لیست کاربران برچسب شده در تاپیک

صفحه 2 از 3 نخستنخست 123 آخرینآخرین
نمایش نتایج: از 17 به 32 از 46

موضوع: حسی که اولین بار اجرا کردین ...

  1. #17
    z_m آواتار ها
    کاربر نمونه

    وضعیت
    افلاین
    عنوان کاربری
    کاربر نمونه
    شماره عضویت
    29398
    تاریخ عضویت
    Jul 2010
    سن
    37
    نوشته ها
    738
    میانگین پست در روز
    0.15
    تشکر از پست
    1,289
    1,898 بار تشکر شده در 658 پست

    شبکه های اجتماعی من

    Add z_m on Facebook
    Mentioned
    0 Post(s)
    Tagged
    0 Thread(s)
    Thumbs Up/Down
    Received: 7/0
    Given: 1/0
    میزان امتیاز
    14

    پیش فرض


    0 Not allowed! Not allowed!
    بچه ها اگه لطف کنین بگین که چه مدت بعد از یادگیری اجراتون رو شروع کردین ممنون میشم... آخه اینم مهمه...
    آه که یک دیده بیدار نیست
    هیچ کس از درد خبر دار نیست


  2. 4 کاربر برای این پست از z_m تشکر کرده اند:


  3. #18
    koronzo_piti آواتار ها
    کاربر نمونه

    وضعیت
    افلاین
    عنوان کاربری
    کاربر نمونه
    شماره عضویت
    26963
    تاریخ عضویت
    May 2010
    نوشته ها
    633
    میانگین پست در روز
    0.12
    تشکر از پست
    633
    1,279 بار تشکر شده در 515 پست
    Mentioned
    0 Post(s)
    Tagged
    0 Thread(s)
    Thumbs Up/Down
    Received: 0/0
    Given: 0/0
    میزان امتیاز
    14

    پیش فرض


    0 Not allowed! Not allowed!
    6 ماه
    مسول بخش میتینگ

  4. 3 کاربر برای این پست از koronzo_piti تشکر کرده اند:


  5. #19
    Alir3za آواتار ها
    کاربر انجمن

    وضعیت
    افلاین
    عنوان کاربری
    کاربر انجمن
    شماره عضویت
    33366
    تاریخ عضویت
    Sep 2010
    نوشته ها
    57
    میانگین پست در روز
    0.01
    تشکر از پست
    43
    135 بار تشکر شده در 54 پست
    Mentioned
    0 Post(s)
    Tagged
    0 Thread(s)
    Thumbs Up/Down
    Received: 0/0
    Given: 0/0
    میزان امتیاز
    14

    پیش فرض


    0 Not allowed! Not allowed!
    اواخر سوم راهنمایی بودم
    همون سال یه گیتار اسپنیش گرفتم که پاپ کار کنم (تا جایی که یادمه Aria AK30 بود)
    زیاد علاقه ای به پاپ نداشتم واسه همین بعد یه سال الکتریک گرفتم و آهنگ مورد علاقه اون موقعم که اجرای زنده
    Hotel California بود رو حسابی تمرین کردم
    اول دبیرستان بودیم که قرار شد واسه قبولی های پیش دانشگاهیمون مدرسه یه جشنی بر پا کنه (تو خانه معلم)
    خلاصه منم قبول کردم همکاری کنم
    خلاصه بعد تمرین با بچه ها و ...
    روز موعود از استرسم نرفتم بالای استیج !!!
    منم مثلا اون موقع لید گیتاریست بودم
    دیگه بچه ها مجبور شدن فقط به ریتم زدن بسنده کنند
    خلاصه بعد اون موضوع دیگه ترسم ریخت
    تاحالا هم ماکزیموم جمعی که جلوشون اجرا کردم 50 ~ 60 نفر بودن
    90 % کارهایی هم که کاور میکنم از Pink Floyd, Guns n roses, Bryan Adams, Scorpions, Metallica هستند.
    And I am not frightened of dying
    any time will do, I don't mind.
    Why should I be frightened of dying?
    There's no reason for it.
    you've gotta go sometime.a

  6. 5 کاربر برای این پست از Alir3za تشکر کرده اند:


  7. #20
    mojtaba_bahador آواتار ها
    کاربر انجمن

    وضعیت
    افلاین
    عنوان کاربری
    کاربر انجمن
    شماره عضویت
    27449
    تاریخ عضویت
    May 2010
    نوشته ها
    138
    میانگین پست در روز
    0.03
    تشکر از پست
    201
    467 بار تشکر شده در 144 پست
    Mentioned
    0 Post(s)
    Tagged
    0 Thread(s)
    Thumbs Up/Down
    Received: 0/0
    Given: 0/0
    میزان امتیاز
    14

    پیش فرض


    0 Not allowed! Not allowed!
    نقل قول نوشته اصلی توسط z. m [ میهمان گرامی برای مشاهده لینک ها نیاز به ثبت نام دارید]
    بچه ها اگه لطف کنین بگین که چه مدت بعد از یادگیری اجراتون رو شروع کردین ممنون میشم... آخه اینم مهمه...
    دقیقا یادم نیست اما فکر کنم 1.5 تا 2 سالی طول کشید.
    خودتون حساب کنید دیگه:
    من کلاس پنجم ابتدایی رو که تموم کردم، توی تعطیلات تابستونش سنتور خریدم (تقریبا مرداد بود)
    اولین اجرامم فکر کنم آخرای اول راهنمایی بود. تقریبا همون 1 سال و سه ماه میشه.
    چقدر این ندیدن ها و نشنیدنها مردم را خوشبخت کرده! (دکتر علی شریعتی)

  8. 4 کاربر برای این پست از mojtaba_bahador تشکر کرده اند:


  9. #21
    mariwan آواتار ها
    کاربر فعال انجمن

    وضعیت
    افلاین
    عنوان کاربری
    کاربر فعال انجمن
    شماره عضویت
    8037
    تاریخ عضویت
    Aug 2008
    نوشته ها
    467
    میانگین پست در روز
    0.08
    تشکر از پست
    109
    901 بار تشکر شده در 372 پست
    Mentioned
    0 Post(s)
    Tagged
    0 Thread(s)
    Thumbs Up/Down
    Received: 3/0
    Given: 1/0
    میزان امتیاز
    16

    پیش فرض


    0 Not allowed! Not allowed!
    1- حسی که اولین بار برای اجرا داشتین چی بوده؟ قبل و بعدش؟ لطفا بگین که چه مدت بعد از شروع یادگیریتون اجرا داشتین؟ سنتون هم بگین بد نیست
    سنم 19 ساله
    اولين اجرام توي 15 سالكيم بود يه اجراي راديوي زنده بود
    قبلش ترس و يه كمي خوشحالم بودم ولي بيشتر ترس دارشتم
    بعدش جو عجيبي بيدا كردم
    بعد 2 سال از كار كردن با موسيقي بود

    2- در کل بعد از اجرای اولتون دوست داشتین بازم اجرا داشته باشین؟
    تا دلت بخواد
    بعد از اون جندتا جاي ديكه هم اجرا داشتم
    اين آخريشم توي تالار بود با درامز شركت كردم


    3- آیا اتفاق جالبی تو اجراهاتون تا حالا افتاده؟ خنده دار، گریه دار؟

    توي اولين اجرا من تنبك و تمبو دف تركي ميزدم
    كار اول تنبك بود كار دوم تمبو رو بايد ور ميداشتم تا تمبو رو ورداشتم از دستم افتاد زد به يه ميز كه جلوم بود ميكروفون روش بود افتاد انقدر خنديديم ولي خوب بود زود يه تبليغ كذاشتن و آبروريزيمون كمتر شد


    خوب جاهایی برای اجرا رفتین دیگه که کسی دیگر اجرا کنه، برای اونا اتفاقی نیفتاده؟
    توي يكي از كنسرتهاي اين جند وقت بيش دوستام ساز ميزدن
    اسم خواننده رو خوندن كه بياد روي صحنه خواننده توي ترافيك مونده بود
    كار اولشون شد ميوزيك بي كلام
    4- حالا درکل اون موقع ها که کلاس میرفتین برای یادگیری، به هر حال خود استاد هست، شاگردایی که از شما جلوتر بودن هستن، اون موقع ها شده بود هول کنید، یا دستتون یخ بزنه، یا شل بشین؟ بیشتر منظورم تحت تاثیر جو قرار میگرفتین؟ برای غلبه با این مسئله چیکار میکردین؟
    من توي عمرم بيشتر استادام رفيقهاي خودم بودن اينجور جوي منو نكرفته
    ولي بعضي وقتا كه ميزدن از من باحالتر ميزنن خب
    ميكفتم اكه مردي يكي دوسال ديكه بيا ساز بزن اون وقت حالترو ميكيرم
    5- در آخر اگر راهنمایی یا پیشنهادی برای ما تازه کارا دارین، ممنون میشم ارائه بدین... و اینکه خواهشا تواضع و فروتنی نکنید... لطفا...
    هههه
    بابا خودمون هنوز به راهنمايي نيازمنديم
    ولي همين رو ميكم از اجرا هيج وقت نترسيد
    مطلب خاصي نمونده
    فقط اوت تشكر ميكنم مبحث باحالي درست كردي
    دستت درد نكنه
    موفق باشيد
    ویرایش توسط mariwan : Friday 3 December 2010 در ساعت 12:44 PM
    King Of Blue

  10. 5 کاربر برای این پست از mariwan تشکر کرده اند:


  11. #22
    Mehdi_violin آواتار ها
    کاربر فعال انجمن

    وضعیت
    افلاین
    عنوان کاربری
    کاربر فعال انجمن
    شماره عضویت
    25992
    تاریخ عضویت
    Apr 2010
    سن
    33
    نوشته ها
    406
    میانگین پست در روز
    0.08
    تشکر از پست
    494
    865 بار تشکر شده در 335 پست
    Mentioned
    0 Post(s)
    Tagged
    0 Thread(s)
    Thumbs Up/Down
    Received: 11/1
    Given: 22/3
    میزان امتیاز
    14

    پیش فرض


    0 Not allowed! Not allowed!
    نقل قول نوشته اصلی توسط BaBak. ParSian [ میهمان گرامی برای مشاهده لینک ها نیاز به ثبت نام دارید]
    درود - خوب بخاطر اینکه زیادی نمی تونم با کسی در ارتباط باشم

    بابك اين ويزكيت با من مشتركه البته بود - درم خودمو اجتماعي تر ميكنم
    این نیز بگذرد

  12. 2 کاربر برای این پست از Mehdi_violin تشکر کرده اند:


  13. #23
    Fereshteh_Baran آواتار ها
    کاربر نمونه

    وضعیت
    افلاین
    عنوان کاربری
    کاربر نمونه
    شماره عضویت
    22707
    تاریخ عضویت
    Jan 2010
    نوشته ها
    689
    میانگین پست در روز
    0.13
    تشکر از پست
    2,809
    1,553 بار تشکر شده در 566 پست
    Mentioned
    0 Post(s)
    Tagged
    2 Thread(s)
    Thumbs Up/Down
    Received: 171/0
    Given: 161/0
    میزان امتیاز
    15

    پیش فرض


    0 Not allowed! Not allowed!
    خب من میخوام سوالهای شما رو کلی تر جواب بدم .

    من چون اول با کیبرد شروع کردم جاهای زیادی اجرا داشتم اول از همه تو جمع فامیل که همه تشویقم کردند. بعد دو سه تا مهد کودک که جمع بچه هاشون خوب بود. بعد دو سه تا خانه سالمندان که خیلی جای غمگینی بود یعنی با وجود این که همه شون میرقصیدند ولی من از دیدن این سالمندان گریه کردم. و من همه این مکان ها رو فقط برای این رفتم که ترسم از جمع بریزه. ولی اولین اجرای رسمی من حدود یک سال بعد از زمانی بود که کلاس پیانو میرفتم و اون توی یک خانه فرهنگ در یک جشن بود که حدود 500 نفر یا بیشتر توی سالن بودند و من فقط حدود 5 دقیقه با مجری سن تمرین کردم. قرار بود هر وقت اون دکلمه داره من براش پیانو بزنم و باقی اوقات رو هم براش آهنگ های کیبرد بزنم . بگذریم چقدر بهم غر زدن که این چه وضع حجابه این آهنگ به درد نمیخوره و ... و جالب اینجا بود که قبل از شروع برنامه تا اومدم آهنگ مرضیه بزنم مسئول فرهنگسرا اومد گفت نه ما جوون مون رو لازم داریم ولی بعد از من یک گروه سنتی که همه شون آقا بودن اومدن و تا دلتون بخواد مرضیه زدند و خوندند. نمیدونم این کیبرد نحس بود یا من که خانم بودم.
    و اون روز حس خاصی نداشتم و این رو مدیون معلمم بودم که همش میگفت خودت رو توی جمع حس کن . گاهی هم این استاد یکی دوتا استاد دیگه رو میاورد سر کلاس و به من میگفت حالا بزن.

    الان هم اگر خدا بخواد توی بهمن یه کنسرت داریم که بچه های کلاس اجرا می کنند ومن هم به شدت مشغول تمرین هستم. ببخشید اگر سرتون رو درد آوردم. موفق باشید.

  14. 11 کاربر برای این پست از Fereshteh_Baran تشکر کرده اند:


  15. #24
    کاربر جدید

    وضعیت
    افلاین
    عنوان کاربری
    کاربر جدید
    شماره عضویت
    31385
    تاریخ عضویت
    Aug 2010
    نوشته ها
    22
    میانگین پست در روز
    0.00
    تشکر از پست
    8
    38 بار تشکر شده در 15 پست
    Mentioned
    0 Post(s)
    Tagged
    0 Thread(s)
    Thumbs Up/Down
    Received: 0/0
    Given: 0/0
    میزان امتیاز
    0

    پیش فرض با عرض سلام


    0 Not allowed! Not allowed!
    میخواستم بدونم شما اهنگ سازی هم می کنید

  16. 3 کاربر برای این پست از justbadie تشکر کرده اند:


  17. #25
    sadra2011 آواتار ها
    دوست خوب

    وضعیت
    افلاین
    عنوان کاربری
    دوست خوب
    شماره عضویت
    36798
    تاریخ عضویت
    Oct 2010
    سن
    32
    نوشته ها
    292
    میانگین پست در روز
    0.06
    تشکر از پست
    244
    524 بار تشکر شده در 239 پست
    Mentioned
    0 Post(s)
    Tagged
    0 Thread(s)
    Thumbs Up/Down
    Received: 0/0
    Given: 0/0
    میزان امتیاز
    14

    پیش فرض


    0 Not allowed! Not allowed!
    همسایه پایینیمون یه سگ داشتن اسمش کوین بود این خیلی به ساز من علاقه داشت اون به سازم گوش می داد بعدشم ما از اون خونه رخت بر بستیم اومدیم یه خونه دیگه 2 سال پیش شنیدم کوین هرزگی کرده بعد کشتنش.
    deep in your heart
    there's a small hidden room
    and you know that I hold the key



  18. کاربران زیر از sadra2011 به خاطر این پست تشکر کرده اند:


  19. #26
    Parastoo1996 آواتار ها
    کاربر جدید

    وضعیت
    افلاین
    عنوان کاربری
    کاربر جدید
    شماره عضویت
    35535
    تاریخ عضویت
    Oct 2010
    سن
    27
    نوشته ها
    19
    میانگین پست در روز
    0.00
    تشکر از پست
    14
    34 بار تشکر شده در 16 پست
    Mentioned
    0 Post(s)
    Tagged
    0 Thread(s)
    Thumbs Up/Down
    Received: 5/0
    Given: 8/0
    میزان امتیاز
    0

    پیش فرض


    0 Not allowed! Not allowed!
    من اولین اجرایی که داشتم توی یه رسیتال توی آموزشگاه خودمون بود. درست یادم نیست ولی زیاد استرس نداشتم و گند هم نزدم ولی کمی دستام یخ زده بود و میلرزید.
    یه بار هم من یه ورقه نت گذاشته بودم روی پوپیتر داشتم تک نوازی میکردم. بعد باد اومد و نتم افتاد رو زمین خیلی ضایه شدم . بعد دوباره نت رو برداشتم و از اول زدم.

  20. 4 کاربر برای این پست از Parastoo1996 تشکر کرده اند:


  21. #27
    z_m آواتار ها
    کاربر نمونه

    وضعیت
    افلاین
    عنوان کاربری
    کاربر نمونه
    شماره عضویت
    29398
    تاریخ عضویت
    Jul 2010
    سن
    37
    نوشته ها
    738
    میانگین پست در روز
    0.15
    تشکر از پست
    1,289
    1,898 بار تشکر شده در 658 پست

    شبکه های اجتماعی من

    Add z_m on Facebook
    Mentioned
    0 Post(s)
    Tagged
    0 Thread(s)
    Thumbs Up/Down
    Received: 7/0
    Given: 1/0
    میزان امتیاز
    14

    پیش فرض


    0 Not allowed! Not allowed!
    به نام خدا


    راستش اول از کسایی که تا الان تو این تاپیک شرکت کردن ممنون و دوم اینکه منتظر بقیه دوستان هم هستیم...
    سوم اینکه من دیدم آقا بابک خیلی افسرده صحبت کردن... نه تنها تو این تاپیک بلکه تو تاپیکای دیگه یا بعضی گروه ها هم یه چند نفری رو میشناسم که مسئله ایشون رو داشتند...
    من به عنوان عضو کوچیکی از این سایت و شاگرد شما دوست داشتم بگم که بله زندگی هیچ وقت به دلخواه آدما نیست... به نظرم این ماییم که باید زندگی رو تغییر بدیم... اصلا فکر میکنید یکی از عللی که ما خلق شدیم به خاطر چی هستش؟
    به نظرم مبارزه با مشکلات زندگی هست که حل اونها باعث لذت شیرینی تو زندگیمون میشه و ما رو امیدوارتر میکنه...
    خداییش تا حالا نشده یه مشکلی رو حل کنید و ازش لذت ببرین؟ اصلا اون روز یه روز دیگه میشه واسه آدم...
    تازه به نظرم نباید به اینا بگیم مشکل بلکه باید بگیم مسئله چون همشون قابل حل هستند و باااااااید اونا رو حل کنیم...
    شاید بگید تو هنوز با مشکلات ما بر نخوردی که همچین حرفی میزنی... بله شاید حق با شما باشه و مسئله من البته فعلا از جنس مسئله شما که مطرح کردین نبوده باشه ... خدا رو چه دیدی شاید منم در آینده به مشکل شما بر بخورم... ولی مطمئن باشید من و خیلی های دیگه مشکلاتی تو زندگیشون داریم ...
    اصلا همین روحیه مبارزه طلبی هست که آدم رو زنده نگه میداره و مطمئن باشید اگه قدم تو راه مناسبی گذاشته باشید حتما به نتیجه میرسید... اصلا زندگی بدون مسئله و مبارزه که نمیشه وگر نه زندگی به زنده مانی تبدیل میشه... که به نظرم الان همین اتفاق برای بیشتر ما ها افتاده... داریم فقط زنده مانی میکنیم...
    بله شاید به قول شما دهن به دهن شدن با عده ای که هیچ فهمی از وجودشون و وجود دیگران و در کل انسانیت و راز خلقتشون نبردن، درست نباشه... ولی به نظرم این دلیل نمیشه که ما نا امید بشیم و مسئله رو به همه تعمیم بدیم و عزلت نشین بشیم و دور از دنیا ... اصلا این جور افراد نادان همین رو میخوان... نباید بذاریم به نفع اونا تموم بشه... که اگه بذاریم اینطوری ادامه پیدا کنه دیگه هیچی... الان که اینطوری ببین دیگه بعدا چی میشه...

    باید راه حل مناسبش رو پیدا کرد...

    خدایی این حرفها همش از ته دلم و با اعتقادی که بهشون داشتم بود ... اینا شعار نبود بلکه چون بهشون رسیدم و فکر کردم، گفتم... اصلا اهل شعار نیستم و از این جور افراد هم بدم میاد و موعظه هم اصلا نمی خواستم بکنم...
    شرمنده من خیلی حرف زدم، نمیخواستم اینقدر بحرفم... و اینکه این تاپیک ربطی به این مسئله نداره و نمیخوام از مبحث اصلی دور بشیم... البته یه جورایی هم که بنگرید ربط داره، ولی دوست دارم نظراتونو چه موافق چه مخالف بشنوم... اصلا ناراحت نمیشم... فوقش آخرش تسلیم میشیم دیگه، نمیخوام این مسئله سرسری گرفته بشه چون به نظرم از درجه اهمیت بالایی برخورداره... و اگه خواستید ادامه بدیم به من بگید که یه تاپیک جدا گانه باز کنم...
    ارادتمند شما...
    زینب...
    ویرایش توسط z_m : Saturday 4 December 2010 در ساعت 02:36 PM
    آه که یک دیده بیدار نیست
    هیچ کس از درد خبر دار نیست


  22. 7 کاربر برای این پست از z_m تشکر کرده اند:


  23. #28
    ariana. آواتار ها
    کاربر جدید

    وضعیت
    افلاین
    عنوان کاربری
    کاربر جدید
    شماره عضویت
    38128
    تاریخ عضویت
    Nov 2010
    نوشته ها
    25
    میانگین پست در روز
    0.01
    تشکر از پست
    25
    75 بار تشکر شده در 23 پست
    Mentioned
    0 Post(s)
    Tagged
    0 Thread(s)
    Thumbs Up/Down
    Received: 0/0
    Given: 0/0
    میزان امتیاز
    0

    پیش فرض


    0 Not allowed! Not allowed!
    درسته زینب جان باهات موافقم همیشه زندگی اونجوری که دلمون میخواد پیش نمیره من همیشه وقتی به یه مشکل برمیخوردم خیلی خودمو میباختم و هیچ چیز نمیتونست ارومم کنه اما همین مشکلات و سختی های زندگی بود که بهم نشون داد خدایی هست خدایی که وقتی حسش کنی بزرگترین مشکلان هم نمیتونن تورو ناراحت کنن و تورو از پا در بیارن با کمکش تونستم دوباره شاد یاشم و یه زندگی شیرین داشته باشم من همیشه به چیزایی که ندارم و یا از دستشون دادم فکر میکردم ولی الان اینو یاد گرفتم به چیزایی که دارم فکر کنم و بخاطرشون خدارو شکر کنم ممکن بود اینارو هم نداشته باشم و الان خوشحالم که با اون مشکلات خدا رو پیدا کردم

  24. 3 کاربر برای این پست از ariana. تشکر کرده اند:


  25. #29
    Acoustic آواتار ها
    یار همیشگی

    وضعیت
    افلاین
    عنوان کاربری
    یار همیشگی
    شماره عضویت
    21638
    تاریخ عضویت
    Dec 2009
    سن
    34
    نوشته ها
    1,317
    میانگین پست در روز
    0.25
    تشکر از پست
    2,776
    4,188 بار تشکر شده در 1,171 پست

    شبکه های اجتماعی من

    Add Acoustic on Facebook
    Mentioned
    0 Post(s)
    Tagged
    2 Thread(s)
    Thumbs Up/Down
    Received: 51/1
    Given: 3/0
    میزان امتیاز
    16

    پیش فرض


    0 Not allowed! Not allowed!
    خوب راستش همیشه برای خودم خیلی بهتر میزنم تا برای دیگران .. ولی خوب اونجوری هم نبود که نتونم بزنم و هنگ کنم :دی ولی استرس رو که همه دارن ... و همین باعث شد (به قول یکی از دوستان توی این تاپیک) که ویبره سر خود شدم .

    اگه بخوایم اجرای خوبی داشته باشیم اول باید خودمون از اون چیزی که مینوازیم لذت ببریم .
    نمونه کار های من Acoustic

    PhotoBlog من راه اندازی شد Pixelworld

  26. 4 کاربر برای این پست از Acoustic تشکر کرده اند:


  27. #30
    HamedSedighi آواتار ها
    مسئول بازنشسته

    وضعیت
    افلاین
    عنوان کاربری
    مسئول بازنشسته
    شماره عضویت
    2142
    تاریخ عضویت
    Sep 2007
    نوشته ها
    1,879
    میانگین پست در روز
    0.31
    تشکر از پست
    5,230
    3,892 بار تشکر شده در 1,579 پست

    شبکه های اجتماعی من

    Add HamedSedighi on Facebook
    Mentioned
    0 Post(s)
    Tagged
    0 Thread(s)
    Thumbs Up/Down
    Received: 16/0
    Given: 41/1
    میزان امتیاز
    18

    پیش فرض


    0 Not allowed! Not allowed!
    از اساتید عزیز که در انجمن حضور دارند عذر خواهی می کنم که در محضر ایشان راجع به موضوع اجرا در تاپیک می نویسم .


    سلام به دوستان خوبم...
    درود


    سوالات:
    1- حسی که اولین بار برای اجرا داشتین چی بوده؟ قبل و بعدش؟ لطفا بگین که چه مدت بعد از شروع یادگیریتون اجرا داشتین؟ سنتون هم بگین بد نیست...

    قبل از اجرا چون اولین اجرا بود اضطراب و استرس شدید داشتم مخصوصا اینکه قبل از اجرا در میان مخاطبین نشسته بودم و حتی قصد داشتم اجرا نکنم اما نمی دونم چی شد (دقیقا یادم نیست) رفتم روی ستیج و خواب های طلایی رو نواختم .
    وقتی این اثر رو نواختم اصلا فکر نمی کردم شدت تشویق ها اینجوری باشه و تازه اون لحظه فهمیدم که اجرای خوبی داشتم
    فکر کنم 15 یا 16 ساله بودم .
    تا جایی که یادم هست دو سه سال بعد از شروع یادگیری بود

    تصور می کنم اون سالن 300 نفر مخاطب داشت

    2- در کل بعد از اجرای اولتون دوست داشتین بازم اجرا داشته باشین؟

    کیه که دوست نداشته باشه روی یک ستیج خوب ،سالن خوب ، مخاطبین خوب اجرای خوبی ارائه کنه ؟
    3- آیا اتفاق جالبی تو اجراهاتون تا حالا افتاده؟ خنده دار، گریه دار؟
    لازم شد اضافه کنم که حالا اگه اجرا نداشتین، خوب جاهایی برای اجرا رفتین دیگه که کسی دیگر اجرا کنه، برای اونا اتفاقی نیفتاده؟

    آهان همون اجرای اول آنقدر اضطراب شدید بود نفهیدم کی به آخر قطعه رسیدم فقط می دونم آنقدر این اثر رو تمرین کرده بودم که هنوز در گوش و ذهن من جای دارد

    4- حالا درکل اون موقع ها که کلاس میرفتین برای یادگیری، به هر حال خود استاد هست، شاگردایی که از شما جلوتر بودن هستن، اون موقع ها شده بود هول کنید، یا دستتون یخ بزنه، یا شل بشین؟ بیشتر منظورم تحت تاثیر جو قرار میگرفتین؟ برای غلبه با این مسئله چیکار میکردین؟
    کلاس ما اینجوری بود که استاد عزیزمان همه سازها رو تدریس می کردند این کلاس یک میز داشت که همه دور اون می نشستند و محل خاصی از میز برای ارائه درس بود که با نوبتی که استاد تعیین می کردند درس ها رو ارائه می دادیم .

    سازهایی از قبیل : سنتور ، تار ، سه تار ، ویولن ، تمبک و ...

    تا جایی که من یادمه هیچ وقت هول - یخ زدن دست شل و ... در کار نبود اغلب انرژی خاصی رو دریافت می کردم
    اما مراتبی هم بود که استاد از اجرا ناراضی بودند و من اصلا ناراحت نمی شدم ولی این نارضایتی باعث می شد که ساعات تمرین رو بیشتر کنم یادم هست برخی از روزها رو حدود 8 ساعت تمرین می کردم

    5- در آخر اگر راهنمایی یا پیشنهادی برای ما تازه کارا دارین، ممنون میشم ارائه بدین... و اینکه خواهشا تواضع و فروتنی نکنید... لطفا...

    پیشنهاد می کنم هیچ وقت در چه در کلاس های موسیقی و چه در کلاس هایی و واحد هایی که دردانشگاه باید ارائه کنید یعنی اینکه بنوازید در کنفرانس شرکت کنید اصلا کم نیارید اگر هم توانستید نوک جمع رو بچینید

    اجرا هم چیز غول و هولناکی نیست به نظر من اگر کسی تا به حال اجرا نداشته با اینکه تجربه و سواد بالایی داره اشکالی نداره . چیز خاصی نیست ، البته با توجه به جامعه ما .



    جَو های اینچنینی رو میشه با شرکت در اجراهای زیاد(البته اجراهای درست و حسابی) و تمرین کردن بر تمرکز و غلبه بر دلهره کنترل کرد.




    7- در آخرترتر هم اگه مسئله اضافی دیگه به نظرتون میرسه اشکال نداره بگین.. اگه زیاد شد اشکال نداره ما میخونیم سرمون درد نمیاد...


    تا جایی که براتون مقدور هست در جو و میان جماعتی که موسیقی رو نمی شناسند اجرا نکنید

    اگر هم سوالی هست بفرمائید؟
    ویرایش توسط HamedSedighi : Saturday 4 December 2010 در ساعت 06:27 PM
    soundcloud.com/hamedsedighi

  28. 9 کاربر برای این پست از HamedSedighi تشکر کرده اند:


  29. #31
    sadra2011 آواتار ها
    دوست خوب

    وضعیت
    افلاین
    عنوان کاربری
    دوست خوب
    شماره عضویت
    36798
    تاریخ عضویت
    Oct 2010
    سن
    32
    نوشته ها
    292
    میانگین پست در روز
    0.06
    تشکر از پست
    244
    524 بار تشکر شده در 239 پست
    Mentioned
    0 Post(s)
    Tagged
    0 Thread(s)
    Thumbs Up/Down
    Received: 0/0
    Given: 0/0
    میزان امتیاز
    14

    پیش فرض


    0 Not allowed! Not allowed!
    بالاخره آرش خان هم از افسردگی در اومدن واقعا خوشحال شدم.

    در مورد آسایشگاه کهریزک هم من رفتم بخش بیماران ام اسی همشون دکتر و مهندس و خلاصه یه روزی آدمهای بی اندازه موفقی بودن که به این روز افتادن واقعا اون روز دلم گرفت
    deep in your heart
    there's a small hidden room
    and you know that I hold the key



  30. کاربران زیر از sadra2011 به خاطر این پست تشکر کرده اند:


  31. #32
    Mezrab آواتار ها
    کاربر نمونه

    وضعیت
    افلاین
    عنوان کاربری
    کاربر نمونه
    شماره عضویت
    20557
    تاریخ عضویت
    Oct 2009
    نوشته ها
    694
    میانگین پست در روز
    0.13
    تشکر از پست
    897
    2,113 بار تشکر شده در 646 پست
    Mentioned
    0 Post(s)
    Tagged
    0 Thread(s)
    Thumbs Up/Down
    Received: 8/1
    Given: 0/0
    میزان امتیاز
    15

    پیش فرض


    0 Not allowed! Not allowed!
    اولین اجرای کنسرت من برای مدرسه و شب شعر بود، دو تا اجرا در نظر گرفته بودم، یک سولو سنتور و یک اجرای گروهی، برای اجرای گروهی زیاد تمرین شده بود، برای سولوی سنتور هم همینطور، اما به هر حال مثل همیشه کمبود وقت کار ها رو خراب کرد و اجرای من در دستگاه همایون خیلی کوتاه شد.
    اجرای گروهی باز خوب بود اما آخرین قطعه که مرغ سحر بود، متاسفانه خوانندمون خراب کرد.. به هر حال در کل همه خوششون اومد. آخر سر هم سیم تار زنمون پاره شد!
    زعشق است آنچه آهنگ و ترانست دو،ر،می،فا،سل،لا،سی،دو بهانست

  32. 5 کاربر برای این پست از Mezrab تشکر کرده اند:


صفحه 2 از 3 نخستنخست 123 آخرینآخرین

اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

موضوعات مشابه

  1. دوشنبه چی اجرا کنم؟؟؟؟
    توسط mojtaba_bahador در انجمن گوناگون موسیقی
    پاسخ: 10
    آخرين نوشته: Tuesday 30 November 2010, 03:27 PM

علاقه مندي ها (Bookmarks)

علاقه مندي ها (Bookmarks)

مجوز های ارسال و ویرایش

  • شما نمیتوانید موضوع جدیدی ارسال کنید
  • شما امکان ارسال پاسخ را ندارید
  • شما نمیتوانید فایل پیوست کنید.
  • شما نمیتوانید پست های خود را ویرایش کنید
  •