ساز دستی ساخت ایران به درد کلاسیک می خوره یا نه؟ لطفا نظرتونو بگین

[mheydari]

دوباره سلام به همه. لطفا کسانی که تجربه قبلی دارن راهنمایی کنن اصولا کسی که میخواد کلاسیک بزنه میتونه دنبال ساز ساخت ایران باشه یا بهتره این کارو نکنه؟

[Punk]

فک کنم خوب نباشه البته کدوم ساز تو گیتار من میگم خوب نیست. چون استاندارد ها توش رعایت نمیشه مثلا چوب مورد نظر

[mheydari]

ممنون از نظرت. منظورم ویولنه آخه پست رو هم تو قسمت ویولن نوشتم ولی تا حدودی بهم کمک کردی

[MA_Happy]

ببین دوست عزیز هر چیزی که را باید استادش بسازد،مثلا سه تار و تار های ایران از تار ها و سه تار های دیگر کشور ها بهتر است. و به نظرم بری یک ویولون خارجی بگیری بهتر باشه.

[Blue_Danube]

نچچچچچچچچچچچچچچچچچچچچچچچچ چچچچچچچ
ببین دوست عزیز با اینکه ساز خودم دست ساز ایرانی هستش ولی موقع ساخت به سازنده گفتم من صدایی بین کلاسک و ایرانی میخوام
ولی اگه سازم رو با استانداردهای ایرانی میساختم تو پزیسیون های بالا جواب نمیداد
شما اگه واقعا میخواین کلاسیک کار کنین حتما باید با یه ساز کلاسیک داشته باشین (البته کلاسیک حرفه ای ها) :دی

[bardyaa]

دوباره سلام به همه. لطفا کسانی که تجربه قبلی دارن راهنمایی کنن اصولا کسی که میخواد کلاسیک بزنه میتونه دنبال ساز ساخت ایران باشه یا بهتره این کارو نکنه؟

علی‌القاعده، شما هم موافقی که «ساز ساخت ایران» داریم تا «ساز ساخت ایران». به‌هرحال، هر سازی در هر فرهنگ شنیداری‌ـ‌موسیقایی‌ای که از اون ساز استفاده می‌شه، وضع خاصی پیدا می‌کنه و سنت خاصی، و این سنت خاص شکل [ساختاری] خاصی رو هم برای ساز می‌آره که ممکن‌ه با نمونه‌های مشابهش در جاهای دیگه یکی نباشه. در این حد، این پست درست‌ه:

ببین دوست عزیز هر چیزی که را باید استادش بسازد،مثلا سه تار و تار های ایران از تار ها و سه تار های دیگر کشور ها بهتر است. و به نظرم بری یک ویولون خارجی بگیری بهتر باشه.

اما، مثلاً ممکن‌ه تو تار «ایرانی» [با مختصات صدادهی تار در ایران] نخوای، و مثلاً تاری بخوای که صداش شبیه تار آذری باشه. این دیگه مشمول اون حکم کلی [«سه تار و تار های ایران از تار ها و سه تار های دیگر کشور ها بهتر است»] نمی‌شه، و بالطبع هرجا[ی دنیا!] که بخوای همچو چیزی بخری، باید دنبال همون «استادش» بگردی. به‌این ترتیب، مهم نیست که «ایرانی» باشه یا نه؛ مهم این‌ه که چه کسی، به چه منظوری ساز رو ساخته. از این منظر، این پست (با ندیده گرفتن اون «نچچچچچچچچچچچچچچچچچچچچچچچ چچچچچچچچ» و اون «ولی اگه سازم رو با استانداردهای ایرانی میساختم تو پزیسیون های بالا جواب نمیداد»، که اولیش رو خود ماجرایی که تعریف کرده نقض می‌کنه و دومی احتمالاً اشتباه برداشت سازنده/نوازنده از موضوع «استانداردهای ایرانی»ه: احتمالاً، به سختی بشه حرف از «ایرانی نبودن» ویولن آقای [ر.] بدیعی زد، و مطمئنم که دست‌کم تو کارایی که با آقای پایور ضبط کرده‌ن، اساساً نمی‌شه حرف از «جواب ندادن تو پوزیسیون‌های بالا» زد) درست‌ه:

نچچچچچچچچچچچچچچچچچچچچچچچچ چچچچچچچ
ببین دوست عزیز با اینکه ساز خودم دست ساز ایرانی هستش ولی موقع ساخت به سازنده گفتم من صدایی بین کلاسک و ایرانی میخوام
ولی اگه سازم رو با استانداردهای ایرانی میساختم تو پزیسیون های بالا جواب نمیداد
شما اگه واقعا میخواین کلاسیک کار کنین حتما باید با یه ساز کلاسیک داشته باشین (البته کلاسیک حرفه ای ها) :دی

نتیجهٔ اخلاقی: قاعدتاً، باید موقع انتخاب سازنده/ساز، حواست باشه که «ویولن کلاسیک»‌ می‌خوای و نه «فقط ویولن». ایرانی یا غیر ایرانی بودن سازنده‌ش مهم نیست (دست‌کم،‌ ترک‌ها، هندی‌ها و مجارها رو می‌دونم که [مثل ما،] ویولن‌هایی دارن که مناسب اجرای موسیقی خودشون‌ه و چندان مناسب «کلاسیک» نیست) ، مهم خود سازنده‌ش‌ه.

در ایران، یه دورهٔ افسانه‌ای ویولن وجود داره که نوازنده‌های واقعاً «اینکاره» تحویل داده، و به تَبَع اون، سازنده‌های واقعاً «اینکاره». احتمالاً همه داستان تقدیم ویولن ساختهٔ آقای قنبری رو به آقای [یهودی] منوهین شنیده‌ایم، و شک دارم که آقای قنبری ویولنی به آقای منوهین داده باشن که برای موسیقی کلاسیک، «نامناسب» به‌حساب بیاد!

[mheydari]

علی‌القاعده، شما هم موافقی که «ساز ساخت ایران» داریم تا «ساز ساخت ایران». به‌هرحال، هر سازی در هر فرهنگ شنیداری‌ـ‌موسیقایی‌ای که از اون ساز استفاده می‌شه، وضع خاصی پیدا می‌کنه و سنت خاصی، و این سنت خاص شکل [ساختاری] خاصی رو هم برای ساز می‌آره که ممکن‌ه با نمونه‌های مشابهش در جاهای دیگه یکی نباشه. در این حد، این پست درست‌ه:



اما، مثلاً ممکن‌ه تو تار «ایرانی» [با مختصات صدادهی تار در ایران] نخوای، و مثلاً تاری بخوای که صداش شبیه تار آذری باشه. این دیگه مشمول اون حکم کلی [«سه تار و تار های ایران از تار ها و سه تار های دیگر کشور ها بهتر است»] نمی‌شه، و بالطبع هرجا[ی دنیا!] که بخوای همچو چیزی بخری، باید دنبال همون «استادش» بگردی. به‌این ترتیب، مهم نیست که «ایرانی» باشه یا نه؛ مهم این‌ه که چه کسی، به چه منظوری ساز رو ساخته. از این منظر، این پست (با ندیده گرفتن اون «نچچچچچچچچچچچچچچچچچچچچچچچ چچچچچچچچ» و اون «ولی اگه سازم رو با استانداردهای ایرانی میساختم تو پزیسیون های بالا جواب نمیداد»، که اولیش رو خود ماجرایی که تعریف کرده نقض می‌کنه و دومی احتمالاً اشتباه برداشت سازنده/نوازنده از موضوع «استانداردهای ایرانی»ه: احتمالاً، به سختی بشه حرف از «ایرانی نبودن» ویولن آقای [ر.] بدیعی زد، و مطمئنم که دست‌کم تو کارایی که با آقای پایور ضبط کرده‌ن، اساساً نمی‌شه حرف از «جواب ندادن تو پوزیسیون‌های بالا» زد) درست‌ه:



نتیجهٔ اخلاقی: قاعدتاً، باید موقع انتخاب سازنده/ساز، حواست باشه که «ویولن کلاسیک»‌ می‌خوای و نه «فقط ویولن». ایرانی یا غیر ایرانی بودن سازنده‌ش مهم نیست (دست‌کم،‌ ترک‌ها، هندی‌ها و مجارها رو می‌دونم که [مثل ما،] ویولن‌هایی دارن که مناسب اجرای موسیقی خودشون‌ه و چندان مناسب «کلاسیک» نیست) ، مهم خود سازنده‌ش‌ه.

در ایران، یه دورهٔ افسانه‌ای ویولن وجود داره که نوازنده‌های واقعاً «اینکاره» تحویل داده، و به تَبَع اون، سازنده‌های واقعاً «اینکاره». احتمالاً همه داستان تقدیم ویولن ساختهٔ آقای قنبری رو به آقای [یهودی] منوهین شنیده‌ایم، و شک دارم که آقای قنبری ویولنی به آقای منوهین داده باشن که برای موسیقی کلاسیک، «نامناسب» به‌حساب بیاد!

ممنون از تحلیل کاملتون، بدون شک هیچ کس تو این تاپیک قصد کم ارزش کردن ساز ساخت ایرانو نداره اما مساله اصلی این بود که اونطور که دوستان میگن از نظر احتمالات آدم بهتره یه راست بره سراغ خارجی ها یا خوبه که اول یه سری هم به سازای خودمون بزنه که راهنمایی ها تا اینجا خیلی خوب و کمک کننده بوده

[bardyaa]

ممنون از تحلیل کاملتون، بدون شک هیچ کس تو این تاپیک قصد کم ارزش کردن ساز ساخت ایرانو نداره اما مساله اصلی این بود که اونطور که دوستان میگن از نظر احتمالات آدم بهتره یه راست بره سراغ خارجی ها یا خوبه که اول یه سری هم به سازای خودمون بزنه که راهنمایی ها تا اینجا خیلی خوب و کمک کننده بوده

خوب‌‌ه که معتقدی بحث «خوب» بوده :-)

ساز «خوب»، برادر، چیز گرونی‌ه و حتی اگه تو [برخلاف من!] «پولدار» هم باشی، دلیلی نداره که پولت رو حروم چیزی کنی که به دردت نمی‌خوره و دوستش نداری. این «استفاده از نظرات دیگران» هم، شاید برای شروع خوب باشه؛ اما نهایتاً آدم‌ها [و ازجمله و مخصوصاً من!] دارن تجارب شخصی خودشون رو با حذف شرایط زمانی و مکانی و حاشیه‌ای می‌گن، و این ممکن‌ه یه‌کمی آدم رو گمراه کنه (مثال استانداردش رو می‌شد تو تاپیکی که اخیراً همین دور و بر بود و کسی درش سه‌تار می‌خواست دید: بعضی‌ها کسایی رو به‌عنوان «استاد» و «سازندهٔ درجه‌یک» و «اصلی» و اینا معرفی می‌کردن که من، باوجود روحیهٔ دوره‌گردی شدید، حتی اسمشون رو هم نشنیده بودم و از اون‌ور، کسایی که من «سازندهٔ توپ» حساب می‌آوردم، یا مشقی‌ساز حساب می‌اومدن و یا اصلاً در عداد نبودن! این احتمالاً نتیجهٔ تجربه‌های متفاوت آدماست و برخوردشون با موقعیت‌های متفاوت، نه بزرگی و کوچکی‌شون).

به‌این حساب، به‌نظرم اگه وقت و حالش رو داری، دوره بگرد و سازهای مختلف و سازنده‌های مختلف رو ببین: هم فال‌ه و هم تماشا، هم تجربه‌ای به‌دست می‌آری که نمی‌شه روی کاغذ یاد گرفت، و هم خود همون سلام‌و‌علیک‌ها و آشنایی‌هایی که راه می‌ندازی، موجد آشنایی‌ها و ارتباط‌هایی می‌شن که گاهی به‌اندازهٔ خود ساز می‌ارزن.

[mheydari]

خوب‌‌ه که معتقدی بحث «خوب» بوده :-)

ساز «خوب»، برادر، چیز گرونی‌ه و حتی اگه تو [برخلاف من!] «پولدار» هم باشی، دلیلی نداره که پولت رو حروم چیزی کنی که به دردت نمی‌خوره و دوستش نداری. این «استفاده از نظرات دیگران» هم، شاید برای شروع خوب باشه؛ اما نهایتاً آدم‌ها [و ازجمله و مخصوصاً من!] دارن تجارب شخصی خودشون رو با حذف شرایط زمانی و مکانی و حاشیه‌ای می‌گن، و این ممکن‌ه یه‌کمی آدم رو گمراه کنه (مثال استانداردش رو می‌شد تو تاپیکی که اخیراً همین دور و بر بود و کسی درش سه‌تار می‌خواست دید: بعضی‌ها کسایی رو به‌عنوان «استاد» و «سازندهٔ درجه‌یک» و «اصلی» و اینا معرفی می‌کردن که من، باوجود روحیهٔ دوره‌گردی شدید، حتی اسمشون رو هم نشنیده بودم و از اون‌ور، کسایی که من «سازندهٔ توپ» حساب می‌آوردم، یا مشقی‌ساز حساب می‌اومدن و یا اصلاً در عداد نبودن! این احتمالاً نتیجهٔ تجربه‌های متفاوت آدماست و برخوردشون با موقعیت‌های متفاوت، نه بزرگی و کوچکی‌شون).

به‌این حساب، به‌نظرم اگه وقت و حالش رو داری، دوره بگرد و سازهای مختلف و سازنده‌های مختلف رو ببین: هم فال‌ه و هم تماشا، هم تجربه‌ای به‌دست می‌آری که نمی‌شه روی کاغذ یاد گرفت، و هم خود همون سلام‌و‌علیک‌ها و آشنایی‌هایی که راه می‌ندازی، موجد آشنایی‌ها و ارتباط‌هایی می‌شن که گاهی به‌اندازهٔ خود ساز می‌ارزن.

سلام و ممنون
منم مثل شما کاملا بی پولم و اگه بخوام ساز خوب بگیرم میخوام یه مقدار وام بگیرم. اما خیلی وقت بود این ذهنمو مشغول کرده بود که بچه ها تو تاپیکای دیگه که بحث کرده بودن بعضی ها عقیده داشتن بیشتر سازهای ساخت ایران مناسب کلاسیک نیستن و ازین قبیل حرفا . واسه خرید ساز نمی تونم زیاد وقت بذارمو بگردم ولی مطمئنا اگه بخوام بخرم حداقل 20،30 تا سازو دست می گیرمو مقایسه میکنم. :-)

[m_rv_2008]

من خودم یه شماره دارم مربوط به یکی از دوستان که سازهای خوب ایتالیایی و آلمانی رو وارد میکنه. خواستی بگو. خودم هم یه ساز میلانو ایتالیا دارم میخوام بفروشم. خوش صداست. منتها من میخوام به احسن تبدیل کنم و برم تو کار سازهای میلیونی. اینم هست. بازم خواستی بگو.

[AFRooGH]

درود
اول از همه ساز دست ساز چه ایرانی و چه ... گرونه و اگه میخوای تازه ویولن رو شروع کنی با یه ساز که قیمتش پایین تره شروع کنی بهتره.
ولی در مورد این که ساز خارجی بگیری یا دست ساز ایرانی برای کلاسیک...!
توی ایران ساز های دست ساز ایتالیا و یا المان و ... کم پیدا میشه. به عنوان مثال هافنر رو چین میسازه ولی تحت نظارت المان هست. و اکثر سازای به قول شما خارجی چینی هستن(که خیلی از این سازای چینی چه از لحاظ داخلی وسایر. مملو از اشکالات ریز و درشت هستن.) ویولن های دست ساز ایرانی هم به هر حال سازنده داریم تا سازنده. مثلا تو ایران هستن سازنده هایی که از قالب های استراد استفاده میکنن و سازاشون در حد استاندارد های جهانیست.

[m_rv_2008]

نه دیگه. اون که من میگم فی بالا میاره. از دو تومن شروع میشه.

[piano63]

دوستان ویولن های ایتالیایی خوب و واقعی از10میلیون شروع میشه به بالا.

[BaBak_ParSian]

درود - مسلما و قطعا ساز دستساز ایرانی برای صدای کلاسیک مناسب نیست.