مصاحبه با اعضای متالیکا
مصاحبه مجله پلي بوي با متاليكا در سال 2000 . تمام اعضاي گروه به طور جدا مصاحبه شدن و موقع مصاحبه از حرفاي هم خبر ندارن .
حتي زماني كه متاليكا ازش خبري نيست بازم پر سر و صداست.
وسطاي ژانويه كه گروه توي يكي از بلندترين وقفه هاي بين ضبط آلبوم و تورش بود خبر دلخراش ولي احساسي منتشر كرد. جيسون نيوستد بيسيست متاليكا خبر جداييش از متاليكا رو به خاطر مشكلات شخصي و آسيبهايي كه تو اين مدت ديده , اعلام كرد. چند ساعت بعد از طرف متاليكا اعلام شد كه اين تصميم بعد از ملاقات نه ساعت و نيم گروه روز قبل تو هتل Ritz-Carlton واقع در سانفرانسيسكو اتخاذ شده. ملاقاتي شبيه به اون چيزي كه يه هفته قبل هم داشتن متاليكا اعلام كرد رفتن جيسون خيلي خوب توسط گروه بررسي شده.
متاليكا در واقع در گير يه آشوب شده بود. گروهي كه سال گذشته درگير شكايت عليه نپستر شده بود. نپستر به طرفدارا اجازه ميداد بدون پرداخت تعرفه به مبادله آهنگ بپردازن از همين راه هم 38 ميليون كاربر رو جذب سايتشون كردن. متاليكا از نپستر به خاطر ناديده گرفتن قانون كپي رايت شكايت كرد و در 11 جولاي لارس الريخ كه دعواي لفظيش با نپستر شجاعانه بود توي دادگاه عليه اين وب سايت شهادت داد.
بين دادگاه و كنفرانسهاي مطبوعاتي متاليكا كار موسيقيش رو هم ادامه داد. i disappear آهنگ جديد گروه براي فيلم معموريت غير ممكن2 كه نامزد پنج جايزه ام تي وي شد. گروه آلبوم لايو s&m رو هم وارد بازار كرد. توي تور تابستوني گروه با Kid Rock جيمز به خاطر سانحه با جت اسكيش سه تا اجرا رو از دست داد و به جاش خواننده كيد راك ليد وكال رو بر عهده داشت. به عقيده جيسون سال 2001 پر حاشيه ترين سال متاليكا بوده.
ما هم راب تانبام رو فرستاديم تا از آخرين اوضاع و احوال اين گروه بزگ مصاحبه اي رو بگيره. راب فهميد كه هر چند اعضا به طور چدا گونه مصاحبه شدن ولي از ذهن هم بي خبر نبودن.
نظر راب:
از اينكه جيسن از گروه جدا شده زياد متعجب نيستم. دو ماه قبلش من يه روز رو كامل با اعضاي گروه بودم و هيچ وقت گروهي رو اينقدر پرطنش نديده بودم. تمام حرفا با يه حالت مسخره بازي بود. جيسن خوندن جيمز رو مسخره ميكرد, جيمز درام زدن لارس رو و لارس هم به گفته هاي جيمز ميتوپيد.
اما مشكل اصلي كه توي اين مصاحبه بين اعضا مشخص بود اين بود كه هركسي ميخواست تنها باشه يه جور پارادوكسه گروهي متشكل از افراد تنها در واقع جدالي بين اتحاد و تفرقه.
مصاحبه:
پلي:جدا از عادتي كه لارس برا پر حرفي داره چرا اون پيگير شكايت نپستر شد؟
جيمز: من درگير تولد فرزند دومم بودم(CASTER) و خانواده مهمتره و خوب لارس بايد پيشو ميگرفت و البته چندتا حركت بد هم انجام شد. ميدوني لارس بعضي وقتا خيلي بد دهن و گنده دماغ ميشه توي بعضي مصاحبه ها من ديگه خجالت كشيدم و گفتم هي رفيق اينجوري نگو.
لارس: من يه چيزيايي گفتم كه احمقانه بود. زماني كه ليمپ بيزيك 2 ميليون دلار از نپستر گرفت تا تور مجانيشونو به نمايش بزارن-بدون اسپانسر هم ميشه تور مجاني بزاري چون ما قبلا اين كار رو كرديم-من گفتم اين كارشون مزخرفه. ميدونم خيلي از مردم از Fred Durst متنفرن ولي من فكر ميكنم اون خيلي با هوشه. من باهاش روبوسي و آشتي كردم. من معمولا حرفاي خوبي ميزنم ولي يك در هزارم پيش مياد كه يه چرتي ميگم , خودم ميدونم.
پلي:طرفدارا چي ميگن ؟
جيمز:بعضايا ميگفتن كه دست از سر نپستر بردارين انگار نپستر ميخواست خوكشي كنه. بعد اين بود كه دستت درد نكنه تبديل ميشد به بري به درك. من خيلي باهاشون جر و بحث كردم مثل اين دختر بيچاره تو آتلانتا فكر ميكرد پول لولو هست اگه اينجوريه پس برو توئ يه كشور سوسياليت مثل كانادا زندگي كن.
لارس:اگر ديگه نميخواي طرفدار متاليكا باشي چون من بهت آهنگامو مجاني نميدم برو به درك اصلا نميخواد طرفدارمتاليكا باشي.
كرك:من هنوز نميفهمم خيلي واضحه ما نميخوايم مردم موسيقيمونو وقتي بگيرن كه استحقاقشو ندارن, اينكه پشت كامپيوتري و با زدن يه دكمه آهنگ رو ميگيري صورت دزدي رو عوض ميكنه اما همون دزديه و دزديم كار درستي نيست
پلي: شايد حق با شما بود ولي شايد سخت باشه كه مردم با مايه دارا همدردي كنن.
لارس:آره همينه كه ميگن راك استارهاي حريص. بفهم من الان نميدونم با اين همه پولي كه دارم ميخوام چي كار كنم. اما الان بحث حق انتخابه. فكر كنم حق اينو دارم كه انتخاب كنم چه اتفاقي بايد برا آهنگام بيفته. مشخصه كه تو آينده آهنگا از طريق اينترنت به فروش ميرسه اما مشخصه كه اگر پسره خونه بغلي آهنگا رو مفتي ازت كش بره ديگه امكان فروشش نيست.
پلي:وقتي از نپيستر شكايت كردين فكر ميكردين اينقدر طول بكشه؟
لارس:نه به ذهنمون نرسيد.
پلي:وقتي سال گذشته تو مراسم ام تي وي شما رو روي سن هو كردن تعجب كردين؟
لارس:من متوجه نشدم تا وقتي كه اومدم پايين و اونا ميگفتن خيلي خوب از پس هو شدن بر اومدي منم گفتم كدوم هو؟
پلي:عجيبه قيافت خيلي نگران به نظر ميرسيد
لارس:يكم سرم داغ بود, خيلي مراسم مزخرفي بود همه ي دستا پايين منم رفتم بيرون با چندتا ا دوستام و يه مقدار كوكتيل زديم
پلي:وقتي مسئول نپستر Shawn Fanning با تي شرت متاليكا جلو تماشاگرا اومد طرفت خيلي شاخ درآوردي نه؟
لارس:بايد بفهمي كه همش برنامه ريزي شده بودبه من گفته بودن تا جايزه اي رو به Shawn Fanning بدم, فكر كردن من عكس العمل توهين آميزي رو انجام ميدم, مجري ام تي وي پرسيد كه با تيشرتش مشكلي نداري؟من گفتم نه , من فقط نشون ميدادم كه خوابم مياد دستم روي صوتم بود و اونو تكون ميدادم.
پلي:چي ميشد از شكايتتون ميگذشتين؟
لارس:اونا خيلي دنبال اين بودن ما هم فكر دستمزد وكيلامون بوديم ميدونيم كه توانايي پايان دادن به دسترسي مردم به آهنگا رو داشتن.
كرك:انتقاد هميشه بوده موقعي كه kill em all اومد هيچي مثل اون نبود, توي آلبوم بعدي خداييش ما آهنگ يواش داشتيم؟حتي طرفدارامون هم از ما انتقاد ميكنن. وقتي كه نوبت انتقاد ميرسه پوستمون خيلي كلفته در حقيقت انتقاد قوي ترمون كرده.
جيمز:متاليكا دوست داره مورد تنفر باشه.
كرك:دوست داريم مورد تنفر واقع بشيم, حتي قبل از اينكه بيايم تو گروه اين وضع رو داشتيم پس باهاش مشكلي نداريم.
پلي:حالا كه تيبديل به راك استار شديد فراموش كردن اون گمنامي اول كارتون راحته.
جيمز:وقتي من و لارس همديگه رو ديديم به موسيقي علاقه داشتيم كه مقبول عام نبود به خصوص تو لس آنجلس. ما هوي و سرعتي بوديم. اونجا همش آهنگاي كوتاه عامه مد بود مثل Motley Crue, Ratt, Van Halen به هر كس بايد يه صورتي داشته باشه و صورت ما هم زشت بود.
پلي:اما طرز لباس پوشيدن شما لس آنجلسي بود
جيمز:آره ما با لباس چسب مشكل داشتيم ميتوني با اين لباس جلب توجه كني توي اولين تور آمريكاييمون لباس چسبم اه حالم از اينكه بگم لباس چسبم به هم ميخوره. لباسه از شب قبل خيس بود منم داشتم با بخاري خشكش ميكردم كه يه تيكش ذوب شد منم گفتم اين مثل لباس زنونس و به جاش همون لباساي جين خودمو پوشيدم بهترين اتفاقي بود كه ميتونست بيفته. لارس هم توي تور بلك لباس چسب ميپوشيد هرچند ممنكنه الان يه چيز ديگه بگه.
لارس:ما توي لس آنجلس مقبول نبودبم سال اول خيلي منزوي بوديم.
جيمز:ما برنامه اجرا ميكرديم كه اونجا غير از دوست دخترا و گارسون كسي نبود. بعدش چندتا طرفدار جون سخت دور و برمون جمع شدن.
پلي:اون طرحاي اوليه سياهچال و اژدها از كجا ميومدن؟
جيمز:ما از جوداس پريست خيلي الهام ميگرفتيم. خوب اون در اين باره مينويسه پس اگه ميخواي متالر باشي بايد اينكار رو بكني بعدش بيشتر ميشد "بزار راجع به كارايي كه ميكنيم بنويسيم. Whiplash, Hit the Lights and Seek And Destroy اينا درباره درب و داغون كردنه, روزا كار ميكرديم و شبا ميرفتيم پارتي و صندلي ها رو مينداختيم بيرون و كافه رو داغون ميكرديم, اتاق تعويض لباس رو خرد و خمير ميكرديم چون بايد اينكارو ميكرديم بعدش پولمون رو ميگرفتيم و ميرفتيم
كرك:مردم همه مثل مگس دورمون جمع ميشدن ديگه داشت كارمون ميگرفت, تور kill em all يادم نمياد ولي بعد از ظهر ساعتاي 3 يا 4 شروع ميكرديم به الكل خوردن.
پلي:بعد از اجراي اول نظرت درباره لارس چي بود؟
جيمز:لارس يه ست درام قسنگ با يه سنج داشت كه همش ميافتاد ما بايد همه چيز رو متوقف ميكرديم تا لارس اون سنج لعنتي رو برداره اون واقعا درامر خوبي نبود. همه هم اينو ميدونيم. موقع گرفتن استوديو حسابي تيغش زديم. چيزاي زيادي درباره ي اون هست. اخلاقش, نگاهش, لهجش, عقيدش و بويي كه ميده. بوي دانمارك ميده, فكر كنم نگاه اونا به حموم كردن متفاوته ما تو آمريكا از صابون استفاده ميكنيم.
لارس:جوجه آمريكاييها, اينكار مزخرف چيه كه روزي 4 بار بري حموم.
پلي:تو حموم ميرفتي؟
لارس:هر چند وقت يه بار برام كافيه. مفهوم شد؟
جيمز: ما مك دونالد ميخورديم و اون ماهي. از يه دنياي ديگه اومده بود. پدرش مشهور بود و خيلي پول دار. اونم تنها بچه بود و لوس و نونور. به خاطر همينه همچين زبوني داره. ميدونه چي ميخواد ميره دنبالش و بالاخره به دستش مياره.
لارس:من تنها بچه خانوادم* و خيلي آزاد بار اومدم. من پدرم همه جاي دنيا رفتيم. بله من و جيمز از دو تا زندگي متفاوت اومديم. هر چي هم كه بزرگتر ميشديم تفاوتمون بيشتر ميشد.
جيمز:اون منو با سبكاي مختلف موسيقي آشنا كرد. اكثر وقتا تو خونش بودم و آهنگ گوش ميدادم. باور نميكردم اين همه آلبوم داشته باشه. من خودمو ميكشتم يه آلبوم در هفته ميخريدم بعد آقا از مغازه با 20 تا آلبوم ميومد بيرون. از Styx and REO Speedwagon كه قبلا اسمشونو تو دانمارك شنيده بود آلبوم ميخريد, منم ميگفتيم Styx ديگه چه كوفتيه كه خريدي؟
من يكم لجبازم, موقعي از چيزي خوشم بياد بايد همه چيز رو دربارش بدونم. حالا ميخواد وضع صندلي هاي دانمارك بين سالاي 1950 تا 1956 باشه يا Jean-Michel Basquiat يا Oasis موقعي كه نه سال داشتم همش Deep Purple گوش ميدادم. تمام وقت جلوي هتلشون تو كپنهاگن نشسته بودم و منتظر بودم كه Ritchie Blackmore از هتل بيرون بياد و من تا پايين خيابون دنبالش برم.
پلي:تو كه اين همه دانمارك رو دوست داري چرا اومدي لس آنجلس؟
لارس:من مدرسمو تو دانمارك تموم كردم و دنبال ورزش تنيس اومدم آمريكا. ما تو ساحل newport همديگه رو ملاقات كرديم مردم اونجا مثل beverly hills آدماي مغرور مزخرفي داره. همه لباس صورتي داشتن منم تي شرت آيرن ميدن تنم بود. يه حس تنفر و انزوا داشتم جيمزم اون موقع خيلي منزوي بود يه حس برادرانه بود كه ما رو به هم رسوند.
پلي:موقعي كه جيمز رو ديدي جقدر منزوي بود؟
لارس:تا اون موقع هيچ كسي رو خجالتي تر از اون نديده بودم. سرخورده بود و از ارتباط اجتماعي هراس داشت. در ضمن صورتش پر جوش بود
جيمز:موقعي كه لارس رو ديدم مادرم تازه فوت كرده بود. همه برام دشمن به حساب ميومدن, توي وضع خوبي براي حرف زدن نبودم به خاطر جوي بود كه توش بزرگ شده بودم يه محيط منزوي. ديگه از توضيح دادن عقايدم خسته شده بودم. موقعي كه گروه تشكيل شد فكر كردمنيازي نيست من بيشتر حرف بزنم لارس ميتوته صحبت كنه
پلي:عقايد دينيت چي بود؟
جيمز:من به عنوان ميسحي علم گرا بزرگ شده بودم كه مذهب عجيبي بود. قانون اصليش اينه كه خدا همه چيز رو درست ميكنه. بدنت فقط يه پوسته هست به دكتر نيازي نداري. خيلي منزوي كننده و گيج كننده بود. نميتونستم تو آزمون پزشكي براي بازي تو تيم فوتبال شركت كنم. عجيب بود كه من سر كلاساي بهداشت مدرسه نميرفتم. بقيه ميگفتن چرا سر كلاس نميايي؟استثنايي هستي. به عنوان يه بچه تو هم ميخاي جزيي از اونا باشي. خيلي ناراحت كننده بود.
پلي:هيچ وقت از خونه فرار كردي؟
جيمز:يه بار با خواهرم ولي هنوز 4 بلوك دور نشده بوديم كه پدر مادرمون ما رو گرفتن و يه كتك حسابي هم خورديم
پلي:تو هم به تنبيه بدني اعتقاد داري؟
جيمز:تنبيه بدني دوستام آره. موقعي تنبيه ميكني يه سوال بزرگ رو بايد جواب بدي چرا؟
پلي:رابطه پدر مادرت چه جور بود؟
جيمز:اين ازدواج دوم مادرم بود. من دو تا برادر ناتني دارم. من كه درگيري نميديدم جلوي بچه ها دعوا نميكردن. من رفته بودم دبيرستان كه بابام رفت يه سفر تجاري چند ساله. تا يه روز مادرم گفت پدرت ديگه نمياد, خيلي سخت بود. موقعي كه بچه ها خونه بودن مامانم هم بايد ميموند مگرنه من خواهره رو كشته بودم. ما دمار از روزگار هم در آورديم. تا من شورشو درآوردم و با روغن داغ سوزوندمش. مادرم خيلي نگران بود و همينم مريضش كرد ولي اون مريضيشو پنهان ميكرد بعد يهو ديديم كه تو بيمارستانه, و ناگهان از پيشمون رفت سرطان گرفته بود. ما رفتيم و با ديو نا برادريم كه ده سال ازم بزرگتره زندگي كرديم. خواهرم ديگه پرخاشگر و غير قابل كنترل شده بود كه از خونه بيرونش كردن من دبيرستان رو تموم كردم و...
كرك:من و جيمز هر دو از يه خانواده از هم پاشيده اومديم و قتي اومديم تو گروه خيلي از اون مشكلا تسكين پيدا كردن. من تو بچگي خيلي مود آزار و اذيت قرار گرفتم پدرم خيلي الكل ميخورد و من و مادرم رو به باد كتك ميگرفت. من يه گيتار گرفتم تو سن 15 سالگي و ديگه كمتر ز اتاقم ميومدم بيرون. يادمه جشن تولد 16 سالگيم بود كه پدرم به جون مادرم افتاد كه من رفتم و اونو عقب كشيدم بعدش اون شروع به كتك زدن من كرد. يه بار پدرم ديگه رفت و برنگشت. مادرم از من و خواهرم حمايت ميكرد. من خشمم رو از كانال موسيقي تخليه ميكردم. يه بارم نه ساله بودم كه همسايم اذيتم كرد مرديكه خل به سگم tippy تجاوز كرد, الان كه فكرشو ميكنم خندم ميگيره همون موقع هم خندم ميگرفت.
پلي:به نظر ميرسه كه هوي متال مردم سرخورده رو جذب ميكنه.
كرك:مثل مسكنه. موسيقيه كه تنش زداست. فكر ميكنم براي همينه كه كسايي كه دوران كودكي تلخي رو داشتن به هوي متال روي ميارن. به آدم فرصت ميده تا خشمشو از يه راهي كه به بقيه ضرر نميرسونه خالي كنه. در ضمن متحد كننده هم هست همه ي سرخورده ها رو كنار هم جمع ميكنه.
لارس:من هميشه با اين موضوع مشكل داشتم من مشكل روان پريشي خاصي نداشتم. چرا فقط به متال مربوطه؟توي كنسرتاي التون جان هم مردم همين مشكلات رو دارن. اگر 10 تا از طرفداراي متاليكا رو رديف كني ميبيني كه قصه زندگي همشونه با هم متفاوته.
پلي:اول كار هيچ اسمي جز متاليكا تو ذهنتون داشتين؟
حدودا 20 تا اسم مثل Nixon, Helldriver, Blitzer من خيلي به Thunderfuck علاقه داشتم.
لي:در مورد شبی که کلیف برتون مرد،چه چیزهایی بیاد میآري؟
جيمز:یادم مياد بر اثر تکانهای شدید بیدار شدم. همه چیز به هم ریخته بود. من موفق شدم با لباس خواب از پنجرهی اضطراری اتوبوس به بیرون بپرم. هوا ۲۰ درجه زیر صفر بود. کلیف بیرون نیومده بود. یادم میاد پاهایش را که زیر اتوبوس معلوم بود دیدم. پوست خیلی سفیدی داشت، اون وقت بود که فهمیدم مرده. اتوبوس درست افتاده بود روش. ما همگی در بیمارستان بستری بودیم که مدیر تور گفت:زود باشید گروه را جمع و جور کنید ادامه میدیم. جمله های غلطی بکار برده بود. گفتم ما دیگه یک گروه نیستیم.
همت:کلیف خیلی باهوش بود. با مطالعه و سخنور بود. من هیچ وقت نفهمیدم چرا او از بین ما رفت. چرا یکی از ما نمردیم؟
جیسون:کلیف برتون خدای من بود. او مثل یک رهبر بود. منظورم اینه که هیچ کس قبل از او وهیچ کس بعد از او نتوانست مثل او بنوازه.
پلي:پس توي آريزنا تو طرفدار متاليكا بودي؟
جيسون:متاليكا تاثير زيادي تو گروهم Flotsam and Jetsam داشت ما بيشتر اطراف آريزنا توي كلوبها و توي مهمونيهاي متروكه برنامه اجرا ميكرديم.
پلي:مهموني متروكه ديگه چيه؟
جيسون:از پدر و مادرت پول غرض ميگيري, روي هم رفته 80 يا 120 تا داري, بعدش يه موتور برق اجاره ميكني , از مدرسه چندتا ميز كش ميري تا استيج بسازي باهاش البته يه ماشين توليد مه هم ميگيري. به چندتا از دوستات ميگي يه بشكه مشروب جور كنن. بعد به اونا ميگي اگر مردم بيان اينجا بايد 40 تا به ما بدي. به خودت ميگي يه پو ل حسابي گيرت مياد يك تا دو ساعت برنامه اجرا ميكني آخر سر پليسا ميان و همه چيو تموم ميكنن. تا موقعي كه اومدم متاليكا هيچ پولي از اين راه گيرم نيومد. يادم مياد براي يه اجراي به اصطلاح خودمون بزرگ 25 دلار به 5 نفرمون رسيد.
پلي:دلت تنگ شده برا اون موقعا.
جيسون:دلم برا كثيف بودن تنگ شده, برا گرسنگي. دلم برا هيجان كار توي روزاي تعطيل براي اجرا تنگ شده كه كلا تو اون اجرا 7 نفر ميومدن اما ما جوري ميزديم كه انگار 700 نفر اونجان.
پلي:تا وقتی کلیف زنده بود،متالیکا رو از نزدیک روی صحنه دیده بودی؟
جیسون:بله در فوینیکس وقتی با گروه وسپ کنسرت داشتن،قبل از آلبوم مستر آف پاپتس درست روبروی کلیف در ردیف اول ایستاده بودم. ستايشش میکردم. آب از دهانم راه افتاده بود. دیوانه وار سرم رو میچرخوندم. چهارده دلار تمام پولی بود که آن موقع داشتم و برای خریدن تیشرت متالیکا دادم. ما فقط رفتیم متالیکا را ببینیم،بعد از اتمام کار متالیکا زدیم بیرون. گروههای دیگر کار رو خراب میکردند. ولی ما میدونستیم متالیکا کارش را با قلبش انجام میدهد.
پلي:چطوري شنيدي كه كليف مرده؟
جيسن:يكي از دوستام ساعت 6 صبح بيدارم كرد و گقت بايد اين برگه رو پر كني. اشكام ميريخت رو برگه. توي اجراهاي بعدي هممون بازوبند سياه ميبستيم.
پلي:بعد از مرگ كليف كي به خودت گفتي كه متاليكا به زودي به يه بيسيست نياز داره؟
جيسن:همون روز با خودم فكر ميكرد اي خدا چي ميشه...
پلي:وقتی خواستی برای امتحان به سانفرانسیسکو بری مضطرب بودی؟
نیوستد:کل هفته حتی نمیتونستم بخوابم. بعضی وقتا از خستگی میافتادم. پنج روز متوالی بیدار بودم و تا آنجایی که توان داشتم مینواختم. انگشتهایم مدام تاول میزد . آن قدر نواختم تا احساس کردم سیم گوشت انگشتم را پاره کرد و به عصب رسید،آون وقت کمی به خودم استراحت دادم. چند نفر از دوستام پولاشون را روی هم گذاشتن تا ۱۴0دلاری را که برای تهیه بلیت هواپیما برای رفتن به سانفرانسیسکو نیاز داشتم تهیه شود.
پلي:اونا در برخورد با داوطلبا سختگير بودن؟
جيسن:يه نفر اومد كه گيتار باسشو يكي از اعضاي گروه Quiet Riot امضا كرده بود بعد جيمز بدون اينكه بزاره يارو يشينه گفت نفر بعد همشون ضد حال خوردن.
پلي: از اولین سال حضورت در متالیکا بگو.
جیسون:ستوهآور بود. به علاوه کلی آزمایشهای احساسی دردناک.
هتفیلد:سوگواری ما از مسیر عصبانیت میگذشت. میگفتیم:تو بجای کلیف اینجا هستی،پس باید این چیزها رو تحمل کنی. این روش درمان شدن با ما بود.
نیوستد:یه بار در یکی از اتاقهای هتل نیویورک تقریبآ ساعت ۴صبح بود. آنها محکم به در اتاق میکوبیدن و ضربههایی مثل چکش میزدن،میگفتن:بلند شو مرده شور،تو الان عضو متالیکا هستی،بهتره اون در لعنتی رو باز کنی. آونا همچنان محکم تر به در میکوبیدن تا اینکه قاب در ترک برداشت و در از جایش کنده شد و داخل اتاق افتاد. آنها در حالی که داشتن میافتادن گفتند:وقتی در میزدیم باید جواب میدادی آشغال. اونا تشكي كه من روش بودم رو گرفتن و برعكسش كردن. هر چيزي که تو اتاق بود،صندلیها،میز،میز تلویزیون و خلاصه همه چیز را روی تشک ريختن و من داخل آن تشک بودم. نوارهای کاستم،کفشهایم، حتی لباسهارا از پنجره به بیرون پرت کردند. روی تمام ایینه خمیر ریش مالیدند و همه جا پراز خمیر دندان بود. فقط تخريب ميكردن. بعد همين جر كه بيرون ميرفتن گفتند:رفیق به گروه خوش آمدی.
پلي: ميدونستي كه پشت سرت خيلي حرف ميزدن؟
جيسن:در مقايسه با كارايي كه ميكردن اين اصلا به حساب نميومد.
پلي: چرا اونا با تو این گونه رفتار میکردند و تو چرا تحمل میکردی؟
نیوستد:چون این متالیکا بود. رویایی که به حقیقت پیوسته بود. واقعآ از دست کارهایشان خسته شده بودم. جانم به لبم رسیده بود و احساس میکردم از من خوششون نمیاد. میخواستند ظرفیت مرا بسنجند و ببیند چقدر توان کنار آمدن دارم. اگر میخواهی جای کلیف برتون رو بگیری منعطف باش.
پلي:خيلي خوب كي بيشتر از همه تو الكليكا الكل ميخورد؟
كرك:جيمز. به تنهايي نصف يه بطري Jagermeister رو با v o d k a ميزد.
لارس:جيمز. اگر من و جيمز همزمان خوردن رو شروع ميكرديم بعد از شش ساعت من ديگه از حال ميرفتم. انگار اون يه جور ديگه الكل رو هضم ميكرد.
جيمز:من بودم. من تفريحي بايد يه بطري v o d k a رو ميزدم. موندم چجوري هنوز زنده ام.
جيسن:به نظر من لارس. چون دانماركيه. اونا خيلي زود حالشون از دستشون خارج ميشه.
لارس:من بعضي وقتا خيلي ميخوردم سه شب متوالي بعد تا چهار روز ديگه مصرف نميكردم.
جيسن:جيمز تنها كسي بود كه اونقدر ميخورد كه نميتونست برا عكس و تمرين حاضر شه. تنها كسي بود كه مسموم ميشد.
كرك:جيسن مثل ما زياد اهل الكل نيست بيشتر دوست داره سيگار بكشه.
پلي:افرادی که به موسیقی تند و خشن علاقه دارند،معمولآ از مخدرهای محرک و نیروزا استفاده میکنند. گروه به سراغ این داروها رفته؟
كرك:دور و بر ما کسی از محرک نیروزا اسپید خوشش نمیاد. ولی عاشقان سرعت عاشق ما هستند.
پلي:جیسون،آیا با گذشت زمان گروه آزار و اذیتهاش را متوقف کرد؟
جيسن:با گذشت زمان در واقع رفتارشان خشنتر میشد. سال دوم و سوم خشنترین زمان بود. کارهای مسخره و خلوچل بازیها جایشان را به بیاحترامی دادند و زخمهای عمیقی ایجاد شد.
پلي:مگه چيكار ميكردن؟
جيسن:صداي باس رو توي justice كم كردن به حرفام و ايده هام گوش نميدادن
پلي:ببينم جيسن اصلا تو justice بود؟
جيمز:عكسش كه رو كاور آلبوم هست (خنده). يكي از دوستام برام يه سي دي جك فرستاده بود كه روش اين برچسب رو زده بود و اين بار justice for all با گيتار باس.
لارس:اين تنها آلبوميه كه من باهاش راحت نيستم.
پلي:گروهها اغلب مثل خانواده هستند. به نظر میرسه در خانواده شما خیلی درگیری است.
كرك:کمدیهای مضحک و درامهای مسخرهای همیشه همراه متالیکا است. من نقش میانجی را بازی میکنم. من حایل بین جیمز و لارس،لارس و جیسون بودهام.
جيمز:با شنيدن اسم لارس مجبور ميشي بالا بياري. معمولآ لارس تحریک میکنه،با زبونش. او میتوانه آدم خیلی گندی باشه و کفر آدم رو در بیاره. یک بار روی صحنه اون را با مشت زدم. احتمالآ سومین اجرای زندگی مان بود. به جای آهنگLet It Loose شروع به نواختن Killing Time کرد چون این آهنگ با درامز شروع میشه و اولین آهنگ اجرایمان بود. لعنتی نمیتوانستم شعر رو به یاد بیاورم. یک شکست کامل بود.
لارس:من آهنگي رو زدم كه ميخواستم. نميدونم چرا شايد چون فكر ميكردم مناسبتره بعدش اون من رو با مشت زد.
جيمز:يادم مياد كه چند بار اون رو توی ست درامش فرو کردم. سنج را پرتاب كردم طرفش طوری که سرش چاك خورد.
لارس:من چند بار با جيسن دعوام شد.
كرك:تا حالا كسي رو كتك نزدم توي گروه من خيلي يوگا كار ميكنم فلسفه شرقي هم زياد ميخونم به كارما هم عقيد دارم:گوشتخوار هم نيستم.
جيمز:من باهوش ترين عضو گروه نيستم پس توي جنگ ذهني من برنده نميشم. بايد به تهديد و خشونت متوصل بشم.
كرك:وقتب جیمز فریاد زنان سراغتون میاد،میتونه خيلي ترسناک باشه.
پلي:اتفاقاي زيادي براي متاليكا افتاده ميتونه به منزله كارما براي گروه باشه؟
كرك:آره لعنت... نود درصد تاثير آهنگاي ما مثبته ده درصد بد. من داستاناي زيادي در مورد نژادپرستايي شنيدم كه به موسيقي ما گوش ميدن و شعراي ما رو روي بازوشون خال كوبي ميكنن در حالي كه زيرش علامت نازي ها رو زيرش هك كردن. شايد علت اينكه جيمز اين همه سانحه داشته همينه.
پلي:تغير گروه رو بعد از عدالت براي همه و با آمدن آلبوم متاليكا چجوري توصيف ميكني؟
لارس:قبلش در باره خشونت و اينجور چيزا بود. جيمز منعطف تر شد نوعي سردرگمي به وجود اومده بود به جاي اينكه بگي همه چيز به هم ريخته و من بايد هم رو بكشم ميگفتي "همه چيز به هم ريخته و من دارم رنج ميكشم.
جيمز:توي بلك من نميدونستم كه بايد در مورد چه كوفتي بنويسم سعي ميكردم طوي بنويسم كه گروه هم حمايت كنه اما ما چهار نفر با سلايق متفاوت بوديم.
پلي:بيشترين وقت رو صرف كدوم آهنگ كردين؟
جيمز:nth else matters. اين آهنگ يه نقطه عطف بود. حسي بود.
پلي:در قالب nth مثل آهنگاي گروه styx هست.
جيمز:لعنت بهت... لعنت (لبخند). فكر نميكردم گروه خوشش بياد ولي اونا خيلي حمايت كردن.
كرك:تمام برداشتم اين بود جيمز يه love song برا دوست دخترش نوشته؟ خيلي عجيبه.
جيسن:اول زياد متاليكايي به نظرم نميرسيد. من از آهنگاي هوي و سريع خوشم مياد. متاليكا نبايد كانتري بخونه. توي mama said خيلي بهش نزديك شديم. برا من جالب نبود.
كرك:جيمز هميشه ميخواد خودشو قوي و مطمئن نشون بده. خب خيلي جرات ميخواست تا يه ليريك احساسي بنويسي. من و لارس و جيسن داشتيم رابطمون رو با دوست دخترامون به
هم ميزديم توي يه شكست عشقي بودم و ميخواستم به وسيله موسيقي تمام اون حس شكست گناه رو بيرون كنم فكر ميكنم توي بلك اين خيلي تاثير داشت.
پلي:قبل از اون شما تو متال معروف بودين اما بعد از بلك شما ديگه به جريان اصلي تبديل شديد.
جيسن:وقتي تو ام تي وي اجرا داشتيم دختراي زيباتري به اجراه هاميومدن.
كرك:يه چيز كليشه اي هست دخترا ملودي رو دوست دارن, اونا عاشق آهنگاي قشنگ و آروم هستن همينم باعث شد كه اونا بيشتر جذب اجراهاي ما بشن
.
پلي:فكر ميكني---
جيمز:نه من دوست ندارم فكر كنم.
پلي:فقط چندتا آلبوم تونستن بالاي 10 ميليون نسخه بفروشن. فكر ميكني بلك بهترين آلبوم گروهه؟
جيمز:چندتا آهنگ هست كه من دوستشون ندارم. through the never يكم احمقانه بود. Dont tread on me آهنگ مورد علاقم نبود و holier than thou توي مايه هاي آهنگاي قديمي بود.
پلي:موقعي كه لود اومد بيرون شما موهاتون رو كوتاه كرده بودين با آرايش و لباساي گرون قيمت ديگه از اون لباساي جين و پشت مو خبري نيود.
كرك:اونم يه مرحله بود كي ميدونه؟شايد در آينده چيزاي عجيبتري هم ببينيد.
پلي:مثلا جيمز تو لباس زنونه؟
كرك:نه ديگه اين خيلي زياده.
جيمز:من گذاشتم لارس يكم تو عكس كاور خودشو بيشتر نشون بده. الا دوست ندارم نگاش كنم. طرفدارا ميگفتن برا متاليكا چه اتفاقي افتاده؟!!! تغير؟!! موهاي بلند كجان؟خدا مرگتون بده!!! حالا بيشتر شبيه u2 يا Stone Temple Pilots يا گروههايي شده بوديم كه به فكر عكس و پوسترشون هستن. چه نيازي بهش داشتيم؟احمقانه بود. من و جيسن زياد علاقه اي نداشتيم , لارس و كرك خيلي دوست داشتن. يا بهش ميخندي يا ناراحت ميشي برا من هر دوتا حالت داره اتفاق ميافته.
پلي:شما ها بدون پشت مو خوش تيپ تر بودين؟
جيمز:بي خيال رفيق پشت مو زندگيه. من دوست داشتم همزمان هم موي بلند داشته باشم و هم موي كوتاه.
كرك:من هيچ وقت پشت مو نداشتم فهميدي؟!!!
جيسن:من فقط سه ماه سال 87 پشت مو داشتم.
لارس:جيمز تنها كسي بود كه پشت مو ميزاشت.
كرك:جيمز خيلي عصباني و غير قابل كنترل بود هميشه جر و بحث داشت با بقيه. فكر ميكنم قسمت زياديش ربط داشت به فوت پدرش بعد ازز اون آرام تر و مهربون تر شده بود.
پلي:جيمز زندگي عجيبي داره نه؟
كرك:موافقم. زندگي مسخره اي داره. بيرون شهر زندگي ميكنه, الكل زياد ميخوره, تنفنگم زياد داره كه باهاشون شكار ميره.
جيمز:هي مرد من سبزيجاتم ميخورم. گرفتنشون آسونه مثلا هويج از دستت در نميره, حيوونا براي استفاده ما هستن ما بالاي زنجيره غذايي هستيم.
پلي:براي اولين بار توي سالاي گذشته گروهاي خيلي بدي بالاي جدولا رو گرفتن. اين گروهها خيلي افتضاحن؟
كرك:چيزاي مزخرف زياد درست شده, خيلي هم تقليد شده مثلا اين آهنگ Papa Roach ريف اصليش مال آهنگ hallowed by thy name از آيرن ميدنه.
جيمز:Limp Bizkit خيلي بچگونست من خوشم نمياد يه نفر همش فرياد بزنه مثلRage Against the Machine.
همت: برا من Limp Bizkit تو مايه هاي korn دسته دوم هست korn باز يه وكال بهتر و باهوش تر داره. خيلي از اين گروهها از اساس خوبن مثل گاد اسمك كه بين metallica و Alice in Chains با درون مايه هاي korn هست.
جيمز:Queens of the Stone Age گروه بينظيريه. از اين گروه Rocket From the Crypt هم خوشم مياد.
پلي:شما سه نفرتون متاهليد و دو نفر هم بچه دارين . چيزي تغيير كرده؟
جيسن:5 سال پيش گروه به چيزاي ديگه هم اهميت ميداد. حالا همه چيز شده خانواده. من تنها عضو مجردم و هنوزم موسيقي قسمت مهم زندگيمه. به نظرم بلك سبث براي من گروه اوله اما متاليكا براي متال تاثير گذارتر بوده. متاليكا بزرگترين گروه متاله. من به اين اعتقاد دارم اما متاليكا تنها يه قسمت از زندگي موسيقيايي منه. اونا ميتونن 6 ماه از موسيقي دور باشن چون چيزاي ديگه اي هم تو ذهنشون هست. اگر من حتي 6 روز رو بدون نواختن موسيقي سپري كنم استرس وجودم رو ميگيره.
پلي:به نظر مياد اين حس بلك سبثي داره اذيتت ميكنه؟
جيسن:آره, همش تقصير جيمز و لارس هست اونا باسختي به اينجا رسيدن و نسبت به اين يه احساس تعصب دارن. بعضي موقعا هضمش خيلي سخته. به نظر من ذهنيت ما اينه كه ما نبايد مثل اين گروههايي باشيم كه اعضاش همش دنبال پروژه هاي خارج از گروهن. من كاراي فوق العاده اي با ساير موزيسين ها داشتم ميتونستم باهش همه رو انگشت به دهن بزارم اما نميتونم پخششون كنم.
پلي:لارس و جيمز اجازه نميدن؟
جيسن:لارس نه.
جيمز:ما فعالييت هاي خارج از گروه مخالفيم. طرفدارا هميشه طوري به متاليكا نگاه كردن كه ميتونن بهش تكيه بزنن:ما هميشه هستيم قوي و محكم. از روز اول همين اعضا بودن. تنها راهي كه ميتوني از اين گروه بياي بيرون اينه كه بميري. موقعي كه ميگي متاليكا ميدوني داري درباره كي صحبت ميكني:لارس, جيمز, كرك و امممممممممم, اسم اون يكي چي بود؟جيسن(خنده) وقتي يه نفر فعاليت خارج از گروه ميكنه قدرت متاليكا رو بيرون ميبره. اين بده و نبايد به رسانه ها برسه.
جيسن:جيمز هتفيلد قلب روح و غرور متاليكاست, مدافع اسم متاليكا من براش احترام زيادي قائلم.
پلي:ولي اونم ميتونست با اجازه دادن به تو بهت احترام بزاره.
جيسن:خب داريم درباره چيزايي حرف ميزنيم كه نبايد حرف بزنيم. من دلم ميخاست اون بفهمه همون طور كه بچش قسمتي از وجودشه موسيقي هم قسمتي از وجود منه.
پلي:موقعي كه گفتي من ميخام آلبوم بدم بيرون جيمز چي گفت؟
جيسن:نميخام دربارش حرف بزنم موضوع رو عوض كن.
علاقه مندي ها (Bookmarks)