لیست کاربران برچسب شده در تاپیک

صفحه 1 از 4 1234 آخرینآخرین
نمایش نتایج: از 1 به 16 از 56

موضوع: وصیت نامه ی بتهوون

  1. #1
    nina آواتار ها
    کاربر فعال انجمن

    وضعیت
    افلاین
    عنوان کاربری
    کاربر فعال انجمن
    شماره عضویت
    16116
    تاریخ عضویت
    Apr 2009
    نوشته ها
    389
    میانگین پست در روز
    0.07
    تشکر از پست
    1,207
    1,019 بار تشکر شده در 331 پست
    Mentioned
    0 Post(s)
    Tagged
    0 Thread(s)
    Thumbs Up/Down
    Received: 3/0
    Given: 0/0
    میزان امتیاز
    15

    پیش فرض وصیت نامه ی بتهوون


    0 Not allowed! Not allowed!
    دوستان
    در این تاپیک قصد دارم گفته ها و ناگفته هایی را در مورد بتهون به اشتراک بگذاریم.



    برای برادرانم کارل و...
    بتهوون
    شما که در ذهن و زبانتان من یک لجباز و شرور و مردم گریزمرا درست نمی شناسید. شما نمی دانید که قلب من
    از کودکی سرشار از احساسات لطیف و نیتهای پاک بوده و همیشه آرزویم این بوده است که کارهای بزرگ انجام دهم
    اما حالا وقتی به خودم فکر میکنم می بینم کهشش سال است به یک موجود بی پناه و مایوس تبدیل شده ام که بدست پزشکان احمق روز بهروز حالش وخیم تر شده و هرسال به امید بهبود از این جماعت فریب خورده است. ولی بالاخره
    مجبور شدم مجبورم که این درد بی درمان را مثل یک حقیقت تلخ باور کنم. دردی که درمانش یا بسیار بعید است و یا اساساهیچ درمانی ندارد.
    من از آغاززندگی سر زنده و پر حرارت بودم و حضور در میان جمع را دوست داشتم چه زود مجبور به گوشه نشینی شدم و روزگارم را به ناچار در تنهایی گذراندم و هر بار که خواستم همه چیز را فراموش کنم این درد مزمن مانع شد
    نه / نمی توانستم مدام از این و آنخواهش کنم که بلندتر صحبت کنند یا حتی فریادکشند تا من هم بشنوم. آخر چطور می توانستم این نقص را درست در همان حسی بپذیرم که باید در وجود من
    قوی تر و کاملتر از هر کس دیگری باشد؟ حسی که روزگاری من آن را در نهایت کمال تجربه کرده بودم. کمالی که مطمئنم کمتر کسی در حرفه من نظیر آن را تجربه کرده است ویا اگر تجربه کرده باشد به مانند من از آن لذت برده باشد.
    نه من نمی توانم / این درد برای من یک درد مضاعف است که فقط مایه سوء تفاهم بلکه امکان هر سرگرمی وتفریحی با دوستانمرا هم از من سلب می کند
    . تماسهایم رامحدود میکند و جلوی تبادل افکارم با آنها میگیرد. حضور من در اجتماع دقیقا محدود می شود به همان نیازهای اجتناب ناپذیری که هر انسانی برای حضور در جمع دارد. من محکومم/
    محکومم به اینکه مثل یک تبعیدی زندگی کنم. وقتی به مردم نزدیک میشوم انگار هراسی تمام وجودم را در بر می گیرد.
    هراس از اینکه شاید با این وضعیت مایه دردسر باشم. اگر چه به توصیه دوست خوبم (دکتراسمیت) با زندگی در این منطقه اوضاع بد جسمی وروحیم را تا حدودی سامان داده ام اماگهگاه به خاطر تمایلی که به حضور در جمع دارم ناچارم برخلاف دستورات او رفتار کنم وچه تحقیرآمیز است وقتی که کسی در کنار من صدای فلوتی را که در دوردستها نواخته میشود به راحتی میشنود و من هیچ نمی شنوم و یا کسی در کنا ر من صدای آواز چوپانی رامی شنود که در دوردستها می خواند و گوش من هیچ صدایی را نمی شنود.





    اینها هماناتفاقاتی است که مرا به دلسردی کشانده و اگر هنر نبود واگر دست باز دارنده هنر نبودشاید زندگیم را هم به دست خود پایان می دادم. اما مردن محال است/ تا وقتی که هنر ازمن تقاضای تولد داردو من توان به دنیا آوردنش را دارم فکر مردن هم برایم عذاب آوراست و من تنها به همین دلیل است که این زندگی فلاکت بار را این زندگی واقعا فلاکتبار را تحمل می کنم. آدمی که به یک تغییر ناگهانی از بهترین وضعیت به بدترین وضعیت دچار میشود ناچار است صبور باشد و من صبوری کردم. و ای کاش عزم من برای صبوری راسخ باشد. شایداوضاع بهتر شود و شاید هم نه / اما من آماده ام اگرچه آسان نیست واگر هم برای هر کسی آسان باشد برای یک هنرمند به هیچ وجه آسان نیست.
    اگر شما به چشم حقیقت در من نظری کنید معنای عشق را در می یابید و خواهید دانست که من همیشه آرزوکردم خوب زندگی کنم. روزی که شما این نامه را می خوانید در می یابد که مرا درست نشناختید و خواهید دانست که چگونه این مرد بد اقبال هرچه در توان داشت به کار گرفت تا در میان مردم و در میان هنرمندان پذیرفته شود.
    شما برادران من کارل و .../ پس از دکتر اسمیت (البته اگر تا آن موقع زنده بود) که بیماریم را مفصلا شرح دهدومطالب و مدارک لازم را به تاریخچه بیماریم اضافه کند تا شاید جهان پس از مرگم بامن آشتی کند. من شما را وارث همه داراییم می دانم (البته اگر بشود اسمش را گذاشتدارایی) آن را به عدالت بین خود تقسیم کنید و بدانید هر بدی که شما در حق من کردیدمدتهاست که از یاد برده و بخشیده ام.
    برادرم کارل/ از تو بخاطر صمیمیتی که ازدیرباز به من ابراز داشته ای واقعا سپاسگزارم و آرزو می کنم که زندگی شما دو نفربهتر و آزادانه تر از من باشد. بچه هایتان را شرافتمند و پاکدامن تربیت کنید که آنچهشادی آفرین و سعادت بخش است همین است (نه ثروت و مکنت) و من این را تجربه کردهام. پاکدامنی همان موهبتی است که در این سیه روزی از من حمایت کرد و اگر من در اینسیه روزی خود کشی نکرده ام تنها به دو دلیل است: هنر و پاکدامنی.
    من از همهدوستانم و به ویژه پرنس لیشنوفسکی و دکتر اسمیت سپاسگزارم و دوست دارم که سازهایلیشنوفسکی را یکی از شما دو نفر نگه دارد و البته مراقب باشید که این موضوع باعثمرافعه و اختلاف بین شما نشود.
    هر وقت که صلاح دیدید می توانید آنها را بفروشیدو چقدر برای من خوشایند و دوست داشتنی است که پس از مرگم بتوانم برای شما سودمندباشم. من با میل و رغبت تمام به سمت مرگ می روم اما اگر مرگ زودتر از آنی به سراغمبیاید که تمام ظرفیتهای هنری ام اشباع شده باشد چقدر زود آمده و آنگاه من علیرغماین وضعیت فلاکت بار آرزو خواهم کرد که ای کاش دیر تر بمیرم. ولی آیا حقیقتا مرگمرا از این اوضاع مشقت بار نجات نمی دهد؟ آری پس ای مرگ / هر زمان که اراده کردیبیا که من شجاعانه آماده دیدار توام.
    من با شما وداع می کنم و از شما می خواهمکه پس از مرگم مرا از یاد نبرید که من در تمام زندگی به فکر شاد کردن شما بودم.


    ویرایش توسط nina : Wednesday 8 December 2010 در ساعت 11:20 PM


  2. # ADS
     

  3. #2
    قوی زیبا آواتار ها
    دوست خوب

    وضعیت
    افلاین
    عنوان کاربری
    دوست خوب
    شماره عضویت
    19135
    تاریخ عضویت
    Sep 2009
    سن
    29
    نوشته ها
    161
    میانگین پست در روز
    0.03
    تشکر از پست
    76
    341 بار تشکر شده در 124 پست
    Mentioned
    0 Post(s)
    Tagged
    0 Thread(s)
    Thumbs Up/Down
    Received: 0/0
    Given: 0/0
    میزان امتیاز
    15

    پیش فرض


    0 Not allowed! Not allowed!
    „هنر و پاکدامنی”
    یا „هنر و تقوا”
    به... به...

    کسایی که به بتهوون علاقه دارن، خوندن کتاب سلوک روحی بتهوون رو توصیه میکنم.
    ؟؟

  4. 8 کاربر برای این پست از قوی زیبا تشکر کرده اند:


  5. #3
    sayna آواتار ها
    کاربر انجمن

    وضعیت
    افلاین
    عنوان کاربری
    کاربر انجمن
    شماره عضویت
    31466
    تاریخ عضویت
    Aug 2010
    نوشته ها
    60
    میانگین پست در روز
    0.01
    تشکر از پست
    124
    213 بار تشکر شده در 57 پست
    Mentioned
    0 Post(s)
    Tagged
    0 Thread(s)
    Thumbs Up/Down
    Received: 3/0
    Given: 0/0
    میزان امتیاز
    14

    پیش فرض


    0 Not allowed! Not allowed!
    این هم نامه ی بتهوون به معشوقش اما قبل از اینکه این نامه رو به دستش برسونه از دنیا میره:

    فرشته ی من تمام هستی و وجودم جان جانانم امروز تنها چند کلمه ان هم با مداد برایم نوشته بودی که تا قبل از فردا وضعیت جا و مکان تو مشخص نمی شود. چه اتلاف وقت بیهوده ای چرا باید این غم و اندوه وجود داشته باشد؟ایا عشق ما نمی تواند بدون اینگه قربانی بگیرد ادامه پیدا کند؟بدون اینکه همه چیزمان را بگیرد؟ایا می توانی این وضع را عوض کنی اینکه من تماما به تو تعلق ندارم و تو تمام و کمال از ان من باشی؟
    چه شگفت است! به زیبایی طبیعت که همان عشق راستین است بنگر تا به ارامش برسی. عشق هست و نیست تورا طلب می کند و به راستی حق با اوست حکایت عشق منو تو نیز از این قرار است اگر به وصال کامل برسیم دیگر از عذاب فراق ازرده نخواهیم شد.
    بگذار برای لحظه ای از دنیا و مافیها رها شده . به خودمان بپردازیم بی گمان یکدیگر را خواهیم دید از این گذشته نمی توانم انچه را که در این چندروز درمورد زندگیم پی برده ام در نامه بنویسم اگر در کنارم بودی هیچگاه چنین افکاری به سراغم نمی امد. حرفهای بسیاری در دل دارم که باید به تو بگویم.
    اه لحظه هایی هست که حس می کنم سخن گفتن کافی نیست.
    شاد باش -ای تنها گنج واقعی من بمان-ای همه ی هستی من!
    بدون شک خدایان ارامشی به ما ارزانی خواهند داشت که بهترین هدیه است.
    ارادتمند تو, لودویگ
    6 جولای 1806


  6. #4
    nina آواتار ها
    کاربر فعال انجمن

    وضعیت
    افلاین
    عنوان کاربری
    کاربر فعال انجمن
    شماره عضویت
    16116
    تاریخ عضویت
    Apr 2009
    نوشته ها
    389
    میانگین پست در روز
    0.07
    تشکر از پست
    1,207
    1,019 بار تشکر شده در 331 پست
    Mentioned
    0 Post(s)
    Tagged
    0 Thread(s)
    Thumbs Up/Down
    Received: 3/0
    Given: 0/0
    میزان امتیاز
    15

    پیش فرض


    0 Not allowed! Not allowed!
    نقل قول نوشته اصلی توسط قوی زیبا [ میهمان گرامی برای مشاهده لینک ها نیاز به ثبت نام دارید]
    „هنر و پاکدامنی”
    یا „هنر و تقوا”
    به... به...

    کسایی که به بتهوون علاقه دارن، خوندن کتاب سلوک روحی بتهوون رو توصیه میکنم.

    من این کتاب کامل نخوندم اما قسمتهاییشو که خوندم واقعا عظیم بود و ژرف بتهون اثاری که به جای گذاشته واقعا تکان دهندست و دلیلی بر ادعای او که میگفت به دنیا نیامده برای عیش و لذت به دنیا امده تا کاری بزرگ انجام بدهد و برود... گاهی ارزو میکنیم ای کاش زنده بود و ای کاش میشد و میتونستیم بیشتر بشناسیمش قصه ها غصه ها گفته ها و نا گفته های درونشو با تمام وجود لمس میکردیم..

    ممنون

  7. 5 کاربر برای این پست از nina تشکر کرده اند:


  8. #5
    good_man آواتار ها
    کاربر جدید

    وضعیت
    افلاین
    عنوان کاربری
    کاربر جدید
    شماره عضویت
    39360
    تاریخ عضویت
    Dec 2010
    نوشته ها
    18
    میانگین پست در روز
    0.00
    تشکر از پست
    131
    26 بار تشکر شده در 9 پست
    Mentioned
    0 Post(s)
    Tagged
    0 Thread(s)
    Thumbs Up/Down
    Received: 2/0
    Given: 0/0
    میزان امتیاز
    0

    پیش فرض


    0 Not allowed! Not allowed!
    ممنون

  9. 2 کاربر برای این پست از good_man تشکر کرده اند:


  10. #6
    REZ آواتار ها
    داور مسابقات

    وضعیت
    افلاین
    عنوان کاربری
    داور مسابقات
    شماره عضویت
    38053
    تاریخ عضویت
    Nov 2010
    نوشته ها
    191
    میانگین پست در روز
    0.04
    تشکر از پست
    338
    608 بار تشکر شده در 174 پست
    Mentioned
    0 Post(s)
    Tagged
    0 Thread(s)
    Thumbs Up/Down
    Received: 2/0
    Given: 0/0
    میزان امتیاز
    14

    پیش فرض


    0 Not allowed! Not allowed!
    بتهوون یکی از شخصیتهای مورد علاقه من در موسیقی است
    البته سابقا بیشترین علاقه رو به ایشون داشتم ولی بعدها کم کم با بیشتر درک کردن آثار دوره های مختلف ، آهنگسازان دیگری هم به آهنگسازان مورد علاقه من اضافه شدند.
    .
    .
    اما در مورد بتهون اولین چیزی که همیشه من رو مبهوت کرده پیچیدگی فکر او در آهنگسازی هست.
    با اینکه هم دوره با موتسارت بوده وبا این که موتسارت نابغه موسیقی اون دوران بوده و بتهوون نبوغ نداشته همچنین با توجه به تسلط بسیار زیاد موتسارت بر هارمونی و پلیفونی (که در آثارش کاملا مشهود هست) با این حال همیشه از نحوه انتخاب و وصل آکوردها در آثار بتهوون شگفت زده میشم
    در هر لحظه آثارش احساس میکنم فلسفه موج می زنه.
    در هر لحظه از آثارش با وجود همه زیبایی احساس میکنم منظورش در نتها جا نگرفته و یه چیزی پشت اون نتها داره فریاد میزنه که ما بشنویمش ولی ما نمی تونیم بشنویم.
    این احساس رو منحصرا در مورد بتهون دارم.
    باخ. موتسارت. شوبرت. چایکوفسکی . هایدن. شومان . استراوینسکی . شوستاکویچ و سایرین همیشه آثارشون و نگاهشون به آهنگسازی منو دیوانه می کنه.
    ولی سخت ترین نگاه فلسفی رو نگاه بتهوون میدونم.
    ارادتمند - رضا

  11. 11 کاربر برای این پست از REZ تشکر کرده اند:


  12. #7
    r_a_m_i_n آواتار ها
    یار همیشگی

    وضعیت
    افلاین
    عنوان کاربری
    یار همیشگی
    شماره عضویت
    25935
    تاریخ عضویت
    Apr 2010
    سن
    37
    نوشته ها
    1,946
    میانگین پست در روز
    0.38
    تشکر از پست
    3,657
    3,206 بار تشکر شده در 1,404 پست

    شبکه های اجتماعی من

    Add r_a_m_i_n on Facebook
    Mentioned
    0 Post(s)
    Tagged
    1 Thread(s)
    Thumbs Up/Down
    Received: 72/9
    Given: 3/3
    میزان امتیاز
    15

    پیش فرض


    0 Not allowed! Not allowed!
    نقل قول نوشته اصلی توسط sayna [ میهمان گرامی برای مشاهده لینک ها نیاز به ثبت نام دارید]
    این هم نامه ی بتهوون به معشوقش اما قبل از اینکه این نامه رو به دستش برسونه از دنیا میره:

    فرشته ی من تمام هستی و وجودم جان جانانم امروز تنها چند کلمه ان هم با مداد برایم نوشته بودی که تا قبل از فردا وضعیت جا و مکان تو مشخص نمی شود. چه اتلاف وقت بیهوده ای چرا باید این غم و اندوه وجود داشته باشد؟ایا عشق ما نمی تواند بدون اینگه قربانی بگیرد ادامه پیدا کند؟بدون اینکه همه چیزمان را بگیرد؟ایا می توانی این وضع را عوض کنی اینکه من تماما به تو تعلق ندارم و تو تمام و کمال از ان من باشی؟
    چه شگفت است! به زیبایی طبیعت که همان عشق راستین است بنگر تا به ارامش برسی. عشق هست و نیست تورا طلب می کند و به راستی حق با اوست حکایت عشق منو تو نیز از این قرار است اگر به وصال کامل برسیم دیگر از عذاب فراق ازرده نخواهیم شد.
    بگذار برای لحظه ای از دنیا و مافیها رها شده . به خودمان بپردازیم بی گمان یکدیگر را خواهیم دید از این گذشته نمی توانم انچه را که در این چندروز درمورد زندگیم پی برده ام در نامه بنویسم اگر در کنارم بودی هیچگاه چنین افکاری به سراغم نمی امد. حرفهای بسیاری در دل دارم که باید به تو بگویم.
    اه لحظه هایی هست که حس می کنم سخن گفتن کافی نیست.
    شاد باش -ای تنها گنج واقعی من بمان-ای همه ی هستی من!
    بدون شک خدایان ارامشی به ما ارزانی خواهند داشت که بهترین هدیه است.
    ارادتمند تو, لودویگ
    6 جولای 1806
    البته طبق چیزی که توی فیلمش به نمایش گذاشتند... نامه به دست معشوقه میرسه اما بخاطر اینکه از دست بتهوون عصبانی بوده هرگز اونو نمیخونه... ولی سالها بعد از مرگ لودویک اونو میخونه
    دو چيز انتها ندارد....يكي پهناي كهكشانها...دومي حماقت انسانها...البته در مورد اولي چندان مطمئن نيستم ( آلبرت انيشتن )

  13. 6 کاربر برای این پست از r_a_m_i_n تشکر کرده اند:


  14. #8
    amir_clk500 آواتار ها
    کاربر انجمن

    وضعیت
    افلاین
    عنوان کاربری
    کاربر انجمن
    شماره عضویت
    35394
    تاریخ عضویت
    Oct 2010
    نوشته ها
    132
    میانگین پست در روز
    0.03
    تشکر از پست
    68
    223 بار تشکر شده در 93 پست
    Mentioned
    0 Post(s)
    Tagged
    0 Thread(s)
    Thumbs Up/Down
    Received: 0/0
    Given: 0/0
    میزان امتیاز
    14

    پیش فرض


    0 Not allowed! Not allowed!
    به نظر شما بتهوون صرفا فقط بزرگترین آهنگساز دنیا بوده و در نوازندگی جز اولین ها نبوده؟
    کیه؟؟؟؟کییییییییییییه؟؟؟؟

  15. 3 کاربر برای این پست از amir_clk500 تشکر کرده اند:


  16. #9
    REZ آواتار ها
    داور مسابقات

    وضعیت
    افلاین
    عنوان کاربری
    داور مسابقات
    شماره عضویت
    38053
    تاریخ عضویت
    Nov 2010
    نوشته ها
    191
    میانگین پست در روز
    0.04
    تشکر از پست
    338
    608 بار تشکر شده در 174 پست
    Mentioned
    0 Post(s)
    Tagged
    0 Thread(s)
    Thumbs Up/Down
    Received: 2/0
    Given: 0/0
    میزان امتیاز
    14

    پیش فرض


    0 Not allowed! Not allowed!
    نه امیر جان بتهون نوازنده خوبی بوده
    ولی یک نوازنده مهم و بزرگ نبوده
    یعنی به نوازندگی شهرت نداره
    هرچند که همه آثار بزرگ رو هم اجرا می کرده
    ببینید دوست عزیزم
    نوازندگی حرفه ای خیلی پیچیده تر از این حرفهاست
    به طور مثال فرانتس لیست با اینکه آهنگساز مشهوری هست ولی قدرت نوازندگیش بیشتر و مهم تر از قدرت آهنگسازیش بوده
    ولی بتهون با اینکه نوازنده خیلی خوبی بوده آهنگسازیش مهم تر و بزرگتر از نوازندگیش هست.
    به طور کلی نوازندگی بتهون اهمیت زیادی در تاریخ موسیقی نداره

  17. 12 کاربر برای این پست از REZ تشکر کرده اند:


  18. #10
    sayna آواتار ها
    کاربر انجمن

    وضعیت
    افلاین
    عنوان کاربری
    کاربر انجمن
    شماره عضویت
    31466
    تاریخ عضویت
    Aug 2010
    نوشته ها
    60
    میانگین پست در روز
    0.01
    تشکر از پست
    124
    213 بار تشکر شده در 57 پست
    Mentioned
    0 Post(s)
    Tagged
    0 Thread(s)
    Thumbs Up/Down
    Received: 3/0
    Given: 0/0
    میزان امتیاز
    14

    پیش فرض


    0 Not allowed! Not allowed!
    امیر جان من فکر می کنم کسی که بزرگترین اهنگساز دنیاست مسلما نوازنده ی ماهری هم هست چون اهنگی رو که میسازه اولین بار خودش اونو اجرا میکنه اما دلیل اینکه نوازندگی بتهوون خیلی مطرح نیست میتونه به خاطر مشکل شنوایی که داشته, باشه.
    رامین منم جایی خوندم نمیدونم ولی من فیلمشم دیدم چیزی در این باره نشون نداد!!!

  19. 5 کاربر برای این پست از sayna تشکر کرده اند:


  20. #11
    amir_clk500 آواتار ها
    کاربر انجمن

    وضعیت
    افلاین
    عنوان کاربری
    کاربر انجمن
    شماره عضویت
    35394
    تاریخ عضویت
    Oct 2010
    نوشته ها
    132
    میانگین پست در روز
    0.03
    تشکر از پست
    68
    223 بار تشکر شده در 93 پست
    Mentioned
    0 Post(s)
    Tagged
    0 Thread(s)
    Thumbs Up/Down
    Received: 0/0
    Given: 0/0
    میزان امتیاز
    14

    پیش فرض


    0 Not allowed! Not allowed!
    مشکل شنواییش که اواخر عمرش پیش اومده بوده
    من خیلی با همه آهنگاش نمیتونم خوب ارتباط برقرار کنم و بالعکس بعضی آهنگاشو واقعا میپرستم.

    شیفته آهنگهای فرانس لیست هستم
    برترین و تکنیکی ترین نوازنده تاریخ بوده بنا به بسیاری نقل قول ها
    کیه؟؟؟؟کییییییییییییه؟؟؟؟

  21. 4 کاربر برای این پست از amir_clk500 تشکر کرده اند:


  22. #12
    REZ آواتار ها
    داور مسابقات

    وضعیت
    افلاین
    عنوان کاربری
    داور مسابقات
    شماره عضویت
    38053
    تاریخ عضویت
    Nov 2010
    نوشته ها
    191
    میانگین پست در روز
    0.04
    تشکر از پست
    338
    608 بار تشکر شده در 174 پست
    Mentioned
    0 Post(s)
    Tagged
    0 Thread(s)
    Thumbs Up/Down
    Received: 2/0
    Given: 0/0
    میزان امتیاز
    14

    پیش فرض


    0 Not allowed! Not allowed!
    امیر جان مشکل شنواییش در اواخر عمرش به اوج میرسه
    ولی از کودکی این مشکل رو هر از گاهی داشته
    به نقل از برخی منابع و همچنین فیلم زندگی بتهوون ظاهرا در کودکی از پدرش کتک بدی می خوره که باعث بروز یک سری اختلالات در شنواییش میشه
    گاها می شنیده و گاها نمی شنیده
    و گاهی کم می شنیده
    ولی در اواخر عمر کاملا ناشنوا میشه تا ساعاتی قبل از مرگ که شنواییش کاملا برمیگرده

  23. 10 کاربر برای این پست از REZ تشکر کرده اند:


  24. #13
    REZ آواتار ها
    داور مسابقات

    وضعیت
    افلاین
    عنوان کاربری
    داور مسابقات
    شماره عضویت
    38053
    تاریخ عضویت
    Nov 2010
    نوشته ها
    191
    میانگین پست در روز
    0.04
    تشکر از پست
    338
    608 بار تشکر شده در 174 پست
    Mentioned
    0 Post(s)
    Tagged
    0 Thread(s)
    Thumbs Up/Down
    Received: 2/0
    Given: 0/0
    میزان امتیاز
    14

    پیش فرض


    0 Not allowed! Not allowed!
    در مورد مطرح نبودن نوازندگی بتهوون خانم ساینا به نکته خوبی اشاره کردند یعنی مشکلات شنوایی
    در این مورد خوبه که بدونید که جناب بتهوون با همه شگفتیهای بزرگی که خلق کرده همونطور که نوازنده مطرحی نبوده در رهبری ارکستر هم از بدترین رهبران تاریخ رهبری محسوب میشه
    (البته در میان رهبران بزرگ بدترین بوده)
    و اینو دیگه همه جا مربوط به مشکلات شنواییش دونستن
    در آثار بتهون شما در بسیاری قسمتها به طور ناگهانی با علامت فورتیسیمو (FF) مواجه میشید که این دقیقا به خاطر همین مشکل شنوایی بوده
    میخواسته صدایی متفاوت بشنوه ولی گوشش نمیتونسته تفاوت میان (P) و (F) رو خوب تشخیص بده و به همین دلیل بسیار زیاد از (FF) به طور ناگهانی استفاده میکرده.
    و همین کم کم به خلق و خوی آهنگسازیش تبدیل شده
    //----------//
    در مورد مطرح نبودن نوازندگی پیانوی بتهوون دلیل دیگری هم وجود داره :
    اون موقع پیانو تازه اختراع شده بوده
    و پیانو های اون زمان با پیانو هایی که مدتی بعد در دسترس شوپن و لیست قرار گرفت تفاوت جدی داشتند
    ویرایش توسط REZ : Sunday 19 December 2010 در ساعت 09:36 PM

  25. 13 کاربر برای این پست از REZ تشکر کرده اند:


  26. #14
    r_a_m_i_n آواتار ها
    یار همیشگی

    وضعیت
    افلاین
    عنوان کاربری
    یار همیشگی
    شماره عضویت
    25935
    تاریخ عضویت
    Apr 2010
    سن
    37
    نوشته ها
    1,946
    میانگین پست در روز
    0.38
    تشکر از پست
    3,657
    3,206 بار تشکر شده در 1,404 پست

    شبکه های اجتماعی من

    Add r_a_m_i_n on Facebook
    Mentioned
    0 Post(s)
    Tagged
    1 Thread(s)
    Thumbs Up/Down
    Received: 72/9
    Given: 3/3
    میزان امتیاز
    15

    پیش فرض


    0 Not allowed! Not allowed!
    ساینا منظورم فیلم : معشوق فنا ناپذیره
    بازیگرش هم گری الدمن
    اونو دیدی؟
    دو چيز انتها ندارد....يكي پهناي كهكشانها...دومي حماقت انسانها...البته در مورد اولي چندان مطمئن نيستم ( آلبرت انيشتن )

  27. 5 کاربر برای این پست از r_a_m_i_n تشکر کرده اند:


  28. #15
    amir_clk500 آواتار ها
    کاربر انجمن

    وضعیت
    افلاین
    عنوان کاربری
    کاربر انجمن
    شماره عضویت
    35394
    تاریخ عضویت
    Oct 2010
    نوشته ها
    132
    میانگین پست در روز
    0.03
    تشکر از پست
    68
    223 بار تشکر شده در 93 پست
    Mentioned
    0 Post(s)
    Tagged
    0 Thread(s)
    Thumbs Up/Down
    Received: 0/0
    Given: 0/0
    میزان امتیاز
    14

    پیش فرض


    0 Not allowed! Not allowed!
    رضا جان تو موسیقی اینا چه تئوریایی رو میدونستن و آموزش دیدن که به اینجاها رسیدن؟؟کلا بتهوون نه.. همه نوازنده های بزرگ شوبرت لیست شومان واگنر هایدن موزارت شوپن و .. ؟؟

    چه تئوری و تزایی باید بخونیم که مثل اینا بشیم!
    کیه؟؟؟؟کییییییییییییه؟؟؟؟

  29. 5 کاربر برای این پست از amir_clk500 تشکر کرده اند:


  30. #16
    REZ آواتار ها
    داور مسابقات

    وضعیت
    افلاین
    عنوان کاربری
    داور مسابقات
    شماره عضویت
    38053
    تاریخ عضویت
    Nov 2010
    نوشته ها
    191
    میانگین پست در روز
    0.04
    تشکر از پست
    338
    608 بار تشکر شده در 174 پست
    Mentioned
    0 Post(s)
    Tagged
    0 Thread(s)
    Thumbs Up/Down
    Received: 2/0
    Given: 0/0
    میزان امتیاز
    14

    پیش فرض


    0 Not allowed! Not allowed!
    امیر جان در هر دوره اطلاعات تئوریکی که موجود بوده فرق می کرده
    مثلا در زمان باخ هارمونی وجود نداشته و باخ آثارش رو بر اساس علم کنتر پوان و زیر مجموعه های اون مثل فوگ و انوانسیون می ساخته
    ولی اندکی بعد محققین از دل آثار هنرمندان اون دوره مثل باخ علم جدیدی رو بیرون میکشن به نام هارمونی.
    در زمان بتهوون دیگه هارمونی وجود داشته و بتهوون در جایی خطاب به یکی از منتقدینش که بتهوون رو متهم به کم سوادی در موسیقی کرده بوده می نویسه به نظر من کسی که می خواهد موسیقی کار کند باید در سن هفت تا یازده سالگی به هارمونی کنترپوان فوگ و و و به طور کامل آشنایی پیدا کنه
    از اون به بعد علوم موسیقی کم کم کاملتر شدند ولی اصلی ترین و بنیادی ترین علوم موسیقی که در ابتدا هر موزیسینی باید با اونها آشنا بشه همین علومی هست که در دوره کلاسیک تثبیت شده اند

  31. 10 کاربر برای این پست از REZ تشکر کرده اند:


صفحه 1 از 4 1234 آخرینآخرین

اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

موضوعات مشابه

  1. تفاوت بتهون - شوپن - موتزارت
    توسط Mahshar_sensational در انجمن ویولن کلاسیک
    پاسخ: 21
    آخرين نوشته: Thursday 9 December 2010, 08:13 PM

علاقه مندي ها (Bookmarks)

علاقه مندي ها (Bookmarks)

مجوز های ارسال و ویرایش

  • شما نمیتوانید موضوع جدیدی ارسال کنید
  • شما امکان ارسال پاسخ را ندارید
  • شما نمیتوانید فایل پیوست کنید.
  • شما نمیتوانید پست های خود را ویرایش کنید
  •