لیست کاربران برچسب شده در تاپیک

نمایش نتایج: از 1 به 1 از 1

موضوع: ادم لمبرت

  1. #1
    *~lili*~ آواتار ها
    کاربر جدید

    وضعیت
    افلاین
    عنوان کاربری
    کاربر جدید
    شماره عضویت
    37506
    تاریخ عضویت
    Nov 2010
    سن
    30
    نوشته ها
    8
    میانگین پست در روز
    0.00
    تشکر از پست
    0
    12 بار تشکر شده در 5 پست
    Mentioned
    0 Post(s)
    Tagged
    0 Thread(s)
    Thumbs Up/Down
    Received: 0/0
    Given: 0/0
    میزان امتیاز
    0

    Smile ادم لمبرت


    0 Not allowed! Not allowed!
    ادم لمبرت در american idol به مشهوریت رسید.
    بر لمبرت در مورد آدام می گه: „آدام بچه ی فوق العاده سرسختی بود و تا وقتی که 18 ماهش بود اصلاً شبها نمی خوابید و هر شب یه ساعت تموم جیغ بنفش می کشید!! پدرش به شوخی می گه که” فکر کنم از همون موقع بود که تارهای صوتیش تقویت شد!!"

    آدام انقدر پر سر و صدا بود و آروم و قرار نداشت که پدر و مادرش نمی تونستند اون رو به رستوران ببرند!!! اون علاقه ی عجیبی به لباس عوض کردن داشت و لباس ها و کلاه های مختلف رو امتحان می کرد. در واقع جعبه ی لباس های مخصوص جشن هالووین نه در اون شب هالووین بلکه در تمام طول سال درش باز بود!!!

    برادر کوچکتر آدام سال 1985 به دنیا اومد و مدت کوتاهی بعد از تولد او خانواده به خانه ی جدیدی نقل مکان کردند. آدام غیر قابل کنترل و پر از انرژی بود. اونقدر که مادرش تصمیم گرفت با یه دکتر مشورت کنه. مادرش فکر می کرد که شاید اون یک نوع بیماری روانی داره و از کمبود توجه رنج می بره و می خواد جلب توجه کنه! ولی نه! دکتر گفت که آدام „فقط بیش از حد باهوش و کنجکاوه”!

    بنابراین بابا ابر و مامان لیلا تصمیم گرفتند که یه جایی برای تخلیه ی این انرژی پیدا کنند. مثلاً اون رو به کلاس های مختلف ورزشی مثل فوتبال و غیره فرستادند. ولی اون از ورزش رو دوست نداشت. بالاخره اونها تصمیم گرفتند که آدام رو در مدرسه ی تئاتر کودکان ثبت نام کنند. آدام ده سالش بود و این تغییر بزرگی در زندگیش بود. اون واقعاً عاشق خوندن، رقصیدن و بازی کردن در نقش های مختلف بود! اولین اجرای عمومی اش نمایشی به نام „چارلی براون، تو مرد خوبی هستی!” بود. که در اون نمایش نقش یه پسر خجالتی به اسم „لینوس” رو بازی می کرد. کارگردان این نمایش بلافاصله متوجه استعداد خارق العاده آدام شد و اون رو تحت نظر خودش گرفت. در طول هشت سال آینده آدام سه چهار تا نمایش موزیکال اجرا کرد و حتا در بعضی از اونها چند نقش رو همزمان بازی می کرد.

    در یکی از نمایش ها او می بایست یک نت بالا رو به مدت طولانی ادامه می داد تا به قسمت سولوی آهنگ برسه و با اجرای فوق العاده خودش تماشاچیان رو شگفت زده کرد!! این موقع بود که والدینش به استعداد خدادادی او در مورد خوندن پی بردند. پس تصمیم گرفتند که او رو پیش یه معلم خصوصی آواز به نام „لین برویلس” بفرستند که به آدام کمک کرد تا تارهای صوتی خودش رو تقویت کنه و از صداش به بهترین وجه استفاده کنه. آدام خیلی کنجکاو و علاقه مند بود و میلیون ها سوال از معلمش می پرسید. چند سال بعد لین یه گروه تئاتر راه اندازی کرد و آدام در اون به اجرای نمایش و خوندن پرداخت و مثل همیشه تماشاچیان رو مبهوت می کرد!

    در سال 1996 آدام به دبیرستان رفت و در اونجا به گروه تئاتر، گروه همسرایان و گروه جاز پیوست. در سال 2000 اونها از طرف دبیرستان برای اجرای کنسرت به نیویورک رفتند و این تجربه ی بسیار شگفت انگیزی برای آدام و همکلاسی هاش بود. در طول دوره ی دبیرستان آدام نمایش های زیادی بازی کرد و همچنین استعدادش رو در نقش های کمدی در نمایش „رویای نیمه شب تابستان” (شکسپیر) نشان داد. آدام همچنین در گروه هایی موسوم به „ایرباند” (airbands) پیوست که این گروه ها متشکل از دانش آموزان بود و افراد هر گروه باید اجرای رقص می کردند و در پایان هر گروه که رقص بهتری ارائه می داد برنده می شد. آدام در این اجراها آرایش های بسیار شدید می کرد و حرکات فوق العاده نشان می داد.

    ابر و لیلا همیشه مشکوک بودند که نکنه آدام „گ ی” باشه. تا سرانجام وقتی که آدام 13 ساله بود یک روز پدرش مچش رو حال دیدن دیدن یه فیلم خفن گرفت!!!

    بعد ابر به لیلا گفت که من دیگه مطمئن شدم که آدام „گ ی” هست! ولی اونا نمی دونستن که چطور موضوع رو با آدام مطرح کنن. پس تصمیم گرفتن که به یه مشاور مراجعه کنن (اینا هم را به را می رفتن مشاور!!!) مشاورها بهشون گفتن که فعلاً دست نگه دارین تا موقعیت مناسب ایجاد بشه. تا اینکه یک روز جلسه ی مشاوره ای در مورد همین موضوع در دبیرستان برگزار شد و مامان لیلا و بابا ابر و آدام با هم به اون جلسه رفتند. در اون جلسه راجع به پسری حرف زدند که به علت این مشکل خاصش از خانواده طرد شده بود. در پایان جلسه موقع برگشتن به خونه لیلا از آدام پرسید که „دوست دختر داری؟”. آدام جواب داد: „نه”. بعد ازش پرسید: „دوست پسر چی؟” آدام باز هم جواب منفی داد. بعد لیلا پرسید که„نظرت در موردش چیه؟ دوست داری دوست پسر داشته باشی” و آدام جواب داد که „بدم نمیاد!” و بعد دیگه خجالتو کنار گذاشتند و تا نزدیکای صبح در مورد موضوع با هم حرف زدند!! (گل گفتن و گل شنفتن!!)

    آدام بیشتر از درس به فعالیت های جانبی مدرسه علاقه مند بود (مثل همه ی بچه های دیگه!!!) برای همین نمره هاش خیلی جالب نمی شد و در نتیجه وقتی که معدلش B شد نتونست توی بهترین مدرسه تئاتر نیویورک قبول بشه و مجبور شد به دانشکده تئاتر کالیفرنیا بره! ولی به محض شروع کلاس ها یه کار تئاتر برای آدام پیش اومد که نتونست ماه اول سر کلاس هاش حاضر بشه. ولی بالاخره وقتی آفتابی شد تازه فهمید که اصلاً حوصله ی درس و دانشگاه رو نداره. اون دوست داشت هر چه زودتر زندگی و راه مورد نظر خودش رو دنبال کنه و واسه همین به خانواده ش گفت که از دانشگاه اخراج شده! (حوصله نداشته توضیح بده!!) پدرش هم بی رودبایستی بهش گفت که خودت باید خرج خودت رو دربیاری!! بنابراین آدام قبل از اینکه تصمیم بگیره که به هالیوود بره و کار موسیقی و تئاتر رو دنبال کنه به مدت شش ماه در یک فروشگاه بزرگ در اونج کانتی جون کند و عرق ریخت تا پول دربیاره!!!
    فعالیت در تئاتر

    ماه های اول در لس آنجلس به سختی گذشت. آدام احساس بیچارگی می کرد و نمی تونست کار پیدا کنه. تا اینکه موقعیت خودش پیش اومد. او در خطوط کشتیرانی کروز هلند-آمریکا استخدام شد و یک قرار 10 ماهه بست و علاوه بر اون سردسته ی گروه نمایش موزیکال 6 نفره شد و در 19 سالگی به عنوان جوان ترین اجراکننده ی گروه لقب گرفت. هم گروهی های اون خیلی از این بابت خوشحال نبودند و در ابتدا باهاش بد بودند (حسودی می کردن!!!) ولی صدای فوق العاده و استعداد آدام کم کم اونا رو هم مجذوب کرد. کشتی که اونها توش کار می کردند خیلی زیبا بود. اونها ابتدا به اروپا سفر کردند و چند روز قبل از حادثه 11 سپتامبر به نیویورک برگشتند. در راه برگشت بود که حادثه 11 سپتامبر رخ داد و اونها مجبور شدند که سه روز تمام روی دریا بمونند.

    آدام بعد از پایان قرارداد به لس آنجلس برگشت و چند کار نمایشی انجام داد ولی پول زیادی گیرش نیومد. تا اینکه به تور اروپایی European Tour of the musical „Hair” رفت که توسط ولفگانگ بوکچ کنسرتز برگزار شده بود. این تور نقطه ی عطفی در زندگی آدام بود. او از زندگی هیپی Hippie Lifestyle خیلی استقبال کرد، چه روز صحنه و چه در زندگی روزمره ی خودش. او ابتدا به شکل یک پسر بلوند کک مکی به این تور رفت و ناگهان تبدیل به یک ستاره ی راک پر زرق و برق شد! او موهایش رو مشکی کرد، لاک ناخن مشکی زد، خط چشم کشید، طرز لباس پوشیدنش رو عوض کرد و مواد مخدر و ... رو تجربه کرد و بالاخره احساس خوبی نسبت به خودش پیدا کرد!

    وقتی به امریکا برگشت جستجو برای کار موزیک و تئاتر رو از سر گرفت. در سال 2004 در Pasadena Playhouse در یک تئاتر کمدی به اسم „110 in the Shade” ایفای نقش کرد و دیگه احساس می کرد که یه بازیگر حرفه ای شده!

    پیوستن به گروه Jashua اتفاق بزرگی بود ولی تهیه کننده ی گروه به راختی نمی توانست با مسأله ی *گ ی* بودن آدام کنار بیاید و به او می گفت که هنگام تمرین لاک ناخن و خط چشمت را پاک کن. حتا تلاش کردند که یک جایگزین برای آدام پیدا کنند! آدام احساس بدی پیدا کرد ولی وقتی نقدهای مثبت رو در مورد خودش شنید دوباره روحیه گرفت. برنامه از 21 سپتامبر تا 5 دسامبر 2004 در Kodak Theater در هالیوود اجرا شد. در طول این مدت با پسری به اسم Val دوست شد و با هم به رستوران و گردش می رفتند. او کم کم داشت به چیزی که به آن „شهرت” می گفتند می رسید. تعقیب شدن توسط پاپاراتزی ها (خبرنگارای فضول!!!) ، امضا دادن و عکس گرفتن با طرفدارانش!

    در طول Hair Tour آدام دوستان خوبی به اسم اسکارلت و لی چری پیدا کرد که بعدها اونها در Zodiac Show عضو شدند و از آدام نیز دعوت کردند که به اونها بپیونده. در سال 2007 اونها به آدام پیشنهاد دادند که به Burning Man festival بره و در اونجابود که آدام تازه فهمید چی می خواد. او تصمیم گرفت که به American Idol بره!

    در سال 2004 در Zodiac Show آدام با گیتاریستی به نام مونته پیتمن آشنا شد که قصد داشت گروه راکی رو تشکیل بده. اونها با هم اولین آهنگشون رو ساختند. مونته از تگزاس به لس آنجلس اومده بود تا به عنوان یک موزیسین کار کنه ولی مجبور شد به خاطر خرج و مخارجش گیتارش رو بفروشه و گیتار درس بده. ولی بخت بهش رو کرد و گای ریچی به عنوان شاگرد پیشش اومد و همچنین به مدونا آموزش گیتار داد و مدونا اون رو به گروهش برد. یک روز بعد از اتمام درس گیتار مونته آدام رو مدونا معرفی کرد. این یه لحظه ی باور نکردنی برای آدام بود. اونها کلی در مورد طالع بینی و این جور چیزا که هر دوشون بهش علاقمند بودند صحبت کردند!! (وااااا یه بار گفته بود که به طالع بینی اعتقاد ندارم که!!!)


    مونته به آدام یاد داد که چطور آهنگ بسازه. اونها تعدادی آهنگ با هم ساختند و چند ترک ضبط کردند. تامی ویکتور (گیتاریست) و استیو سایدلنیک (درامر) هم به گروه اونها پیوستند و اونها اولین کنسرت خودشون رو در 23 دسامبر 2003 در Cat Club اجرا کردند. اونها چند اجرای دیگه هم داشتند ولی آدام احساس می کرد که خیلی با اونا جفت و جور نیست! او اغلب وقتش رو با دوست پسرش Brade Bell می گذروند و به „Cheeks” معروف بودند. آدام تا به حال ماجرای عشقی نداشت و این تجربه واسش خیلی هیجان انگیز و تازه بود!

    .
    پس از بیش از یکسال زندگی پر تلاطم یک هنرمند در لس آنجلس سرانجام آدام برای تأمین مخارج زندگی ناچار شد که به کارهای سطح پایین رو بیاورد. پس به هالیوود برگشت و دوباره به همان گروه تئاتری که یک بار ولش کرده بود رفت (من اینجا اعتراف می کنم که اون قسمتش رو ترجمه نکردم!!! آخه خیلی طولانی بود!! الان می گم: آدام یه بار قبلنا تو سال 2005 رفته بود به همین گروه ولی چون نقشش کوچیک بود خسلس جلب توجه نمی کرد وسط کار پا شده بود رفته بود!!!). تهیه کننده نگران بود که نکنه آدام دوباره وسط کار ول کنه و بره واسه همین ازش تعهد گرفت که تا آخر کار بمونه. دوباره همون نقشی رو که در سال 2005 داشت بهش دادند و او به خودش قبولوند (یعنی قبول کرد!!) که تا آخر کار توی گروه بمونه و نقشش رو مثل بچه های خوب اجرا کنه. اما در عین حال به هیچ وجه از رویای خودش یعنی تبدیل شدن به یه „ستاره ی راک” دست نکشید. او ایده ی شرکت در American Idol رو با هم بازی هاش مطرح کرد و همه ی اونها تشویقش کردند که حتماً این کار رو انجام بده!
    پیش رفتن به سوی شهرت

    سفر آدام به امریکن آیدول 16 جولای 2008 آغاز شد. اون شب تعداد زیادی از دوستان به خونه شون اومده بودن و شب رو در خونه ی مادر آدام گذروندن. آدام خیلی مضطرب بود و نمی تونست بخوابه! صبح روز بعد اونها به خارج از سن فرنسیسکو رفتند. جایی که تعداد زیادی از شرکت کنندگان (هر کدوم با کلی امید و آرزو) اونجا ایستاده بودند. این تازه شروع یه روز طولانی بود ولی آدام خسته شده بود (چون دیشبش نخوابیده بود) در نتیجه وقتی توی صف ایستاده بودند رفت یه چرتی زد!! آدام ابتدا آهنگ „دیوانه” (Crazy) نارلز بارکلی (Gnarls Barkley) رو اجرا کرد. او خیلی نگران بود که نکنه داوران این آهنگ رو درک نکنند. ولی وقتی که „Rock with You” مایکل جکسون رو خوند توسط هیأت داوران تأیید شد. Simon Cowell اجرای آدام رو „نمایشی و قدیمی” توصیف کرد. ولی پائولا و رندی به شدت با نظر او مخالفت کردند. کارا نظری نداد ولی از صدای آدام خوشش اومده بود. بالاخره بعد کلی بحث آدام تونست 4 تا رأی مثبت و بلیط طلایی هالیوود رو دریافت کنه.

    در نوامبر 2008، 147 شرکت کننده در امریکن آیدول برای رقابت در مرحله ی top 36 به Hollywood Kodak Theater رفتند (فیلم این رقابت بعداً در فوریه 2009 پخش شد). سه مرحله ی حذفی در این قسمت وجود داشت. در مرحله ی اول شرکت کنندگان باید یک قطعه سولو بدون ساز اجرا می کردند. آدام در این قسمت آهنگ What's Up? از گروه 4 Non Blondes رو اجرا کرد. در دور دوم 107 شرکت کننده ی باقیمانده باید در گروه های 3 یا 4 نفره آهنگی رو اجرا می کردند. آدام با مایکل سارور (Michael Sarver) ، جس لنگست (Jesse Langseth) و مت برتزک (Matt Breitzke) در یک گروه قرار گرفت. آنها با اجرای آهنگ Some Kind of Wonderful داوران رو شگفت زده کردند و یکی از بهترین اجراهای گروهی رو رقم زدند. در مرحله ی سوم آدام با خوندن یک ورژن آروم از آهنگ „باور” از Cher همه رو غافلگیر کرد. اون می خواست نشون بده که قادر به اجرای هر آهنگی هست و می تونه به هر آهنگی رنگ و بوی جدیدی بده. این اجرای خارق العاده اون رو در بین 36 شرکت کننده ی انتخاب شده قرار داد.

    در مرحله ی نیمه نهایی آدام آهنگی از گروه Rolling Stones به نام (I Can't Get No) Satisfaction اجرا کرد. او به سرعت به همراه آلیسون ایریتا و کریس آلن (دیگر فینالیست های با استعداد مسابقه) به فینال راه پیدا کرد. آدام روز به روز بیشتر و بیشتر داوران و شنوندگان رو با قابلیت های بی نظیر صداش تحت تأثیر قرار می داد. او همچنین روی هر آهنگی که می خوند تغییری ایجاد می کرد و به نوعی روی اجراهاش امضا می گذاشت! او به تمام جزئیات اهمیت می داد، از صحنه و نور گرفته تا آرایش مو و طرز لباس پوشیدن. او مثل آفتاب پرست (!!!) مدام رنگ عوض می کرد و برای هر آهنگ ظاهر و لباس پوشیدن و آرایشش رو عوض می کرد که این باعث می شد اجراهاش منحصر به فرد و به یاد موندنی بشه! به علاوه خیلی هم سیاستمدار بود و یک هفته آهنگ هایی مثل („Ring of Fire”, „Born to Be Wild”) می خوند و هفته ی بعد آهنگ های آروم تری مثل („The Tracks of My Tears”, „If I Can't Have You”) رو می خوند. نقطه عطف اجراهاش اجرای آهنگ „دنیای دیوانه” از گروه Tears for Fears بود که در 7 آوریل اجرا کرد. در 29 آوریل در هفته ی Rat Pack Standards آدام به رغم اجرای بی نظیر آهنگ Feeling Good در حالی که با اعتماد به نفس از پلکان پوشیده از نور صورتی پایین می اومد و لباس براق سفید پوشیده بود، در آستانه ی حذف شدن قرار گرفت.

    در هشتم می آدام برای مدتی به سن دیه گو برگشت و به همراه والدینش به دبیرستان Mt. Carmel رفت و برای دانش آموزانی که در زمین دو و میدانی جمع شده بودند اجرا کرد. یکی از دانش آموزان دختر هم جوگیر شد و لباسش رو دراورد و قبل از اینکه گروه امنیتی بتونه جلوش رو بگیره روی سن پرید!!! آدام فقط به این حادثه خندید!!! او همچنین به یک ایستگاه رادیویی محلی، یک پایگاه نظامی و مدرسه ی موسیقی که توش درس خونده بود سر زد و در اونجا با بچه ها صحبت کرد و تشویقشون کرد که استعدادهاشون رو بشناسند و دنبایل رویاهاشون برن!
    فینال فصل هشتم امریکن آیدول در 20 می 2009 برگزار شد. هر کدوم از 10 شرکت کننده ی انتخاب شده باید با یک خواننده ی مشهور اجرا می کردند و آدام با Kiss آهنگی رو اجرا کرد. او کفش های با پاشنه های بسیار بلند پوشیده بود و روی شونه هاش هم میله های قفس مانند بود!! (همونا که توی عکسهاش هست!!!) او همچنین آهنگ We Are the Champions رو با کویین و کریس آلن اجرا کرد. و بالاخره در پایان برنامه Ryan Seacrest اعلام کرد که برنده امریکن آیدل ... کریس آلن!! آدام واقعاً برای کریس خوشحال بود ولی کریس شگفت زده شده بود و اولین چیزی که گفت این بود که„آدام مستحق این جایزه ست!!”. بسیاری از هواداران آدام اون شب نا امید شدند ولی خود آدام اصلاً احساس شکست نمی کرد. او تا مرحله ی فینال رسیده بود و به هدفش یعنی„تبدیل شدن به یک ستاره ی راک معروف” ، رسیده بود! در اواسط امریکن آیدول عکس هایی از آدام در حال ب و س ی د ن یک پسر در اینترنت پخش شد که مشخص شد اون پسر دوست پسر سابق آدام یعنی „براد بل” (Brad Bell) هست. شایعات و حدس و گمان ها در مورد گ ی بودن آدام شروع شد. هر خبرنگاری به نوعی ازش در مورد این مسئله می پرسید، مستقیم یا غیر مستقیم ولی آدام اصرار داشت که اونها بیشتر به اجراهاش توی برنامه بپردازند نه به زندگی خصوصیش. البته او هیچوقت گ ی بودنش رو تکذیب نکرد و هیچ گاه تلاش نکرد که این مسئله رو مخفی کنه کما اینکه چند روز بعد از فینال امریکن آیدول، دست در دست Drake LaBry، طراح داخلی مشهور در مجامع عمومی و کلاب های L. A ظاهر شد. و بالاخره او با اعلام اینکه در مقاله ی بعدی مجله ی Rolling Stone همه چی آشکار می شه، به شایعات پایان داد.
    در 10 ژوئن، مقاله ی مجله ی رولینگ استون رکورد فروش رو شکست. عکس روی جلد آدام نفس گیر و بسیار س ک س ی بود: در این عکس آدام یک بلوز یقه باز ورساچه و شلوار جین تنگ مشکی و یک کمربند پر زرق و برق پوشیده و یک مار سبز براق روی ران پاش نشسته. مقاله ی پنج صفحه که توسط Vanessa Grigoriadis نوشته شده بود، جزئیات بسیار محرمانه ی زندگی آدام رو (از جمله گرایش جنسی او) رو فاش کرد. „فکر نمی کنم برای کسی عجیب باشه که بشنوه من گ ی هستم!”. پاسخ آدام به سوال مصاحبه کننده بسیار رک و تا حدودی شوکه کننده بود و قسمتی از زندگی او رو که در فصل هشتم امریکن آیدول پنهان مونده بود آشکار کرد. در هفته ی بعد او تعداد زیادی مصاحبه ی تلویزیونی انجام داد (از جمله با کریس کانلی در ABC NEWS و خیلی رک و راست به سوالات بسیاری در مورد s e x u a l I t y خودش جواب داد.
    در 19 ژوئن Hi Fi Recordings و Wilshire Records اعلام کردند که قصد دارند اولین آلبوم آدام لمبرت رو منتشر کنند که شامل ترک هایی می شد که به سال 2005 (قبل از امریکن آیدول) برمی گشت و مربوط به موقعی بود که آدام در اون کمپانی کارهای دوره ای انجام می داد. نام این آلبوم On with the Show بود. وقتی این ترک ها به بازار اومد، ترکیبی از سبک های مختلف موسیقی بود. از قطعات شاد پاپ (مثل want) گرفته تا آهنگ های راک آلترنینیو (مثل „Crawl Thru Fire”) که توسط مونته پیتمن برای Zodiac Show و Citizen Vein نوشته شده بود. آدام خیلی از این آلبوم راضی نبود و اعلام کرد که این آلبوم اون موسیقی رو که الان داره روش کار می کنه نشون نمی ده. واکنش طرفداران آدام متفاوت بود. عده ای می گفتند که باید جلوی انتشار آلبوم گرفته بشه و عده ای دیگه از هر آهنگ و track که توسط آدام روانه ی بازار می شد استقبال می کردند حتا اگه قدیمی بود (مثل ما بودن اینا!!!). به هر حال از اواسط سپتامبر انتشار این آلبوم متوقف شد!

    آدام بلافاصله بعد از فینال امریکن آیدول قراردادی با کمپانی 19 Recordings/RCA بست. او وقت رو تلف نکرد و سریعاً کار ضبط آلبوم جدیدش رو شروع کرد. حتا از چند روز باقیمانده تا شروع تور امریکن آیدول هم نگذشت و اون موفع هم روی آلبوم کار می کرد. (حتا توی همون تور هم کار می کرد رو آلبوم!!!) ----> اینجاس که شاعر می گه: بابا اراده!!!
    او با تهیه کنندگان و آهنگسازان بزرگی مثل RedOne, Linda Perry, Sam Sparro, Greg Wells Max Martin کار کرد. او پس از پایان تور آلبومش رو تکمیل کرد و این آلبوم احتمالا در 24 نوامبر روانه ی بازار خواهد شد (البته این سایتی که بیوگرافی رو نوشته بود قبل از انتشار آلبوم بوده!)
    در مصاحبه ای با E! Online آدام اعلام کرد که قراره یموسیقی یک فیلم رو کار کنه ولی اسم فیلم رو نگفت؛ چند هفته بعد Bill Masters از روزنامه ی Windy City Times قضیه رو لو داد و گفت که آدام قراره برای تیتراژ پایانی فیلم فوق العاده شگفت انگیز رولاند امریک، یعنی 2012 بخونه. در 14 آگوست، برایان می گیتاریست گروه کویین در وبسایت خود اعلام کرد که این آهنگ آدام رو در Rob Cavallo's studio شنیدم و خشکم زد. „خیلی احساسی بود. درجه یک بود. هر کس بشنوه دیوونه می شه! شوخی نمی کنم. من کسی نیستم که به این آسونیا تحت تأثیر یک خواننده ی مرد قرار بگیرم ... ولی صدای آدام احساس، زیر و بم و پختگی رو تو خودش داره که هر کس در هر جای دنیا بشنوه فکش میفته!!! اجرای فوق العاده ای بود. از دستش ندید. یه ستاره ی درخشان داره وارد دنیای راک می شه!” این دیگه مهر تأییدی بود که این موزیسین مشهور بر کار آدام زد و انتظار مردم رو از آدام بالا برد. فیلم در 13 نوامبر 2009 روی پرده رفت.
    تور Al Live گام بزرگی بود. همه ی منتقدان معتفد بودند که آدام تمام شو رو در دست گرفته و هر بار که روی صحنه ظاهر می شه سر و صدای زیاد تماشاگران بلند می شه و هیجان زده می شن. وقتی آدام روی صحنه اجرا می کرد تماشاگران برای نشان دادن احساساتشون چیزای مختلفی از جمله لباس زیر و وسایل ***ی روی سن پرت می کردند. آدام هم به نظرش جالب میومد و گاهی توی اجراش از این وسایل استفاده ی مطلوب (!!) رو می کرد!!! مثلاً مارهای بوآ رو دور شونه های آلیسون می پیچید یا با دم گربه خودش رو گردگیری می کرد!!! طرفداران گاهی اوقات ساعت ها بعد از اجرا انتشار می کشیدند تا بلکه بتونن امضا یا عکسی با آدام بگیرند. بعضی وقتها ثدای جیغ های اونا وحشتناک بود واسه همین آدام تصمیم گرفت هدفون های بنفشی بپوشه تا از شنواییش مراقبت کنه!!! یکی از نگرانی های آدام توانایی تطابق و کنار اومدن با این شهرت یک شبه بود! او از توصیخ های دوستان مشهورش مثل کتی پری استفاده کرد و اتوبیوگرافی رابی ویلیامز رو خوند. باید ببینیم در سالهای آتی چه اتفاقی خواهد افتاد ولی بی شک آدام لمبرت توانایی تبدیل شدن به یک سوپراستار اینترنشنال رو
    Adam & Monte Adam And Brad Bell داره!
    قبل اینکه کسی بخواد ازت ایراد بگیره خودت خودت درست کن

  2. 2 کاربر برای این پست از *~lili*~ تشکر کرده اند:


  3. # ADS
     

اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

موضوعات مشابه

  1. درس یا موسیقی؟
    توسط rumour در انجمن گوناگون موسیقی
    پاسخ: 26
    آخرين نوشته: Friday 22 August 2014, 11:50 AM

علاقه مندي ها (Bookmarks)

علاقه مندي ها (Bookmarks)

مجوز های ارسال و ویرایش

  • شما نمیتوانید موضوع جدیدی ارسال کنید
  • شما امکان ارسال پاسخ را ندارید
  • شما نمیتوانید فایل پیوست کنید.
  • شما نمیتوانید پست های خود را ویرایش کنید
  •