پایان رسیدن عمر دارد.
    این رعد و برق به همان فلاش و صندلی الکتریک نیز تشبیه شده است و کنایه از آن است.

    فلش روبروی چشمانم است
    حالا وقت مردن است
    سوزشی در مغز احساس میکنم
    میتوانم قدرتش را احساس کنم (میتوانم مرگ را احساس کنم یا درد)

    For Whom The Bell Tolls
    ناقوسها برای مرگ چه کسی به صدا در می آید؟

    نام این آهنگ از یک کتاب مشهور سورئال (که فیلمش هم موجود است) برگرفته شده است.
    نوعی متلک به جنگ های بی علت، غرورهای کاذب، علت جنگ، سرنوشت کسانی که در جنگ هستند، نوعی صفات مردانه که در هر کسی وجود دارد و باید از آنها دفاع کند.

    این آهنگ یکی از محبوب ترین آهنگ هایست که گروه و مخاطبان به آن علاقمندند.
    در ابتدای آهنگ شاهد یک شاهکار نوازندگی بیس با چندین افکت از کلیف بروتون هستیم. سپس کرک همت ریفی را که خود ساخته است به آهنگ اضافه میکند و فضایی مانند اضطراب پیش از جنگ را القا میکند که یکی از مهم ترین و به یاد ماندنی ترین ریف های تاریخ موسیقی متال است. اولین اثری که باعث تشویق جهانی کرک همت شد.
    این آهنگ سولو ندارد اما در انتهای آهنگ وقتی همه مردند درام و بیس و گیتار به سوگ واری مینشینند و کرک همت بداهه نوازی جادویی میکند که همه اش جیغ هایی است که به واسطه بند کشیدن و نگاه داشتن دسته ویبره و افکت کروس و دیستروشن است. یکی از بهترین بداهه نوازی های کرک همت.

    Fade To Black
    محو شدن در تاریکی (محو شدن در سیاهی)
    این آهنگ اولین آهنگ نسبتا آرام گروه است که تجربه جدیدی محصوب میشود. فضای این آهنگ پراست از ناامیدی و غم و اندوه و سرنوشت مبهم که القا شده است.
    این آهنگ هم تاییدیست بر گفته هایی که در 3 آهنگ قبل به آن اشاره شد و موجبات پوستگی آلبوم را فراهم میکند.
    آهنگ با آکوردهای زیبای جیمز شروع میشود و بعد هم سولوی آرامی که کرک همت بسیار احساسی و غمگین مینوازد.
    در انتهای هر قسمت آرام یک دفعه آهنگ ریتمک میشود و خشونت به آهنگ القا میشود.
    دفعه دومی که این خشونت القا میشود تمپو آهنگ تغییر میکند و آهنگ وارد یک فضای ثرش متال میشود.
    قسمت اول این آهنگ نیز بسیار بسیار ارزشمند و به یاد ماندنی است.

    Trapped Under Ice
    اسیر در یخ (گیر افتادن در یخ)
    این آهنگ از نظر موسیقایی بازگشتی است به فضای اسپید ثرش آلبوم قبلی و سرعت بیشتری نسبت به 3 آهنگ قبل دارد. همچنین خشونت بشتری.
    سرعت ریتم این آهنگ بسیار زیاد است و تکنیکی و البته سولوی بسیار سرعتی و احساسی هم به کمک آن می آید.
    این آهنگ نیز بسیار اعتراضی است و حکایت از مرگ و انتخابی نبودن آن دارد. نوعی شکایت از وضعیت موجود.

    یخ زدم (فریز شدم)
    نمیتوانم حرکت کنم
    فریاد میزنم
    کسی صدایم را نمیشنود
    من میمیرم
    گریه میکنم
    در یخ گیر افتادم

    Escape
    فرار
    شعر این آهنگ هم در راستای آلبوم به هم پیوسته سوار بر آذرخش است و از همان دردهای قبلی سخن میگوید. البته در هر آهنگ به بعدی از جریان مینگرد و اینها تکمیل نظریه هایی است که پیش از این به آنها اشاره شده است.
    از نظر موسیقیایی سرعت ریتم نوازی و تمپو در این آهنگ کمی کاهش پیدا کرده است و وارد فضای Heavy Metal گشته است.
    همچنین دو بار در آهنگ تمپو آهنگ تغییر میکند که به جذابیت آهنگ می افزاید و در اواسط آهنگ صدای آژیر پلیس که نشان دهنده فراری بودن فرد است به گوش میرسد.

    Creeping Death
    مرگ خزنده

    این آهنگ یکی از مهمترین آهنگ های متالیکا است و با همین نام تورهای بسیار بزرگذار کرده اند.
    این آهنگ بازگشتی است به اندیشه اصلی متال و خصوصیت ضد یهود بودن آنها.
    اعلام تنفر از یهودی ها و پست دانستن قوم بنی اسرائیل و بدبختی های تاریخی که داشتند و تمسخر آنها.

    من برای گشتن اولین فرزند فرعون آمدم (حضرت موسی ع)
    (در ضمن جمیز هتلفد که یک نویسنده هم هست علاقه شدیدی به عظمت و قدرت فرعون ها داشت)
    این آهنگ بسیار مورد توجه مخاطبان و مخصوصا ضد یهودها که ببیشتر در انگلستان بودند واقع شد و تاثیر بسزایی در معرفی اندیشه متالیکا به جهانیان داشت.
    این آهنگ از نظر تکنیکی در سطح بالایی قرار دارد و نوعی ترکیب هوی متال با ثرش متال است. همچنین در اواسط آهنگ قسمت جالبی دارد که بیس و درام مینوازند و گیتارها نمی نوازند و خواننده میگوید:

    بمیر
    به دست من بمیر

    که این در کنسرتها بیشتر لفت میخورد تا تماشاچیان جولان دهند.
    سولوی این آهنگ کمتر احساسی است و خشونت مد نظر قرار گرفته است و تکنیک.

    The Call Of Ktulu
    دومین آهنگ بی کلام متالیکا.
    یکی از بهترین آثار گروه که باعث تشویق علاقمندان گیتار شد.
    نشان دادن قدرت موسیقی بی کلام در تاثیر گذاری و القا حس اعضای گروه از اضطراب و شکایت و فراز و نشیب های زندگی.

    همچنین صدای جیمز هتلفد در این آلبوم پخته تر از آلبوم قبلی است و فریاد های بی وقفه کمی جای خود را به خوانندگی های تکنیکی و آواز هم داده است. در واقع صدایش بم تر شده است. نوازندگی درام نیز قوی تر از آلبوم قبلی است.

    بعد از این آلبوم متالیکا وارد تورهای جهانی شد و توانست از مرزهای آمریکا خارج شود و به عنوان یک گروه جهانی معرفی گردد.
    همچنین در صفحه اول بسیاری از مجلات قرار گرفت و نقل کلام بزرگان موسیقی مانند موتور هد، بک ثبت، اوزی اسبرن که از بلک ثبت جدا شده بود و بسیاری دیگر.

    همو که به نبرد با اهریمن برمیخیزد، باید برحذر باشد که در این فرایند خود به اهریمنی مبدل نگردد و آنگاه که تو به مغاک منگری، مغاک نیز به تو مینگرد.

  19. 11 کاربر برای این پست از alimetallica_2 تشکر کرده اند:


  20. #11
    alimetallica_2 آواتار ها
    کاربر حرفه ای

    وضعیت
    افلاین
    عنوان کاربری
    کاربر حرفه ای
    شماره عضویت
    36341
    تاریخ عضویت
    Oct 2010
    سن
    38
    نوشته ها
    3,205
    میانگین پست در روز
    0.65
    تشکر از پست
    2,552
    12,014 بار تشکر شده در 3,128 پست

    شبکه های اجتماعی من

    Follow alimetallica_2 On Twitter Add alimetallica_2 on Facebook
    Mentioned
    0 Post(s)
    Tagged
    1 Thread(s)
    Thumbs Up/Down
    Received: 49/2
    Given: 0/0
    میزان امتیاز
    17

    پیش فرض نقد و معرفی اثار متالیکا


    0 Not allowed! Not allowed!
    MetallicA

    Master Of Puppets 1985

    در سال 1985 گروه فورا آلبوم بعدی را به بازار ارائه کرد. البته ظاهرا این بار میدانستند قرار است این آلبوم جاویدان ترین آلبوم متال در سراسر جهان شود. چون از نظر مخاطبان متال این آلبوم بهترین آلبوم متال از میان آلبومهای 1400 گروه رسمی متال است. البته این آلبوم در ماه اول سال 1986 به بازار آمد ولی مراحل تهیه آلبوم در همان سال 85 به اتمام رسید.
    (همچنین این آلبوم آخرین آلبومی است که کلیف برتون در آن همکاری داشته است)

    نام آهنگ های این آلبوم عبارتند از:
    همراه با لینک دانلود




    [ میهمان گرامی برای مشاهده لینک ها نیاز به ثبت نام دارید]

    [ میهمان گرامی برای مشاهده لینک ها نیاز به ثبت نام دارید]

    [ میهمان گرامی برای مشاهده لینک ها نیاز به ثبت نام دارید]

    [ میهمان گرامی برای مشاهده لینک ها نیاز به ثبت نام دارید]

    [ میهمان گرامی برای مشاهده لینک ها نیاز به ثبت نام دارید]

    [ میهمان گرامی برای مشاهده لینک ها نیاز به ثبت نام دارید]

    [ میهمان گرامی برای مشاهده لینک ها نیاز به ثبت نام دارید]

    [ میهمان گرامی برای مشاهده لینک ها نیاز به ثبت نام دارید]


    متالیکا در دو آلبوم پیش خود توانسته بود ثابت کند حرفی برای گفتن دارد و مخاطبان خاص خود را هم پیدا کرده بود. این آلبوم مهر تاییدی بود بر تمام افکار درست مخاطبان در مورد این گروه.
    استاد خیمه شب بازی نام آلبومی است که متالیکا در سال 85 تهیه کرده است. این نام به گونه ای کنایه آمیز قسمت هایی از دین و کلیسا را نیز مورد لطف خود قرار میدهد و برخی بر این اعتقادند که حضرت عیسی (ع) مورد کنایه این نام قرار گرفته است.
    برخی هم ترجمه را „استاد عروسک ها” بیان کرده اند.
    متالیکا در این آلبوم پخته تر شدن خود را در سرودن اشعار به نمایش گذاشته است و موضوعات جدیدی را پیگیری کرده است. اما با جدیتی و پختگی بیشتر نسبت به آلبوم پیشین خود.
    در واقع پا گذاردن به کالبدهایی فراتر از محدوده هایی که پیش از این به آنها اشاره کرده بود و وارد شدن رسمی به دنیای جوانان (دوری از افکار نوجوانانه).
    همچنین در آهنگ سازی توانایی های خود را به نمایش میگذارد. این آلبوم هم مانند آلبوم سوار بر آذرخش که با سرعت کمتری از همه را بکشید ارائه شده بود (البته از نظر ریتم فقط) با سرعت کمتر ارائه شد و به درون مایه های هوی متال نزدیک تر شد. (در واقع ثرش متالی با فاصله بیشتر از سبک زیر زمینی اسپید متال)
    تنظیم این آلبوم نیز جای تامل دارد و با جرات میتوان گفت صدا گذاری قوی تر و بم تری برای این آلبوم نسبت به دو آلبوم پیش انتخاب شده است.
    به سرعت بعد از انتشار این آلبوم متالیکا وارد تورهای جهانی شد و به کشورهای مختلف سفر کردند و در آنجا به ایجاد کنسرت پرداختند.
    جمعیت بسیار زیادی در تمام کنسرتهای متالیکا حضور پیدا میکردند و همین مسئله نشان دهنده این بود که مردم دنیا در آن زمان متالیکا را به عنوان محبوب ترین گروه متال خود پذیرفته اند.

    نقد و نظر شخصی در مورد آلبوم Master Of Puppets

    [ میهمان گرامی برای مشاهده لینک ها نیاز به ثبت نام دارید]
    اولین آهنگ آلبوم مستر اف پاپتس، اولین آهنگ مانند اولین آهنگ آلبوم قبل Fight Fire With Fire با گیتار آکوستیک و با ملودی آرام شروع میشود و یکباره ریتم با سرعت باورنکردنی شروع میشود.
    این آهنگ از نظر تکنیک یکی از بهترین آهنگ های گروه است و در اکثر کنسرت ها نواخته میشود.
    ضرب و جرح یک احساس متالیکایی است و قسمتی از حقایقی که دنیای متال به آن اشاره دارد.
    سولوی این آهنگ هم مانند تمام آهنگ های متالیکا دارای روح خاصی است.

    [ میهمان گرامی برای مشاهده لینک ها نیاز به ثبت نام دارید]
    استاد خیمه شب بازی
    یکی از مشکوک ترین و مرموز ترین آهنگ های متالیکا.
    برخی بر این اعتقادند که این آهنگ انتقادی از مصیح و فرهنگ مصیحی است. در واقع همان کلیسا گریزی و تمسخر قسمتی از دین تحریف شده.
    شعر این آهنگ بسیار بسیار قوی و کامل است در حالی که موسیقی آن نیز جادوئی است و در تاریخ دنیای متال به یادگار مانده است.
    در اواسط آهنگ ریتم قطع شده و با ملودی آرامی آهنگ ادامه پیدا میکند که به زیبایی آهنگ چندین برابر افزوده شده است.
    سولوی اول این آهنگ را جیمز هتلفد نواخته است و در اواسط سولو کرد همت با 7 پرده پایین تر همان سولو را تکرار میکند.
    سولوی دوم آهنگ نیز از ارش زیادی برخوردار است.
    درضمن درام و ریتم این آهنگ نیز از بهترین آهنگ های متالیکا است.

    [ میهمان گرامی برای مشاهده لینک ها نیاز به ثبت نام دارید]
    یکی از مرموز ترین آهنگ ها متالیکا که شاید برای این آلبوم کمی سبک به حساب می آمد.
    آهنگی که از حال و هوای ثرش کمی دور میشود و به درون مایه Doom Metal و Heavy نزدیک میشود. البته به روش متالیکایی. چون به اعتقاد بنده متالیکا در هیچ قالبی کار نمیکند و سبک متالیکا هیچ سبکی نیست جز سبک متالیکایی که فقط مختص خودش است.
    مفهوم این آهنگ نیز تمسخری به دنیا و فرهنگ خردگرانه غربی است.

    [ میهمان گرامی برای مشاهده لینک ها نیاز به ثبت نام دارید]
    به خانه خوش آمدی (داخل پرانتز، دیوانه خانه)
    آهنگی برخواسته از قلب کلیف برتون همراه با نوازش دقیق ساز بیس. در این آهنگ بیس با ولم بالاتری نسبت به آهنگ های دیگر تنظیم شده است و نقش مستقل دارد و نتی متفاوت با نت گیتارها را مینوازد.
    این آهنگ از نظر تکنیکی بسیار ارزشمند است و شاید دومین اثر مهم آلبوم مستر آف پاپتس باشد.
    مفهوم این آهنگ نیز بسیار جالب است و برخواسته از دل و احساس است. آهنگی بدون روی دروایسی از حس های درونی و شکایت از زندگی خسته کننده و دنیای عجیب و نابسامان.

    جالب است بدانید در یک تحقیق مشخص شده است که بیش از 96 درصد از کسانی که در تیمارستانهای آمریکا بستری هستند این آهنگ را از برند و حفظ.

    [ میهمان گرامی برای مشاهده لینک ها نیاز به ثبت نام دارید]
    بعد از دو آهنگ با درون مایه های غیر Thrash این آهنگ بار دیگر به فضای ترش متال بازمیگردد و ریتم و سولوی ثرش متالی در تمام آهنگ احساس میشود. آهنگی بسیار بسیار قوی و البته تکنیکی.
    مفهوم این آهنگ نسبتا سیاسی و ضد جنگ است. در واقع همان هدف اصلی متالرها یعنی اعتراض به آنچه که هست و نباید باشد.

    [ میهمان گرامی برای مشاهده لینک ها نیاز به ثبت نام دارید]
    همانطور که عرض کردم آهنگ مستر اف پاپتس از نظر دینی بسیار مشکوک به نظر می آمد و این آهنگ در این آلبوم نشان دهنده صدق افکار بنده است.
    این آهنگ از نظر مفهوم بسیار بسیار انتقادی به مسیح مینگرد و هزاران سوال ناگفته و ناپرسیده از مسیح است. نوعی اعتراض به مسیحی بودن اجباری و البته اعتقاد به آسمانی بودن آن اما باز هم اعتراض به چرایی آن.
    این آهنگ نیز از حال و هوای ثرش دور تر شده و با درون مایه هوی متال بیشتر عجین است.

    [ میهمان گرامی برای مشاهده لینک ها نیاز به ثبت نام دارید]
    اریون یکی از ارزشمندترین آثار متالیکاست که آهنگ بی کلامی است مانند نظایر خود در دو آلبوم قبل.
    شباهت این آهنگ به آلبوم اول این است که توسط کلیف بروتون تنظیم شده است و نقش پرنگ بیس در آن به وضوح دیده میشود.
    بسیاری از مریدان متالیکا این آهنگ را بهترین اثر متالیکا میدانند، زیرا که تمام سازها آنطور که باید به نحو احسن فعالیت میکنند و این آهنگ پراست از تغییر تمپو ها و فراز و نشیب ها.
    اریون بسیار بسیار احساسی تنظیم شده است و مانند آهنگ های دیگر بی کلام متالیکا پراست از مفهوم و افکاری که در هنگام آهنگ به انسان الهام میشود. بنده فکر میکنم این افکار تابدانجا انسان را گیج میکند که انسان دچار حالت اریون و این بیماری میشود.
    در واقع مجالی برای فکر کردن در خلوت بیمارگونه خود.
    در اواسط آهنگ ریتم قطع شده و بیس برای مدت کوتاهی تک نوازی میکند که این یکی از ارزشمندترین آثار کلیف بروتون است.

    [ میهمان گرامی برای مشاهده لینک ها نیاز به ثبت نام دارید]
    بازگشت به سبک speed Thrash metal. این آهنگ هم مانند تمام آثار این آلبوم ارزشمند است و از سرعت باورنکردنی بیس و گیتار بهره برده است.
    مفهموم این آهنگ نیز اعتراضی و ضد جنگ است. البته مانند تمام آهنگ های انتقادی متالیکا یک تیر و چند نشان. انتقاد به خرد گرایی رواج یافته، انتقاد به جنگ ها و علت آنها، انتقاد به فرهنگ ضعیف مردم و مجبور بودن آنها به انجام کارهای ناخواسته فقط برای پول، انتقاد به بازیچه قرار دادن دولت مردان و ...
    همو که به نبرد با اهریمن برمیخیزد، باید برحذر باشد که در این فرایند خود به اهریمنی مبدل نگردد و آنگاه که تو به مغاک منگری، مغاک نیز به تو مینگرد.

  21. 9 کاربر برای این پست از alimetallica_2 تشکر کرده اند:


  22. #12
    alimetallica_2 آواتار ها
    کاربر حرفه ای

    وضعیت
    افلاین
    عنوان کاربری
    کاربر حرفه ای
    شماره عضویت
    36341
    تاریخ عضویت
    Oct 2010
    سن
    38
    نوشته ها
    3,205
    میانگین پست در روز
    0.65
    تشکر از پست
    2,552
    12,014 بار تشکر شده در 3,128 پست

    شبکه های اجتماعی من

    Follow alimetallica_2 On Twitter Add alimetallica_2 on Facebook
    Mentioned
    0 Post(s)
    Tagged
    1 Thread(s)
    Thumbs Up/Down
    Received: 49/2
    Given: 0/0
    میزان امتیاز
    17

    پیش فرض نقد و معرفی اثار متالیکا


    0 Not allowed! Not allowed!
    MetallicA
    ... And Justice For All
    1988

    گروه بعد از آلبوم „استاد خمیه شب بازی” یک آلبوم به صورت کاور و بازنوازی ارائه کرد.
    نام این محصول Garage Day بود که در سال 87 به بازار ارائه شد. (در باب این آلبوم وقتی به سال 98 رسیدم صحبت خواهم کرد)
    در سال 1988 گروه تصمیم گرفت آلبوم مستقل بعدی خود را با نام „... و عدالت برای همه” به بازار ارائه کند. ساخت این آلبوم دو سال به طول انجامیده بود.
    متالیکا تصمیم گرفته بودند این بار حرف های خود را رک تر به نقد جامعه بیان کنند. شاید نام این آلبوم برگرفته از نام یک فیلم با همین نام باشد که آل پاچینو در آن حضور دارد و از فیلم های مطرح تاریخ سینماست.
    همانطور که از نام آلبوم مشخص است این آلبوم اعتراض است به مسائلی که ما هر روز با آنها مواجه هستیم و از کنارشان میگذریم. مسائلی چون بی عدالتی، نقش پول در اجتماع و سرنوشت، قدرت در دست عده ای خاص و سوء استفاده از آن، بیهوده بودن جنگ و ارتباط آن با عده ای محدود و حتی نقش خانواده در زندگی و سرنوشت.
    متالیکا در این آلبوم از نظر شعر سرایی پخته تر از 2 سال پیش خود عمل کرده است و پختگی اشعار و آرام شدنشان مشخص است. متالیکا دیگر آن گروهی نیست که بخواهد „همه را بکشد” بلکه آمده است تا مسائلی جدی را بیان کند.
    البته موسیقی این آلبوم با آلبومهای دیگر متالیکا متفاوت است و شاید درون مایه Speed آن کاسته شده است. ولم بیس افزایش پیدا کرده است و بیس هم با پیک نواخته میشود.
    (این دومین تجربه حضور جیسون بعد از مرگ برتون در متالیکا بوده است، البته اولین تجربه حضور در آلبوم مستقل - لازم به ذکر است که جیسون از میان عده زیادی انتخاب شده بود و اعضای گروه در روزهای اول حضور وی را تحمل نمیکردند، مخصوصا کرک همت)
    با این تفاصیر این آلبوم نیز از آلبومهای باارزش موسیقی متال است که نظر همگان را به خود جلب کرده است.
    نوع افکت گذاری این آلبوم نیز با آلبومهای قبل متفاوت بوده است و صدای خواننده پخته تر از گذشته شده است و کمتر فریاد میکشد.
    انتخاب شماره آهنگ ها نیز در این آلبوم با دقت خاصی پیگری شده است و این آلبوم را هم میتوان یک آلبوم پیوسته نامید. (البته نه تا آن حد که مثلا آثار پنک فلیود پیوسته اند)

    نقد و نظر شخصی در مورد آلبوم And Justic for all

    Blackened
    آلبوم با این آهنگ آغاز میشود. مانند اکثر آغازهای متالیکا با ولمی پایین و آرام و اندک اندک چهره واقعی موسیقی. البته شروع این آهنگ نیز با لید گیتار آغاز میشود و شاید بارها و بارها نواخته شده است و شما در این شروع صدای بیش از 5 گیتار را میشنوید.
    مقدمه تمام شده و سپس آهنگ با ریتم ثرش متالی آغاز میشود.
    بلکند یکی از ارزشمند ترین آثار متالیکا از نظر موسیقیایی است زیرا از نظر ریتم، سولو و تغییر تمپو ها به اوج میرسد.
    بلکند اعتراضیست به وضعیت دنیایی که اداره میشود و البته این اعتراض به نهاد خانواده و تاثیر آن نیز بازمیگردد. شعر این آهنگ رو به سیاهی میرود و از نا امیدی سخن میگوید که در مسائلی چون جنگ و پایان نیافتنش مشاهده شده است و دنیایی که روز به روز به ذوال نزدیک میشود و ما ناچار باید در آن حضور داشته باشیم.

    And Justic For All
    و عدالت برای همه
    شعر این موسیقی اصلی ترین موضوعی است که این آلبوم میخواهد آن را مورد بررسی قرار دهد. یعنی فساد نظام قضایی، نقش پول در رای قاضی و نوع زندگی، تبعیض و تفاوت میان اقشار جامعه و ...
    شعر این موسیقی یکی از بهترین شعرهایست که جیمز هتلفد آن را سروده است و همیشه برای این نوشته تشویق شده است.
    موسیقی این آهنگ هم از ارزش بسیار بسیار بالایی بهرمند است. همچنین ریف بسیار دقیقی برای این آهنگ تعریف شده است که همیشه مخاطب (متالیکایی) را در تفکر فرو میبرند و به اوج لذت موسیقیایی میرسند. (پیش از این ریف، ریف آهنگ „ناقوس ها برای مرگ که به صدا در می آیند” به یاد ماندنی ترین ریف تاریخ موسیقی متال بود ولی این آهنگ نتوانست به جایگاه آن دست یابد، هرچند که آن ریف برای مخاطب آشنا تداعی کننده واژه عدالت برای همه است)
    تغییر فواصل و گامها و البته تغییر تمپو و حتی ژانر آهنگ از کرامات بارز این آهنگ است.

    Eye of the Beholder
    این آهنگ بر خلاف دو آهنگ قبل کمی به تکست مهوری نزدیک میشود و از ارزش موسیقی آن کاسته میشود. (البته ارزش موسیقی آن بسیار بالاست اما در مقایسه با دو آهنگ قبل مطلب خاصی برای ارائه ندارد)
    متاسفانه مضمون این آهنگ از یاد بنده رفته است و بهتر است با نقد سطحی خود مطلب را زیر سوال نبرم. بی شک متالیکا در سالهای اولیه فعالیتش و مخصوصا در این آلبوم کار بد ارائه نداده است و تنها گروهی بوده است که تمام کارهایش دوست داشتنی و به یاد ماندنی بوده است.

    One
    تنها
    یکی از خاطره انگیز ترین و اصلی ترین آهنگ هایی که متالیکا تابحال ساخته است همین آهنگ „تنها” است. (اولین کلیپ متالیکا نیز برای این آهنگ طراحی شد)
    آهنگی که در ابتدایش حکایت از جنگ دارد.
    شعر این آهنگ کاملا مشخص در موضوع جنگ دقیق میشود. شعر از دهان یک مجروه جنگی نقل میشود که خودش هم نمیداند چرا به جنگ رفته است و دیگر امیدی برای شفا یافتن ندارد و میداند باید امری را با نابسامانی روحی و فزیکی و به صورت ناقص زندگی کند.
    موضوع این است که اصلا چرا میجنگیم و چه میشود که به جایی حمله میکنیم و چه ضرورتی دارد؟ آیا این زندگی ارزش مرگ یا ناکامی برای خود و دیگران را دارد یا خیر؟! در نهایت کمک خواستن و پاسخ نشنیدن بخاطر اشتباهی که مرتکب شده است. (سرباز آمریکایی)
    موسیقی این آهنگ بی نهایت ارزشمند است. شاید تمام تکنیک های موسیقیایی که با گیتار و دارم قابل اجراست یک جا در این آهنگ به نمایش گذاشته شده است. ابتدای آهنگ آرام است و بعد اوج میگیرد و در نهایت به صدای فاز مبدل میگردد. در واقع این آهنگ در سه ژانر متفاوت ارائه شده است که وصف آن در توان من نیست و بی شک مخاطب متالر خودش با آن آشنایی دارد.

    The Shortest Straw
    این آهنگ هم کمی تکست محور است و از نظر شعری ارزشمند. موسیقی این آهنگ در حال و هوای غیر متالیکایی است، در واقع خارج از آنچه متالیکا را در آن قالب شناخته بودیم. شاید به این علت در این آلبوم خیلی مطرح نشده است، اما به تنهایی ارزشمند است.
    ریتم در این آهنگ با دقت بالایی نواخته شده است اما پیچیدگی خاصی ندارد که آن را قابل مقایسه با آهنگ های قبل و بعد خود کند.

    Harvester of Sorrow
    مضمون این آهنگ یک اعتراض واقعی به شیوه زندگی است. جمیز هتلفند در سرودن این ترانه بسیار دقیق شده است و به مرزهایی رفته است که پیش از این آنها را لمس نکرده بود. شاید حرکتی برای شعر نویسی در آلبوم بعدی خود.
    آهنگ از نظر تکنیک موسیقیایی بسیار بسیار ارزشمند است و تغییر گامها و سولوی کم نظیر از خصوصیات بارز این آهنگ است. (البته ریتم آهنگ از نظر تکنیک کمی ساده و غیر پیچیده است)
    پیش ترها این آهنگ در کنسرتهای متالیکا با استقبال روبرو میشد و از آهنگ های محبوب این آلبوم به حساب می آمد. اما این آلبوم سه اثر بی نظیر دارد که همین مسئله باعث کمرنگ تر شدن این آهنگ دارد.

    To Live is to Die
    زندگی مرگ است
    بی شک یکی از بهترین آثار متالیکا که برای خلوت افراد در نظر گرفته شده است همین آهنگ است که بر اساس طرحی از کلیف برتون ساخته شده است و قالب این آهنگ توسط این ابرمرد موسیقی متال طراحی شده است. نمیدانم تمام این آهنگ را کلیف به تنهایی ساخته است یا خیر، اما میدانم طرح از وی بوده است.
    البته بی شک بعدا اعضای گروه تغییر در اصل آهنگ که سالها پیش ساخته شده بود اما بیان نشده بود داده شده است.
    در واقع برخی این اثر را از آثار بی کلام گروه میدانند ولی این مسئله کاملا هم صحیح نیست. چون در اواسط آهنگ دکلمه ای خوانده میشود که از نظر مفهوم و نوع سرودن شاید قوی ترین کار متالیکا باشد. (آنگاه که انسانی دروغ میگوید، قسمتی از جهان نابود میشود و اینها چیزهایی هستند که ما به اشتباه نام آن را زندگی گذاشته ایم - پیام این تکس با این مفهوم ارائه شده است، منتها با تشریفات و ادبیاتی قوی تر)
    این موسیقی نیز از چهار قسمت اصلی تشکیل شده است. قسمت اول به آرامی با کلین افکت ها شروع میشود و با ریتم ادامه میابد.
    در اواسط آهنگ فاز قالب شده و ناگهان بعد از سولویی باور نکردنی صدایی همچون صدای کلین بانجو (فضای قدیمی) فضای آهنگ را پر میکند. فضایی که به اوج تنهایی یک فرد بازمیگردد. لحظه ای برای تفکر بعد از چند آهنگ نفس گیر.
    تغییر گام، تمپو، ریتم مناسب، سولوهای مکرر و مناسب، ریف بسیار دقیق از نوع فاز و بیس و ... از مسائلی هستند که به هرچه ارزشمند تر شدن این آهنگ کمک به سزایی کرده اند.
    توصیف این آهنگ هم ممکن نیست مگر در کالبد هر شخص مخالب که آن را لمس کرده است.
    فقط میتوانم بگویم ارزش این آهنگ فراتر از آنچه است که ما می پنداریم.

    Dyers Eve
    اخرین قطعه این آلبوم این آهنگ است که با ظرافت بسیار بالایی برای شروع تنظیم شده است. ظاهرا طرح ابتدایی این آهنگ که تک نواز بیس با پژواک های متعدد (اکو) است نیز توسط بروتون ساخته شده است اما به هر حال کار به نام جیسون از آب در آمده است و الحق جیسون توانایی خود را در این چند ثانیه نشان داده است. نیوستد نشان میدهد که لایق متالیکاست.
    ابتدای این آهنگ بسیار بسیار ارزشمند است. همچنین تمام آهنگ. ریتم بسیار دقیق، نقش مستقل ساز بیس، تغییر یک تمپو و چند فاصله از خصوصیات و کرامات این آهنگ است که با سولو خود اثبات میشود. البته این آهنگ مانند آهنگ „تنها” از نظر درام نوازی قابل ستایش است.
    شعر این آهنگ شاید اعتراض به درونیات و خانواده و بازتاب آن در اجتماع باشد. در واقع تمام مفاهیمی که در آلبوم به آن اشاره شده است در این آهنگ نتیجه گیری شده است و از همه آنها یادی آورده شده است. از این رو آهنگ را چذاب و جذاب تر میکند.
    شعر سرایی جیمز در این ترانه هم بسیار بسیار ارزشمند و دقیق و البته نوعی حرف دل است. شاید در این آهنگ مانند آهنگ اول خواننده برای بیان تمام حرفهایش وقت ندارد و حرفهای زیادی در دلش باقی مانده است که موسیقی میتواند این را به مخاطب بفهماند.
    البته مفهموم اصلی آهنگ و حتی نوع موسیقی آن کاملا ضد جنگ است و برداشت اصلی که میتوان از آن کرد همین ضد جنگ بودنش است.
    به هر حال این آهنگ هم از شاهکارهایست که حداقل توانسته است نظر بنده را به خود بسیار بسیار جلب کند.
    همو که به نبرد با اهریمن برمیخیزد، باید برحذر باشد که در این فرایند خود به اهریمنی مبدل نگردد و آنگاه که تو به مغاک منگری، مغاک نیز به تو مینگرد.

  23. 9 کاربر برای این پست از alimetallica_2 تشکر کرده اند:


  24. #13
    alimetallica_2 آواتار ها
    کاربر حرفه ای

    وضعیت
    افلاین
    عنوان کاربری
    کاربر حرفه ای
    شماره عضویت
    36341
    تاریخ عضویت
    Oct 2010
    سن
    38
    نوشته ها
    3,205
    میانگین پست در روز
    0.65
    تشکر از پست
    2,552
    12,014 بار تشکر شده در 3,128 پست

    شبکه های اجتماعی من

    Follow alimetallica_2 On Twitter Add alimetallica_2 on Facebook
    Mentioned
    0 Post(s)
    Tagged
    1 Thread(s)
    Thumbs Up/Down
    Received: 49/2
    Given: 0/0
    میزان امتیاز
    17

    پیش فرض نقد و معرفی اثار متالیکا


    0 Not allowed! Not allowed!
    MetallicA
    MetallicA 1991



    گروه دو سال پياپي در استاديوها زندگي ميكند، كمتر كنسرت برگذار ميكند و كار را سخت ميچسبد، تا بتواند حرفي براي گفتن در دهه 90 آغاز جنبش هاي قول هاي راك پيدا كند.
    پيش از اين در آلبوم Justic for all‌ گروه مقدمات تغييرات را در خود عيان كرده بود و در اين آلبوم بر شدت آن مي افزايد. در واقع تغييري ديگر كه متاليكا به جهان معرفي ميكند و بعدها ميشود مسترسبكي براي گروههاي ديگر. البته از قالب ثرش متال هيچگاه دور نميشود، اما ميشود گفت آميزه اي از تركيب هوي متال (NWOBHM) و ثرش در اثري به نام MetallicA.
    اين آلبوم را بسياري Black ناميده اند و علت اين مسئله طراحي روي جلد اين آلبوم است.
    طرح روي جلد اين آْلبوم سياهي است كه در گوشه آن ماري قرار گرفته است. (اين مار مظهر خانواده ثروتمند ايتاليايي مشكوك به مافيايي است)
    اما نام تجاري اثر متاليكاست كه خوب يك سنت است كه توسط بسياري از گروهها به اجرا در آمده است. يا اسم گروه به عنوان اولين آلبوم در نظر گرفته ميشود و يا گروههايي ترجيه ميدهند وقتي گروهشان خيلي پخته شد و حاافتاد از اين اسم استفاده كنند. در واقع ميشود گفت متاليكا دقيق ترين زمان را براي نامگذاري البوم به اسم خود گروه انتخاب كرده است كه جاي ستايش دارد.
    تفاوت كيفي از نظر صدابرداري و تكنيك هاي استديويي در اين آلبوم واقعا چشم گير و قابل لمس است،‌ تابدانجا كه اين اثر به مراتب با كيفت تر از آثار گروههاي ثروتمند آن زمان به مانند Guns'n'roses‌ (رغيب اصلي متاليكا از نظر مخاطب در آن زمان) است.
    شايد در آن زمان (دهه 90) تب موسيقي راك غرب را فرا گرفته بود (حتي ايران را) ،‌ از اين رو گروههاي بزرگ براي رقابت بايد بسيار بيش از گذشته تلاش ميكردند و هر لحظه ممكن بود شهرت گروهي در اين ميان جهاني شود كه ميشود گفت با اطلاع دقيق اين موضوع توسط اعضاي گروه متاليكا موفق به ركورد شكني در جهان شد و بعد از انتشار اين آلبوم شايد محبوب ترين گروه تاريخ موسيقي متال در جهان. (حتي موسيقي راك، چون بعد از آلبوم ديگر طرفداران بزرگاني چون كويئن كه متالر هم نبودند نام متاليكا را زير لب زمزمه ميكردند)

    اين البوم هم از نظر تكنيك موسيقيايي و هم از نظر نوع اشعار قابل ستايش است، البته تفاوت هاي بارزي در اين آلبوم وجود دارد. مثلا آهنگ بسيار بسيار قوي Sad But True كه براي آلبوم اول گروه ساخته شده بود، اما هيچ گاه در آلبومهاي قبل ظهور نكرد در مقايسه با آهنگ Don't Tread on Me كه بسيار ساده و دور از منش متاليكا بود. (شايد نوعي نوع آوري)
    البته در مجموع براي عامه پسند بودن اين آلبوم (شايد به علت حضور همان گانزن روسس و گروههاي بزرگ راك آن زمان) هيچ بهانه اي نميشود گرفت‌،‌ در واقع متاليكا تحت تاثير جهاني شدن خود قرار گرفته است و ميخواهد اينطور مرز شكني كند و به جاي رقابت با گروههاي متال با گروههاي راك هم رقابت كند كه شهرتشان چندين برابر گروههاي مطرح متال آن زمان بود.
    از اين رو محبوب ترين آهنگ هاي (عامه پسند تر نسبت به آلبومهاي گذشته) گروه در همين آلبوم جاي گرفته است و روي تنظيم آن بسيار كار شده است. مثلا آهنگ Nothing Else Matters كه 6 ماه به طول انجاميده است و شايد ركورد مدت زمان در تاريخ موسيقي باشد. (از نظر تنظيم و تفكيك و حتي فضا سازي كه متاليكا براي اولين بار آن را تجربه ميكرد)

    مفهوم اشعار هم در اين آلبوم بسيار گسترده است، گاهي به مانند Enter Sandman بسيار سطحي و عامه پسند و البته كمي با انديشه متالري دهه 70.
    Wherever I May Roam زندگي متاليكايي و حرفي براي گفتن.
    Nothing Else Matters مفهوم زندگي متالري به روايت متاليكا و دهان مخاطبين (نمادين ترين شعر موسيقي متال)

    در واقع شما در اين آلبوم با يك اثر جامع از نظر موسيقي و شعر روبرو خواهيد شد كه متاليكا را از قالب خود در مي آورد. هرچند هيچ گاه نميشود اين اتهام را بر متاليكا وارد كرد كه اين گروه اثري تكراري داشته است و ميشود گفت متاليكا تنها گروهي است در جهان كه تمام آلبومهايش با البوم پيش تفاوت بارز داشته است كه اين مسئله در آلبوم بعدي گروه به جد عيان ميشود.

    مسئله بعد صداي خواننده در اين آلبوم است، در اينجا جيمز هتلفد جوان از سنين جواني خود كمي فاصله ميگيرد و صدا و چهره وي به مراتب پخته تر از گذشته ميشود. همچنين اشعار نشان دهنده پخته تر شدن گروه است و فاصله گرفتن از تفكر Kill'em all كه خشونت واقعي موسيقي اسپيد ثرش را حتي با شعر به نمايش ميگذارد.
    (به تعبير من، گروه هر سال مظلوم تر ميشوند و با واقيعيت بيشتر آشنا ميشوند و پست مدرن را به سورئال نزديك ميكنند)
    مسئله ديگر هم استفاده گروه از افكت هاي جديدتر است و نزديك كردن آنها به افكت هاي معمول مورد استفاده در آن زمان.
    (تنها افكتي كه هيچ گروهي به جز متاليكا هيچ گاه از آن بهره نبرده است و شايد راز دست پخت متاليكا باشد كه كشف ناشدنيست افكتي است كه به صورت من درآوردي اعضاي گروه در البوم Kill'em all به نشر رسيده است و اين آلبوم را متفاوت با تمام اثار جهان ميكند،‌ هرچند كه متاليكا همه چيزش حتي تا همين زمان بوده است، اما در مورد افكت نه تا اين حد آشكار) استفاده از افكت Wah‌ در كارهاي پيشين متاليكا تقريبا غير قابل لمس است، اما در اكثر سولوهاي اين آلبوم ما شاهد استفاده از اين افكت هستيم كه خوب شايد باز بشود گفت متاليكا اين را در موسيقي متال هم باب كرد. (اين افكت بيشتر در موسيقي راك بريتانيايي مورد استفاده قرار ميگرفت و يا گاه در سبك doom metal)

    تاريخ انتشار آلبوم 13 آگوست سال 1991 است. در واقع بعد از انتشار تمام آلبومهاي مهم آن زمان از سوي گروههاي مطرح راك آن زمان به مانند Guns و حتي نيرواناي مردم پسند. (تا گروههاي بريتانيايي كه به دايناسورهاي اين موسيقي تشبيه شده بودند)

    نقد و نظر شخصی در مورد آلبوم MetallicA

    MetallicA - MetallicA -1991
    Enter Sandman
    مردشني وارد ميشود (ورود مرد شني)
    اين آهنگ يكي از محبوب ترين آهنگ هاي گروه به حساب مي آيد.
    اين آهنگ از نظر تكنيكي در مقايسه با كارهاي ديگر متاليكا حرف خاصي براي گفتن ندارد، اما از نظر نوع ملودي و ريتم و زيبايي ساختاري آن باعث محبوب شدنش گشته است. در واقع متاليكا اينجا كمي از تكنيك فاصله گرفته است و احساس را جايگزين كرده است،‌ هرچند كه متاليكا در اوج تكنيك احساس را هميشه رعايت كرده است و بر آن ارزش قائل شده است.
    ظاهر شعر اين آهنگ خشونت است و تهديد، اما در بطن نشان دهنده دنياي تاريكي از است كه انسان را مخصوصا در دوره كودكي تهديد ميكند. مرد شني نمادي از فرشته مرگ است كه هيچ نميداند و فقط يك كار ميتواند بكند و آن هم صلب جان انسان است.
    همچنين به تاريكي دنياي پيرامون اشاره ميكند، به اينكه دنيا زيبايي نيست و اگر چشم را باز كني جز ترس و وحشت و ترگي چيز ديگري نخواهي ديد و حتي حق اعتراض نداري.

    Sad But True
    تلخ اما واقعي (Sad به معني غم است، شايد بشود تعبير كرد غمگين اما واقعي)
    اين آهنگ از نظر تكنيك موسيقيايي حرف اول را در آلبوم ميزند. چه از نظر ريتم و چه سولوي زيبايش. شايد علت اين باشد كه اين آهنگ از ساخته هاي 8 سال پيش گروه بوده است كه در آلبومهاي قبل جا نشده است. سبك اين آهنگ بسيار به هوي متال نزديك ميشود و در واقع از ثرش متال دور ميشود. حتي گروه وقتي ميخواهد اين آهنگ را اجرا كند به مخاطبين ميگويد‌؟‌ آيا ميخواهيد يك آهنگ سنگين بشونيد. (يا هوي)
    فارغ از مسائل تكنيكي اين آهنگ هم يكي از احساسي ترين كارهاي گروه است كه مورد ستايش مخاطبين قرار گرفته است.
    مضمون شعر بسيار گسترده است و نميشود به اين سادگي ها درباره اش در چند خط نوشت. اين شعر كنايه از حقيقت هاي كالبد بشري دارد كه او را به سمت گناه سوق ميدهد. همچنين -حكايت از دو روي سكه دارد،‌ چهره موجه انسان و چهره زير پوستي آن كه وي را به سمت شيطان هدايت ميكند، در واقع بخش تاريك هر شخص.

    Holier Than Thou
    مقدس تر از تو
    اين آهنگ از نظر تكنيكي ارزش بالايي دارد، اما به علت نوع ملودي و ريتم فاقد احساسات به معني متاليكايي است، از اين رو از اين آهنگ خيلي استقبال به عمل نيامده است.
    هرچند معني شعر بد نيست، در واقع ادامه اي بر مرصيه خواني آهنگ قبل است. البته ممكن است در اين آهنگ اشاره به شخصيت هاي مذهبي و مثلا پدر روحاني شده باشد و او به تمسخر گرفته شده باشد، در واقع چيزي شبيه به شعر حافظ كه ميگويد:
    واعظان كين جلوه در مهراب و منبر ميكنند/ چون به خلوت ميروند آن كار ديگر ميكنند.

    The Unforgiven
    نابخشوده
    اثر هارمونيك از گروه. با پاوركردهاي بسيار آسان، اما لطفاتي به عمق زرفاي اقيانوس. با اينكه اين آهنگ يك اثر 5 آكورديست، اما به علت نوع ظرافت در اجرا و مضمون و احساس توانسته است جايگاه واقعي خود را بيابد و يكي از محبوب ترين آهنگ هاي گروه مخصوصا براي افرادي كه طرفدار موسيقي متال هم نيستند به حساب مي آيد.
    اين آهنگ به سبك ثرش نيست،‌ اما من دقيقا نميتوانم قضاوت كنم كه وارد به چه سبكي ميشود. در واقع برخي اصلا اعتقاد دارند كه متاليكا خودش صاحب يك سبك متاليكايي در هر آلبوم (بعد از بلك آلبوم 91) ‌ است و من هم اين مسئله را پذيرفته ام.
    سبك درام آهنگ به مانند آهنگ هاي هارد راك است، اما نوع نوازندگي گيتار به پاور متال نزديك ميشود، اما حال و هواي شعر و موزيك انسان را به دوم متال هم نزديك ميكند. شايد يك اثر كلاسيك از متاليكا كه جامع است. (منظور كل آلبوم بود)
    شعر اين موزيك بسي جاي تامل دارد.
    درباره زندگي، از تولد تا مرگ، حوادثي كه در آن رخ ميدهد و جذابيتي ندارد. به تكراري بودن زندگي و عدم آزادي افراد در اين دنيا. بودن آنها در قيد و بند هاي مختلف كه خودشان براي خودشان ايجاد ميكنند و گاه هم تحت تاثير ديگران دربند شدن را ميپذيرند.
    البته من فكر ميكنم متالكيا در اين آهنگ وقتي ميگويد تو مانند من آزاد نيستي به خودش هم كنايه ميزند و ميگويد هيچ تفاوتي ندارد كه چه باشي و كي باشي،‌ هرچه باشي نميتواني طعم آزادي را به معني واقعي بچشي و حتي آزادي هم در يك قالب به اسم قفس است.
    از اين رو انسان يك نابخشوده است كه هيچ گاه آسوده نخواهد بود.
    اما آنهايي كه بيشتر دل به خردگرايي دنيوي ميبندند گناه كار تر از ديگران هستند.
    شايد اينجا كمي جريان متالري شده باشد و تعصب گروه نمايان. كنايه از اينكه فرد متالر ميتواند خود را از برخي از قيد و بندها رها كند اما آن كس كه صاحب انديشه و تفكر خود نيست،‌ خير، ور در مقابل آن شخص به مانند نابخشوده اي است كه نميتواند آزاد باشد.
    همچنين اشاره ميكند به كليدي كه كليد خوشبختي و رهايي از غم است، اما دست يافتني نيست و جزء رازهاي دست نيافتني زندگي است كه هرگز به آن نخواهي رسيد.

    Wherever I May Roam
    هركجا بخواهم پرسه ميزنم
    اين آهنگ هم از شاهكار هاي گروه است. اثري كه از نظر موسيقي به تمام لحاظ (جز سرعت) ارزشمند است و قابل ستايش. اين آهنگ براساس يك ريف تعريف شده ااست و آن ريف به عنوان ملودي آهنگ در نظر گرفته شده است كه الحق از نظر احساسي حتي ميتواند معني شعر را بدون كلام منعقد كند.
    سولوي اين آهنگ از باارزش ترين سولوهاي اين آلبوم است و استفاده دقيق كرك همت از ويبراتور و افكت Wah‌ توانسته است زيبايي آن را صد چندان كند.
    به اعتقاد من جميز در اين آهنگ اوج صداي خود را در آلبوم به نمايش ميگذارد و با سوزي شبيه به اعتراض معني را متنقل ميكند.
    معني شعر نيز بسيار عميق است و به مانند اكثر آهنگ هاي اين آلبوم در چند خط نميگنجد. شايد لازم باشد براي هر يك از اين آهنگ ها صفحه ها توضيح داده شود و هركس نظر خود را بگويد.
    شعر در ظاهر حكايت مردي است (متالر) كه نه داراي شجره نامه خانوادگي است، نه خانواده اي و نه دوستي و تنها به هر كجا كه ميخواهد ميرود، اما مقدسات پوچ و خردگرايي بشري را زير سوال ميبرد و به آنها ميخندد،‌ اما اعتقاد راسخي بر آنچه مي انديشد دارد و اين اعتقاد از روي كم خردي نيست،‌ هرچند به علت ‍زنده پوش بودن كسي به حرفش اهميت نميدهد، از اين رو ميتواند آزاد تر باشد و از همه چيز انتقاد كند.
    اما من فكر ميكنم بطن اين آهنگ هم تلنگري است بر نظام سرمايه داري و اختلاف هاي طبقاتي كه بسيار آشكار است. هزار و يك تير توسط اين آهنگ هدف رفته است، هدف ديگر به نظر من نشان دهنده وابسته نبودن شخص متالر و يا صاحب عقده به چيز خاصي است و آزاد بودن وي در مقايسه با آنهايي كه خود را در ثروت و قدرت حبس كرده اند.

    Don't Tread On Me
    اين آهنگ محبوبيت خاصي در كارهاي گروه ندارد، علتش تكنيك ضعيف آهنگ است، البته الحق ريتم پايه از نظر احساسي ضعف ندارد و من فكر ميكنم آهنگ اينطور ساخته شده است تا در اين فضا شعر بيشتر از موسيقي (استثنا) صحبت كند.
    معني شعر براي اعضا گروه در ان زمان بسيار جالب توجه بود، اما به مرور زمان از ذهن آنها هم حذف شد. تاجايي كه شما مينبد در استوديو در تبليغ آلبوم نام اين آهنگ نوشته شده است.
    دقيقا نميدانم اين شعر چه ميخواهد بگويد. اما شايد كنايه از پايمال كردن حقوق افراد توسط ديگران باشد و متاليكا ميگويد افراد ضعيف تر و يا آنهايي كه از اجتماع دور شده اند را زير پايتان لگدمال نكنيد. در واقع شكفه از ظلم و تمسخر و بسياري مسائل ديگر.
    نوعي مجال خواستن از ديگران كه شايد محال هم باشد.

    Through the Never
    از ابتدا تا انتهاي هيچ (در فرهنگ لغت فارسي نميتوان معني خاصي براي نام آهنگ در نظر گرفت)
    اين آهنگ از نظر تكنيك نسبتا قوي است و برپايه ريتم بناگذاري شده است. البته سولوي خوبي دارد،‌ هرچند كه من فكر ميكنم گروه در انتخاب افكت متمايز اين گروه كمي عجله كرده است. خوب بايد اين مسئله را در نظر گرفت كه متاليكا در اين آلبوم ميخواسته است تمام انواع مخاطبين را در هرسبكي از زانرهاي راك رازي نگاه دارد و تفاوت آهنگ ها در اين آلبوم بسيار بسيار زياد است و اين آلبوم به هيچ وجه پيوسته نيست، گويي همه تك آهنگ ها هستند كه در كنار هم گرد آمده اند.
    شعر اين آهنگ بر رازهاي دست نيافتني بشر و حقيقت پرده برداري ميكند، اما كمي رمانتيك و بدون توضيح اضافه، در واقع نتيجه گيري را به مخاطب واگذار ميكند و نتيجه جامعي گرفته نميشود، شايد اين هم نوعي كنايه از بي هدفي و عدم آگاهي به تمام مسائل است.

    Nothing Else Matters
    نمادين ترين آهنگ تاريخ موسيقي متال. شايد محبوب ترين آهنگ آن دهه در ميان تمام مردم جهان. آهنگ ملوديك/هارمونيكي كه هيچ گاه از دهان نخواهد افتاد و از نظر موسيقي و شعر به اوج ميرسد.
    متاليكا در اين آهنگ ريتم را حذف كرده است و فقط به هارموني ها پرداخته است و مراحل ضبط اين آهنگ بي نظير است. مثلا شما در ابتداي آهنگ فكر ميكنيد دو ساز نواخته ميشوند در حالي كه 11 گيتار اين نت را نواخته اند و توسط ميكسر آلبوم چنان دقيق روي هم قرار گرفته اند كه شما فقط در صدم ثانيه پزواكي را احساس ميكنيد، همين تكنيك باعث شده است اكثريت اين آهنگ را احساسي ترين آهنگ متاليكا بنامد.
    در وصف اين موسيقي هرچه بگويم كم است و از آن مهم تر مفهوم شعر اين آهنگ است.
    مفهوم شعر اين آهنگ را در تايپك مفهوم اشعار متال نقل كرده ام و تفصير كوتاهي بر آن نوشتم. از اين رو از توضيح اضافه در اين مقال خودداري ميكنم.
    حرفهاي بسياري در اين شعر قرار گرفته است، اما اگر بگويند يك نتيجه كلي از اين شعر بگيريد، من و بسياري ديگر ميگويم „تبلغ زندگي متالري و اميد دادن به متالرها براي ادامه حياط”
    در واقع توصيه اي به متالرها، نوعي نصيحت،‌ اينكه تعداد ما اندك نيست و ميتوانيم به روش خودمان زندگي كنيم، بدون اينكه فريب افكار منحرفان را بخوريم و تن به ذلالت خردگرايي بشري به صورت عرف دهيم و بعد نتيجه اينكه هيچ چيز در دنياي خيلي هم مهم نيست.

    of Wolf and Man
    انسان و گرگ
    اين آهنگ از نظر تكنيك موسيقيايي بسيار ارزشمند است و برپايه ريتم و تك ريف بنا شده است. صداي دارم در اين آهنگ بالاتر از سازهاي ديگر قرار گرفته است و لارس تمام سعي خود را براي نمايش گذاشتن زيبايي صداي درام به خدمت گرفته است.
    مفهوم شعر پيچيده است و من نتيجه جامعي نميتوانم بگيرم. اما فكر ميكنم در نهايت ميخواهد نام آهنگ را برساند، يعني انسانهايي كه به مانند گرگ زندگي ميكنند و فقط چهره آنها به مانند انسان است و اگر به آنها دقيق شويم ميبنيم كه آنها هيچ تفاوتي با گرگ ندارند و اين گرگها در مواجه با انسان (حقيقي) ‌ او را تكه و پاره ميكنند. در پايان شعر باز كنايه زده ميشود و حتي اعضاي گروه و مخاطب را به گرگ تشبيه ميكند،‌ يعني اين تصور كه شايد ما خودمان هم گرگ شده باشيم و به مانند گرگ زندگي ميكنيم. (اما ديگران را نقد ميكنيم و از خود قافليم)
    البته من فكر نميكنم متاليكا در اين آهنگ خيلي رمانتيك برخورد كرده باشد و از اينكه خود را گرگ مينامد احساس شرم كند،‌ بلكه يك طبيعت ميداند كه در بطن بسياري وجود دارد و اعضاي گروه و مخاطبانشان هم فارغ از اين مسئله نيستند.

    The God That Failed
    در جستجوي خدايي برو كه تنهايت گذاشته
    اثري ارزشنمد از نظر موسيقي،‌ چيزي مابين سبك هوي متال و ثرش و تلفيقي از اين دو. با ريتمي نسبتا قوي تر و كشيده تر. (به مانند پاورمتال) كه همين امر در انتقال مفهوم شعر نيز كمك ميكند.
    شعر اين آهنگ اعتقادات انسان را زير سوال ميبرد،‌ اعتقاد به خدا، نوعي گله گذاري از خداوند و نظام هستي اش. به نوع سرنوشتي كه براي انسان درنظر گرفته شده است و تقديري كه نميشود از آن فرار كرد.
    در اين شعر متاليكا از دهان خود و مخاطب به خدا ميگويد: خدايا من هستم،‌ پس مرا ناديده بگير. اما در عمل پاسخي نميشوند و تقيان گر از اين مسئله ميگويد، در جستجوي خدايي برو كه تنهايت گذاشته.
    البته من فكر ميكنم در اين اهنگ انتقاد شديدي بر اديان ابراهيمي نيز به چشم مي آيد.
    زيرا ميگويد: فريب،‌ حيله،‌ آنچه را كه به آن معتقدي برگزين.

    My Friend of Misery
    دوست بيچاره من
    اثر ارزشندي كه به سه قسمت متفاوت تقسيم ميشود.
    ابتداي آهنگ و آرامش نهفته در آن كه غمي را به يدك ميكشد.
    قسمت اعتراض و تقيان و عصبانيت و قسمت غم و اندوه به معني واقعي.
    اين آهنگ چه از نظر تكنيك نوازندگي و چه از نظر احساسي بسيار دقيق ساخته شده است.
    در اواسط آهنگ شما شاهد آرام شدن آهنگ هستيد كه از نظر احساسي واقعا بينظير ساخته شده است. از نظر نوع آهنگ و مفهوم به نظر من اين آهنگ يكي از غمگين ترين آهنگ هاي متاليكاست و بي شك در اين آلبوم از نظر بار غم حرف اول را ميزند.
    نكته ديگري كه آهنگ را ارزشمند ميكند، استفاده از پدالها و افكت هاي مخصوص و بسيار دقيق و البته تنظيم آهنگ است كه با ظرافت خاصي به اجرا در آمده است.
    مفهوم شعر نيز بسيار قابل تامل.
    اين هم يك تير و چند نشان، كنايه، استعاره و مفهوم ظاهري كه آن هم جامع است.
    مفهوم استعاره از شخصي دارد كه احساس مسئوليت ميكند، واقعيت ها را ميبند و از ترس فرياد ميكشد تا به ديگران بگويد، اما كسي او را جدي نميگرد و به حرفش گوش نميدهند. اما وي هنوز مسئوليت را در خود احساس ميكند و حاضر نيست از بار اين مسئوليت شانه خالي كند. در واقع اگر به مفهوم شعر دقيق شويم غم و اندوه و تاسف از سر تا پاي شعر ميريزد و انسان را واقعا اندوهگين ميكند. همان مسئله اي كه ما با آن روبرو هستيم،‌ اينكه گاه حرف حق ميزنيم و ديگران را از زشتي ها آگاه ميسازيم و آن سوي پرده را نشان ميدهيم، اما به افكار ما ميخندند و ما هم نميتوانيم آنها را به حال خودشان رها كنيم، و فقط بار مسئوليت و غم عدم درك ديگران برايمان ميماند. تاريكي كه ديگران را تحديد كرده است اما ميتواند براي ما هم مشكل جدي باشد، حيف كه فقط ما آن را احساس ميكنيم نه ديگران و دانستن و عدم توانستن براي انتقال و سختي اين مطلب در ذهن.
    ابتداي شعر بسيار بسيار زيبا سروده شده است:
    تو فقط آنجا ايستاده اي/ ترسان از اينكه هيچ كس به صداي تو گوش نكند/ آنها ميگويند در قوطي خالي بيشتر از همه جاي ميگيري
    كنايه از اينكه: مردم به تو اين اتهام را وارد ميكنند كه "صداي طبل به خاطر خالي بودنش است)

    The Struggle Within
    كشمكش دروني
    آهنگ عادي اين آلبوم كه من اطلاع جامعي از آن ندارم و هيچ گاه روي آن دقيق نشدم.
    الان كه مختصر معني شعر را مرور كردم احساس كردم گفتگو انسان با خودش است و به نتيجه نرسيدن اين گفتگوها و بيشتر گيج شدن انسان تا مرز جنون.
    مثل ديوانه اي كه با خود حرف ميزند و خود سوال ميپرسد و بعد پاسخ ميدهد، اما برايش قانع كننده نيست.

    در پايان اين آلبوم هم آهنگ So What قرار داده شده است. البته به صورت لايو از كنسرت زاپن.


    همو که به نبرد با اهریمن برمیخیزد، باید برحذر باشد که در این فرایند خود به اهریمنی مبدل نگردد و آنگاه که تو به مغاک منگری، مغاک نیز به تو مینگرد.

  25. 10 کاربر برای این پست از alimetallica_2 تشکر کرده اند:


  26. #14
    alimetallica_2 آواتار ها
    کاربر حرفه ای

    وضعیت
    افلاین
    عنوان کاربری
    کاربر حرفه ای
    شماره عضویت
    36341
    تاریخ عضویت
    Oct 2010
    سن
    38
    نوشته ها
    3,205
    میانگین پست در روز
    0.65
    تشکر از پست
    2,552
    12,014 بار تشکر شده در 3,128 پست

    شبکه های اجتماعی من

    Follow alimetallica_2 On Twitter Add alimetallica_2 on Facebook
    Mentioned
    0 Post(s)
    Tagged
    1 Thread(s)
    Thumbs Up/Down
    Received: 49/2
    Given: 0/0
    میزان امتیاز
    17

    پیش فرض نقد و معرفی اثار متالیکا


    0 Not allowed! Not allowed!
    MetallicA

    Load - 1996





    بعد از 5 سال مخاطبين متاليكا ديگر به تنگ آمده بودند و تحمل غياب آلبومهاي متاليكا را نداشتند، از اين رو گروه وعده داد آلبوم را در اواخر سال 95 و به عنوان هديه آلبوم 96 به مردم ارائه خواهد كرد، اما هيچ كس فكر نميكرد متاليكا چه هديه جديدي براي آنها دارد.
    متاليكا كار را وارد بازار كرد و دهان همه باز ماند،‌ متاليكا هميشه اهل نوع آوري بود و آلبوم تكراري نميداد، اما اين نوع آوري براي برخي بسيار عجيب بود،‌ تابدانجا كه برخي از طرفداران متعصب متاليكا نسبت به گروه سرد شدند و افرادي مانند Burzum حتي بيانيه منفي صادر كردند.
    به نظر علي متاليكا سه ديدگاه كلي در باب آلبوم لود وجود دارد:
    1. گروهي كه آن را سرزنش ميكنند و آن را نقطه اي براي نابوده متاليكا ميبنند و از گروه سرد شدند.
    2. گروهي كه اين را از افتخارات متاليكا ميبنند و به رمز و راز آن پي برده اند و آن را ميستايند و بيش از پيش به نوع آوري متاليكا ايمان مي آورند. (من جزء‌ اين دسته هستم)
    3. گروهي كه با اين آلبوم به متاليكا علاقمند شدند و اين را آغازي براي سبك هاي جديد در متال رغم زدند.

    در مورد اين آلبوم بايد بسيار حرفها زده شود، چون ديدگاههاي مختلفي وجود دارد.
    جالب است بدانيد هنوز شخصي نتوانسته است سبك دقيق اين آلبوم را تشخيص دهد و واقعا هم نميشود گفت اين آلبوم چيست؟‌ آيا يك ثرش متال است؟‌ نه نيست، اما از ثرش جداست،‌ باز هم نيست، آيا هوي با درون مايه دوم است؟‌ اما باز هم نيست. كانتري است؟! ‌ چه است؟‌ برخي آن را هارد راك هم ناميدند، اما برخي گفتند اين سبك همان سبكي است كه فقط متاليكا صاحب آن است و حتي در آن سالها سبك اين آلبوم را متاليكا هم ميناميدند. درست است كه ثرش متال را متاليكا معني كرد و به دنيا معرفي، اما هيچ گاه صاحب نام ثرش متال نشد، اما با اين آلبوم ميتوانست سبكي به نام متاليكا بوجود آورد كه نياورد، اما تاثير اين آلبوم بر شكل گيري سبك هاي ديگر متال بسيار بسيار ماثر بود.
    من در اين مورد خيلي فكر كردم و با يكي از دوستانم هم مشورت هاي طولاني مدت انجام دادم، نتيجه اي كه رسيدم اين بود:
    گروههاي دوم/دث متال بعد از شنيدن اين آلبوم سبك كاري خود را تغيير دادند و از خشونت خود كاسته و به رمز آلود كردن كارها بيشتر فكر كردند. تاثير باراز آن را در كارهاي Paradise Lost كه اصلي ترين گروه دوم دث متال آن زمان بود ميتوان مشاهده كرد. (همچين صداي خوانندش بسيار شبيه جيمز هتفلد است كه من فكر ميكنم تاثير آلبوم لود بارز ترين اثرش را در كار همين گروه گذاشته است)
    سبك هايي مانند Alternative Rock‌ كه در آن زمان بسيار جلف و سبك بودند با شنيدن اين آلبوم توانستند ضعف هاي خود را جبران كنند و در نهايت باعث بوجود آمدن سبك Alternative Metal شدند و پيشرفت هاي جدي مخصوصا از طرفداران اصلي گروه كه اين طرفداري را بارها و بارها علني گفته اند حاصل شد. براي نمونه گروههاي مانند Godsmack و Nickelback و حتي گروه عامه پسند System Of A Down.
    حتي اين آلبوم روي سبك بسيار حرفه اي Progressive هم تاثير گذاشت كه بارزترين تاثير آن را ميتوان روي گروه Dream Theater‌ كه از علاقمندان واقعي متاليكاست فهميد.
    اما عده اي متاليكا را سرزنش ميكنند، شايد به اين علت كه اين سبك كار باعث بوجود آمدن افرادي شد كه بعدا سبك NU metal را ساختند و حتي افرادي كه Punk Rock‌ كار ميكردند و خود را به متال چسبانيدند. براي مثال گروه Korn كه از طرفداران افراطي متاليكا بودند در همان سال بعد از شنيدن اين آلبوم سبك Nu Metal‌ را به ثبت رسانيدند. يا گروههايي مانند Limp Bizkit و Avril يا Kidrock تمايلاتي به متال نشان دادند و با حمايت متاليكا خود را وارد بازارهاي جهاني كردند.
    پس ميتوان نتجه گرفت كه متاليكا بار ديگر دنياي متال را مورد تحول عظيم قرار داد. حتي اين تاثير تا جايي بود كه Megadeth آلبومي مشابه با متاليكا داد و حتي تغيير چهره اعضاي متاليكا هم روي گروههاي بسياري مانند خود مگادث تاثير گذاشت و اعضاي مگادث هم مانند متاليكا موهاي سرخودشان را كوتاه كردند.
    (البته با توجه به اينكه موي بلند متال به معني اعتراض است ميشود نتيجه گرفت در آن سالها بخاطر اينكه آمريكا از آزادي نسبي خوبي برخوردار بود و رئيس جمهور مردم مداري در راس كارها بود، ممكن است متاليكا موهايشان را براي همين كوتاه كرده باشند،‌ يعني كاسته شدن اعتراضات) ‌
    كوتاه كردن موي اعضاي گروه، مستقل شدن ساز بيس، جمع و جور شدن ساز درام، كاهش سرعت و دور شدن از ثرش متال از مسائلي بود كه افراد زيادي را دفع و بسياري را هم جذب كرد.
    بسياري اعتقاد دارند متاليكا با اين آلبوم باعث عامه پسند شدن موسيقي متال شده است. حتي چاك شالدانير اينچنين ميگفت:
    من ميخواستم موسيقي متال را به اوج برسانم، اما متاسفانه گروههاي مانند متاليكا همكاري نميكنند.
    لازم به ذكر است كه چاك شالدانير بوجود آورنده سبك دث متاليكا را به عنوان محبوب ترين گروه خود ميپرستيد. حتي بارزام چنين نظري در مورد متاليكا داشت و بعد از آلبوم لود نظر آنها عوض شد، اما بنده علي متاليكا سويم آلبومي كه به دستم رسيد لود بود و واقعا زندگي ام را دگرگون كرد و هيچ گاه خاطراتم را از اين آلبوم فراموش نميكنم. بسياري ديگر هم اين نظر را داشتند كه خوب در دسته بندي گروههاي مخاطب به آنها اشاره كردم.

    البوم لود از نظر فني بسيار قابل تامل است و بسيار ارزشمند.
    تجربه اي متفاوت، چهره اي كه جهان به خود نديد و هيچ گاه هم تكرار نشد. (جز در RELOAD)
    از نظر نوع موسيقي قابل توجه ترين مسئله همان خارج از سبك بودن اين آلبوم است كه مخاطب سخت پسند با ذهن باز را خوشحال ميكند.
    اين آلبوم از نظر تنظيم نيز بسيار دقيق است و برعكس كارهاي قبلي متاليكا كمي استاديويي تر است، مثلا چندين بار گيتار نواخته شده است،‌ مثلا برخي از آثار را نميشود آنطور كه بايد در كنسرت ها اجرا كرد، چون متخصصين صدا روي آلبوم بسيار كار كرده اند و حتي ويرايش هايي انجام شده است.
    نكته مثبت اين آلبوم (كه برخي آن را منفي ميدانند) استقلال ساز بيس است كه متاليكا و اكثر گروههاي ثرش متال تجربه آن را نداشتند. چيزي مشابه با بيس در سبك Hard Rock.
    پيش از اين بيس در متاليكا همان نتي را مينواخت كه گيتار مينوازد، اما در اينجا بيس به عنوان ريتم جدا مد نظر قرار گرفته شده است و پر كننده فضا نيست،‌ بلكه جلوه دهنده آن است و ممكن است نت ديگري را بنوازد.
    به علت كاسته شدن سرعت در اين آلبوم از دبل بيس براي درام بهره برده نشده است و به 3 گراش (سنچ) بسنده شده است. اما صداي درام بسيار شفاف است.
    اما در مورد گيتارها، اينجا كرك چيزي را نمينوازد كه جميز مينوازد، سازها نيز به صورت مستقل نت هاي متفاوتي مينوازند. پيش از اين فقط در سولوها چنين اتفاقي مي افتاد، اما از نظر ريتم سازها يك چيز را مينواختند، اما در اين آلبوم هر سازي نت جدا مينوازد. (البته در بلك هم سابقه داشته است)
    استفاده از ابزارهاي كمكي و نوع آوري بحث ديگري است،‌ استفاده بيشتر از پزواك ها به عنوان مثال. اما مهم ترين وسيله جانبي گاز هليوم است كه كرك همت آن را برعهده گرفته است و در آهنگ „خانه اي كه جك ساخت” ‌ بارز ميشود. گاز هليوم گازي است كه نوازنده به دهان خود وصل ميكند و آن را با دهان مينوازد،‌ سپس به آن افكت الكتريك گيتار را اضافه ميكنند و صدايي مشابه به صداي گيتار الكتريك دارد،‌ با اين تفاوت كه شخص خودش دارد صدا در مي آورد. (كه كار بسيار بسيار سخت و البته مضري است،‌ علي متاليكا هم چند سال پيش چند آهنگ به اين سبك ساخته است و آنها را اجرا كرده است كه واقعا كار جذابيست، اما هنجره را به جد تعطيل ميكند و براي كسي كه اين كار را برعهده دارد مضر است)

    نوع افكت دز اين آلبوم باز جاي تامل دارد. در برخي از آهنگ ها افكت ها افكت معمول متاليكايي هستند، اما در برخي از آهنگ ها افكت هايي مورد استفاده قرار گرفته است كه پيش از اين در هيچ آلبوم متالي استفاده نشده بود. صداي شفاف ريتم نوازي و گيتار از خصوصيات منحصر به فرد متاليكا است در تمام آلبومها، اما در اين آلبوم اين شفافيت صدا با كيفيتي بالاتر ارائه شده است. (البته دليلش را ميتوان ثروت بيشتر گروه و البته پيشرفت تكنولوزي هم گذاشت در كنار صليغه و دقت اعضاي گروه براي ارائه كار عالي)
    استفاده متاليكا از افكت فلنجر، فلگ،‌ واه و بسياري افكت هاي مرموز ديگر كه من نام آنها را نميدانم در اين آلبوم قابل قياس با آلبومهاي ديگر نيست.
    البته نكته قابل توجه اين است كه در اين آلبوم آهنگ ها بسيار با يكديگر متفاوت هستند و هر يك در حال و هواي جدا.
    در واقع نميتوان اين آلبوم را يك آلبوم پيوسته ناميد. در حالي كه سه آلبوم اول متاليكا آلبومهاي پوسته بودند. (البته هيچ گاه نه به شدت Pink Floyd يا گروههاي علاقمند به آلبومهاي داستاني)
    تعداد سولوها نيز در اين آلبوم كمتر از آلبومهاي پيش است، حتي گاه مدت سولوها بسيار كوتاه ميشوند و سولو ها در ظاهر فاقد تكنيك لازم هستند. اما واقعيت امر اين است كه با اينكه سرعت سولوها كاهش يافته است، اما به ظرافت آنها بشتر پرداخته شده است و خوب ميشود سولوها را احساسي تر از كارهاي گذشته در نظر گرفت. در واقع سولو دقيقا مربوط به آهنگي كه ميشنويد و حتي گاه در ميان صداي خواننده.

    اما ميرسيم به معني اشعار و متن ها.
    اين آلبوم از نظر معاني شعر بسيار درون گرا كار كرده است و متاليكا را بيش از بلك آلبوم به درون گرايي سوق داده است. گويا اعضاي گروه با پا گذاشتن به سنين ميانسالي پخته تر شده اند و اين بار ديگر فقط گله دارند و به گونه اي دست به اعتراف و تصيحت و عقده گشايي كرده اند كه مخاطب را در اين زمينه بسيار رازي نگاه ميدارد. از طرفي دهه 90 هم گذشته بود و سير متال بازي و دنياي راك رو به ذوال ميرفت و شايد در آن زمان اين نوع اشعار بشتر پسنيده و معقول به نظر مي آمد.
    اما براي سردون شعرها و البته مفهوم آنها بسيار دقت شده است، البته اين آلبوم بسيار بسيار رمز آلود است و از يك شعر نميتوان نتيجه خاصي گرفت، شايد هر كس نتيجه خاص خودش را بگيرد و اصلا به حرف اصلي سراينده (كه جيمز است) نرسد.

    نقد و نظر شخصی در مورد آلبوم Load


    Ain't My Bitch
    این آهنگ از نظر تکنیک در سطح بالایی قرار گرفته است. در واقع نمیتوان سبک مشخصی برای آن در نظر گرفت و میشود گفت اینجا همانجایست که میگویند سبک متالیکایی. اما درون مایه این آهنگ هوی متال است و ریتم ها بسیار قوی نواخته میشوند و همینطور صدای شفاف و قوی با ولم بیس بالا برای این آهنگ در نظر گرفته شده است.
    سولوی این آهنگ از نظر تکنیکی بسیار قوی است و استفاده از استرینگ جذابیت آن را چند برابر کرده است.
    معنی این آهنگ بسیار متالیکایست و میشود آن را به ادبیات متالیکایی ربط مستقیم داد. در واقع این یک آهنگ فان برای تخلیه روان و داشتن لحظات شاد (شاید) است. آهنگی عامه پسند، اما غیر سطحی. آهنگی که برای تمام اقشار الکتریک باز در نظر گرفته شده است.

    2x4
    این آهنگ بسیار مرموز است و در میان مخاطبین خاص طرفداران خاص خودش را دارد. موزیک این آهنگ نیز برگرفته از سبک متالیکاست و به سبک آلترناتیو هم کمی نزدیک میشود، اما ریتم آنقدر قوی و شفاف نواخته میشود که انسان را به یاد قوی ترین آثار هوی متال و حتی پاور اسلو می اندازد.
    مضمون این آهنگ بسیار جذاب است و نگاهی فکاحی به زندگی دارد. حتی سبک خوانندگی در این آهنگ به همین صورت است. گویا متالیکا در این آلبوم و آلبوم بعد میخواهد عده ای را به مسخره بگیرد و این کار را با استادی خاصی انجام میدهد که در این آهنگ به اوج خود میرسد. (البته در ریلود یک اثر شاخص تر از این هم وجود دارد)

    The House Jack Built
    خانه ای که جک ساخت
    اثری بسیار قوی و درون گرایانه. با موسیقی خاص از جنس اضطراب و وانر وحشت. برگرفته از اثار دوم متال. با این تفاوت که ریتم ها بسیار شفاف است و صدای گتیارالتریک در این آلبوم کم نظیر است. همچنین صدای هتفلد در این آهنگ و کلا این آلبوم قوقا میکند. (این نه تنها نظر شخصی من است، بلکه نظر بسیاری از منقدین صدا در باب متالیکاست - اوج پختگی صدای جمیز را اکثریت بین سالهای 95 تا 98 میدانند)
    استفاده از تکنیک گاز هلیوم در اواسط آهنگ که توسط کرک همت نواخته شده است (با دهان صدا در آوردن) مرموز بودن اثر را چند برابر میکند و افکت رایج در این آهنگ ریورب است. البته فلگ هایی در اواسط آهنگ شنیده میشود و تقریبا از نظر کار افکتی کم نظیر و همه چیز تکمیل است.
    مضمون آهنگ کنایه ایست به ساختار زندگی و نوع زندگی شخصی. میشود به این آهنگ با دید نصیحت نگرانه هم نگاه کرد. نصیحت آنهایی که میخواهند قله های ثروت و قدرت را فتح کنند، قافل از اینکه ممکن است بعد از پیروزی شکستی آنها را از درون ویران کند. (هرچه بالاتر بروی، بیشتر سقوط خواهی کرد و هرچه بیشتر بروی، مصافت بیشتری را باید خزنده بازگردی)

    Until It Sleeps
    آهنگی بسیار قوی در ژانر نظامی با خود نمایی بیس گیتار. ملودی این آهنگ بسیار مورد پسند طرفداران متالیکا قرار گرفته است، حتی آنهایی که به آلبوم لود اعتراض داشتند و آن را اثری اسلو و در حد متالیکا نمیدانستند.
    سولوی این آهنگ از نظر تکینکی حرف خاصی برای گفتن ندارد، مانند اکثر سولوهای این آلبوم، اما به اعتقاد من همه اینها از درون دل آهنگ ساز برخواسته است و مانند کارهای دوم متال بیشتر احساس مد نظر قرار گرفته است و نمیشود گفت که این سولوها غیر احساسی هستند و فقط سولو. بلکه به نظر من بسیار احساسی و دلچسب ساخته شده اند. (توصیه میکنم آنهایی که با لود مشکل دارند، یک بار بدون تعصب آن را گوش کنند)
    مضمون این آهنگ به زندگی باز میگردد و البته نگاه بسیار تاریک است. تلاشی برای زندگی یا انتخاب مرگ، جهنم یا بهشت. در بطن این آهنگ سوالات زیادی نهفته است و راهکاری هم برای آن بیان نمیشود. فقط مقاومت کردن آن هم با مضمون کنایه و مسخره و فکاحی مد نظر قرار میگیرد.

    King Nothing
    پادشاه هیچی
    از نظر موزیک این آهنگ هم بسیار قوی است و ریتم دلنوازی دارد. هرچند که از نظر تکنیک زیاد بالا نیست. هرچند که مرحله تنظیم و افکت بندی آن بسیار تکنیکی است و نوازندگان هم به خوبی از سازها استفاده میکنند، اما از نظر آهنگ سازی برای متالیکا موضوع مهمی تلقی نمیشود. با این حال میتوان این راه هم آهنگ مجبوب و قابل تاملی دانست. البته شهرت این آهنگ بیشتر به علت مضمون آن است.
    مضمون این آهنگ هم کنایه ای است به آنهایی که میخواهند قدرت را در دست بگیرند و در نهایت هیچ نمیشوند.
    حتی آن شخص ممکن است خود ما باشیم و به ما کنایه میزند که شاید این پادشاه هیچی ما باشیم و انسان را به تامل در باب خویش دعوت میکند.

    Hero Of The Day
    آهنگ با آرپیج های زیبایی شروع میشود و در اواسط آهنگ به ریتم قوی مبدل میگردند. از نظر تکنیکی میتوان گفت این آهنگ حرف خاصی برای گفتن ندارد، اما از نظر احساسی آهنگ جذابی است. مرحله ضبط و میکس و تنظیم آن نسبت به آهنگ های قبلی کمی ضعیف تر است و حتی میشود گفت کیفیت این آهنگ پایین تر از آهنگ های دیگر آلبوم است. (به جز یک آهنگ) اما با این وجود یکی از آهنگ های مورد علاقه مخاطب عام است.
    مضمون این آهنگ هم خالی از لطف نیست. در ادامه همان کنایه آمیز بودن و به مسخره گرفتن مسائل درونی این تکمیل کننده صحبت های قبلی است. همانطور که البومهایی متالیکا در مجموع همه پیوسته هستند و مضامین آن بی ربط به یکدیگر نیست. (به جز گراژ که سینگل تراک ها در آن گرد آوری شده اند)
    این آهنگ کمی هم انسان را به یاد خانواده می اندازد و وابستگی ذاتی افراد را به خانواده ها یاد آوری میکند و این را یک واقعیت انکار ناپذیر میپندارد.

    Bleeding Me
    من خون آلود
    یکی از شاهکارهای موسیقیایی این آلبوم همین آهنگ است. آهنگی ملودیک با هارمونی های درونی و غیر شفاف و غیر بارز. ریتم قوی و تنظیم بسیار دقیق. شاید از نظر نت و نواختن این آهنگ یک نوازنده نیمه حرفه ای هم بتواند آن را کاور کند (مانند من) اما این ارزش موسیقیایی فوق العاده اثر نمیکاهد. این آثر را هم نمیتوان در ژانر خاصی دسته بندی کرد و اگر بشود من تابحال نه جایی دیده ام و نه خود نظری نسبت به آن دارم. فقط میتوانم بگویم متالیکایی است و بس.
    مضمون این آهنگ شاهکار است. برداشت های مختلفی در باب مضمون این آهنگ شنیده ام، برای همین سعی میکنم نظر شخصی خود را در این مورد و البته آهنگ آخر بیان نکنم.

    Cure
    درد
    این آهنگ از نظر موسیقیایی خیلی حرف خاصی برای گفتن ندارد و انسان را به یاد آثار راک ساده می اندازد. فقط صدای جمیز را میتوان نقطه قوت این آهنگ دانست. صدای درام بیش از سازهای دیگر در این اثر خودنمایی میکند، اما همان درامی که فقط یک بیس درام و دو کرش و دو هات دارد.
    البته مضمون این آهنگ خیلی ضعیف نیست. در واقع اشاره دارد. این آهنگ اشاره ای به اعتقادات انسان و پافشاری وی بر روی ایدولوژی دارد. هنوز نمیتوانم درک کنم که این اثر یک اثر سمبلویک است و یا حالت کنایه دارد، اما من فکر میکنم این اثر به عنوان یک اثر سمبلیک ارائه شده است ولی قدرت آن به اندازه آهنگ های سمبلیک دیگر مثل ناسینگ الس متر نیست.

    Poor Twisted Me
    بیچاره من آشفته.
    این آهنگ از نظر میکس و مرحله ضبط در پایین ترین حد کیفی در تمام اثار متالیکا قرار گرفته است. نمیدانم از چه رو، ولی کلا کیفیت این آهنگ از همه نظر از تمام آهنگ ها پایین تر است و اصلا تن این آهنگ با باقی آثار آلبوم متفاوت است. آهنگ از نظر تکنیک می آید به ثرش متال و گاه هوی نزدیک شود، اما از قالب خارج میشود، برخی مواقع هم انسان را به یاد گروههای شاخ هارد راک می اندازد. شاید کمی روحیه انگلیسی در این آهنگ به چشم بخورد.
    صدای جمیز در این آهنگ بسیار متفاوت است و انگار زور میزند و آهنگ میخواند، به نوعی میتوان گفت که خواننده در این اثر سعی داشته است از صدای اصلی خود فاصله بگیرد.
    از نظر مضمون حرف خاصی برای گفتن ندارد و بیشتر تکرار مصیبت و نوعی ذکر مصثبت است، مثل مرثیه خوانی و عذاداری برای ما مسلمانان. شرح واقعه ای ناگوار و تکرار آن و ناراحتی از آن موضوع.

    Wasting My Hate
    آهنگی که به سبک کانتری نزدیک میشود. از نظر تکنیک حرف خاصی برای گفتن ندارد و این آهنگ هم کمی از نظر تنظیم ضعیف است. صدای خواننده در این اثر هم کمی متفاوت با کارهای دیگر متالیکا است و مانند اثر قبل گویا خواننده میخواهد از صدای خودش فاصله بگیرد. از تکنیک هایی مثل فلاگ هم برای صدای خواننده استفاده شده است که کمی جذابیت کاذب به آهنگ میبخشد. اما به نظر من اثر جاودانه ای نیست.
    از نظر مضمون این آهنگ کمی به متالیکا آلبوم بلک نزدیک میشود، فقط تکه پرانی متالیکایی آن بسیار افزوده شده است و کمی دم از خشونت و فان طلبی به انسان منتقل میکند، حالا هدف گروه را از این کار نمیدانم. اما به یاد حرف کرک همت بر این مضمون که میگفت „حالا کمی تفریح کنیم” می افتم.

    Mama Said
    آهنگی که برای من به شخصه بسیار جذاب است و یکی از نوادر آهنگ هایی که انسان را به یاد شخصیت جمیز می اندازد. (به قول لارس در آهنگ ترن د پیج همه یاد جمیز هتفلد میافتند و روح او را در آهنگ احساس میکنند، من فکر میکنم این آهنگ هم که توسط جمیز به تنهایی ساخته شده است چنین حالتی دارد و نوعی بازگشت به گذشته از سوی جمیز است)
    از نظر تکنیک این آهنگ بسیار ساده است و بیشتر آن آکورد است که با گیتار آکوستیک نواخته شده است. اما الحق از نظر احساسی بسیار قوی است و میدانم در مرحله ضبط بارها و بارها بر روی آن کار شده است و کاری نبوده است که متالیکا همینطور سطحی از کنارش عبور کند، در واقع یکی از آهنگ های وقت گیر این آلبوم به حساب می آید که مخاطبین هم از آن بسیار استقبال میکنند.
    در واقع این آهنگ دارای روح خاصی است.
    مضمون این آهنگ بسیار شخصی است، اما ممکن است هر مخاطبی (مخصوصا نوجوانان) با آن همزاد پینداری کنند. در واقع به نظر میرسد این آهنگ برای کسانی ساخته شده است که روزگار نوجوانی و جوانی خوبی را تجربه نکرده اند و حالا در میان سالی از گذشته خود گله دارند، همانطور که از حال، اما میدانند که این حال به واسطه گذشته تاریک به تاریکی کشیده شده است.
    ربط دادن آن به خانواده نیز نشان از این حقیقت دارد. گویا جیمز اینجا میخواهد کمی بگوید من هم پنیک فلوید را دوست دارم و به اشعار راجر واترزی با حالت آمریکایی نزدیک شده است. (فلوید در حال و هوای بریتانایی و این بار متالیکا در حال و هوای آمریکایی شرح درد میکنند)

    Thorn Within
    این آهنگ نیز از نظر فنی بسیار قابل تعمل است و مشخص است گروه بر روی آن بسیار کار کرده است. این آهنگ بیشتر بر روی فضاسازی تکیه کرده است، هرچند که نوازندگی ها هم به خوبی صورت میپذرند. نت این آهنگ در ظاهر ساده به نظر می آید اما وقتی گیتار بر دست بگیرید، در خواهید یافت که تمیز در آوردن این کار فقط از متالیکا بر می آید و دیگر هیچ. به قول معروف در چند آهنگ میتالیکا میشود آن فوت کوزه گری را یافت که یکی از اینها همین آهنگ است. البته صدای جمیز در قوی تر شدن و زیبایی آهنگ بسیار ماثر است، اما انتخاب افکت دقیق هم مسئله ای است که در این آهنگ بسیار روی آن کار شده است. تغییر فواصل و تمپو ها از دیگر نقاط قوت این آهنگ از نظر موسیقیایی است.
    مضمون این آهنگ هم برای من بسیار جذاب است و انسان را به دنیای دارک رهنمود میکند. نوعی تفکر درباب زندگی و بایدها و نباید ها و تشخیص ندادن آن بعد از گذشت مدتها. استقفار کردن از کاری که ناخواسته پیش آمده است و حتی نمیدانیم غلط است یا درست، آهنگی در فضای تردید. در واقع محکوم بودن همیشگی انسان و پشیمان بودن وی از زندگی. در واقع تحمیلی بودن این زندگی.

    Ronnie
    آهنگی در حال و هوای تگزاسی، اما مدرن. شاید برگرفته از نوع موسیقی ایتالیایی اسپاگتی. شاید هم نه. از نظر فنی حرف خاصی برای گفتن ندارد. در واقع به نظر می آید این آهنگ کمی تکست محور است.
    اما تنظیم آن به درستی صورت پذیرفته است و از نظر ضبط هم کیفت بالایی دارد.
    مضمون شعر نوعی حکایت است، از تنهایی ها، از عدم درک اطرافیان و از همین مسئله نتیجه پرخواش و ستیز را هم به سمع میرساند. در واقع نوعی بیانیه برای توجیه برخی از هنجار شکنی ها و مقاومت در برابر برخی از هنجارها که شاید غلط هم باشند.

    The Outlaw Torn
    از نظر موسیقی این آهنگ واقعا قابل تامل است و مخاطبان خاص به این آهنگ ارادت ویژه ای دارند. (من نیز به همین صورت) شاید از نظر کاورینگ این آهنگ خیلی سخت به نظر نیاید، اما میدانم که آهنگ ساز برای نوشتن نتها وقت زیادی را صرف کرده است و اثری است که کاملا مشخص است روی آن بسیار کار شده است.
    ساز بیس در این آهنگ خود نمایی میکند، البته افکت های زیادی هم به این ساز متصل است و تکنیک بیس نوازی در این آهنگ بسیار بالاست. همانطور که مراحل ضبط و مسترینگ آن بسیار دقیق و حساس انجام شده است. نقش کرک همت در این آهنگ کمی کم است، اما نوازندگی آن به همراه استفاده از WAH در قسمت هایی از این اثر خودنمایی میکند. (مخصوصا در اواسط آهنگ)
    صدای جمیز هم در این آهنگ حالت خاصی دارد، نوعی صدای نئشه گونه، به مانند مضمون آهنگ، کسی که از دنیا روی برگردانده است و بسیار خسته است، شاید به همین علت این آهنگ در انتهای البوم قرار گرفته باشد که در این صورت انتخاب بسیار هوشمندانه ایست.
    البته این آهنگ دارای یک سولوی بسیار ارزشمند و فوق العاده تکنیکی است که شاید هرکسی از عهده نوازندگی آن برنیاید. چه از نظر سرعت و چه از نظر ظریف نوازی با استرینگ و البته واه افکت.
    جالب است بدانید قسمتی از این سولو توسط جمیز هتفلد با استفاده از ولم (بدون پیک زدن) صورت میپذیرد و قسمت دوم آن توسط همت. در حالی که بیس از ریف خاص خود خارج میشود و افکتش تغییر مییابد و به نوعی تمپوی آهنگ تغییر میکند.
    مضمون آهنگ هم مسائل زیادی را به یاد انسان می اندازد. گویا اشاره مختصر و کنایه آمیزی از انتظار دارد، اما نوع انتظار مشخص نیست و گویا به صلیغه شخصی مخاطب گذاشته شده است، حتی میتوان در ژانر شکست عشقی هم از آن بهره برد و این آهنگ را نوعی اشاره به شکست عشقی دانست، اما مسئله دیگر تباهی است که در این آهنگ به آن اشاره شده است و شکایت از آن، اما شکایتی در خود و گوی نوعی به فکر نشتن.


    همو که به نبرد با اهریمن برمیخیزد، باید برحذر باشد که در این فرایند خود به اهریمنی مبدل نگردد و آنگاه که تو به مغاک منگری، مغاک نیز به تو مینگرد.

  27. 9 کاربر برای این پست از alimetallica_2 تشکر کرده اند:


  28. #15
    alimetallica_2 آواتار ها
    کاربر حرفه ای

    وضعیت
    افلاین
    عنوان کاربری
    کاربر حرفه ای
    شماره عضویت
    36341
    تاریخ عضویت
    Oct 2010
    سن
    38
    نوشته ها
    3,205
    میانگین پست در روز
    0.65
    تشکر از پست
    2,552
    12,014 بار تشکر شده در 3,128 پست

    شبکه های اجتماعی من

    Follow alimetallica_2 On Twitter Add alimetallica_2 on Facebook
    Mentioned
    0 Post(s)
    Tagged
    1 Thread(s)
    Thumbs Up/Down
    Received: 49/2
    Given: 0/0
    میزان امتیاز
    17

    پیش فرض نقد و معرفی اثار متالیکا


    0 Not allowed! Not allowed!
    MetallicA - Reload 1997




    آلبوم Reload به فاصله 6 ماه بعد از توضیع آلبوم Load به بازار آمد.
    میتوان گفت این آلبوم در راستای همان سبک آلبوم Load بوده است اما خوب مخاطبان و اهل فن توجه خاصی به این آلبوم ندارند. برخی چون من هم این آلبوم را از نظر احساسی بد نمیدانند اما خوب از نظر تکنیکی از تمام آلبوم های متالیکا (تا آن زمان) ضعیف تر ظاهر شده است.
    از نظر مراحل ضبط مدت استدیو مانی این آلبوم به مراتب کمتر از دو آلبوم قبل بوده است و از نظر صدابرداری، تنظیم، افکت، نوازندگی و ... از آلبومهای قبل به مراتب ضعیف تر است. به همین علت توجه متخصصین را به خود جلب نکرد.
    اما جالب است بدانید آلبوم ریلود بعدها جای پا سفت کن گروههای نوپای سبک های دیگر مثل آلترناتیو و ان یو متال را تثبیت کرد.
    اشعار در این آلبوم کمی سبک هستند، البته همچو لود رمز آلود و با زبان کنایه. هرچند که این آلبوم را به صورت کلی نه از نظر موسیقی و نه شعر میتوان نقد کرد چون اثار این آلبوم هیچ ربطی به هم ندارند و این اثر به هیچ وجه زنجیر وار نیست.
    میتوان آهنگ های ضعیف را در کنار آهنگ های قوی تر حس کرد، از تمام نظر های فنی موسیقی و شعر.
    از نظر صدای خواننده میتوان صدای جمیز را در این آلبوم ستود چون به مانند لود نقش کلیدی در موفقیت آلبوم بازی میکند. طراحی جلد کاسست و سی دی هم برای مخاطبین جالب و زیبا بود.
    ساز Bass در این آلبوم همچو لود و (البته نه به آن پرنگی) مستقل است که این یکی از نقاط قوت این آلبوم به حساب می آید. (هرچند که این کار در سبک Thrash metal کار رایجی نیست و برخی بر این اعتقادند که بیس نیز باید ریتم نوازی به همراه ریتم و لید داشته باشد و مکمل آنها باشد - این نوع استقلال بیس بیشتر در سبک Power به این صورت قابل مشاهده است)

    برای یکی از آهنگ های این آلبوم نیز خیلی زود یک کلیپ ساخته و پرداخته شد. برعکس آلبوم قبل که برای 3 آهنگش کلیپ ساخته شده بود.
    این کلیپ برای آهنگ „خاطره میماند” ساخته شد و به نسبت میتوان گفت کلیپ ضعیفی بود. هم از نظر مفهموم و هم سنگینی مورد نیاز برای نام قولی چون متالیکا.
    بعد از مدتی کلیپ دوم این آهنگ هم به نام Fuel ساخته شد که مخاطب راضی کن نبود، اما خوب بی ارتباط با آهنگش نبود.

    نوع آرایش مو و سر و صورت اعضای گروه هم ظاهرا در لود کمی زیبا تر و مخاطب پسند تر بود. (هرچند که مخاطبین بعد از 5 سال در لود متعجب شدند وقتی موهای کوتاه اعضا را دیدند و از اینجا بود که جمیز بی سبیل را هم مشاهده کردند)

    با تمام این تفاسیر که این آلبوم را اکثریت در حد اندازه متالیکا نمیدانستند روی هم رفته در مجموع آلبوم بدی به حساب نمی آید، اما خوب برای متالیکا که پرآوازه ترین گروه متال بود کمی سبک به نظر می آمد و مخاطب مشکل پسند متالیکا را دچار مشکل میکرد. (مخاطب عام از این آلبوم بعدها استقبال کرد - بماند که دیگر هم دهه 90 گذشته بود و موسیقی متال در محافل به ذوال میرفت و از حالت عامیانه خارج و تقریبا موسیقی افراد خاص شده بود و مخاطبش روز به روز کاهش میافت - در حالی که مردم جهان رو به سبک هایی چون دیسکو و پاپ میاوردند و دیگر درون مایه پاپ ها راک موزیک نبود - شاید این آشفته بازار موسیقی متالیکا را هم دچار تزلزل کرده بود)

    این آلبوم نیز توسط شرکت الکترا ارائه به بازار شد.

    نقد و نظر شخصی در مورد آلبوم Reload

    Fuel
    سوخت (بنزین)
    این آهنگ از نظر نت و ریتم نسبت به کارهای متالیکا فوق العاده ضعیف است. ظاهر سریع و خشنی دارد اما باطن ساده و نوازدندگی خاصی ندارد. باشد که افکت مورد استفاده در این آهنگ هم چنگی به دل نمیزند. اما خوب برای مخاطب عام این آهنگ مظهر یکی از بهترین آهنگ های متالیکاست. (سیلغه مخاطبان عام و خاص متالیکا زمین تا آسمان متفاوت است)
    مضمون این آهنگ هم قوی نیست، کمی رجز جوانی و شور و شوق است و حالت های بیهودگی برای تفریح که در جوانی میتواند جذاب باشد، اما تامل برانگیز نیست. در واقع آهنگی برای تخلیه شدن.
    همانطور که در کلیپ این آهنگ صحنه هایی از مسابقات اتومبیل رانی داخل شهر با ماشین های فول آمریکایی و خشونت آن به نمایش در می آید.
    شاید هم این آهنگ کنایه از این دارد که به ما انرژی و آزادی دهید. شاید.
    (زیرا اشعار متالیکا وقتی کنایی میشوند برداشت های مختلفی میتوان از آن داشت و برداشت بنده هم این است)

    The Memory Remains
    خاطره میماند
    این آهنگ با ریتم سنگین تری نسبت به آهنگ قبل تنظیم شده است و میتوان گفت این نیز از آهنگ های مورد علاقه مخاطب عام است.
    هرچند که این آهنگ از نظر احساسی به نظر اینجانب نیز بد نیست. افکت در این آهنگ به مراتب Heavy تر و سنگین تر از آهنگ قبل است.
    از نظر تنظیم نیز قدرت بیشتری دارد و میتوان گفت با صدای بم تری اجرا شده است. از نظر نت نیز این آهنگ ساده ای است اما از نظر نوازندگی کرک همت موفق به تولید صدهای جالب در این آهنگ شده است.
    شعر این آهنگ از نظر مفهموم تقریبا قوی است و بسیار کنایی. به نظر من کمی شبیه به اشعار سبک دوم متالی به سبک black sabbath.

    Devil's Dance
    رقص شیطان
    آهنگ فوق العاده عامه پسند، مخصوص نوجوانان بزهکار و هنجار شکن.
    این آهنگ از نظر افکت و تنظیم نسبتا دقیق است و از نظر نوازندگی هم بی نقص، هرچند که پیکره نت بندی و ملودی آن در حد و اندازه متالیکا نیست.
    برخی این آهنگ را در سبک هوی و برخی دوم هم تفسیر کرده اند. هرچه باشد این اثر هم مثل اثر قبلی در ژانر Thrash نیست.
    از نظر شعر این آهنگ پیچیدگی خاصی دارد و بنده تفسیر خاصی از کنایات آن ندارم. اما میتوانم تصور کنم که چرا از نظر مفهموم این آهنگ ستایش شده است. تاجایی که اسم چند کتاب را اینچنین (در باب متالیکا) نام گذاری کرده اند.

    The Unforgiven II
    نابخشوده 2
    اثر نابخشوده 1 که یکی از مشهور ترین کارهای متالیکاست و تقریبا ریتم اسلویی دارد در آلبوم Black 1991 ارائه شده بود و این بار از همانجسن شعر و موسیقی در این اثر تکرار شده است.
    بی شک این اثر یکی از علل فروش آلبوم Reload در میان مخاطبین خاص است.
    این آهنگ از نظر احساسی نقش پرنگی در آلبوم بازی میکند و آهنگی نیست که مورد نقد منفی متخصصین قرار گرفته باشد. (تاجایی که من گشته ام)
    ار نظر نت و چیپیدگی موسیقیایی این آهنگ بسیار ساده است و حرف خاصی برای گفتن ندارد اما از نظر اجرا یکی از اجرهای خوب متالیکا در این آلبوم است.
    از نظر افکت شاید این دومین آهنگ موفق این آلبوم باشد و از نظر تنظیم نیز بسیار دقیق است.
    از نظر مفهموم این آهنگ در راستای همان ورژن یک است اما با دیدی دیگر به زندگی، دید بعد از ازواج و یا دوستی با جنس مخالف اما در فضایی بسیار مردانه که از درک زنانه خارج است.
    بنده به شخصه این آهنگ را از نظر مفهوم بسیار میپسندم و به نظر من صدای جمیز در این آهنگ شاهکار است.

    Better Than You
    بهتر از تو
    این آهنگ از نظر تنظم بد نیست، اما مانند آهنگ های قبلی از نظر نت و پیکره موسیقی چنگی به دل نمیزند. حتی در میان مخاطبین عام هم این آهنگ با استقبال مواجه نشد و من ندیده ام که حتی متالیکا این آهنگ را یک بار دیگر در یک کنسرت اجرا کند.
    از نظر نوع افکت بسیار بم است و صدای خواننده کمی قوی تر اما به حالت فان در این آهنگ قرار گرفته است.
    همانطور که مفهوم کنایی آن بار طنز آلود دارد.
    به هر حال از نظر مفهموم ممکن است مفاهیمی داشته باشد که مورد نظر جمیز نویسنده آن است اما خوب من آن را درک نکرده ام و کنایه خاصی از آن در نمیابم. به هر حال هرکس باید خودش این اشعار ار معنی کند و آن را با دید خود تفسیر.

    Slither
    آهنگ در حال و هوای دوم دهه 80. میتوان گفت از نظر تنظیم بسیار دقیق است. از نظر نت موسیقیایی پیچیدگی های خاص خودش را دارد و از نظر نوازندگی برجسته است. اما حالت آن چون از ثرش متال به دور است مخاطب خاص را رازی نمیکند. به هر حال به نظر من آهنگ بسیار مرموزیست و ارزش بارها شنیده شدن را دارد.
    از نظر مفهوم آهنگ بسیار کنایه آمیز و رمز آلود است و میتوان آن را اثر کنایی قوی به حساب آورد از نظر تکست.

    Bad Seed
    دانه بد
    آهنگی در حال و هوای آثار هوی متال. از نظر تکنیک نوازندگی در حد بالا و از نظر پیچدگی موسیقیایی در سطح مطلوب. اما از نظر خوانندگی کمی ضعیف.
    در مورد تنظیم و کیفیت هم نظر خاصی ندارم. نه میتوانم آن را اثر باارزشی بنامم و نه اثر بی ارزش. در واقع هیچ یک از آثار متالیکا را تا پیش از سال 2003 نمیتوان بی ارزش شمارد اما خوب این آهنگ هم در جمله آهنگ های کم اهمیت گروه جای گرفته است.
    از نظر مفهموم در سطح مطلوبی قرار دارد و اما پیچیدگی خاصی ندارد و منظور عیان است. در حال و هوای متالی نه فراتر و نه ناذل تر.

    Where The Wild Things Are
    جایی که وحشی ها هستند
    این آهنگ از نظر تنظیم بسیار پیچیده است. از نظر نوع افکت های مورد استفاده نیز ظرافت خاصی به خرج داده شده است. صدای خواننده نیز در این اثر واضح نیست و مسلم است که از افکت خاصی برای *****ین صدای جمیز استفاده شده است که جذابیت این آهنگ را زیاد میکند. اما خوب برعکس آهنگ های دیگر متالیکا (تابه اینجا) آهنگی است که امکان اجرای درست آن در کنسرت وجود ندارد. زیرا ظرافت هایی استدیویی دارد که در فضای اکوسیتک و زنده قابل اجرا نیست. از نظر نوع نت و پیکره موسیقیایی حرف خاصی برای گفتن ندارد اما از نظر احساسی و رمز آلود بودن و تکنیک های نوازندگی آهنگ فوق العاده ای است و میتوان ادعا کرد گیتاری که در این آهنگ توسط کرک همت و جمیز نواخته شده است به این راحتی ها و با دستگاههای خانگی قابل تقلید نیست.
    مفهوم این آهنگ نیز کنایی است و به نظر من جذابیت ها و رمز آلودگی های خاص خودش را دارد. این آهنگ هم خودش و هم مفهومش در فضای رمز آلودی قرار گرفته است. در واقع در راستای اهداف آلبوم Reload. شاید بتوان گفت آن هدف در این آهنگ محقق شده است.

    Prince Charming
    این آهنگ را زیاد گوش نکرده ام برای همین از نقدش معذورم.
    به شخصه نمیتوانم این اثر را نه چیز خاصی بنامم و نه ضعیف تر از آهنگی مثل بتر دن یو.

    Low Man's Lyric
    یک آهنگ در سبک کانتری احتمالا. در حال و هوای اهنگ آلبوم قبل Mama said. اما با تفاوت جنوبی تر بودن. نزدیک تر بودن به حال و هوای موسیقی آمریکا لاتین. (موسیقی مکزیکی)
    این آهنگ نه ملودیک است و نه هارمونیک. یک آهننگ 5 آکوردی که نت های بسیار ساده ای دارد تابدانجا که یک نوازنده نیمه حرفه ای هم میتواند آن را کاور کند. از نظر تنظیم بسیار خوب عمل شده است در این آهنگ.
    در واقع نباید از این آهنگ از نظر تکنیک انتظار خاصی داشت چون مشخص است که این یک آهنگ احساسی است و گروه برای نیازهای روحی خودشان این آهنگ را ساخته اند. این آهنگ را میتوان از آهنگ های احساسی موفق گروه به حساب آورد و به نظر من از این نظر جزء اثار ارزشمند متالیکاست.
    در واقع دومین کار متفاوت در خارج شدن از سبک ثرش متال.
    مفهموم این آهنگ نیز به نوبه خود جالب است و انسان را به یاد آهنگ های دهه 70 و راک اند رول آن زمان و یا هارد راک های جدید تر می اندازد.

    Attitude
    آهنگ طولانیست و هنوز خیلی آن را بررسی نکرده ام برای همین نقد نمیکنم. اما آن را از نظر تکنیک آهنگ ضعیفی نمیدانم، اما با این حال از نظر احساسی کمی ضعیف به نظرم می آید و نظرم را جلب نمیکند. همچنین از نظر خوانندگی و صدای جمیز.

    Fixxxer
    سه ایکس در این Fixer نوشتن به معنی سال تولد است که روی سنگ قبر نوشته میشود..
    از نظر تنظیم، نوع افکت، نوع پیکره موسیقیایی و نوازندگی این آهنگ در وضعیت بسیار مطلوبی قرار میگیرد. همچنین به علت رمز آلود بودن آن بسیار قابل تامل و احساسی و ارزشمند است.
    صدای خواننده نیز در این آهنگ به نظر من نقاط قوت برجسته ای دارد.
    مفهوم این آهنگ بسیار بسیار جالب است و ارزش چندین تفسیر مختلف را دارد. تفاسیری که در فرهنگ های خاص معانی خاص پیدا میکنند. شاید مرموز ترین آهنگ از نظر مفهوم در آثار متالیکا این آهنگ باشد با پختگی خاصی که در تمام مسائل این موسیقی را پوشش میدهد.
    این آهنگ از باارزشترین آثار ساخته شده توسط متالیکاست که نظر مخاطب خاص را به خود جلب میکند.

    --
    امیدوارم بتوانم زودتر نقد باقی آلبومها را در سطح بالاتری برای مخاطب خاص این فاروم بنویسم.



    همو که به نبرد با اهریمن برمیخیزد، باید برحذر باشد که در این فرایند خود به اهریمنی مبدل نگردد و آنگاه که تو به مغاک منگری، مغاک نیز به تو مینگرد.

  29. 10 کاربر برای این پست از alimetallica_2 تشکر کرده اند:


  30. #16
    alimetallica_2 آواتار ها
    کاربر حرفه ای

    وضعیت
    افلاین
    عنوان کاربری
    کاربر حرفه ای
    شماره عضویت
    36341
    تاریخ عضویت
    Oct 2010
    سن
    38
    نوشته ها
    3,205
    میانگین پست در روز
    0.65
    تشکر از پست
    2,552
    12,014 بار تشکر شده در 3,128 پست

    شبکه های اجتماعی من

    Follow alimetallica_2 On Twitter Add alimetallica_2 on Facebook
    Mentioned
    0 Post(s)
    Tagged
    1 Thread(s)
    Thumbs Up/Down
    Received: 49/2
    Given: 0/0
    میزان امتیاز
    17

    پیش فرض مصاحبه با پدر و مادر کلیف برتون


    0 Not allowed! Not allowed!
    مصاحبه ايي با پدر و مادر كليف برتون.
    (يكسال بعد از مرگ كليف)


    مصاحبه كننده هارولد Q

    اولين باري كه من جان برتون رو ديدم تو يك مغازه سي دي فروشي در سانفرانسيسكو بود.
    من به سرعت به سمتش دويدم چون يه زن ميانسالي رو با تي شرت متاليكا ديده بودم. ازش پرسيدم كه به عكساي متاليكا علاقه داره؟ گفت آره چون يكي از اونا پسر منه. من واقعا جا خوردم و دفعه بعدي كه اومدم تا بيشتر اينارو بشناسم فهميدم كه جان و ري برتون دوتا از خالصترين و دوست داشتني ترين افرادي هستند كه تا بحال ديدم.
    اونها همچنان دوتا از بزرگترين طرفداراي متاليكا هستند و رابطه قديمي خودشون رو با جيمز و لارس و كرك همچنان نگه داشتند.
    اين مصاحبه در آپارتمان آنها در كاسترو ولي „كاليفرنيا” ست. قابل ذكر است كه يك خوراك گوشت خوشمزه توسط جان برتون پخته شد كه جاي همه خالي بود. با تشكر از جان و ري برتون بابت اين مصاحبه و مهمان نوازي فوق العادشون.

    Q : كليف در دوران كودكي چه جور بچه ايي بود؟

    جان : او يك بچه خوب بود هيچوقت برامون مشكل ساز نبود اون واقعا ساكت بود يك زندگي نرمال داشت و فقط يك چيز رو ميخواست اون هميشه خودش بود. حتي وقتي كه خيلي كوچك بود من هميشه بهش ميگفتم كه ببين بچه ها دارن بيرون بازي ميكنند تو چرا نميري پيششون؟ اون ميگفت : اونا كه بازي نميكنند فقط يه جا نشستند حرف ميزنند اين واسه من كسل كنندست. فقط تو خونه كتاب ميخوند وآهنگاي خودش رو ميذاشت. او خيلي باهوش بود.
    وقتي كلاس سوم بود يه تست ازش گرفتن و درجه 11 در قدرت درك رو گرفت. اون هيچوقت تو شلوغي نميرفت اصلا دوست نداشت ولي دوستان زيادي داشت اون خيلي مهربون و باوقار بود .


    ري : كليف 22 ماهش بود كه شروع كرد رو پاهاي خودش راه بره ما خيلي نگرانش بوديم ولي دكتر گفت مشكلي واسش پيش نمياد اون به اندازه كافي باهوشه كه ميدونه مامان باباش اونو به دنيا آوردند (خنده) وقتي ما به گذشته بر ميگرديم واسمون خيلي جالبه.

    Q : در مورد فداكاري اون تو موسيقي چي ميتونيد بگيد؟

    جان : اون قبل از 13 سالگي هيچ كلاس موسيقي نرفته بود بعد از اينكه برادرش فوت كرد. به اطرافيان ميگفت من ميخوام به خاطر برادرم بهترين بيسيست باشم. ما فكر نميكرديم به اندازه كافي باهوش باشه (خنده) ما حتي به فكرمون نميرسيد كه كليف حرفش را جدي زده باشه ولي او جدي بود و بعد ازينكه 6 ماه كلاسهاي موسيقي رو رفت ما فهميديم كه استعدادي فوق العاده تو موسيقي داره و اين مارو شگفت زده كرد چون هيچكدام ازبچه هاي فاميل استعدادي تو موسيقي نداشتند و معلمش او را به خوبي تربيت كرد و او را براي يك سال به جايي ديگر برد كه بيشتر آموزشش بده. به مدرسه موسيقي رفت و بيس رو به صورت پيشرفته آموزش ديد. او (معلمش) موزيك بتهوون و باخ رو باهاش تمرين ميكرد كه درك موسيقيه اونو بالا ببرد و به خوبي اين كار را كرد او براي مدت زمان طولاني در كنار كليف بود و به خوبي آموزشش داد و هيچوقت براش كمكاري نميكرد و او (كليف) هميشه يه جا ميشست و آهنگاي باخ رو ميزد او واقعا عاشق باخ بود.

    Q : در روز چقدر تمرين ميكرد؟

    جان : روزي 4 يا 5 ساعت. وقتي هم با برو بچه هاي متاليكا بود خيلي فروتن بود و هميشه به تمرين ميپرداخت و باور داشت كه يه روزي هست كه تو همين گاراژ به چيزي جديد را كشف كنيم. او هر گامي از موزيك رو چندين بار تمرين ميكرد تمام شب را بيدار ميموند و دير ميخوابيد و وقتي از خواب بيدار ميشد اولين كاري كه ميكرد اين بود كه گيتار بيسش رو بر ميداشت و ميزد. يك چيزي كه واسه ما غير عادي بود اين بود كه خيلي ملاحظه ما رو ميكرد چون او هميشه شبها بيدار بود . نميخواست روش زندگيش رو عوض كنه انگار كه واسه بدنش بد بود. ولي با اين حال خيلي به ندرت ما رو بيدار ميكرد حتي برخي اوقات نيمه شب ميومد واسه خودش غذا درست ميكرد او خيلي ما رو دوست داشت و هميشه ملاحظه مارو ميكرد.

    Q: او خيلي هم صادق بود درسته؟

    جان : اوه اون بيش از حد ديگه صادق بود كه بعضي وقتا ما بهش ميگفتيم : كليف كاشكي تو انقدر راستگو نبودي. حتي يك دروغ مصلحتي هم نميگفت و بعضي وقتا خجالت آور بود ميدوني.. (خنده) ما در موردش يه بار صحبت كرديم باهاش و گفت „من مجبور نيستم به كسي دروغ بگم اصلا دوست ندارم دروغ بگم” اون فقط تاكيد داشت كه بايد خودت باشي.

    Q : در مورد آشناييش با متاليكا چي؟ به نظر ميرسه شماها هميشه صد در صد پشتش بوديد.

    ري : آره.. ما هميشه حس ميكرديم زندگيه كليف همينه و به اون چيزي كه ميخواست و اون كاري كه دوست داشت انجام بده احترام ميذاشتيم. حتي اگر موزيكي كه ميخواست بزنه اون چيزي باشه كه من ازش متنفر باشم و نخوام اون اين سبك رو دنبال كنه من همه خوشبختي هاي دنيا رو براش آرزو داشتم و هيچوقت تقصيري به گردنش نمينداختم.

    جان : من اونجوري بهش فكر نميكنم. تا وقتي كه ميدونم تو كارش موفقه به سبك موزيكي كه ميزنه اهمييت نميدم . در واقع من به شخصه موسيقيه هوي متال بيش از هر سبك ديگه ايي بهم شور و هيجان ميده. من هنوزم فكر ميكنم حسي كه آهنگاي متاليكا بهم ميده خيلي يه چيز ديگست. ما دوست داريم از اينجا ازشون تشكر كنيم اونا واسه ما عالين . اونا بادقت و دوست داشتنين و اين اون چيزيه كه بايد همه بدونن.

    ري : وقتي 21 يا 22 سالش بود ميگفت „من ميخوام يه موزيسين حرفه ايي بشم من ميخوام زندگيم رو بر اساس موسيقي تنظيم كنم” و اين همون كاري بود كه كرد.

    جان : اون ميگفت „باشه” . چون كليف هيچوقت از كاري دست نميكشيد من هيچوقت نديدم اين پسر دست از كسي يا كاري بكشه و من مطمئن بودم كه وقتي يه كاري رو ميخواد بكنه 110% اون كارو انجام ميده چون ما خيلي دوسش داشتيم و بهش احترام ميذاشتيم و سعي ميكرديم همه چيز رو براش فراهم كنيم چون ميدونستيم استحقاقش رو داره. او با يك گروه كوچك محلي هم ميزد. ما ميگفتيم : „باشه ما بهت 4 سال وقت ميديم و هزينه هات رو ميپردازيم ولي بعد از 4 سال ديگه تموم ميشه اگه هيچ پيشرفتي تو كارت نديديم تو بايد دنبال كار ديگه ايي باشي همينطور كه ما تو رو حمايت ميكنيم تو هم بايد تو كارت جدي باشي” و اون ميگفت „خوبه” و اون به حرفش عمل كرد. دو سال بعد kill ‘Em All اوليش بود... ميدوني.. ما تا به حال با هوي متال آشنايي نداشتيم خيلي واسه ما جديد بود. وقتي Ride the lightening اومد بيرون من گفتم : واي اين بهترين آلبوم جهانه. ميدوني.. من واقعا متعجب شده بودم و ميگفتم „چطور ميتوني كاري بهتر از اين بكني؟” ساخت آلبوم بهتر هم امكان پذير بود و بعد اونها با master of puppets اومدند . ميدوني اونا فقط يه گروه پر از استعدادند و هنوزم هستند.

    Q : آيا بعد از مشهور شدن متاليكا چيزي عوض شد؟

    جان : نه.. هيچي..

    ري: اون هيچوقت نميخواست تو چشم باشه. در واقع از افرادي هم كه اينطور بودند متنفر بود.

    جان : او هيچوقت خودش رو يه ستاره نميدونست. ميگفت „من فقط يه موزيسين خوبم ولي يه ستاره نيستم” او يك ستاره بود ولي خودش رو اينجوري نميشناخت.

    Q : شما بايد به تمام موفقييت هاش افتخار كنيد.

    جان : خدايا... هيچ پدر مادري تو دنيا به بچش بيش از ما افتخار نميكنه .. موفقيتش به كنار.. ولي شخصيتي كه داشت هيچوقت عوض نميشد. اون چيزي كه ما هميشه بهش افتخار ميكنيم اينه كه اون هميشه به ما ميگفت „متشكرم براي همه چيز. ممنون براي تمام زحماتي كه اين سالها براي من كشيديد” او هيچوقت مغرور نشد.

    Q : فكر ميكنيد اون چه چيزي رو به متاليكا آورد؟ نقشش رو تو گروه چطوري ميبينيد؟

    جان : بدون شك. اون يه استعداده شگفت انگيز بيس بود. او يه شخص وفادار بود به شدت با وفا و هيچوقت نميخواست كه ضربه ايي به گروه بزنه. او فقط اسرار داشت كه خودش باشه و ميخواست ليد بيسش رو بزنه. متاليكا هر هفته زنگ ميزد و وقتي كه به هم رسيدن او گفت " من ميخوام ليد بيس بزنم و ميخوام يك مهره ايي باشم تو راهي كه ميرم و اونا گفتند تو هر چيزي دوست داري بزن فقط با ما بيا و بهش يه سولو 5 دقيقه ايي دادند و هنوزم اونو ميزنند و الان امتيازش مال جيسونه . من در مورد گروه هاي ديگه نميدونم ولي هيچ بيسيستي قبل ازكليف نميتونست سولو هارو اينطوري بنويسه و بزنه .


    Q : آره.. اون جوني تازه به بيس داد

    جان : دقيقا.. و هزاران نامه در مورد اين قضيه به دست ما رسيد.

    Q : آيا حرفي شخصي داري با مردمي بزني كه بعد از مرگ كليف براتون نامه نوشتن؟

    جان : من ميخوام از همشون تشكر كنم بابت نامه هاشون واينكه ما رو تو قلب دنياي هوي متال و متاليكا جاي دادند. الان كه يك سال گذشته ما همچنان نامه دريافت ميكنيم. اين واقعا عشق و عاطفست و اين واقعا مارو تو اين يك سال گذشته كمك كرده من نميتونم با حرف بگم كه اين براي ما چه معنايي داره من بهشون نامه ميدم اونا بهم جواب ميدن و اين يه مكاتبه شيرينه. اين ين عشقي كه ميديم و ميگيريم دردمون رو كاهش ميده .


    Q : ري , تو چيزي نداري كه اضافه كني؟


    ري : من فكر ميكنم او يه مرد جوان فوق العاده بود. و واقعيت اينه كه اون پسر من بود و تمام خوشي هاي جهان رو برام آورد. او هدفش رو مشخص كرد و تمام انتخاباتش رو براي رسيدن به هدفش ميكرد. او احساس مسئوليت براي موفقيت متاليكا ميكرد. هميشه از ديد هر سه نفر ديگه گروه نگاه ميكرد و با همه همدل بود. دوران بدي هم داشت مخصوصا وقتي تو اولين تور وقتي به شرق برميگشتند.

    Q : آره اونا واقعا دوران بدي رو گذروندند.

    ري : ولي اين هم نتونست متوقفش كنه حتي وقتي همه چيز ربوده شده بود مخصوصا اون سه تا گيتار. در اونجا موند و مقاومت كرد . من همشون رو تحسين ميكنم و دوستشون دارم. كرك جيمز و لارس اونا يه تيم حيرت آورند . كليف اون كاري رو ميكرد كه ازش لذت ميبرد و تمومش ميكرد . واين باعث تاسفه كه كارش زود تمام شد. تمام نامه ها اينو ميگن كه يادش هميشه جاودان ميمونه.

    همو که به نبرد با اهریمن برمیخیزد، باید برحذر باشد که در این فرایند خود به اهریمنی مبدل نگردد و آنگاه که تو به مغاک منگری، مغاک نیز به تو مینگرد.

  31. 12 کاربر برای این پست از alimetallica_2 تشکر کرده اند:


صفحه 1 از 15 1234511 ... آخرینآخرین

اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

موضوعات مشابه

  1. متدهای نوازندگی گیتار الکتریک
    توسط Mehrshad_PRS در انجمن گیتار الکتریک
    پاسخ: 140
    آخرين نوشته: Sunday 9 December 2012, 05:34 AM
  2. Download WAV Samples and Drum Loops for Electronic music production
    توسط GhazalMusic در انجمن نرم افزارهای آهنگسازی و ابزار جانبی
    پاسخ: 73
    آخرين نوشته: Sunday 27 February 2011, 04:16 AM
  3. Heavy Metal
    توسط rumour در انجمن سایر سبک ها
    پاسخ: 1
    آخرين نوشته: Wednesday 11 March 2009, 11:25 PM

علاقه مندي ها (Bookmarks)

علاقه مندي ها (Bookmarks)

مجوز های ارسال و ویرایش

  • شما نمیتوانید موضوع جدیدی ارسال کنید
  • شما امکان ارسال پاسخ را ندارید
  • شما نمیتوانید فایل پیوست کنید.
  • شما نمیتوانید پست های خود را ویرایش کنید
  •